نام پژوهشگر: محمد سالارمعینی
مازیار مقدم تبریزی محمد سالارمعینی
در این آزمایش اثرات سطوح مختلف سبوس برنج(0، 6، 12، 18 درصد)و مکمل آنزیمی (0، 1/0 درصد)بر عملکرد جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. به طوریکه 384 قطعه جوجه خروس یکروزه گوشتی به 8 تیمار آزمایشی اختصاص داده شد و هر تیمار شامل 4 تکرار و در هر تکرار 12 قطعه جوجه گوشتی قرار داده شد. این آزمایش در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل (2*4)اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که با افزایش سطح سبوس برنج در جیره، وزن بدن و افزایش وزن در تیمارها به طور معنی داری کاهش اما ضریب تبدیل افزایش یافت. همچنین مصرف خوراک و فراسنجه های خونی در تیمارهای مختلف از نظر آماری معنی دار نشد.وزن سنگدان، کبد، روده کوچک و سکوم ها تحت تاثیر سطوح مختلف سبوس برنج قرار گرفت.مکمل آنزیمی بر عملکرد جوجه های گوشتی تاثیر معنی داری نداشت اما بر چربی محوطه ی شکمی گلوکز و تری گلیسرید خون تاثیر گذار بود. اثرات متقابل بین سطوح مختلف سبوس برنج و آنزیم فقط بر گلوتامیک اگزال استیک ترانس آمیناز معنی دار شد. از نظر اقتصادی در بین تیمارهای مختلف، تفاوت قابل توجه و معنی داری از نظر هزینه تمام شده وزن نهایی مشاهده نشد.
ملیحه مروت محمد سالارمعینی
چکیده ندارد.
مریم آببند محمد سالارمعینی
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف بره موم و پیکولینات کروم تحت شرایط تنش گرمایی بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجه های گوشتی انجام گرفت. تیمارها شامل سطوح مختلف بره موم (500 ، 1000 و1500 میلی گرم در کیلو گرم ) و پیکولینات کروم (500 ، 1000 و1500 میکرو گرم در کیلو گرم) و یک گروه شاهد بودند که برروی 280 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس(308) از سن 1 تا 42 روزگی تحت شرایط تنش گرمایی (34±2) به مدت 5 ساعت از شبانه روز بر اساس طرح آماری کاملاً تصادفی با 7 تیمار و 4 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار انجام گرفت. در کل دوره پرورش مصرف خوراک، مقدار اضافه وزن، ضریب تبدیل غذایی و تعدادی از پارامترهای لاشه ( وزن لاشه، غده بورس فابریسیوس، وزن سنگدان، وزن سینه، ایلئوم تحتانی و طول استخوان درشت نی) با افزایش سطوح مختلف بره موم و کروم افزایش معنی داری یافتند(05/0>p). به طوری که مصرف خوراک با افزایش سطوح مختلف بره موم و کروم افزایش یافت،اما مصرف خوراک جوجه ها در تمامی تیمارها نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشتند به جز تیمار1500 میلی گرم در کیلو گرم بره موم که مصرف خوراک جوجه ها به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد و بقیه تیمارها افزایش یافت (01/0>p). همچنین مقدار اضافه وزن نیز با افزایش سطوح مختلف بره موم وکروم به طور معنی داری افزایش یافت. به طوری که مقدار اضافه وزن جوجه های تغذیه شده با سطح 1500 میلی گرم در کیلوگرم بره موم, به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد و بقیه تیمارها بیشتر بود (01/0>p). همچنین ضریب تبدیل در تمامی تیمارها به طور معنی داری از گروه شاهد کمتر بود (01/0 > p). وزن بورس به گونه ای بود که همه گروه ها نسبت به گروه شاهد بیشترین وزن بورس را داشتند(05/0> p). به طور کلی نتا یج این تحقیق نشان داد که سطوح بالای کروم و بره موم باعث بهبود عملکرد رشد و سیستم ایمنی در شرایط تنش گرمایی می شود.
میلاد سرحدی ساردویی کمال شجاعیان
جهت بررسی اثر جایگزینی ذرت با سطوح مختلف گندم همراه با کاربرد مکمل آنزیمی بر عملکرد و پارامترهای دستگاه گوارش در جیره جوجه های بلدرچین، یک آزمایش فاکتوریل 2×4 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار و 15 پرنده در هر تکرار انجام شد. بدین منظور 480 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی تا 7 روزگی با جیره استاندارد تغذیه شده و از 7 روزگی به بعد به طور تصادفی به 8 تیمار آزمایشی شامل 4 سطح گندم (0، 18، 36 و 55%) و 2 سطح آنزیم (0 و 03/0%) اختصاص یافتند. با افزایش سطح گندم اثر آن بر افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک جوجه ها و ضریب تبدیل غذایی بطور معنی دار (01/0>p) افزایش یافت. مکمل آنزیمی به طور معنی داری میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی را (01/0>p) بهبود بخشید. وزن نسبی سنگدان، کبد و طول روده به طور معنی داری (05/0>p) با افزایش سطوح گندم افزایش پیدا کرد ولی مکمل آنزیمی به طور معنی داری وزن نسبی سنگدان، کبد و طول روده (01/0>p) را کاهش داد. افزایش سطح گندم به طور معنی داری (05/0>p) وزن نسبی لاشه و ران را افزایش داد. مکمل آنزیمی به طور معنی داری وزن نسبی لاشه (01/0>p) و ران (05/0p<) را افزایش داد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده تأثیر مثبت سطوح مختلف گندم به همراه آنزیم بر عملکرد تولیدی جوجه های بلدرچین می باشد.
محمدعلی ارجمندی محمد سالارمعینی
این مطالعه به منظور ارزیابی تاثیر سطوح مختلف کنجاله های بادام و گردو بر پارامترهای عملکرد، وزن ارگان های داخلی، فراسنجه های خونی، کلسترول تخم تولیدی و کیفیت لاشه بلدرچین ژاپنی انجام شد. این آزمایش با تعداد 504 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی، با 7 تیمار و هر تیمار دارای 4 تکرار (18 قطعه جوجه بلدرچین نر و ماده در هر تکرار) انجام شد. تیمارها شامل سه سطح کنجاله بادام (10،20 و30 درصد) و سه سطح کنجاله گردو (10،20 و30 درصد) و شاهد بودند. جوجه بلدرچین ها از سن 7 تا 42 روزگی با جیره های آزمایشی تغذیه شدند و مصرف خوراک، ضریب تبدیل و افزایش وزن آن ها به صورت هفتگی مقایسه گردید. وزن بلدرچین های تغذیه شده با کنجاله بادام، نسبت به تیمار شاهد تفاوت معنی داری نداشت، اما وزن بلدرچین های مصرف کننده سطح 30 درصد کنجاله گردو، فقط در هفته دوم و سوم نسبت به شاهد کاهش معنی داری داشت (01/0 p<). همچنین افزایش وزن روزانه بلدرچین های تغذیه شده با سطوح 20 و 30 درصد کنجاله گردو در هفته دوم به طور معنی داری نسبت به شاهد کاهش یافت (01/0 p<). تغذیه کنجاله های بادام و گردو به بلدرچین تاثیر معنی داری بر مصرف خوراک نداشت. ضریب تبدیل غذایی بلدرچین های تغذیه شده با سطوح 20 و 30 درصد کنجاله گردو در هفته دوم نسبت به شاهد افزایش یافت (01/0 p<). کلسترول خون بلدرچین های تغذیه شده با سطوح 20 و 30 درصد کنجاله های بادام وگردو کاهش یافت (01/0 p<). همچنین میزان تری گلیسیرید خون بلدرچین ها با تغذیه 30 درصد از کنجاله های بادام و گردو کاهش یافت (05/0 p<). سطح ldl خون تمام بلدرچین های تغذیه شده با تیمارهای آزمایشی از گروه شاهد کمتر بود (01/0 p<). میزانtba در گوشت منجمد برای تیمارهای مصرف کننده تمام سطوح کنجاله های بادام و گردو نسبت به شاهد کاهش داشت (01/0 p<)، اما میزانtba در گوشت تازه بلدرچین های تغذیه شده با سطوح مختلف کنجاله های بادام و گردو با شاهد تفاوت معنی داری نداشت. کنجاله های بادام و گردو تاثیر معنی داری بر میزان پروتئین لاشه، کلسترول تخم بلدرچین و ph لاشه بلدرچین ها نداشت. از نظر اقتصادی مصرف کنجاله های بادام و گردو در جیره باعث کاهش قابل توجهی در هزینه خوراک گردید (01/0 p<).
مهدی طیارزاده محمد حسن فولادی
اثر درجه حرارت نگهداری در دماهای 2، 5، 8 و20 درجه سانتی گراد برروی زنده مانی و قابلیت زیست پروبیوتیک مورد نظر (لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس) در ماست اسیدوفیلوس مورد مطالعه قرار گرفت. این مطالعه در طول 20 روز دوره نگهداری برای شناسایی بهترین درجه حرارت ذخیره سازی انجام شد. همچنین تعیین زنده مانی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس به عنوان میکرو ارگانیسم پروبیوتیک استفاده شده در فواصل 5 روز در طول دوره نگهداری صورت گرفت.در تحقیقات مرتضویان 2006 به علت استفاده از کشت مخلوط aby و حضور باکتری های سنتی ماست و رقابت بین باکتری های سنتی ماست و ل. اسیدوفیلوس بیشترین مقدار قابلیت زیستی در دمای 2 به دست آمد که به دلیل کاهش فعالیت ل. بولگاریکوس در دماهای پایین 2 و 5 می باشد (مرتضویان و احسانی، 2006). حال آنکه در پژوهش صورت گرفته بدون حضور باکتری های سنتی ماست بیشترین قابلیت زیستی در دمای 8 به دست آمده است. به علت حضور نداشتن سایر باکتری ها و همچنین پرتوقع بودن ل. اسیدوفیلوس از لحاظ تغذیه ای در روز های اولیه دوره نگهداری مقدار باکتری به علت کم بودن مواد محرک رشد از قبیل پپتید ها و اسیدهای آمین آزاد در ماست که از شکستن پروتئین شیر توسط ل. اسیدوفیلوس ماست ایجاد شده، کم بوده است. با گذشت زمان و افزایش مواد مورد نیاز تغذیه ای مقدار باکتری در ماست افزایش یافت که بیشترین تعداد باکتری در روز 15 آزمایش مشاهده گردید. از سوی دیگر، به طور کلی افزایش درجه حرارت ذخیره سازی منجر به افزایش فعالیت سوخت و ساز سلول های باکتریایی می شود. در نتیجه باعث افزایش در میزان مرگ و میر خواهد شد که این موضوع به خوبی در نتایج دمای 2 به صورت معنی داری (p<0/01) مشاهده شد. با افزایش مدت زمان نگهداری باکتری ل. اسیدوفیلوس انطباق بیشتری با محیط ماست و شرایط اسیدی آن ایجاد می کند وبه همین دلیل بعد از 15 روز نگهداری بیشترین درصد زنده مانی ل. اسیدوفیلوس در دمای 8 در مقایسه با سه دمای دیگر تشخیص داده شد. بعد از 20 روز نگهداری بالاترین، حد متوسط و پایین ترین درصد زنده مانی به ترتیب در دماهای 8، 2، 5 و20 درجه سانتی گراد به دست آمد
مونس سالاری اسکری محمد سالارمعینی
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تغذیه سطوح مختلف آویشن شیرازی بر عملکرد، فراسنجه های خون، اجزاء لاشه و کیفیت گوشت در بلدرچین ژاپنی بود. در این آزمایش از، 6 تیمار تغذیه ای با سطوح صفر، 5/0، 1، 2 و 5/2 درصد پودر آویشن شیرازی و یک جیره حاوی آنتی بیوتیک (2/0 گرم در کیلوگرم) تنظیم شده به این منظور از 480 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن 1 تا 35 روزگی در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. در سن 35 روزگی یک جوجه از هر تکرار ذبح و خون گیری شد و وزن اجزای لاشه و دستگاه گوارش اندازه گیری شد. در پایان دوره اختلاف معنی داری در وزن بدن بلدرچین ها با تیمارهای مختلف آویشن و آنتی بیوتیک نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. مقدار افزایش وزن در بازه های زمانی21 تا 35 و 28 تا 35 روزگی با تیمار 2 درصد آویشن به طور معنی داری از گروه شاهد و سطوح 5/0 و 1 درصد آویشن بیشتر بود (05/0p<). در پایان دوره تیمار آنتی بیوتیک در مقایسه با تیمار شاهد و جیره حاوی 5/0 و 1 درصد آویشن ضریب تبدیل کمتری نشان داد (05/0p<). مصرف خوراک و فراسنجه های خون تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. بیشترین وزن نسبی لاشه در جوجه های تغذیه شده با آنتی بیوتیک بدست آمد (05/0p<). افزودن سطوح مختلف آویشن به جیره باعث بهبود tba گوشت شد (05/0p<). یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که پودر آویشن شیرازی می تواند به عنوان یک محرک رشد طبیعی در جیره بلدرچین ژاپنی به ویژه در سطوح 2 و 5/2 درصد استفاده شود.
نجمه قربانی فرسنگی محمد سالارمعینی
مطالعه حاضر به منظور بررسی جایگزینی ذرت با ارزن با یا بدون آنزیم انجام شد. 6 جیره آزمایشی به صورت ارزن جوانه نزده با یا بدون آنزیم و ارزن جوانه زده با یا بدون آنزیم که در سطوح صفر و50 درصد جایگزین ذرت شدند و جیره شاهد که بر پایه ذرت وسویا بود. تاثیر آنها بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی، مورفولوژی پرزهای روده وکیفیت گوشت جوجه های گوشتی مطالعه گردید. این آزمایش با 240 قطعه جوجه گوشتی در طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و چهار تکرار (10 قطعه جوجه در هر تکرار) انجام شد. داده های آزمایش به وسیله نرم افزار sas تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق حاضرنشان دادکه وزن بدن و اضافه وزن تیمارها درمقایسه با تیمار شاهد درکل دوره به استثنای تیمار ارزن جوانه زده با آنزیم معنی داری نبود. خوراک مصرفی و ضریب تبدیل نیز بین تیمارها درمقایسه با تیمار شاهد درکل دوره به استثنای تیمار 50 درصد ارزن معنی داری نبود. فراسنجه های خونی وکیفیت گوشت تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما درصد افت خونابه بین تیمارشاهد با آنزیم وتیمار ارزن جوانه زده معنی دار شد. مورفولوژی پرزهای روده تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(05/0?(p. پارامترهای اندازه گیری شده مربوط به قلب، کبد، طحال، پانکراس و روده کوچک معنی دار نبود، درحالی که درصد لاشه ران و سینه وچربی محوطه شکمی بین تیمارها معنی دار شد(05/0? (p.به طور کلی نتیجه گیری می شود که ارزن می تواند در بازه سنی 21-0 روزگی به جای ذرت در تغذیه طیور استفاده شود.
محدثه اسلامی محمد سالارمعینی
این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تزریق برخی مواد مغذی به تخم مرغ های بارور حاصل از مرغ های مادر گوشتی بر عملکرد، رشد دستگاه گوارش، سیستم ایمنی و صفات خونی وپارامترهای لاشه جوجه های گوشتی انجام گرفت. تعداد 360 عدد تخم مرغ بارور حاصل از مرغ های مادر گوشتی سویه راس 308 در سن 33 هفته ، در قالب طرح کاملا تصادفی به شش گروه آزمایشی با چهار تکرار و در هر تکرار پانزده عدد تخم مرغ تقسیم شدند. تیمارها شامل: گروه بدون تزریق (شاهد 1) و تزریق 7/0 میلی لیتر آب مقطر (شاهد 2)، تزریق محلولهای اسید آمینه و الکترولیت، آلبومین 20 درصد، دکستروز 20 درصد و دکستروز 10 درصد بودند. عمل تزریق در روز 5/17 انکوباسیون توسط سرنگ با سوزن درجه 23 در کیسه آمنیون انجام شد. بالاترین درصد جوجه درآوری در مقایسه مربوط به تیمارهای تحت تزریق آلبومین و اسیدآمینه بود ولی تفاوت معنی داری بین تیمارها با گروه شاهد1 و شاهد2 مشاهده نشد. نتایج نشان داد تزریق آلبومین به داخل تخم، وزن تولد جوجه های گوشتی را نسبت به تیمارهای شاهد 1 و شاهد 2 افزایش می دهد)05/0.(p < در سن یک روزگی، وزن نسبی کیسه زرده در تیمار تحت تزریق آلبومین بیشتر از تیمارهای شاهد 1 و شاهد 2 گردید (01/0 p<). همچنین سطح کلسترول (01/0 p<) و ldl (01/0 p<) پلاسمای خون جوجه های یک روزه در تیمارهای گروه شاهد 1 و شاهد 2 به طور معنی داری نسبت به سایر تیمارها افزایش یافت. تیمار شاهد 2 بالاترین وزن کبد را نسبت به تیمارهای تزریقی اسیدآمینه و الکترولیت ، آلبومین، دکستروز 20 درصد و دکستروز 10 درصد در یک روزگی نشان داد (05/0 p<). تزریق آلبومین و اسید آمینه و الکترولیت سبب افزایش طول پرز (05/0 p<) و نسبت طول پرز به عمق کریپت روده کوچک (ژژنوم) نسبت به تیمارهای شاهد1 ، شاهد 2 و دکستروز 20 درصد در یک روزگی گردید (01/0 p<). همچنین در هفت روزگی تیمار تزریقی آلبومین، بالاترین طول پرز را در مقایسه با تیمار شاهد 1 نشان داد (01/0 < p). بیشترین وزن نسبی تیموس در سن یک روزگی، در تمام تیمارهای تحت تزریق مواد مغذی مختلف نسبت به گروه شاهد 1 مشاهده گردید (01/0 p<) و این افزایش وزن تا روز هفتم پرورش در تیمارهای آلبومین، دکستروز 20 درصد و دکستروز 10 درصد ادامه یافت (05/0p <). در روز چهارده پرورش، بالاترین وزن بال در تیمار تحت تزریق دکستروز 10 درصد نسبت به تیمار شاهد 1 مشاهده گردید (05/0 p<). تزریق مواد مغذی تفاوت معنی داری را در عملکرد رشد ، درصد گلبول های سفید خون (نوتروفیل، لنفوسیت، منوسیت و ائوزینوفیل)، تری گلیسرید، hdl، وزن نسبی و طول نسبی روده کوچک، وزن نسبی بورس، وزن نسبی طحال، درصد لاشه و درصد اجزای لاشه (ران، سینه، پشت، گردن) جوجه ها ایجاد نکرد. بر اساس نتایج این آزمایش تزریق اسیدآمینه و الکترولیت و آلبومین، بیشترین اثر مثبت را بر وزن یک روزگی و توسعه مورفولوژیک روده کوچک دارد.
مریم نیک روان محمد سالارمعینی
توجه به مزیت نسبی فعالیت های اقتصادی، یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است. صنعت مرغداری در ایران بیشترین حجم سرمایه را پس از نفت به خود اختصاص داده است، با این حال هنوز نتوانسته جایگاه شایسته ای در اقتصادکشور داشته باشد. استان کرمان در تولید گوشت مرغ مقام نوزدهم را در ایران به خود اختصاص داده است و احداث بیشتر مرغداری در این استان باعث ایجاد اشتغال می شود. با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی، تاثیر سیاست های دولت بر تولید گوشت مرغ و همچنین وجود مزیت نسبی در تولید گوشت مرغ در سال 1392 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در شرایط کنونی گوشت مرغ در استان کرمان دارای مزیت نسبی است و شاخص های drc برابر 0/32، ucs برابر0/64، nsp برابر 4392/89، npi برابر0/66، npc برابر0/68، epc برابر 0/85، ucd برابر 0/92 و ucx برابر0/62 می باشد. بررسی شاخص های حمایتی نشان می دهد که دولت در زمینه نهاده های قابل تجارت و نهاده آب، به مرغداران یارانه پرداخت کرده و از تولید محصول حمایتی صورت نگرفته است. ولی درکل، سیاست های دولت و شرایط بازار داخلی بر اساس شاخص حمایت موثر به زیان تولیدکننده بوده است. در نتیجه حذف حمایت ها گام موثری در جهت هدفمندی یارانه ها می باشد. در ضمن با توجه به یافته ها در توسعه، ترویج واحداث مرغداری های گوشتی استان توصیه می شود و همچنین بایستی در تامین نهاده ها به خصوص خوراک توجه ویژه ای شود
محمد روح الامینی محمد سالارمعینی
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف سولفات روی و پیکولینات کروم تحت شرایط تنش گرمایی بر عملکرد، پاسخ ایمنی و وضعیت آنتی اکسیدان های بلدرچین های ژاپنی انجام گرفت. پرندگان (540 قطعه بلدرچین 7 روزه نژاد کوترنیکس ژاپنی) در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 (دو مکمل هر کدام با سه سطح)به صورت تصادفی به 9 گروه تیماری شامل سه تکرار و 20 قطعه بلدرچین در هر تکرار تقسیم بندی شدند. جیره های آزمایشی عبارت بودند از یک جیره پایه فاقد مکمل های مورد آزمایش و نیز سطوح 40 و 80 میلی گرم سولفات روی و 500 و 1000 میکروگرم پیکولینات کروم که به جیره پایه افزوده می شدند. پرورش پرندگان بر روی بستر و در داخل قفس های سیمی جداگانه انجام گرفت. دمای سالن در ساعات غیر تنش مطابق با دمای ناحیه آسایش بلدرچین ها تنظیم می شد و در ساعات تنش (9 تا 17) °c 7 بالاتر از ناحیه آسایش بلدرچین ها تنظیم می شد. تنش گرمایی از سن هفت روزگی اعمال گردید و تا پایان دوره (35 روزگی) ادامه یافت. کاهش خطی مصرف خوراک و بهبود خطی ضریب تبدیل (01/0p<) در پرندگان مصرف کننده سولفات روی و پیکولینات کروم مشاهده شد. استفاده از مکمل کروم، اضافه وزن روزانه بلدرچین ها را به طور خطی افزایش داد (05/0p<). اضافه شدن همزمان مکمل های روی و کروم به جیره ی شاهد، مصرف خوراک و ضریب تبدیل را به طور معنی دار کاهش داد (01/0p<). مکمل های روی و کروم دمای بدن بلدرچین ها را قبل و هنگام تنش به طور خطی کاهش دادند (01/0p<). استفاده از مکمل روی، وزن قسمت های مختلف روده کوچک، راست روده ونیز نسبت وزن به طول روده کوچک را کاهش داد (05/0p<). مکمل کروم هم باعث افزایش وزن تیموس گردید (05/0p<). هر دو مکمل روی و کروم درصد خاکستر استخوان درشت نی را افزایش دادند (05/0p<). با افزایش سطوح روی و کروم جیره، نسبت هتروفیل به لنفوسیت خون و نیز فراسنجه های مربوط به کیفیت گوشت به طور خطی بهبود یافتند (01/0p<). نتایج این مطالعه اثرات مثبت سولفات روی و کروم آلی را بر عملکرد، اجزای لاشه، پاسخ های ایمنی و وضعیت آنتی اکسیدان های بلدرچین های ژاپنی در شرایط تنش گرمایی آشکار ساخت.لذا به نظر می رسد استفاده از سطوح 80 میلی گرم برکیلوگرم روی و 1000 میکروگرم برکیلوگرم کروم در بهبود اثرات نامطلوب ناشی از تنش گرمایی در بلدرچین می تواند بسیار مفید باشد.
نجمه قربانی فرسنگی محمد سالارمعینی
چکیده : مطالعه حاضر به منظور بررسی جایگزینی ذرت با ارزن با یا بدون آنزیم انجام شد. 6 جیره آزمایشی به صورت ارزن جوانه نزده با یا بدون آنزیم و ارزن جوانه زده با یا بدون آنزیم که در سطوح صفر و50 درصد جایگزین ذرت شدند و جیره شاهد که بر پایه ذرت وسویا بود . و تاثیر آنها بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی، مورفولوژی پرزهای روده وکیفیت گوشت جوجه های گوشتی مطالعه گردید. این آزمایش با 240 قطعه جوجه گوشتی در طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و چهار تکرار (10 قطعه جوجه در هر تکرار) انجام شد. داده های آزمایش به وسیله نرم افزار sas تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق حاضرنشان دادکه وزن بدن و اضافه وزن درکل دوره بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت اما به هرحال تیمار شاهد با تیمار ارزن جوانه زده با آنزیم اختلاف معنی داری داشت(05/0?(p. خوراک مصرفی و ضریب تبدیل نیز بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت اما در کل دوره، گروه شاهد با تیمار 50 درصدارزن اختلاف معنی داری داشت. فراسنجه های خونی وکیفیت گوشت تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما درصد افت خونابه بین تیمارشاهد با آنزیم وتیمار ارزن جوانه زده معنی دار شد. مورفولوژی پرزهای روده تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(05/0?(p. پارامترهای اندازه گیری شده مربوط به قلب، کبد، طحال، پانکراس و روده ی کوچک معنی دار نبود، درحالی که درصد لاشه ران و سینه وچربی محوطه شکمی بین تیمارها معنی دار شد(05/0?(p.به طور کلی نتیجه گیری می شود که ارزن می تواند در بازه سنی 21-0 روزگی به جای ذرت در تغذیه طیور استفاده شود.
نگین امیری دوماری محمد سالارمعینی
در کارخانه جوجه کشی، جوجه ها در زمان های متفاوت و تدریجا از تخم مرغ خارج می¬شوند ولی خارج کردن تمام جوجه ها از دستگاه جوجه کشی زمانی صورت می گیرد که اکثر جوجه ها از تخم مرغ خارج شده و 90 تا 95 درصد آن¬ها خشک شده باشند. به عبارت دیگر تعدادی از جوجه ها پس از خارج شدن از تخم به مدت 24 ساعت یا بیشتر در دستگاه باقی می مانند (تشرفی و رحیمی، 2005 ؛ دیبنر و همکاران، b1998). پس از تخلیه دستگاه جوجه کشی و در بهترین شرایط، معمولا جوجه ها بین 12 تا 24 ساعت بعد به مرغداری می رسند ولی گاهی به علل متعدد ازجمله اعمال برنامه های واکسیناسیون، نوک چینی و یا طولانی بودن مسیر، این مدت به 36 تا 48 ساعت نیز می رسد (یونی و فرکت ، 2012). با افزودن مدت زمانی که جوجه ها پس از تفریخ در سینی های دستگاه باقی می مانند به مدت زمان انتقال جوجه ها به مرغداری، می توان نتیجه گرفت که اکثرا جوجه ها بین 48 تا 72 ساعت یعنی 2 تا 3 روز پس از خروج از تخم مرغ، به سالن مرغداری می رسند. به عبارت دیگر اگر مدت پرورش جوجه گوشتی امروزی 6 هفته باشد می توان نتیجه گرفت که جوجه از زمان خروج از تخم مرغ تا شروع تغذیه در سالن، 2 تا 3 روز و به عبارت دیگر 4 تا 7 درصد از عمر خود را تا زمان کشتار بدون غذا می ماند (اسلامی، 1392؛ دیبنر و همکاران، b1998؛ یونی و فرکت، 2012). با توجه به آنچه که اشاره شد، اهمیت تغذیه مناسب جوجه گوشتی پیش و بلافاصله پس از تفریخ به خوبی مشخص می گردد. وزن تخم مرغ های جوجه گوشتی (بدون در نظر گرفتن سن گله مادر) می تواند بر بازدهی جوجه های گوشتی تاثیر بگذارد. ترکیبات تخم مرغ با وزن آن در ارتباط است. اما به نظر نمی رسد که این تغییرات تاثیر زیادی بر رشد جوجه ها داشته باشد. جوجه ها در بدو خروج از تخم دارای کیسه زرده می باشند که نیاز غذایی آنها را تا آغاز تغذیه مستقل برآورده می سازد. تغییر وزن و ترکیب تخم مرغ اگرچه در نسبت وزن جوجه به کیسه زرده تغییری نمی دهد ولی در ترکیب آن به ویژه در مورد گله های مادر جوان، بسیار موثر است. محتویات کیسه زرده از نظرچربی غنی بوده و مقدار پروتئین آن در حد متوسط می باشد ولی حاوی کربوهیدرات بسیار کمی است، به این جهت گرسنگی دراز مدت در جوجه می تواند سبب بروز حالت کتوز گردد. بنابراین غنی کردن غذای اولیه با کربوهیدرات ها یا تزریق این موادبه تخم¬های بارور می¬تواند سبب کاهش کتوز شده و به تکامل اولیه کمک نماید.
محمد رضا گنجه محمد سالارمعینی
به منظور بررسی تاثیر استفاده از پودر و عصاره هیدرو الکلی مرزنجوش و زنیان در مقایسه با آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین برعملکرد رشد، فراسنجه های خونی، وزن نسبی اندام های داخلی، میکروفلورای روده، مورفولوژی پرزهای روده وکیفیت گوشت در جوجه گوشتی، دو آزمایش انجام شد. هر دو آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 8 تیمار، 3 تکرار و 12 جوجه در هر تکرار اجرا شد. در آزمایش اول، تیمار های آزمایشی شامل جیره شاهد (فاقد هرگونه افزودنی)، آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین (ppm 100)، پودر مرزنجوش (1 ،2 و 3 درصد) و عصاره مرزنجوش (ppm 150، 250 و350) بود، و در آزمایش دوم، تیمار های آزمایشی شامل جیره شاهد (فاقد هرگونه افزودنی)، آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین (ppm 100)، پودر زنیان (1 ،2 و 3 درصد) و عصاره زنیان (ppm 150، 250 و350) بود. در آزمایش اول، جوجه های تغذیه شده با آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین و ppm 350 عصاره مرزنجوش از افزایش وزن و ضریب تبدیل بهتری در مقایسه با دیگر گروه ها برخوردار بودند (0/05>p). همچنین پارامتر های جمعیت میکروفلور روده و کیفیت گوشت در تیمارهای حاوی 1 درصد پودر مرزنجوش و ppm 350 عصاره مرزنجوش نسبت به سایر تیمارها بهبود یافت (05/0>p). هیچکدام از تیمار ها تاثیر معنی داری بر فراسنجه های خونی، وزن نسبی اجزاء لاشه و عرض پرز های روده نداشت. در آزمایش دوم، جوجه های تغذیه شده با آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین، 1 درصد پودر زنیان و ppm 350 عصاره زنیان از افزایش وزن و ضریب تبدیل بهتری در مقایسه با دیگر گروه ها برخوردار بودند (05/0>p). همچنین پارامترهای جمعیت میکروفلور روده وکیفیت گوشت جوجه هایی که 1 درصد پودر زنیان و ppm 350 عصاره زنیان دریافت کردند در مقایسه با سایر تیمار ها بهبود یافت (0/05>p). هیچکدام از تیمار ها تاثیر معنی داری بر فراسنجه های خونی و عرض پرزهای روده نداشت. به طور کلی، استفاده از ppm 350 عصاره مرزنجوش و زنیان می توانند جایگزین مناسبی برای آنتی بیوتیک باشند. کلمات کلیدی: مرزنجوش، زنیان، ویرجینیامایسین، جوجه گوشتی
پوریا دادور محمد سالارمعینی
چکیده ندارد.
محمد سالارمعینی ابوالقاسم گلیان
بررسی روشهای مختلف تعیین انرژی متابولیسمی و امکان استفاده عملی از روش tme در جیره نویس برای طیور. این طرح شامل 12 آزمایش بوده که همگی (به جزء آزمایش دوازدهم) با استفاده از 36 خروس بالغ لگهورن انجام شد. تعداد تکرار، بسته به تعداد تیمارها، 5 یا 6 خروس بود. تیمارها در آزمایش اول و دوم عبارت بودند از زمانهای گرسنگی (پیش از تغذیه: بعد از تغذیه) مورد بررسی قرار گرفتند. جیره ها در آزمایش سوم عبارت بودند از گندم قدس ، جیره پایه و مخلوط 50:50 آنها که با استفاده از روش فارل و تغذیه اجباری مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایشات چهارم تا هفتم برای تعیین انرژی متابولیسمی تعداد از مواد خوراکی موجود در استان خراسان، با روش تغذیه اجباری، انجام شدند. همچنین فرمولهایی جهت برآورد انرژی متابولیسمی از روی ترکیبات شیمیایی و قابلیت متابولیسم ظاهری و حقیقی ماده خشک آنها تعیین گردید. در آزمایش هشتم و نهم انرژی متابولیسمی دو نوع روغن تخم پنبه مایع و هیدروژنه شده در سطوح مختلف (0، 3، 6، 9 و 12 درصد) با استفاده از روش تغذیه اجباری مورد مطالعه قرار گرفت . آزمایش دوازدهم در قالب یک طرح فاکتوریل 2 × 5 (جنس و جیره) اجرا گردید. جیره ها حاوی 2600، 2750، 2900، 3050، 3200 کیلوکالری انرژی متابولیسمی در کیلوگرم با نسبت انرژی به پروتئین یکسان بودند، که از سن یک روزگی تا 21 روزگی در اختیار جوجه های گوشتی قرار گرفت . نوع انرژی متابولیسمی این جیره ها بوسیله روش تغذیه اجباری (آزمایش دهم)، با استفاده از معرف و جمع آوری کل به کمک خروس (آزمایش یازدهم) و جوجه گوشتی (آزمایش دوازدهم) تعیین گردید. بر طبق آزمایشهای اول و دوم، مدت مطلوب جمع آوری فضولات ، در روش فارل و تغذیه اجباری، برای مواد خوراکی از قبیل گندم، ذرت ، جو 36 ساعت تعیین گردید. بر طبق آزمایش سوم، صحت و دقت یافته ها در روش تغذیه اجباری بیشتر از رو فارل می باشد. tmen مواد خوارکی (برحسب kcal/gr) بدست آمده از آزمایشات 4 تا 7 عبارتست از: ذرت سینگل کراس داخلی 3/894، ذرت خارجی 3/895، گندم بزوستایا 3/609، گندم فلات 3/619، گندم امید 3/633، گندم قدس 3/584، گندم روشن 3/585، گندم نوید 3/691، جو والفجر 3/337، جو استار 3/371، سبوس گندم 2/345، کنجاله آفتابگردان 1/656، سورگوم 2/898، کود مرغ 0/935. در آزمایش هشتم و نهم انواع انرژیهای متابولیسمی روغن مایع تحت تاثیر سطح جایگزینی قرار نداشت ولی در مورد روغن هیدروژنه شده به استثنای سطح 3 درصد با افزایش ، میزان روغن، انرژی متابولیسمی آن کاهش یافت . (sd0/04) ame و (sd0/037) amen جیره ها که به وسیله معرف در آزمایش دوازدهم تعیین شده بود و همچنین (sd0/05) tmen در آزمایش دهم دارای بیشترین دقت بودند. همچنین tmen (آزمایش دهم) بهتر از سایر انواع انرژی متابولیسمی با صفات تولیدی جوجه های گوشتی ارتباط داشت . (r2 برای ضریب تبدیل و انرژی بقاء شده به ترتیب برابر 0/874 و 0/419 مشاهده شد). بر طبق این آزمایشات ، بخاطر سرعت بیشتر، سادگی و ارزان بودن و همچنین صحت و دقت بیشتر مقادیر tmen در روش تغذیه اجباری، استفاده از این نوع انرژی برای جیره نویسی توصیه می شود.