نام پژوهشگر: محمدحسن صفرعلیزاده

بررسی اثر حشره کشی توأم اسانس زنجبیل (zingiber officinale l.) و پونه (mentha pulegium l.) با پودر کائولین روی مرحله بالغ سوسک چهارنقطه ای حبوبات (callosobruchus maculatus f.) و شپشه آرد castaneum h. ) (tribolium در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1390
  مولود اسماعیلی   محمدحسن صفرعلیزاده

امروزه کنترل آفات انباری بیشتر با استفاده از آفت کشها و ترکیبات شیمیایی گازی صورت می گیرد. استفاده مکرّر از این مواد طی دهه های متوالی باعث از بین رفتن دشمنان طبیعی ، اختلال در کنترل بیولوژیک، اثر روی موجودات غیر هدف، آلودگی محیط زیست، در خطر قرار گرفتن سلامت انسان، طغیان آفات و بروز مقاومت در آفات هدف گردیده است (lee et al., 2001). با توجه به ناگزیر بودن بشر در استفاده از حشره کش ها، حشره کش های گیاهی به جهت داشتن خصوصیاتی نظیر کمترین تاثیر روی دشمنان طبیعی، عدم ایجاد گیاهسوزی، حداقل سمیت روی مهره داران و تجزیه سریع در محیط که مهم ترین مزایای این نوع حشره کش هاست، می توانند تا حدی جایگزین حشره کش های مصنوعی گردند (isman, 1996). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که اسانس های گیاهی مورد مطالعه (زنجبیل و پونه) روی مراحل مختلف زیستی سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه آرد سمیت تدخینی قابل قبولی داشته است. همچنین اثر تماسی پودر کائولین روی آفات مذکور حاکی از خاصیت حشره کشی قابل توجه این گرد بی اثر می باشد. برای بررسی اثر مخلوط اسانس زنجبیل و پونه با پودر کائولین، lc25 هر کدام به تنهایی تعیین و با هم مخلوط گردید. مرگ و میر ناشی از اختلاط پودر کائولین با این دو اسانس بیشتر از درصد تلفات ناشی از lc50 اسانس زنجبیل و پونه به تنهایی محاسبه شد. سینرژیسم زمانی اتفاق می افتد که تلفات یک مخلوط بیشتر از تلفات حاصل از مجموع تک تک اعضای آن مخلوط باشد (morris et al., 1994). بنابراین می توان نتیجه گرفت که پودر کائولین روی اسانس های زنجبیل و پونه خاصیت سینرژیستی دارد. میزان تلفات حشرات کامل 1 تا 3 روزه با افزایش غلظت اسانس پونه و زنجبیل و مقادیر پودر کائولین در مدت 24 ساعت افزایش یافت، که نتیجه مشابه در مراحل تخم و لارو سوسک چهارنقطه ای حبوبات نیز حاصل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بر اساس شاخص lc50 مرحله تخم سوسک چهارنقطه ای حبوبات (068/0 و 10/1میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) نسبت به مرحله حشره کامل (092/0 و 16/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) و این مرحله نیز نسبت به مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات (115/0 و 33/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) به ترتیب در برابر سمیت تنفسی اسانس پونه و زنجبیل حساس تر هستند. همچنین مشخص شد که پودر کائولین روی هر دو مرحله حشره ی کامل و تخم سوسک چهارنقطه ای حبوبات اثر کشندگی قابل قبولی داشت. اثر تماسی پودر کائولین روی مرحله حشره ی کامل با توجه به نتایج lc50 (18/0 گرم بر سانتی متر مربع) بسیار موثرتر از مرحله تخم (715/0 گرم بر سانتی متر مربع) محاسبه گردید. بر اساس نتایج تحقیق حاضر میزان تلفات حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات در برابر تدخین اسانس زنجبیل 44/84 % و در برابر تدخین اسانس پونه 22/82 % به دست آمد که نسبت به درصد تلفات حاصل از تحقیقات keita et al., (2001) با استفاده از اسانس گیاه ocimum روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای (94%) اثر کشندگی کمتری را نشان می دهند که این تفاوت به نوع اسانس مصرفی، شرایط محیط آزمایش و ... بستگی دارد. در این تحقیق lc50 محاسبه شده برای اسانس ocimum basilicum برابر با 66/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا می باشد که نسبت به lc50 بدست آمده از اسانس پونه 092/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا اثر حشره کشی کمتر و نسبت به lc50 اسانس زنجبیل 16/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا اثر حشره کشی بیشتری را نشان می دهد. درتحقیقاتی که توسطnegahban et al., (2007) روی گیاه artemisia sieberi انجام گرفته است مقدار lc50 محاسبه شده برابر با 0014/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده که نشان دهنده سمیت بیشتر آن نسبت به دو اسانس مورد مطالعه در مقابل حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات دارد. نتایج ما با نتایج حاصل از (2001)keita et al., که اثر کشندگی پودر کائولین، با اسانس گیاهان جنس ocimum را روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای آزمایش کرده اند، مطابقت دارد (در مورد اثر کشندگی بالایی که اسانس ها با پودر کائولین دارند). در تحقیق دیگر که توسط (2000) keita et al., انجام گرفته، ترکیب پودر کائولین با اسانس گیاه thuja occidentalis را برای کنترل سوسک چهار نقطه ای حبوبات مورد بررسی قرار داده، و گزارش نمودند که مخلوط کردن 3 میلی لیتر اسانس گیاهی با 100 میلی گرم پودر کائولین باعث مرگ و میر صد در صدی حشرات نر و 95 درصدی حشرات ماده می شود که با نتایج تحقیق حاضر مبنی بر اثر سینرژیستی پودر کائولین مطابقت دارد. کاربرد پودر کائولین باعث مرگ و میر 100 درصدی در حشرات ماده سوسک چهارنقطه ای حبوبات می شود (keita et al., 2000). raja و همکارانش (2001) اسانس گیاهان mentha arvensis , m. piperata و m. spicata را روی مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات آزمایش کرده و مرگ و میر 100% مشاهده نمودند. نتایج این تحقیق در تأیید نتایج تحقیق حاضر، مبنی بر اثر حشره کشی بالای اسانس گیاهان خانواده نعنائیان روی این آفت می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق با نتایج (2002)tapondjou et al., که بیان کرده اند، اسانس گیاه chenopudium ambrosioides بر مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات داخل بذر تاثیر گذاشته و از خروج حشرات بالغ جلوگیری می کند همخوانی دارد. محققین مختلفی مانند (2001) raja et al., ، keita et al., (2002) و(2001) ajai and lale و(1996) ogunwolu and odunlami گزارش نموده اند که اسانس های گیاهی مراحل لاروی سوسکهای حبوبات در داخل بذر را از بین می برند و نتایج حاصل از این آزمایش مطابق گزارشات فوق می باشد. در این بررسی مشخص شد که اسانس های گیاهی به علت دارا بودن مواد فرار به داخل بذر نفوذ کرده و در لاروها مرگ و میر ایجاد می کنند. بر اساس نتایج rahman and schmidt (1999) ، اسانس گیاه acorus calamus در مدت 72 ساعت در غلظت 02/0 میکرولیتر بر میلی لیتر تا 97 درصد تخم های سوسک چهارنقطه ای حبوبات را از بین می برد که اثر اسانس فوق بیشتر از اسانس های مورد مطالعه در تحقیق حاضر است. محققین مختلفی مانند (keita et al., 2001) و (keita et al., 2000) و (raja et al., 2001) و ((tunk et al., 2000 اثر تخم کشی اسانس های گیاهی را بررسی کرده اند. همه محققین فوق گزارش کرده اند که میزان مرگ و میر تخم بستگی به نوع اسانس، غلظت اسانس و زمان اسانس دهی دارد که مشاهده می شود در این تحقیق نیز میزان تخم کشی در اسانس های مختلف با هم اختلاف معنی دار داشته و با افزایش غلظت اسانس درصد مرگ و میر افزایش می یابد. در تحقیقات شاکرمی و همکاران (1383) اسانس گیاه artemisia aucheri با lc50 معادل 055/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا در بین دو اسانس گیاهی دیگر salvia bracteata باlc50 معادل 11/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا و اسانس nepeta cataria با lc50 برابر با 13/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بیشترین میزات تخم کشی را نشان داده که نسبت به اسانس پونه در تحقیق حاضر اثر تخم کشی بیشتری را نشان داده و در همین تحقیق در مقایسهlc50 ها اسانس پونه میزان تخم کشی بیشتری را نسبت به دو گونه اسانس s. bracteata و n. cataria نشان داده است. در مقایسه lc50 ها اسانس زنجبیل کمترین میزان تخم کشی را داشته است. به طور کلی ترکیبات موجود در اسانس گیاهی سبب می شود که جنین در داخل تخم باقی مانده و از آن خارج نشود (tapondjou et al., 2002). همچنین این ترکیبات موجب می شوند که مراحل فیزیولوژی و بیوشیمیایی مرتبط با تکامل جنین دچار اختلال شده و تفریخ تخم صورت نگیرد (marimuthu et al., 1997). یکی از مکانیسم های عمل اسانس های گیاهی توانایی نفوذ آنها به کوریون تخم این حشره از طریق میکروپیل می باشد که از طریق خفه کردن و اختلال در سیستم عصبی حشره سبب مرگ جنین در حال تکامل می شود (singh et al., 1978? papachristos and stamopoulos, 2002). نتایج این تحقیق نشان داد که بر اساس شاخص lc50، حشرات کامل شپشه آرد نسبت به سمیت تنفسی اسانس پونه و زنجبیل و اثر تماسی پودر کائولین در مقایسه با لاروها حساستر بودند. میزان تلفات حشرات کامل 1 تا 7 روزه با افزایش غلظت اسانس پونه و زنجبیل و مقادیر پودر کائولین در مدت 24 ساعت افزایش یافت، که نتیجه مشابه در لاروهای 9 تا 10 روزه نیز حاصل شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که اثر پودر کائولین روی تلفات هر دو مرحله حشره ی کامل و لارو شپشه آرد بسیار موثر تر از اسانس پونه و اسانس زنجبیل می باشد. نتیجه حاصل از اختلاط lc25 اسانس های زنجبیل و پونه با پودر کائولین روی حشره ی کامل و لارو شپشه قرمز آرد، نشان داد که درصد مرگ و میر بیشتر از میزان تلفات ناشی از lc50 این دو اسانس به تنهایی بود و این نشان دهنده خاصیت سینرژیستی پودر کائولین با اسانس های مذکور می باشد. در تحقیقی که توسطet al., (2002) huang انجام گرفته مقدار lc50 محاسبه شده برای اسانس هل روی حشرات کامل شپشه آرد برابر 200 میکرولیتر بر لیتر هوا بوده است که با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان بیان کرد که سمیت تدخینی اسانس هل و اسانس پونه روی حشرات کامل شپشه آرد تا حدودی نزدیک به هم می باشد و در مقایسه با اسانس زنجبیل اثر حشره کشی بالایی را نشان می دهند. در بررسی دیگر که توسط(2007) mahfuz and khalequzzaman با استفاده از اسانس هل روی حشرات کامل شپشه آرد انجام گرفته میزان lc50برابر با 13 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده است که نسبت به lc50 محاسبه شده در این تحقیق سمیت کمتری را نشان می دهد. در تحقیق دیگری که توسطajayi and olonisakin (2011) با استفاده از اسانس گیاهان clove ,wabp و ethion pepper روی لارو شپشه قرمز آرد انجام گرفته میزان lc50 به ترتیب برابر با 46/0، 54/0 و 67/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده که نشان دهنده سمیت کمتر اسانس های مذکور نسبت به اسانس پونه و سمیت بیشتر نسبت به اسانس زنجبیل است. همچنین میزان lc50 اسانس های مذکور روی حشرات بالغ به ترتیب برابر با 04/0، 21/0 و 78/1 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده که نتیجه ای مشابه با اثر اسانس ها روی لارو بدست آمد. بر اساس تحقیقات et al. ebadollahi (2010) میزان lc50 اسانس گیاه eucalyptus globolus روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد به ترتیب 60/30 و 03/30 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده و همچنین میزان lc50 اسانس گیاه lavandula stoechasl روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد به ترتیب 68/39 و 61/25 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده است که نشان دهنده سمیت کم هر دو اسانس روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد در مقایسه با اسانس های مورد مطالعه می باشد. keita et al., (2001) اثر کشندگی پودر کائولین را روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای گزارش کرده اند ، با توجه به اینکه در تحقیق حاضر نیز حشرات کامل و لاروهای شپشه قرمز آرد مرگ و میر بسیار بالایی در مقابل پودر کائولین نشان داده اند، می توان این نتیجه را بدست آورد که کائولین می تواند اثر کنترلی قابل قبولی روی سایر آفات راسته سخت بالپوشان داشته باشد که لازم است تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام گیرد. طبق تحقیقات(1997) korunic،پودر کائولین با بستن سوراخ اسپیراکل مانع تنفس شده و از طریق خسارتی که به کوتیکول وارد می کند باعث نابودی حشره می شود. طبق تحقیقات(2000) , fields and korunic t. castaneum در مقابل پودر کائولین حساسیت بیشتری نسبت به خاک دیاتومه دارد. اثر و نتیجه ای که گردهای بی اثر دارند، به مقدار رطوبت دانه ها بستگی زیادی دارد (permual and lepatourel, 1990). طبق بررسیهایmahdi and khalequzzaman (2006) اثر گردهای بی اثر در برابر حشرات به خواص فیزیکی این گردها بستگی دارد. ظاهر فیزیکی این مواد مانع ار حرکت، تغذیه و تخم گذاری حشرات می شود. بر اساس این مطالعه درصد مرگ و میر حشرات کامل در غلظتهای مختلف با هم اختلاف معنی داری دارند که با نتایج(2000) et al., keita وet al., tripathi (2003) مبنی بر افزایش مرگ و میر حشرات بالغ سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه آرد در اثر افزایش غلظت اسانس مطابقت دارد. گونه های حشرات مورد مطالعه در این تحقیق حساسیت یکسانی در برابر اسانس ها نداشته و بیشترین درصد مرگ و میر در مراحل زیستی سوسک چهارنقطه ای حبوبات در برابر اسانس های زنجبیل و پونه در مرحله تخم و در مورد شپشه آرد در مرحله حشره کامل مشاهده شد. برخی از این محققین از جمله et al.,(2002) tapondjou ، به چنین تفاوتی در حساسیت این گونه ها در برابر دیگر اسانس ها از جمله اسانس گیاه chenopodium ambrosioides اشاره داشته اند. تفاوت در مقادیر اسانس مصرفی می تواند به شرایط آزمایش( اندازه محفظه تدخین، دمای محل نگهداری محفظه تدخین)، نوع اسانس مصرفی (از لحاظ طبیعی یا سنتتیک بودن)، درصد خلوص اسانس و نوع روش اسانس گیری، استفاده از مواد کمک کننده (استون و co2) و خصوصیات فیزیولوژیک گونه (اندازه و خصوصیات فردی اعم از وجود ژن مقاومت در برخی افراد) بستگی داشته باشد، به طوریکه در آزمایشات مشابه با آفات انباری مختلف و اسانس های مختلف نشان داده می شود (haung et al., 2000). امروزه کنترل آفات انباری بیشتر با استفاده از آفت کشها و ترکیبات شیمیایی گازی صورت می گیرد. استفاده مکرّر از این مواد طی دهه های متوالی باعث از بین رفتن دشمنان طبیعی ، اختلال در کنترل بیولوژیک، اثر روی موجودات غیر هدف، آلودگی محیط زیست، در خطر قرار گرفتن سلامت انسان، طغیان آفات و بروز مقاومت در آفات هدف گردیده است (lee et al., 2001). با توجه به ناگزیر بودن بشر در استفاده از حشره کش ها، حشره کش های گیاهی به جهت داشتن خصوصیاتی نظیر کمترین تاثیر روی دشمنان طبیعی، عدم ایجاد گیاهسوزی، حداقل سمیت روی مهره داران و تجزیه سریع در محیط که مهم ترین مزایای این نوع حشره کش هاست، می توانند تا حدی جایگزین حشره کش های مصنوعی گردند (isman, 1996). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که اسانس های گیاهی مورد مطالعه (زنجبیل و پونه) روی مراحل مختلف زیستی سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه آرد سمیت تدخینی قابل قبولی داشته است. همچنین اثر تماسی پودر کائولین روی آفات مذکور حاکی از خاصیت حشره کشی قابل توجه این گرد بی اثر می باشد. برای بررسی اثر مخلوط اسانس زنجبیل و پونه با پودر کائولین، lc25 هر کدام به تنهایی تعیین و با هم مخلوط گردید. مرگ و میر ناشی از اختلاط پودر کائولین با این دو اسانس بیشتر از درصد تلفات ناشی از lc50 اسانس زنجبیل و پونه به تنهایی محاسبه شد. سینرژیسم زمانی اتفاق می افتد که تلفات یک مخلوط بیشتر از تلفات حاصل از مجموع تک تک اعضای آن مخلوط باشد (morris et al., 1994). بنابراین می توان نتیجه گرفت که پودر کائولین روی اسانس های زنجبیل و پونه خاصیت سینرژیستی دارد. میزان تلفات حشرات کامل 1 تا 3 روزه با افزایش غلظت اسانس پونه و زنجبیل و مقادیر پودر کائولین در مدت 24 ساعت افزایش یافت، که نتیجه مشابه در مراحل تخم و لارو سوسک چهارنقطه ای حبوبات نیز حاصل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بر اساس شاخص lc50 مرحله تخم سوسک چهارنقطه ای حبوبات (068/0 و 10/1میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) نسبت به مرحله حشره کامل (092/0 و 16/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) و این مرحله نیز نسبت به مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات (115/0 و 33/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا) به ترتیب در برابر سمیت تنفسی اسانس پونه و زنجبیل حساس تر هستند. همچنین مشخص شد که پودر کائولین روی هر دو مرحله حشره ی کامل و تخم سوسک چهارنقطه ای حبوبات اثر کشندگی قابل قبولی داشت. اثر تماسی پودر کائولین روی مرحله حشره ی کامل با توجه به نتایج lc50 (18/0 گرم بر سانتی متر مربع) بسیار موثرتر از مرحله تخم (715/0 گرم بر سانتی متر مربع) محاسبه گردید. بر اساس نتایج تحقیق حاضر میزان تلفات حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات در برابر تدخین اسانس زنجبیل 44/84 % و در برابر تدخین اسانس پونه 22/82 % به دست آمد که نسبت به درصد تلفات حاصل از تحقیقات keita et al., (2001) با استفاده از اسانس گیاه ocimum روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای (94%) اثر کشندگی کمتری را نشان می دهند که این تفاوت به نوع اسانس مصرفی، شرایط محیط آزمایش و ... بستگی دارد. در این تحقیق lc50 محاسبه شده برای اسانس ocimum basilicum برابر با 66/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا می باشد که نسبت به lc50 بدست آمده از اسانس پونه 092/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا اثر حشره کشی کمتر و نسبت به lc50 اسانس زنجبیل 16/2 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا اثر حشره کشی بیشتری را نشان می دهد. درتحقیقاتی که توسطnegahban et al., (2007) روی گیاه artemisia sieberi انجام گرفته است مقدار lc50 محاسبه شده برابر با 0014/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده که نشان دهنده سمیت بیشتر آن نسبت به دو اسانس مورد مطالعه در مقابل حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات دارد. نتایج ما با نتایج حاصل از (2001)keita et al., که اثر کشندگی پودر کائولین، با اسانس گیاهان جنس ocimum را روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای آزمایش کرده اند، مطابقت دارد (در مورد اثر کشندگی بالایی که اسانس ها با پودر کائولین دارند). در تحقیق دیگر که توسط (2000) keita et al., انجام گرفته، ترکیب پودر کائولین با اسانس گیاه thuja occidentalis را برای کنترل سوسک چهار نقطه ای حبوبات مورد بررسی قرار داده، و گزارش نمودند که مخلوط کردن 3 میلی لیتر اسانس گیاهی با 100 میلی گرم پودر کائولین باعث مرگ و میر صد در صدی حشرات نر و 95 درصدی حشرات ماده می شود که با نتایج تحقیق حاضر مبنی بر اثر سینرژیستی پودر کائولین مطابقت دارد. کاربرد پودر کائولین باعث مرگ و میر 100 درصدی در حشرات ماده سوسک چهارنقطه ای حبوبات می شود (keita et al., 2000). raja و همکارانش (2001) اسانس گیاهان mentha arvensis , m. piperata و m. spicata را روی مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات آزمایش کرده و مرگ و میر 100% مشاهده نمودند. نتایج این تحقیق در تأیید نتایج تحقیق حاضر، مبنی بر اثر حشره کشی بالای اسانس گیاهان خانواده نعنائیان روی این آفت می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق با نتایج (2002)tapondjou et al., که بیان کرده اند، اسانس گیاه chenopudium ambrosioides بر مراحل لاروی سوسک چهارنقطه ای حبوبات داخل بذر تاثیر گذاشته و از خروج حشرات بالغ جلوگیری می کند همخوانی دارد. محققین مختلفی مانند (2001) raja et al., ، keita et al., (2002) و(2001) ajai and lale و(1996) ogunwolu and odunlami گزارش نموده اند که اسانس های گیاهی مراحل لاروی سوسکهای حبوبات در داخل بذر را از بین می برند و نتایج حاصل از این آزمایش مطابق گزارشات فوق می باشد. در این بررسی مشخص شد که اسانس های گیاهی به علت دارا بودن مواد فرار به داخل بذر نفوذ کرده و در لاروها مرگ و میر ایجاد می کنند. بر اساس نتایج rahman and schmidt (1999) ، اسانس گیاه acorus calamus در مدت 72 ساعت در غلظت 02/0 میکرولیتر بر میلی لیتر تا 97 درصد تخم های سوسک چهارنقطه ای حبوبات را از بین می برد که اثر اسانس فوق بیشتر از اسانس های مورد مطالعه در تحقیق حاضر است. محققین مختلفی مانند (keita et al., 2001) و (keita et al., 2000) و (raja et al., 2001) و ((tunk et al., 2000 اثر تخم کشی اسانس های گیاهی را بررسی کرده اند. همه محققین فوق گزارش کرده اند که میزان مرگ و میر تخم بستگی به نوع اسانس، غلظت اسانس و زمان اسانس دهی دارد که مشاهده می شود در این تحقیق نیز میزان تخم کشی در اسانس های مختلف با هم اختلاف معنی دار داشته و با افزایش غلظت اسانس درصد مرگ و میر افزایش می یابد. در تحقیقات شاکرمی و همکاران (1383) اسانس گیاه artemisia aucheri با lc50 معادل 055/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا در بین دو اسانس گیاهی دیگر salvia bracteata باlc50 معادل 11/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا و اسانس nepeta cataria با lc50 برابر با 13/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بیشترین میزات تخم کشی را نشان داده که نسبت به اسانس پونه در تحقیق حاضر اثر تخم کشی بیشتری را نشان داده و در همین تحقیق در مقایسهlc50 ها اسانس پونه میزان تخم کشی بیشتری را نسبت به دو گونه اسانس s. bracteata و n. cataria نشان داده است. در مقایسه lc50 ها اسانس زنجبیل کمترین میزان تخم کشی را داشته است. به طور کلی ترکیبات موجود در اسانس گیاهی سبب می شود که جنین در داخل تخم باقی مانده و از آن خارج نشود (tapondjou et al., 2002). همچنین این ترکیبات موجب می شوند که مراحل فیزیولوژی و بیوشیمیایی مرتبط با تکامل جنین دچار اختلال شده و تفریخ تخم صورت نگیرد (marimuthu et al., 1997). یکی از مکانیسم های عمل اسانس های گیاهی توانایی نفوذ آنها به کوریون تخم این حشره از طریق میکروپیل می باشد که از طریق خفه کردن و اختلال در سیستم عصبی حشره سبب مرگ جنین در حال تکامل می شود (singh et al., 1978? papachristos and stamopoulos, 2002). نتایج این تحقیق نشان داد که بر اساس شاخص lc50، حشرات کامل شپشه آرد نسبت به سمیت تنفسی اسانس پونه و زنجبیل و اثر تماسی پودر کائولین در مقایسه با لاروها حساستر بودند. میزان تلفات حشرات کامل 1 تا 7 روزه با افزایش غلظت اسانس پونه و زنجبیل و مقادیر پودر کائولین در مدت 24 ساعت افزایش یافت، که نتیجه مشابه در لاروهای 9 تا 10 روزه نیز حاصل شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که اثر پودر کائولین روی تلفات هر دو مرحله حشره ی کامل و لارو شپشه آرد بسیار موثر تر از اسانس پونه و اسانس زنجبیل می باشد. نتیجه حاصل از اختلاط lc25 اسانس های زنجبیل و پونه با پودر کائولین روی حشره ی کامل و لارو شپشه قرمز آرد، نشان داد که درصد مرگ و میر بیشتر از میزان تلفات ناشی از lc50 این دو اسانس به تنهایی بود و این نشان دهنده خاصیت سینرژیستی پودر کائولین با اسانس های مذکور می باشد. در تحقیقی که توسطet al., (2002) huang انجام گرفته مقدار lc50 محاسبه شده برای اسانس هل روی حشرات کامل شپشه آرد برابر 200 میکرولیتر بر لیتر هوا بوده است که با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان بیان کرد که سمیت تدخینی اسانس هل و اسانس پونه روی حشرات کامل شپشه آرد تا حدودی نزدیک به هم می باشد و در مقایسه با اسانس زنجبیل اثر حشره کشی بالایی را نشان می دهند. در بررسی دیگر که توسط(2007) mahfuz and khalequzzaman با استفاده از اسانس هل روی حشرات کامل شپشه آرد انجام گرفته میزان lc50برابر با 13 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده است که نسبت به lc50 محاسبه شده در این تحقیق سمیت کمتری را نشان می دهد. در تحقیق دیگری که توسطajayi and olonisakin (2011) با استفاده از اسانس گیاهان clove ,wabp و ethion pepper روی لارو شپشه قرمز آرد انجام گرفته میزان lc50 به ترتیب برابر با 46/0، 54/0 و 67/0 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده که نشان دهنده سمیت کمتر اسانس های مذکور نسبت به اسانس پونه و سمیت بیشتر نسبت به اسانس زنجبیل است. همچنین میزان lc50 اسانس های مذکور روی حشرات بالغ به ترتیب برابر با 04/0، 21/0 و 78/1 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده که نتیجه ای مشابه با اثر اسانس ها روی لارو بدست آمد. بر اساس تحقیقات et al. ebadollahi (2010) میزان lc50 اسانس گیاه eucalyptus globolus روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد به ترتیب 60/30 و 03/30 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا بدست آمده و همچنین میزان lc50 اسانس گیاه lavandula stoechasl روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد به ترتیب 68/39 و 61/25 میکرولیتر بر میلی لیتر هوا محاسبه گردیده است که نشان دهنده سمیت کم هر دو اسانس روی حشرات کامل و لاروهای شپشه آرد در مقایسه با اسانس های مورد مطالعه می باشد. keita et al., (2001) اثر کشندگی پودر کائولین را روی حشرات کامل سوسک چهار نقطه ای گزارش کرده اند ، با توجه به اینکه در تحقیق حاضر نیز حشرات کامل و لاروهای شپشه قرمز آرد مرگ و میر بسیار بالایی در مقابل پودر کائولین نشان داده اند، می توان این نتیجه را بدست آورد که کائولین می تواند اثر کنترلی قابل قبولی روی سایر آفات راسته سخت بالپوشان داشته باشد که لازم است تحقیقات وسیعی در این زمینه انجام گیرد. طبق تحقیقات(1997) korunic،پودر کائولین با بستن سوراخ اسپیراکل مانع تنفس شده و از طریق خسارتی که به کوتیکول وارد می کند باعث نابودی حشره می شود. طبق تحقیقات(2000) , fields and korunic t. castaneum در مقابل پودر کائولین حساسیت بیشتری نسبت به خاک دیاتومه دارد. اثر و نتیجه ای که گردهای بی اثر دارند، به مقدار رطوبت دانه ها بستگی زیادی دارد (permual and lepatourel, 1990). طبق بررسیهایmahdi and khalequzzaman (2006) اثر گردهای بی اثر در برابر حشرات به خواص فیزیکی این گردها بستگی دارد. ظاهر فیزیکی این مواد مانع ار حرکت، تغذیه و تخم گذاری حشرات می شود. بر اساس این مطالعه درصد مرگ و میر حشرات کامل در غلظتهای مختلف با هم اختلاف معنی داری دارند که با نتایج(2000) et al., keita وet al., tripathi (2003) مبنی بر افزایش مرگ و میر حشرات بالغ سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه آرد در اثر افزایش غلظت اسانس مطابقت دارد. گونه های حشرات مورد مطالعه در این تحقیق حساسیت یکسانی در برابر اسانس ها نداشته و بیشترین درصد مرگ و میر در مراحل زیستی سوسک چهارنقطه ای حبوبات در برابر اسانس های زنجبیل و پونه در مرحله تخم و در مورد شپشه آرد در مرحله حشره کامل مشاهده شد. برخی از این محققین از جمله et al.,(2002) tapondjou ، به چنین تفاوتی در حساسیت این گونه ها در برابر دیگر اسانس ها از جمله اسانس گیاه chenopodium ambrosioides اشاره داشته اند. تفاوت در مقادیر اسانس مصرفی می تواند به شرایط آزمایش( اندازه محفظه تدخین، دمای محل نگهداری محفظه تدخین)، نوع اسانس مصرفی (از لحاظ طبیعی یا سنتتیک بودن)، درصد خلوص اسانس و نوع روش اسانس گیری، استفاده از مواد کمک کننده (استون و co2) و خصوصیات فیزیولوژیک گونه (اندازه و خصوصیات فردی اعم از وجود ژن مقاومت در برخی افراد) بستگی داشته باشد، به طوریکه در آزمایشات مشابه با آفات انباری مختلف و اسانس های مختلف نشان داده می شود (haung et al., 2000).

جداسازی جدایه های بومی باکتری bacillus thuringiensis از انبارهای مواد غذایی شهرستان ارومیه، ارزیابی سمیت و شناسایی ژن هایcry1، cry3 و cry4درآنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی و دامپروری رضائیه 1390
  فهیمه خدابنده   سیدعلی صفوی

ber. bacillus thuringiensis یک باکتری بیماریزا در حشرات است که عامل فعال برخی حشره کش ها را تشکیل می دهد. این باکتری گرم مثبت و خاکزی با اسپور نیمه انتهایی و بیضی شکل می باشد. همزمان با تشکیل اسپور در داخل اسپورانژیوم بلورهای پروتئینی سمی را برای برخی حشرات تولید می کند. باکتری b.t. از زیستگاه های مختلف شامل: خاک، انبارهای غله، اجساد حشرات، گرد و خاک روی برگ -های درختان و ... جداسازی شده است. در این تحقیق 140 نمونه، از مکان های مختلف انبارهای مواد غذایی در شهرستان ارومیه جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت استخراج جدایه های باکتریb.t. از روش انتخابی استات سدیم در غلظت (25/0 مولار، 8/6ph=) استفاده گردید. شناسایی اولیه باکتری بر اساس وجود بلور پروتئینی و شکل بلور با استفاده از رنگ آمیزی کوماسی بلو صورت گرفت. سپس برای تشخیص پاتوتیپ جدایه ها، از جدایه های حاوی بلور پروتئینی درآزمایش های سمیت بر روی چند آفت شامل لاروهای سفیده کلمpieris brassicae l.) ) و شب پره ی مدیترانه ای آرد (ephestia kuehniella z.) از راسته ی بالپولکداران، پشه ی معمولی (culex pipiens l.) از راسته دوبالان و شپشه آرد (tribolium confusum (h. از سخت بالپوشان استفاده شد. برای تشخیص ژن های سازنده ی بلور پروتئینی در جدایه ها از روش مولکولی با استفاده از تکنیک pcr و پرایمرهای اختصاصی ژن های cry1، cry3، cry4 استفاده گردید. در بررسی های شکل شناختی، بلور پروتئینی به شکل دو هرمی با 11 جدایه (42/31%) بیشترین فرم را به خود اختصاص داد. در بررسی سمیت جدایه های b.t. بعد از 72 ساعت، تلفات در محدوده 100-75 درصد در لاروهای سفیده کلم، شب پره ی مدیترانه ای آرد، پشه معمولی و مراحل لاروی و حشره کامل شپشه آرد به ترتیب در چهار جدایه (4/11% )، سه جدایه (5/8%)، دو جدایه (7/5%) بود و در لارو و حشره کامل شپشه آرد تلفاتی در این محدوده مشاهده نگردید. در بخش مولکولی ژن cry1 در گروه بالپولکداران در 26 جدایه (28/74 %)، در گروه سخت بالپوشان ژن cry3 در 17 جدایه (57/48 %) و در گروه دوبالان ژنcry4 در 18 جدایه (42/51%) مشاهده گردید.

تهیه فرمولاسیون قرص از عصاره ی گیاهی 1,8-cineole و ارزیابی تدخیئی آن علیه مرحله ی بالغ شیشه قرمز آرد tribolium castaneum(herbat، سوسک کشیش(rhyzopertha dominica (f و سوسک لوبیا (callosobruchus maculatus (f در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1389
  ایمان شریفیان   محمدحسن صفرعلیزاده

کاربرد سمیت تدخینی اسانسهای گیاهی علیه آفات انباری در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است اما به دلیل فشار بخار و قدرت نفوذ پایین اسانس ها و عصاره ها به توده محصول، کاربرد گسترده آنها در انبارها محدود بوده است با استفاده از فرمولاسیون همچون قرص و گرانول در عمق محصول و با کمک فن آوری رهاسازی کنترل شده تا حد زیادی می توان این نقیصه را برطرف نمود در تحقیق حاضر قرص هایی بر پایه عصاره های گیاهی cineole-8و1 بوسیله بارگذاری فیزیکی ان بر روی پلیمر زیست تجزیه پذیر پلی ونیل الکل و با روش dry mixing ساخته شدند. ابتدا سمیت تدخینی عصاره cineole-8و1 و سپس سمیت تدخینی قرص ساخته شده علیه مرحله بالغ گونه های tribolium castaneum، ‍callosobruchus moculatus و rhyzopertha dominica تحت شرایط آزمایشگاهی 2+28 درجه سلسیوس و تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیرlc90 و lc99 برای عصاره cineole-8و1 علیه حشرات بالغ t,castaneum، ‍c, moculatus و r, dominica در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر با 209/0، 39/0، 096/0، 232/0، 075/0 و 213/0 میلی لیتر بر یک لیتر هوا بوده است. مقادیر lc90 و lc99 برای قرص های تولید شده علیه حشرات بالغ t,castaneum در زمان 24 و 48 ساعت به ترتیب برابر با 628/0، 642/2، 268/0 و 579/0 میلی لیتر ماده موثره بر یک لیتر هوا بوده است همین مقادیر برای حشرات بالغ ‍callosobruchus moculatus و rhyzopertha dominica در زمان 12 ساعت به ترتیب برابر با 592، 2155، 283، 963 میکرولیتر ماده موثره در یک لیتر هوا بوده اند همچنین آزمایشات تعیین زمان ماندگاری قرص ها در سه زمان (بلافاصله، دوماه و چهارماه) مورد ارزیابی قرار گرفت و در مورد هیچ یک از حشرات بین تلفات در زمان های نگهداری سه گانه در سطح 1 درصد با آزمون شوکی اختلاف معناداری مشاهده نشد. در آزمایشات تعیین زمان رهاسازی قرص های ساخته شده، از n- هگزان به عنوان ماده حلال برای محیط رهاسازی و از دستگاه طیف سنجی ماوراء بنفش-مرئی (uv-vis) برای تعیین غلظت رهاسازی شده از cineole-8و1 استفاده گردید. پس از کالیبره کردن دستگاه طیف سنج و محاسبه معادله خط غلظت-جذب بیشینه در آزمایشات مقدماتی، آماده سازی قرص ها با دز ثابت2 به 5 برای استفاده در آزمایشات اصلی انجام گرفت. آزمایشات اصلی تعیین زمان رهاسازی با قرار دادن قرص ها در ظروف 120 میلی لیتری و در سه تکرار انجام گرفت داده های جذب بیشینه حاصل با توجه به خط غلظت- جذب بیشینه، تبدیل به غلظت گردید و منحنی رهاسازی-زمان، ترسیم گردید. زمان رهاسازی قرص ها طی این آزمایشات حدود 60 ساعت برآورد گردید. غلظت محلول مورد بررسی در نهایت به حدود ppm 205 رسید. راندمان رهاسازی قرص (مقدار رهاسازیشده از کل ماده موثره در یک قرص) با توجه به خطاهای حین آزمایش نهایتا حدود 90 درصد برآورد گردید. نتایج حاصل به طورکلی نشان داد عصاره های گیاهی قابلیت استفاده در فرمولاسیون های قرص یا گرانول را دارند و این فرمولاسیون ها توانایی قابل قبولی در کنترل آفات انباری خواهند داشت.

جداسای جدایه های بومی باکتری (bacillus thuringinsis) و شناسایی فنوتیپی و ژنوتیپی آنها در استان آذربایجان غربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1389
  شهرام آرمیده   علی اصغر پورمیرزا

باکتری bacillus thuringiensis (b.t) به عنوان یک میکروارگانیسم و حشره کش بیولوژیک موفق در بین سایر عوامل مطرح می باشد. این باکتری گرم مثبت و اسپوردار بوده و به واسطه ی تولید کریستال پروتئین قابلیت حشره کشی بر روی تعداد زیادی از راسته های حشرات را دارا می باشد. دامنه تاثیر این باکتری به نوع کریستال پروتئین آن بستگی دارد. استرین های مختلف این باکتری، کریستال پروتئین های مختلف دارند. باکتری b.t را از محیط های زیستی نظیر خاک، لاشه ی حشرات، بقایای گیاهی، آب های جاری و گرد و خاک انبارهای مواد غذایی می توان استخراج و خواص فنوتیپی و ژنوتیپی آنرا مورد بررسی و مطالعه قرار داد. در تحقیق حاضر 744 نمونه ی مختلف از 11 مکان مختلف استان آذربایجان غربی که تاکنون هیچ گونه اقدام باکتری پاشی در آن صورت نگرفته بود جمع آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت. برای استخراج جدایه های باکتری b.t از روش انتخابی استات سدیم در چهار غلظت (2/0، 25/0، 3/0 و 35/0 مولار با 8/6=ph) استفاده گردید.شناسایی اولیه باکتری براساس وجود کریستال پروتئین و شکل کریستال با استفاده از رنگ آمیزی کوماسی بلو صورت گرفت و بر روی جدایه های حاوی کریستال پروتئین آزمایشات بیوشیمیایی شامل آزمون لسیتیتاز، اسکولین، ساکارز و سالیسین انجام شد. سپس برای تشخیص پائوتیپ جدایه های استخراجی آزمایشات زیست سنجی بر روی آفات شامل پروانه ی سفیده ی کلم (pieris brassicael.) و شب پره ی هندی (plodia interpunctella h.) از راسته بالپولکداران، پشته ی گونه culex pipiens l. از راسته دوبالان و شپشه آرد (tribolium confusum h.) از سخت بالپوشان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای تشخیص و آشکارسازی ژن های سنتزکننده کریستال پروتئین (cry) در جدایه ها از روش مولکولی با استفاده از تکنیک pcr و آغازگرهای اختصاصی cry1، cry2 و ‍cry9 به عنوان ژن های تولیدکننده ی توکسین موثر بر روی راسته ی بالپولکداران، cry3 و ‍cry7 موثر بر روی راسته ی سخت بالپوشان و cry4 و ‍cry11 موثر بر روی دوبالان استفاده گردید. از 744 نمونه مختلف 301 کلنی بدست آمده که با تجزیه آنها 48 جدایه استخراج گردید. شاخص کل باکتری bacillus thuringiensis (b.t) در این تحقیق 064/0 معادل 4/6 درصد محاسبه گردید. که بالاترین شاخص مربوط به شهرستان خوی (0/147) و پایین ترین آن از ارومیه (041/0) بدست آمد. از چهار غلظت استات سدیم (2/0، 25/0، 3/0 و 35/0 مولار) به ترتیب 13 جدایه (08/27 درصد)، 26 جدایه (16/54 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد) و 3 جدایه (51/6 درصد) استخراج گردید که بیشترین استخراج مربوط به غلظت 25/0 مولار با 26 جدایه (16/54 درصد) بود. بیشترین استخراج جدایه ها از منبع خاک با 66 درصد حاصل شد و در بررسی های شکل شناختی، کریستال پروتئین به شکل هرمی با 19 جدایه (58/39 درصد) بیشترین فرم را به خود اختصاص داد براساس آزمایشهای بیوشیمیایی بیشترین تیپ بیوشیمیایی مربوط به زیرگونه b.t.subsp.kurstaki با واکنش es+sa+le+su- با 12 جدایه (25 درصد) و تیپ های دیگر شامل israelensis b.t.subsp با واکنش es+sa+le+su- و b.t.subsp.galleriae با واکنش es+sa+le+su- هر کدام با 7 جدایه (58/14 درصد) در درجه بعدی قرار گرفتند.در زیست سنجی جدایه ها بر روی آفات شامل پروانه ی سفیده ی بزرگ کلم، شب پره ی هندی، پشه ی کولکس و دو مرحله ی لاروی و حشره کامل شپشه آرد بعد از 48 ساعت تلفات 75 الی 100 درصد بترتیب در پروانه ی سفیده ی کلم و شب پره ی هندی توسط 3 جدایه (25/6 درصد) و 6 جدایه (5/12 درصد) مشاهده گردید، اما در این محدوده (75 الی 100) در روی پشه ی کولکس و لارو حشره کامل شپشه آرد تلفاتی مشاهده نگردید و همچنین بعد از 72 ساعت بر روی سفیده ی کلم، شب پره ی هندی و پشه ی کولکس تلفات 75 الی 100 درصد به ترتیب در 17 جدایه (4/35 درصد)، 17 جدایه (4/35 درصد)، 4 جدایه (8 درصد) و در روی لارو و حشره کامل شپشه آرد تلفاتی در این محدوده مشاهده نگردید. در بخش مولکولی و تشخیص ژن های cry نتایج نشان داد که در 48 جدایه ژن های cry1، cry2، cry3، cry4، ‍cry7، cry9 و ‍cry11 به صورت انفرادی به ترتیب در 47 جدایه (9/97 درصد)، 38 جدایه (79 درصد)، 24 جدایه (50 درصد)، 22 جدایه (8/45 درصد)، 2 جدایه (1/4 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد) و 9 جدایه (75/18 درصد) و به فرم ترکیبی شامل ژن های مولد توکسین در بالپولکداران شامل cry2+cry1، cry1+cry9، ‍cry2+cry9 و ‍cry1+cry2+cry9 به ترتیب در 37 جدایه (08/77 درصد)، 6 جدایه (5/12 درصد)، 4 جدایه (33/8 درصد) و در گروه دوبالان cry3+cry7 در 9 جدایه (75/18 درصد) و در گروه سخت بالپوشان cry4+cry11 در هیچ جدایه ای مشاهده نشد. بیشترین و کمترین ژن تشخیص داده شده در 48 جدایه بترتیب مربوط به cry1 و ‍cry7 با 47 جدایه (9/97 درصد) و 2 جدایه (1/4 درصد) و در فرم ترکیبی نیز cry1+cry2 و cry3+cry7 به ترتیب با 37 جدایه (08/77 درصد) و بدون جدایه مشاهده گردید.

ارزیابی مقاومت تعدادی از ارقام گوجه فرنگی نسبت به شب پره مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick) (lepidoptera: gelechiidae) در شرایط گلخانه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1392
  زهرا هاشمی طسوجی   یونس کریم پور

شب پره مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick)، به عنوان یکی از آفات مهم خانواده solanaceae، به ویژه گوجه فرنگی در چند سال اخیر شناخته شده است که بر عملکرد، کیفیت و بازارپسندی محصول تاثیر بسیار زیادی دارد. کنترل آفت با استفاده از آفت کش ها، به دلیل زیست شناسی، رفتار و طی دوره ی لاروی درون دالان های گیاه، و همچنین مقاومت آن نسبت به آفت کش های رایج، مشکل است. در این تحقیق مقاومت برخی از ارقام گوجه فرنگی و گیاهان خانواده ی solanaceae، در برابر آفت t. absoluta، مورد ارزیابی قرار گرفت. در آزمایش گیاهان solanaceae، از نظر تعداد دالان لاروی اختلاف معنی دار مشاهده شد (p=0/001<0/05) . بیشترین و کمترین تعداد دالان لاروی به ترتیب در گیاهان گوجه فرنگی (48/4±33/26) و فلفل (88/0±33/1) مشاهده شد. بیشترین و کمترین طول دوره رشد و نمو لاروی مربوط به گیاه فلفل و گوجه فرنگی به ترتیب با (56/0±25) و (32/1±98/11روز) بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مینوز گوجه فرنگی گیاه گوجه فرنگی را بیشتر ترجیح می دهد. آزمایش های آنتی زنوز، آنتی بیوز و تحمل به منظور ارزیابی امکان وجود مقاومت در هفت رقم گوجه فرنگی، انجام شد. آزمایش آنتی-زنوز از طریق شمارش تعداد تخم گذاشته شده روی هر رقم نشان داد که بین ارقام مورد مطالعه از نظر آماری اختلاف معنی دار وجود داشت (p=0/001<0/05) . بیشترین و کمترین تعداد تخم گذاشته شده روی ارقام cal j.n و king stone به ترتیب با 4/4±66/191 و 4/8±66/74 تخم مشاهده گردید. مکانیسم تحمل بر مبنای اثر تغذیه آفت بر روی ارتفاع گیاه آلوده، میزان کوتولگی، کاهش درصد وزن خشک و تر گیاهان سالم و آلوده محاسبه شد. بیشترین و کمترین درصد کاهش ارتفاع گیاه آلوده نسبت به شاهد در ارقام cal j.n و king stone به ترتیب 11/0±7/43 و 33/0±03/36 درصد مشاهده شد و بیشترین درصد رشد گیاه آلوده نسبت به شاهد در رقم king stone با 14/0±36/63 درصد، محاسبه گردید. کمترین مقدار کوتولگی مربوط به رقم king stone، 6/0±16/12 سانتی متر بود. در مکانیسم تحمل، رقم king stone به عنوان متحمل ترین رقم به شب پره مینوز گوجه فرنگی شناخته شد. در مکانیسم آنتی بیوز، بیشترین و کمترین میانگین طول دوره رشد و نمو لاروی به ترتیب در ارقام king stone 56/1±32/24 و cal j.n 23/1±99/10روز مشاهده شد. کمترین طول عمر آفت 72/2±33/48 روز در رقم super luna d.p و بیشترین طول عمر 66/1±66/58 روز در رقم king stone مشاهده شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که در بین ارقام مورد مطالعه رقم cal j.n نسبت به مینوز گوجه فرنگی، نسبتا حساس و رقم king stone نسبتا مقاوم می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان توصیه کرد که رقم گوجه فرنگی king stone در برنامه های مدیریت تلفیقی آفت مورد توجه قرار گیرد.

بررسی تاثیر باکتری bacillus thuringiensis var. kurstaki و اسپینوزاد و تاثیر اختلاط آنها با حنا روی لاروهای شب پره ی مینوز گوجه-فرنگی(lepidoptera: gelechiidae) tuta absoluta (meyrick)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1392
  عذرا هاشمی طسوجی   شهرام آرمیده

شب پره ی مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick) یکی از آفات بسیار مهم مزارع گوجه فرنگی در سراسر جهان بوده که در سال های اخیر در مزارع و گلخانه های استان شیوع و ایجاد خسارت نموده است. کنترل شیمیایی این آفت سبب افزایش مقاومت به این ترکیبات، آلودگی محیط زیست و مخاطرات سلامت در مصرف کنندگان این محصول کشاورزی پر مصرف گردیده است. تحت چنین شرایطی نیاز به تحقیق برای یافتن روش ایمن، مناسب و مطمئن برای کنترل این آفت ضروری می باشد. در این تحقیق میزان حساسیت لاروهای مینوز گوجه فرنگی به باکتری bacillus thuringiensis، اسپینوزاد، تاثیر اختلاط آن ها با هم و با حنا مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی تاثیر دو عامل بیولوژیک از شاخص lt50 و lc50 با روش زیست سنجی غوطه ور کردن برگ و برای ارزیابی تاثیر توام آن ها از دو شاخص lc50 و lc25 در آزمایش هایی در قالب طرح کرت کاملا تصادفی و ارزیابی مرگ و میر در زمان های 24، 48 و 72 ساعت انجام شد. مقادیر lt50 باکتری، اسپینوزاد و حنا روی سن اول، دوم و سوم لاروی به ترتیب، (89/23، 25/29 و 60/32)، (21/19، 34/21 و 62/22) و (60/33، 23/45 و 25/95) ساعت محاسبه گردید. مقادیر lc50 باکتری b. thuringiensis در زمان های 24، 48 و 72 ساعت روی لارو های سن اول 561/2145،561/1804 و 935/1459، سن دوم 809/2200، 978/2109 و 779/1879 و سن سوم 564/2710، 651/2757 و 660/2509 پی پی ام تعیین شد. مقادیر lc50 اسپینوزاد نیز در زمان های 24، 48 و 72 ساعت برای لارو های سن اول 378/1531، 915/1283و 168/1074، سن دوم 740/1676، 862/1339و 436/1125 و سن سوم 363/2405، 188/2253و 443/2121پی پی ام به دست آمد. مقادیر lc50 حنا در این آزمایش با زیست سنجی غوطه ور کردن برگ در زمان های 24، 48 و 72 ساعت روی لارو های سن اول 131/2428، 912/2189 و 366/2063، سن دوم 881/3297، 479/3161و 705/3051 و سن سوم 474/5659، 278/5169 و 179/5056 پی پی ام تعیین شد. در آزمایش تاثیر اختلاط باکتری و اسپینوزاد به صورت توام، در هر سه سن لاروی خاصیت افزایشی در مرگ و میر میزبان مشاهده گردید. همچنین تاثیر اختلاط باکتری و حنا، اسپینوزاد و حنا، در هر سه سن لاروی نیز خاصیت افزایشی مشاهده گردید. نتایج به دست آمده از این آزمایش ها نشان داد که اختلاط باکتری و اسپینوزاد و همچنین حنا قابلیت بالایی برای کنترل لاروهای مینوز گوجه فرنگی داشته است. و از ترکیب دو عامل بیولوژیک به همراه حنا در قالب مبارزه تلفیقی بر علیه این آفت می توان استفاده نمود.

بررسی اثر سمیت تدخینی اسانس گیاهان جوزهندی (myristica fragrans houtt.)، بادرشبی (dracocephalum moldavica) و گلپر (heracleum persicum desf.) علیه مراحل مختلف زندگی چند گونه آفت انباری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1392
  مهشید علی بابائی   محمدحسن صفرعلیزاده

با توجه به خسارت بالای آفات انباری و اثر سوء سموم شیمیایی، استفاده از اسانس ها و عصاره های گیاهی از بهترین روش های جایگزین برای کنترل آفات انباری محسوب می شوند. در این تحقیق سمیت تدخینی اسانس گیاهان جوزهندی (myristica fragrans houtt.)، بادرشبو (dracocephalum moldavica l.) و گلپر (heracleum persicum desf.) و اثر متقابل آنها روی تخم، لارو و حشره کامل سوسک چهارنقطه ای (callosobruchus maculates) حبوبات و مرحله لاروی و حشره کامل شپشه قرمز آرد (tribolium castaneum herbst.) و شپشه گندم (sitophilus granarius) مورد بررسی قرار گرفت. زیست سنجی بر پایه طرح کاملاً تصادفی در شرایط دمایی 2±27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و با سه تکرار مستقل صورت گرفت. در هر آزمایش میزان تلفات در مدت 24 و 48 ساعت پس از شروع آزمایش شمارش گردید. مقادیر lc50 برای اسانس جوزهندی علیه حشرات بالغ c. maculates، t. castaneum و s. granarius در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر، 420/1، 277/16 و 364/3 و در زمان 48 ساعت برابر 784/0، 771/16 و 214/2 میکرولیتر بر لیتر هوا تعیین شد. این مقادیر برای لاروها در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر 970/0، 700/18 و 033/4 و در زمان 48 ساعت برابر 754/0، 009/17 و 557/2 میکرولیتر بر لیتر هوا تعیین گردید. مقادیر lc50 برای اسانس بادرشبو علیه حشرات بالغ c. maculates، t. castaneum و s. granarius در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر652/2، 666/10 و 476/3 و در زمان 48 ساعت به ترتیب برابر 057/1، 258/10 و 900/3 میکرولیتر بر لیتر هوا مشخص گردید. ضمناً این مقادیر برای لاروها در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر 034/2، 452/9 و 343/6 و در زمان 48 ساعت برابر 013/2، 232/8 و 326/5 میکرولیتر بر لیتر هوا اندازه گیری شد. مقادیر lc50 برای اسانس گلپر علیه حشرات بالغ c. maculates، t. castaneum و s. granarius در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر 891/5، 027/6 و 176/1 و در زمان 48 ساعت برابر 050/3، 702/6 و 034/1 میکرولیتر بر لیتر هوا مشخص شدند و این مقادیر برای لاروها در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر 359/3، 693/4 و 413/2 و در زمان 48 ساعت برابر 101/3، 743/3 و 524/3 میکرولیتر بر لیتر هوا ارزیابی شد. مقادیر lc50 بدست آمده برای اسانس های جوزهندی، بادرشبو و گلپر علیه تخم c.maculatus در زمان 24 ساعت به ترتیب برابر 731/0، 658/1 و 608/3 و در زمان 48 ساعت برابر 572/0، 504/1 و 007/3 میکرولیتر بر لیتر هوا اندازه گیری شد. در آزمایش تأثیر اختلاط lc25 اسانس جوزهندی و بادرشبو و همچنین اختلاط lc25 جوزهندی و گلپر روی تمام مراحل زندگی حشرات اثر افزایشی مشاهده گردید. ولی در آزمایش تاثیر اختلاط lc25 اسانس بادرشبو و گلپر روی لارو و حشرات کامل s.granarius اثر کاهشی مشاهده شد. نتایج به دست آمده از این آزمایش¬ها نشان داد که تأثیر توأم اسانس‎های مذکور بسته به نوع اسانس ها قابلیت بالایی برای کنترل آفات انباری مورد آزمایش داشته است.

بررسی برخی شاخصه های زیستی و آزمون های تعیین کارایی زنبور پارازیتوئید habrobracon hebetor say (hym:braconidae) بر روی لارو plodia interpunctella hubner (lep: pyralidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1385
  شهیده سادات شجاعی   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

بررسی اثر سمیت اسانس گیاه زنیان (carum copticum l) روی مراحل بالغ سوسک دانه ی غلات (rhyzopertha dominica f)شپشه دندانه دار برنج (oryzaephilus surinamensis l) و شپشه ی آرد (tribolium confusum du val) در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1389
  افسانه شکری حبشی   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

ارزیابی تأثیر کاهش فشار هوا در میزان استفاده از 1,8-cineoleعلیه حشرات بالغ سه گونه ی شپش قرمز آرد، سوسک کشیش و سوسک لوبیا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1389
  آرمان عبدالملکی   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

بررسی اثر بیماریزایی جدایه های مختلف دو قارچ metarhizium anisopliae metsch.soroki و beauveria bassiana balsamo vuillemin روی حشرات کامل callosobruchus maculatus f. col: bruchidae و rhyzopertha dominica f. col: bostrichidae در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1387
  زهرا مهدنشین   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

بررسی اثر کشندگی اسپینوزاد گرد و silicosec خاک دیاتومه بر روی (oryzaephilus surinamensis l. (col: silvanidae) و tribolium castaneum herbst (col: tenebrionidae در شرایط آزمایشگاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1388
  غزاله محیط آذر   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

بررسی اثرات کشندگی اسپینوزاد بر روی مراحل مختلف لاروی بالتوری سبز معمولی ‍chrysopa carnea steph neu : chrysopidae به دو روش زیست سنجی در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1388
  مصطفی معروف پور   محمدحسن صفرعلیزاده

چکیده ندارد.

پرورش نماتدheterorhabditis bacteriophora poin. بر روی مواد غذایی مصنوعی و کارائی نماتدهای تولیدشده بر روی لاروهای پروانه موم خوار(agalleria mellonella l.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1379
  محمدرضا زرگران   محمدحسن صفرعلیزاده

نماتدهای بیماریزای حشرات از عوامل کنترل بیولوژیکی بوده که کارایی بالایی در کنترل آفات برخوردار می باشند و این پایان نامه به بحث در مورد آن می پردازد.

تاثیر باکتری bacillus thuringiensis var.kurstaki روی لاروهای سنین اول، دوم و سوم برگخوار چغندرقند spodoptera exigua (hubner) و نقش سینرژ سیستمهای حناو کاربراندوم در افزایش کارآیی آن در آزمایشگاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1378
  رسول زمانی   محمدحسن صفرعلیزاده

در این بررسی حساسیت سه سن اول لارو حشره برگخوار چغندرقند spodoptera exigua (hubner) به باکتری bacillus thuringiensis var. kurstaki (ber). به تنهایی و در اختلاط با پودر حنا و کاربراندوم و نیز مخلوط کاربرادندوم و پودر حنا مورد بررسی قرار گرفته است . بدین منظور ضمن پرورش حشره در آزمایشگاه بر روی غذای مصنوعی و نیز بروی گلدانهای چغتدرقند کاشته شده در گلدانها، سنین لاروی مورد نظر را با استفاده از روش اندازه گیری عرض کپسول سر جدا نمود و در آزمایشات بکار برده شدند. آزمایشات مذکور با غلظتهای مختلف b.t بر روی لاروهای سنین اول، دوم و سوم صورت گرفت و مقادیر lc50 برای هر کدام از سنین لاروی مذکور به ترتیب 311/617ppm, 1356/95ppm و 2708/27ppm تعیین گردید. سپس به منظور ارزیابی نقش سینرژیستی ترکیبات پودر حنا و کاربراندوم بر روی b.t، غلظتهای معینی از هر کدام از مواد مذکور را با حداقل غلظت کشنده باکتری برای لاروهای سن سوم (1000ppm) که متعاقب یکسری آزمایشات تعیین شده بود مخلوط و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار بر روی مقاومترین مرحله لاروی آزمایش شده (سن سوم)، بکار برده شدند. نتایج حاصله نشان دهنده هاصیت سینرژیستی ترکیبات مذکور بوده است ، بطوریکه مخلوط b.t با غلظت 1000ppm و پودر حنا با غلظت 5000ppm و نیز کاربراندوم با غلظت 12000ppm به ترتیب 80 درصد و 8 82 درصد تلفات ایجاد کردند، این در حالتی بود که b.t تنها، 18 درصد تلفات ایجاد کرد. در بررسیهای دیگری، نقش سینرژیستی توام پودر حنا به غلظت 3000ppm و کاربراندوم به غلظت 5000ppm با باکتری به غلظت 1000ppm مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج حاصله نشان دهنده تاثیر بیشتر و بالاترین این مخلوط بر روی لاروهای حشره مذکور بود بطوریکه بیتشرین تلفات یعنی 90 درصد در سه روز اول حاصل گردید.

بررسی اثر بیماریزایی باکتری ‏‎bacillus thuringiensis var.kurstaki‎‏ بر روی سنین مختلف لاروی سوسک کلرادوی سیب زمینی ‏‎leptinotarsa decemlineate(say)‎‏ و اثر سینرژیست ها در افزایش کارایی آن بر روی لارو سن سوم در شرایط آزمایشگاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1381
  الهام جوی   محمدحسن صفرعلیزاده

سوسک کلرادوی سیب زمینی یکی از مهمترین آفات سیب زمینی در سراسر جهان محسوب می شود و از نظر کیفی و کمی عملکرد سیب زمینی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد . استفاده بی رویه از حشره کشهای شیمیایی علاوه بر آلودگی محیط زیست در سالهای اخیر منجر به مقاومت آفت مزبور گردیده است.حشره کشهای میکروبی عوارض جانبی اندکی داشته و جایگزین مناسبی برای سموم شیمیایی به شمار می روند. در این بررسی ، توده های تخم سوسک کلرادو از مزارع اطراف نازلو، جمع آوری گردیده و سنین مختلف لاروی با اندازه گیری عرض کپسول سر مشخص شده است. در این تحقیق ، متوسط تعداد تخم موجود در توده های تخم ، متوسط طول دوره جنینی ، لاروی ، پیش شفیرگی و شفیرگی محاسبه شده است.

بررسی تاثیر توام باکتری ‏‎bacillus thuringiensis var. kurstaki‎‏ و نماتدهای ‏‎steinernematide‎‏ بر روی سنین لاروی (1 تا 5 ) کارادرینا ‏‎(spodoptera exigua hb)‎‏ بر روی گیاه چغندر در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1379
  شهرام آرمیده   محمدحسن صفرعلیزاده

در راستای کاهش مصرف سموم شیمیایی و تحقق مبارزه بیولوژیک در قالب مبارزه تلفیقی اثرات توام باکتری ‏‎b.t.var. kurstaki, b‎‏ و نماتدهای ‏‎steinernematidae‎‏ بر روی سنین لاروی کارادنیا ‏‎(spodoptera exigua hb)‎‏ در شرایط آزمایشگاهی و بر روی گیاه چغندر قندر بررسی گردید. در این تحقق برای ارزیابی تاثیر توام باکتری و نماتد از معیار ‏‎lc50‎‏ و ‏‎lc25‎‏ حاصل از تاثیر غلظتهای باکتری و نماتد بر روی سنین لاروی آفت بهره گرفته شد.جهت نیل به این هدف، لاروهای آفت در شرایط آزمایشگاهی بر روی غذای مصنوعی و طبیعی پرورش داده شد و بعد از تفکیک سنین لاروی، ‏‎lc50‎‏ حاصل از تاثیر باکتری با فرم تجارتی دلفین و همچنین نماتدهای استحصال شده به روش ‏‎"galleria trap"‎‏ از خاک مزارع که در روی لاروهای سن آخر پروانه موم خوار به روش درون ارگانیسمی پرورش یافته بودند، بر روی پنج سن لاروی کارادرینا (سنین 1 تا 5) بدست آمد. lc50 حاصل از تاثیر نماتد بر روی پنج سن لاروی بترتیب 164، 342، 396، 450 و 481 نماتد در یک دهم میلی لیتر و lc50 حاصل از تاثیر غلظتهای باکتری بترتیب 307، 1226، 2297، 3103 و3226 پی پی ام برآورد گردید. بعد از تعیین lc50 اقدام به محاسبه lc25 گردید، برای اینکار در معادله تجزیه پروبیت حاصل از تاثیر غلظتهای نماتد و باکتری به جای متغیر ‏‎y‎‏ پروبیت 25 درصد تلفات قرار داده شد و مقدار ‏‎x‎‏ محاسبه گردید و بعد از محاسبه آنتی لگاریتم ‏‎x‎‏، مقدار lc25 باکتری 135، 444، 1197، 1527 و 1920 پی پی ام بر روی پنج سن لاروی محاسبه شد. بعد از تعیین lc50 و lc25 هر دو عامل، اقدام به بررسی اثرات آنها در شرایط اختلاط و جداگانه در قالب طرح کرت کاملا تصادفی در چهار تیمار شامل تیمار باکتری ‏‎(b)‎‏ lc50 ، تیمار باند ‏‎(n)‎‏ lc50، تیمار مخلوط باکتری و نماتد ‏‎n)+ lc25 (b)‎‏) lc50و تیمار شاهد و هر تیمار در 4 تکرار بر روی پنج سن لاروری شد.نتایجات آزمایشات نشان داد که در سنین اول و دوم با توجه به درصد تلفات حاصل از تاثیر تیمارها، بین تیمار ترکیب باکتری و نماتد با دو تیمار نماتد و باکتری اختلاف معنی داری وجود نداشت. ما در سنین سوم، چهارم و پنجم تیمار ترکیب باکتری و نماتد تفاوت معنی داری با هر دو تیمار دیگر داشت و با افزایش سنین لاروی خاصیت افزایشی در تاثیر توام نماتد و باکتری مشاهده گردید. همچنین در طی بررسی تاثیر غلظتهای باکتری و نماتد بر روی سنین لاروی (محاسبه lc50 ) در سنین سوم، چهارم و پنجم حساسیت به نماتد و مقاومت به باکتری دیده شد که با کاربرد توام دو عوامل در این سنین افزایش تلفات و خاصیت سینرژیستی در نتیجه حاصل گردید. که نماتد به عنوان یک حامل و پاتوژن در این اثر دخالت داشت. در ادامه آزمایشات اثرات غلظتهای نماتد در مقادیر 3 10 * 4، 4 10 * 2 و 4 10 * 4 نماتد دولیتر بر روی پیش شفیره و شفیره بررسی گردید که بترتیب 6/26، 50 و 80 درصد تلفات بر روی پیش شفیره و 6/16، 3/23 و 3/33 درصد تلفات برروی مرحله شفیره مشاهده گردید که با توجه به نتایج حاصله حساسیت پیش شفیره ها در مقایسه با شفیره های برگخوار چغندر قند به غلظتهای نماتد کاملا مشهود بوده و استفاده از نماتدها در این مرحله علاوه بر سنین لاروی قابل توصیه می باشد.

بررسی تاثیر b.t.var. kurstak, bucillus thuningiensis var.tenebrionis‎‏ روی سنین مختلف لاروی سوسک کلرادوی سیب زمینی (say) (col chrysemelidae) ‏‎leptinotarsadecemlineala‎‏ و اثر سینرژیستی حنا در افزایش کارایی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه 1362
  اکبر قاسمی کهریزه   محمدحسن صفرعلیزاده

در مبارزه شیمیایی با سوسک کلرادوی سیب زمینی ‏‎leptinotarsa decemlineata (say)‎‏ مشکلات متعددی وجود دارد، از اینرو لزوم بکارگیری عوامل بیماریزا در قالب مبارزه بیولوژیکی با این آفت بسیار عاقلانه می باشد. برای نیل به این هدف در طول تحقیق حاضر حساسیت لاروهای سنین مختلف سوسک کلرادوی سیب زمینی به باکتری های ‏‎bacillus thuringiensis var. tenebrionis b.t. var kurstaki‎‏ و باکتری ایرانی تحت عنوان بی تی کل‏‎(b.t.col)‎‏ به تنهایی و در اختلاط با پودر حنا مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا بدین منظور آزمایشهایی با غلظت های مختلف فرمولاسیون های تجارتی ‏‎b.t‎‏ بنام های نوودور ‏‎fc‎‏ (محتوی باکتری ‏‎b.t.var. tenebrionis‎‏ ) و جک پات ‏‎bfc‎‏ (محتوی باکتری ‏‎b.t.var. kurstaki‎‏) بر روی لاروهای سنین اول، دوم و سوم و چهارم انجام گرفت و مقادیر ‏‎lc50‎‏ برای هرکدام از سنین لاروهای مذکور مورد محاسبه قرار گرفت که در مورد باکتیری ‏‎b.t. var tenebrionis‎‏ به ترتیب 539/261 ، 696/586، 522/1585 و 131/4093 پی پی ام و در مورد باکتری ‏‎b.t.var kurstaki‎‏ به ترتیب 384/220، 538/465، 797/1283 و 562/3488 پی پی ام برآورد گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که باکتری ‏‎b.t.var kurstaki‎‏ بر کلیه سنین لاروی موثرتر از باکتری ‏‎b.t.var tenebrionis‎‏ می باشد. به منظور ارزیابی نقش سینرژیستی پودر حنا بر روی ‏‎b.t‎‏ غلظت های معین از حنا را با غلظت های معینی از باکتری (500 پی پی ام برای لاروهای سن سوم و 1000 پی پی ام برای لاروهای سن چهارم) مخلوط و در قالب طرح کرت های کاملا تصادفی بروی لاروهای سنین سوم و چهارم و با هر یک از دو باکتری فوق الذکر به طور مجزا به کار برده شدند. نتایج حاصله نشان دهنده خاصیت سینرژیستی بسیار خوب و بالای پودر حنا در افزایش کارایی ‏‎b.t‎‏ بوده است، به طوری که مخلوط ‏‎b.t. var tenebrionis‎‏ با غلظت 500 پی پی ام و پودر حنا با غلظت 5000 پی پی ام بعد از 6 روز، 5/72 درصد تلفات در لاروهای سن سوم ایجاد می کند در حالی که ‏‎b.t‎‏ تنهابا این غلظت 5/17 درصد تلفات ایجاد کرده بود. همچنین مخلوط باکتری ‏‎b.t. var kurstaki‎‏ با غلظت 500 پی پی ام با پودر حنا با غلظت 5000 پی پی ام در مدت 6 روز، در لاروهای سن سوم 85 درصد تلفات ایجاد نمود که با این غلظت باکتری تنها حدود 5/22 درصد تلفات ایجاد می کند. در مورد لاروهای سن چهارم نیز، در این بررسی، نقش حنا به عنوان یک سینرژیست در افزایش کارایی هر دو باکتری به اثبات رسید.در این تحقیق همچنین اثرات مزمن باکتری ‏‎b.thuringiensis‎‏ بر روی لاروهای سن دوم تغذیه کرده از شاخ و برگ تیمار شده تا مرحله ظهور حشرات کامل مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داده است که روند رشد و نمو و میانگین وزن لاروهای تیمار شده و شاهد در 8 روز اول بعد از باکتیر پاشی با همدیگر تفاوت معنی دار داشته و طول دروه های لاروی و شفیرگی نیز در تیمارهای ‏‎b.t‎‏ نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی دار نشان داده است ضمن این که در تیمارهای ‏‎b.t‎‏ تلفات زیادی در مرحله شفیرگی مشاهده شد. نتایج حاصل از این بررسی مشخص نمود که مجموع تلفات حاصل از کاربرد حشره کش های میکروبی بر مبنای ‏‎b.t‎‏ کمتر از مقدار واقعی برآورد می شود زیرا مرگ و میر زیادی که در مرحله شفیرگی در تیمارهای ‏‎b.t‎‏ روی می دهد اغلب نادیده گرفته می شود. در این تحقیق مشخص شده است که باکتری تولید داخل با عنوان بی تی کل روی لاروهای سوسک کلرادوری سیب زمینی کارایی معنی داری نداشته است.