نام پژوهشگر: هاشم حسینی
فخرالدین شیخی سینی هاشم حسینی
چکیده: دوره قاجار یکی از مهمترین ادوار متاخر معماری و شهرسازی دوران اسلامی در ایران می باشد. اگر چه معماری و شهرسازی ایران در عصر صفوی به اوج خود رسید، اما تحولات مختلف فرهنگی و دوام و پایداری نسبی حکومت قاجار موجب شکوفایی کم نظیر کمی و کیفی در معماری و شهرسازی شد. این دوره، به سبب نزدیکی زمانی و برجای ماندن بسیاری اسناد و منابع گوناگون نوشتاری و تصویری و آثار معماری، واسطه ی ما برای شناخت و فهم فرهنگ و زندگی و معماری در تاریخ ایران است. یکی از مهمترین مناطقی که می توان ویژگیهای معماری و شهرسازی این دوره را در آنجا مورد بررسی قرار داد، استان چهارمحال وبختیاری می باشد. اهمیت دوره مزبور در این منطقه بیشتر به دلیل نفوذ سران بختیاری در دستگاه حاکمه بوده است بطوریکه همواره صد نفر از سواران بختیاری حفظ نظم تهران، حتی نگهبانی از دربار قاجار را بر عهده داشتند. بدین لحاظ سران ایل بختیاری طی دوره قاجار، از قرب و منزلتی فراوان برخوردار بودند و حتی بعضی مواقع خان های ایل به عنوان عامل حکومتی تلقی می شدند. متأسفانه به علل گوناگون سیاسی و فرهنگی و تاریخی، چنان که باید درباره ی معماری و شهرسازی دوره قاجار بخصوص در شهرستانها تحقیق نشده است بدین لحاظ و به منظور گسترش و تعمیق تحقیق درباره ی معماری و شهرسازی این دوره، تحقیق حاضر در صدد است ابعاد مختلف معماری و تزیین قلاع قاجاری استان چهارمحال و بختیاری بعنوان بخش مهمی از میراث معماری این دوران را مورد بررسی و تحلیل باستانشناختی قرار دهد. قلعه های مورد بررسی در این تحقیق عبارتند از: قلعه بارده، قلعه خدارحم خان چالشتر، قلعه دزک، قلعه سردار اسعد جونقان، قلعه سورک، قلعه شمس آباد، قلعه شلمزار و قلعه فرخشهر. باتوجه به یافته های تحقیق قلاع مزبور، بر خلاف نمونه های ادوار پیشین، کاربرد دفاعی نداشته و به جای ستیغ کوه ها، در دشت های باز و هم عرض با موقعیت اسکان قبایل، کنار رودخانه ها و چراگاهها برپا شده اند و باتوجه به مصالح و معماری پرکار، نمایشی از قدرت عشیرتی و خانوادگی سران بختیاری محسوب می شوند. همچنین مشخصات معماری و تزیینات قلاع مزبور به مانند اغلب بناهای غیر مذهبی این دوره تلفیقی از معماری دوران قاجار و معماری اروپایی بعلاوه برخی ویژگیهای بومی منطقه است.
زینب بشکوفه کریم حاجی زاده
از نظر مطالعات باستان شناسی،شیوه های تدفین،اطلاعات ارزشمندی را در زمینه های مختلف زندگی اجتماعی،اقتصادی و دیگر جنبه های زندگی در جوامع باستان فراهم می آورد. در این پایان نامه شیوه های تدفین دوره ایلام بر اساس تدفین های حاصل از کاوشهای جدید در دشت شوشان، مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات انجام گرفته نشان می دهد که، انواعی از شیوه های تدفین بکار رفته است. همچنین شیوه های تدفین جزء مراسم اجتماعی محسوب می شوند که در هر سطح و طبقه ای به گونه ای متفاوت اجرا می شوند،بازتاب این تمایزهای اجتماعی در شیوه های تدفین این دوره دیده می شود.هم چنین محوطه های مورد بحث دارای تشابهاتی در شیوه تدفین بوده اند.
هاشم حسینی امیر صفاری
پارامترهای ژئومورفولوژی یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده جهات توسعه فیزیکی شهرها و سکونتگاه ها محسوب می شوند. در یک منطقه کوهستانی تاثیر این عوامل به عنوان موانع توسعه دوچندان شده و می تواند مخاطرات طبیعی را نیز به همراه داشته باشد. شیب تند، ارتفاع زیاد، سازندهای سست، قرار گرفتن در حریم پرخطر رودها و گسل ها از جمله عواملی هستند که همواره در مناطق کوهستانی برنامه ریزی توسعه شهری را با مشکل مواجه می کنند. در این پژوهش سعی شده با شناسائی عوامل تاثیرگذار و ارزیابی آن، جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر دیواندره به عنوان یک منطقه کاملاً کوهستانی، مشخص شود. برای این کار از 10 شاخص موثر استفاده شده و برای نقشه سازی و انواع تحلیل ها به محیط gis وارد شده اند. برای ارزیابی و مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب توسعه کالبدی شهر از تلفیق دو مدل منطق فازی (fuzzy logic) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده شده است. به طوری که ابتدا هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار arc gis 9.3 فازی شده اند و بعد از درنظرگرفتن وزن لایه های حاصل از مدل ahp، عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. مقادیر گامای در نظر گرفته شده جهت پهنه بندی، 7/0، 8/0 و 9/0 می باشند. جهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنه های مناسب وضع موجود شهر بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از مقادیر گاما انجام گرفت و مشخص شد گامای 8/0 فازی بیشترین تطابق را با اراضی مناسب وضع موجود شهر دارد. نقشه نهایی تناسب زمین با روش شکستگی های طبیعی در gis به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 66/25 درصد از منطقه مورد مطالعه (77/30 کیلومترمربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب قرار گرفته است. برخلاف آن 83/56 درصد از منطقه (68 کیلومترمربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار گرفته و سایر پهنه ها نیز شرایط تناسب متوسطی را دارا می باشند. بر اساس نقشه نهائی طبقه بندی می توان نتیجه گرفت که پهنه های مساعد جهت توسعه فیزیکی آتی شهر دیواندره بیشتر در بخش شرقی، تا حدودی نیز بخش شمالی و جنوب شرقی به صورت پراکنده وجود دارند.
مرضیه فتح اله زاده دیزجی هاشم حسینی
هنر اسلامی در بخشهای مختلف، بخصوص در زمینه معماری و تزئینات وابسته به آن دارای ویژگی و زیبایی خاصی است. به طور کلی در تاریخ معماری ایران تزئین نقش مهمی دارد و توانسته از گذشته های دور تا به امروز پویایی و تداوم خود را همواره حفظ نماید. از اواخر دوره سلجوقی هنرمندان ایرانی بخش های خارجی بنا را با قطعات ریز لعابدار به رنگ فیروزه ای تزئین نمودند و اوج تزئینات خارجی بناها در دوره صفوی بوده است. تزئینات سطح گنبد از دوره تیموری به شکل بسیار چشمگیری آغاز می شود و در دوره صفوی اوج می گیرد و بسیار جلوه گر می شود. در این رساله ما سعی در شناساندن و بررسی چند گنبد شاخص در دوره صفوی و تزئینات بکار رفته در سطح آنها در داریم.در جهت این کار بناها را از دو شهر اصفهان و مشهد که مهمترین شهرها در دوره صفوی بوده اند انتخاب کرده ایم و بناهای انتخاب شده شامل مسجد، چند مدرسه و تعدادی آرامگاه می باشند. بناهای انتخاب شده از مهمترین بناهای دوره صفوی هستند و ویژگی های هنری و تزئینی دوره صفوی را به طور کامل عیان می کنند. چنانکه تزئینات گنبدی این بناها گویای شیوه های تزئینی دوره مذکور هستند. دلیل این بررسی نیز نشان دادن رویکرد و علاقه صفویان به نوع تزئینات است. از آنجا که در میان پادشاهان دوره صفوی تأثیرگذارترین و پرکارترین آنها شاه عباس بوده است، در این رساله نیز بیشتر روی بناهای ایجاد شده در این دوره تأکید شده است.(مسجد شاه، مسجد شیخ لطف الله)
هاشم حسینی فرج اله فیاضی
گروه بنگستان (آلبین-سانتونین) یکی از مهم¬ترین سیستم¬های هیدروکربوری کربناته در خاورمیانه است. وجود سازند کژدمی به عنوان سنگ مادر، سازندهای سروک و ایلام با رخساره-های مخزنی و سازندهای گورپی و پابده به صورت سنگ¬پوش، سیستم هیدروکربـوری خوبـی را در کمربنـد چیـن¬خورده و رورانده¬ زاگرس بوجود آورده است. به دلیل اینکه چینه¬نگاری سکانسی مهاجرت رخساره¬های رسوبی و همچنین مهاجرت رخساره¬های مخزنی را در طی زمان تعقیـب می¬کـند، می¬توان روند ایجاد و یا تخریب این رخساره¬ها را تخمین زد. به منظور تحلیل رخساره¬ها¬ی رسوبی و تغییرات عمودی و جانـبی آن¬ها، بازسازی محیـط¬های رسوبی دیرینه و چینه¬نگاری سکانسی نهشته¬های گروه بنگستان در بخـش شـرقی زاگرس، بررسـی¬های دقیقی در برش خمیر (واقع در کوه خمیر) و چاه¬های توسن2 و گورزین1، انجام شده است. انجام مطالعات صحرایی، زیرسطحی و میکروسکوپی در حوضه¬ی مطالعاتی به شناسایی رخساره¬های کربناته نهشته شده در کمربندهای رخـساره¬ای شلف/حاشیه¬ی شلف، شیب پیشانی حاشیه شلف و دریای ژرف مرتبط با محیط¬های شلف ریفی و دریای باز انجامیده است. بر اساس نوسانات منحنی ژرفای نسبی رخساره¬ها و نمودارهای ژئوفیزیکی درون چاهی 7 سکانس رسوبی اصلی، معادل چرخه¬ی سوم با مرزهای ناپیوسته و یا پیوسته¬ی معادل در قالب 3 فاز اصلی تشخیص داده شده است. از این میان دسته رخسـاره¬ای hst سکـانس¬های c2، s1 و s2 با وجود تخلخل بالا ناشی از تجمع خرده¬های ریفی در حاشیه¬ی جلوی ریف و دولومیتی شدن آن¬ها، مستعد ایجاد تله¬های چینه¬ای هستند. در آلبین رسوبگذاری رخساره¬های رس¬دار با روزن¬بران مناطق ژرف و نبود شواهد دال بر توالی ریفی، جریان¬های توربیدایتی و آهک¬های دوباره نهشته شده، ته¬نشست رسوبات در مناطق عمیق سکوی کربناته نوع رمپ با شیب آرام را تداعی می¬کند. در سنومانین افزایش نسبی سطح آب دریا، تغییرات اقلیمی (گسترش شرایط استوایی) و زیست¬شناختی (افزایش رشد رودیست¬¬ها)، دگرشکلی در سکوی کربناته از نوع رمپ به شلف لبه¬دار را موجب گشته است. از طرف دیگر پیدایش رودیست¬ها و تجمع آن¬ها در بخشی از حوضه که با اختلاف رسوبگذاری بین دریای ژرف و کم ژرفا، فرونشست و همچنین فعالیت گنبدهای نمکی در طی سنومانین، موجب شکل¬گیری پشته¬های رودیستی و راه¬های آبی (sea ways) در بخش¬های کم ژرفا شده است. شکل¬گیری شلف لبه¬دار در سانتونین، بعد از یک دوره فرسایش (تورونین-کنیاسین)، تحت تاثیر فرآیندهای تکتونیکی تشدید شده است. فرآیندهای دیاژنتیکی شناسایی شده بر پایه¬ی مطالعات پتروگرافی نمونه¬ها، بیشتر شامل میکریتی شدن دانه¬ها، آشفتگی زیستی، سیلیسی شدن، تراکم، سیمانی شدن، نوشکلی و دلومیتی شدن می¬باشد.
مرضیه طالبی هاشم حسینی
معماری ایران در اعصار اسلامی با تکیه بر تجارب سودمند دوره های قبل به خلق آثار بزرگی نایل آمد که بناهای مذهبی و به ویژه مساجد بارزترین آنها می باشند. مساجد همواره در تمام این دوران به گونه ای خاص تجلی گاه ذوق و مهارت خالصانه هنرمندان بوده و همچون بومی بزرگ مجموعه ای از هنرهای رایج هر عصر را به نمایش می گذاشته است. در این میان سنگ، علیرغم دشواری در استخراج و تراش، از نظر دور نمانده و به خصوص از اواخر دوره تیموری بستری برای هنرنمایی این افراد بوده است؛ حجاری هایی که نمونه های پرشماری از آنها در مساجد شهر اصفهان مشاهده می شود و بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک از آنها می تواند بازشناسی هویت فرهنگیشان را در پی داشته باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به خلاءِ اطلاعاتی نسبی موجود در این زمینه، بر مبنای بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای به گونه شناسی نقوش پرداخته و سپس با بهره گیری از روش های توصیفی-تحلیلی و مطالعات تطبیقی به چگونگی ارتباط بین نقوش رایج در تزیینات حجاری با نقوش دیگر تزیینات در هر بنا نگاهی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تزیینات حجاری در مساجد مورد نظر نقوش هندسی، کتیبه ای و گیاهی را در برمی گیرند که از نظر سبک و محتوا ارتباط نزدیکی با دیگر تزیینات هم دوره را نشان می دهند.
هاشم حسینی محمود طاووسی
از جمله بناهای مهم مذهبی دوران اسلامی در ایران مجموعه حرم مطهر امام رضا (ع) در شهر مقدس مشهد می باشد که دارای کتیبه هایی زیبا و نقیس از ادوار مختلف اسلامی است. از مهمترین کتیبه های این مجموعه، کتیبه های متعلق به دوره صفوی می باشد. از آنجا که در دوران صفوی، فرهنگ هنری ایران زمین، وارد دوره جدیدی از شکوه و عظمت گردیده و بدین سبب از پایگاه خاصی در تاریخ هنر ایران برخوردار گشته، لزوم شناسایی و بررسی کتیبه های این دوره مخصوصا در یک مجموعه مهم مذهبی برای دست یافتن به یک شناخت کامل تر و عمیق تر از هنر مذهبی این دوره مشخص می شود.از بارزترین ویژگی های کتیبه های صفوی بررسی شده در مجموعه حرم امام رضا (ع)، غلبه متون مذهبی است که با محوریت مذهب تشیع رنگ و جلای خاصی به خود گرفته و این خود یکی از مهمترین تحولات کتیبه نگاری دوره صفوی نسبت به ادوار قبل از این دوره می باشد. این کتیبه ها از لحاظ مشخصات و ویژگیهای هنری با سایر کتیبه های عصر صفوی به خصوص کتیبه های ابنیه صفوی شهر اصفهان مشابهت دارند.کتیبه های مزبور که در قسمتهای مختلف بناها مانند ایوانها، گنبدها، صفحنها و صفه ها واقع شده اند، غالبا به خط ثلث سفید بر روی زمینه کاشی لاجوردی تحریر یافته اند که این خصوصیت یکی از تحولات مهم کاشیکاری این دوره به مشار می رود. جنس این کتیبه ها اکثرا کاشی می باشد که به دو صورت کاشی معرق و هفت رنگ ساخته شده اند. مضمون این کتیبه ها در بر گیرنده آیات و سوره های قرآنی، احادیثی از ائمه اطهار (ع) و همچون متون مربوط به تعمیر ابنیه ساخته شده ادوار قبل در دوره صفویان می باشد، که توسط هنرمندان معروفی مانند علیرضا عباسی و محمد رضا امامی نوشته شده اند.در مجموع، با توجه به بررسیهای انجام شده بر روی این کتیبه ها می توان گفت که هنر کتیبه نگاری دوره صفوی به مانند سایر شاخه های هنری این دوره، تغییرات و تحولات عمده ای را به خود دیده و هم مضمون و هم سبک نگاری خطوط آنها تحول یافته است.