نام پژوهشگر: محمدرضا شهریاری
محمدرضا شهریاری مرتضی آخوند
یک الکترود گزینش پذیر یونی برای یون جیوه براساس پلیمریزاسیون پیرول بر روی سطح الکترود ضد زنگ استیل، با پوششی از یک غشا ترکیبی نانولوله های کربنی به همراه پلیمر پلی ونیل کلرید با یک لیگاند جدید انامینی قراهم آورده شده است. پلی پیرول به عنوان یک لایه حد واسط به علت رسانندگی و خاصیت پایدارکنندگیش بین غشا و سطح الکترود مورد استفاده فرار گرفته است. همچنین ترکیبی از نانولوله کربن با پلیمر رسانا سبب افزایش عملکرد حسگر مورد نظر شده است. الکترود یک شیب نرنستی0.25 ± 34/29 میلی ولت در یک گستره غلظتی از5.0×10-7 to 1.0×10-2 مول بر لیتر از نمک جیوه نیترات(ii) با یک حد تشخیص1.4×10-7 مول بر لیتر نشان داده است. الکترود مورد نظر یک گزینش پذیری بسیار خوبی نسبت به یون جیوه در گستره زیادی از یون های فلزی از خود نشان می دهد. این حسگر به خوبی در گستره ای ph از 8/8 تا 7/3 به کار گرفته شده است. همچنین حداقل برای دو ماه بدون انحراف فابل توجه ای در عملکرد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. کاربرد علمی از این حسگر به عنوان یک الکترود کار در تیتراسون پتانسیومتری یون جیوه با نمک edta و همچنین در تیتراسیون مخلوطی از نمک هالوژن ها مورد بررسی قرار گرفت. این الکترود همچنین به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری جیوه در نمونه آب رودخانه به کار گرفته شد. یک حسگر زیستی جدید براساس تغییر رنگ نانو ذرات نقره برای تشخیص رنگ سنجی گلوکز توسعه داد شده است. روش اندازه گیری بر اساس تغییری در خواص شیمیایی از نانو ذرات نقره که در اینجا به عنوان یک معرف رنگزای در پاسخ به آنالیت مورد استفاده قرار گرفته است. در حضور گلوکز هیدروژن پروکسید تولید شده طی فرآینده آنزیمی یک تغییر رنگ واضح از زرد به بی رنگی در نانو ذرات نقره قرار گرفته برروی حسگر زیستی کاغذی طی یک واکنش اکسایش-کاهشی ایجاد می کند. نتایج نشان داد که این حسگر زیستی به طور موثر اجازه اندازه گیری کلوگز در گستره غلظتی 5.0×10-6 to 1.0×10-1 مولار با یک حد تشخیص 8.6×10-7 مولار در 5/7 می دهد. کاربرد تجزیه ای این حسگر زیستس برای اندازه گیری گلوکز در نمونه ادرار مورد بررسی قرار گرفته است.
محمدرضا شهریاری فرزانه حیدرپور
در ادبیات حسابداری، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. لیکن، مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و آثار آن از موضوعاتی است که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط مدیریت سود واقعی با خطای مدیران در پیش بینی سود هر سهم است. در این پژوهش تعداد 96 شرکت طی دوره زمانی 1390-1384 مورد بررسی قرار گرفته و از معیارهای مدیریت سود واقعی ارائه شده توسط کوهن و زاروین (2010) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین جریانهای نقد عملیاتی غیر عادی و نیز هزینه های اختیاری غیر عادی با خطای مدیران در پیش بینی سود هر سهم رابطه منفی و معنی دار وجود دارد، ولی بین هزینه های غیر عادی تولید با خطای مدیران در پیش بینی سود هر سهم رابطه وجود ندارد. به عبارت دیگر از این نتایج می توان استنباط کرد که مدیران جهت رسیدن به سود پیش بینی شده اولیه، اقدام به مدیریت سود واقعی می نمایند.