نام پژوهشگر: غلام رضا قربانی
سید علی روغنی اصفهانی غلام رضا قربانی
در دوره انتقال که دام با عدم توازن مواد مغذی روبرو می شود، اولین سیستمی که تحت تاثیر کمبودها قرار می گیرد سیستم ایمنی است. رادیکال های آزاد و اکسیژن های واکنش پذیر تولید شده به علت نبود سطح کافی آنتی اکسیدان ها (استفاده از علوفه انبار شده و کنسانتره) به سلول های ایمنی و بافتی خودی اثرات تخریبی وارد می کند. قدرت تکثیر و تزاید گلبول های سفید به علت کمبود عنصر روی امکان پذیر نیست. با افزایش تولید دام ها و در شرایط متراکم تر، احتمال ابتلا به بیماری های میکروبی و متابولیکی افزایش یافته و احتیاجات دام نسبت به مواد معدنی کم مصرف و ویتامین ها تغییر می کند و بالانس بودن آنها بایستی با منابع و تولیدات مرتبط باشد. برای تعیین بهینه ترین سطح برای 3 ریز مغذی، روی، سلنیوم و ویتامین e به عنوان یک کمپلکس (اثر متقابل ها مد نظر نیست) در نظر گرفته شده و پاسخ های ایمنی و افزایش گلبول های سفید در دوره ی انتقال بر روی 32 راس گاو شیری از نژاد هلشتاین (برای تیمار یک 10 راس، تیمار دو 11 راس و تیمار سه 11 راس) در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 جیره غذایی یکسان ولی متفاوت از نظر سطوح ویتامین e، روی و سلنیوم خوراکی مورد بررسی قرار گرفت. تیمار 1، 2 و 3 به ترتیب بر اساس توصیه nrc، دو و سه برابر nrc از عنصر روی، سلنیوم و ویتامین ای دریافت کردند. در زمان زایش و 21 روز بعد از زایش نمونه خون و آغوز و شیر بدست آمد و تحت آنالیز قرار گرفت. تعداد گلبول های سفید در زمان زایش تقریبا 2 برابر تعداد گلبول ها در زمان پایان دوره ی انتقال، در خون گاوهای شیرده است. تیمار 2 از نظر پاسخ های ایمنی، کاهش موارد بیماری، تعداد سلول های بدنی در شیر و آغوز، در وضعیت خوب و دارای بالاترین تعداد گلبول های سفید در خون بود. تیمارها اثری بر شمارش سلول های بدنی در آغوز و شیر گاوها و تعداد گلبول های قرمز در خون نداشتند. تحقیقات بیشتری برای بررسی اثر متقابل این ریز مغذی ها بر ایمنی در سطح بهینه از نظر پاسخ های ایمنی، که با توجه به این تحقیق میزان دو برابر nrc می باشد می تواند در آینده انجام شود.
ناهید پژوه غلام رضا قربانی
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر دو شکل فیزیکی گندم در جیره آغازین بر پایه جیره ذرت بر عملکرد گوساله های شیری هلشتاین (32 رأس) به صورت یک طرح کاملاً تصادفی، در 4 تیمار (8 تکرار در هر تیمار) انجام شد. تیمارها به ترتیب شامل: 1) تیمار شاهد (60 درصد ذرت آسیاب شده)، 2) 60 درصد دانه ذرت کامل، 3) 30 درصد ذرت آسیاب شده + 30 درصد گندم آسیاب شده و 4) 30 درصد ذرت آسیاب شده + 30 درصد دانه گندم کامل در اختیار گوساله ها قرار گرفتند. شیر مصرفی گوساله ها در آزمایش ثابت و برابر با 10 درصد وزن بدن بود (نصف صبح و نصف عصر). پس از تولد، گوساله ها با مقدار کافی آغوز تا 4 روزگی تغذیه شدند، و در جایگاه انفرادی قرار گرفتند. گوساله ها هر روز خوراک تازه دریافت می کردند و خوراک داده شده و باقی مانده به صورت روزانه وزن می شد. جیره ها از نظر میزان پروتئین و انرژی یکسان بودند. ملاک از شیرگیری براساس سن بود و همه گوساله ها در سن 52 روزگی قطع شیر شدند. به منظور مطالعات فاکتورهای خونی در سن 30، 40، 50، 60 و 70 روزگی از سیاهرگ وداج گوساله ها خون-گیری به عمل آمد. برای گوساله ها 3 دوره زمانی در نظر گرفته شد: (1 تا 52 روزگی، 52 تا 70 روزگی و 1 تا 70 روزگی). میزان مصرف خوراک روزانه در دوره قبل از شیرگیری معنی دار نشد، اما بعد از شیرگیری (009/0=p) و همچنین در کل دوره آزمایشی (04/0=p) تحت تأثیر نوع جیره (ذرت آسیاب+گندم کامل) قرار گرفت. تیمار ذرت آسیاب+گندم کامل تأثیر معنی داری بر افزایش وزن روزانه در دوره قبل از شیرگیری (03/0=p)، بعد از شیرگیری (003/0=p) و در کل دوره آزمایشی (0007/0=p) داشت. بازده خوراک در دوره قبل از شیرگیری معنی دار نبود، اما در دوره بعد از شیرگیری (03/0=p) و همچنین در کل دوره آزمایشی (04/0=p) تیمار ذرت آسیاب+گندم کامل تأثیر معنی داری بر بازده خوراک داشت. ترکیب دو غله (ذرت آسیاب+گندم کامل) باعث شد که با سرعت بیشتری سطح گلوکز سرم خون گوساله های تحت این تیمارها کاهش یابد. همچنین ذرت آسیاب+گندم کامل، تأثیر معنی داری بر bun (01/0=p) و کل پروتئین خون (0001/0=p) داشت. میانگین ph شکمبه در گوساله هایی که یک عامل فیزیکی (غلات کامل) در جیره حضور داشت، بصورت معنی داری (04/0=p) بالاتر بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از ترکیب ذرت آسیاب شده + دانه گندم کامل می تواند نقش موثری در عملکرد و فراسنجه های خونی گوساله های شیری هلشتاین ایفا کند، که احتمالاً به علت نوع شکل فیزیکی غله (کامل) به عنوان یک عامل خشبی و متنوع بودن جیره می باشد.
مهدی صایبی فر مسعود علیخانی
این آزمایش جهت بررسی اثرات اصلی و متقابل دو منبع چربی و دو اندازه قطعه یونجه به اجرا در آمد. بدین منظور از هشت رأس گاو شیرده با متوسط روز شیردهی12 ± 5/132 و میانگین تولید 7 ± 37 در قالب طرح مربع لاتین تکرار شونده 4 × 4 شامل 2 مربع در چهار دوره 21 روزه (دو هفته عادت پذیری و یک هفته نمونه گیری) استفاده شد. روغن شامل روغن سویا و روغن زرد (ضایعاتی) و دو اندازه قطعه یونجه (2 و 5 میلی متر) در جیره کاملاً مخلوط به صورت فاکتوریل بر مصرف خوراک و قابلیت هضم ، تولید و ترکیبات شیر، فعالیت نشخوار و فراسنجه های خونی بررسی شد. تیمارها شامل: 1- یونجه 2 میلی متری و روغن سویا ، 2- یونجه 2 میلی متری و روغن زرد ، 3- یونجه 5 میلی متری و روغن سویا و 4- یونجه 5 میلی متری و روغن زرد بودند. جیره کاملا مخلوط حاوی نسبت 40 به 60 علوفه به کنسانتره بود و60 درصد علوفه ی جیره از یونجه تشکیل می شد. در این مطالعه تیمارهای حاوی روغن سویا به طور معنی داری مصرف ماده خشک و ماده آلی بیشتری داشتند (05/0>p). قابلیت هضم چربی در بین تیمارها متفاوت نبود ولی قابلیت هضم پروتئین خام نسبت به اندازه قطعات تحت تاثیر قرار گرفت (05/0>p). با وجود سرعت عبور بیشتر برای قطعات کوچک تر در شکمبه، تیمارهای شامل یونجه کوتاه قابلیت هضم پروتئین بالاتری داشتند. قابلیت هضم الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی تحت تاثیر نوع چربی جیره قرار گرفت (05/0>p)، به طوری که جیره های حاوی روغن سویا قابلیت هضم الیاف کمتری داشتند. اندازه برش علوفه یونجه تاثیری بر تولید شیر نداشت و تنها در صد چربی شیر، مقدار تولید چربی و نسبت چربی به پروتئین برای اندازه قطعات یونجه تمایل به معنی داری داشتند (12/0=p). در این آزمایش، تفاوتی در زمان نشخوار و خوردن در بین تیمارها وجود نداشت ولی تیمارهایی که از علوفه بلند استفاده کردند کل زمان جوش (مجموع زمان نشخوار و زمان خوردن) بیشتری داشتند (05/0>p) و همچنین کل زمان خوردن به ازاء ماده خشک، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی و الیاف موثر فیزیکی برای اندازه علوفه بزرگ تر بیشتر بود (05/0>p). ph شکمبه در دو ساعت بعد از خوراک دهی تغییر چندانی نکرد اما در چهار ساعت بعد به طور معنی دار برای تیمارهای روغن سویا نسبت به تیمارهای روغن زرد پائین تر بود (05/0>p). فراسنجه های خونی مورد بررسی در این آزمایش کلسترول، کل پروتئین خون و بتاهیدروکسی بوتیرات بودند که هیچکدام از آن ها اختلاف معنی داری در بین تیمارها نداشتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از روغن زرد در حد 1درصد ماده خشک نتوانست در هضم الیاف، تولید و ترکیب شیر و پارامترهای جوش و شکمبه اختلال ایجاد کند و نشان داده شد که می تواند به خوبی جایگزین روغن سویا که از قیمت بالاتری برخوردار است شود.
محسن حسینی غلام رضا قربانی
این آزمایش در شرایط برون تنی به منظور بررسی اثرات متقابل روغن آفتابگردان، فوماریک اسید و مخلوط اسانس های گیاهی بر تولید متان در شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت.طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه عامل در سه سطح و با سه تکرار صورت پذیرفت.عامل ها شامل تیمار روغن آفتابگردان در سه سطح صفر، 3 و 6 درصد، فوماریک اسید در سه سطح صفر، 5 و 10 درصد سوبسترا واسانس گیاهی که ترکیبی از اسانس دارچین و آویشن بانسبت (50:50) بود. مایع شکمبه مورد استفاده در این آزمایش از یک راس گاو هلشتاین تغدیه شده با جیره گاوهای خشک گرفته شد. تولید گاز در 24 ساعت تحت تاثیر تیمارها قرارگرفت(p<0.05).، اثر متقابل روغن آفتابگردان و اسانس بر تولید گاز معنی دار بود(p<0.05). تولید کل اسیدهای چرب فرار توسط تیمار ها تحت تاثیر قرار گرفت(p<0.05) ولی اثرات متقابل دوتایی وسه تایی تیمارهای مختلف بر تولید کل اسید های چرب فرار تاثیر معنی داری نداشت(p>0.05).تولید متان توسط تیمارهای مورد استفاده تحت تاثیر قرار گرفت(p<0.01)اثرات متقابل سه تایی بین سطوح مختلف عوامل مورد استفاده بر تولید متان معنی دار بود(p<0.01)به نحوی که در اثر افزایش سطح روغن مصرفی، استفاده از فوماریک اسید، تولید متان را کاهش داد(p<0.05) ولی در ترکیب سطوح مختلف روغن و فوماریک اسید ، افزایش سطح اسانس مصرفی بر تولید متان اثر معنی داری نداشت(p>0.05).
شهریار کارگر مسعود علیخانی
اهداف این مطالعه بررسی اثرات روغن هیدروژنه نخل و روغن زرد بر نسبت ناپدید شدن مواد مغذی در in situ ، عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجه های خونی و رفتار جویدن گاوهای شیری بود، که با جیره هایی بر پایه تخم پنبه کامل و یونجه به عنوان تنها منبع علوفه ای با تسبتهای متفاوت علوفه به کنسانتره تغذیه شدند. در این مطالعه هشت گاو هلشتاین در اوایل شیرواری و دو گاو نر هلشتاین با فیستولای شکمبه ای و کانولای دوازدهه ای مورد استفاده قرار گرفتند. گاوها دو بار در روز با tmr در حد اشتها تغذیه شدند. تغذیه چربی تاثیری بر مصرف ماده خشک نداشت اما dmi به طور معنی داری در جیره پرعلوفه کاهش یافت. تغذیه چربی تولید شیر را متاثر نکرد ولی تیمار yg تولید شیر را نسبت به تیمارهای شاهد، افزایش داد. تغذیه چربی تمایل به افزایش دادن درصد چربی شیر داشت اما تولید چربی شیر را به طور معنی داری زیاد کرد. جیره پر علوفه درصد و تولید چربی شیر را در مقایسه با yg متاثر نکرد. تغذیه چربی تاثیری روی درصد و تولید پروتئین شیر نداشت اما yg در مقایسه با جیره های hpo , yghf درصد و تولید پروتئین شیر را افزایش داد. قابلیت هضم dm در کل دستگاه گوارش در جیره yg نسبت به hpo بیشتر بود اگر چه، با تغذیه چربی متاثر نگردید. روغن زرد تمایل به کاهش قابلیت هضم dm در جیره پر علوفه داشت. قابلیت هضم cp فیبر واجزای آن در کل دستگاه گوارش تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. اما قابلیت هضم کل اسید چرب با افزودن چربی به جیره ها و منبع چربی زیاد شد. سطح بالای علوفه درجیره در مقایسه با تیمار سوم به طور معنی داری قابلیت هضم کل اسید چرب کمتری داشت. غلظت پیش از تغذیه ای اسیدهای چرب غیر استریفیه در جیره های دارای چربی و در جیره پر علوفه به ترتیب بالاتر و کمتر بود. خوردن زمان نشخوار و کل زمان جویدن، در سه جیره اول با نسبت یکسان تحت تاثیر قرار نگرفت ولی آن فعالیتها در جیره دارای نسبت بالای متاثر f:c شدند. تغذیه چربی تمایل به کاهش قابلیت هضم شکمبه ای و کل اسید چرب با تغذیه چربی و منبع آن علاوه بر نسبت متفاوت f:c در جیره ها تحت تاثیر قرار نگرفت به استثنای قابلیت هضم سلولز که با افزایش مقدار علوفه در جیره به طور معنی داری زیاد شد. نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد میکند که استفاده از روغن زرد در جیره هایی بر پایه یونجه منجر به کاهش چربی شیر نشده و پاسخهای تولیدی را در مقایسه با سایر تیمارها افزایش میدهد. افزودن چربی و منبع آن رفتار جویدن را در گاوای شیر هلشتایت متاثر نکرد اما با زیاد شدن pendf جیره ای تحت تاثیر قرار گرفت. تغذیه روغن زرد تاثیر زیان آوری روی قابلیت هضم شکمبه ای ، پس از شکمبه ای و کل دستگاه گوارش فیبر و اجزای آن نداشت. علاوه بر این استفاده از سطح پایین علوفه برای جلوگیری از تاثیر منفی چربی فعال در شکمبه بهینه بود.
جواد یعقوبی هشجین غلام رضا قربانی
ترکیبات فلاونوییدی بخشی از خوراکی بوده که در تغذیه ی سنتی و حیات وحش گیاه خواران اهلی از طریق مصرف علوفه ی سبز تامین میدشده اما با تغییر راه کارهای تغذیه ای و تلاش برای به حداقل رساندن مقدار علوفه در جیره ی این دسته از حیوانات اهمیت این ترکیبات مورد توجه قرار نگرفته است. به این سبب در طی آزمایش اول و دوم ترکیبات فلاونوییدی از بره موم جداسازی شد و مقدار و نوع این ترکیبات مورد تجزیه قرار گرفت. در آزمایش سوم تاثیر ترکیبات فلاونوییدی بر تخمیر شکمبه مورد بررسی قرار گرفت.
سوده مقدسی محمد خوروش
این آزمایش به منظور ارزیابی تأثیرات هیبرید، پژمردن و افزودنی باکتریایی بر ارزش تغذیه ای و کیفیت تخمیر سیلاژ ذرت انجام شد. سه هیبرید ذرت علوفه ای رایج در ایران (647، 700 و 704) در مرحله شیری برداشت و سپس به مدت 24 ساعت در مزرعه پژمرده و در طول تئوری 5/2 سانتی متر خرد و با افزودنی اکوسایل ( لاکتوباسیلوس پلانتاروم) تیمار شدند. سپس، در سیلوهای آزمایشگاهی 5/3 لیتری سیلو شدند. سیلاژ هیبرید 704 کمترین مقدار پس آب (5/24 میلی لیتر در کیلوگرم علوفه تازه) و بیشترین قابلیت هضم آزمایشگاهی نسبت به دو هیبرید دیگر داشت. مقدار اتانول در این هیبرید قابل اندازه گیری نبود. روی هم رفته, سیلاژ هیبرید 704 دارای خصوصیات بهتری برای سیلو کردن نسبت به دو هیبرید دیگر بود, که می تواند به مقدار ماده خشک بالای این هیبرید بر گردد. بهبود کمی در خصوصیات تخمیر سیلاژهای ذرت در جواب به افزودنی میکروبی مشاهده شد. در سیلاژهای تیمار شده با اکوسایل، درصد ماده خشک و لاکتات بالاتر و اتانول پایین تر از سیلاژهای تیمار نشده بود. ph سیلاژهای پژمرده شده کمتر از سیلاژهای پژمرده نشده بود. درصد ماده خشک، کربوهیدرات های محلول در آب و قابلیت آزمایشگاهی سیلاژهای ذرت پژمرده شده نسبت به سیلاژهای پژمرده نشده، بیشتربود. ph در سیلاژهای پژمرده شده در مقایسه با سیلاژهای پژمرده نشده بعد از 100 روز سیلو کردن کمتر بود. تفاوت در ph سیلاژها می تواند به خاطر مقدار ماده خشک سیلاژهای پژمرده شده, در مقایسه با سیلاژهای پژمرده نشده باشد. در کل, نتایج این مطالعه نشان دهنده تفاوت در ارزش تغذیه ای سیلاژ هیبریدهای مختلف ذرت می باشد. اثر پژمردن بر تخمیر و ارزش تغذیه ای سیلاژ ذرت نسبت به افزودنی باکتریایی بیشتر بود و در کل باعث بهبود کیفیت سیلاژ ذرت شد.
ایمانه صدرارحامی غلام رضا قربانی
هدف از این مطالعه بررسی اثرات فرآوری دانه سویا بر عملکرد و نیتروژن اوره ای شیر بود. در این مطالعه از هشت راس گاو شیری نژاد هلشتاین با میانگین تولید شیر 3 ± 40 کیلوگرم در روز استفاده شد. تیمار ها شامل جایگزینی سویای فرآوری شده با کنجاله سویا بود. تیمار ها اثری بر تولید شیر، ترکیبات آن نداشتند (05/0p > ). قابلیت هضم ماده خشک (006/0 = p) و ماده آلی (007/0 =p ) بین تیمار ها معنی دار بود. تیمار ها بر غلظت نیتروژن اوره ای پلاسما اثر معنی داری داشتند (002/0 = p). نیتروژن اوره ای شیر بین تیمار ها معنی دار بود (029/0 = p). مصرف ذرات باقیمانده بر روی سینی در این تیمار سویای برشته شده بیشتر از سایر تیمار ها بود (006/0 = p). جایگزینی سویای فرآوری شده به جای کنجاله سویا نه تنها اثر منفی بر عملکرد دام نداشت بلکه با افزایش سهم پروتئین عبوری از شکمبه باعث بهبود راندمان استفاده از پروتئین جیره شد.