نام پژوهشگر: مهری آزادبخت
مریم مومنی علی امینی
بلوغ تخمک فرآیندی است که حین آن تخمک شایستگی لازم را برای لقاح و تکوین جنین به دست می آورد. جهت کاربردهای کلینیکی، بسیاری از تخمکها از فولیکولهای تخمدان خانم هایی به دست می آید که به وسیله هورمون تیمار شده اند. اثرات جانبی استفاده از هورمون ایجاد سندروم تحریک بیش از حد تخمدان و یا سندروم تخمدان پلی کیستیک است. بنابراین لازم است که بدون استفاده از هورمون، تخمکها گرفته شده و سپس در آزمایشگاه بالغ شوند. فشار هیدروستاتیک نیروی مکانیکی موثر در سیستم تولید مثلی است. در فولیکولهای در حال تخمک گذاری افزایش تدریجی در فشار مایع درون فولیکولی (بین 20-15 میلیمتر جیوه) در طی مراحل انتهایی فرآیند تخمک گذاری وجود دارد. در این مطالعه ما اثر فشار هیدروستاتیک بر بلوغ تخمکهای به دست آمده از تخمدان تحریک شده و تحریک نشده و همچنین اثر فشار هیدروستاتیک بر بقای سلولهای کومولوس-تخمک (cocs) حاصل از آنها را بررسی کردیم. همچنین اثر فشار هیدروستاتیک بر میزان تخمک گذاری در محیط کشت نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق، موشهای ماده با رده سنی 8-6 هفته نژاد nmri در دو آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند: در آزمایش ii موشها iu 10 pmsg دریافت کردند و در آزمایشi موشها هورمونی دریافت نکردند. سپس فولیکولهای پیش تخمک گذاری با قطر تقریبی 500 میکرومتر از تخمدان موشها جدا شده و هر فولیکول پیش تخمک گذاری در قطره محیط کشت mem-α همراه با 5% fbs، iu/ml100 rfsh، ng/ml10 egf، iu/ml5/7hcg بود. در هر آزمایش فولیکولها به گروههای کنترل(بدون اعمال فشار هیدروستاتیک، کنترل i و ii) و تیمار(در معرض فشار هیدروستاتیک، تیمار i و ii) تقسیم شدند. فولیکولها در تیمار i و ii در محفظه فشار در معرض 20 میلیمتر جیوه فشار هیدروستاتیک به مدت 30 دقیقه قرار گرفتند. در گروههای کنترل فولیکولها در محفظه فشار بدون اعمال فشار هیدروستاتیک قرار گرفتند. سپس فولیکولها برای مدت 24 و 48 ساعت جهت بلوغ تخمک کشت داده شدند. بقای سلولهای کومولوس-تخمک به وسیله رنگ آمیزی افتراقی (پروپیدیوم یدید و بیس بنزآمید) در 0 و 24 ساعت پس از کشت بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان بلوغ تخمک در تیمار i نسبت به کنترل i به طور معنی داری افزایش یافته است(p<0.05). میزان تشکیل gvbd و mii در تیمارi نسبت به کنترلii و تیمارii افزایش معنی داری نشان داد(p<0.05). میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس در تیمار i و ii به ترتیب نسبت به کنترل i و ii کاهش معنی داری نشان داد(p<0.05). در ساعت صفر میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس-تخمک در کنترلi نسبت به کنترلii و تیمارii و نیز در تیمارi در مقایسه با تیمارii کاهش معنی داری نشان داد (p<0.05). در ساعت 24 میزان زنده ماندن سلولهای کومولوس-تخمک در کنترلiنسبت به کنترلii و تیمارii و نیز در تیمارi در مقایسه با کنترل ii و تیمارii کاهش معنی داری داشت(p<0.05)میزان تخمک گذاری در محیط کشت در تیمارii در مقایسه با کنترلii افزایش معنی داری نشان داد(p<0.05). بر طبق یافته های این مطالعه، فشار هیدروستاتیک با اثر مثبت بر فولیکول پیش تخمک گذاری کاهش بلوغ آزمایشگاهی پس از تحریک هورمونی را جبران کرده و میزان بلوغ آزمایشگاهی تخمک را بهبود می بخشد. از سوی دیگر، فشار هیدروستاتیک احتمالاً به عنوان عاملی برای القای مرگ سلولی میزان بقای سلولهای کومولوس را کاهش داده و سبب جدا شدن سلولهای کومولوس و دسترسی بهتر فاکتورها و هورمونها به تخمک و بلوغ آن می شود.
نازنین کریمی مهری آزادبخت
امروزه قضاوت در مورد باروری فرد نر بر اساس نتایج پارامتر های حیاتی اسپرم شامل غلظت، تحرک و مورفولوژی صورت می گیرد. تا کنون فاکتورهای متعددی به عنوان عامل نازایی در مردان ذکر شده است مانند عوامل محیطی (نیروهای فیزیکی ـ مکانیکی و شیمیایی) و همچنین فاکتورهای ذاتی خود اسپرم مانند ناهنجاری های مورفولوژیکی، کاهش و یا حتی فقدان تحرک و نهایتاً تغییر در تراکم کروماتین هسته اسپرم. فشار هیدرواستاتیک یکی از این نیروهای فیزیکی ـ مکانیکی است که از عناصر اصلی محیط اطراف سلول ها است و نقش مهمی در عملکرد حیات سلولی دارا است. اسپرم در دستگاه تولید مثلی فرد نر همچنین پس از لقاح و ورود به دستگاه تولید مثلی فرد ماده با دامنه های متفاوتی از فشار مواجه می شود.لذا تغییر در این دامنه خاص فشار، حتی به صورت جزیی ممکن است سبب ناباروری گردد. در این مطالعات اثرات فشار هیدرواستاتیک بر پارامتر های حیاتی اسپرم شامل میزان زنده ماندن، مورفولوژی و تحرک بررسی شد. اسپرم ها پس از جداسازی از اپیدیدیم موش نر نژاد nmri با سن 8ـ12 هفته و آماده سازی سوسپانسیون اسپرمی در محیط کشت hams-f10 و 10 درصد fbs در دو گروه کنترل و تیمار مورد آزمایش قرار گرفتند. گروه های تیمار i، ii و iii به ترتیب در معرض فشار هیدرواستاتیک به میزان 25، 50 و 100 میلی متر جیوه و گروه های کنترل i، ii و iii داخل انکوباتور و بدون اعمال فشار به مدت زمان 2و4 ساعت قرار گرفتند. میزان زنده ماندن، ناهنجاری های موفولوژیکی و تحرک اسپرم ها در فاصله های زمانی مشخص بین گروه های کنترل و تیمار مقایسه شد. نتایج حاصل نشان داد اعمال فشار هیدرواستاتیک وابسته به مقدار آن و زمان، میزان زنده ماندن، میزان مورفولوژی طبیعی و تحرک اسپرم ها را در گروه تیمار کاهش داد و این تغییرات در گروه تیمار iii شدیدتر بود (p<0.05). به طور کلی می توان نتیجه گرفت فشار هیدرواستاتیک به عنوان نیروی فیزیکی ـ مکانیکی می تواند بر پارامتر های حیاتی اسپرم اثر گذار باشد و این امکان وجود دارد که اسپرم های آسیب دیده از فشار هیدرواستاتیک سبب افزایش میزان ناباروری گردد.
فرود صاحب جمعی مهری آزادبخت
امروزه تحقیقات زیادی در حال انجام است بر روی ساخت مواد جدیدی که دارای خواص فیزیکی شیمیایی مناسب و زیست سازگاری بالا جهت کشت سلول در خارج از بدن موجود زنده باشند. در این تحقیق ما غشاهایی از جنس پلی اتر سولفون (pes) و محفظه های کشت سلولی را به عنوان موادی با پتانسیل بالا جهت استفاده در سیستم های کشت سلولی تهیه کردیم و بهینه ساختیم. پلی اتر سولفون مقاومت دمایی و شیمیایی بالایی از خود نشان می دهد و به خاطر عدم وجود ساختار کریستالی این پلیمر می تواند گزینه مناسبی برای ساخت غشاها با روش های ارزان قیمت و انعطاف پذیر باشد. در این تحقیق ما مقایسه کردیم کارایی غشاهای شفاف و غیر شفاف دست ساز از جنس پلی اتر سولفون و غشاهای تجاری را جهت استفاده در سیستم کشت سلول های کبدی در محیط خارج از بدن موجود زنده. ساختار سلول و غشاها توسط میکروسکوپ نوری معکوس بررسی گردید و زیست سازگاری غشاها از طریق کشت دادن رشته سلول های hepg2 (رشته سلول های سرطانی کبد انسان) بر روی آنها ارزیابی گردید. میزان زنده ماندن و تکثیر و چسبندگی سلول ها به سطح غشاها نیز اندازه گیری شد. همچنین فعالیت بیولوژیکی سلول ها به وسیله تکنیک رنگ آمیزی با ایندو سیانین گرین (icg) و پریودیک اسید شیف (pas) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمایشات مشخص گردید با وجود اینکه مورفولوژی غشاهای پلی اتر سولفون شفاف و غیر شفاف نسبت به غشای تجاری مورد استفاده متفاوت بود ولی کارایی آنها زمانی که به عنوان ساپورت در سیستم کشت سلول ها مورد استفاده قرار گرفتند مشابه یکدیگر بود. سلول های گرد و بیضوی شکل هپاتوسیت به یکدیگر و به سطح غشاها به خوبی چسبیدند و به شکل تجمعات سه بعدی روی سطح غشاها قرار گرفتند. جذب رنگدانه ایندوسیانین گرین توسط سلول های کشت داده شده بر اثر خاصیت بیگانه خواری ذاتی سلول های کبدی به خوبی صورت گرفت. همچنین تولید و ذخیره گلیکوژن که از خصوصیات دیگر سلول های کبدی است توسط سلول های کشت داده شده بر روی غشاها انجام گرفت و به وسیله تکنیک رنگ آمیزی با پریودیک اسید شیف این پدیده تایید گردید. فعالیت بیولوژیکی سلول ها به وسیله میکروسکوپ نوری معکوس به راحتی قابل مشاهده و تایید بود. در این تحقیق بررسی های صورت گرفته بر روی سلول های کشت داده شده تاکید کننده ساختار خوب , خواص فیزیکی و شیمیایی مناسب و نیز زیست سازگاری بالای غشاهای دست ساز پلی اتر سولفون مورد استفاده بود. همچنین محفظه های کشت سلولی دست ساز مورد استفاده در این تحقیق کارایی خوبی مانند نمونه های تجاری مشابه داشتند در حالیکه قیمت تمام شده آنها نسبت به نمونه های مشابه خارجی بسیار پایین تر می باشد.
حسین ژاله مهری آزادبخت
مورفین بعنوان دارویی اپیوئیدی دارای اثرات مختلفی بر مرگ سلولی، بقا و تمایز سلول های عصبی می باشد. هدف از این تحقیق بررسی نقش غلظت های مختلف یون کلسیم خارج سلولی بر طویل شدن نوریت ها در سلول های رده pc12 توسط مورفین است. در این تحقیق میزان سیتوتوکسیسیتی، میزان مرگ سلولی، درصد تمایز سلولی و میزان طویل شدن نوریت ها در سلول های تحت تیمار ارزیابی شد. به منظور بررسی اثرات مورفین بر سلول ها آزمایشات به چهار بخش متفاوت تقسیم شدند. در بخش اول، توانایی القا تمایز عصبی توسط غلظت های مختلف مورفین در سلول های رده pc12 بررسی شد. سلول ها در محیط کشت rpmi 1640 همراه با 2/0 درصد bsa (همراه و یا بدون پیش تیمار مهارکننده نالتروکسان) در حضور غلظت های مختلف مورفین (1 pm-100 µm ) به مدت 12 روز کشت داده شدند. داده ها نشان داد که مورفین در تمامی غلظت ها از طریق فعال کردن رسپتورهای اپیوئیدی باعث کاهش میزان سیتوتوکسیسیتی و مرگ سلولی و القا بیان پروتئین های مارکری تمایز عصبی- گلیالی مانند نستین، توبولین بتا iii و gfap بدون القا زوائد نوریتی در مقایسه با سلول های گروه کنترل بود (p<0.05 ). در بخش دوم، اثرات غلظت های مختلف مورفین بر رشد نوریت ها توسط ماده اسئوروسپورین در سلول های رده pc12 بررسی شد. در این بخش سلول ها در محیط کشت rpmi 1640 همراه با 2/0 درصد bsa در حضور غلظت های مختلف مورفین (1pm-100µm ) به مدت 24 ساعت به ترتیب در حضور غلظت های مختلف ماده استئوروسپورین (50, 100, 214 n m ) کشت داده شدند. نتایج نشان داد که مورفین درغلظت های کم ( 1-100 pm ) منجر به کاهش میزان سیتوتوکسیسیتی و مرگ سلولی و افزایش میزان طویل شدن نوریت ها ولی در غلظت های بالا (1-100 µm ) باعث افرایش سیتوتوکسیسیتی و مرگ سلولی و کاهش میزان طویل شدن نوریت ها در سلول ها در حضور دوزهای مختلف ماده استئوروسپورین در مقایسه با گروه کنترل بود (p<0.05 ). بهرحال مورفین با فعال کردن رسپتورهای اپیوئیدی در حضور غلظت های 100 pm و 100 µm در حضور غلظت 214 nm ماده استئوروسپورین به ترتیب دارای بهترین و بدترین اثر بر تمایز سلول های رده pc12 بود (p<0.05 ). در بخش سوم ، هدف بررسی اثرات مهارکننده های کانالهای غشای پلاسمایی کلسیمی و آنزیم های درون سلولی مرتبط با یون کلسیم بر غلظت های سیتوتوکسیک و تمایزی مورفین در سلول های pc12 بود. در این بخش سلولها در محیط کشت rpmi 1640 همراه با2/0 درصد bsa ( همراه و یا بدون پیش تیمار مهارکننده ها برای زمان های معین) درحضور غلطت های تمایزی (100pm ) و یا سیتوتوکسیک (100µm ) مورفین به مدت 24 ساعت کشت داده شدند. نتایج نشان داد که مورفین با فعال کردن رسپتورهای اپیوئیدی و کانال های کلسیمی نوع دی هیدروپیریدینی، رسپتورهای nmda و مسیر سیگنالی اینوزیتول تری فسفات بر میزان سیتوتوکسیسیتی، مرگ سلولی و میزان طویل شدن نوریت ها در سلول های pc12 در مقایسه با گروه کنترل اثر داشت (p<0.05 ) . از طرفی نتایج نشان داد که مورفین با فعال کردن مسیر سیگنال درون سلولی pi3k/aktو مسیر اینوزیتید فسفات باعث افزایش بقا سلول های pc12 می شود (p<0.05 ). در بخش چهارم، هدف بررسی اثرات غلظت های مختلف یون کلسیم خارج سلولی بر اثرات غلظت های سیتوتوکسیک و تمایزی مورفین در سلول های pc12 بود. در این بخش سلول ها در حضور غلظت های سیتوتوکسیک و تمایزی مورفین همراه با غلظت های مختلف یون کسیم (0.0-0.7 mm ) کشت داده شدند. نتایج نشان داد که در حضور غلظت تمایزی مورفین کاهش و یا افزایش غلظت کلسیم خارج سلولی باعثبه ترتیب القا کاهش و افرایش طول نوریت و میزان تمایز سلولی شده اما در غلظت سیتوتوکسیک کاهش و یا افزایش یون کلسیم خارج سلولی باعث به ترتیب افزایش وکاهش معنادار طول نوریت ها و میزان تمایز سلولی در سلول ها شد (p<0.05 ). نتایج پیشنهاد ما می کند که مورفین با استفاده از یون کلسیم خارج سلولی و فعال کردن کانال های کلسیمی غشایی و رسپتور های اپیوئیدی و القا مسیر های فسفواینوزیتید فسفات و pi3k/akt بر بقا سلولی و تمایز سلول های عصبی موثر است.
موسی کهتری مهری آزادبخت
افزایش فشار هیدروستاتیک به عنوان یک استرس مکانیکی می تواند فنوتیپ و عملکرد سلولی را در وضعیت های مختلف فیزیولوژیک و پاتولوژیک تحت تاثیر قرار دهد. فشار هیدروستاتیک می تواند با اثر بر روی چسبندگی سلول- ماتریکس خارج سلولی بسیاری از جنبه های مورفورولوژیک تمایز عصبی را تغییر دهد. اهمیت ماتریکس خارج سلولی به اندازه ای است که فقدان بر همکنش مناسب سلول و ماتریکس خارج سلولی که توسط فوکال ادهیژن ها رخ می دهد منجر به بروز نوعی آپوپتوز به نام آنویکیز می شود. مکانیسم های ایجاد آسیب سلولی در اثر افزایش فشار هیدروستاتیک دراغلب سلول ها به خصوص سلول های عصبی در هاله ای از ابهام قراردارد لذا این تحقیق به منظور ارزیابی این مکانیسم ها طراحی شد . در این مطالعه سلول های pc-12 در محیط کشت rpmi 1640 و10 درصد fbs کشت داده شدند. سپس این سلول ها پس از تمایز با دوز تمایزی استئوروسپورین به مدت 4 ساعت تحت تیمار با فشار هیدروستاتیک 100میلیمتر جیوه قرار گرفتند و به منظور بررسی میزان بقا، میزان چسبندگی، مجموع طول نوریت(tnl)، میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها و بیان فوکال ادهیژن ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد، میزان بقاء سلول ها درگروه های تیمار در زمان های 12و24 ساعت پس از اعمال فشار درمقایسه باگروه کنترل کاهش معنی داری دارد(p<0.05). مجموع طول نوریت ها (tnl) و توانایی چسبندگی به بستر درگروه تیمار در مقایسه با کنترل کاهش یافته بود (p<0.05). هم چنین مشاهده شد میزان فعالیت ماتریکس متالوپروتئیناز2 در گروه تیمار در زمان های 12و 24 ساعت پس از اعمال فشار بیشتر از گروه کنترل است و از طرف دیگر آرایش فوکال ادهیژن ها هم در گروه تیمار تغییر یافته است. بطور کلی می توان نتیجه گرفت فشار هیدروستاتیک می تواند با کم کردن توانایی اتصال سلول به سوبسترا از طریق افزایش فعالیت ماتریکس متالوپروتئینازها و اختلال در ساختار فوکال ادهیژن ها، موجب القا مرگ سلولی در سلولهای تمایز یافته pc-12 شود.
سید محمد امین حرمشاهی مهری آزادبخت
تاکنون تأثیر مواد مختلفی بر القای تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان مورد مطالعه قرارگرفته است. استوروسپورین یک مهارکننده ی پروتئین کیناز است که بر فرارشد نوریت در انواع مختلفی از سلول ها اثر دارد. مورفین نیز یکی از موادی است که می تواند بر تمایز عصبی موثر باشد. با توجه به اثرات آپوپتوتیک استوروسپورین ممکن است بتوان از اثرات حفاظتی و مثبت مورفین برای بهبود تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش استفاده کرد. سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از ران و درشت نی موش نژاد nmri جداسازی شده و در محیط کشت dmem همراه با 10% سرمfbs کشت داده شدند. آزمون تمایز برای اثبات چندتوانی سلول های جداشده با استفاده از رنگ آمیزی سودان iii و آلیزارین رد انجام شد. توانایی تشکیل کلنی برای شناسایی سلول های بنیادی مزانشیمی ده روز پس از کشت بررسی شد. اثر غلظت-های 50، 100، 214 و 316 نانومولار استوروسپورین (به ترتیب تیمارهای iv, iii, ii, i) به تنهایی (گروه 1) و همراه با غلظت 4-10 مولار مورفین(گروه 2) بر میزان بقای سلول ها با استفاده از تکنیک جذب قرمز خنثی در بازه های 6، 12و 24 ساعت بررسی شد. برای اثبات تمایز عصبی از تکنیک rt-pcr و نیز ایمونوفلوروسنس استفاده شد. بررسی های هیستولوژیک نشان داد که سلول های جداسازی شده از مغز استخوان به سلول های چربی و استخوان تمایز یافتند. آزمون تشکیل کلنی وجود کلنی های منفرد را نشان داد. آزمون میزان بقای سلول ها نشان داد که مورفین می تواند اثرات حفاظتی در برابر اثرات آپوپتوتیکی استوروسپورین داشته باشد. مجموع طول نوریت ها در تیمارهای iو ii در گروه 2 در مقایسه با گروه 1 افزایش معنادار داشت (05/0p<). تکنیک های rt-pcr و ایمونوفلوروسنس بیان مارکرهای عصبی در سطح rna و پروتئین را نشان دادند. استوروسپورین می تواند به عنوان یک القاگر فرارشد نوریت در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان استفاده شود. همچنین استوروسپورین به همراه مورفین می تواند به عنوان یک پروتوکل خوب برای تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی به کار رود.
حدیث زینلی مهری آزادبخت
بلوغ تخمک به عنوان دوره ی پیشرفت از اولین توقف میوزی به دومین توقف میوزی تعریف شده و شامل تغییرات هماهنگ هسته ای و سیتوپلاسمی است. بلوغ هسته ای با شکسته شدن غشای هسته ای آغاز شده، با خروج از میوز پایان می یابد، وبا حضور دو جسم قطبی مشخص می شود. بلوغ آزمایشگاهی تخمک روش درمانی موثری است که در تعدادی از مراکز باروری به کار می رود. عوامل مختلفی بر موفقیت بلوغ آزمایشگاهی تخمک موثرند که یکی از آن ها مسیرهای انتقال پیام هم چون مسیرهای پیام رسانی کلسیم است. افزایش میزان کلسیم در سلول توسط دو مکانیسم اصلی اتفاق می افتد: رهایی از ذخایر از طریق کانال های دریچه لیگاندی روی غشاهای ارگانلی، و ورود از راه کانال های یونی در غشای پلاسمایی. نیروهای مکانیکی مانند فشار هیدروستاتیک از عوامل اثرگذار بر باز و بسته شدن کانال ها هستند. در این مطالعه اثر یون کلسیم بر بلوغ آزمایشگاهی تخمک های موشی القا شده توسط فشار هیدروستاتیک بررسی شد. در این تحقیق تخمک های مرحله ژرمینال وزیکول از تخمدان موش های ماده نژاد nmri با رده سنی 6 تا 8 هفته به صورت مکانیکی جدا شده و در محیط کشت t6 با غلظت های 0، 4/0، 0/8 و 7/1 میلی مولارکلسیم (به ترتیب تیمارهایiv,iii,ii,i ) در ظروف کشت 4 خانه کشت داده شدند. این تخمک ها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و تخمک های گروه آزمایش در معرض فشار هیدروستاتیک به میزان 10 میلی متر جیوه به مدت 10 دقیقه قرار گرفتند. تخمک های دو گروه، 24 و 48 ساعت پس از کشت از نظر میزان بلوغ با روش تجزیه آماری آنالیز واریانس یک طرفه بررسی شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که در هر گروه میزان بلوغ تخمک ها با غلظت کلسیم در محیط کشت رابطه مستقیم داشته است و با افزایش میزان کلسیم، مقدار بلوغ نیز افزایش یافته است از طرف دیگر میزان بلوغ تخمک در هر یک از تیمار های گروه آزمایش در مقایسه با همان تیمار درگروه کنترل افزایش یافته است (p<0.05) که نشان دهنده تاثیر مثبت فشار هیدروستاتیک بر بلوغ تخمک می باشد. به طور کلی فشار هیدروستاتیک عاملی موثر برای بلوغ تخمک بوده که احتمالا از طریق تاثیر بر میزان کلسیم در دسترس تخمک اثر خود را اعمال می کند.
زهرا کلهری مهری آزادبخت
سندرم تخمدان پلی کیستیک سندرمی با اختلالات اندوکرینی، متابولیکی و ژنتیکی پیچیده است که باعدم تخمک گذاری مزمن، تخمدان های پلی کیستیک وتظاهرات بیوشیمیایی وکلینیکی هیپرآندروژنیسم مشخص می شود. برای القای تخمک گذاری در بیماران سندرم تخمدان پلی کیستیک ازهورمون های گنادوتروپین استفاده می شود بیمارانpco به گنادوتروپین ها بسیار حساس هستند ودر معرض خطر سندرم تخمدان های تحریک شده قرارمی گیرند. در هنگام تخمک گذاری میزان فشار مایع داخل فولیکولی وبه عبارتی فشاری که توده سلول های کومولوس و تخمک را تحت تأثیر قرار می دهد برابر 20 – 15 میلی متر جیوه است. فشار هیدروستاتیک بالای غیرکشنده کیفیت گامتها وجنین ،توانایی لقاحی،شایستگی تکوینی را بهبود می دهد. در این مطالعه اثر فشار هیدروستاتیک بر بلوغ فولیکول های پره آنترال بدست آمده از تخمدان پلی کیستیک را در مدل موش بررسی کردیم. برای القا سندرم تخمدان پلی کیستیک در موشهای12 تا 14روزه نژاد nmri از تزریق روزانه تستوسترون انانتات (ا میلی گرم به ازای هر 100گرم وزن بدن) به مدت 2و 4 هفته (در هر گروه آزمایش )استفاده کردیم. به گروه کنترل، ماده بی اثر تزریق شد. برخی تخمدان ها فیکس شده وبعدها برای مطالعات بافت شناسی استفاده شدند. فولیکول های پره آنترال از هردو گروه به مدت 12روزکشت داده شدند. قطر فولیکول وتخمک طی دوره کشت در روزهای 1،12،9،6،3اندازه گیری شد. در روز 12 کشت، فولیکول های با کیفیت بالا جهت بلوغ تخمک در محیط کشت رشد یافتند. فولیکول ها از هردو گروه به دو تیمار تقسیم شدند تیماری که درمعرض 20میلیمترجیوه فشار هیدروستاتیک به مدت 30دقیقه قرارگرفتند (تیمارi )،تیماری که تحت فشار قرار نگرفتند (تیمارii). در 24و48ساعت پس از کشت از نظر بلوغ تخمک بررسی شد. نتایج نشان داد که تستوسترون انانتات به طور معنی داری درصد فولیکول های پره آنترال وکیستیک را افزایش ودرصد فولیکول های آنترال را به ویژه در هفته چهارم کاهش می دهد(05/0>p). در طی 12روز دوره کشت قطر فولیکول وتخمک در هردو گروه افزایش یافت واختلاف معنی داری درقطر فولیکول وتخمک هردو گروه دیده نشد. درصد بلوغ تخمک در هر دو گروه آزمایش وکنترل در تیمار iنسبت به تیمارii به طور معنی داری افزایش یافت(05/0>p). این نتایج نشان می دهد که فشار هیدروستاتیک اثر مثبتی برروی بلوغ تخمک های جدا شده از تخمدان پلی کیستیک دارد.
زهرا بشیری مهری آزادبخت
چکیده پارتنوژنزیز نوعی تولیدمثل است که در آن تخمک می تواند موجودی همانند خود را به وجود آورد. در این فرآیند یک تخم به تنهایی در غیاب رونوشت ژنتیکی از فرد نر و بدون کاهش کروموزوم میوزی می تواند تکوین یابد. هر عاملی که بتواند موجب از سرگیری میوز، بدون انجام لقاح شود، می-تواند به عنوان عامل فعال کننده ی پارتنوژنزیز محسوب شود. فشار هیدروستاتیک به عنوان یک عامل مکانیکی عمل می کند. تحریک مکانیکی ساختار محتوای تخم را تغییر داده و منجر به ایجاد ساختار و محتویات مولکولی جدید می شود. در نهایت، تحریک مکانیکی می تواند مسیر تحریک دریچه های مکانیکی را فعال کند و موجب باز و بسته شدن کانال های یونی حساس به کشش شود. در این مطالعه بررسی سیتوژنتیک جنین های موش حاصل از پارتنوژنزیز بعد از اعمال فشار هیدروستاتیک انجام گردید. در مرحله ی اول، تخمک های نابالغ(gvbd) از تخمدان موش نژاد nmri با سن 8-6 هفته جدا و در محیط کشت ?-mem همراه با 5 درصد سرم جنینی گاو، 100 میلی واحد در میلی لیتر هورمون تحریک رشد فولیکولی نوترکیب، 10 نانوگرم در میلی لیتر فاکتور رشد نوترکیب و 5/7 واحد بین المللی هورمون گونادوتروپین انسانی(hcg) جفت کشت داده شدند. پس از24 ساعت، تخمک های بالغ شده(mii) به محیط کشت t6 به همراه 5/7 واحد بین المللی hcg و 10 درصد bsa منتقل شدند. این مرحله در سه آزمایش طراحی گردید که تخمک ها در هر آزمایش به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم گردیدند: (i)کنترل (بدون اعمال فشار)، (ii) آزمایش 1: تحت اعمال فشار10میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii)، (iii) آزمایش2: تحت اعمال فشار20میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii)، (iv) آزمایش 3: تحت اعمال فشار30میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii) قرار گرفتند. در مرحله ی دوم، موش های ماده بالغ با تزریق 10 واحد بین المللی هورمون pmsg و پس از 48 ساعت تزریق 10 واحد بین المللی هورمون hcg، تحریک تخمک گذاری شدند. پس از گذشت 12 ساعت از تزریق hcg، تخمک های بالغ از اویداکت جدا شده، به محیط کشت t6 منتقل شدند. این مرحله در سه آزمایش طراحی گردید که تخمک ها در هر آزمایش به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم گردیدند: (i)کنترل (بدون اعمال فشار)، (ii) آزمایش 1: تحت اعمال فشار10میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii)، (iii) آزمایش2: تحت اعمال فشار20میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii)، (iv) آزمایش 3: تحت اعمال فشار30میلیمتر جیوه به مدت10، 20، 30 دقیقه (تیمارi، ii، iii) قرار گرفتند. در مرحله ی سوم، تخمک های m? حاصل از تحریک تخمک گذاری در سه آزمایش جای گرفتند: تخمک های آزمایش 1، در محیط کشت حاوی غلظت های مختلف کلسیم و تخمک های آزمایش 2، تحت تیمار با 5 میکرومولار یونوفور کلسیم همراه با غلظت های مختلف کلسیم به مدت 5 دقیقه و تخمک های آزمایش 3، تحت تیمار با اتانول 7% همراه با غلظت های مختلف کلسیم به مدت 5 دقیقه واقع شدند. تخمک های هر سه آزمایش، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. در گروه آزمایش فشار 20 میلیمتر جیوه به مدت 20 دقیقه اعمال گردید. سپس تخمک های گروه کنترل و آزمایش به محیط کشت حاوی 5 میکروگرم در میلی لیتر سیتوکالازین b و غلظت های مختلف کلسیم منتقل شدند و پس از 4 ساعت، در محیط t6 حاوی غلظت های مختلف کلسیم (0، 7/1، 4/3 میلی مولار به ترتیب تیمارi، ii، iii) کشت داده شدند و در پایان جنین های پارتنوژنتیک دوسلولی از نظر کروموزومی تحت بررسی سیتوژنتیک قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که تحریک فعال سازی با یونوفور کلسیم در غلظت 7/1 میلی مولار کلسیم در صورتی که با فشار هیدرستاتیک دنبال شود ممکن است به علت مشابهت بهتر با الگوی فعال سازی لقاح باعث تکوین بهتر جنینی شود. از سویی با بررسی سیتوژنتیکی این جنین ها مشخص گردید که بیشترین میزان کروموزوم های طبیعی (دیپلوئیدی و تتراپلوئیدی) و کمترین میزان کروموزوم های غیرطبیعی (هاپلوئیدی و میکسوپلوئیدی) در جنین های فعال شده با یونوفور کلسیم و فشار هیدروستاتیک حاصل گردیده است. به نظر می رسد اعمال میزان مناسب فشار هیدروستاتیک در زمان مطلوب می تواند موجب القای بکرزایی و بهبود وضعیت کروموزومی جنین های حاصل از بکرزایی گردد. اما احتمالاً فشار هیدروستاتیک به تنهایی قادر به القای تمام فرآیندهای لازم برای فعال سازی کامل تخمک نیست.
امیر آزادبخت منوچهر سوری
محیط های کشت متعددی برای کشت و بلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاو مورد استفاده قرار گرفته است.افرودنترکیبات مختلف مانند سرم، فاکتورهایرشد،سیتوکینهاو هورمون ها می تواند بربلوغ آزمایشگاهی تخمک موثر باشد.کروم از جمله عناصر کمیاب است که در متابولیسم گلوکز مشارکت داشته و یکآنتی اکسیدان محسوب می گردد.تأثیر مثبت کروم در موجودات زنده، بوسیله بهبود بخشیدن جذب گلوکز بوسیله سلول ها وعملکرد آن به عنوان یکآنتی اکسیدان شناخته شده است. دراین مطالعه اثر غلظت هایمختلف کرومیوم کلرایدبربلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاوبررسی گردید.تخمدان های سالم گاوهایکشتارگاهیاز کشتارگاه جمع آوری و کمپلکس های کومولوس– تخمک از فولیکولهای با قطر تقریبی 8-2 میلی متر جمع آوری شدند. کمپلکس های کومولوس- تخمک در محیطکشتکاملبلوغ شامل محیط کشتtcm-199 غنی شده با 10% سرم جنینی گاوی، 25/0 میلیمولار سدیمپیروات، 1واحد بین المللی در میلی لیترهورمون محرک رشد فولیکولی،1واحد بین المللیدر میلی لیترهورمون لوتئینی، 1میکرو گرم در میلی لیتر 17-بتا استرادیول، 10 نانو گرم در میلی لیتر فاکتور رشد اپیدرمی در حضور غلظت های0، 5،10، 25 و 50 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم کلرایددر قطرات 50 میکرولیتری پوشیده شده با روغن معدنیبه مدت 24 ساعت در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتی گرادو5 درصد گاز دی اکسید کربن کشت داده شدند. گسترش کمپلکس های کومولوس _ تخمکوبلوغ آزمایشگاهی تخمک ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تشکیل کمپلکس های کومولوس_ تخمک کاملاً گسترش یافته در حضور غلظت های 0، 5،10 و25 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با غلظت 50 نانو گرم در میلی لیترکرومیومبیشتر بود (p<0/05). میزان بلوغ تخمک ها و رسیدن به مرحله متافاز ii در حضور غلظت های 5 و10 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با سایر غلظت ها بیشتر بود (p<0/05).این میزاندر حضور غلظت 50 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با سایرغلظت ها کمتر بود (p<0/05). از نتایج مطالعه حاضرمی توان نتیجه گیری کرد که افزودنغلظت های 5 و 10 نانو گرم درمیلی لیترکرومیوم کلراید به محیط کشت می تواند بربلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاو موثر باشد. واژه های کلیدی:کرومیوم کلراید، بلوغ آزمایشگاهی، تخمک، گاو، محیط کشت tcm-199
امین عبدی مهری آزادبخت
ویتامین a(رتینول) ومتابولیت های سلولی آن ،آل -ترانس رتینوئیک اسیدو 9-سیس رتینوئیک اسید بعنوان رتینوئیدها شناخته شده اند. این ترکیبات بعنوان تنظیم کننده های مهم رشد ونمو ،تمایز سلولی و عملکرد بافتی در مهره داران مشخص شده اند. بعلاوه رتینوئیدها برای فرایند نرمال تولید مثلی در جنس نر وماده ضروری می باشند در مطالعه حاضر ما اثر رتینوئیک اسید را بر نموتخمدان مورد بررسی قرار دادیم. در این تحقیق یک گروه از موش های نژاد nmri در بدو تولد تحت تزریق درون صفاقی آل -ترانس رتینوئیک اسید به میزان mg/kg.b.w 25 قرار گرفتند و یک گروه دیگر بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد.پس از 21 روز حیوانات ماده جدا شدند ودر 60 روزگی کشته شدند .سپس تخمدان 8 سر موش از هر گروه برای بررسی های بافتی جدا شد. و برای بررسی های میکروسکوپ نوری تثبیت و سپس برش گیری و رنگ آمیزی شدند . نتایج این مطالعه نشان داد که رتینوئیک اسید بطور معنی داری وزن تخمدان را نسبت به گروه کنترل افزایش می دهد(05/0p<).بعلاوه میزان فولیکول های آنترال و جسم زرد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بصورت معنی داری افزایش پیدا کرد(05/0p<).و میزان فولیکول های پریموردیال و پرایمری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرد که بصورت معنی دار نبود. طبق یافته های این تحقیق ، بکارگیری رتینوئیک اسید در بدو تولد نمو تخمدان را تحت تاثیر قرار می دهد. رتینوئیک اسید سبب تحریک فولیکول زایی می گردد
فاطمه جوانمرد مهری آزادبخت
سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان سلول هایی پرتوان هستند که توانایی تمایز به انواع رده های سلولی از جمله سلول های عصبی را دارند. اثرمواد مختلفی بر القای تمایز عصبی در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان مورد مطالعه قرار گرفته است. سلول ها در بدن دائما در معرض محیط مکانیکی پیچیده هستند. فشار هیدرواستاتیک به عنوان یک نیروی مکانیکی نقش کلیدی در تنظیم تمایز عصبی رده های سلولی مختلف ایفا می کند. هدف این مطالعه بررسی اثر فشار هیدرواستاتیک بر تمایز عصبی القا شده توسط استئوروسپورین در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش است. سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از استخوان ران و درشت نی موش نژاد nmri جداسازی شده و در محیط کشت dmem همراه با 10? سرم کشت شدند. پس از اولین پاساژ سلول ها در محیط تیماری شامل غلظت 100 نانومولار استئوروسپورین به مدت 4 ساعت قرار گرفتند، سپس سلول ها تحت اثر فشارهای هیدرواستاتیک 0، 25، 50، 100 (به ترتیب گروه کنترل و تیمارهای iii ,ii ,i ) میلی متر جیوه قرار گرفتند. میزان بقای سلولی، مرگ سلولی و میزان طویل شدن نوریت ها پس از قرار گرفتن در معرض فشار هیدرواستاتیک در زمان های0، 6، 12، 24 ساعت اندازه گیری شد. هم چنین برای اثبات تمایز عصبی از تکنیک ایمونوفلورسانس استفاده شد. نتایج ما نشان داد که میزان بقای سلول های تیمار شده با افزایش فشار هیدرواستاتیک و افزایش زمان کاهش یافت و منجر به افزایش مرگ سلولی شد. مجموع طول نوریت ها بعد از 6 ساعت در گروه کنترل 89/178 میکرومتر و در تیمار های iii ,ii ,i به ترتیب 98/222، 17/170 و 19/120 میکرومتر بود. مجموع طول نوریت ها در تیمار i در مقایسه با تیمارهای iii ,ii و گروه کنترل افزایش معنادار داشت (05/0p<). فشار هیدرواستاتیک بالا باعث کاهش طول نوریت و فشار هیدرواستاتیک پایین تمایز عصبی القا شده توسط استئوروسپورین را بهبود بخشید و منجر به افزایش میزان طویل شدن نوریت ها شد. آنالیزهای ایمونوسیتوشیمی نشان داد که بیان پروتئین های ?-tubulin iii و gfap در فشار25 میلی متر جیوه به شدت افزایش یافت، در حالی که در فشارهای هیدروستاتیک 50 و 100 میلی متر جیوه بیان پروتئین های ?-tubulin iii و gfap در مقایسه با گروه کنترل تا حدودی افزایش یافت.
آزاده گودرزدشتی مهری آزادبخت
سلول های مزانشیمی مغز استخوان سلول های چند توانی هستند که توانایی تمایز به انواع سلول های تخصص یافته از جمله سلول های عصبی را دارند. در این مطالعه به بررسی اثر غلظت های مختلف پنتوکسی فیلین (m7-10، 6-10،5-10، 4-10و 3-10) بر سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان پرداخته شد. در این بررسی سلول های مزانشیمی مغز استخوان از استخوان های ران و درشت نی موش جداسازی شدند و در محیط کشت همراه با 10 درصد سرم کشت داده شدند. پس از اولین پاساژ و در تراکم مناسب سلول ها ابتدا باغلظت های مختلف ( m7-10، 6-10،5-10، 4-10و 3-10) پنتوکسی فیلین پیش تیمار داده شدند و سپس همزمان با غلظت های ذکر شده پنتوکسی فیلین و 7-10 مولار استوروسپورین تیمار داده شدند. میزان بقا، مرگ سلولی و میزان نوریت زایی سلول هادر غلظت های مختلف در فواصل زمانی (6، 12 و 24 ساعت) اندازه گیری شد(p<0.05). همچنین بیان پروتئین های نورونی و نوروگلیالی پس از تیمار ارزیابی شد. ارزیابی میزان بقا نشان دادکه با افزایش غلظت در فواصل زمانی 6، 12 و 24 ساعت،درصد بقا کاهش یافت و بیشترین میزان بقا در غلظت 7-10 مولار پنتوکسی فیلین و کمترین میزان در غلظت 3-10 مولار مشاهده شد (p<0.05). نتایج بررسی میزان مرگ سلولی نشان داد که با افزایش غلظت و زمان میزان مرگ سلولی افزایش می یابد که این میزان مرگ در دو غلظت بالایی 3-10 و 4-10 مولار از سایر گروه های تیماری بیشتر است (p<0.05). بر طبق نتایج پنتوکسی فیلین مرگ سلولی را افزایش و بقا را بسته به دوز و زمان در سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان کاهش داد. نتایج مجموع طول نوریت نشان داد که پنتوکسی فیلین منجر به افزایش طول نوریت با افزایش غلظــت و زمـان به ویژه در غلظت های بالاتر شامل 5-10 مولار، 4-10 مولار و 3-10 مــولار می شود. نتایج ایمنوسیتوشیمی نشان داد که پنتوکسی فیلین بیان پروتئین بتا توبولین و پروتئین اسیدیک فیبریلاری گلیا را در مقایسه با کنترل افزایش داد. نتایج نشان دادند که پنتوکسی فیلین در حضور استوروسپورین بر تمایز سلول های نورونی و به طور ویژه نوروگلیالی اثر می گذارد.
عزیزه ملکی گرگانه مهری آزادبخت
کبالت یک عنصر کمیاب ضروری برای پستانداران محسوب می شود و برای سنتز ویتامین b12 ضروری می-باشد. کبالت ماده سمی نمی باشد ولی در معرض قرار دادن حاد آن اثرات سمی بر موجود زنده دارد. ثابت شده است که کبالت از جفت عبور می کند و وارد خون جنینی و مایع آمنیوتیک می شود و نشان داده شده است که اثرات سمی جنینی دارد. همچنین کرومیوم به عنوان یک عنصر کمیاب ضروری شناخته شده است که برای تغذیه انسان و حیوانات ضروری می باشد. همچنین اثبات شده است که کرومیوم در invivo اثرات آنتی اکسیدانی دارد. مطالعه حاضر بررسی اثرات در معرض قرار دادن حاد کبالت کلراید و کرومیوم کلراید بر تکوین بیضه موش است.موش های باردار در روز های 14-12 بارداری تحت تزریق درون صفاقی تک دوز کبالت کلراید و کرومیوم کلراید در غلظت های کبالت 60، کبالت 50، کبالت 40، کبالت 10، کرومیوم 50، کبالت 10 کرومیوم 50 وکبالت 40 کرومیوم 50 میلی-گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن قرار گرفتند. بعد از به دنیا آمدن نوزادان، نوزادان نر در 35 روزگی تشریح شدند و بیضه آنها جداسازی شد. نتایج آزمایشات نشان داد که تزریق درون صفاقی تک دوز کبالت کلراید در غلظت های 40، 50 و 60 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن باعث سقط جنین و عدم ادامه بارداری شد. همچنین تیمار همزمان کبالت کلراید در غلظت های 40 و10 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن و کرومیوم کلراید درغلظت 50 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن میزان بارداری های موفق را افزایش داد(p<0.05). همچنین کبالت کلراید وزن بیضه را نسبت به گروه کنترل کاهش داد اما کرومیوم کلراید نسبت به گروه کنترل تفاوتی نداشتند مقایسه بافت شناسی گروه کنترل و گروه های تیماری نشان داد که، کبالت کلراید تکوین بیضه را تحت تأثیر قرار می دهد. کبالت کلراید بطور چشمگیری باعث کاهش سلول های اسپرماتوگونی، اسپرم و سرتولی می شود. و در گروهی که هر دو ماده را دریافت کرده بودند کرومیوم کلراید تا حدودی باعث جبران اثرات سمی کبالت کلراید شده بود. در مطالعه حاضر قطر توبول و تعداد توبول در گروه های کبالت کلراید کاهش یافت که این دو پارامتر در گروه های تیمار شده با کرومیوم کلراید جبران شد((p<0.05.
زهرا محمدی مهری آزادبخت
کبالت یک عنصر کمیاب ضروری برای پستانداران محسوب می شود و برای سنتز ویتامین b12 ضروری می باشد. کبالت ماده سمی نیست ولی در معرض قرار گرفتن حاد آن اثرات سمی بر موجود زنده دارد. ثابت شده-است که کبالت از جفت عبور می کند و وارد خون جنینی و مایع آمنیوتیک می شود. همچنین نشان داده شده است که کبالت دارای اثرات سمی جنینی است. کرومیوم به عنوان یک عنصر کمیاب ضروری شناخته شده است که برای تغذیه انسان و حیوانات ضروری است. همچنین اثبات شده است که کرومیوم در in vivo اثرات آنتی اکسیدانی دارد. مطالعه حاضر به بررسی اثرات در معرض قرار دادن حاد کبالت کلراید و کرومیوم کلراید بر تکوین تخمدان موش پرداخته است.موش های باردار در روز های 14-12 بارداری تحت تزریق درون صفاقی تک دوز کبالت کلراید و کرومیوم کلراید در غلظت های کبالت 60، کبالت 50، کبالت 40، کبالت 10، کرومیوم 50، کبالت 10/کرومیوم 50 وکبالت 40/کرومیوم 50 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن قرار گرفتند. بعد از به دنیا آمدن زاده ها، نوزادان ماده در 21 روزگی تشریح شدند و تخمدان آنها جداسازی شد. نتایج آزمایشات نشان داد که تزریق درون صفاقی تک دوز کبالت کلراید در غلظت های 40، 50 و 60 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن باعث سقط جنین و عدم ادامه بارداری شد(p<0.05). همچنین تیمار همزمان کبالت کلراید در غلظت های 10 و40 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن و کرومیوم کلراید درغلظت 50 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن میزان بارداری های موفق را نسبت به تیمار کبالت کلراید بهبود بخشید(p<0.05). مقایسه بافت شناسی گروه کنترل و گروه های تیماری نشان داد کبالت کلراید در غلظت های 10 و 40 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن باعث تأخیر در رشد فولیکولی شد و کرومیوم کلراید تأخیر ایجاد شده در رشد فولیکولی را کهتوسط کبالت کلراید در غلظت پایین ایجاد شد (10 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) جبران کرد و باعث تحریک رشد فولیکولی شد (p<0.05). در این مطالعه نتایج نشان داد که کرومیوم کلراید اثرات سمی بافتی ایجاد شده توسط کبالت کلراید را توانست وابسته به غلظت جبران کند.
مهسا پورمرادی مهری آزادبخت
سلول¬های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (bmscs)، سلول¬های پر توانی هستند که توانایی تمایز به انواع سلول¬ها، از جمله سلول¬های چربی را دارند. این مطالعه اثر کرومیوم کلراید را بر تمایز آدیپوژنیک سلول¬های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش مورد بررسی قرار می دهد. در این بررسی سلول¬های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان از استخوان ران و درشت نی موش نژاد nmri جداسازی شده و در محیط کشت dmemهمراه با 5 درصد fbs کشت داده شدند. پس از اولین پاساژ سلول¬ها-در¬محیط¬تمایزی¬در¬دو¬گروه¬1(mg/ml 0/01 انسولین¬)¬ و¬2¬(mg/ml 0/01 انسولین¬و¬ng/ml 400دگزامتازون) همراه با غلظت¬های مختلف کرومیوم کلراید0و 5و 10و 25و 50و 100 میکرومولار (به ترتیب تیمار¬های گروه کنترل و i،ii ، iii، iv، v) قرار گرفتند و هر دو روز یکبار محیط تیماری به مدت 21 روز تعویض شد و اثر غلظت¬های مختلف کرومیوم کلراید پس از طی دوره ی کشت، بر میزان بقای سلول¬ها و تشکیل قطرات چربی و مشاهده قطرات چربی در سلول¬ها با استفاده از رنگ آمیزی سودان (iii) و تشکیل کربوهیدرات¬ها در سلول¬ها با رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف (pas) مورد بررسی قرار گرفتند. مشاهدات میکروسکوپی نشان داد که سلول¬های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش در حضور محیط تیماری کرومیوم کلراید به سلول¬های چربی تمایزمی¬یابند. با بررسی میزان بقای سلول¬ها ، در گروه 1و2 کمترین میزان بقا در تیمارv و بیشترین میزان بقا در تیمار i نسبت به گروه کنترل مشاهده شد(05/0p<). همچنین در رنگ آمیزی سودان(iii) تیمار¬های iv و v گروه 2 سلول¬ها¬ی چربی بیشترین شدت رنگ را نشان دادند. در رنگ آمیزی پریودیک اسید شیف، در گروه 2 در تیمار های iv و v بیشترین شدت رنگ را در بین سایر تیمار ها نشان دادند. نتایج این مطالعه نشان داد در محیط حداقل می¬توان با به کارگیری کرومیوم کلراید سلول¬ها را به سمت تمایز آدیپوسیتی پیش برد.
مریم افکاری مهری آزادبخت
ایندومتاسین یک مهار کننده غیراختصاصی آنزیم سیکلواکسیژناز (cox) است که به صورت معمول در غلظت¬های بسیار پایین در نوزاد انسان به عنوان گشادکننده مجرای سرخرگی استفاده می¬شود. ایندومتاسین مهارکننده پروستاگلندین¬ها است. پروستاگلندین¬ها رشد را القاء می¬کنند و به عنوان یک شبه هورمون در بافت¬ها¬ی مختلف بدن پستان¬دارن ترشح می¬شوند. ما فرضیه اثرگذاری ایندومتاسین بر رشد و تکوین رحم را با تزریق ایندومتاسین به نوزادان تازه متولد موش آزمایش کردیم. در این مطالعه به نوزادان تازه متولد موش¬های nmri، در روز صفر تولد (p0) با سه غلظت 25،50 و100 میلی¬گرم¬برکیلوگرم وزن بدن تزریق شد و گروه دیگری بدون تزریق ایندومتاسین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته¬شد. پس از 21 روز نوزادان ماده جدا شدند و پس از وزن کردن کشته¬شدند و رحم آنها جدا شد. سپس رحم¬ها برای بررسی¬های میکروسکوپ نوری، تثبیت ، برش¬گیری و رنگ¬آمیزی شدند. نتیجه این مطالعه نشان داد که ایندومتاسین، تعداد سلول¬های اپیتلیوم رحم را در غلظت¬های 25 و50 میلی¬گرم-برکیلوگرم به طور معنی¬داری (p<0.05) نسبت به گروه کنترل کاهش می¬دهد. ضخامت لایه¬ی عروقی استروما و ضخامت لایه¬ی عروقی پریمتر را در همه¬ی غلظت¬ها نسبت به گروه کنترل به طور معنی¬داری (p<0.05) افزایش می¬هد. قطر پریمتر را در همه غلظت¬ها نسبت به گروه کنترل به طور معنی¬داری (p<0.05) افزایش می¬دهد. قطر میومتر، استروما، تعداد غدد و عمق غدد تغییر معنی¬داری را در گروه¬های مورد مطالعه نسبت به گروه کنترل نشان نداند. طبق یافته¬های این تحقیق، استفاده از ایندومتاسین به عنوان مهارکننده پروستاگلندین در بدو تولد بافت رحم را تحت تاثیر قرار می¬دهد. .
زینب امینی مهری آزادبخت
ایندومتاسین یک مهارکننده¬ی غیراختصاصی آنزیم سیکلواکسیژناز (cox) است، که به صورت معمول در غلظت¬های بسیار پایین در نوزاد انسان به عنوان گشاد کننده مجاری سرخرگی استفاده می¬شود. ایندومتاسین مهارکننده پروستاگلندین¬ها است، پروستاگلندین¬ها رشد را القا می¬کنند و به عنوان یک شبه هورمون در بافت¬های مختلف بدن پستاندارن ترشح می¬شوند. ما فرضیه اثر گذاری ایندومتاسین بر رشد و تکوین بیضه را با تزریق ایندومتاسین به نوزادان تازه متولد شده¬ی موش، آزمایش کردیم، در این مطالعه به نوزادان تازه متولد شده¬ی موش¬های nmri، در روز صفر تولد (p0) با سه غلظت 25، 50 و 100 میلی¬گرم بر کیلوگرم وزن بدن تزریق شد و گروه دیگری بدون تزریق ایندومتاسین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. پس از 35 روز نوزادان نر پس از وزن کردن از طریق نخاعی شدن کشته شدند و بیضه¬ی آن¬ها جدا شد، سپس بیضه¬ها برای بررسی¬های میکروسکوپ نوری تثبیت و برش¬گیری و رنگ¬آمیزی شدند. نتیجه¬ی این مطالعه نشان داد که ایندومتاسین به¬طور معنی¬داری تعداد سلول¬های لوله¬های منی ساز را در غلظت-های 25، 50 و 100 میلی¬گرم بر کیلوگرم کاهش می¬دهد (p<0.05). هم¬چنین تعداد لوله¬های منی¬ساز را در همه غلظت¬ها نسبت به گروه کنترل کاهش می¬هد (p<0.05). طبق یافته¬های این تحقیق، استفاده از ایندومتاسین به عنوان مهارکننده¬ی پروستاگلاندین¬ها در بدو تولد بافت بیضه را تحت تاثیر و کیفیت بیضه را تغییر می¬دهد.
کبری زاله سمنگانی مهری آزادبخت
انجماد بافت تخمدان روش مناسبی جهت حفظ باروری در افرادی است که به دلیل داشتن سرطان تحت شیمی درمانی و پرتو درمانی قرار می گیرند. از زمان ارائه روش های انجمادی تا کنون تلاش های زیادی به منظور بهبود شرایط انجماد صورت گرفته، در مطالعات مختلف تأثیر روش ها و محیط های مختلف انجماد بر روی تخمک، جنین و بافت تخمدان مورد ارزیابی قرار گرفته، با این وجود بهترین محیط انجماد معرفی نشده است، لذا معرفی محیط مناسب انجماد بسیار ضروری به نظر می رسد. گزارشات زیادی در مورد افزودن موادی همچون کلسیم، آسکوربات و آنتی اکسیدان ها به محیط انجماد وجود دارد. مطالعات نشان داده مواد معدنی نقش مهمی در بلوغ آزمایشگاهی تخمک و رشد بعدی جنین دارند. یکی از این مواد معدنی وانادیوم است، که به عنوان یک عنصر کمیاب برای عملکرد سلولی نرمال و تکوین مهم می باشد. بهترین کاربرد اثبات شده وانادیوم استفاده به عنوان یک تقلید کننده انسولین است. وانادیم مانند انسولین رفتار آنزیم ها را تحت تاثیر قرار داده و فعالیت فاکتورهای رشد را تقلید و تنظیم می کند. در این مطالعه اثر وانادیوم در محلول انجماد شیشه ای بر رشد فولیکول های به دست آمده از تخمدان منجمد شیشه ای-ذوب موش بررسی شد. در این تحقیق تخمدان های موش های نژاد nmri با رده سنی4-2 هفته به طور تصادفی در گروه های منجمد نشده و منجمد شیشه ای-ذوب با افزودن غلظت های مختلف(100,10,0 و 250 میکرو مولار) آمونیوم متا وانادات تقسیم بندی شدند. تخمدان ها در گروه های منجمد شیشه ای به طور متوالی در محلول های پیش تیمار) dmso وeg 5/7 درصد در محلول پایه ?-mem و fbs 10درصد) به مدت 7دقیقه و محلول انجماد شیشه ای (dmso 15 درصد،eg 15 درصد و سوکروز 0/5 مولار در محلول پایه α-mem و fbs10 درصد) به مدت 3 دقیقه غوطه ور شده، در نی انجمادی قرار گرفته و به مدت یک هفته در تانک نیتروژن مایع نگهداری شدند. پس از یک هفته تخمدان ها در دمای 37 درجه سانتی گراد در غلظت های نزولی1,0/5,0/25 مولار سوکروز ذوب شدند و سپس مورد بررسی بافت شناسی قرار گرفتند. فولیکول های پره آنترال با قطر 130-100 میکرومتر به روش مکانیکی از تخمدان های گروه های مورد مطالعه جدا شده و به مدت 9 روز کشت داده شدند همچنین تخمک های نابالغ گرفته شده از تخمدان ها نیز به مدت 24 ساعت در محیط بلوغ قرار گرفتند. سپس بقای فولیکول ها در ابتدای کشت، رشد فولیکول ها، بقا پس از کشت، میزان زنده ماندن تخمک ها و درصد بلوغ آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که حضور آمونیوم متا وانادات در محلول انجماد موثر بوده و می تواند اثرات آسیب زای انجماد را بر بافت تخمدان کاهش دهد. به علاوه میزان بقای فولیکول ها، رشد فولیکول ها، میزان زنده ماندن تخمک ها و درصد بلوغ آن ها در حضور غلظت 100 میکرو مولار آمونیوم متاوانادات نسبت به دیگر گروه های منجمد شیشه ای شده بهتر بود، ولی این مقادیر از گروه منجمد نشده کمتر بود(anova,p-value<0.5).
ژیلا فلاح مهری آزادبخت
امروزه محققین به دنبال روش¬های مناسبی جهت حفظ قدرت باروری افراد هستند، از جمله این روش¬ها انجماد گامت¬ها، جنین و تخمدان است. انجماد تخمدان در مقایسه با دیگر نمونه¬ها، به علت تعداد زیاد فولیکول¬ها در مراحل مختلف تکوینی، امکان استفاده از آن در کودکان، حساسیت کمتر تخمک¬های نابالغ نسبت به تغییرات برودتی و حرارتی روش پذیرفته تر و مناسب تری در درمان ناباروری در بیماران مبتلا به سرطان که تحت درمان با رادیوتراپی یا شیمی درمانی هستند همچنین برای بقای نسل و حفظ و تکثیر گونه¬های کمیاب جانوران اهمیت بسزایی دارد. یکی از روش¬های نگهداری تخمدان انجماد شیشه¬ای آن است که روشی ساده و فوق سریع است. اولین گزارش مربوط به انجماد بافت تخمدان خرگوش بود که در دهه 1950 منتشر شد، در روش انجماد شیشه¬ای محققین تلاش می کنند با کاستن از میزان تشکیل کریستال یخ داخل و خارج سلولی طی انجماد و ذوب، قدرت حیاطی بافت را افزایش دهند. در این تحقیق از متداول ترین ضدیخ¬ها در انجماد شیشه¬ای، dmso و eg به منظور کاهش آثار زیان بار در مورفولوژی بافت تخمدان استفاده شد. از جمله استراتژی¬های مختلف جهت ایجاد شرایط مطلوب و کاهش اثرات بد انجماد بر بقا و رشد نمونه منجمد شیشه¬ای-ذوب شده افزودن عناصر، هورمون¬ها، ویتامین¬ها، فاکتورهای رشد و آنتی اکسیدان¬ها به محلول انجماد، ذوب و کشت بافت تخمدان منجمد-ذوب است. عنصر کمیاب cr یکی ار عناصر معدنی است که در مقادیر بسیار کم در مایع فولیکولی وجود دارد. مقدار کروم مورد نیاز برای بهینه سازی محیط انجماد شیشه¬ای جهت رشد آزمایشگاهی فولیکول و بلوغ تخمک به روشنی مشخص نیست. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر کرومیوم کلراید در محلول انجماد شیشه¬ای بر رشد آزمایشگاهی فولیکول¬های پره¬آنترال به دست آمده از تخمدان منجمد شیشه¬ای-ذوب موش بود.
سارا غلامی مهری آزادبخت
کبالت یک عنصر کمیاب ضروری برای پستانداران محسوب می¬شود و برای سنتز ویتامین b12 ضروری می-باشد. کبالت ماده سمی نمی¬باشد ولی در معرض قرار دادن حاد آن اثرات سمی بر موجود زنده دارد. ثابت شده¬است که کبالت از جفت عبور می¬کند و وارد خون جنینی و مایع آمنیوتیک می¬شود و نشان داده شده¬است که اثرات سمی جنینی دارد. همچنین کرومیوم به عنوان یک عنصر کمیاب ضروری شناخته شده¬است که برای تغذیه انسان و حیوانات ضروری می¬باشد. همچنین اثبات شده¬است که کرومیوم در invivo اثرات آنتی¬اکسیدانی دارد. مطالعه حاضر بررسی اثرات در معرض قرار دادن حاد کبالت¬کلراید و کرومیوم¬کلراید بر تکوین کبد موش است.موش¬های باردار در روز¬های 14-12 بارداری تحت تزریق درون¬صفاقی تیمارهای 6-1 به ترتیب غلظت¬های کبالت 10، کبالت 40، کرومیوم 50، کبالت 10 کرومیوم 50 وکبالت 40 کرومیوم 50 میلی¬گرم به ازای هر کیلو¬گرم وزن بدن دریافت کردند. بعد از به دنیا آمدن نوزادان، نوزادان ماده در روزهای 21 و 60 تشریح شدند و کبد آنها جداسازی شد. مقایسه بافت¬شناسی گروه¬های تیماری نشان داد که، کبالت کلراید تکوین کبد را تحت تأثیر قرار می¬دهد. کبالت کلراید بطور چشمگیری باعث کاهش سلول¬های تک هسته ای و افزایش سلول¬های دوهسته ای و کوپفر می¬شود. و در گروهی که هر دو ماده را دریافت کرده بودند کرومیوم کلراید تا حدودی باعث جبران اثرات سمی کبالت کلراید شده بود. در مطالعه حاضر قطر , و مساحت هپاتوسیت، هسته و هستک در گروه های کبالت کلراید افزایش یافت که این سه پارامتر در گروه¬های تیمار شده با کرومیوم کلراید جبران شد((p<0.05.
فرشته فروغی مهری آزادبخت
به طور رایج در نوزادان نارس برای درمان مجرای شریانی باز (pda) در زمان فعالیت گلومروژنزیزاز ایندومتاسین استفاده می شود. ایندومتاسین یک مهارکننده غیر اختصاصی سیکلواکسیژناز (cox) است که دارای اثرات نفروتوکسیک شناخته شده ای است ولی اثرات مرفولوژیکی این دارو ناشناخته است. هدف این مطالعه بررسی اثرات استفاده از این دارو در مراحل گلومروژنزیز (ابتدای تولد)بر تکوین پس از تولد کلیه در موش است. جهت بررسی اثر گذاری ایندومتاسین بر تکوین ورشد کلیه در این مطالعه به نوزادان موش تازه متولد شده نژاد nmri درروز صفر تولد چهار غلظت مختلف 0 ، 25، 50و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن ایندومتاسین تزریق شد. پس از گذشت 21 روز و60 روز پس از تزریق موش های ماده کشته وکلیه چپ آنها جداشد. سپس کلیه ها برای بررسی های میکروسکوپی تثبیت، برش گیری ورنگ آمیزی شدند. نتایج مطاله ما نشان دادند که تزریق غلظت های 100و 50میلی گرم بر کیلوگرم ایندومتاسین دارای اثرات تخریبی بیشتری نسبت به غلظت 25 میلی گرم بر کیلوگرم ایندومتاسین بودند که با کاهش اندازه گلومرول، نازک شدن بخش قشری وکاهش تعداد گلومرول ها همراه بود(05/0 (p<. یافته ها نشان داد که ایندومتاسین دارای اثرات مهاری وطولانی مدت بسیار قوی در تنظیم تکوین کلیوی وعملکرد کلیوی است. بنابراین تیمار در روزهای ابتدایی پس از تولد با ایندومتاسین می تواند دارای اثرات تخریبی شدیدی رو تکوین پس از تولد کلیه باشد.
شیرین گراوندی مهری آزادبخت
حفاظت بافت تخمدان با سرما یک گزینه مهم در حفظ باروری افراد مبتلا به سرطان و تحت مداوا با شیمی درمانی و رادیوتراپی است. به دست آوردن یک متد قابل اطمینان جهت حفاظت تخمدان پستانداران به وسیله سرما یک پیشرفت قابل توجه در زمینه بیولوژی تولید مثل درحفظ منبع ژنتیکی است.فولیکول منجمد شده همانند فولیکول های منجمد نشده دارای پتانسیل رشد در شرایط آزمایشگاهی است با این حال نرخ تکوین آن نسبت به بافت تخمدان تازه کمتر است.محققان از تکنیک های متنوع و ضدیخ های متفاوت برای بهبود روش انجماد تخمدان استفاده کرده اند علی رغم پیشرفت های اخیر هنوز قابلیت تخمدانهای منجمد شده پایین است. مطالعه حاضر برای یافتن اینکه آیا غلظت های مختلف روی در محلول انجماد شیشه ای میتواند رشد و بقای فولیکول های مشتق از تخمدان منجمد شیشه-ای را بهبود دهد طراحی شده است. در این تحقیق تخمدان های موش های سوری با رده سنی4-2 هفته به طور تصادفی در گروه های زیر مورد استفاده قرار گرفتند: گروه-های منجمد شیشه ای-ذوب v3,v2,v1, v0 باافزودن غلظت های 200,150,100,0 میکروگرم بر دسی لیتر روی. تخمدان ها در گروه های منجمد شیشه ای به طور متوالی در محلول-های انجماد شیشه ای )vs1 dmso وeg 5/7 درصد در محلول پایه ?-mem + 20% fbs به مدت 7دقیقه) و vs2 (dmso وeg 15 درصد در محلول پایه ?-mem + 20% fbs به مدت 3دقیقه) غوطه ور شدند و در نی انجمادی قرار گرفته و به مدت یک هفته در تانک نیتروژن مایع نگهداری شدند. پس از یک هفته تخمدان ها در دمای 37 درجه سانتی گراد به ترتیب در غلظت های 1,5/0,25/0 مولار سوکروز ذوب شدندو همانند تخمدانهای منجمد نشده مرحل بافت شناسی را طی کردند و در نهایت با برش های سریالی برش زده شدند. هیچ تفاوت چشمگیری از نظر کیفی در فولیکول های کوچک گروه های آزمایش مشاهده نشد. در مقابل تعداد فولیکول های بزرگ و در حال رشد تخریب شده در اثر انجماد نسبت به گروه منجمد نشده کمی بیشتر بود.بنابراین انجماد شیشه ای با استفاده از egو dmso یک پروسه موثر در حفظ تخمدان است. فولیکول های پره آنترال با قطر 130-100میکرومتر به روش مکانیکی از تخمدان های منجمد شده و منجمد نشده جدا و به مدت 9 روز کشت داده شدند. همچنین تخمک های گرفته شده از تخمک ها در محیط بلوغ قرار گرفتند. فولیکول ها در پنج گروه آزمایش برای تعیین بقا با رنگ آمیزی تریپان یلو, رشد آزمایشگاهی و بقا پس از کشت مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین بقا و بلوغ تخمک مورد بررسی قرار گرفت. میزان بقای قبل و بعد از کشت و رشد فولیکول ها در گروه انجماد شیشه ای با افزایش غلظت 200میکروگرم بر دسی لیتر روی نسبت یه سایر گروه های انجمادی بیشتر و دارای اختلاف معنی دار بود با این حال این میزان نسبت به گروه منجمد نشده کمتر بود(anova, p-value<0.05). علاوه براین اختلاف معنی داری در گروه های انجمادی با افزودن روی از نظر درصد بقا و بلوغ مشاهده نشد اما تمامی گروه ها در مقایسه با گروه منجمد شیشه ای بدون افزودن روی نتایج بهتری را نشان دادند. یافته های ما در این تحقبق نشان داد که غلظت های افزاینده روی در محلول انجماد شیشه ای باعث بهبود بقا و رشد فولیکول-ها و همچنین بقا و بلوغ تخمک ها دارد.
شاهدخت ارشدی گلشن مهری آزادبخت
موجودات در معرض مقداری کبالت در هوا ،آب و غذا قرار دارند؛ که ممکن است اثرات مضری روی ارگان های مختلف داشته باشد. کبالت یک عنصر کمیاب ضروری برای پستانداران محسوب شده و در سنتز ویتامین b12 ضروری می¬باشد. کبالت ماده سمی نیست ولی در معرض قرار دادن حاد آن اثرات سمی بر موجود زنده دارد. ثابت شده ¬است که کبالت از جفت عبور کرده و وارد خون جنینی و مایع آمنیوتیک می¬شود و نشان داده شده است که اثرات سمی جنینی دارد. همچنین کرومیوم به عنوان یک عنصر کمیاب ضروری شناخته شده¬ است که برای تغذیه انسان و حیوانات ضروری می¬باشد. همچنین اثبات شده¬ است که کرومیوم در in vivo اثرات آنتی¬اکسیدانی دارد . کلیه، از جمله ارگان های است که جریان خون به مقدار فراوان در آن جریان دارد. با توجه به وجود عناصر سمی فراوان در جریان خون و گذر جریان بافت خونی برای تصفیه در مراحل مختلف ترشح ، بازجذب و دفع، این مواد می تواند بر سلول های اپیتلیال لوله های ادراری نفرون، اثر تخریبی داشته باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات در معرض قرار دادن حاد کبالت¬ کلراید و کرومیوم¬ کلراید بر تکوین کلیه موش است. موش¬های باردار در روز¬های 14-12 بارداری تحت تزریق درون¬ صفاقی قرار گرفتند. تیمارهای 2 تا 6 به ترتیب غلظت¬های کبالت 10، کبالت 40، کرومیوم 50، کبالت 10 کرومیوم 50 و کبالت 40 کرومیوم 50 میلی-گرم به ازای هر کیلو¬گرم وزن بدن دریافت کردند. بعد از به دنیا آمدن نوزادان، نوزادان ماده در دو گروه، روزهای 21 و 60 تشریح شدند و کلیه چپ آنها جداسازی شد. سپس کلیه ها برای بررسی های میکروسکوپی تثبیت، برش گیری و رنگ آمیزی شدند. مقایسه بافت¬شناسی گروه¬های تیماری نشان داد که، کبالت کلراید تکوین کلیه را تحت تأثیر قرار می¬دهد که با کاهش اندازه گلومرول، نازک شدن بخش قشری کلیه و کاهش تعداد گلومرول ها همراه بود همچنین تغییراتی نیز در فرم نرمال گلومرول ها به چشم می خورد. در گروهی که هر دو ماده را دریافت کرده بودند، کرومیوم کلراید تا حدودی باعث جبران اثرات سمی کبالت کلراید شده بود. ((p<0.05. یافته ها نشان داد که کبالت کلراید دارای اثرات مهاری و طولانی روی تکوین و عملکرد کلیوی است و چنانچه جاندار نمونه همزمان با کبالت کلراید، تحت تیمار با کرومیوم کلراید قرار گیرد، اثرات سمی ناشی از کبالت کلراید تخفیف یافته و تا حدودی جبران می شود .
ریحانه معتمدی مهری آزادبخت
از دست رفتن کاردیومیوسیت ها بر اثر حمله ی قلبی منجر به نقائص غیرقابل بازگشت در عملکرد قلبی می گردد. پیوند سلول بنیادین بعد از سکته ی قلبی جهت بازیابی عملکرد قلب مورد بررسی قرار گرفته است. سلول های بنیادین مزانشیمی، دارای دو ویژگی منحصر به فرد می باشند: توانایی خود بازسازی برای مدت طولانی و پتانسیل بالای تمایزی. سلول های بنیادین مزانشیمی مغز استخوان انسان می توانند تحت شرایط القایی مناسب به دودمان های سلولی مزانشیمی، مانند استئوبلاست ها، آدیپوسیت ها، کاردیومیوسیت ها، هپاتوسیت ها، و سلول های عصبی تمایز یابند. سلول های بنیادین مزانشیمی به عنوان یک منبع بالقوه برای سلول- درمانی مشخص شده اند. در این مطالعه، توانایی تمایز سلول های بنیادین مزانشیمی مغز استخوان انسان به کاردیومیوسیت ها مورد بررسی قرار گرفته است.
فاطمه نوروزی مهری آزادبخت
ایندومتاسین به عنوان یک تاخیر دهنده زایمان برای کاهش وقوع تولد زودرس بکار برده می شود. این داروی مهار کننده پروستاگلندین ها به سرعت از جفت عبور می کند و دارای دو اثر تکوینی و صدمات دارویی در کبد (dili) است. از طرفی، موش نوزاد با نوزاد نارس انسان در ارتباط با بلوغ و تکوین کبد قابل مقایسه است. در این مقاله به بررسی اثر ایندومتاسین بر رشد و تکوین پس از تولد در موش پرداختیم.
ریحانه معتمدی مژدهی مهری آزادبخت
چکیده ندارد.
زهرا رشیدی مهری آزادبخت
چکیده ندارد.
اسماعیل تحملی رودسری مهری آزادبخت
چکیده ندارد.