نام پژوهشگر: سید حسن طباطبایی
سید علی خاتمی نژاد سید حسن طباطبایی
امروزه در اثر توسعه فعالیت های صنعتی و کشاورزی، انتقال مواد آلاینده ی تولید شده توسط آن ها شامل پسماند ها و زهاب ها به خاک، رودخانه ها و آب های زیرزمینی مشکلات عظیم زیست محیطی را فراهم نموده است. در این راستا مدلسازی حرکت آب و مواد در خاک مورد توجه زیادی قرار گرفته است. برای مدل کردن جریان آب در خاک باید خصوصیات هیدرولیکی خاک معلوم باشد. از طرف دیگر بدست آوردن خواص هیدرولیکی به طور مستقیم مشکل، وقت گیر و پرهزینه بوده و استفاده از روش های غیرمستقیم در تخمین آنها معمولا ترجیح داده می شود. نظریه فرکتال از مهمترین روش های موجود برای مدلسازی ویژگی های ساختمان و بافت خاک بوده و به طور فزآینده ا ی در مطالعات و تحقیقات فیزیک خاک از جمله در تشریح فرآیند های نگهداری و حرکت آب در خاک مورد استفاده قرار گرفته و تا کنون مدل های متعددی نیز ارائه گردیده است. مدل فرکتالی رائولز از جمله این مدل ها است که هدایت هیدرولیکی اشباع را برآورد می کند. در این تحقیق به ارزیابی عملکرد این مدل در خاک های دو ناحیه پرداخته شد. مناطق مورد مطالعه حوزه ی آبخیز مرغملک در 55 کیلومتری شهرستان شهرکرد (استان چهار محال و بختیاری) و حوزه ی آبخیز جوین در شهرستان جوین (استان خراسان رضوی) انتخاب گردید. از هر منطقه 15 نمونه خاک برداشت شد. خصوصیات خاک از قبیل چگالی ظاهری، بافت، توزیع اندازه ذرات، تخلخل کل به روش های استاندارد به دست آمدند. یکی از پارامتر های مورد استفاده ی مدل مذکور، بعد فرکتالی خاک می باشد که با استفاده از چهار روش (استفاده از خصوصیات اندازه گیری شده ی خاک ها) محاسبه گردید. این روش ها عبارتند از: 1) بعد فرکتالی تجربی(استفاده از یک معادله ی تجربی)، 2) بعد فرکتالی توزیع اندازه-ذرات (psd)، 3) بعد فرکتال منافذ-ذرات جامد (psf) و 4) بعد فرکتالی منحنی نگهداری آب در خاک (swrc). بعد فرکتالی تجربی سطحی و سایر روش ها دارای مبنای جرمی بودند که با استفاده از دو روابطه ی ds=dm-1 و ds=dm/1.1 تبدیل به بعد سطحی شدند. جهت بررسی نتایج حاصل، از شاخص های آماری خطای نسبی (re)، خطای استاندارد نسبی (rse) و خطای ریشه میانگین مجموع مربعات (rsme) و همچنین آزمون آماری دانت (dunnett) استفاده گردید. مقادیر شاخص های آماری در روش های مختلف برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع به این ترتیب حاصل گردیدند: در روش تجربی بافت سنگین، 928/0 re=، 138/1 rse= و 618/0 rmse= و بافت سبک، 955/0 re=، 277/1 rse= و 315/9 rmse=. در روش های تجربی، روش های psd و psf که نتایج یکسانی داشتند و در نهایت با استفاده از آزمون دانت مدل، هدایت هیدرولیکی اشباع خاک را فقط در خاک های سبک بافت با استفاده از بعد فرکتالی با مبنای جرمی و استفاده از تبدیل ds=dm-1 به طور قابل قبولی برآورد نمود و سایر روش های تعیین بعد نتیجه ی درستی در پی نداشتند.
محمد نامداری سید حسن طباطبایی
فرشتگان و ملائکه ی مقرّب، جزو مسائل و باورهایی است که در ادیان مختلف به آن ها پرداخته شده است. اعتقاد به وجود این موجودات مانند بسیاری از مسائل اسرائیلی دیگر که از گذرگاه های مختلف وارد دین اسلام شده اند، در این دین آسمانی نفوذ پیدا کرده و به تبع آن وارد متون عرفانی و ادبی زبان فارسی شده است. و سالیان درازی است که دست مایه ی مضمون آفرینی برای شاعران فارسی زبان قرار گرفته و از آن ها مضامین بکر و بدیعی خلق کرده اند. باید یادآور شویم که طرز تلقّی شعرای مورد بحث از فرشتگان و ملائکه ی مقرّب تفاوت چندانی با شعرای سلف نمی کند، یعنی همان مضامینی که شعرای گذشته از فرشتگان داشته اند، در شعر شعرای معاصر هم به چشم می خورد. از میان این شعرا، بهار و شهریار به نسبت دو شاعر دیگر تصاویر هنری تری از این ملائکه در شعر خود به نمایش گذاشته اند. بسامد کاربرد این ملائکه در اشعار شعرای مورد بحث متفاوت است. جبرئیل بیشترین کاربرد و تصویر را از آن خود کرده است و بعد از آن اسرافیل قرار دارد. میکائیل و عزرائیل بعد از این دو به یک نسبت مورد توجه بوده اند. البته باید متذکر شد که شاهد مثال ها در این رابطه در اشعار این شعرا چندان زیاد نیست .در ضمن به بررسی جنبه های گوناگون این ملائکه در متون مقدّس (عهدین، قرآن) پرداخته ایم و تفاوت ها و مشابهت های احتمالی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده ایم.
هادی علی نژادجهرمی عبدالرحمان محمد خانی
امروزه به دلیل خشکسالی و کمبود آب، استفاده از آب های با کیفیت پایین به ویژه فاضلاب شهری که زمانی یک منبع آلودگی تلقی می گردید به عنوان منبعی سرشار از عناصر غذایی جهت آبیاری گیاهان مورد توجه قرار گرفته است. از جمله مشکلات مصرف مداوم پساب، تجمع عناصر سنگین و سمی در خاک و گیاه است. پژوهش حاضر جهت ارزیابی تاثیر پساب شهری شهرکرد بر رشد، عملکرد و تجمع عناصر سنگین (سرب و کادمیوم) در دو گیاه دارویی بادرنجبویه و آویشن باغی با 5 تیمار (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد پساب) و 3 تکرار به صورت گلدانی در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی به اجرا در آمد. اثر نسبت های مختلف پساب روی ارتفاع ساقه، تعداد ساقه، قطر ساقه، وزن تر و خشک و درصد اسانس در هر دو گونه معنی دار شد. بیشترین نسبت وزن خشک هوایی به ریشه که یکی از معیارهای فتوسنتز می باشد در تیمارهایی به دست آمد که درصد پساب بیشتری داشتند. همچنین اثر پساب در تعداد برگ و پنجه در گیاه بادرنجبویه معنی دار شد. نتایج نشان داد که افزایش نسبت پساب در آب آبیاری باعث افزایش شاخص های عملکرد در هر دو گیاه در سطح 1 درصد آماری می شود. نتایج تجزیه عناصر سنگین سرب و کادمیوم در پساب نشان داد که میزان کادمیوم در پساب ناچیز و میزان سرب جهت آبیاری کمتر از حد مجاز می باشد. میزان جذب کادمیوم در تمامی تیمارها و تکرارها غیر قابل تشخیص بود. نتایج تجزیه واریانس میزان تجمع در ریشه و قسمت های هوایی و فاکتور انتقال سرب در گیاه بادرنجبویه دارای اختلاف معنی دار نبود. با این وجود بیشترین غلظت سرب در ریشه، مربوط به تیمار 100 درصد پساب و کمترین آن مربوط به تیمار صفر درصد پساب بود. بیشترین و کمترین غلظت سرب در بخش هوایی نیز به ترتیب در تیمار100 و صفر درصد پساب مشاهده شد. بیشترین و کمترین مقدار فاکتور انتقال به ترتیب به تیمار 100 و 50 درصد پساب اختصاص یافت. میزان تجمع سرب در قسمت های هوایی آویشن باغی در تمامی تیمارها و تکرارها غیر قابل تشخیص بود و در این گیاه فاکتور انتقال وجود نداشت. تجمع سرب در ریشه آویشن باغی تحت آبیاری با نسبت های مختلف پساب در سطح 5 درصد معنی دار شد. بطوری که با افزایش درصد پساب تجمع سرب فزونی یافت. در مقایسه میزان جذب سرب دو گیاه در نسبت های مختلف پساب، تجزیه واریانسی در قالب فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با دو عامل نسبت های پساب و گیاه در سه تکرار انجام گرفت و نتایج نشان داد که بین دو گیاه در سطح 1 درصد تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان جذب و تجمع سرب در گیاه بادرنجبویه بیشتر از گیاه آویشن باغی می باشد. این پژوهش نشان داد که پساب شهری شهرکرد علاوه بر تأمین آب جهت رشد, باعث افزایش عملکرد گیاهان می شود و غلظت سرب و کادمیوم در هر دو گیاه کمتر از حد مجاز می باشد. همچنین مشخص شد که گیاه بادرنجبویه توانایی بیشتری در جذب و انتقال عنصرسنگین سرب نسبت به گیاه آویشن باغی دارد.
حامد ریاحی فارسانی روح اله فتاحی نافچی
در مناطق خشک و نیمه خشک تأمین آب برای مصارف کشاورزی مستلزم سرمایهگزاری سنگین است. کاهش تلفات و افزایش راندمان آبیاری یکی از گامهای اساسی در توسعه کشاورزی و افزایش بهرهوری از منابع آب و خاک بهحساب میآید. با توجه به کاربرد روش آبیاری جویچهای در استان چهارمحال وبختیاری، تحقیق حاضر درسال زراعی1389در سه دشت مهم بروجن، خانمیرزا و شهرکرد با هدف ارزیابی این سیستمها انجام گرفته است. گیاه سیبزمینی در دشت بروجن و ذرت در دشتهای خانمیرزا و شهرکرد برای ارزیابی انتخاب گردید. برای هر کدام از مزارع سه آزمایش در اوایل، وسط و انتهای دوره رشد گیاه ارزیابی انجام گرفت. در عملیات ارزیابی پارامترهای مربوط به خاک، هندسه جویچه، هیدرولیک جریان و پارامترهای گیاهی برای هر یک از مزارع اندازهگیری گردید. مقادیر متوسط راندمانهای کاربرد، انتقال، کفایت و راندمان کل آبیاری در دشتبروجن بهترتیب، 27/49، 65/83، 22/98 و53/41 درصد، در دشت خانمیرزا، 41/55، 11/77، 2/60 و 58/41 درصد و در دشت شهرکرد، 41/61، 43/88، 24/84 و 67/54 درصد بهدست آمد. نتایج حاصل از این تحقیق نشانمیدهند که راندمانهای کاربرد و کفایت در استان چهارمحال و بختیاری نسبت به دشتهای دیگر در کشور بهتر میباشد. همچنین پایین بودن راندمان انتقال باعث کاهش راندمان کل آبیاری شدهاست، بنابراین قبل از هر چیز اقدام لازم برای بهبود راندمان انتقال برای این مزارع توصیه میگردد. استفاده از کانالهای پوششدار و ابنیهاستاندارد برای مدیریت انتقال بهتر، و کاربرد لولههای دریچهدار برای بهبود وضعیت توزیع جریان در سطح مزرعه میتواند مفید باشد.
اعظم محبی ناصر رحیمی
پژوهش حاضر، در نظر دارد جنبه های مختلف « حسد» و تا حدی مفاهیم وابسته به آن را به عنوان یک رذیلت اخلاقی در آثار نظم و نثر مولوی بکاود. از آنجا که علما و عارفان قبل از او این رذیلت اخلاقی را نکوهش کرده و در رساله های خود مطرح کرده اند، تا حد امکان سعی شده به این آثار نیز توجه شود. در میان آنها تأکید ما بیشتر برروی آثار امام محمد غزالی است. حسد، مقوله ای است که در دو حوزه ی اخلاق و روانشناسی قابل بررسی است، بنابراین در قسمت مبانی نظری تحقیق سعی شده به مواضع حسد از این دو دیدگاه توجه شود. حسد و انگیزه های آن، مضرات و نکوهش حسد، درمان حسد و مباحثی از این دست در قسمت مبانی نظری تحقیق مطرح شده و سپس این موارد در آثار مولانا مورد بررسی قرار می گیرد. مولانا شاعری است که به اخلاقیات توجه ویژه دارد و به طرق گوناگون سعی در نکوهش رذائل اخلاقی و به خصوص حسد دارد. او در سطح وسیعی بدان توجه کرده و همین امر نشان دهنده ی نگرش خاص مولانا به این مقوله است.
محبوبه قاسمی زانیانی حسین افضلی مهر
چکیده به لحاظ اهمیتی که رودخانهها در برآورد نیازهای بشری از دیرباز تاکنون داشتهاند و روند رو به رشد آلودگی آبهای سطحی، مطالعه در زمینه فرآیندهای اختلاط جهت استفاده مجدد از آبهای آلوده برای مدیریت این منابع طبیعی حائز اهمیت میباشد. نظر به اهمیت شکلهای بستر نظیر تلماسهها در کنترل میزان انتقال رسوب، تولید توربولانس و مقاومت جریان و همچنین نقش پوشش گیاهی در انتقال جریان و جرم در رودخانهها، کانالها و تالابها، ضرورت مطالعه ضریب اختلاط آلاینده روی تلماسهها و بررسی آن در اثر برهم کنش پوشش گیاهی و شکلهای بستر بیش از پیش مطرح میگردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ضریب اختلاط عرضی و همچنین بررسی ساختار جریان روی تلماسهها در حضور پوشش گیاهی بر دیوارهها میباشد. به منظور بررسی ضریب اختلاط عرضی، اندازهگیریهای آزمایشگاهی روی تلماسه پنجم تا نهم در یک سری ده تایی از تلماسههای شنی دوبعدی مصنوعی در دو حالت با و بدون پوشش گیاهی انجام گردید. این تلماسهها دارای طول موج یک متر، دو ارتفاع تاج04/0 و 08/0 متر، شیب وجه پایین دست 28 درجه و عرضی برابر عرض کانال بودند. شن مورد استفاده برای ساخت تلماسهها دارای قطر متوسط 14 میلیمتر بود. برای شبیهسازی پوشش گیاهی کناری رودخانهها از ساقه برنج استفاده گردید. به منظور بررسی تأثیر نسبت ظرافت بر ضریب اختلاط عرضی روی تلماسه در دو حالت با و بدون پوشش گیاهی در کنارههای کانال از پنج عمق مختلف استفاده شد. دادههای غلظت توسط ec متر در پنج مقطع از فلوم در پایین دست محل تزریق برداشت شدند. در هر مقطع دادهبرداری 27 نمونه غلظت برداشت گردید. برای بررسی ساختار جریان در اثر تغییر ارتفاع تلماسه از تاج تلماسه به تاج تلماسه بعدی داده های سرعت در 14 مقطع برداشت شدند. نتایج نشان میدهد تلماسهها در افزایش ضریب اختلاط عرضی نقش بسزایی دارند به گونهای که این ضریب در حضور تلماسهها 36/2 برابر و با افزایش ارتفاع تاج تلماسه 19/3 برابر در مقایسه با بستر صاف افزایش یافته است. با وجود افزایش ضریب اختلاط عرضی در اثر برهمکنش پوشش گیاهی و تلماسه در مقایسه با تلماسه بدون پوشش گیاهی، اثر پوشش گیاهی در افزایش این ضریب کمتر از اثر تلماسه میباشد. با توجه به ثابت بودن عرض کانال، در هر دو حالت بدون پوشش گیاهی و در حضور آن، با افزایش نسبت عرض به عمق طول ناحیهای که جریان ثانویه رخ میدهد کاهش یافته و بنابراین ضریب اختلاط عرضی کاهش یافته است. در بررسی ساختار جریان، افزایش ارتفاع تاج تلماسه، ناحیه جدایی جریان را از نزدیکی تاج تلماسه با ارتفاع 4 سانتیمتر به نزدیکی بخش فرورفته انتقال میدهد. مقدار ماکزیمم تنش با افزایش ارتفاع تاج تلماسه در فاصله دورتری از بستر اتفاق میافتد. ماکزیمم شدت آشفتگی در راستای جریان روی تلماسه با ارتفاع 8 سانتیمتر برابر 1/0 متربرثانیه بالای ناحیه جدایی جریان در ناحیه برخاستگی اتفاق افتاده است. با کاهش ارتفاع تاج تلماسه ماکزیمم نوسانات سرعت کاهش یافته و برابر 0898/0 متربرثانیه روی وجه بالادست میباشد.
فاطمه قانی محمد شایان نژاد
اندازه گیری ویژگی های مرتبط با جریان آب در خاک در مقیاس مزرعه، زمان بر، پرهزینه و دشوار است، لذا پژوهشگران برای یافتن پاسخ های سریع و اقتصادی به بسیاری از سوالات، مطالعات را در مقیاسی کوچکتر از مقیاس مزرعه و در آزمایشگاه انجام می دهند. از سوی دیگر، در بسیاری از مطالعات آزمایشگاهی مرتبط با مباحث آب و خاک، پژوهشگران از ستون های خاک با طول ها و قطرهای مختلف استفاده می کنند، بنابراین انتخاب اندازه مناسب نمونه آزمایشگاهی برای انطباق و تعمیم مطالعات آزمایشگاهی به مزرعه، اهمیت فراوانی دارد. در این پژوهش قطر مناسب ستون خاک در بررسی حرکت آب در خاک، با سنجش برخی خصوصیات هیدرولیکی خاک از جمله سرعت نفوذ پایه (f0)، نفوذ تجمعی در مدت زمان 120 دقیقه (d120) و هدایت هیدرولیکی اشباع (ks) انتخاب شد. بر این اساس در مزرعه مطالعاتی به عنوان شاهد، آزمایشاتی با چهار روش صحرایی شامل روش های استوانه های مضاعف (dr)، استوانه منفرد (sr)، پرمامتر گلف (gp) و نفوذسنج مکشی (ti) در سه تکرار انجام شد. در آزمایشگاه نیز، آزمایشات با دو روش نمونه برداری شامل 1- خاک عبوری از الک شماره 10 و 2- خاک الک نشده، در 21 ستون از جنس پی وی سی انجام گرفت. تیمارها مشتمل بر 7 قطر خارجی ستون (40، 63، 90، 110، 160، 200 و 250 و ارتفاع خاک ثابت300 میلی متر) و 3 تکرار، بود. میانگین f0 اندازه گیری شده با روش های dr و sr به ترتیب برابر با 308/0 و 471/0 سانتی متر بر دقیقه و میانگین d120 اندازه گیری شده با روش dr برابر با 16/41 سانتی متر بود. تحلیل آماری نتایج نشان داد که بین دو روش مذکور در سطح احتمال 1 درصد در بررسی مقادیر f0 اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین میانگین ks با روش های dr، sr، gp و ti به ترتیب برابر با 300/0، 246/0، 011/0 و 295/0 سانتی متر بر دقیقه بود. تحلیل آماری نتایج در سطح احتمال 1 درصد در بررسی مقادیر ks نشان داد که به جز روش gp بین سه روش دیگر در سطح احتمال 1 درصد در بررسی مقادیر ks اختلاف معنی داری وجود نداشت. تحلیل آماری نتایج ستونی نیز نشان داد که در بررسی f0 و ks بین ستون های پرشده از خاک الک شده و الک نشده در آزمایشگاه با قطرهای مختلف و روش های صحرایی اختلاف معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. در بین تیمارها، ستون با قطر 110 میلی متر با مقادیر f0 برابر با 29/0 و 32/0 سانتی متر بر دقیقه به ترتیب برای خاک الک شده و الک نشده کمترین درصد خطا را در مقایسه با مقادیر مزرعه ای روش های dr و sr و ستون با قطر 110 میلی متر با مقادیر d120 برابر با 33/43 و 51/44 سانتی متر به ترتیب برای خاک الک شده و الک نشده کمترین درصد خطا را در مقایسه با مقادیر مزرعه ای روش dr داشت. همچنین ستون با قطر 110 میلی متر با ks برابر با 28/0 و 31/0 سانتی متر بر دقیقه به ترتیب برای خاک الک شده و الک نشده کمترین درصد خطا را در مقایسه با مقادیر مزرعه ای روش های dr و ti داشت. از لحاظ آماری در سطح احتمال 1 درصد در بررسی مقادیر ks، اختلاف بین دو تیمار روش dr و ستون خاک الک شده با قطر 110 میلی متر معنی دار نبود و اختلاف بین دو تیمار روش dr و ستون خاک الک نشده با قطر 110 میلی متر معنی دار بود اما اختلاف بین دو تیمار روش ti و ستون خاک (خاک الک شده و خاک الک نشده) با قطر 110 میلی متر معنی دار نبود. در مقایسه ks بین ستون ها و روش sr، ستون خاک الک شده با قطر 90 میلی متر و ستون خاک الک نشده با قطر 160 میلی متر با ks برابر با 23/0 سانتی متر بر دقیقه کمترین اختلاف را با مقادیر مزرعه ای داشتند اما از لحاظ آماری در سطح احتمال 1 درصد در بررسی مقادیر ks اختلاف بین هر کدام از ستون های مذکور با روش sr معنی دار بود. بر مبنای نتایج این پژوهش در مزرعه روش dr توصیه می گردد و ستون خاک با قطر 110 میلی متر به عنوان نماینده مقادیر مزرعه ای ks برای برای خاک الک شده و خاک الک نشده پیشنهاد می شود.
هاجر طاهری سودجانی مهدی قبادی نیا
کمبود آب سبب شده تا استفاده از پساب ها به عنوان یک ابزار مهم در برنامه ریزی منابع آب در نظر گرفته شود. پساب ها حاوی مواد غذایی هستند که اگر به درستی مدیریت شوند باعث افزایش مواد غذایی خاک ها خواهند شد. با افزایش جمعیت جهان امنیت غذایی جهان به دلیل کاهش کیفیت و مقدار منابع پایه خاک رو به کاهش است. بنابراین استفاده از مواد اصلاحی مانند زئولیت در خاک اهمیت پیدا می کند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییرات برخی پارامتر های شیمیایی پساب شهرکرد با استفاده از ترکیب خاک و میکرو زئولیت و همچنین بررسی تغییر برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در اثر آبیاری با پساب انجام شد. آزمایش ها روی دو روش کاربرد (مخلوط و لایه ای)، دو نوع اندازه ذره (بین 125 و 63 میکرون و کوچکتر از 63 میکرون) و دو مقدار مختلف (2 و 4 درصد) در داخل 27 ستون پی وی سی با قطر داخلی 5/10 سانتی متر و ارتفاع 60 سانتی متر انجام شد. تزریق پساب به داخل خاک 13 مرتبه با تناوب هفتگی تکرار شد. در تمام رویدادهای آبیاری، مقدار هدایت الکتریکی، ph، کل جامدات معلق و در دور آبیاری یک، چهار، نه و سیزدهم مقادیر سدیم، مجموع کلسیم و منیزیم، bod5 و نیترات پساب ورودی و زه آب خروجی از هر ستون تعیین شد. همچنین در انتهای آزمایش ها ستون ها برش داده شد و از دو عمق صفر تا 20 و 20 تا 40 سانتی متر از خاک نمونه گیری شد و میزان ph، هدایت الکتریکی، سدیم و نیتروژن تعیین شد. نتایج نشان داد که افزودن زئولیت به خاک باعث افزایش ph، هدایت الکتریکی و سدیم، کل جامدات معلق و کاهش مجموع کلسیم و منیزیم، نیترات و bod5 زه آب خروجی از ستون ها شد. درصد تغییرات bod5 نشان داد در تیمار های مخلوط و لایه ای میزان bod5 زه آب خروجی به ترتیب 1/43 و 87 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. میزان آبشویی نیترات پساب در تیمار های مخلوط و لایه ای به ترتیب نسبت به تیمار شاهد 4/164 و 9/350 درصد کاهش یافت. نتایج آنالیز خاک نشان داد که ph خاک بعد از 13 دور آبیاری با پساب به طور میانگین به میزان 18/2 درصد کاهش و میزان هدایت الکتریکی، سدیم، نیتروژن خاک نسبت به ابتدای دوره افزایش نشان داد. میانگین راندمان جذب نیتروژن توسط خاک در تیمار های مخلوط و لایه ای به ترتیب نسبت به تیمار شاهد 661 و 1647 درصد افزایش یافت.
مژده ابراهیمی حسین علی حسنی ها
یکی از مشکلات عمده کاربرد آبیاری قطره ای زیرسطحی گرفتگی قطره چکان هاست که در نتیجه مکش منفی ایجاد شده بدلیل خاموش بودن سیستم و سپس برگشت آب و ذرات خاک به داخل قطره-چکان می باشد. استفاده از پوشش به دور قطره چکان ها می تواند باعث کاهش مشکل فوق گردد. این تحقیق در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با دو فاکتور و سه تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل سه عمق کار گذاری قطره چکان (صفر،20،40 سانتی متری از سطح خاک) و فاکتور دوم 9 نوع پوشش (شامل دو نوع ژئوتکستایل بافته، سه نوع پوشش plm، چهار نوع ژئوتکستایل نبافته و بدون پوشش به عنوان شاهد) بود. نتایج نشان می دهد که روند توزیع الگوی پیاز رطوبتی با کاربرد پوشش به دور قطره چکان وابسته به خصوصیات ژئوتکستایل (اندازه و میزان منافذ، آبگذری، جنس، ترکیبات، فرآیند تولید، چگالی، جرم واحد سطح و ضخامت)، خصوصیات فیزیکی خاک (هدایت هیدرولیکی و بافت خاک) می باشد. استفاده از پوشش در آبیاری قطره ای سطحی باعث کاهش مساحت و حداکثر عرض خیس شده گردید. عمق کارگذاری قطره چکان بر صفت های حداکثر صعود موئینگی، مساحت و حداکثر عرض خیس شده تأثیر گذار بود، به طوری که باعث کاهش صعود موئینگی و مساحت خیس شده و افزایش حداکثر عرض خیس شده گشت و استفاده از پوشش به دور قطره چکان نیز تا حدی از صعود موئینگی جلوگیری کرد. با افزایش عمق نصب قطره-چکان، تلفات نفوذ عمقی افزایش یافت. اثر نوع پوشش و عمق نصب قطره چکان و همچنین اثر متقابل آن ها بر صفت های مساحت، حداکثر عرض خیس شده و حداکثر صعود موئینگی پس از گذشت زمان های صفر، 30، 60، 90، 120 و 150 دقیقه در سطح یک درصد معنی دار شد. پس از گذشت مدت زمان 150 دقیقه تیمار pp(a) دارای بیشترین مقدار مساحت و حداکثر عرض خیس شده (به ترتیب (cm2) 3/3203 و cm)) 33/72) و بیشترین مقدار حداکثر صعود موئینگی مربوط به تیمار بدون پوشش و پس از آن تیمار nw(d) (به ترتیب (cm) 69/11 و (cm) 65/11 در سطح a) بود. عمق صفر سانتیمتر (در سطح a) دارای بیشترین مساحت و حداکثر عرض خیس شده (به ترتیب ((cm2 70/3510 و cm)) 11/69) و پس از گذشت مدت زمان 150 دقیقه مقدار حداکثر صعود موئینگی (در سطح b) مربوط به عمق های 20 و 40 سانتی متر از سطح زمین به ترتیب cm)) 15/16 و cm)) 55/16 شد ، ولی در مدت زمان 120 دقیقه میزان صعود موئینگی در عمق 20 سانتی متر بیشتر از عمق 40 سانتی متر بود. به طور کلی الیاف plm (نوع a) به دلیل چگالی کم، تخلخل و ضریب آبگذری بیشتر نسبت به سایر ژئوتکستایل ها مناسب ترین گزینه برای کاربرد به عنوان پوشش بود.
مهدیه آزادمرزابادی سید حسن طباطبایی
پژوهش حاضر در نظر دارد پدیده رد و انکار و مفاهیم وابسته به آن را در حکایات منثور تصوف بررسی کند. رد و انکار یکی از مقولاتی است که صوفیان از همان ابتدای شکلگیری تصوف و نهضت زهد با آن مواجه بودهاند. این مقوله در مراحل پیشرفت تصوف شکل جدیتری به خود میگیرد و صوفیان هریک متناسب با شخصیت خود، شیوهای خاصی در برخورد با منکران در پیش میگیرند. منکران که از هم? گروهها و اقشار جامعه بودهاند، متناسب با دلایل و انگیزههای خود در رد و انکار روشهای متفاوتی در برخورد با صوفیان در پیش میگیرند. پایان حکایتهای انکارآمیز و نتیجهای که از گفتمان رد و انکار بین منکران و صوفیان حاصل میشود نیز متفاوت است و به مقولاتی از جمله شخصیت منکران و انکارشوندگان و نیز سطح آگاهی این دو گروه بستگی دارد. موضوعاتی که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته به اجمال عبارت است از: منکران و مخالفان، شیوههای برخورد صوفیان با منکرانشان، شیوههای برخورد منکران با صوفیان، صوفیان در جایگاه منکر، دلایل و انگیزههای انکار منکران و پایان و نتیج? حکایت.
علی مرشدی سید حسن طباطبایی
تبخیر و تعرق یکی از مولفه های مهم در چرخه هیدرولوژی و از عوامل تعیین کننده معادلات انرژی در سطح زمین و توازن آب می باشد و برآورد آن در زمینه های مختلف علوم مانند هیدرولوژی، کشاورزی، جنگل و مرتع و مدیریت منابع آب مورد نیاز است. روش های متداول بر آورد تبخیر و تعرق از اندازه گیری های نقطه ای استفاده کرده و لذا فقط برای مناطق و محدوده های محلی مناسب بوده و به مناطق بزرگ تر و حوضه های آبخیز قابل تعمیم نمی باشند. تکنیک سنجش از دور این قابلیت را دارد تا با استفاده از مولفه هائی مانند دمای سطح و ضریب آلبیدوی سطح و شاخص های گیاهی مقدار تبخیر و تعرق را محاسبه و برآورد نماید. مدل های الگوریتم توازن انرژی برای سطح (sebal) و پهنه بندی تبخیر و تعرق با دقت زیاد بوسیله واسنجی داخلی (metric) مقدار شار تبخیر و تعرق لحظه ای را در زمان گذر ماهواره به عنوان باقیمانده معادله توازن انرژی برای هر پیکسل محاسبه می نماید. بدین منظور رساله حاضر به منظور اندازه گیری تبخیر و تعرق با استفاده از لایسیمتر، بر آورد تبخیر و تعرق با استفاده از داده های هواشناسی، بر آورد تبخیر و تعرق با استفاده از مدل sebal، بر آورد تبخیر و تعرق با استفاده از مدل metric استاندارد، بر آورد تبخیر و تعرق با استفاده از مدل metric اصلاح شده به کمک مدل هارگریوز-سامانی یا hs-metric بر اساس داده های سنجنده etm+ از ماهواره landsat 7 در هفت تاریخ گذر مربوط به ردیف 164 و مسیر 38 در سیستم مرجع جهانی در محدوده دشت شهرکرد واقع در حوزه آبخیز کارون به ارتفاع متوسط 2012 متر از سطح دریا و به وسعت 1262کیلومتر مربع انجام شد. تاریخ شروع آماربرداری اول اردیبهشت 1390 و پایان آن در سی ام مهر1390 بود. در مطالعه اول از داده های یک لایسیمتر زهکش دار کشت شده با یونجه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی چهارتخته (شهرکرد) برای اندازه گیری و تعیین تبخیر و تعرق مرجع یونجه استفاده شد. داده های هواشناسی مورد نیاز در یک دوره 185 روزه (منطبق با داده های لایسیمتر) شامل رطوبت نسبی حداقل و حداکثر(rhmax و rhmin)، دمای حداکثر و حداقل هوا (tmax و tmin)، سرعت باد (u2)، مقدار بارش، مقدار تبخیر، ساعات آفتابی، فشار هوا و نقطه شبنم از یک ایستگاه هواشناسی کشاورزی مجاور لایسیمتر تهیه شد. به منظور ارزیابی و بررسی روشهای مورد استفاده در برآورد etr، از معیارهای متداول آماری شامل ضریب تعیین (r2)، خطای مطلق میانگین (mae)، خطای اریب میانگین (mbe) و جذر میانگین مربعات خطای نرمال شده (nrmse) و شاخص توافق (d) استفاده شد. نتایج داده های لایسیمتر در طول دوره رشد یونجه نشان داد که در بازه زمانی روزانه مقادیر حداقل و حداکثر etr به ترتیب برابر با 93/0 و 12/9 میلی متر بر روز به ترتیب در مهر ماه و خرداد ماه بوده است. در بازه زمانی ماهانه حداقل، میانگین و حداکثر etr به ترتیب برابر با 99/1، 23/6 و 31/8 میلی متر بر روز بدست آمده است. مقادیر تبخیر و تعرق اندازه گیری شده برای ماه های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر به ترتیب برابر با 46/162، 91/237، 64/239، 96/217، 07/189 و 58/110 میلی متر در ماه بدست آمده است. متوسط نسبت تبخیر و تعرق یونجه به چمن در طول فصل رشد برابر با 14/1 بدست آمد. مدل هارگریوز-سامانی (hs) بیشترین همبستگی را در بازه روزانه و ماهانه نسبت به مقادیر اندازه گیری شده etr از لایسیمتر نشان می دهد. مدل پنمن- مانتیث (asce-pm) از نظر برآورد مقدارکل etr نزدیک ترین مقدار نسبت به لایسیمتر را داشته و در رتبه های بعدی مدل های hs، پنمن-مانتیث (f56pm) و جنسن-هیز اصلاح شده (jh) قرار گرفته اند. نتایج برآوردهای تبخیر و تعرق در بازه های زمانی روزانه، ده روزه و ماهانه از مدل های سه گانه (sebal، metric و hs-metric) گواه بر کارآئی مدل sebal تحت شرایط موجود در دشت شهرکرد بوده است. به طور مثال مقدار nrmse در بازه زمانی روزانه 317/0، 420/0 و 595/0 و در بازه زمانی ماهانه 727/0، 954/0 و 833/0 به ترتیب برای مدل های sebal، metric و hs-metric نسبت به داده های لایسیمتری بدست آمده است. به هر حال مدل sebal دارای کمترین (بهترین) مقادیر برای شاخص های mae و mbe و بیشترین (بهترین) مقادیر برای شاخص d نسبت به دو مدل دیگر بوده است. به طور کلی در صورت فقدان آمار کامل هواشناسی از مدل sebal برای برآورد تبخیر و تعرق روزانه استفاده شود و به کمک مدل هارگریوز-سامانی برون یابی تبخیر و تعرق دراز مدت (ده روزه و یا ماهانه) بدست آید که برای مناطق و شرایط مشابه قابل توصیه می باشد.
یوسف رحیم خانی سید حسن طباطبایی
منحنی رطوبتی و هدایت هیدرولیکی غیراشباع خاک از جمله مهم ترین ویژگی های هیدرولیکی خاک بوده که آگاهی از آنها در مدیریت آب و خاک نقش بسزایی دارد. از دیگر سو، این ویژگی ها به شدت تحت تاًثیر رفتار متقابل آب و خاک از جمله آب دوست یا آب گریز بودن خاک قرار دارند. اهداف این پژوهش شامل بررسـی جریـان یک بعدی آب درخاک آب گریـز و مطالعه کارآیی داده های اندازه گیری شده ی منحنی رطوبتی خاک با استفاده از دستگاه صفحات فشـاری در شبیه سازی حرکت آب در خاک آب گریـز بود. بنابراین، با استفاده از لجـن فاضـلاب شهری خاک های با درجـات مختلف آب گریـزی شامل آب گریزی صفر، کم و قوی تهیه شد. سپس، منحنی رطوبتی خاک ها با استفاده از دستگاه صفحات فشاری و دستگاه جعبه شنی اندازه گیری و به کمک آن پارامترهای مدل ون گنوختن-معلم به روش حداقل سازی مجموع مربعات خطا تعیین گردید. حرکت آب در خاک های با سطـوح مختلف آب گریـزی تحت سیستم تک بعدی، در جعبه شیشـه ای شبیه سازی گردید. همچنین، شبیه سازی جریان یک بعدی آب در خاک با استفاده از معادله ریچاردز و مدل ون گنوختن-معلم به کمک برنامه hydrus-1d انجام شد. از دیگر سو، با استفاده از داده های اندازه گیـری شده ی شبیه سـازی حرکت آب در ستون خاک و داده های کمـکی منحنی رطوبتـی، پارامتـرهای مدل ون گنوختن- معلم به روش معکوس تعیین شد. به منظور ارزیابی روش های ذکر شده در پیش بینی جریان یک بعدی آب در خاک از آماره های میانگین خطا، مجموع مربعات خطا و ریشه میانگین مربـعات خطا استفاده گردید. نتایج نشان داد که داده های اندازه گیـری شده ی منحنی رطوبتی با دستگاه صفحـات فشـاری در شبیه سازی حرکت آب در خاک آب گریز کارآیی نداشت، زیرا آب گریزی خاک با تأثیر بر زاویه تماس آب-خاک (نقطه ورود هوا) در طول تر و خشک شدن خاک منجر به تغییرات زمانی و مکانی جبهه رطوبتی و دو یا چند نمایی شدن منحنی رطوبتی این خاک ها گردید. بر اساس نتایج به دست آمده روش معکوس در صـورت وجود داده کافی (داده های نفوذ حاصل از ستون خاک) می تواند روش مناسبی برای برآورد ویژگی های هیدرولیکی و تغییرات زمانی آنها باشد. میانگین شاخص-های آماری نشان داد که کمترین خطا در خاک های آب دوست و آب گریزی کم (با rmse به ترتیـب برابر 0006/0 و 0044/0cm3cm-3) مربوط به داده های نفـوذ، داده های اندازه گیری شده منحنی رطوبتی در حالت خشک شدن به روش جعبه شنـی و رطوبـت تعادلی و در خاک با آب گریزی قوی مربوط به داده های نفوذ و رطوبت تعادلی با rmse برابر 005/0 cm3cm-3 بود. همبستگی بین درصد لجن فاضلاب با هدایت الکتریکی (99/0r =) و درصد ماده ی آلی خاک مثبت و با ph و جرم ویژه ظاهری خاک منفی و در سطح یک درصد معنی دار بود (01/0p<). از دیگر سو، همبستگی بین آب گریزی و شدت نفوذ (91/0r =) منفی و در سطح یک درصد معنی دار شد (01/0p<). خاصیت دفع آب خاک با تغییر در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، پیشروی جبهه رطوبتی و زمان نفوذ آب به خاک را تحت تأثیر قرار داد.
مهدیه آزادمرزابادی سید حسن طباطبایی
پژوهش حاضر در نظر دارد پدید? رد و انکار و مفاهیم وابسته به آن را در حکایات منثور تصوف بررسی کند. رد و انکار یکی از مقولاتی است که صوفیان از همان ابتدای شکل گیری تصوف و نهضت زهد با آن مواجه بوده اند. این مقوله در مراحل پیشرفت تصوف شکل جدی تری به خود می گیرد و صوفیان هریک متناسب با شخصیت خود، شیوه ای خاصی در برخورد با منکران در پیش می گیرند. منکران که از هم? گروه ها و اقشار جامعه بوده اند، متناسب با دلایل و انگیزه های خود در رد و انکار روش های متفاوتی در برخورد با صوفیان در پیش می گیرند. پایان حکایت های انکارآمیز و نتیجه ای که از گفتمان رد و انکار بین منکران و صوفیان حاصل می شود نیز متفاوت است و به مقولاتی از جمله شخصیت منکران و انکارشوندگان و نیز سطح آگاهی این دو گروه بستگی دارد. موضوعاتی که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته به اجمال عبارت است از: منکران و مخالفان، شیوه های برخورد صوفیان با منکرانشان، شیوه های برخورد منکران با صوفیان، صوفیان در جایگاه منکر، دلایل و انگیزه های انکار منکران و پایان و نتیج? حکایت.
سید محمد موسوی سید حسن طباطبایی
فضای سبز با داشتن خواص چندگانه نقشی فوق العاده در زندگی بشر دارد و توسعه شهرنشینی بدون توسعه فضای سبز مفهومی ندارد. چمن به عنوان بزرگـترین گیاه پوششی جهان از جمله مهمـترین بخش-های فضای سبز می باشد. نیاز آبی این گیاه زیاد است و با توجه به کمبود منابع آب شیرین می توان با مدیریت مناسب آب های نامتعارف به ویژه پساب فاضلاب شهری از آن در آبیاری چمن استفاده نمود. محاسن بالقوه سیستم آبیاری قطره ای زیر سطحی آن را به مناسب ترین روش بهره برداری از منابع آب با کیفیت پایین تبدیل نموده است. استفاده موفق از روش آبیاری قطره ای زبرسطحی نیازمند دانستن عمق و فاصله مناسب نصب لترال های آبیاری می باشد. اثر کیفیت آب آبیـاری، عمق و فاصـله نصب لـترال های آبیاری زیرسطحی بر شاخص های عملکرد گیاه چمن و برخی خصوصیات شیمیایی و میکروبی خاک، طی پژوهشی در سال زراعی 1391 در مرزعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد به صورت کرت های دوبار خرد شده (split split plot) در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای تحقیق شامل دو نوع کیفیت آب آبیاری: آب چاه (w) و پساب (ww)، دو فاصله نصب لوله های فرعی(45 و 60 سانتی متر) و چهار عمق کارگذاری لترال های آبیاری (15، 20، 25 و 30 سانتی متر) بودند. اثر متقابل کیفیت آب آبیاری، فاصله و عمق نصب لترال های آبیاری بر ارتفاع، وزن تر، ماده خشک، تراکم و رتبه ی کل چمن معنی دار شد. تیمارهای آبیاری شده با آب چاه یکنواختی رشد بهتری نسبت به تیمارهای آبیاری شده با پسـاب داشتـند. فاکتورهـای آزمایـش روی رنگ چمن اثر معنی داری نداشت. همچنین اثر متقابل عمق و فاصله نصب لترال های آبیاری بر تراکم چمن معنی دار شد. بر اساس نتایج این پژوهش، آبیاری با پساب در مقایسه با آب معمولی تاثیر قابل توجهی بر پارامترهای ارتفاع، وزن تر و ماده خشک چمن داشته و افزایش عمق و فاصله نصب لترال ها به طور معنی داری سبب کاهش عملکرد و کیفیت بصری چمن می شود. غلظت نیترات در عمق 30-0 و 60-30 سانتی متری خاک تحت اثر متقابل کیفیت آب آبیاری، عمق و فاصله نصب لترال های آبیاری معنی دار شد. در مقابل اثر فاکتورهای آزمایش بر ph خاک در هر دولایه بی معنی شد. اثر متقابل کیفیت آب آبیاری، فاصله و عمق نصب لترال های آبیاری بر هدایت الکتریکی خاک در عمق 30-0 سانتی متر معنی دار شد در حالی که در عمق 60-30 سانتی متری خاک اثر متقابل عمق و فاصله نصب و اثر متقابل کیفیت آب آبیاری و عمق نصب معنی دار شد. اندازه گیری میکروبی (کلی فرم مدفوعی) نشان داد با افزایش عمق نصب لترال های آبیاری به دلیل افزایش ضخامت لایه بیوفیلتری خاک از میزان حضور عوامل میکروبی در سطح خاک کاسته می شود.
نگار نورمهناد عبدالرحیم هوشمند
عموماً خاک ها به راحتی آب را جذب می کنند اما خاک های آب گریز، در برابر مرطوب شدن از خود مقاومت نشان می-دهند. با توجه به اهمیت موضوع و مطالعات کم صورت گرفته در ایران در زمینه آب گریزی خاک، هدف از پژوهش حاضر بررسی منحنی مشخصه رطوبتی، تغییرات پارامترهای معادله ون گنوختن و شبیه سازی جریان آب در یک خاک آب گریز در جریان دوبعدی بود. بدین منظور، ابتدا روش های مختلف آب گریز نمودن خاک بررسی و میزان آب گریزی به روش زمان نفوذ قطره آب (wdpt) و درصد محلول اتانول (med) اندازه گیری شد. در روش ایجاد آب گریزی با استفاده از مواد نفتی، 10، 25 و 50 درصد وزنی نفت سفید به خاک اضافه شد و در طی مدت چهار ماه آب گریزی آن ها بررسی شد. در روش ایجاد آب گریزی در اثر گرمادهی، خاک اولیه پس از ترکیب با کمپوست در دماهای 100، 200، 300، 400 و 500 درجه سانتی گراد در کوره به مدت 30 دقیقه حرارت داده شد. همچنین به منظور بررسی کاربرد پساب فاضلاب بر آب گریزی خاک، دو منطقه زینبیه اصفهان و سلطانیه فولادشهر که بیش از هشت سال از پساب فاضلاب در آن ها استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفتند. نهایتاً به منظور تهیه خاک با درجات مختلف آب گریزی از لجن فاضلاب استفاده شد. در این راستا خاک با بافت لوم رسی از منطقه ای در مجاورت تصفیه خانه فاضلاب فولادشهر برداشت شد و درجات مختلفی (25، 50،65 و 80 درصد) از لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری به آن اضافه شد و تیمارهای s0، s25%، s50%، s65% و s80% بدست آمد و حدوداً 50 روز بعد آب گریزی آن ها تعیین شد. نتایج نشان داد که در روش افزودن مواد نفتی پس از گذشت 4 ماه آب گریزی بسیار اندکی (wdpt حدود 5 ثانیه) فقط در خاک با50% ماده نفتی مشاهده شد. در روش حرارت دادن خاک، تیمار شاهد (خاک اولیه- حرارت ندیده) و خاک حرارت دیده در دمای 300 درجه به ترتیب دارای wdpt و med برابر با 45 ثانیه و 17%، 80 ثانیه و 23% بودند. به این ترتیب خاک مورد نظر در ابتدا دارای آب گریزی اندک بود و سپس با گرمادهی در 300 درجه آب گریزی قوی در آن ایجاد شد و با بالاتر رفتن دما تا 400 درجه، ناگهان آب گریزی از بین رفت. در روش کاربرد لجن فاضلاب افزودن مقادیر فوق از لجن فاضلاب درجات آب گریزی اندک تا شدید در خاک ایجاد کرد. به گونه ای که مقدار wdpt و med در تیمار با کمترین مقدار لجن، 11 ثانیه و 4 درصد بود و در تیمار آب گریز شدید با 80 درصد لجن فاضلاب 76 ثانیه و 22 درصد بود به این ترتیب افزایش لجن فاضلاب در خاک سبب افزایش درجه آب گریزی گردید. کمترین مقدار ماده آلی در خاک بدون لجن فاضلاب، 65/1 درصد و بالاترین مقدار آن در تیمار با آب گریزی شدید، 65/6 درصد بود. نتایج نشان داد که بین زمان نفوذ آب در خاک در مقیاس لگاریتم و مقدار ماده آلی همبستگی مثبت و خطی بدست آمد. منحنی مشخصه رطوبتی تیمارها توسط دستگاه غشاء نایلونی فشار و دستگاه جعبه ماسه ای تعیین شد. پارامترهای معادله ون گنوختن به روش حداقل سازی مجموع مربعات و با استفاده از برنامه retc تعیین گردید. سپس با استفاده از نرم افزار sas8 و آزمون فیشر اثر لجن فاضلاب بر پارامترهای این معادله مشخص شد. نتایج نشان داد افزودن این مواد به خاک موجب آب گریزی آن شد و با افزایش درصد آن، درجه آب گریزی نیز افزایش یافت. بیشترین میزان پارامتر رطوبت اشباع ?s در تیمار آب گریز با 80 درصد لجن فاضلاب و کمترین میزان ?s در خاک آبدوست مشاهده شد. علت این موضوع احتمالاً بافت لوم رسی و مواد آلی کم تر درخاک آبدوست و مواد آلی بالاتر در خاک آب گریز s80% است. میزان رطوبت باقیمانده ?r در تیمار آب گریز s80% نسبت به سایر تیمارها کمتر بود در حالی که تیمار آبدوست s0 رطوبت باقیمانده بیشتری داشت. پارامتر ? در تیمارهایs65% وs80% بیشتر از سایر تیمارها با درجه آب گریزی اندک بود که نشانه دامنه کوچکتری از ورود هوا به خاک می باشد. با تعیین روابط بین پارامترهای معادله ون گنوختن در تیمار آب گریز نسبت به تیمار آبدوست مشخص شد پارامترهای معادله ون گنوختن در تیمار آب گریز شدیداً تحت تأثیر همان پارامتر در تیمار آبدوست بود. تیمارهای آب گریز، آب ثقلی و آب قابل استفاده بیشتری نسبت به تیمار آبدوست اولیه داشتند. نتایج شبیه سازی حرکت آب در خاک توسط نرم افزار hydrus 2d نشان داد، مدل روند تغییرات را مشابه آنچه که در پروفیل خاک رخ داده است بخوبی شبیه سازی می نماید. البته در درجات آب گریزی بالا دقت مدل نیز کاهش یافت. به طوری که کمترین میزان ضریب همبستگی و نیز کمترین مقدار p در آزمون t-test (به ترتیب 77/0 و 058/0) و بالاترین مقدار me (حداکثر خطا، 10/14 دقیقه) در تیمار آب گریز s80% مشاهده شد.
پریوش رییسیان فرد دشتکی محمد رضا نوری امام زاده یی
یکی از مشکلات آبیاری سطحی، استفاده از کود شیمیایی به روش پاشش دستی است. استفاده بی رویه کود شیمیایی باعث بروز مشکلات زیست محیطی و همچنین بروز سرطان ها در انسان ها می شود. در روش پاشش دستی امکان کنترل کود و استفاده مناسب و به اندازه کود وجود ندارد، اما با استفاده از روش کودآبیاری این مشکل حل می شود. در این پژوهش از کودآبیاری در سیستم آبیاری سطحی (جویچه ای) استفاده شده است. اثر شکل، شیب و زمان بر کودآبیاری مورد بررسی قرار گرفت. جویچه هایی با سطح مقطع ثابت و شیب مقعر، جویچه با سطح مقطع متغیر و شیب ثابت و جویچه هایی با شیب و سطح مقطع ثابت احداث شد و کودآبیاری در سه زمان متفاوت (نیمه اول، نیمه دوم و کل زمان آبیاری) انجام شد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شکل و شیب جویچه و نیز تعیین زمان بهینه انجام کودآبیاری است. این طرح در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در 7 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار sas و آزمون lsdصورت گرفت و بررسی اثرات متقابل با استفاده از نرم افزار mstat-c انجام شد. اثر شکل جویچه، شیب جویچه و زمان انجام کودآبیاری در سطح آماری 5% معنی دار بوده و با تغییر هر کدام از این پارامترها میزان نیترات ذخیره شده و تلفات نیترات، دستخوش تغییر قرار گرفت. زمان بهینه تزریق کود در نیمه دوم آبیاری و بهترین تیمار از لحاظ یکنواختی توزیع نیترات، تیمار شیب مقعر و زمان تزریق کود، نیمه دوم آبیاری بدست آمد، همچنین تیماری که کمترین میزان تلفات نیترات و بالاترین میزان نیترات جذب شده را داشت، تیمار مقطع متغیر و زمان تزریق کود، نیمه دوم آبیاری گزارش شد. سپس به بررسی اثر متقابل در تیمارهای مقطع متغیر و شیب مقعر به طور جداگانه پرداختیم. اثرات متقابل نشان داد که در تیمارهای شیب مقعر هیچکدام از اثرات متقابل (زمان کودآبیاری، فاصله از ابتدا و عمق) معنی دار نبود، ولی در تیمارهای مقطع متغیر اثرات متقابل زمان و عمق و همچنین زمان و فاصله دارای تفاوت معنی دار بودند. در ضمن این تحقیق به بررسی اثرات شکل و شیب جویچه بر معادلات نفوذ صورت گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات بر روی ضریب 0f معنی دار بود.