نام پژوهشگر: فریبا یزدخواستی

اثر بخشی سایکودراما با رویکرد ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی و کاهش اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مریم کورکی   فریبا یزدخواستی

هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر بخشی سایکودراما با رویکرد ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی و کاهش اعتیاد به اینترنت در دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه اصفهان بود. بدین منظور 36 دانشجوی دارای اعتیاد به اینترنت انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش مهارت های اجتماعی در قالب سایکودراما با رویکرد ایفای نقش طی ده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، اعتیاد به اینترنت و مهارت های اجتماعی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون وپیگیری یک ماهه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات کلیه زیر مقیاس ها و مقیاس کلی مهارت های اجتماعی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (0001/0 p). همچنین این نتایج بیانگر کاهش میانگین نمره اعتیاد به اینترنت اعضای گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بود (0001/0 p)؛ این نتایج در مرحله ی پیگیری نیز صادق بود. نتایج کلی این پژوهش بیانگر اثر بخشی سایکودراما با رویکرد ایفای نقش بر بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش اعتیاد به ابنترنت در افراد گروه آزمایش بود. بنابر این درمان سایکودراما با رویکرد ایفای نقش می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش مهارت های اجتماعی و در نتیجه کاهش اعتیاد به اینترنت بکار رود. کلیدواژه ها: سایکودراما، ایفای نقش، مهارت های اجتماعی، اعتیاد به اینترنت.

تعیین رابطه بین خلق و خو و درک پذیرش و طرد پدر با رفتار پرخاشگرانه دو گروه دانش آموزان شنوا وناشنوا شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  اعظم حشمتی   فریبا یزدخواستی

هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان رابطه بین مولفه های مزاج و تعامل آنها با ادراک پذیرش و طرد پدر با رفتار های پرخاشگرانه نوجوانان شنوا و ناشنوا بود. 60 دانش آموز (30 دختر و 30 پسر) ناشنوا و 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) شنوا در مقاطع اول، دوم و سوم دردو مدرسه راهنمایی عادی و دو مدرسه راهنمایی استثنایی به صورت نمونه گیری خوشه ای (تصادفی) انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه: پرخاشگری باس و وارن، طرد و پذیرش والدین ویژه کودک و مزاج کودکی میانه استفاده شد. در ابتدا رابطه مولفه های مزاج با عامل های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر آن بود که بین مولفه های مزاج (نزدیک شدن یا کناره جویی از محرک های جدید، شدت بیان خلق، حواسپرتی و سطح فعالیت) با عامل های پرخاشگری (پرخاشگری جسمی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) در گروه دانش آموزان شنوا رابطه معنادار وجود دارد. سپس رابطه تعامل بین مولفه های مزاج و ادراک طرد و پذیرش پدر با مولفه های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت نتایج پژوهش نشان داد که: 1- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری جسمی در دانش آموزان شنوا می باشد، 2- تعامل فراخنای توجه با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری کلامی و خصومت در دانش آموزان ناشنوا می باشد، 3- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده خصومت و پرخاشگری غیر مستقیم در دانش آموزان ناشنوا می باشد. نتایج نشان داد که در دانش آموزان شنوا مزاج سخت چه به تنهایی و چه در تعامل با طرد و پذیرش پدر می تواند پیش بینی کننده پرخاشگری باشد، ولی در دانش آموزان ناشنوا مزاج فقط در تعامل با طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری است. از آنجایی که دانش آموزان از لحاظ ویژگی های مزاجی با هم متفاوت هستند، لازم است که شیوه های ارتباطی والدین با توجه به این ویژگی ها و به منظور بروز هر چه کمتر رفتارهای ناسازگارانه در فرزندانشان، انعطاف پذیری لازم را داشته باشد.

هنجاریابی و تحلیل عاملی پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای کارور ، شیر و وینتراب برای دانشجویان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  راضیه جلالی نژاد   فریبا یزدخواستی

هدف از پژوهش حاضر هنجار یابی،اعتباریابی، رواسازی و تعیین ساختار عاملی پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای بود. به این منظور نمونه ای به حجم 240 نفر (168دختر و 72 پسر) از دانشجویان دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش ،پرسشنامه ترجیح اعمال مقابله ای بود. برای محاسبه اعتبار از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، با استفاده از چرخش متعامد (واریماکس) پنج عامل بدست آمد که به ترتیب: 1) شناختی-گرایشی، 2) رفتاری-گرایشی، 3) هیجانی-گرایشی، 4)شناختی- اجتنابی و 5) رفتاری- اجتنابی نامگذاری شدند. در مجموع نتایج نشان دهنده اعتبار و روایی بالای این پرسشنامه در جامعه دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. به منظور بررسی رابطه عوامل دموگرافیک با راهبردهای مقابله با استرس، سوالاتی در ارتباط با سن، جنسیت و تحصیلات والدین دانشجویان، در پرسشنامه گنجانیده شد. نتایج، همبستگی معناداری را بین ویژگی های دموگرافیک و راهبردهای مقابله با استرس نشان نداد.

شناسایی رویدادهای استرس زای عمده و رابطه آن ها با افسردگی و افت شناختی سالمندان در شهر یزد.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  الهه شیری محمدآبادی   فریبا یزدخواستی

چکیده هدف از پژوهش حاضر شناسایی رویداد های استرس زا عمده و رابطه آن ها با افسردگی و افت شناختی در سالمندان است. به این منظور نمونه ای به حجم 160 نفر (100مرد و60زن) از بین سالمندان شهر یزد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای ارزیابی متغیر های پژوهش، از پرسشنامه وضعیت شناختی، رویدادهای استرس زا زندگی سالمندان(محقق ساخته) و مقیاس افسردگی سالمندان استفاده شد. یافته ها با روش های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون همبستگی پیرسون بررسی شدند. در ابتدا رویدادهای استرس زا عمده در سالمندان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادند که رویدادهای مرتبط با مسائل مالی، مسائل اجتماعی، مسائل کاری، سلامت و مرگ و میر در سالمندان رویداد های استرس زا عمده بودند. سپس رابطه بین عوامل رویدادهای استرس زا با افسردگی و افت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، مسائل مالی، مسائل اجتماعی، مسائل کاری، سلامت و مرگ و میر با افسردگی رابطه داشته اند و مسائل اجتماعی با افت شناختی رابطه داشته است. در مجموع سالمندی زمان کاهش درآمد، کاهش روابط اجتماعی، از دست دادن نقش های اجتماعی، کاهش سلامتی و داغدیدگی است، که استرس ناشی از این عوامل می تواند بروز علائم افسردگی در سالمندان را پیش بینی کنند. هم چنین استرس ناشی از کاهش روابط اجتماعی می تواند افت شناختی را پیش بینی کند.

اثربخشی بازی بر مهارت های اجتماعی ونیمرخ هوشی کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  نسیم یزدانی پور   فریبا یزدخواستی

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بازی بر بهبود مهارتهای اجتماعی و بهره هوشی کودکان دختر پیش دبستانی (7-6 سال) شهر اصفهان در سال 89 -90 انجام شده است. روش پژوهش به صورت نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل است. نمونه شامل 20 دختر پیش دبستانی بود که از طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر گروه شامل 10 کودک بود. گروه آزمایشی 12 جلسه بازی درمانی دریافت کردند ،در حالیکه در این مدت بر روی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش، مقیاس هوشی وکسلر کودکان چهار(wisc-iv) و چک لیست مهارت های اجتماعی کودکان است. ارزیابی مداخله به صورت پیش آزمون- پس آزمون و تحلیل داده ها به کمک آزمون تحلیل کوریانس صورت گرفت. تحلیل های آماری نشان دادند که در مقایسه با گروه کنترل، مهارت های اجتماعی و بهره هوشی کودکان گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که بازی میتواند به گونه ای کاملا موثر مهارت های اجتماعی و هوشبهر کودکان دختر پیش دبستانی را افزایش دهد.

اثربخشی مداخله سایکودراما بر مهارت های اجتماعی و تثبیت جهت گیری های هویت نوجوانان دختر مدارس راهنمایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  ناهید متعبد   فریبا یزدخواستی

چکیده هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی مداخله سایکودراما بر مهارت های اجتماعی و تثبیت جهت گیری های هویت نوجوانان دختر مدارس راهنمایی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی(طرح پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل و انتساب تصادفی می باشد. بدین منظور 30 دانش آموز دارای مهارت های اجتماعی پایین به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش مهارت های اجتماعی در قالب سایکودراما طی 10 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه های مهارت های اجتماعی و جنبه های هویت در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس با اندازه های مکرر نشان داد که میانگین نمرات مهارت های اجتماعی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون افزایش معنی داری پیدا کرده است. همچنین این نتایج بیانگر افزایش تثبیت جهت گیری های هویت اعضای گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بود. این نتایج در مرحله پیگیری نیز صادق بود. نتایج کلی این پژوهش بیانگر اثربخشی مداخله سایکودراما بر بهبود مهارت های اجتماعی و افزایش تثبیت جهت گیری های هویت در افراد گروه آزمایش بود. بنابراین سایکودراما می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت افزایش مهارت های اجتماعی و تثبیت جهت گیری های هویت به کار رود. کلیدواژه ها : سایکودراما، مهارت های اجتماعی، تثبیت جهت گیری های هویت

اثربخشی مداخله التقاطی (رویکردهای بازسازی شناختی، مهارتهای مقابله ای شناختی- رفتاری) بر مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی بین فردی در دانشجویان دختر مبتلا به اضطراب اجتماعی دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  لیلا توانگر   فریبا یزدخواستی

چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی درمان التقاطی(با رویکردهای ایفای نقش، بازسازی شناختی و مهارت های مقابله ای شناختی) بر مهارتهای اجتماعی و خودکارآمدی بین فردی در بین دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان می باشد. بدین منظور 32 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان دارای اضطراب اجتماعی بالا و مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی بین فردی پایین به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر گروه شامل 15 نفر بود که تحت مطالعه ای نیمه آزمایشی قرار گرفتند. درمان التقاطی طی ده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب اجتماعی، مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی بین فردی بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کواریانس بیانگر کاهش معنادار اضطراب اجتماعی (74/23=f، 001/0p<) و نیز افزایش معنادار مهارت اجتماعی (03/10=f، 004/0p<) و خودکارآمدی بین فردی (254/8=f، 008/0p<) در مرحله پس آزمون بود. این نتایج در مرحله پیگیری نیز صادق بود. بنابراین درمان التقاطی (با رویکردهای بازسازی شناختی و مهارتهای مقابله ای شناختی-رفتاری) می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش مهارت های اجتماعی و خودکارآمدی بین فردی به کار رود. واژگان کلیدی: درمان التقاطی، بازسازی شناختی، مهارتهای مقابله ای شناختی،ایفای نقش، مهارتهای اجتماعی، کارآمدی بین فردی

بررسی تاثیر روش دوساهو بر کاهش علایم بیش فعالی و نقص توجه و افزایش مهارتهای اجتماعی دانش آموزان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  محبوبه شهبازی   فریبا یزدخواستی

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر توان بخشی روانی دوساهو بر کاهش علائم بیش فعالی/ نقص توجه و افزایش مهارتهای اجتماعی انجام شد. روش: این مطالعه به شیوه شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد و مورد اجرا گردید.24 کودک مبتلا به نقص توجه همراه با بیش فعالی از مرکز کاردرمانی برنا به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. قبل ازشروع دوره والدین کودکان موظف به تکمیل پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان کانرز (cprs) و علایم مرضی کودکان csi-4 و پرسشنامه مهارتهای اجتماعی (فرم والدین) شدند و در پایان دوره نیز این ارزیابی ها مجدداً تکرار گردید. مدت اجرای دوساهو در گروه آزمایش 12 جلسه به صورت هفتگی و هر هفته دو جلسه در نظر گرفته شد. سپس داده های حاصل از پرسشنامه ها با نرم افزار spss-16 به روش کواریانس مورد تجزیه و تحلیل و کلیه فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس حاکی از تاثیر معنا دار توانبخشی روانی دوساهو بر تعاملات اجتماعی و علائم بیش فعالی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی، نقص توجه بود این پژوهش نشان داد اجرای تکنیک های دوساهو مهارتهای اجتماعی و توجه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه را افزایش و بیش فعالی و تکانشگری را در این کودکان کاهش می دهد (001%=p). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که با استفاده از روش توانبخشی روانی و به کار گیری تلاش و اراده در کودکان مبتلا به اختلال بیش-فعالی نقص توجه می توان به آنها در افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش علائم بیش فعالی یاری رساند، لذا می توان به خانواده ها و دیگر مسئولین تعلیم و تربیت استثنایی، استفاده از این روش را جهت بهبود تعاملات اجتماعی و علائم بیش فعالی این کودکان پیشنهاد کرد. وازه های کلیدی: روش توانبخشی روانی، دوساهو، بیش فعالی نقص توجه، مهارتهای اجتماعی.

اثربخشی هنردرمانی با رویکرد نقاشی بر راهبردهای مقابله ای و ترس دانشآموزان پایه ی اول و دوم ابتدایی شهرستان بجنورد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سیدحامد سجادپور   فریبا یزدخواستی

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی هنر درمانی با رویکرد نقاشی بر راهبردهای مقابله ای و ترس دانش آموزان پایه اول و دوم ابتدایی شهرستان بجنورد می باشد. بدین منظور 30 نفر از دانش آموزان شهرستان بجنورد که دارای نمره بالا در خرده مقیاس های ترس از حیوانات و ناشناخته ها و نمره پایین در مقیاس مهارت مقابله مسئله مدار و نمره بالا در مهارت مقابله هیجان مدار بودند به طور تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه ازمایش و کنترل گمارده شدند. هر گروه شامل 15 نفر بود که تحت مطالعه آزمایشی قرار گرفتند. هنر درمانی با رویکرد نقاشی طی 10 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام شد، اما گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های ترس کودکان و پرسشنامه محقق ساخته راهبردهای مقابله ای بود که در 3 مرحله پیش آزمون، پس ازمون و پیگیری دو ماهه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره بیانگر این است که مداخله ی هنر درمانی با رویکرد نقاشی تأثیر معناداری بر مجموع چهار متغیر راهبردهای مقابله مساله مدار و هیجان مدار، ترس از حیوانات و ترس از ناشناخته ها در مرحله ی پس آزمون (05/0p<) و پیگیری (05/0p<) داشته است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز صادق بود. بنابراین هنر درمانی با رویکرد نقاشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید جهت کاهش راهبرد مقابله ای هیجان مدار، افزایش راهبرد مقابله ای مسئله مدار و کاهش ترس از حیوانات و ترس از ناشناخته ها به کار رود.

بررسی نقش میانجی گری تحقق اهداف شغلی فردی در رابطه بین عدالت توزیعی و اشتیاق شغلی در بین کارکنان بیمارستان الزهرای اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سمیرا شاهپوری   حمید رضا عریضی

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری تحقق اهداف شغلی فردی در رابطه بین عدالت توزیعی و اشتیاق شغلی بود. این پژوهش توصیفی و از نوع رابطه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه پرستاران بیمارستان الزهرای اصفهان در سال 1391 بود که از میان آنها 208 نفر به صورت تصادفی منظم انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس عدالت توزیعی نیهوف و مورمن (1993)، پرسشنامه اشتیاق شغلی اترخت (2002) و پرسشنامه محقق ساخته ی تحقق هدف های شغلی فردی بود. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر نمره) و استنباطی (همبستگی ساده، رگرسیون سلسله مراتبی) استفاده شد. اثر غیر مستقیم با استفاده از آزمون توزیع نرمال و نیز روش بوت استراپ در برنامه ماکرو spss پریچر و هایز (2004) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد که عدالت توزیعی با تحقق هدف های شغلی فردی و اشتیاق شغلی و دو خرده مقیاس آن (انرژی حرفه ای و فداکاری حرفه ای) رابطه مثبت و معنادار دارد (05/0 p<). بعلاوه، تحقق هدف های شغلی فردی میانجی گر کامل رابطه بین عدالت توزیعی و اشتیاق شغلی است. همچنین، تحقق هدف های شغلی فردی میانجی گر کامل رابطه بین عدالت توزیعی و دو خرده مقیاس اشتیاق شغلی (انرژی حرفه ای و فداکاری حرفه ای) است. اما درمورد بعد سوم اشتیاق شغلی (شیفتگی حرفه ای) نقش میانجی گری تحقق هدف های شغلی فردی معنادار نبود. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که عدالت توزیعی از طریق تحقق هدف های شغلی فردی با اشتیاق شغلی کارکنان در ارتباط است. بنابراین برخورد منصفانه سازمان با کارکنانش و برقراری عدالت توزیعی از آن جهت که با تحقق اهداف شغلی کارکنان و از این طریق با اشتیاق شغلی کارکنان در ارتباط است، اهمیت می یابد. واژه های کلیدی: تحقق هدف های شغلی فردی، عدالت توزیعی، اشتیاق شغلی، انرژی حرفه ای ، فداکاری حرفه ای، شیفتگی حرفه ای

اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سیدحبیب اله احمدی فروشانی   فریبا یزدخواستی

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. همچنین در این پژوهش، روابط بین متغیرهای نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان، در قالب یک مدل ساختاری مورد بررسی قرار گرفت.نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره، نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، میزان شادی، لذت و سلامت روان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله ی پس آزمون، افزایش معناداری داشته است. این نتایج، پس از پیگیری یک ماهه نیز تأیید شد.همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل ساختاری رابطه ی بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می گردد. براساس این مدل، نگرش مذهبی با لذت، لذت با شادی و سلامت روان، و شادی با سلامت روان، رابطه ی مستقیم دارد.براساس نتایج تحلیل میانجی، رابطه ی غیرمستقیم بین نگرش مذهبی با شادی از طریق لذت، و نگرش مذهبی با سلامت روان از طریق لذت، تأیید شد. براساس نتایج این پژوهش، در جمعیت دانشجویان دانشگاه اصفهان، بین نگرش مذهبی با شادی، لذت و سلامت روان، روابط مستقیم و غیرمستقیم معناداری وجود دارد و روان نمایشگری با محتوای معنوی می تواند به عنوان یک مداخله ی موثر در جهت ارتقاء شادی، لذت و سلامت روان در این جمعیت، مورد استفاده قرار گیرد.