نام پژوهشگر: ابراهیم روغنی

تعیین انرژی و پروتئین مورد نیاز بره های نر درحال رشد کبوده ی شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  بهمن ایلامی   عزیزالله کمال زاده

در این پژوهش با روش کشتار مقایسه ای، انرژی و پروتئین مورد نیاز نگهداری و رشد بره های نر درحال رشد کبوده شیراز در دو مرحله شصت روزه ، برای گروه های وزنی 20 تا 30 کیلوگرم (مرحله اول ) و 30 تا 40 کیلوگرم (مرحله دوم)، تغذیه شده با جیره های پلت شده و پلت نشده تعیین شد. در شروع مرحله اول، از بین 46 بره با وزن 20 تا 30 کیلوگرم، ابتدا شش بره به عنوان شاهد کشتار و ترکیبات شیمیایی بدن شامل انرژی خام ، پروتئین خام ، چربی خام ، آب و خاکستر اندازه گیری شد. بقیه بره ها، به دو گروه بیست رأسی برای تغذیه با جیره های پلت شده و پلت نشده تقسیم شدند. هر گروه در دو زیرگروه ده رأسی برای تعیین نیازهای نگهداری و رشد در قفس های متابولیکی به مدت شصت روز (دو دوره سی روزه) نگهداری شدند. بره های گروه رشد، جیره را در سطح دلخواه و بره های گروه نگهداری جیره را در سطح نگهداری (برای ثابت نگه داشتن وزن) دریافت کردند. مقدار خوراک توزیعی و پس مانده خوراک، روزانه جمع آوری و وزن شد. گوسفندان هر هفت روز یکبار وزن شدند. جمع آوری و نمونه برداری از ادرار و مدفوع در هفت روز پایانی هر دوره سی روزه انجام شد. در پایان مرحله شصت روزه، تمامی بره ها کشتار شدند. دو بخش لاشه و غیرلاشه جداگانه با چرخ گوشت مخصوص، خرد و کاملاً یکنواخت شد. ترکیبات شیمیایی نمونه های خوراک، ادرار، مدفوع، لاشه و غیرلاشه شامل انرژی خام ، پروتئین خام ، چربی خام ، آب و خاکستر اندازه گیری شد. بقیه بره های دیگر گروه وزنی (46 بره)، بر اساس همین روش مورد آزمایش قرار گرفتند. مقدار انرژی و پروتئین ذخیره شده تعیین شد و با توجه به مقدار انرژی و پروتئین مصرفی، نیازهای رشد و نگهداری، محاسبه شد. افزایش وزن روزانه گروه نگهداری برای دو گروه وزنی به ترتیب 2 و 3/2 گرم و برای گروه رشد در دو گروه وزنی به ترتیب 229 و 209 گرم بود. تعادل نیتروژن از دو روش محاسبه ای و معادله رگراسیون، تعیین شد. نیتروژن ذخیره شده برای بره های گروه نگهداری در دو گروه وزنی در حالت تعادل صفر نیتروژن به ترتیب 0/119 و 0/116 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی و نیتروژن ذخیره شده برای گروه رشد آنها به ترتیب 0/59 و 0/56 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی در روز بود. نیاز انرژی قابل سوخت و ساز نگهداری اندازه گیری شده برای دو گروه وزنی به ترتیب 424 و 423 کیلوژول به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی، و نیاز انرژی قابل سوخت و ساز محاسبه شده از روش رگراسیون برای آنها به ترتیب، 420 و 391 کیلوژول به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی در روز بود. تفاوت معنی داری بین روش اندازه گیری و روش رگراسیون نبود. تفاوت معنی داری در ماده آلی گوارش پذیر خورده شده، نیتروژن باقی مانده، نیاز انرژی قابل سوخت و ساز نگهداری و قابلیت سوخت و ساز بین دو گروه وزنی وجود نداشت. گوارش پذیری برای ماده آلی، انرژی خام و پروتئین خام و قابلیت سوخت و ساز، به صورت معنی داری در گروه نگهداری بیشتر از گروه رشد بود. نیاز انرژی قابل سوخت و ساز رشد اندازه گیری شده برای دو گروه وزنی به ترتیب 785 و 748 کیلوژول به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی در روز بود. با روش کشتار مقایسه ای، نیاز نیتروژن مورد نیاز نگهداری برای دو گروه وزنی به ترتیب 3/62 و 4/98 گرم در روز و نیتروژن خالص ذخیره شده در هر گرم افزایش وزن روزانه آنها به ترتیب 75/3 و 52/3 گرم بود. با این روش، نیاز انرژی قابل سوخت و ساز نگهداری برای دو گروه وزنی به ترتیب 381 و 402 کیلوژول به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی در روز و انرژی خالص ذخیره شده در هر گرم افزایش وزن روزانه آنها به ترتیب 12/5 و 13/9 کیلوژول بود. اثر نوع جیره بر نیازهای نگهداری معنی دار نبود ولی بر نیازهای رشد معنی دار بود. ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه، انرژی و نیتروژن مصرفی، انرژی و نیتروژن دفع شده از راه مدفوع در بره های گروه رشد تغذیه شده با جیره پلت شده به صورت معنی داری بیشتر از جیره پلت نشده بود.

اثر سطوح مختلف موننسین در جیره های دارای دانه کامل پنبه بر عملکرد گاوهای شیرده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام 1388
  علیرضا حسینی   فرشید فتاح نیا

این آزمایش برای تعیین اثر سطوح مختلف موننسین در جیره های دارای دانه کامل پنبه بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر، الگوی اسیدهای چرب شیر، گوارش پذیری ظاهری مواد مغذی در کل دستگاه گوارش ومتابولیت های پلاسمای گاوهای شیرده انجام شد. برای این منظور از 4 راس گاو شیرده هولشتاین شکم اول به بالا (multiparous) با متوسط وزن 47 ± 517 کیلوگرم و در 19/8 ± 101 روز پس از زایش در قالب یک طرح چرخشی با 4 جیره و 4 دوره استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون مکمل موننسین) و جیره های دارای 10، 20 یا 30 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک جیره بودند. نتایج نشان داد که جیره های آزمایشی بر مصرف ماده خشک اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). مکمل موننسین (به ویژه سطوح 10 یا 20 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک)، تولید شیر و شیر تصحیح شده برای 4 درصد چربی را به طور معنی داری افزایش داد (0/05< p). جیره های آزمایشی بر درصد و تولید چربی و پروتئین شیر اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). مکمل موننسین، غلظت اسیدهای چرب کوتاه زنجیر چربی شیر را کاهش داد، اما بر غلظت اسیدهای چرب متوسط زنجیر و بلند زنجیر اثر معنی داری نداشت. همچنین موننسین، غلظت اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع شیر را به ترتیب کاهش و افزایش داد (0/05< p. افزودن سطوح مختلف موننسین به جیره در مقایسه با جیره شاهد بر ضرایب گوارش پذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، ndf، adf و خاکستر اثری نداشت (0/05< p). بیشترین غلظت گلوکز در پلاسمای گاوهای تغذیه شده با جیره دارای 10 و 30 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک جیره دیده شد (0/05< p)، اما جیره های آزمایشی بر غلظت های کلسترول کل، hdl و ldl پلاسمای گاوها اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، از مکمل موننسین (در سطوح 10 یا 20 میلی گرم) می توان برای کاهش بیوهیدروژناسیون اسیدهای چرب غیر اشباع در شکمبه گاوهای شیرده استفاده کرد و در نتیجه غلظت این اسیدهای چرب را در چربی شیر افزایش داد که بر سلامت انسان اثر مفیدی خواهد داشت.

اثر سطوح مختلف ناتوفوس (natuphos) بر گوارش پذیری ایلیومی و عملکرد و غلظت های خونی فسفر، مس و روی و بافت شناسی روده در جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  پریچهر مومنی   محمدجواد ضمیری

در خلال 10 تا 15 سال گذشته تمایل چشم¬گیری به استفاده از آنزیم¬های برون¬زادی در جیره وجود داشته است. فسفر موجود در غلات به صورت اسید فایتیک است که در ph خنثی، گروه¬های فسفات اسید فایتیک یک یا دو یون با بار منفی دارند که می¬توانند با یون¬های فلزی پیوند ایجاد کنند. بنابراین فراهمی فسفر، سایر کانی¬ها و مواد غذایی مانند پروتین که با اسید فایتیک پیوند برقرار می¬کنند، کاهش می¬یابد. یکی از آنزیم¬های برون¬زادی مورد استفاده در تهیه خوراک پرندگان فیتاز است که موجب رها شدن فسفر و سایر مواد از اسید فایتیک شده، در نتیجه فراهمی آن¬ها را افزایش می¬دهد. آنزیم مورد استفاده در این آزمایش ناتوفوس بوده، که نوعی فیتاز میکروبی است و از قارچ آسپرژیلوس نیجر به دست می¬آید. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی شامل 5 تیمار، 5 تکرار و 15 جوجه (نژاد a پلاس) در هر تکرار بود. داده¬ها با استفاده از نرم افزار sas آنالیز شده و میانگین¬ها با آزمون snk در سطح %5 با یکدیگر مقایسه شدند. موارد اندازه¬گیری شده شامل: عملکرد جوجه¬ها در 0-21، 21-42 و 0-42 روزگی، غلظت¬های خونی فسفر، مس و روی، گوارش¬پذیری ایلیومی پروتین و بافت شناسی روده بوده است. . با افزایش سطح ناتوفوس گوارش¬پذیری ایلیومی پروتین، بلندی پرز و عمق کریپت در 21 و 42 روزگی افزایش یافت. پهنای پرز در 42 روزگی افزایش معنی¬داری را نسبت به 21 روزگی در تیمارهای دریافت کننده آنزیم نشان داد. غلظت¬های سرمی فسفر و روی با افزایش ناتوفوس جیره افزایش یافت. افزایش سطوح ناتوفوس در جیره با کاهش سطح دی کلسیم فسفات موجب بهبود ضریب تبدیل غذا و اقتصادی شدن جیره شد.

اثر سیلاژ تفاله ی زیتون بر ویژگی های منی و الگوی اسیدهای چرب غشای اسپرم گوسفندان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1389
  زهرا فرجی   ابراهیم روغنی

هدف این پژوهش بررسی تاثیر تغذیه ی مقادیر بالای سیلاژ تفاله ی زیتون بر ویژگی های تولیدمثلی قوچ های قزل و مهربان بود. شانزده قوچ هم سن (4- 5/3 سال) و بارور (چهار قوچ از هر نژاد در هر تیمار) برای 120 روز با جیره های دارای 70 درصد سیلاژ ذرت یا 70 درصد سیلاژ تفاله ی زیتون تغذیه شدند. هر سه هفته نمونه های منی با تحریک الکتریکی جمع آوری و حجم نمونه ی منی، جنبایی پیش رونده اسپرم، شمار کل اسپرم، درصد اسپرم زنده، غلظت اسپرم، سلامت آکروزوم، حجم، ناهنجاری های شکل اسپرم و غلظت مالون دای آلدهاید (mda) ارزیابی شد. در نمونه های منی روز 120 قوچ های مهربان، پروفیل اسیدچرب تعیین شد. هر ماه نمونه های خون برای اندازه گیری هورمون تستوسترون از سیاهرگ گردن گرفته شد. اثر جیره و یا نژاد به تنهایی بر هیچ یک از فرآسنجه های منی و غلظت هورمون تستوسترون معنی دار نبود. اثر بر هم کنش جیره و زمان بر حجم منی، غلظت اسپرم، شمار کل اسپرم، شمار اسپرم زنده و نرمال و غلظت mda معنی دار بود. اثر بر هم کنش جیره، زمان و نژاد بر غلظت اسپرم، درصد اسپرم های زنده، درصد اسپرم های جنبا و درصد اسپرم های زنده ی دارای آکروزوم سالم معنی دار بود. اثر جیره بر درصد پالمیتیک اسید، اولییک اسید، 11- اوکتادکانوییک اسید، دوکوزاهگزاانوییک اسید، پنتادکانوییک اسید و هپتادکانوییک اسید اسپرم قوچ های مهربان معنی دار بود (p<0.01)، اما بر دیگر اسیدهای چرب و غیر اشباع معنی دار نبود. افزودن 70 درصد سیلاژ تفاله ی زیتون در جیره قوچ-های قزل و مهربان تاثیر منفی بر فرآسنجه های تولیدمثلی نداشت و اسیدهای چرب غیراشباع را در غشای اسپرم نیز افزایش داد. با توجه به ارزان بودن تفاله ی زیتون و نداشتن تاثیر سویی بر ویژگی های تولیدمثلی بهره برداری گسترده تر از این تفاله در تغذیه ی نشخوارکنندگان امکان پذیر خواهد بود.

غنی سازی پروتئین چند فرآورده جانبی کشاورزی با تخمیر به کمک trichoderma viride و trichoderma reesei و تعیین گوارش پذیری با روش برون تنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1390
  فرهاد احمدی   ابراهیم روغنی

این آزمایش با هدف افزایش درصد پروتئین و گوارش پذیری پسماند های، کشاورزی با تخمیر با دو قارچ تریکودرما ریسه ایی و ویریدی انجام شد. کاهش در فرآسنجه های اسید های چرب کوتاه زنجیر، گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم، متوسط نرخ تخمیر، ثابت نرخ تولید گاز و انرژی خالص برای شیردهی در تفاله پرتقال فرآوری شده با t. viride در مقایسه با t. reesei معنی دار بود (p?0.05). ولی کاهش در فرآسنجه پتانسیل تولید گاز در اثر فرآوری با t. viride معنی دار نبود (p?0.05). در مورد تفاله چغندر قند نیز همین روند کاهش فرآسنجه ها در اثر فرآوری با t. viride مشاهده شد. کاهش حجم گاز تولیدی پس از 24 و 48 ساعت انکوباسیون هم در تفاله خام چغندر قند و تفاله پرتقال در مقایسه با تفاله های تخمیر شده با قارچ معنی دار بود (p?0.05). فرآوری تفاله چغندر قند با t. reesei و t. viride تاثیر معنی داری (p?0.05) بر فرآسنجه های محلول در شوینده خنثی، سلولز و همی سلولز داشت، ولی تغییر در درصد لیگنین بین دو سویه قارچی و همچنین نمونه فرآوری نشده معنی دار نبود (p?0.05). فرآوری تفاله چغندر قند با t. reesei و t. viride تاثیر معنی داری بر فرآسنجه های درصد کاهش وزن و افزایش واقعی پروتئین نداشت، ولی درصد پروتئین در تفاله فرآوری شده با t. viride بیشتر از t. reesei بود (p?0.05). در پی فرآوری تفاله پرتقال با قارچ، درصد کاهش وزن در اثر t. reesei کمتر از t. viride بود (p?0.05). فرآوری تفاله پرتقال با قارچ، درصد پروتئین را به طور معنی داری افزایش داد. درصد پروتئین، افزایش نسبی پروتئین و افزایش واقعی مقدار پروتئین نمونه های فرآوری شده با t. viride بیشتر از نمونه های فرآوری شده با t. reesei بود (p?0.05). t. reesei سبب افزایش گوارش پذیری ماده خشک باگاس نیشکر در 24 و 48 ساعت تخمیر در شکمبه شد (p?0.05). تفاوت معنی داری در فرآسنجه های تولید گاز با مقایسه دو پیش فرآوری روی باگاس مشاهده شد ولی در فرآسنجه های ph پس از 72 ساعت تخمیر و ثابت نرخ تولید گاز بین دو پیش فرآوری تفاوت معنی دار نبود (p?0.05). تفاوت معنی داری در فرآسنجه های محلول در شوینده خنثی، سلولز، همی سلولز و لیگنین بین باگاس نیشکر خام و باگاس فقط شسته شده مشاهده نشد (p?0.05).

اثر نوع کاه بر گوارش پذیری ظاهری در قوچ های تغذیه شده با جیره های پر کنسانتره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  میلاد محمدی   محمد جواد ضمیری

اثر نوع کاه بر گوارش پذیری ظاهری در قوچ های تغذیه شده با جیره های پر کنسانتره بررسی شد. شانزده راس قوچ قزل با میانگین سنی13 ماه و میانگین وزنی 4/2± 0/40 کیلو گرم در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تیمار با 4 تکرار در هر تیمار قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد یونجه خشک (t1)، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد کاه گندم (t2) ، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 درصد کاه جو (t3) ، جیره دارای 65 درصد کنسانتره و 35 در صد کاه ذرت (t4) بود. گوارش پذیری ظاهری و ماده آلی بین تیمار ها معنی دار نبود. بالانس نیتروژن در تیمار شاهد (t1) و تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به دو تیمار دیگر (t2 و t3) بالاتر بود. هفتاد و دو ساعت پس از اینکوباسیون، تولید گاز در تیمار شاهد (t1) و تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به دو تیمار دیگر (t2 و t3) بالاتر بود. گوارش پذیری برون تنی ماده آلی (در آزمایش تولید گاز)، انرژی متابولیسمی و انرژی خالص شیردهی بین تیمار شاهد (t1) ، تیمار دارای کاه جو (t3) وتیمار دارای کاه ذرت (t4) معنی دار نبود؛ این فراسنجه ها بین تیمارهای دارای کاه گندم و کاه جو تفاوت معنی داری نشان ندادند. میانگین نرخ تخمیر در تیمار شاهد (t1) بیشترین و در تیمارهای دارای کاه گندم (t2) و کاه جو (t3) کمترین بود.غلظت اسید های چرب کوتاه زنجیر بین تیمار های دارای کاه (t2 و t3 و t4) معنی دار نبود. جیره دارای کاه گندم (t2) بیشترین فاز تاخیری را داشت. پتانسیل تولید گاز و asymptotic valueبین تیمار دارای کاه ذرت (t4) و تیمار دارای کاه جو (t3) معنی دار نبود؛ بیشترین مقدار در تیمار 1 و کمترین مقدار در تیمار 2 دیده شد. نرخ تخمیر در تیمار شاهد (t1) نسبت به بقیه تیمار ها (t2 و t3 و t4) بالاتر بود. نتایج نشان داد که بین تیمار های دارای کاه، تیمار دارای کاه ذرت (t4) نسبت به تیمارهای دارای کاه جو (t3) و یا کاه گندم (t2) نرخ گوارش پذیری بالاتر و شرایط تخمیر شکمبه ای بهتری داشت.

تاثیر سازه های دانشی، انگیزشی و اخلاقی گاوداران بر کاهش بار میکروبی شیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  رها زارعی   عزت اله کرمی

شیر به همان میزان که غنی از ترکیبات مهم است به همان نسبت نیز در مقابل فساد حساس می باشد و در صورتی که در شرایط نامناسب قرار گیرد خیلی زود به باکتری ها آلوده می گردد. امروزه بالا بودن بار میکروبی شیر تولیدی در دامدار ی ها نه تنها سلامت جامعه، بلکه اقتصاد خانوارهای تولیدکننده و حتی بخش های اقتصادی مربوطه را تا حدی به خطر انداخته است. با توجه به گزارش های ارائه شده توسط محققین مختلف، مشخص شده است که وضعیت میکروبی شیر خام تولیدی در ایران از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. لذا با توجه به بالا بودن بار میکروبی شیرهای تولیدی و اثرات زیان بار آن، این پژوهش در جهت یافتن راهکارهایی مناسب جهت کاهش بار میکروبی شیر تولیدی گاوداران اجرا گردیده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و به روش توصیفی- همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه گاوداران صنعتی شهرستان شیراز و مرودشت می باشند که در سال 1390 مشغول به فعالیت گاوداری بوده و شیر تولیدی واحد گاوداری خود را به کارخانه شیر پاستوریزه پگاه فارس تحویل می دهند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان محاسبه گردید که شامل 175 آزمودنی (واحد تولیدی) شد. در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر، از پرسشنامه استفاده گردید. همچنین آمار بار میکروبی شیر هر تولیدکننده نیز از نتایج آزمایشات شمارش بار میکروبی کارخانه شیر پاستوریزه پگاه فارس بدست آمد. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و دانشجویان دوره دکتری ترویج و آموزش کشاورزی و اساتید بخش علوم دام دانشگاه شیراز بهره گرفته شد. برای سنجش پایایی نیز تعداد 30 فقره پرسشنامه توسط گاوداران صنعتی شهرستان سپیدان و ارسنجان که شیر واحد تولیدی خود را به کارخانه شیر پگاه فارس تحویل می دادند تکمیل گردید و سپس با ورود اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 18 ضریب کرونباخ آلفا بدست آمد که برای کلیه مقیاس ها در حد مناسبی قرار داشت. یافته ها نشان دادند که میانگین بار میکروبی شیر تولیدی نمونه مورد مطالعه، در حد مناسبی قرار ندارد. همچنین تاثیر هر یک از سازه های فردی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، دانشی، انگیزشی و اخلاقی تولید کنندگان بر کاهش بار میکروبی شیر تعیین گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره مشخص کرد که متغیرهای مستقل دانش فنی، اخلاق حرفه ای، انگیزش، میزان تحصیلات و سابقه دامپروری قادرند 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته میزان بار میکروبی شیر واحدهای دامداری را پیش بینی نمایند. در پایان، مبتنی بر یافته های پژوهش مدل تجربی تحقیق ارائه و توصیه های عملی در راستای کاهش بار میکروبی واحدهای دامداری نیز ذکر گردید.

اثر هیبرید، پژمردن و افزودنی میکروبی بر تخمیر و ارزش تغذیه ای سیلاژ ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1386
  سوده مقدسی   محمد خوروش

این آزمایش به منظور ارزیابی تأثیرات هیبرید، پژمردن و افزودنی باکتریایی بر ارزش تغذیه ای و کیفیت تخمیر سیلاژ ذرت انجام شد. سه هیبرید ذرت علوفه ای رایج در ایران (647، 700 و 704) در مرحله شیری برداشت و سپس به مدت 24 ساعت در مزرعه پژمرده و در طول تئوری 5/2 سانتی متر خرد و با افزودنی اکوسایل ( لاکتوباسیلوس پلانتاروم) تیمار شدند. سپس، در سیلوهای آزمایشگاهی 5/3 لیتری سیلو شدند. سیلاژ هیبرید 704 کمترین مقدار پس آب (5/24 میلی لیتر در کیلوگرم علوفه تازه) و بیشترین قابلیت هضم آزمایشگاهی نسبت به دو هیبرید دیگر داشت. مقدار اتانول در این هیبرید قابل اندازه گیری نبود. روی هم رفته, سیلاژ هیبرید 704 دارای خصوصیات بهتری برای سیلو کردن نسبت به دو هیبرید دیگر بود, که می تواند به مقدار ماده خشک بالای این هیبرید بر گردد. بهبود کمی در خصوصیات تخمیر سیلاژهای ذرت در جواب به افزودنی میکروبی مشاهده شد. در سیلاژهای تیمار شده با اکوسایل، درصد ماده خشک و لاکتات بالاتر و اتانول پایین تر از سیلاژهای تیمار نشده بود. ph سیلاژهای پژمرده شده کمتر از سیلاژهای پژمرده نشده بود. درصد ماده خشک، کربوهیدرات های محلول در آب و قابلیت آزمایشگاهی سیلاژهای ذرت پژمرده شده نسبت به سیلاژهای پژمرده نشده، بیشتربود. ph در سیلاژهای پژمرده شده در مقایسه با سیلاژهای پژمرده نشده بعد از 100 روز سیلو کردن کمتر بود. تفاوت در ph سیلاژها می تواند به خاطر مقدار ماده خشک سیلاژهای پژمرده شده, در مقایسه با سیلاژهای پژمرده نشده باشد. در کل, نتایج این مطالعه نشان دهنده تفاوت در ارزش تغذیه ای سیلاژ هیبریدهای مختلف ذرت می باشد. اثر پژمردن بر تخمیر و ارزش تغذیه ای سیلاژ ذرت نسبت به افزودنی باکتریایی بیشتر بود و در کل باعث بهبود کیفیت سیلاژ ذرت شد.

بررسی مولکولی ژن cdf9 در بزهای رایینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  یاسر مهدی زاده گزویی   علی نیازی

چکیده ندارد.

اثر باکتری تولیدکننده اسید لاکتیک بر ترکیب شیمیایی، تجزیه پذیری و گوارش پذیری سیلاژ ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  عباس عبداللهی پناه   ابراهیم روغنی

چکیده ندارد.

اثر افزودن اوره به سیلاژ ذرت بر خصوصیات شیمیایی، گوارش پذیری و تجزیه پذیری سیلاژ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  غلامرضا انوری   ابراهیم روغنی

این پژوهش در ایستگاه دامپروری دانشکده ی کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. گیاه ذرت با 24/5 تا 26/5 درصد ماده خشک از مزرعه ی ذرت این دانشکده برداشت و پس از خرد کردن به قطعه های 3 تا 5 سانتی متری ، بدون اوره و به میزان 0/5 و 0/75 درصد وزن تازه، با اوره مخلوط و سیلو شد. خصوصیات شیمیایی گیاه ذرت سیلو شده، در روز سیلو کردن و 60 روز پس از سیلو کردن اندازه گیری شد. ضریب گوارش پذیری ظاهری ماده ی خشک (dm)، ماده ی آلی (om)، کل نیتروژن (tn)، دیواره ی سلولی بدون همی سلولز (adf)، دیواره ی سلولی (ndf) و همچنین بیلان نیتروژن برای گوسفندان تغذیه شده از یونجه ی خشک و مخلوط یونجه ی خشک با هر یک از تیمارهای سیلاژ ذرت (50:50)، در 16 راس گوسفند نر از نژاد قزل و در قالب یک طرح کاملا تصادفی، اندازه گیری شد. تغییرات ph و غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه ی این گوسفندان، پیش از تغذیه و 1/5، 2/5 و 4 ساعت پس از تغذیه و همچنین غلظت نیتروژن اوره ای خون آنها، پیش از تغذیه در ساعت های 4 و 6 و پس از تغذیه، در آخرین روز آزمایش های گوارش پذیری تعیین شد. سه راس گوسفند نر از نژاد قزل، از ناحیه ی شکمبه به فیستولا مجهز شدند، آنگاه تجزیه پذیری ماده خشک و ماده ی آلی از تیمارهای سیلاژ ذرت در شکمبه ی این گوسفندان، با استفاده از روش کیسه های داکرونی، تعیین شد. یافته های این پژوهش (به جز یافته های تجربه پذیری) با استفاده از برنامه ی آماری sas آنالیز شدند و آزمون توکی (در سطح 0/05) برای مقایسه میانگینها به کار گرفته شد. داده های مربوط به آزمایش تجزیه پذیری با استفاده از معادله ی نمایی (pa+b(1-e-ct و برنامه ی کامپیوتری fig.p آنالیز شدند. از بین خصوصیات شیمیایی اندازه گیری شده، ارزش ph، میزان کل نیتروژن، غلظت نیتروژن آمونیاکی و میزان adf گیاه ذرت سیلو شده با اوره، در روز سیلو کردن و 60 روز پس از سیلو کردن، به طور معنی داری از سیلاژ بدون اوره بیشتر بود (p<0/05). میزان کل نیتروژن برای سیلاژ دارای 0/75 درصد اوره در هر زمان به طور معنادرای از سیلاژ دارای 0/5 درصد اوره بیشتر بود (p<0/05). ضریب گوارش پذیری ظاهری کل نیتروژن برای سیلاژهای دارای اوره به طور معنی داری از سیلاژ بدون اوره بیشتر بود (p<0/05) و با افزایش سطح اوره افزایش یافت ، اما این افزایش معنی دار نبود (p>0/05). بیلان نیتروژن در گوسفندان تغذیه شده با سیلاژ دارای 0/5 درصد اوره از سیلاژ بدون اوره بیشتر بود (p<0/05)، اما بین سیلاژ دارای 0/75 درصد اوره و سیلاژ بدون اوره تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p>0/05). ph مایع شکمبه ی گوسفندان تغذیه شده با هر یک از تیمارهای سیلاژ ذرت ، تا 1/5 ساعت پس از تغذیه، کاهش و به تدریج افزایش یافت . در ساعت 1/5 پس از تغذیه، ph مایع شکمبه برای گوسفندان تغذیه شده از سیلاژهای اوره دار، به طور معنی داری از سیلاژ بدون اوره بیشتر بود.

اثر زئولیت بر گوارش پذیری سیلاژ ذرت فرآوری با اوره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  رضا فروزانی   ابراهیم روغنی

گیاه ذرت با 5/24 تا 5/26 درصد ماده خشک برداشت و پس از خرد کردن به قطعه های 3 تا 5 سانتی متری و پس از سیلو کردن اندازه گیری شد. ضریب گوارش پذیری ظاهری ماده خشک ‏‎dm)‎‏) ، ماده آلی‏‎(om)‎‏ ، دیواره سلولی‏‎(ndf)‎‏ ، دیواره بدون همی سلولز‏‎(adf)‎‏ ، و میزان نیتروژن نگهداری شده‏‎(nr)‎‏ برای گوسفندان تغذیه شده از سیلاژ ذرت فرآوری شده با یک درصد اوره، جو، یونجه خشک و مقادیر صفر، 3 و 6 درصد زئولیت ، در 12 راس گوسفند نر از نژاد مهربان و در قالب یک طرح کاملا تصادفی، اندازه گیری شد. با درنظر گرفتن نتایج به دست آمده از آزمایش گوارش پذیری ، افزودن 6درصد زئولیت به سیلاژ ذرتی که با مقادیر بیش از حد معمول اوره(بیش از 75/0 درصد وزن تازه گیاه تازه ) فرآوری شده، پیشنهاد می شود.

تعیین ارزش غذایی کنگر فراهم آوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ و کاربرد کنگر در جیره بره های پرواری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  عبدالحمید کریمی   ابراهیم روغنی

در این آزمایش، امکان جایگزینی یونجه با کنگر در جیره ی بره های پرواری،و میزان گوارش پذیری و تجزیه پذیری کنگر فرآوری نشده و کنگر فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ (به میزان 5/4 درصد) بررسی شد. گیاه مرتعی کنگر در گامه های پایانی دوره ی گلدهی (برداشت طبق عرف) خریداری و پس از خرد کردن در نسبت های 0، 25، 50، 75 و 100 درصد، با یونجه جایگزین شده و هر جیره، به 12 راس بره ی نر پرورای کبوده ی شیراز تغذیه شد. در پایان مدت پروار، بره ها کشتار و قطعه بندی شدند. ترکیب شیمیایی کنگر فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ و کنگر فرآوری نشده، تعیین شد. گوارش پذیری ظاهری ماده ی خشک، ماده ی آلی و ماده ی آلی در ماده ی خشک، به روش برون تنی، اندازه گیری شد. میزان تجزیه پذیری ماده ی خشک و پروتئین خام در سه راس گوسفند نر نژاد مهربان فیستولا گذاری شده، با روش کیسه های داکرونی تعیین شد. داده های این پژوهش (بجز داده های تجزیه پذیری) با استفاده از برنامه ی آماری ‏‎sas‎‏ آنالیز شدند و آزمون دانکن ( با احتمال خطای 05/0) برای مقایسه ی میانگین ها به کار گرفته شد. داده های مربوط به آزمایش تجزیه پذیری با استفاده از معادله ی نمایی ‏‎p= a+b (l-e -ct)‎‏ و برنامه ی‏‎fig. p‎‏ آنالیز شدند.میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی، نسبت وزن لاشه ی گرم به وزن زنده، وزن چربی درونی، وزن گوشت نیم لاشه، درصد ماده ی خشک و پروتئین گوشت در بین گروه های آزمایشی، تفاوت آماری معنی داری نشان نداد (05/0 < ‏‎p‎‏) ضخامت چربی پشت، بین گروههای آزمایشی، تفاوت معنی داری نشان داد (01/0 > ‏‎p‎‏). بیشترین میزان چربی، مربوط به گروه آزمایشی 4 (75 درصد بخش علوفه ای جیره، از کنگر و 25 درصد از یونجه) و کمترین میزان، مربوط به گروه آزمایشی 5 (100 درصد بخش علوفه ای جیره، از کنگر) بود. میزان گوارش پذیری برون تنی ماده ی خشک، ماده ی آلی و ماده ی آلی در ماده ی خشک کنگر فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ به ترتیب، 1/66، 2/64 و 6/54 درصد و برای کنگر فرآوری نشده، به ترتیب، 9/75، 4/56 و 5/48 درصد بود (05/0 < ‏‎p‎‏). تجزیه پذیری بالقوه ماده ی خشک و پروتئین خام کنگر فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ به ترتیب، 78/0 و 86/0 و برای کنگر فرآوری نشده به ترتیب، 71/0 و 77/0 بود. تجزیه پذیری بخش ‏‎‏‎a‎‏ ، بخش ‏‎b‎‏ و بخش ‏‎c‎‏ پروتئین خام و ماده ی خشک کنگر فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ و فرآوری نشده در ساعت های مختلف اندازه گیری، محاسبه شد. تجزیه پذیری موثر ماده ی خشک و پروتئین خام کنگر در اثر فرآوری، افزایش یافت، ولی بخش ‏‎c‎‏ ماده ی خشک و پروتئین خام، برای کنگر فرآوری شده بسیار کمتر از کنگر فرآوری نشده بود. با توجه به داده های ترکیب شیمیایی، تجزیه پذیری و گوارش پذیری کنگر فرآوری نشده و فرآوری شده با گاز ‏‎so2‎‏ ، به نظر می رسد، فرآوری کنگر با گاز ‏‎so2‎‏، تاثیر شایان توجهی بر ارزش غذایی آن نداشته باشد. هزینه ی تولید هر کیلوگرم خوراک دام (بر پایه ی ماده ی خشک) به ترتیب برای جیره های شماره ی 1 تا 5 به ترتیب برابر 1266، 1155، 1050، 924 و 787 ریال بود. به نظر می رسد که جایگزینی یونجه با کنگر در جیره ی پرواری بره، با فرض ثابت بودن انرژی و پروتئین به خوبی امکان پذیر ، و از نظر اقتصادی با صرفه می باشد.

اثر زئولیت بر عملکرد پرواری و ویژگی های لاشه گوساله های پرواری تغذیه شده با سیلاژ ذرت فرآوری شده با اوره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  عبدالله خلیفه   ابراهیم روغنی

اثر نوعی زئولیت طبیعی ‏‎clinoptilolite‎‏، بر عملکرد پرواری و ویژگیهای لاشه گوساله های نر هولشتین، در یک طرح کاملا تصادفی دارای سه گروه و برای یک دوره پرواری 160 روزه بررسی شد.نتایج این بررسی با یافته های منتشر شده در باره تاثیر زئولیت بر عملکرد گوساله های پرواری، هماهنگی ندارد.

مقایسه تجزیه پذیری دو نوع چربی محافظت شده در شکمبه و اثر آن بر گوارش پذیری فیبر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  مسعود عباسی   ابراهیم روغنی

در این رساله اثر دو نوع چربی محافظت شده ایرانی (صابون کلسیمی اسید چرب) بر گوارش پذیری ترکیبات خوراک بررسی شده است. نتایج کلی نشان داد که صابون تهران بهتر است به عنوان یک چربی محافظت شده نسبت به صابون اصفهان، ترجیح داده شود.