نام پژوهشگر: رحمت الله قلی پور
عاطفه طالب نژاد حسنعلی آقاجانی
مراکز رشد در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، ابزار مهمی برای توسعه ی کارآفرینی و نوآوری تکنولوژیک، خصوصا در سطح شرکت های کوچک و متوسط، به شمار می روند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مقایسه ای عملکرد مراکز رشد ایران، مدلی شامل چهار حوزه ی مهم عملکردی مراکز رشد شامل حوزه های مدیریت و کارکنان، زیرساخت ها، خدمات و خروجی ها ارائه داد. جامعه ی آماری پژوهش متشکل از کلیه ی مراکز رشد فعال ایران با عمر بالاتر از 6 ماه در نظر گرفته شد و پرسشنامه ها برای مدیران و کارکنان و کلیه ی شرکت های مستقر در مراکز رشد مایل به همکاری از طریق پست الکترونیک ارسال شد. در نهایت داده های 7 مرکز رشد قابل استفاده بود که تحلیل های آماری روی این داده ها انجام شد. پایایی پرسشنامه ی مورد استفاده بر اساس شاخص آلفای کرونباخ( alpha = 0.9343) و روایی آن بر اساس شاخص نیکویی برازش(gfi= 0.99) تایید شد. آزمون های کراسکال- والیس تفاوت معناداری را بین عملکرد مراکز رشد مورد مطالعه در کلیه ی ابعاد عملکرد نشان داد. رتبه ی مراکز رشد در عملکرد به شکل زیر به دست آمد: 1- مرکز رشد شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان (istti)، 2- دانشگاه صنعتی امیرکبیر(auti)، 3- پارک علم و فناوری آذربایجان شرقی(eastpi)، 4- جهاد دانشگاهی هرمزگان(jhui) و سازمان منطقه ی آزاد قشم(qii) و دانشگاه کاشان(kui)، و 5- پارک علم و فناوری دانشگاه امام خمینی قزوین(qstpi). نتایج این پژوهش، کاربردهای مدیریتی فراوانی برای بهبود عملکرد مراکز رشد دارد.
محمد عظیمی رحمت الله قلی پور
تحقیق حاضر به گردآوری انتظارات شغلی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت صنعتی در مقطع کارشناسی ارشد پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که یافتن شغل مناسب از اصلی ترین دغدغه و انتظارات دانشجویان می باشد بنابراین ایجاد فرصت های شغلی برای فارغ التحصیلان دانشگاهی باید به اصلی ترین و مهمترین دغدغه سیاستگذاران و تصمیم گیران کلان کشور تبدیل شود. همچنین نتایج نشان می دهد که دانشجویان با وجود آنکه آموزش های نظری دانشگاه را برای آینده شغلی خود کافی نمی دانند، ولی موفقیت در انجام وظایف شغلی شان را انتظار دارند، که در نتیجه باید زمینه مناسبی برای بروز استعدادهای افراد در راه توسعه کشور فراهم آید و برای ساختن جامعه ای پویا و پایا گام برداشت. تحقیق حاضر بر روی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی و بر روی دو دوره ورودی های سال های 87 و 88 چهار دانشگاه منتخب کشور صورت گرفته است. در این پژوهش به منظور گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه ای که روایی آن قبلا مـورد تایید اساتید فن قرارگرفته، استفاده شده است. همچنین میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 893/0 بدست آمد. این پرسشنامه در 4 بخش که شامل انتظارات فرهنگی و اجتماعی، انتظارات اقتصادی و درآمدی، مباحث تئوری دانشگاه در شغل آینده و ادراک دانشجو از نقش خود در شغل آینده می باشد ارائه شده است. برای پاسخگویی به پرسشنامه، جنس و تاهل دانشجویان به منظور بررسی در این تحقیق مطرح نبوده و محدوده سنی که تحقیق در آن صورت گرفته عموما بین 24 تا 29 سال بوده است. معدل اکثر دانشجویان در محدوده نمرات a و bمی باشد. از نظر وضعیت اشتغال اکثر دانشجویان بیکار بوده و هزینه های تحصیلی آنها توسط خانواده تامین می شده است و تعداد اندکی اشتغال پاره وقت و تمام وقت داشته اند. در این تحقیق ابتدا از طریق آزمون t تک نمونه ای تاثیر هریک از عوامل ادراک فرد از نقش خود در شغل آینده، ابعاد اجتماعی و فرهنگی، ابعاد اقتصادی و درآمدی و مباحث تئوری دانشگاه بر انتظارات شغلی مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر هریک از این عوامل بر انتظارات شغلی تایید شد. سپس این عوامل از طریق آزمون فریدمن رتبه بندی گردید که در این رتبه بندی به ترتیب ابعاد اقتصادی و درآمدی، ادراک فرد از نقش خود در شغل آینده، ابعاد اجتماعی و فرهنگی و مباحث تئوری دانشگاه رتبه های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. و در پایان نیز از طریق آزمون پیرسون میزان همبستگی هریک از این عوامل بر انتظارات شغلی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آزمون بیانگر همبستگی بالای این عوامل و انتظارات شغلی می باشد.
ایرج فرجی رحمت الله قلی پور
هدف از ارائه ی این پایان نامه بررسی مشکلات نیروی انسانی در صنعت آرد می باشد. نیروی انسانی در هر صنعتی با توجه به ویژگی هایی که گاهی منحصر به فرد می باشند، نیاز های متفاوتی نیز دارند. با عنایت به این موضوع هدف از اجرای این پایان نامه بررسی کیفیت زندگی کاری کارکنان و تأثیری که بر عملکرد شغلی کارکنان در صنعت آرد می گذارد،بوده است. بررسی شاخص های کیفیت زندگی کاری در این صنعت و اولویت بندی تأثیری که این شاخص ها بر عملکرد شغلی کارکنان دارند، از مهم ترین اهداف این تحقیق است.در این تحقیق به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است که برای کیفیت زنگی کاری 0.73 و برای عملکرد شغلی 0.78 بوده است. و نیز به منظور سنجش روایی از روایی محتوا و عاملی استفاده شده است و فرضیات تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است.در پایان فرضیه ی اول که به بررسی تاثیر محیط کاری ایمن و بهداشتی بر عملکرد شغلی پرداخته است،تایید شده است.فرضیه دوم که به بررسی تاثیر فرصت رشد و امنیت بر عملکرد شغلی پرداخت است،تایید نشده است.فرضیه ی سوم که تاثیر توسعه ی قابلیت های انسانی بر عملکرد شغلی را مورد بررسی قرار داده است،تایید شده است.فرضیه ی چهارم که به بررسی تاثیر حقوق و دستمزد بر عملکرد شغلی پرداخته است رد شد است.فرضیه ی پنجم که به بررسی تاثیر مزایای جانبی بر عملکرد شغلی پرداخته است،تایید شده است.فرضیه ی ششم که به بررسی تاثیر وابستگی اجتماعی زندگی کاری بر عملکرد شغلی پرداخته است،تایید شده است.همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که یکپارچگی و انسجام اجتماعی و یکپارچگی فضای کلی زندگی تاثیر معنا داری بر عملکرد شغلی ندارند . در پایان فرضیه ی نهم تاثیر قانون گرایی بر عملکرد شغلی را تایید کرده است.
آتوسا عمویی رحمت الله قلی پور
امروزه با بروز تحولات سریع محیطی در عرصه سازمان ها، نظیر استفاده از فناوری اطلاعات و شبکه های جهانی که موجب سهولت جریان اطلاعات در سطوح مختلف سازمانی شده است، سازمان ها به سمت کاهش نیروی انسانی و افزایش سطح کیفیت نیروی کار رفته اند چرا که عنصر خلاقیت و دانش به عنوان تنها عنصر برتری بخش در رقابت مطرح گردیده است. آنچه که مدیران امروزی به دنبال آن هستند، یافتن راه حل مشکلات کاری با استفاده از منابع کمتر و صرف زمان کوتاه تر است و از طرف دیگر انتظارات کارکنان امروزی، احساس مالکیت، خود باوری و امکان توسعه می باشد و در این راستا، توانمند سازی کلیدی است برای بهره برداری از تمامی ظرفیت منابع انسانی یک سازمان و پاسخگویی به نیازهای جدید کارکنان، اما در عین حال یکی از پر چالش ترین برنامه هایی است که می تواند در یک سازمان پیاده شود.
مهدی حیدری حسن دانایی فرد
صاحب نظران علم خط مشی معتقدند که خاتمه بخشی خط مشی از گامهای فرآیند خط مشی گذاری است که نسبت به سایر گام های این چرخه کم تر مورد مدافه قرار گرفته است. خط مشی های خاتمه یافته را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد: 1) خط مشی هایی که خاتمه بخشی آن بر مبنای منطق و عقلانیت صورت گرفته است (مرتفع شدن مسئله عمومی، عدم کارآیی خط مشی جاری و...)، 2) خط مشی هایی که پس از تدوین و ابلاغ از سوی مجریان رها و معطل و در نهایت خاتمه می یابند. این پژوهش کیفی تلاش دارد فرایند رخداد خاتمه بخشی از نوع دوم را تئوریزه کند. نظریه حاصل نشان می دهد که پدیده محوری چنین فرآیندی مضمونی تحت عنوان خط مشی عمومی لرزان است که در فرآیندی از عوامل بستری و مداخله گر و به اتکای دسته ای از عوامل علی، خاتمه بخشی خط مشی را تبیین می کند. خاتمه بخشی خط مشی از گامهای فرآیند خط مشی گذاری است که در مقایسه با سایر گامهای این فرآیند کم تر مورد توجه اندیشمندان حوزه خط مشی گذاری قرار گرفته است (may, 2001). در چرخه خط مشی گذاری، خط مشی برای مواجه با یک مسئله عمومی شکل می گیرد یعنی با شناسایی مسئله و وارد شدن به دستور کار، خط مشی مورد نیاز تدوین و پس از اجرا و ارزیابی با رفع مسئله، خاتمه می یابد. خاتمه بخشی خط مشی می تواند در دو وضعیت صورت پذیرد. حالت اول وقتی است که خاتمه بخشی بر مبنای منطق و اصول باشد برای مثال خاتمه بخشی بر اثر حل معظل عمومی اتفاق افتد یا عدم کارآیی خط مشی جاری در مواجه با مسئله مشخص شده باشد و یا مشکلات مالی باعث اولویت بندی اجرای خط مشی ها گردد. در حالت دوم که مورد کنکاش این پژوهش است خاتمه بخشی بر اثر عوامل ذکر شده در حالت اول رخ نمی دهد بلکه بعد از اینکه خط مشی تدوین و ابلاغ گردید از سوی متولیان اجرا رها و معطل می ماند در نهایت آن خط مشی خاتمه می یابد و باعث اتلاف منابع مادی و معنوی، کاهش اعتماد عمومی و فرصت سوزی ملی می گردد. این پژوهش بر آن است که فرآیند خاتمه بخشی خط مشی های عمومی در کشور را مورد بررسی قرار داده و وقوع چنین رخدادی را برای خط مشی گذاران عمومی کشور را تئوریزه و قابل درک نماید تا نظام خط مشی گذاری جمهوری اسلامی ایران در آینده از خسارت های ناشی از رها شدن و خاتمه بخشی خط مشی های عمومی مورد نظر این پژوهش متضرر نگردد.