نام پژوهشگر: حامد حاجی حیدری
علی کاویانی حامد حاجی حیدری
در این پژوهش، تلاش شده است تا با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان (به ویژه در روایت نورمن فرکلاف)، «نقش عوامل فراگفتمانی در بازنمایی طبقه ی متوسط جدید» مورد مطالعه قرار بگیرد. بدین منظور رساله ی حاضر به مطالعه ی موردی روزنامه ی همشهری (1374 و 1378) پرداخته است. امروزه طبقه ی متوسط، بر اثر تغییر و تحولات بنیادین در جوامع سرمایه داری، به سرعت رو به گسترش و فراگیر شدن است و البته به دلیل این تغییرات، ماهیت آن نیز تا حدودی دگرگون شده است. به طوری که این امر خود را بیش از هر چیز در سبک زندگی افراد این طبقه نشان می دهد. طبیعی است که این روند در کشورهایی که طبق الگوهای مدرن غربی در مسیر توسعه حرکت می کنند نیز در سطوح مختلف قابل مشاهده است. شکل گیری طبقه ی متوسط در ایران، ریشه در اقدامات موسوم به «نوسازی» در دوران پهلوی دارد. با پیروزی انقلاب اسلامی و مسلط شدن گفتمان اسلام گرایی انقلابی در کشور و همچنین وقوع جنگ تحمیلی، گفتمان طبقه ی متوسط تا اندازه ای از صحنه ی منازعات گفتمانی کنار رفت. اما با اتمام جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی و در دستور کار قرار گرفتن رویکرد توسعه ی اقتصادی، طبقه ی متوسط جدید نیز حیاتی دوباره یافت. تغییر موازنه ی قدرت در سطح جهانی، به علاوه ی روند های داخلی چون ایدئولوژی زدایی از اقتصاد، سیاست و فرهنگ و غلبه اخلاق مبتنی بر فردگرایی رقابتی ـ مصرفی زمینه ی مساعدی را برای ظهور و بسط این گفتمان فراهم آورد. در دوره ی تصدی دولت اصلاحات نیز، ضمن ادامه یافتن روند فوق، به دلیل اولویت یافتن گفتمان توسعه ی سیاسی، شهروندان طبقه ی متوسط جدید، هویتی سیاسی نیز می یافتند. هویتی که منجر به فاصله گیری هرچه بیشتر این طبقه با گفتمان اسلام گرایی انقلابی می شد. در این میان طبقه ی متوسط جدید به صورت توامان نقش کارگزار و موضوع تغییر را ایفا کرده است.
امیر یزدیان حامد حاجی حیدری
اهمیت روز افزون رسانه ها در زندگی مدرن، نهادهای سیاستگذاری در کشورهای مختلف دنیا را بر آن داشته تا با اتخاذ تدابیری مناسب، شهروندان خود را در برابر تأثیرات مخرب پیام های رسانه ای هرچه بیشتر مصون سازند. توجه به سواد رسانه ای از مهم ترین راهکارهای موجود است. به رغم توجه چشمگیر کشورهای مختلف دنیا به موضوع سواد رسانه ای، مسوولان و تصمیم گیران در ایران از آن غافل مانده اند. از آنجا که ضرورت پرداختن به این حوزه مهم بیش از پیش احساس می شود، تحقیق حاضر با تمرکز بر حوزه انتقادی سواد رسانه ای، به بررسی سطح سواد رسانه ای انتقادی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده صدا و سیما ج. ا. ا. پرداخته است. نظریه سواد رسانه ای انتقادی و مفاهیم پنج گانه آن (عدم شفافیت رسانه ها، رمزها و قواعد، رمزگشایی مخاطب، محتوا و پیام، انگیزه) مبنای این ارزیابی را تشکیل می دهند. در این راستا، با انجام شش مصاحبه با دانشجویان داده های تحقیق گردآوری شد. لازم به ذکر است قبل از مصاحبه فیلم crash در اختیار مصاحبه شونده ها قرار گرفت و سوالات مصاحبه بر اساس فیلم و مفاهیم پنج گانه سواد رسانه ای انتقادی، تنظیم و طراحی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که اکثر مصاحبه شونده ها با اصول عدم شفافیت رسانه ها، رمزها و قواعد و رمزگشایی مخاطب آشنا بوده و در هنگام مواجهه با پیام های رسانه ای آنها را در نظر می گیرند. در شناسایی ارزش های پنهان پیام نیاز به نگرشی فراگیر احساس می شد به گونه ای که مصاحبه شونده قادر باشد بطور همزمان کلیشه های نژادی، قدرت، جنسیتی و طبقاتی را در پیام تشخیص دهد. توجه به این مهم که در کنار انگیزه های ناشی از قدرت، منافع اقتصادی نیز همواره مدنظر سازندگان پیام هست، نکته ای بود که مصاحبه شونده ها از آن غافل بودند. در نهایت، با توجه به توانمندی انتقادی ناموزون مصاحبه شونده ها، عدم وجود آموزشی یکپارچه در حوزه سواد رسانه ای انتقادی که توانسته باشد توانمندی های انتقادی لازم را به طور منسجم و هماهنگ ارتقا بخشد، کاملاً محسوس بود.
حامد حاجی حیدری فرامرز فرشته صنیعی
چکیده ندارد.
حامد حاجی حیدری فرامرز فرشته صنیعی
چکیده ندارد.