نام پژوهشگر: عفت عباسی
علی اصغر فلاحتی نژاد عفت عباسی
هدف پژوهش حاضرآگاهی ازنظرات وانتظارات دانش آموزان پایه سوم راهنمائی و اولیای آنان درباره ویژگی های شخصیتی و صلاحیت های حرفه ای معلم کارآمدمی باشد. ازطرف دیگراین تحقیق قصددارد به بررسی و مقایسه دیدگاه های دانش آموزان دختر و پسر وهمچنین اولیاء و دانش آموزان پایه سوم راهنمایی، درباره ویژگی های معلم کارآمد بپردازدکه برای دستیابی به این اهداف به سئوال کلی و سئوالات ویژه ذیل پاسخ داده شد. سئوال کلی پژوهش آیا بین دیدگاه و نگرش دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی و همچنین بین دیدگاه دانش آموزان و اولیاءآنها درباره ویژگی های معلم کارآمدتفاوت وجود دارد؟ سئوالات ویژه پژوهش 1- دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی، در مورد ویژگی های شخصیتی یک معلم کارآمد چیست؟ 2-آیا بین نظرات دانش آموزان دختر وپسرسوم راهنمایی، درباره ویژگی های شخصیتی معلم کارآمد تفاوت وجود دارد؟ 3- دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی، درموردویژگی های مربوط به صلاحیت های حرفه ای معلم کارآمدچیست؟ 4- آیا بین نظرات ودیدگاه های دانش آموزان دختر وپسرپایه سوم راهنمایی، درباره ویژگی های مربوط به صلاحیت های حرفه ای معلم کارآمد تفاوت وجود دارد؟ 5- دیدگاه اولیاء دانش آموزان پایه سوم راهنمایی، درمورد ویژگی های شخصیتی یک معلم کارآمد چیست؟ 6-دیدگاه اولیاءدانش آموزان سوم راهنمایی،درموردویژگی های مربوط به صلاحیت های حرفه ای معلم کارآمد چیست؟ 7-آیابین نظرات اولیاءودانش آموزان سوم راهنمایی، درباره ویژگی های شخصیتی یک معلم کارآمدتفاوت وجوددارد؟ 8- آیا بین نظرات و دیدگاه های اولیاء و دانش آموزان پایه سوم راهنمایی، درباره ویژگی های مربوط به صلاحیت های حرفه ای معلم کارآمد تفاوت وجود دارد؟ 9-ازدیدگاه دانش آموزان دختروپسرپایه سوم راهنمایی،کدام ویژگی معلم کارآمددراولویت بوده واهمیت بیشتری دارد؟ 10- ازدیدگاه اولیاء دانش آموزان پایه سوم راهنمایی،کدام ویژگی معلم کارآمد دراولویت بوده و اهمیت بیشتری دارد؟ جامعه آماری،کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی دولتی شهردامغان درسال تحصیلی88-87 واولیاءآنها،که تعداددانش آموزان، مجموعاً1070نفر وتعداد اولیاء هم1070نفرهستند. نمونه آماری، تعداد214 نفراز دانش آموزان دختر و پسر سوم راهنمایی(105نفرپسرو109 نفردختر)شهردامغان به همراه214نفر، اولیاءآنان هستندکه این نمونه گیری با روش تصادفی چندمرحله ای انجام گرفت. ابزارمورد استفاده دراین تحقیق، پرسشنامه از نوع مقیاس لیکرت می باشد وبرای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه، از روش های آمارتوصیفی ازفراوانی ودرصدفراوانی و ازروش های آماراستنباطی ازآزمون مجذورکای(خی2) استفاده گردیدکه نتایج بدست آمده به اختصار به شرح ذیل می باشد: 1- هردوگروه دانش آموزان وهمچنین اولیاءآنان اهمیت زیادی برای ویژگی های شخصیتی وصلاحیت های حرفه ای معلم کارآمد قائلند واز نظرآنان معلم کارآمدفردی است که درحدبالایی، ازویژگی های شخصیتی وتوانمندی های حرفه ای ذیل برخوردار باشد. "مومن، معتقدوخداشناس باشد و از هرنظرالگو وسرمشق مناسبی برای دانش آموزان باشد؛ به حرفه معلمی عشق بورزد وخندان وخوشرو ومهربان باشد؛ کلاس درس رابرای دانش آموزان امن، خوشایند و لذت بخش نماید ودرتدریس از روش های متنوع وجذاب استفاده کند؛ به تفاوت های فردی وظرفیت یادگیری دانش آموزان توجه نماید وتمامی آنان رادر فعالیت های کلاسی شرکت دهد؛ شوخ طبع، باگذشت، رازدار وعادل باشد؛ شاگردان رابه ابداع، نوآوری وابتکارتشویق نماید؛ همزمان بابرنامه ریزی دقیق ومنظم، فناوری های روز را نیزدرتدریس به کارگیرد؛ به طورمستمرمطالعه کندتابرموضوعات درسی تسلط داشته باشد؛ درس راتکرارکرده وآموزش های جبرانی تدارک ببیندتامطمئن شودهمه دانش آموزان درس را یاد گرفته اند؛ برای پیشرفت کارخود ویادگیری بهتردانش آموزان ارتباط خوب وحسنه ای باهمکاران و اولیاءداشته باشد؛ رفتارش باشاگردان همواره توام بامحبت، صمیمیت واحترام متقابل باشد؛ قدرت بیان وانتقال مطالب راداشته باشد؛ ازشاگردان بخواهد بجای حفظ کردن درس،به درک وفهم ویادگیری عمیق آن بپردازند؛ وازنظروضع ظاهری،مناسب ودرخورعرف جامعه باشد". 2- ازنظرآماری، میان نگرش دانش آموزان دختر و پسر نسبت به ویژگی های"شخصیتی"معلم کارآمد، به صورت کلی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین از نظرجنبه های مختلف ویژگی های شخصیتی موردنظرمحقق، نتایج بدست آمده نشان می دهدکه در مورد ویژگی های"مذهبی واخلاقی"، "اجتماعی"و"ظاهری وجسمانی"، تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما، در مورد ویژگی های"عاطفی" و"ذهنی" این تفاوت معنی داراست. ازنظرآماری، میان نگرش دانش آموزان دختر وپسر نسبت به ویژگی های مربوط به"اداره کلاس"، به صورت کلی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین ازنظرجنبه های مختلف ویژگی های اداره کلاس که مد نظربوده نتایج تحقیق نشان می دهد که، در موردویژگی های"ارتباطات بین فردی،عوامل انگیزشی وعوامل کنترلی"، این تفاوت معنی دار نیست. ازنظرآماری، در مورد ویژگی های مربوط به"روش تدریس"، به صورت کلی تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ اما، تفاوت ها در ارتباط با"دانش آموزان ومنابع وامکانات موجود"، معنی دار ودرارتباط با "موضوع درس" معنی دار نیست. 3- ازنظرآماری، میان نگرش اولیاء و دانش آموزان نسبت به ویژگی های"شخصیتی"معلم کارآمد، به صورت کلی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین ازنظرویژگی های"مذهبی واخلاقی، و ظاهری وجسمانی" هم، تفاوت معنی دار نیست ولی در مورد ویژگی های"اجتماعی، عاطفی، و ذهنی"معلم کارآمد، این تفاوت معنی داراست. ازنظرآماری، میان نگرش اولیاء ودانش آموزان نسبت به ویژگی های مربوط به"اداره کلاس"، هم به صورت کلی وهم از جنبه های مختلف این ویژگی ها، یعنی"ارتباطات بین فردی، عوامل انگیزشی، وعوامل کنترلی"، تفاوت معنی داراست. درموردویژگی های مربوط به"روش تدریس" نیز، بین نظرات اولیاء ودانش آموزان هم به صورت کلی وهم ازنظر ویژگی های مربوط به روش تدریس درارتباط با"دانش آموزان، موضوع درس، ومنابع وامکانات موجود"، تفاوت معنی داراست. 4- ازنظرهردوگروه دانش آموزان پسر و دختراولویت وترتیب اهمیت ویژگی های معلم کارآمد، شبیه هم و به شرح ذیل است: الف- ویژگی های شخصیتی ب- ویژگی های مربوط به روش تدریس ج- ویژگی های مربوط به اداره کلاس. 5- ازنظراولیاء دانش آموزان اولویت وترتیب اهمیت ویژگی های معلم کارآمد، به این شرح است: الف- ویژگی های شخصیتی ب- ویژگی های مربوط به روش تدریس ج- ویژگی های مربوط به اداره کلاس.
محمد امین فرهادی پور عفت عباسی
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر روش تدریس تفکر استقرایی با روش تدریس کاوشگری در علوم تجربی بر خلاقیت دانش آموزان بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان کرج بود، بدین منظور از جامعه ی یاد شده 60 نفر از دانش آموزان، در 2 کلاس درس، به عنوان گروه های آزمایشی یک و دو انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه های آزمایشی یک و دو بود. ابزار مورد استفاده محقق در این پژوهش فرم a آزمون تفکر خلاق تورنس بود. پس از یک و نیم ماه اجرای روش های آموزشی در گروه های آزمایشی یک و دو، و تحلیل داده ها بدست آمده با روش تحلیل کوواریانس، یافته های پژوهش نشان داد که روش کاوشگری برای پرورش خلاقیت، به طور کلی و مولفه های اصالت و بسط، در درس علوم موثرتر از روش تفکر استقرایی می باشد. ولی برای پرورش مولفه های سیالی و انعطاف پذیری هر دو روش موثر می باشند.
مریم السادات قریشی عفت عباسی
هدف از اجرای این پروژه پژوهش بررسی میزان بکارگیری روشهای تدریس فعال توسط معلمان فیزیک پایه اول متوسطه و عوامل مرتبط با آن در شهرستان کرج در سال تحصیلی 90-1389 می باشد . شرکت کنندگان این پژوهش کلیه دبیران فیزیک پایه اول متوسطه می باشند آنها 93 دبیر به روش تصادفی انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته 49 سوالی می باشد . روش تحقیق از نوع زمینه یابی است . داده ها با استفاده از روشهای آمارتوصیفی ( میانگین و انحراف معیار ) و روشهای آمار استنباطی ( آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون t مستقل) با استفاده از نرم افزار spss-version19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 22/58درصد از دبیران فیزیک پایه اول متوسطه شهرستان کرج از روش های تدریس فعال استفاده می کردند . بین میزان بکارگیری روشهای تدریس فعال توسط دبیران ، جنس و سابقه تدریس فیزیک 1 تفاوت معنا دار وجود داشت اما بین سن ، سابقه خدمت وگرایش های تحصیلی دبیران و میزان بکار گیری روشهای تدریس فعال توسط آنان تفاوت معنا دار مشاهده نشد.
سلمان آخش عفت عباسی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان استفاده اساتید دانشگاه خوارزمی از روش های فعال تدریس در سال تحصیلی 91-1390 انجام گردیده است. این پژوهش با توجه به هدف خود از نوع مطالعات کاربردی و بر حسب روش و گردآوری داده ها از نوع تحقیق زمینه یابی بوده است. از جامعه آماری 306 نفری اعضای هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 170 نفر بر اساس جدول برآورد حجم نمونه مورگان انتخاب شده اند و با استفاده از پرسشنامه ای 52 گویه ای که بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده بود داده های لازم جمع آوری گردید. یافته های پژوهش نشان داد که: اساتید دانشگاه خوارزمی به میزان بالایی از روش های فعال تدریس استفاده کرده اند، اساتید با مرتبه علمی دانشیاری بیش از اساتید دیگر از روش های فعال تدریس استفاده کرده اند، تفاوت معناداری در بین اساتید زن و مرد به لحاظ استفاده از روش فعال تدریس وجود دارد به طوری که اساتید زن بیشتر از اساتید مرد از روش های فعال تدریس استفاده کرده اند. ولی تفاوت معنا داری بر حسب دانشکده ها، سابقه تدریس و سن اساتید به لحاظ استفاده از روش فعال تدریس مشاهده نشده است.
زهرا مهاجری طهرانی عفت عباسی
هدف از این پژوهش ، بررسی تهدیدات و فرصتهای پدیده جهانی شدن بر آموزش عالی است و یافتن تغییر و تحولات آموزش عالی در اثر جهانی شدن و بررسی این مسئله که آیا این تغییرات برای آموزش عالی به عنوان یک فرصت است یا یک تهدید تلقی می شود . و در نهایت این پژوهش درصدد ارائه پیشنهادهایی است که بتواند از تهدیدات و فرصتها به نحو مطلوب استفاده نماید و جامعه را به رشد و توسعه برساند . جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه اساتید دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاههای دولتی مراکز آموزش عالی است که دارای مدرک فوق لیسانس و یا دکترا باشند و پیرامون موضوع جهانی شدن در مجلات و نشریات معتبر و یا همایشهای ملی و بین المللی مقاله ای ارائه نموده باشند . از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی برای بیان تهدیدات و فرصتهای پدیده جهانی شدن استفاده گردید و در خصوص میزان موافقت متخصصان با درجه تهدیدات و فرصتها ، پرسشنامه محقق ساخته تهیه و بعد از تکمیل توسط متخصصین با استفاده از نرم افزار spss و در قالب جداول و هیستوگرام ، با محاسبه تفاضل تهدیدها از فرصتها و آزمون جمعی رتبه ای ویلکاکسون ، میزان موافقت متخصصان با تهدیدات و فرصتهای گردآوری شده سنجیده شد . اطلاعات بدست آمده حاکی از آن است که تحولاتی که پدیده جهانی شدن بر برنامه ریزی درسی ، مدیریت ، فناوری و پژوهش در نظام آموزش عالی ایجاد کرده در مجموع فرصتهای مطلوبی را برای آموزش عالی نسبت به نظام سنتی پدید آورده و تهدیدات حاصل شده ، به میزان محدود و در صورت توجه و دقت هنگام مواجه شدن با آنها ، قابل کنترل هستند .
فاطمه برزگر عفت عباسی
این پژوهش در صدد است تا به بررسی فرآیند آموزش در مراکز آموزش عالی با تأکید بر رویکرد یادگیری مادام العمر بپردازد. بدین منظور، هفت سوال اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. برای یافتن پاسخ سوالات، از روش تحقیق آمیخته ی اکتشافی (کیفی- کمی) استفاده شد.در مرحله ی کیفی، ابتدا با مرور نظامند منابع علمی کتابخانه ای و الکترونیکی و نیز تحلیل موضوعی محتوای مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان و صاحب نظران که با شیوه ی نمونه گیری غیر احتمالی هدفمندگلوله برفی انتخاب گردیدند، چگونگی مولفه های فرآیندآموزش(ویژگی های راهبردهای یاددهی- یادگیری، نقش مدرس، نقش فراگیر، ویژگی های منابع و ابزارهای اطلاعاتی، ویژگی های تعاملات میان مدرس و فراگبر، و ویژگی های تعاملات میان فراگیران و شیوه های ارزشیابی) با توجه به یادگیری مادام العمر شناسایی و تبیین شد. سپس پرسشنامه ی پاسخ بسته با 61 گویه و ضریب آلفای (89 /. )در مقیاس پنج سنجه ای لیکرت، بر اساس مبانی نظری و کتابخانه-ای و نیز تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، تهیه گردید. اعتبار پرسشنامه به تأیید استاد راهنما و مشاور و سه نفر دیگر از اعضای هیأت علمی قرار گرفت. در ادامه، به منظور اعتبار بخشی به داده های حاصل ازمرحله ی اول، پرسشنامه در اختیار 50 نفر از متخصصان و صاحب نظران که با موضوع یادگیری مادام العمر آشنابودند، قرار گرفت و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف معیار) وآمار استنباطی (آزمون آماری خیدو و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد تغییر در مولفه های فرآیند آموزش به منظور تربیت دانشجوی یادگیرنده ی مادام العمر ضروری است. راهبردهای یاددهی- یادگیری باید توانایی تفکر و خلاقیت، مهارت یادگیری خودراهبر، توانایی حل مسأله و روحیه ی کاوشگری را در دانشجویان پرورش دهد. استاد باید راهنما و تسهیل گر باشد و نه انتقال دهند ه ی دانش و اطلاعات. در چارچوب یادگیری مادام العمر دانشجو باید به جای دریافت کننده ی دانش، سازنده و آفریننده ی دانش باشد و در فرآیند آموزش باید از طیف وسیعی از ابزارها و منابع اطلاعاتی استفاده نمود و این ابزارها و منابع باید از قابلیت دسترسی گسترده برخوردار باشند. تعاملا میان استاد و دانشجو باید دوستانه بوده و به فضای کلاس درس محدود نشوند.هم چنین، تعاملات میان فراگیران باید دوستانه و همدلانه باشد. دررویکرد یادگیری مادام العمر، به منظور ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، باید از روش هایی استفاده کرد که دانشجویان را به سمت یادگیری عمیق سوق داده و قادر به اندازه گیری مهارت های شناختی سطح بالا است.آزمون های تشریحی، آزمون های شفاهی، پوشه ی کار، آزمون های عملکردی از جمله ی این روش ها هستند. کلید واژگان: فرآیند آموزش، مراکز آموزش عالی، یادگیری مادام العمر
منصوره خطیب زاده عفت عباسی
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش متخصصان درمورد چگونگی آموزش مهارت های زندگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر دامغان انجام گرفته است روش تحقیق زمینه یابی بوده است.و جامع آماری شامل کلیه صاحب نظران آموزش وپرورش شهرستان دامغان بوده واز این افراد تعداد 22 عضوهیأت علمی و22نفر دبیرمدارس متوسطه به عنوان نمونه تعیین وبااستفاده ازروش نمونه- گیری هدفمند(نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند)انتخاب شده اند.ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای درمقیاس لیکرت بوده است.داده های جمع آوری شده دردوسطح توضیحی واستنباطی بااستفاده از روش های آماری آزمون فرید من مورد تحلیل قرار گرفته ونتایج نشان دادندکه از نظر متخصصان گویه های مهارت های زندگی ضروری برای دانش آموزان دختر مقطع متوسطه به ترتیب خودآگاهی، کنار آمدن با هیجان ها، تفکر انتقادی، تصمیم گیری، روابط موثر، حل مسئله و تفکرخلاق می باشد. و از دیدگاه آنان بهترین روش جهت ارائه محتوای مهارت های زندگی روش مجزا بوده و همچنین یافته های پژوهشی نشان می دهد که از بین روش های آموزش مهارت های زندگی، روش های بحث و مناظره، یادگیری فعال و ایفای نقش به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده وروش کیفی بهترین روش ارزشیابی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه می باشد. واژگان کلیدی: نگرش، متخصصان، مهارت های زندگی، دوره متوسطه
سیده فاطمه میر صابری عفت عباسی
آنچه نسل امروز را به تعمق در اشعار و افکار پروین اعتصامی وادار می کند، علاوه بر انگیزه-های ملی و قومی و جنسیتی، آوای حقیقت جویی و عدالت طلبی و توصیه های اخلاقی و انسانی و علم آموزی است که از خلال شعر بی دروغ و بی نقاب شاعری صادق دیده می شود. «اعتصامی، 1355». هدف محقق در این تحقیق که حاوی پنج فصل می باشد شناسایی اشعار پروین و نتیجه شگرفی که با استفاده از این اشعار که حاوی مضامین تربیتی، دینی و اجتماعی است در تربیت به خصوص در ارشاد نسل جوان می توان گرفت، است. در این بررسی از روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق 5000 بیت از اشعار پروین اعتصامی بود نمونه برابر جامعه آماری است که از نظر مضامین تربیتی، اجتماعی و دینی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات جدول استخراج اطلاعات طراحی گردید که شامل مقوله ها و زیر مقوله ها ی مورد بررسی بوده و اعتبار و روایی آن متناسب با روش تحلیل محتوا مشخص و داده ها با استفاده از شاخص گرایش مرکزی نما و درصد فراوانی و استفاده از نظر محققان و صاحبنظران در این امر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد از مجموع اشعاری که در این سه مضمون مورد بررسی قرار گرفتند، 41 درصد مربوط به مضامین تربیتی و 37 درصد مربوط به مضامین اجتماعی و 22 درصد مربوط به مضامین دینی بوده است .
خاطره سبحانی عفت عباسی
این پژوهش شامل بررسی بازخورد معلمان به عملکرد دانش آموزان در طرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی استان کردستان در سال تحصیلی 90- 89 است . در این بررسی ، برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد ، تعداد جامعه آماری در پژوهش حاضر 4129 نفر از معلمان مقطع ابتدایی استان کردستان بود ، که بر اساس جدول مورگان 354 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . ابزارپژوهش عبارت بود از پرسشنامه ای محقق ساخته مبتنی بر پایه های نظری بازخورد، مصاحبه و مشاهده سازمان نیافته که در 5 بخش به3 شکل در قالب 50 سوال تدوین شد . داده های پژوهش ، در بخش کمی با بهره گیری از دو روش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد،روش های آماری مورد استفاده در بخش آمار توصیفی شامل (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی شامل(آزمون خی دو و تحلیل واریانس) بوده است . با توجه به این که در نظام آموزشی ما ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به دو شیوه ی تکوینی و تراکمی انجام می شود ، تأکید بر ارزشیابی آن هم بصورت کمی مشکلاتی را بوجود آورده است که عمده ترین آن، عدم تحقق کامل اهداف آموزش و پرورش است،ارزشیابی توصیفی در این میان پابه عرصه آموزش نهاده تا پاسخگوی این مشکلات باشد، در این راستا در پژوهش حاضر چهار سوال به شرح ذیل مطرح بود: 1- معلمان از چه ابزارهایی برای بازخورد استفاده می کنند؟ 2- محتوای بازخوردهای معلمان چگونه است3- معلمان چه نوع بازخوردی را برای دانش آموزان قوی بکار می برند4- معلمان چه نوع بازخوردی را برای دانش آموزان ضعیف بکارمی برند ؟، درسوال یک پژوهش از آزمون خی دو استفاده شدو بر حسب سه متغیر جنسیت، پایه تحصیلی و سابقه تدریس مورد آزمون قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان دادکه ، در سوال اول تفاوت معناداری میان معلمان زن و مرد در استفاده از نوع ابزارجهت بازخورد دادن وجود ندارد ، در بررسی نوع بازخورد بر حسب پایه تحصیلی ، سه گروه تحصیلی به میزان زیادی از بازخورد کتبی استفاده می کنند. در سوال دوم محتوای بازخورد بر حسب نوع جنسیت ، سطح تحصیلات و سابقه تدریس بررسی شد و یافته ها نشان دادکه تفاوت معناداری میان معلمان زن و مرد در استفاده از محتوای بازخورد وجود ندارد. در سوال سوم معلمان معمولا برای دانش آموزان قوی از شیوه پرس وجو استفاده می کنند ، درسوال چهارم نیز برای دانش آموزان ضعیف از ترفند های گروهی جهت بازخورد دادن استفاده می کنند .
فرشید رضایی کیا مجید علی عسگری
هدف پژوهش حاضر ارزشیابی عناصر برنامه درسی دوره آموزش ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان ابتدایی شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 90-91 می باشد. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری 430 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان کوهدشت می باشد که دوره آموزش ضمن خدمت ارزشیابی توصیفی را گذرانده اند، که از این تعداد 203 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی همچون «t تک نمونه ای» استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که معلمان شرکت کننده در این دوره نسبت به اهداف دوره، روش تدریس، زمان و طول دوره، هماهنگی امور، محتوای دوره، رضایت دارند، ولی امکانات آموزشی را در سطح مطلوب ارزیابی نکردند. معلمان شرکت کننده در این دورها بر دو بعد مدرس و امکانات به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت این دوره تاکید کردند. در پایان چندین پیشنهاد به منظور برگزاری با کیفیت تر این دوره های ارائه شده است. کلید واژه ها: ارزشیابی، ارزشیابی توصیفی، آموزش ضمن خدمت، معلمان
نجمه عفت عباسی
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تربیت معلم در نیمسال دوم 89-1388 انجام گردیده است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی استفاده و نمونه که 275 مورد بود با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه و با توجه به نسبت مناسب تعین گردیده است. سپس با استفاده از پرسشنامه داده های لازم از گروه اطلاع رسان دانشجویان جمع آوری شد و به منظور تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین) و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی دو یومان ویتنی و کروسکال والیس) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشان داد که آزمون تشریحی یکی از روش هایی است که دارای بیشترین میزان استفاده در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان بوده است همچنین نتایج نشان داد که میزان بکارگیری روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به تناسب مرتبه علمی و گروه –رشته های تحصیلی متفاوت بوده است. استادیاران بیشتر از سایر مراتب از روش تشریحی استفاده کرده اند و در گروه-رشته فنی و مهندسی نیز از آزمون های تشریحی بیش از سایر گروه –رشته ها استفاده شده است. همچنین در گروه رشته علوم انسانی فعالیت های تحقیقی با گزارش مکتوب بیش از سایر گروه رشته ها بکارگرفته شده اند اما در زمینه جنسیت مدرسان زن و مرد به یک اندازه از روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده کردند. بر این اساس پیشنهاد می شود که با توجه به تفاوت های فردی و تفاوت های موضوعی بهتر است از چندین شیوه در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده شود تا اطلاعات حاصل شده از اعتبار بیشتری برخوردار گردند.
سیاوش قلیزاده اتانی عفت عباسی
چکیده ندارد.
خیرقدم صبوری عفت عباسی
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر نمایش خلاق بر رشد مهارت های حل مسئله در دختران پیش دبستانی(6 ساله) استان تهران انجام شده است. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش،کلیه کودکان دختر(6 سال) دوره پیش از دبستان مراکز پیش دبستانی استان تهران است که از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، در دو گروه کنترل و آزمایش جای گرفتند. فعالیت ها و تکنیک های نمایش خلاق به مدت 18 جلسه 1 ساعته، توسط محقق به گروه آزمایش، ارائه شد. ابزار مورد نظر جهت اندازه گیری مهارت های حل مسئله در پیش آزمون و پس آزمون، ترکیبی از خرده آزمون های وکسلر شامل : درک مطلب، فراخنای ارقام، طراحی مکعب ها و شباهت ها و خرده آزمون خلاقیت تورنس(آزمون تصویری فرمb) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، در بخش آمار توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی و از بین روش های استنباطی، روش تحلیل کواریانس چند متغیره به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای فعالیت های نمایش خلاق بر تمام مهارت های یادآوری، سازمان دهی، تحلیل، تولید و ارزشیابی و به طور کلی بر مهارت های حل مسئله، با بیش از 95 درصد اطمینان، تاثیر مثبت و معنی داری داشته است.
علیرضا امیری عفت عباسی
چکیده: هدف اصلی این پژوهش، اثربخشی فعالیت های فوق برنامه(امور تربیتی)درمدارس پسرانه دوره ی راهنمایی شهر کرمانشاه بوده است. سوال های این پژوهش بر اساس اهداف کلی فعالیت های فوق برنامه طرح شده است. پزوهش حاضر دارای یک سوال اصلی و هشت سوال فرعی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی بوده و جامعه ی آماری شامل کلیه ی مربیان و دانش آموزان مدارس پسرانه در سال تحصیلی 93- 1392 می باشند. حجم جامعه آماری شامل 11464دانش آموز که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 313 نفر وحجم مربیان 83 نفربا و 70 نفر با استفاده از روش نمونه گیری ساده جهت بررسی انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه ی محقق ساخته بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت که یکی برایی پاسخگویی مربیان و دیگری برای پاسخگویی دانش آموزان است، می باشد. هر دو پرسشنامه دارای 46 گویه بوده است. پرسشنامه ها، بعد از تعیین روایی محتوایی با تأیید متخصصان برنامه ریزی درسی تعیین شد و ضرایب پایایی آنها برای دانش آموزان 84/0 و مربیان 82/0 درصد بوده است. نتایج پژوهش حاوی عدم اثربخشی فعالیت های فوق برنامه در مدارس پسرانه ی دوره راهنمایی شهر کرمانشاه از دیدگاه مربیان و دانش آموزان بود.به عبارت دیگر از میان هفت شاخصی که طبق اهداف فعالیت های فوق برنامه تعیین شدند، بر طبق نظر مربیان تنها سه شاخص از هفت شاخص اثربخش بودند که شامل«عقلانی، عاطفی و جسمانی» بودند. و از نظر دانش آموزان تنها دو شاخص از هفت شاخص یعنی «عاطفی و عقلانی» اثر بخش بودند. واژگان کلیدی: فعالیت های فوق برنامه، امور تربیتی، برنامه درسی و اثربخشی
الهه پاشازاده عفت عباسی
چکیده هدف اساسی این پژوهش بررسی رابطه برنامه درسی پنهان با سازگاری دانش آموزان متوسطه نظری شهر ماکو در سال93-92 می باشد که اهداف زیر را دنبال می کند: 1- بررسی رابطه بین ساختار فیزیکی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دوره متوسطه نظری. 2- بررسی رابطه بین جو اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دوره متوسطه نظری. 3- بررسی رابطه بین جو سازمانی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دوره متوسطه نظری. 4- بررسی رابطه بین روابط متقابل معلم و شاگرد و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دوره متوسطه نظری. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه نظری شهر ماکو در سال تحصیلی 93-92 که با استفاده از جدول مورگان تعداد330 دانش آموز در پژوهش حاضر شرکت داشتند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند ابزار گردآوری داده ها نیزشامل دو پرسشنامه، سازگاری اجتماعی و پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی پنهان (پرسشنامه برنامه درسی پنهان دربردارنده 57 گویه و شامل4مولفه ی ساختار فیزیکی، جواجتماعی، جوسازمانی، روابط متقابل معلم و شاگرد) بوده که روایی آن ها از طریق روایی صوری بررسی شد و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب (64/0) و (82/0) محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، آزمونt مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه(anova)و آزمون تعقیبی توکی (tukey) برای مقایسه دو به دو، تحلیل واریانس چند متغیره(manova)و آزمون تعقیبی شفه(scheffe) برای مقایسه دو به دو) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که بین برنامه درسی پنهان و سازگار اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. کلید واژه ها: برنامه درسی پنهان، سازگاری اجتماعی، متوسطه نظری
صدیقه اسماعیلی عفت عباسی
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تأثیر ارزش یابی توصیفی بر عناصر برنامه درسی ( اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری و معلمان) دوره ابتدایی از نظر متخصصان و کارشناسان برنامه درسی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع طرح آمیخته اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و کارشناسان شهر تهران است . در این پژوهش 10نفر از صاحبنظران حوزه ارزشیابی برای انجام مصاحبه به صورت نمونه گیری زنجیره ای(گلوله برفی) انتخاب شدندو همچنین 41 نفر از متخصصان و کارشناسان به صورت نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از دو روش کیفی وکمی استفاده شد که در روش کیفی از ابزار مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و در روش کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد.روش تحلیل داده های کیفی با استفاده از مقوله بندی مصاحبه ها و روش تحلیل داده های کمی با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه ای به وسیله نرم افزار spss انجام گرفت. مهمترین نتایج پژوهش نشان داد که متخصصان و کارشناسان معتقدند که با توجه به اجرای ارزشیابی کیفی در تدوین اهداف، اهدافی تعیین شود که با زندگی واقعی دانش آموزان منطبق باشد و برنامه ریزان در هدفگذاری اهدافی را تدوین کنند که منعطف باشد. در تدوین محتوا، محتوا و فعالیتهایی انتخاب شوند که با علایق دانش آموزان منطبق باشد و در دانش آموزان یادگیری معنادار و عمیق ایجاد کند. از روشهای فعال تدریس استفاده شود دانش آموزان را در یادگیری درگیر نمود . مهارتهای اساسی مانند برقراری روابط انسانی در معلمان ایجاد کرد و آنها را با روشهای فعال تدریس آشنا نمود.
هاچر قربانی سعید صفایی موحد
چکیده در پژوهش حاضر فرصت ها و تهدیدهای حاصل از تاثیر جهانی شدن بر عناصر برنامه درسی آموزش عالی با توجه به عناصر نه گانه کلاین، که شامل اهداف، محتوا، منابع و ابزار یادگیری، روش های یاددهی یادگیری و فعالیت های یادگیری، مکان، زمان، ارزشیابی و گروه بندی می باشد، از دید صاحب نظران و متخصصان برنامه ریزی درسی مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش به شیوه ی کیفی و از نوع مردم نگاری بوده، جامعه ی پژوهش اعضای هیئت علمی گروه علوم تربیتی 4 دانشگاه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 93-92 بوده که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند با 12 نفر از آن ها مصاحبه انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته بوده و داده های حاصل از مصاحبه به شیوه ی کیفی و از طریق تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های حاصل از پژوهش عبارتند از: عمده ترین فرصت های حاصل از تاثیر جهانی شدن بر عناصر برنامه درسی شامل انعطاف پذیری در اهداف، انتخاب محتوا و منابع یادگیری، راهبردهای تدریس، مکان و زمان یادگیری، شیوه های ارزشیابی و گروه بندی های یادگیری می باشد. تهدیدات عمده در زمینه ی تاثیرات جهانی شدن بر عنصر هدف در برنامه درسی از بعد ارزشی و هنجاری می باشد. همچنین مجازی شدن بیش از حد محتوا و منابع یادگیری الکترونیکی، راهبردهای تدریس، مکان یادگیری، زمان یادگیری، شیوه های ارزشیابی و گروه های یادگیری موجب غفلت از یادگیری های ضمنی و رشد در جنبه های عاطفی و ارزشی می شود.
فاطمه خجسته عفت عباسی
چکیده: هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای به کارگیری فاوا در برنامه های درسی دبیرستان های دخترانه هوشمند شهر تهران با توجه به عناصر نه گانه کلاین می باشد. روش پژوهش، روش ترکیبی است. داده های حاصل از روش کیفی از طریق مصاحبه و داده های حاصل از روش کمی از طریق پرسشنامه پنج درجه ای لیکرت جمع آوری شده است.جامعه پژوهش در روش کیفی را متخصصان و کارشناسان و معلمان و دانش آموزانی که بیشتر از سایرین نسبت به ابزارهای فاوا شناخت داشتند تشکیل داده است. شیوه نمونه گیری گلوله برفی و نمونه گبری تا اشباع داده ها صورت گرفته است. جامعه آماری در روش کمی شامل متخصصان (اساتید دانشگاه های دولتی شهر تهران) ،کارشناسان آموزش و پرورش مناطق بیست گانه شهر تهران ، هم چنین شامل معلمان و دانش آموزان دبیرستان های دخترانه هوشمند منطقه 6 تهران می باشد. نتایج به دست آمده از مصاحبه نشان می دهد که به کارگیری فاوا در برنامه های درسی مدارس هوشمند دارای پیامدهای مثبت که اهم آن ها شامل : تسهیل در تحقق اهداف با استفاده از ابزارهای فاوا، افزایش کیفیت محتوا، شناخت سبک های یادگیری با استفاده از روش های مختلف، تغییر ارزشیابی از شکل مداد کاغذی به ارزشیابی الکترونیکی، استفاده از منابع مختلف در زمان ها و مکان های مختلف، ، افزایش کمیت و کیفیت فعالیت های یادگیری،تبدیل یادگیری همزمان به ناهمزمان، امکان یادگیری دانش آموز در هر مکانی می باشد و پیامدهای منفی که اهم آن ها شامل : هزینه بر بودن تهیه محتواهای الکترونیکی، به وجود آمدن بی اعتمادی برای برگزاری آزمون های آنلاین، امکان تقلب بیشتر دانش آموزان در آزمون های آنلاین. ، سر درگمی دانش آموز در انتخاب منابع، مقاومت معلمان در برابر استفاده از روش های مختلف تدریس، هدر رفتن زمان. نتایج روش کمی نشانگر آن است که : بین نظرات متخصصان و کارشناسان، معلمان و دانش آموزان در پیامدهای به کارگیری فاوا به جزء در تعیین ارزشیابی برنامه درسی توافق وجود دارد. واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدارس هوشمند، برنامه درسی
عنایت کریم زاده عفت عباسی
چکیده این پژوهش در صدد است تا به بررسی آسیب شناسی برنامه¬های مراکز پیش دبستانی(دولتی)، استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی (93-1392)، بپردازد. بدین منظور سه سوال مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی- کمی)، از نوع آمیخته اکتشافی بود. در مرحله کیفی با مرور نظامند، منابع علمی ،کتابخانه ای و الکترونیکی و نیز تحلیل موضوعی محتوای نیمه سازمان یافته، تعداد 10 نفر از مربیان با روش هدفمند برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. و در مرحله کمی برای پاسخ به سوالات پرسشنامه 5 سنجه¬ای لیکرت بسته پاسخ با 52 گویه، و ضریب آلفای (92/0)، تعداد 162 نفر از مربیان با استفاده از روش تصادفی خوشه¬ای، براساس مبانی نظری و کتابخانه¬ای و تحلیل داده¬های حاصل از مصاحبه انتخاب شدند. در مرحله کیفی روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و سنجش و اندازه گیری قرار گرفت. پایایی و اعتبار پرسشنامه به تأیید استاد راهنما و مشاور و چند تن از متخصصان و آشنا با موضوع قرار گرفت. و در مرحله کمی، برای بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامه، از اعتبار محتوایی استفاده شد و در ادامه به منظور اعتبار بخشی به داده های حاصل از مرحله اول، پرسشنامه در اختیار مربیان پیش دبستانی قرار گرفت. و در مرحله کیفی برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از شیوه مقوله بندی و کد گذاری استفاده شد. و در مرحله کمی به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روش آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار)، و از آمار استنباطی (آزمون خی دو)، به منظور بررسی میزان توافق، و (آزمون فریدمن)، به منظور اولویت بندی هر گویه، استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که، برنامه های مراکز پیش دبستانی دارای آسیب های بسیاری است از جمله: عدم توجه به پرورش روحیه اعتماد به نفس، عدم بحث گفتگو برای رشد زبان، عدم توجه به خلاقیت و درک زیبایی¬ها، عدم فرصت به کودکان برای حل مسائل مختلف. مناسب نبودن محتوا با سن کودکان، عدم تدریس محتوا به صورت عملی، عدم مطابقت بین محتوا و اهداف، عدم متنوع و جذاب بودن محتوا. عدم بکارگیری روش¬های تدریس به شکل غیر مستقیم، عدم تعامل بین مربیان و کودکان موقع تدریس، عدم استفاده از روش گردش علمی، عدم فعالیت¬های یادگیری در مکان-های مختلف، عدم توجه والدین به فعالیت¬های یادگیری، عدم انجام فعالیت¬های یادگیری به صورت تلفیقی، عدم استفاده از روش مشاهده برای دیدن اشیاء و پدیده¬ها. عدم داشتن برنامه زمانی مناسب والدین برای کودکان در خانه، عدم برنامه ریزی مناسب برای انجام برنامه¬ها، عدم مشارکت کودکان در زمان طراحی آموزشی، عدم اجرای فعالیت¬ها براساس جدول زمانی مشخص. عدم استاندارد بودن ساختمان¬های مراکز پیش دبستانی، عدم وجود سالن برای بازی-های گروهی در فصول سرد، عدم تناسب بین ظرفیت مراکز و تعداد کودکان، عدم وجود داشتن مکان¬های مختلف برای یادگیری، عدم داشتن تجربه کافی بیشتر مربیان برای اجرای طرح درس، عدم امکانات آموزشی برای اجرای طرح درس. عدم گروه بندی کودکان براساس توانایی هایشان، عدم آگاهی مربیان از ارتباط بین گروه بندی و فعالیت-های یادگیری، عدم تغییر گروه بندی در طول سال، عدم ارزشیابی از کودکان به صورت مداوم، عدم ارزشیابی در مکان¬های مختلف، عدم ارزشیابی در زمان¬های مختلف، عدم ارزشیابی به صورت مستقیم. عدم آموزش والدین برای کمک به مربیان در پیشرفت کودکان، عدم توجه والدین کارمند به کودکان است. بنابراین برای حل مشکلات لزوم برنامه ریزی¬های جدیدتر برای این مقطع و تأسیس نهادهای پیش دبستانی دولتی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
الهام جعفری ورنوسفادرانی سعید صفایی موحد
هدف این پژوهش، بررسی تاثیرات بازدارنده عناصر چهارگانه برنامه درسی در بروز خلاقیت دانش آموزان از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه شش شهر تهران می باشد که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 109معلم می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای می باشد. داده های حاصل از پژوهش از طریق پرسشنامه پنج درجه ای لیکرت جمع آوری شده است. با توجه به متون علمی و پژوهش های تجربی گذشته سوالات طراحی شده است؛ و برای روایی محتوای پرسشنامه از نظرات محققین این حوزه استفاده شده است؛ و برای پایایی آن از روش آلفای کرانباخ (82/0) استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده، با توجه به نتایج آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(آزمون کالموگروف- اسمیر نوف، آزمون کای دو و آزمون آنالیز واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر این بود که 1- از دیدگاه معلمان، اهداف برنامه های درسی، بر کاهش خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی تأثیر دارند. 2- از دیدگاه معلمان، محتوای کتب درسی، بر کاهش خلاقیت دانش آموزان دوره تأثیر دارند. 3- از دیدگاه معلمان روش های آموزشی، تأثیر چندانی بر کاهش خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی ندارد. 4- از دیدگاه معلمان شیوه های ارزشیابی تأثیر چندانی بر کاهش خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی ندارد. 5- بین نظرات معلمان در خصوص تأثیرات عناصر برنامه درسی بر کاهش خلاقیت، بر حسب سطح تحصیلات تفاوتی وجود ندارد. واژگان کلیدی: تاثیرات بازدارنده، عناصر برنامه درسی، خلاقیت.
طاهره نوری عفت عباسی
پژوهش حاضر هم خوانی برنامه ی درسی اجراشده وکسب شده ی مطالعات اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی درشهرکرج راموردمطالعه قرارداده است.این پزوهش ازنوع تحلیلی تطبیقی می باشد .جامعه ی موردمطالعه دراین پژوهش،برنامه ی درسی مطالعات اجتماعی پایه ی ششم می باشد.حجم نمونه ی پژوهش شامل 20 معلم و140 دانش آموز و63نفرازوالدین می باشد واز روش نمونه گیری ترکیبی(همگون وداوطلبانه)استفاده شده است.داده های موردنیاز بااستفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با دوگروه معلمان ودانش آموزان بااستفاده ازابزارهایی هم چون چک لیست یاددهی – یادگیری مربوط به اهداف حیطه ی دانش،فرم مشاهده ی مربوط به اهداف حیطه ی مهارت ومصاحبه بااولیا درزمینه ی روش های ارزشیابی حیطه ی نگرش،جمع آوری شده است.برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است.نتایج این پژوهش حاکی ازهم خوانی نسبتازیاد دوبرنامه ی درسی یادشده درسه حیطه ی دانش،مهارت ونگرش می باشد.تنها درزمینه ی اهداف حیطه ی مهارت وروش ارزشیابی حیطه ی نگرش،هم خوانی دوبرنامه ی درسی مذکوردرحد متوسطی می باشد.
اکرم جعفری عزیزالله تاجیک اسماعیلی
پژوهش حاضر با هدف تحلیل کتاب های درسی دوره آموزش متوسطه سال سوم رشته علوم انسانی از نظر توجه به مولفه های هویت ملی ودینی انجام شد .مولفه های هویت ملی که در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته اند عبارتند از فرهنگی ، تاریخی، جغرافیایی وسیاسی که هرکدام دارای شاخص های مختلف می باشد.ومولفه های دینی شامل بعد نظری، نگرشها وارزشها وبعد عملی، رفتارها وپیامدهای تعهد رفتاری که بر حسب شاخص هایشان مورد تحلیل قرار گرفته اند؛روش به کار گرفته شده دراین پژوهش تحلیل محتوا است ،حجم جامعه در این پژوهش شامل کلیه کتاب های درسی سال سوم متوسطه رشته علوم انسانی که 12 جلد می باشد وحجم نمونه شامل سه کتاب درسی ادبیات فارسی ،دین وزندگی وعلوم اجتماعی است. در این پژوهش مولفه ها وشاخص های موردنظر به صورت جداول مورد تحلیل قرار گرفته است ؛نتایج پژوهش نشان می دهد توجه به هویت ملی در کتاب ادبیات فارسی وضعیت مطلوبی دارد واولویت شاخص ها به سمت تقویت هویت ملی است .در کتاب دین وزندگی توجه به سمت تقویت مولفه های هویت دینی است در کتاب جامعه شناسی توجه وتقویت مولفه های هویت ملی تا حدودی خوب ودینی کمرنگ است.
آمنه صدر عفت عباسی
پژوهش حاضر با عنوان برنامه درسی یاد گرفته شده بهداشت فردی ( تغذیه، دوران قاعدگی) در دبیرستانهای دخترانه استان ایلام انجام گردیده است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است، سپس پرسشنامه 46 گویه ای محقق ساخته با طیف 2 تا 6 گزینه ای بر روی آزمودنی ها اجرا شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و از آماراستنباطی( t تک گروهی، خی دو و کروسکال - والیس ) استفاده گردید. نتایج آزمون t نشان داد که میزان آگاهی دانش آموزان در حوزه بهداشت تغذیه نامطلوب و در بهداشت دوران قاعدگی مطلوب است، همچنین نتایج این آزمون در حوزه نگرش نشان داد که نگرش آزمودنیها در حوزه بهداشت تغذیه نسبتاً مطلوب و در حوزه بهداشت دوران قاعدگی نامطلوب است، نتایج آزمون t در حوزه عملکرد نشان داد که عملکرد دانش آموزان در حوزه بهداشت تغذیه نامطلوب و در حوزه بهداشت دوران قاعدگی نسبتاً مطلوب است. نتایج بدست آمده از آزمون کروسکال- والیس نشان داد که در بهداشت تغذیه و بهداشت دوران قاعدگی در حوزه های دانش، نگرش و عملکرد به تفکیک رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. در بهداشت تغذیه نیز تفاوتی به تفکیک پایه تحصیلی وجود ندارد. در زمینه بهداشت دوران قاعدگی در حوزه دانش تفاوتی مشاهده نشد اما در دو حوزه نگرش و عملکرد به تفکیک پایه تحصیلی تفاوت وجود دارد.
نیوشا باقری عفت عباسی
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر فعالیت های زبان آموزی بر رشد زبان گفتاری کودکان 6-5 ساله در مراکز پیش دبستان های خصوصی شهرستان لنگرود انجام شده است. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کودکان 6 - 5 ساله دوره پیش از دبستان مراکز پیش دبستانی شهرستان لنگرود است که از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، در دو گروه کنترل و آزمایش جای گرفتند. فعالیت های زبان آموزی به مدت 18 جلسه 1 ساعته، توسط محقق به گروه آزمایش، ارائه شد. ابزار موردنظر جهت اندازه گیری مهارت های زبان گفتاری در پیش آزمون و پس آزمون، خرده آزمون های told – p3 شامل: واژگان تصویری، واژگان شفاهی، واژگان ربطی، درک دستوری، تکمیل دستوری، تقلید جمله، مهارت نحو، مهارت معناشناسی، مهارت گوش دادن، صحبت کردن، سازمان دهی بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات، در بخش آمار توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی و از بین روش های استنباطی، روش تحلیل واریانس چند متغیره به کار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای فعالیت های زبان گفتاری بر تمام مهارت های واژگان تصویری، شفاهی، ربطی، درک دستوری، تکمیل دستوری، تقلید جمله، نحو، معناشناسی، گوش دادن، صحبت کردن، سازمان دهی به طورکلی بر مهارت های زبان آموزی، با بیش از 99 درصد اطمینان، تأثیر مثبت و معنی داری داشته است.
صدیقه مقدسی عفت عباسی
هدف ازاین تحقیق «بررسی موانع آموزشی اجرای برنامه های درسی آموزش از دور دانشگاه پیام نور دامغان و ارائه راهکارهای مناسب در این زمینه »می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان و اساتید این دانشگاه است و تعداد نمونه نیز 280نفر دانشجو و 15 نفر از اساتید هیأت علمی می باشد.ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t و فریدمن استفاده شده است.نتایج بدست آمده از نظر دانشجویان نشان می دهد که میزان کمیت و کیفیت نیروی انسانی ،منابع درسی،محیط آموزشی، امکانات و تجهیزات و کمیت و کیفیت مکان آموزشی دانشگاه پیام نور مرکز دامغان بالاتر از متوسط است و از نظر اساتید میزان کمیت و کیفیت نیروی انسانی ،مکان آموزشی و منابع درسی دانشگاه بالاتر از متوسط و وضعیت محیط آموزشی و امکانات و تجهیزات پایین تر از متوسط می باشد.همچنین عدم توانایی بالای اساتید در تدریس ،عدم نظارت بر فعالیت اساتید،در دسترس نبودن کتب درسی،عدم مشارکت دانشجویان در جریان آموزش،استفاده از روش سخنرانی در جریان تدریس توسط اساتید،فقدان مجلات علمی و پژوهشی و عدم اختصاص فضای مناسب جهت اجرای برنامه های درسی به عنوان موانع اصلی اجرای برنامه درسی دانشگاه پیام نور مرکز دامغان مشخص گردید. و بطور کلی تفاوت دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت علمی در ابعاد کمیت و کیفیت نیروی انسانی و مکان آموزشی می باشد.
کورش رستمی مسنی عفت عباسی
پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان اجرای برنامه درسی تلفیقی در مقطع ابتدایی نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. شیوه پژوهش کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش از دو روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و روش پژوهش پیمایشی یا زمینه یابی در کنار هم استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر دو دسته می باشند: دسته اول شامل اسناد و مدارک موجود در زمینه برنامه درسی به ویژه برنامه درسی تلفیقی و دسته دوم جامعه پژوهش حاضر متشکل از متخصصان و کارشناسان دوره ابتدایی می باشند. نمونه پژوهش اسناد شامل سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی است و نمونه متخصصان و کارشناسان دوره ابتدایی 9 نفر می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای ملاک محور انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش چک لیست تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش تحلیل محتوای کیفی و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد در اجرای برنامه های درسی تلفیقی شرایط بسیاری از جمله: شرایط و الزامات مربوط به برنامه های درسی تلفیقی، شرایط و الزامات مربوط به محیط یادگیری و کلاس درس و شرایط و الزامات مربوط به نظام آموزشی و جامعه تأثیر دارد.همچنین با توجه به اسناد بالادستی وزارت آموزش و پرورش، دانش و مهارت های معلمان دوره ی ابتدایی و منابع و امکانات آموزشی این دوره تا حدودی امکان اجرای برنامه های درسی تلفیقی در این دوره وجود دارد.
سلام یعقوبی عفت عباسی
چکیده ندارد.
سلام یعقوبی عفت عباسی
چکیده ندارد.
جعفر حیدری عفت عباسی
چکیده ندارد.
فاطمه زهرا رضایی عفت عباسی
چکیده ندارد.
عفت عباسی عزت الله نادری
هدف از این تحقیق بررسی مهارتهای موثر در پرورش تفکر انتقادی در برنامه درس جامعه شناسی و ارائه پیشنهادهایی بر اساس یافته های پژوهش حاضر به برنامه ریزان آموزش و پرورش، کارشناسان و معلمان درس جامعه شناسی جهت پرورش بهتر تفکر انتقادی در دانش آموزان می باشد. در این تحقیق از روش تحقیق نیمه تجربی استفاده شده است و هدف مطالعه و آزمون مهارتهای ارائه شده می باشد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر و پسر شهر سمنان است که از بین مدارس، دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه انتخاب شده و گروه تجربی و شاهد بطور تصادفی تعیین گردید است که از هر مدرسه 20 دانش آموز در پایه دوم متوسطه علوم انسانی در یک کلاس پسرانه و دیگری دخترانه نمونه این تحقیق را تشکیل می داد. نخست، جهت اجرای عمل آزمایشی و بررسی مهارتهای تفکر انتقادی، محتوای کتاب جامعه شناسی سال دوم دبیرستان فصل سوم تحت عنوان مزایای اجتماعی با توجه به فرایند تفکر منطقی بازسازی و سپس جهت تدریس به شیوه حل مساله راهنمای معلم تدوین و تنظیم تقویت گردد. در ضمن فعالیتهای دانش آموزان از شیوه ابزاری برای تقویت تفکر انتقادی و بررسی عملکرد دانش آموزان استفاده شد. بعد از اجرای علمی آزمایشی، پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و از روشهای آمار پارامتریک، با استفاده از آزمون t معنی دار بودن تفاوت میانگین های فوق از لحاظ آماری مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشانگر کارایی و اثر بخشی عمل آزمایش بوده است و محقق در انتها پیشنهادها و راهبردهایی را ارائه نمود.