نام پژوهشگر: داود بخشی
محمد علی شیری داود بخشی
در این پژوهش، کاربرد پس از برداشت چیتوزان و پوتریسین به طور مجزا یا در ترکیب با یکدیگر در حفظ کیفیت انگورهای تازه خوری رقم ’شاهرودی‘ ارزیابی گردید. میوه ها در محلول های حاوی غلظت های مختلف چیتوزان (5/0 و 1 درصد)، پوتریسین (1 و 2 میلی مولار) غوطه ور شدند. . پس از تیمار با پوتریسین برخی میوه ها با چیتوزان 1 درصد نیز مجدداً تیمار گردیدند. میوه های تیمار شده در داخل کیسه های پلی اتیلنی گذاشته شدند و به مدت 60 روز در سردخانه (دمای 1±0 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 5±90 درصد) نگهداری گردیدند و پس از آن به مدت 5 روز اضافی تر به دمای اتاق منتقل شدند. کیفیت ظاهر خوشه ها و حبه ها، کاهش وزن میوه ها، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، فنل کل، فلاونوئیدها (کوئرستین کل، کوئرستین 3-گالاکتوزاید و کاتچین) و ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه ها ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که تیمار چیتوزان 1 درصد باعث حداقل کاهش وزن خوشه و ریزش حبه ها، ترک خوردگی و چروکیدگی حبه ها، پوسیدگی و قهوه ای شدن چوب خوشه ها و حبه ها را نشان دادند. این تیمار طعم و مزه، بازارپسندی و کیفیت ظاهری مطلوب تری در مقایسه با سایر تیمارها داشت. همچنین این میوه ها میزان مواد جامد محلول و اسیدیته قابل تیتراسیون بالاتری را نیز داشتند. اما میوه های تیمار شده با پوتریسین (1 و 2 میلی مولار) میزان فنل کل، کاتچین، کوئرستین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی بالاتر و کوئرستین 3- گالاکتوزاید کمتری را نسبت به دیگر تیمارها نشان دادند. نتایج نشان داد که تیمار پوتریسین 2 میلی مولار باعث آسیب شیمیائی به میوه ها گردید که افزودن چیتوزان به طور معنی داری این اثرات سمی را کاهش داد. در مجموع، میوه های انگور تیمار شده با چیتوزان و نیز پوتریسین 1 میلی مولار نسبت به شاهد کیفیت ظاهری بالاتری داشتند.
موناد دادی داود بخشی
این آزمایش به منظور بررسی اثر دگرآسیبی عصاره برگ گردو ایرانی بر ریحان، مرزه و جعفری در سال 1388 در گلخانه گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. گیاهان در دو مرحله جوانه زنی و سه تا چهار برگی تحت تیمار با غلظت های 16، 25، 50 و 100 درصد عصاره برگ گردو قرار گرفتند. شاخص های جوانه زنی بذر و برخی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان ارزیابی شدند. نتایج نشان داد با افزایش غلظت عصاره برگ گردو درصد جوانه-زنی، طول ساقه چه و ریشه چه, وزن تر ساقه چه و ریشه چه کاهش یافت. ارتفاع ساقه مرزه با افزایش غلظت عصاره برگ گردو افزایش یافت. تغییر معنی داری در وزن خشک ساقه چه ریحان و جعفری مشاهده نشد. سطح برگ و پروتئین تحت تاثیر افزایش غلظت عصاره برگ گردو کاهش یافت. در مرزه وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل با افزایش غلظت عصاره کاهش یافت ولی در ریحان و جعفری تغییری نکرد. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز تنها در جعفری افزایش یافت. مقدار اسانس، میزان فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی ریحان و مرزه، آنتوسیانین ساقه مرزه و همچنین مقدار کارتنوئید در ریحان با افزایش غلظت عصاره افزایش یافت. نتایج حاکی از آن است که گیاهان ریحان و مرزه در مقایسه با جعفری حساسیت بیشتری نسبت به اثر دگرآسیبی ژوگلان موجود در عصاره برگ گردو داشته است. با توجه به سنجش های آنزیمی، به نظر می رسد که در گیاه جعفری با فعال شدن سیستم های آنتی اکسیدانی آنزیمی، گیاه در برابر اثر سمیت ژوگلان از خود مقاومت نشان می دهد
سمانه فتح اللهی داود بخشی
ترکیبات فنلی از متابولیت های ثانویه مهم گیاهی هستند که با هدایت عوامل ژنتیکی و تحت تاثیر تنش های محیطی مثل پرتو فرابنفش ساخته می شوند. این مواد جایگاه ویژه ای به عنوان آنتی اکسیدان در تعیین شاخص کیفیت میوه ها و سبزیجات دارند و دارای نقش مهمی در حفاظت بافت های گیاهی در برابر امواج نور به ویژه طیف فرابنفش دارند به همین دلیل عمدتاً در بافت پوست ساخته و انباشته می شوند. از آنجایی که مقدار قابل توجهی از میوه ها به صورت فرآوری شده مصرف می شوند و طی عملیات فرآوری پوست میوه ها حذف می شود، بازیابی و استفاده بهینه از ترکیبات ارزشمند پوست، با استفاده از شیوه های نوین از جمله کوچکتر کردن اندازه ی ذرات توسط امواج فراصوت (سانیکیشن) ضروری است. در پژوهش حاضر، از چهار نوع میوه انگور، هلو، سیب و گلابی در دو بخش مقایسه آب و تفاله ی میوه ها در قالب طرح کاملاً تصادفی و نیز مقایسه ی تفاله میوه قبل و بعد از تیمار سانیکیت در قالب طرح فاکتوریل با پایه طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. میزان فنل کل، فعالیت آنتی اکسیدانی و فلاونوئیدهای کاتچین و کوئرستین موجود در تفاله ی میوه ها همواره بیشتر از آب میوه ها بود. عصاره استخراج شده از تفاله برای نانوسایز شدن ذرات فلاونوئیدی موجود در آن با امواج مافوق صوت تیمار شد. میزان جذب پرتو فرابنفش در دو طول موج 280 و 350 نانومتر، فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره فنلی حاصل از تفاله میوه ها بعد از تیمار سانیکیشن به طور معنی-داری بیشتر از عصاره بدون تیمار سانیکیشن بود. میزان کاتچین و کوئرستین در تعدادی از نمونه ها بعد از اعمال تیمار سانیکیشن به طور معنی داری افزایش یافت. بر اساس یافته های این تحقیق، پوست و تفاله ی میوه ها، حاوی مقادیر بسیار فراوانی از ترکیبات فلاونوئیدی است که این ترکیبات دارای فعالیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی هستند. چنانچه این مواد با شیوه های مدرن نظیر استفاده از امواج مافوق صوت به ذرات کوچکتری شکسته شوند با ارتقاء ظرفیت آنتی-اکسیدانی شان قابل استفاده در صنایع غذایی و دارویی خواهند بود. تصاویر میکروسکوپ الکترونی قطر ذرات را کمتر از 100 نانومتر نشان داد و با استفاده از تکنیک امواج مادون قرمز تبدیل فوریه، ثبات ساختار فنلی عصاره قبل و بعد از تیمار سانیکیشن مشاهده شد. این یافته ها نشان دهنده ی ارزش ویژه ترکیبات فنلی به عنوان جایگزین مناسبی برای آنتی اکسیدان های سنتزی است.
سیده سمیه حسینی سرخنی داود بخشی
چکیده در این پژوهش، صفات کمی و کیفی میوه 20 ژنوتیپ گوجه درختی در مناطق مختلف استان گیلان در سال 1389مطالعه شد. شاخص های اندازه گیری شده شامل وزن میوه وزن تر و خشک گوشت میوه، نسبت وزن تر به خشک، نسبت گوشت به هسته، میزان مواد جامد محلول (tss) ، اسید کل (ta) و نسبت مواد جامد محلول به اسید کل(ta/tss)، فلاونوئیدهای اصلی شامل کاتچین و کوئرستین و مقدار فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی پوست، گوشت و مخلوط پوست و گوشت میوه بودند. ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر تمامی شاخص ها دارای اختلاف معنی دار بودند. میزان مواد جامد محلول میوه ها در محدوده بین 30/7 و 03/14 درجه بریکس (brix?) متفاوت بود. بطوری که ژنوتیپ ’ ترش هالی قرمز‘ بیشترین و ژنوتیپ ’پیوندی‘ کمترین درصد مواد جامد محلول بودند. ژنوتیپ ’ترش هالی زرد ‘ با میانگین 56/46 و ژنوتیپ ’پیوندی‘ با میانگین 03/4 درصد مالیک اسید بیشترین و کمترین میزان اسید کل را داشتند. نسبت مواد جامد محلول به اسید کل میوه ها در محدوده بین 22/0 تا 94/1 متفاوت بود. ژنوتیپ ’هلوی‘ بیشترین و ژنوتیپ ’چیچینی خولی‘ کمترین نسبت مواد جامد محلول به اسید کل را داشتند. میزان فنل کل در پوست میوه ها در محدوده بین 14/335 تا 32/1304 میکروگرم بر گرم وزن تر متغیر بود. پوست ژنوتیپ ’آلوچه قرمز‘ دارای بیشترین و ژنوتیپ ’آسیابی‘ دارای کمترین میزان فنل کل بود. میزان فنل کل در گوشت میوه ها در محدوده بین 26/76 تا 11/366 قرار داشتند. گوشت ژنوتیپ های ’گاو آلوچه‘ و ’پیوندی‘ به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان فنل کل بودند. میزان فنل کل در مخلوط پوست و گوشت میوه-ها در محدوده بین 33/95 تا 03/388 قرار داشت. ژنوتیپ های ’هلو‘ و ’پیوندی‘ به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان فنل کل بودند. ژنوتیپ ’گاو آلوچه‘ با 85/94 میکروگرم بر گرم وزن تر دارای بیشترین و ژنوتیپ ’پلاستیکی‘ با مقدار205/0 دارای کمترین مقدار کاتچین بودند. ژنوتیپ های ’آلوچه فومن‘ با مقدار 37/5 و ’هلو‘ با مقدار133/0میکروگرم بر گرم وزن تر دارای بیشترین و کمترین مقدار کوئرستین بودند. پوست ژنوتیپ ’آلوچه قرمز‘ با 43/79 درصد دارای بیشترین و ژنوتیپ ’سرخ آلوچه‘ با 81/19 درصد دارای کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. گوشت ژنوتیپ ’هلو‘ با 25/79درصد دارای بیشترین و ژنوتیپ ’ترش هالی سیاه‘ با 43/11 درصد دارای کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی بودند. مخلوط پوست و گوشت ژنوتیپ ’هلو‘ با میانگین 00/77 درصد بیشترین و ’پیوندی‘ با 11/25 درصد کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی را داشتند. همچنین مشخص شد که ارتباط خطی مثبتی بین فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی در بین ژنوتیپ های مختلف گوجه درختی وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع بسیار گسترده ای در میان ژنوتیپ های مورد بررسی وجود دارد و انواع بسیار ارزشمندی از لحاظ کیفیت تغذیه ای هم به صورت تازه خوری و هم برای استفاده در صنایع فرآوری وجود دارند.
دانش رضایی راد داود بخشی
استان گیلان یکی از رویشگاه های طبیعی انواع گلابی های وحشی (pyrus sp.) است که در زبان محلی بنام خوج مشهور هستند. علیرغم تنوع بسیار گسترده، اطلاعات مدونی در مورد این گلابی ها در دست نیست. مطالعه حاضر درسال های 88 و 89، به منظور بررسی جنبه های مختلف رشد و نموی و کمی و کیفی ده ژنوتیپ مختلف خوج در منطقه فومنات استان گیلان انجام شد. ژنوتیپ های مورد بررسی با نام های محلی شامل ‘لتنز’، ‘خال شکن’، ‘آمرود’، ‘ارباخوج’، ‘گلابی خوج’، ‘آب خوج’، ‘رشته-خوج’، ‘خوج بابائی’، ‘سنگ سر’ و ‘زیزالینگ’ بودند. خصوصیات رویشی و زایشی این ژنوتیپ ها شامل صفات درخت، شاخه، برگ، گل و میوه براساس دستورالعمل ملی آزمون یکنواختی، تمایز و پایداری در گلابی (dus) مطابق با دستورالعمل اتحادیه بین الملی حمایت از ارقام گیاهی (upov)، انجام شد. خصوصیات کمی و کیفی ارزیابی شده مهم شامل طول و قطر میوه، نسبت طول به قطر میوه (l/d)، درصد مواد جامد محلول آب میوه (tss)، ph آب میوه، مقدرا اسید آلی قابل تیتراسیون (ta)، مقدار فنل کل میوه، ترکیبات فنلی شامل (کلروژنیک اسید و کاتچین) و ظرفیت آنتی اکسیدانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که فرم درختان مورد بررسی از افراشته در’ لتنز’ با بزرگ ترین و کشیده ترین میوه تا گسترده در ‘ارباخوج’ با کوچک ترین میوه متغیر بود. از نظر تعداد اندام های گل در میان ژنوتیپ ها، تعداد گلبرگ در’ لتنز’ 10 عدد و در بقیه ژنوتیپ ها 5 عدد بود. شکل میوه در ژنوتیپ ‘لتنز’ به حالت کشیده یا گلابی شکل و در ژنوتیپ ‘سنگ سر’ به حالت کروی یا سیبی شکل بود. ژنوتیپ ‘لتنز’ با بیشترین مواد جامد محلول و بالاترین نسبت مواد جامد محلول به اسید کل، دارای برترین شاخص طعم بود. بیشترین مقدار فنل کل گوشت میوه در ژنوتیپ ‘ارباخوج’ و کمترین مقدار فنل کل گوشت میوه در ‘خوج بابایی’ مشاهده شد. با توجه به تفاوت های فوق الذکر در مورد خصوصیات رویشی و زایشی، صفات کلیدی دستورالعمل dus قادر به تمایز ژنوتیپ هاست. ژنوتیپ ‘آب خوج’ با میوه خیلی آبدار دارای بیشترین مقدار مواد فنلی در پوست میوه بود.
فاطمه رضایی داود بخشی
فندق یکی از مهمترین میوه های آجیلی و سرشار از مواد مغذی ارزشمند است. مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی خصوصیات کمی شامل طول، عرض، ضخامت میوه و مغز، حجم میوه، مغز، وزن میوه و مغز و نیز شاخص های کیفی شامل، روغن کل، پروتئین، فنل، آنتی اکسیدان در، چهارده رقم شامل یازده رقم وارداتی به نام های ‘کوبان’ ، ‘دوکومینسکی’، ‘سگورب’، ‘قفقاز’، ‘کالیب’، ‘بایگانه’، ‘زاکاتالا’، ‘فرتیل دکوتارد’، ‘رونددوپیمونت’، ‘گنجه’، ‘خستنسکی’ و سه رقم بومی ایران به نام های ‘گرچه’، ‘پاییزه’ و ‘پشمینه’ در منطقه آستارا در غرب استان گیلان در سال 1389 انجام شد. نتایج اختلاف معنی داری را در بین ارقام از لحاظ درصد روغن، پروتئین، فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی و خصوصیات کمی نشان داد. رقم کوبان بیشترین درصد روغن را در میان ارقام مورد بررسی دارا بود. بیشترین میزان کل پروتئین در رقم بومی پشمینه مشاهده شد. رقم پاییزه بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی و رقم قفقاز بیشترین مقدار فنل کل را به خود اختصاص دادند. رقم کوبان بیشترین حجم میوه و مغز و همچنین بیشترین وزن میوه و مغز را دارا بود. بیشترین طول میوه و مغز هم به رقم قفقاز اختصاص داشت. در مجموع از لحاظ خصوصیات مورد ارزیابی در این مطالعه، ارقام کوبان، فرتیل، گنجه و دکومینسکی برتر از بقیه ارقام بودند.
جواد فتاحی مقدم رضا فتوحی قزوینی
در این پژوهش خصوصیات فیزیکی، آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیرآنزیمی میوه ی ارقام مختلف مرکبات طی رسیدن و تحت تیمارهای مختلف قبل و بعد از برداشت در قالب چهار آزمایش در سال های 87 تا 89 در موسسه تحقیقات مرکبات کشور مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش اول تغییر این صفات در شش رقم مرکبات (پرتقال های ‘تامسون’، ‘سیاورز’، ‘مورو’، ‘سانگینلو’، ‘تاراکو’ و نارنگی ‘پیج’) طی رسیدن میوه بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، کارایی آنتی رادیکالی، ظرفیت آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های سنتز ترکیبات فنلی فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) و پلی فنل اکسیداز (ppo) در غالب ارقام در زمان رسیدن حداکثر بود. مجموع ترکیبات فلاونوئیدی شامل نارینجین، هسپریدین، نئوهسپریدین و کاتچین در زمان رسیدن بیشتر از مرحله ی بلوغ در بیشتر ارقام بود. میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (sod) و آسکوربات پراکسیداز (apx) در هر رقم و بسته به مرحله ی رسیدن میوه در هر دو بافت گوشت و پوست متفاوت بود. در مجموع، به دلیل کیفیت و ظرفیت آنتی اکسیدانی مناسب میوه در برداشت 200 و 230 روز بعد از تمام گل، این زمان ها جهت برداشت میوه ی ارقام مورد مطالعه مناسب تشخیص داده شد. در آزمایش دوم اثر محلول پاشی قبل از برداشت با کلسیم کلراید (0، 1، 2 و 4 درصد) و سالیسیلیک اسید (0، 1، 2 و 4 میلی مول) روی خصوصیات کیفی میوه ی ارقام ‘تامسون’، ‘مورو’ و نارنگی ‘پیج’) در زمان برداشت و طی انبارداری بررسی شد. یافته ها نشان داد که میزان کاروتنوئید گوشت، آسکوربیک اسید، فنل کل، فلاونوئیدکل، مقدار ic50، فعالیت آنزیم sod، در طی انبارداری در میوه های تیمارشده بالاتر از شاهد بود. تیمار کلسیم کلراید میزان کاهش وزن میوه و مواد جامد محلول (tss) را در انبار کاهش داد لیکن تاثیر معنی داری روی فعالیت آنزیم apx نداشت. اثر سالیسیلیک اسید (sa) روی میزان فنل و کاروتنوئید کل در طول انبارداری و نیز در گوشت و پوست میوه متفاوت بود. مقدار فلاونوئید کل پوست به مراتب بیشتر از گوشت بود. sa بخوبی ظرفیت بالای آنتی اکسیدانی را تا 30 روز اولیه انبارداری حفظ و یا افزایش داد. با اینکه هر دو ترکیب اثر مثبتی روی حفظ خصوصیات کیفی میوه داشته اند، ولی نقش کلسیم کلراید بیشتر از sa بود. در آزمایش سوم اثر متیل سالیسیلات (mesa) و متیل جاسمونات (meja) با غلظت های صفر، 6، 12 و 25 میکرولیتر روی میزان ترکیبات فنلی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ی برداشت شده ارقام پرتقال (‘تامسون’، محلی ‘سیاورز’، ‘مورو’ و ‘سانگینلو’) بررسی شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم های pal و ppo در میوه های تیمار شده با mesa بیشتر از شاهد بود. به همین ترتیب میزان فنل کل نیز با افزایش غلظت mesa افزایش یافت. میزان آنتوسیانین گوشت رابطه ی مستقیمی با غلظت mesa داشت، در مقابل تنها غلظت 25 میکرولیتر meja بعد از گذشت 40 روز اثر افزایشی روی آنتوسیانین داشت. با تجزیه ی hplc مشخص شد که هر دو ترکیب (غلظت 25 میکرولیتر) سبب حفظ و یا افزایش این ترکیبات مفید تا پایان انبارداری شدند. هر دو ترکیب درصد مهار رادیکال های abts را بخصوص در تیمار 25 میکرولیتر افزایش دادند. بطورکلی، فعالیت sod و apx در میوه های تیمار شده با mesa در پایان انبارداری بیشتر از شاهد بوده است، ولی meja تاثیر کمی روی فعالیت sod و apx داشت. در مجموع mesa و meja سبب تحریک به ساخت و حفظ ترکیبات مفید میوه ی مرکبات در مراحل پس از برداشت شدند. در آزمایش چهارم دو رقم پرتقال خونی ‘مورو’ و ‘سانگینلو’ با دمای 12 درجه سانتی گراد (یک هفته)، 20 درجه سانتی گراد (3 روز) و 30 درجه سانتی گراد (2 روز) پیش تیمار شدند. بعلاوه یک گروه از میوه ها در سردخانه با دمای 5 درجه سانتی گراد به عنوان شاهد و گروهی دیگر در انبار معمولی بدون پیش تیمار دمایی قرار داده شدند. نتایج نشان داد که تیمارهای دمایی روی میزان آسکوربیک اسید و کاروتنوئید کل تاثیر معنی داری نداشت، ولی میزان آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی نسبت به شاهد افزایش یافت. فعالیت آنزیم های apx و کاتالاز (cat) کمتر تحت تاثیر تیمارهای دمایی قرار گرفت، ولی فعالیت آنزیم های پروکسیداز (pod) و sod در میوه های تیمار شده افزایش یافت و این افزایش تا پایان انبارداری حفظ شد. نتیجه کلی، اینکه تیمار دمایی نقش مهمی در میزان آنتوسیانین و هم چنین حفظ آنزیم های آنتی اکسیدانی داشت. این اثر باعث بهبود ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه پس از برداشت شد.
یونس عباسی داود بخشی
این پژوهش به منظور بررسی اثرات محلول پاشی ترکیبات مختلف کودی بر برخی از صفات کمی و کیفی میوه زیتون ارقام زرد و روغنی، در یک باغ تجاری در منطقه لوشان استان گیلان انجام گرفت. تیمارها شامل مخلوط عناصر پرمصرف و عناصر کم مصرف بودند که به تنهایی و در ترکیب با هم و با دو فرم امولسیونی و معمولی اعمال شدند. هر کدام از محلول های کودی در دو زمان اعمال شدند: قبل از تمام گل و بعد از تمام گل (مرحله شکوفایی). صفات مورد اندازه گیری شامل وزن صد میوه، وزن میوه، طول میوه، عرض میوه، وزن هسته، نسبت وزن گوشت میوه به وزن هسته، نسبت طول به عرض میوه، نسبت طول به عرض هسته، درصد میوه های شات بری، درصد روغن میوه ، فنل کل، فلاونوئید کل، فعالیت آنتی اکسیدانی و مقدار عناصر فسفر، آهن، روی، منگنز و مس موجود در بافت میوه بودند. نتایج نشان داد که محلول پاشی اثر معنی داری بر کمیت و کیفیت میوه زیتون دارد. بیشترین وزن میوه و وزن گوشت میوه در هر دو رقم از تیمار کود کامل امولسیونی به دست آمد. وزن هسته در بیشتر تیمارها نسبت به شاهد افزایش نشان داد و بیشترین وزن هسته از تیمار کود ماکرو و در رقم زرد به دست آمد. نسبت گوشت به هسته در رقم روغنی در همه تیمارها نسبت به تیمارهای مشابه در رقم زرد بالاتر بود. کمترین درصد میوه های شات بری از تیمار کود میکرو امولسیونی در رقم زرد بدست آمد. میزان روغن رقم روغنی در همه تیمارها نسبت به رقم زرد بیشتر بود. ابعاد میوه و هسته نیز به طور معنی داری تحت تاثیر محلول پاشی قرار گرفت. بیشترین طول و عرض میوه از تیمار کود کامل امولسیونی در رقم روغنی به دست آمد. مقدار فنل کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه نیز تحت تاثیر محلول پاشی قرار گرفت. بالاترین میزان فنل کل از تیمار کود کامل در رقم زرد به دست آمد. بالاترین میزان فلاونوئید کل نیز مربوط به تیمار کود کامل و در رقم روغنی بود. بیشترین میزان فسفر و منگنز در بافت میوه از تیمار کود کامل امولسیونی در رقم زرد به دست آمد. بیشترین میزان روی و آهن در بافت میوه مربوط به تیمار کود میکرو امولسیونی و در رقم زرد بود. بیشترین مقدار مس در بافت میوه از تیمار کود کامل امولسیونی به دست آمد که مربوط به رقم روغنی بود. به طور کلی، تیمار کود کامل بهترین تیمار برای بهبود کمیت و کیفیت میوه زیتون بود.
محمدرضا پورقیومی داود بخشی
گرده افشانی و انتخاب منبع گرده با کمیت و کیفیت مناسب برای تولید یک محصول اقتصادی در باغ های انجیر ضروری است. به منظور بررسی اثر سه نوع برانجیر آوگیزی، کوهی و سربسته بر خصوصیات کمی و کیفی انجیر ارقام سبز و پیوس و تعیین بهترین منبع گرده جهت گرده افشانی این ارقام خوراکی در منطقه کازرون این آزمایش انجام شد. برانجیر های رسیده در خرداد ماه جمع آوری گردید و گرده افشانی سه مرتبه و به فاصله یک هفته تکرار شد. صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از: تعیین زمان رسیدن میوه، طول، قطر، طول چشم، وزن، مواد جامد محلول، رنگ پوست، آنتوسیانین کل، فلاونوئید کل، فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنولی میوه که به وسیله دستگاه hplc مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که طول میوه، رنگ پوست، موادجامد محلول، فنل کل، فلاونوئیدکل و آنتوسیانین کل به طور معنی داری تحت تاثیر منبع گرده قرار گرفت درحالی که منبع گرده اثر معنی داری بر قطر میوه، وزن میوه، طول چشم میوه، زمان رسیدن میوه و ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه نداشت. علاوه بر این ترکیبات ارزشمند فنولی مانند کاتچین، کاتچین کل، کوئرستین-3-گلوکوزاید، کوئرستین کل و کلروجنیک اسید تحت تاثیر منابع گرده قرار گرفت. بر اساس نتایج گرده افشانی در منطقه کازرون جهت بهبود صفات فیزیکی میوه استفاده از برانجیر آوگیزی جهت گرده-افشانی انجیر ارقام سبز و پیوس قابل توصیه است. هر چند که ویژگی های بیوشیمیایی میوه ارقام سبز و پیوس شامل فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و مواد جامد محلول میوه با استفاده از برانجیر کوهی بهبود بخشیده شد.
عبداله محجوب خمارتاش رضا فنوحی قزوینی
از جنس گلابی pyrus، 10 تا 12 گونه در ایران وجود دارد که در رشته کوه های البرز، زاگرس و شمال خراسان پراکنده اند. مصرف میوه برخی ژنوتیپ های وحشی گلابی در کشور ما به ویژه در استان گیلان بسیار مورد توجه مردم است. به رغم تنوع بسیار گسترده، اطلاعات مدونی در مورد این گلابی ها در دست نیست. به منظور بررسی و مقایسه صفات مرفولوژیکی و صفات کیفی 10 ژنوتیپ گلابی وحشی (pyrus sp.)(خوج) استان گیلان آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. صفات رویشی و ظاهری این ژنوتیپ ها شامل صفات درخت، شاخه، برگ و میوه بر اساس دستورالعمل ملی آزمون یکنواختی، تمایز و پایداری در گلابی (dos) مطابق با دستورالعمل اتحادیه بین المللی حمایت از ارقام گیاهی (upov) ارزیابی شدند. همچنین صفات فیزیکی میوه مانند اندازه، ، تعداد کل بذر، بذور زنده و صفات شیمیایی از قبیل کل مواد جامد محلول (tss)، درصد اسیدهای آلی (ta)، نسبت مواد جامد محلول به اسید کل (tss/ta)، اسیدیته میوه (ph)، ویتامین ث، فنل کل (پوست و گوشت)، فلاونوئید (پوست و گوشت)، کاتچین (پوست و گوشت) و کلروژنیک اسید (پوست و گوشت) اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج تجزیه همبستگی، بین طول دمبرگ با سطح برگ و کلروفیل کل با سطح برگ رابطه مستقیمی وجود دارد. بین ظرفیت آنتی اکسیدانی گوشت همبستگی معنی دار (488/0= r) در سطح 1% با فنل گوشت و در سطح 5% با فنل پوست (370/0= r) و فلاونوئید گوشت (431/0 = r) مشاهده گردید. نتایج نشان داد که ژنوتیپ 479 با بالاترین نسبت tss/ta دارای برترین شاخص طعم بود. بیشترین مقدار فنل کل گوشت میوه در ژنوتیپ 493 (63/11 میلی گرم بر گرم بافت تازه) و کمترین مقدار فنل کل گوشت در ژنوتیپ های 479 و 470 (83/3 میلی گرم بر گرم بافت تازه) مشاهده شد. تجزیه کلاستر 10 ژنوتیپ انتخابی بر اساس تمامی صفات، ژنوتیپ ها را در 3 کلاستر گروه بندی کرد. با انجام تجزیه به مولفه های اصلی، 29/29% از کل واریانس متغیرهای اولیه را توجیه نمود. ژنوتیپ 479 دارای میوه با اندازه بزرگ، خیلی آبدار، با کمترین درصد اسید آلی و بیشترین شاخص طعم (tss/ta)، مناسب برای تازه خوری پیشنهاد شد.
شیوا رضایی داود بخشی
زیتون (olea europaea l.) از گیاهان همیشه سبز و بومی نواحی مدیترانه ای است. این گیاه متحمل به شوری و خشکی است، اما در دما های پایین مقاومت کمی دارد. در سال های اخیر به علت افزایش تقاضا برای روغن و میوه ی زیتون، کاشت درخت زیتون در ایران گسترش یافته است. ارقام مختلف زیتون واکنش های متفاوتی نسبت به سرما دارند و بنابراین انتخاب ارقام مقاوم، موثرترین روش برای اجتناب از خسارات سرما به شمار می رود. بدین منظور برای مقایسه تاثیر تنش سرما بر میزان پروتئین کل، پراکسیداسیون لیپیدی، رنگیزه های فتوسنتزی، فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز، فعالیت آنتی اکسیدانی و سه ترکیب مهم فنلی (الئوروپین، هیدروکسی تیروزول و تیروزول) در برگ های چهار رقم زیتون بررسی شد. نهال های 1 ساله، در معرض 7 دمای 10، 5، 0، 5-، 10-، 15-،20- و دمای شاهد (°c 20) به تدریج و به مدت 12 ساعت قرار گرفتند. پس از هر مرحله ی دمایی، نمونه برداری از برگ گیاهان انجام شد. نتایج مشخص کرد، به ارقام مورد آزمایش تا دمای صفر درجه ی سانتیگراد، آسیب فیزیولوژیکی معنی داری وارد نشد. با کاهش دما، سنتز کلروفیل a و کلروفبل کل کاهش یافت. همچنین با کاهش دما، مقدار مالون دی آلدهید (mad) به عنوان شاخص تنش های زیستی، محتوای فنل کل، فعالیت آنتی اکسیدانی و مقدار الئوروپین به عنوان مهمترین ترکیب فنلی موجود در برگ زیتون در همه ی ارقام افزایش یافت. غلظت هیدروکسی تیروزل و تیروزول درکلیه ی ارقام مورد آزمایش در مقایسه با گیاهان شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و مقدار پروتئین کل در رقم کرونایکی از دمای صفر، در ارقام سویلانا و آربکین از دمای 5- و در رقم فرانتوئیو از دمای 10- به طور معنی داری کاهش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که رقم فرانتوئیو نسبت به دیگر ارقام تحت بررسی، رقم مقاوم تری نسبت به تنش سرمایی است.
راضیه اکبری عبداله حاتم زاده
درک الگوهای تغییر رنگ در گل ها و گیاهان زینتی به اصلاح و تولید ارقام جدید و بازارپسند، بهبود رنگ گل ها در باغبانی و مدیریت بهتر گلدهی کمک می کند. در این مطالعه تغییرات رنگ گل و برهمکنش عوامل موثر بر رنگ طی مراحل مختلف نمو گل و توسعه رنگ در ارقام مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعات نشان داد که در ارقام مختلف ژربرا سنتز فلاونوئیدها خیلی زودتر از مرحله شکوفائی گل ها و قبل از تشکیل غنچه آغاز می شود، اما توسعه و سنتز آنتوسیانین ها در تمام مراحل نمو از غنچه تا حتی پس از شکوفائی گل ها ادامه دارد. همچنین مشخص شد که ارقام مختلف الگوهای تغییر رنگ متفاوتی دارند، طوری که سنتز فلاونوئیدها و آنتوسیانین ها در ارقام قرمز و بنفش در مقایسه با ارقامی با رنگ مایه صورتی، خیلی زودتر آغاز می شود. همچنین، در بین عناصر ارزیابی شده در ژربرا عناصر آهن، کلسیم، منیزیم و منگنز، ارتباط بیشتری با مولفه های رنگ نشان دادند. بالاترین میزان کلسیم در هر سه مرحله در گل های فاقد آنتوسیانین مشاهده شد. آهن در هر سه مرحله همبستگی بالائی با مولفه های رنگ نشان داد. این در حالی بود که همبستگی قابل توجهی بین مولفه های رنگ و عناصر مس و روی مشاهده نشد. در مجموع، دامنه تغییرات آهن طی نمو گل ها، بین 0135/0– 0055/0، مس بین 0055/0– 0033/0، روی بین 0032/0- 0017/0، منگنز بین 0032/0 – 0021/0، کلسیم بین 97/2 – 49/1 و منیزیم بین 92/1 – 39/1 میلی گرم در هر گرم وزن تر گلبرگ متغیر بود. دامنه تغییراتph گلبرگ نیز طی سه مرحله نمو گل بین 53/5 و 74/5 متغیر بود و اسیدیته گلبرگ در مرحله دوم و سوم همبستگی مثبتی با میزان رنگ مایه نشان داد. مطالعات میکروسکوپی سلول های اپیدرمی، حضور اجسام کروی را در داخل واکوئل سلول های گلبرگ در ارقام carmen، cacharell و rosalin ثابت کرد. در حالی که در رقم purple prince، این ذخایر تنها به صورت توده هائی در زمینه واکوئلی مشاهده شدند و فاقد شکلی کروی و یا هر شکل منظم دیگری بودند. در مطالعات میکروسکوپی sem، شکل سلول های اپیدرم بالا در تمام ارقام به صورت برآمدگی هائی طویل با پاپی های متعدد مشاهده شد که آرایش و تراکم این پاپی ها در ارقام مختلف متفاوت بود. همچنین طبق نتایج به دست آمده بین مقدار هورمون های داخلی و مراحل نمو همبستگی معنی داری مشاهده شد، به این ترتیب که مقادیر پایین هورمون جیبرلین و مقادیر بالای آبسزیک اسید ارتباط تنگاتنگی با مرحله القاء گل ها داشتند. مقادیر بالای هورمون اکسین نیز وابسته به تمایز جوانه گل بود و مشخص شد که این تغییرات وابسته به مرحله رشد، غلظت هورمون و نوع ژنوتیپ بر سنتز انواع خاصی از آنتوسیانین ها و رنگدانه ها تاثیر می گذارد.
میثم اشجعی سنزیقی داود بخشی
در پژوهش حاضر، تغییرات فصلی مقدار فنل کل، ترکیبات فنلی (اولئوروپین، هیدروکسی تایروزول و تایروزول)، فلاونوئید کل و همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی برگ سه رقم ‘زرد’، ‘روغنی’ و ‘کرونایکی’ مورد بررسی قرار گرفت. مقدار فنل کل و فلاونوئید کل با استفاده از معرف فولین سیکالتو و فعالیت آنتی اکسیدانی با استفاده از خنثی کنندگی رادیکال آزاد2و2 دی فنیل1-پیکریل هیدرازیل (dpph) انجام شد. همچنین مقدار و نوع فلاونوئیدها شامل اولئوروپین، هیدروکسی تایروزول و تایروزول توسط دستگاه hplc اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، ارقام مورد مطالعه از نظر تمامی فاکتورها دارای اختلاف معنی داری بودند. بیش ترین مقدار فنل کل را رقم ‘زرد’ با 08/26 میلی گرم اسیدگالیک بر گرم ماده خشک در اواخر خرداد ماه نشان داد. بیش ترین مقدار فلاونوئید کل را رقم ‘کرونایکی’ با 15/17 میلی گرم کاتچین بر گرم ماده خشک در اواخر خرداد ماه نشان داد. بیش ترین میزان فعالیت آنتی-اکسیدانی در رقم ‘زرد’ با 36/78 درصد مشاهده شد. تجزیه و تحلیل رگرسیونی داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین مقدار فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی وجود دارد. در میان ارقام مورد مطالعه، مشاهده گردید که بیش ترین مقدار اولئوروپین (34/19 میلی گرم بر گرم ماده خشک)، بیش ترین مقدار هیدروکسی تایروزول (77/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک) و بیش ترین مقدار تایروزول (03/0 میلی گرم بر گرم ماده خشک) در رقم ‘کرونایکی’ و در اواخر خرداد ماه وجود دارد.
روح الله چمانه داود بخشی
یکی از مشکلات تولید سیب ’فوجی‘ عدم رنگ گیری مناسب این رقم است. این مشکل به ویژه در مناطقی با تابستان گرم و رطوبت نسبی پائین تشدید می شود. مدیریت نور در این مناطق به نحوی که میوه دچار آفتاب سوختگی نشود و نیز نور کافی برای رنگ گیری دریافت کند، از اهداف محققین و تولیدکنندگان است. مطالعه حاضر، با کاربرد انواع کاغذ شامل روزنامه یک لایه و دو لایه و کاغذ کالک روی میوه در مراحل اولیه نمو میوه در منطقه ابهر استان زنجان اجرا شد. پاکت گذاری حدود 35 روز بعد از تمام گل، زمانی که قطر میوه تقریبا 5/2 سانتی متر بود انجام شد. حدود 120 روز بعد از مرحله ی تمام گل در زمان بلوغ فیزیولوژیکی میوه، تعدادی از پاکت ها باز شدند و میوه تا زمان بلوغ تجاری روی درخت باقی ماندند و تعدادی از پاکت ها نیز تا مرحله بلوغ تجاری نگهداری شد در نهایت مقایسه بین میوه های پاکت گذاری نشده (شاهد)، میوه هایی که پاکت ها را در مرحله ی بلوغ فیزیولوژیکی حذف شده و میوه هایی که پاکت ها را تا مرحله ی بلوغ تجاری نگهداری شده است صورت گرفت نتایج حاصل از این آزمایش، تفاوت معنی داری را بین تیمارهای مورد مطالعه از نظر سفتی، ph، غلظت مواد جامد محلول(ssc)، نسبتta /ssc، مقدار فنل کل پوست و گوشت، مقدار فلاونوئید کل پوست و گوشت، ظرفیت آنتی اکسیدانی پوست و گوشت، آنتوسیانین و شاخص های رنگ پوست (به جز شاخص l*) نشان داد. در حالی که پاکت گذاری میوه اثر معنی داری بر میزان اسیدیته قابل تیتر (ta) نداشت. بر اساس نتایج این آزمایش پاکت گذاری میوه و سپس در معرض نور قرار دادن میوه ها سبب افزایش فنل کل (پوست و گوشت)، فلاونوئید کل (پوست)، ظرفیت آنتی اکسیدانی (گوشت)، آنتوسیانین کل و برخی از شاخص های رنگ (c* (کروما)، a* (قرمز/ سبز )) می شود که در نهایت سبب افزایش رنگ قرمز پوست و بهبود بازار پسندی میوه سیب ’فوجی‘ می گردد. با توجه به نتایج حاصل از این آزمایش می توان گفت پاکت گذاری میوه و سپس در معرض نور قرار دادن میوه ها با تغییر در خصوصیات کیفی میوه سیب ’فوجی‘ سبب افزایش کیفیت این رقم می شود.
امید خلیفه زاده کوره داود بخشی
یکی از دلایل عملکرد پایین انگور در شهرستان ارومیه تغذیه ضعیف تاکستان است. این پژوهش به منظور بررسی اثر سه روش کوددهی بر خصوصیات کمی و کیفی انگور سفید بی دانه در منطقه نازلوچای واقع در شهرستان ارومیه انجام شد. در این مطالعه، هدف اصلی افزایش کیفیت تغذیه ای انگور سفید بی دانه با کاربرد سیستم های کوددهی آلی، شیمیایی و تلفیقی، از طریق افزایش پتانسیل آنتی اکسیدانی و تجمع متابولیت های ثانویه است. با توجه به نتایج صفات کمی اندازه گیری شده شامل قطر، طول و وزن حبه، تعداد حبه در خوشه، قطر، طول و وزن خوشه، تعداد خوشه چه در خوشه و تعداد خوشه در بوته به طور معنی داری تحت تأثیر تیمار واقع شدند. تیمارهای با کاربرد حداقل مقدار کود آلی (5 کیلوگرم به ازای هر تاک) و کود شیمیایی (30 گرم نیتروژن + 150 گرم فسفر + 250 گرم پتاسیم به ازای هرتاک) به ترتیب بیشترین وزن حبه و تعداد حبه در خوشه را نشان دادند. بیشترین وزن خوشه در تیمار سطح بهینه شیمیایی (60 گرم نیتروژن + 300 گرم فسفر + 500 گرم پتاسیم به ازای هر تاک)و بیشترین تعداد خوشه در بوته در تیمار سطح حداقل کود شیمیایی مشاهده شدند. کوددهی شیمیایی سطح بهینه از کود شیمیایی (a2) بیشترین عملکرد و پتانسیل تولید را داشت. مقدار عناصر برگ به طور معنی داری توسط کوددهی تحت تأثیر واقع شد، در حالی که ph و اسید قابل تیتر تحت تأثیر واقع نشدند. محتوای مواد جامد محلول در تیمار سطح بهینه از کود آلی (10 کیلوگرم به ازای هر تاک) به طور معنی داری نسبت به تیمارهای دیگر بیشتر بود. میوه های پرورش یافته با استفاده از کود آلی بیشترین مقدار کوئرستین و کاتچین را دارا بودند. همچنین میوه های تیمار شده با کود آلی بیشترین مقدار فلاونوئید کل، فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی را نشان دادند، که مقدار این ترکیبات در کل در سطح بهینه کود آلی نسبت به دو سطح دیگر بیشتر بود. به طور کلی، بالاترین کیفیت تغذیه ای انگور سفید بی دانه در کوددهی ارگانیک و تلفیقی به دنبال افزایش متابولیت های ثانویه و فعالیت آنتی اکسیدانی حاصل شد.
مریم رفیعی داود بخشی
چکیده ترکیبات فنلی یک گروه اصلی از متابولیت ها ی ثانویه هستند که به طور گسترده ای در سلسله گیاهی توزیع شده اند. فلاونوئید ها یکی از شناخته شده ترین گروه ترکیبات فنلی و با فعالیت آنتی اکسیدانی قوی موجود در میوه ها، سبزیجات و سایر منابع گیاهی هستند. این ترکیبات اهمیت زیادی در خصوصیات تغذیه ا ی، حسی و تجاری محصولات کشاورزی به واسطه تأثیرشان در خواصی مثل رنگ، طعم و کیفیت آب میوه دارند. در میان میوه ها، سیب به عنوان میوه ای با مصرف تجاری بالا، یکی از غنی ترین منابع انواع ترکیبات فنلی متعدد به ویژه فلاونوئید ها ا ست. با افزایش جمعیت بشر، نیاز رو به رشدی به مواد غذایی وجود دارد. بنابراین در مورد سیب (malus domestica)، علاقه رایج فراوانی به کشف ارقام جدید با ارزش غذایی بالا مخصوصاً ترکیبات فنلی و فلاونوئید ها وجود دارد. پژوهش حاضر با آزمایشی در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی انجام شد. میزان فنل کل، ترکیبات فنلی شامل: کلروژنیک اسید، کاتچین، کوئرستین 3- گالاکتوزید، فلوریدزین، سیانیدین 3- گالاکتوزید و فعالیت آنتی اکسیدانی پوست و گوشت میوه شش رقم سیب ایرانی شامل: ’گلاب کهنز‘، ’سیب ترش دیررس‘، ’قره یاپراق‘، ’ترکمان‘، ’قزل آلما‘ و ’عباسی مشهد‘ و چهار رقم تجاری شامل: ’گلدن دلیشز‘، ’رد دلیشز‘، ’برابرن‘ و ’فوجی‘ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تفاوت معنی داری را از نظر مقدار ترکیبات مورد مطالعه در بین ارقام نشان داد. ’فوجی‘ بیشترین مقدار سیانیدین 3- گالاکتوزید و ’گلاب کهنز‘ بیشترین مقدار کوئرستین 3- گالاکتوزید و فلوریدزین را در پوست و ’قره یاپراق‘ بیشترین مقدار فلوریدزین گوشت را داشتند. بیشترین مقادیر کلروژنیک اسید گوشت و پوست، کاتچین پوست و کاتچین گوشت، به ترتیب در ’عباسی مشهد‘، ’قزل آلما‘ و ’سیب ترش دیررس‘ مشاهده شد. ارتباط مثبتی مابین میزان فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی در هر دو نمونه-های پوست و گوشت میوه ها مشاهده شد. نتایج نشان می دهد که ژنتیک نقش مهمی در میزان ترکیبات فنلی دارد. همچنین با توجه به نتایج مطلوب به دست آمده از ارقام بومی، مطالعه این ارقام و مقایسه با ارقام تجاری می تواند راهکار مناسبی برای ارزش گذاری ارقام بومی و معرفی ارقام جدید حاوی ترکیبات فنلی بالا باشد. واژه های کلیدی: سیانیدین 3- گالاکتوزید، کوئرستین 3- گالاکتوزید، کلروژنیک اسید، کاتچین و فلوریدزین
سیده محدثه راستجو علیرضا علی اکبر
در این پژوهش، تنوع ژنتیکی 21 جمعیت آویشن از مناطق مختلف کشور با استفاده از نشانگرهای aflp و ترکیب های شیمیایی موجود در اسانس ارزیابی شدند. پس از هضم dna ژنومی نمونه های مورد مطالعه به کمک آنزیم های ecori و msei، از 10 ترکیب آغازگری برای تکثیر و انگشت نگاری نمونه ها استفاده شد. آغازگرهای مورد مطالعه در کل 490 نوار ایجاد کردند که از این تعداد، 459 نوار (95/93%) چندشکل بودند. محتوای اطلاعات چندشکل (pic)، از 31/0 تا 42/0 متغیر و میانگین آن 37/0 تعیین شد. برآورد میانگین تنوع ژنی نی (h) و شاخص شانون (i) نشان داد که بیشترین تنوع ژنتیکی در نشانگر e32-m93 (47/0=i و 32/0=h) و کم ترین تنوع در نشانگر e33-m39 (32/0=i و 19/0=h) مشاهده شد. برای تعیین میزان تشابه بین جمعیت ها، از ضریب تشابه جاکارد استفاده شد و سپس از تجزیه خوشه ای به روش upgma به منظور گروه بندی نمونه ها استفاده گردید. نتایج تجزیه خوشه ای نشان داد که 21 جمعیت مورد مطالعه در پنج گروه اصلی قرار گرفتند. نتایج تجزیه به مختصات اصلی نیز نشان داد که آغازگرهای مورد استفاده توزیع نسبتا مناسب و یکنواختی در ژنوم جمعیت های مربوطه داشته و می توان نتایج حاصل از این آغازگرها را به کل ژنوم تعمیم داد. اسانس جمعیت های استان گیلان به روش تقطیر با آب استخراج شد و سپس ترکیب های تشکیل دهنده اسانس نمونه ها به وسیله gc و gc/ms مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفتند. بیشترین و کمترین بازده اسانس نیز به ترتیب مربوط به دو گونه t. fedtschencoi (منجیل) وt. caucasicus (جاده اسالم به خلخال) بود. در مجموع 37 ترکیب در اسانس شناسایی شد که میزان آن ها از 786/42 تا 337/93 درصد متغیر بود. از میان ترکیب های شناسایی شده، 7 ترکیب در بین جمعیت ها مشترک بوده و از درصد نسبتا بالایی برخوردار بودند. همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره های آبی و الکلی گیاه آویشن به روش dpph بررسی شد. از بین جمعیت های مورد مطالعه، گونه های t. pubescens در عصاره آبی و t. caucasicus در عصاره الکلی دارای بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی بوده و می توان از این گونه ها جهت مقاصد مختلف به ویژه کاربردهای دارویی استفاده کرد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای بر مبنای ترکیب های شیمیایی نیز نشان داد که جمعیت های مربوط به یک گونه، ترکیب های شیمیایی مشابهی داشته و در یک گروه قرار گرفتند. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که تنوع شیمیایی و مولکولی قابل توجهی بین جمعیت های مطالعه شده و به خصوص جمعیت های گیلان وجود داشت. همچنین، بین تنوع مشاهده شده از لحاظ نشانگرهای aflp با تنوع جغرافیایی مطابقت وجود داشت و گروه بندی حاصل از داده های مولکولی نیز تا حدی با گروه بندی ترکیبات شیمیایی مطابقت داشت.
اسما بستامی مجید مجیدیان
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و کود دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز آزمایشی به¬صورت مزرعه¬ای در سال 1392 در خرم¬آباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سه عاملی شامل قارچ میکوریزا (m) در دو سطح (عدم تلقیح =m1 و تلقیح =m2)، عامل کود فسفات زیستی (p) در سه سطح (صفرp1=، 35 =p2 و ◦٧ = p3 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی (f) در سه سطح (صفر=f1، 10=f2 و 20=f3 تن در هکتار) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 18 تیمار و سه تکرار انجام شد. مقایسه میانگین تیمارها با استفاده از آزمون توکی در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. هم¬چنین یک کرت به¬عنوان شاهد کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر، پتاسیم به¬میزان ◦۹، ◦۶ و ◦۹ کیلوگرم در هکتار) در هر تکرار قرار داده شد و مقایسه آن با تیمارهای کودهای زیستی و دامی نیز در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 19 تیمار و سه تکرار صورت گرفت. بر اساس نتایج به¬دست آمده تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی تاثیر معنی¬داری در سطح احتمال یک درصد بر تمامی صفات مورد ارزیابی داشتند. مقایسه میانگین¬ها نشان داد که در بین سه عامل، بیشترین عملکرد سرشاخه گلدار (1778/59 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیستی (3584/07 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد دانه (1579/15 کیلوگرم در هکتار) و درصد اسانس (0/32) در اثر تلقیح میکوریزایی حاصل شد. اثر متقابل هم افزایی و مثبت بین تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی در برخی صفات هم¬چون عملکرد سرشاخه گل¬دار، عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد اسانس مشاهده شد. طبق نتایج حاصله در این پژوهش، به¬کارگیری سطوح آخر کودهای زیستی و دامی یعنی تیمار شامل تلقیح با میکوریزا، مصرف 70 کیلوگرم کود فسفات زیستی و 20 تن در هکتار کود دامی بهترین شرایط را جهت دست¬یابی به بیش¬ترین عملکرد کمی و کیفی در گیاه دارویی گشنیز در یک سیستم زراعی پایدار فراهم آورده است.
مریم مقدوری کاظم ارزانی
گلابی آسیایی (.pyrus serotina rehd) از محصولات جدید معرفی شده به کشور است. به منظور بررسی سازگاری و در راستای تجاری سازی تولید این محصول، تحقیقی دو ساله (1391 و 1392) در دو منطقه تهران و چابکسر به ترتیب با 9 و 5 رقم گلابی آسیایی پیوندی روی گلابی اروپایی انجام گردید. این مطالعه در تهران با ارقام ‘ks6’ تا ‘ks14’ و در چابکسر با نام های ks6’’، ks7’’، ks8’’، ks12’’ و ks13’’ به صورت دو آزمایش مجزا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار سه درختی در تهران و سه تکرار سه درختی در چابکسر به انجام رسید و در آزمایش تهران از ارقام سبری و شاه میوه به عنوان شاهد استفاده شد. صفات بررسی شده شامل تاریخ گل دهی، سطح مقطع تنه و تغییرات فصلی آن، تراکم گل و تراکم میوه، عملکرد، سطح برگ، طول شاخه انتهایی، وزن تر و خشک شاخه ها ، طول و قطر میوه، سفتی بافت میوه، مقدار قند، اسید های قابل تیتراسیون و ph عصاره میوه، وزن تر و خشک میوه، رنگ میوه، مقدار مواد فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ها بوده است. همچنین الگوی تجمعی رشد رویشی (شاخه ها) و زایشی (میوه) برای تمام ارقام مورد مطالعه در هر دو منطقه رسم شد. در هر دو منطقه تطابق زمانی خوبی در گل دهی ارقام دیده شد. در منطقه چابکسر در مجموع دو سال بالاترین تراکم گل در ارقام ks6، ks8 و ks13، تراکم میوه، عملکرد، طول شاخه انتهایی، اسیدهای قابل تیتراسیون و وزن تر میوه در رقم ks12، وزن تر شاخه و مواد جامد محلول در رقم ks6، وزن خشک شاخه در ks6 و ks13 و بالاترین وزن خشک میوه در ارقام ks7، ks8، ks12 و ks13مشاهده شد. همچنین رقم ks8 از نظر صفات طول و قطر میوه و ph عصاره و نیز ارقام ks8 و ks12از لحاظ سطح برگ بالاترین مقدار را داشتند. سفت ترین بافت میوه نیز مربوط به رقم ks13بود. درعوض، کمترین تراکم گل، تراکم میوه، اسیدهای قابل تیتراسیون و سفتی بافت میوه در رقم ks7، کمترین طول میوه، وزن تر و وزن خشک میوه در رقم ks6، حداقل قطر میوه در ks6 و ks7، کمترین سطح برگ در ks13 و پایین ترین عملکرد در ks7 و ks8به ثبت رسید. بیشترین و کمترین سطح مقطع تنه به ترتیب در ks12و ks8 به ثبت رسید. در تهران در مجموع دو سال، بالاترین میزان تراکم گل و سطح برگ در ks8، بیشترین عملکرد در ks13، بیشترین طول و قطر میوه در ارقام شاه میوه و سبری، بیشترین طول شاخه انتهایی در ارقام ks7 و شاه میوه، بالاترین وزن خشک شاخه در ks11، بیشترین سفتی بافت و مواد جامد محلول در ks13 دیده شد و شاه میوه ضمن دارا بودن کمترین مقدار تراکم گل، از حداقل تراکم میوه، عملکرد و وزن تر شاخه نیز برخوردار بود. کمترین سطح برگ در ارقام سبری و شاه میوه، وزن خشک شاخه در رقم ks13، وزن خشک میوه در رقم ks7، طول شاخه انتهایی در ارقام ks6، ks9و ks14، مواد جامد محلول و اسیدهای قابل تیتراسیون به ترتیب در ارقام ks9 و ks6رویت شد. بیشترین سطح مقطع تنه در ks6 و کمترین سطح مقطع تنه در انتهای فصل رشد به ترتیب در ks7 و ks12 به ثبت رسید. اندازه گیری مواد فنلی میوه نشان داد که ارقام ks6، ks9 و ks13 با یکدیگر اختلاف معنی داری داشته و ks6 بیشترین مقدار کاتچین و کلروژنیک اسید و فلوریدزین و ks13 کمترین مقدار کاتچین،کلروژنیک اسید، فلوریدزین، فنل کل و ic50 را به خود اختصاص داده است. بیشترین مقدار فنل کل و ic50 نیز به ترتیب در ارقام ks9 و ks6 مشاهده گردید. بررسی الگوی رشد میوه در هر دو منطقه الگوی سیگموئید ساده و کامل را برای تمام ارقام مشخص نمود. در تهران مرحله کاهش رشد در ارقام زودرس، میان رس و دیررس به ترتیب 77، 92 و 140 روز پس از تمام گل و در چابکسر در 85، 100 و 140 روز پس از تمام گل اتفاق افتاد. به طور کلی رشد مناسب این ارقام در شرایط اقلیمی تهران و چابکسر می تواند نویدبخش آینده روشن تولید تجاری آن ها در این مناطق از کشور باشد.
یونس عباسی داود بخشی
خرما (phoenix dactylifera l) یکی از مهم¬ترین گیاهان باغی است. ایران با داشتن حدود 400 رقم، از جمله غنی¬ترین منابع ژرم پلاسم خرما در دنیا به¬شمار می¬آید. ترکیبات شیمیایی تشکیل دهنده میوه خرما به همراه برخی خصوصیات مورفولوژیکی اهمیت بسزایی در تعیین کیفیت تغذیه¬ای و تجاری این محصول دارد. پژوهش حاضر در سال زراعی 1392 در اهواز روی چهار رقم تجاری خرما شامل استعمران، برحی، دیری و زاهدی انجام گرفت. صفاتی شامل محتوای مواد جامد محلول، اسید قابل تیتر، ph، ظرفیت آنتی¬اکسیدانی، فنل کل، فلاونوئیدکل، عناصر معدنی شامل پتاسیم، فسفر و کلسیم و تعدادی از صفات مورفولوژیکی میوه شامل طول و عرض و هسته، وزن گوشت و هسته، وزن کل، نسبت گوشت به هسته، وزن خشک و خاکستر مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، در بین تمام صفات کیفی به جز ph و مقدار فسفر اختلاف معنی¬داری وجود داشت (p<0.01). در بین ارقام مورد بررسی رقم دیری بیشترین میزان مواد جامد محلول، ظرفیت آنتی¬اکسیدانی، فنل کل، فلاونوئید کل و عناصر معدنی شامل پتاسیم، فسفر و کلسیم را داشت. همچنین رقم زاهدی از لحاظ میزان اسید قابل تیتر، و رقم استعمران از نظر ph و نسبت قند به اسید بیشترین میزان را به خود اختصاص داد. بین صفات کمی نیز اختلاف معنی¬داری مشاهده شد. به¬طوری¬که رقم برحی بیشترین میزان رطوبت، عرض میوه و هسته، وزن گوشت، نسبت گوشت به هسته و رقم دیری بیشترین مقدار خاکستر، طول میوه و هسته، وزن هسته و وزن کل را داشت. بررسی همبستگی بین صفات نشان داد که اسید قابل تیتر و ph، میزان رطوبت با خاکستر و مواد جامد محلول همبستگی منفی و بین صفات ظرفیت آنتی¬اکسیدانی، فنل کل، فلاونوئید و مواد جامد محلول و همچنین این صفات با میزان عناصر معدنی شامل پتاسیم، فسفر و کلسیم همبستگی مثبت داشتند. در مجموع، رقم دیری از لحاظ خصوصیات کیفی و ارزش تغذیه¬ای به¬عنوان بهترین خرما قابل معرفی است.
فروغ سیدنوری املشی ولی ربیعی
در این پژوهش، صفات کمی و کیفی میوه 20 ژنوتیپ گوجه درختی در منطقه املش در استان گیلان در سال 1391 مطالعه شد. شاخص¬های اندازه¬گیری شده شامل وزن تر و خشک میوه، نسبت وزن تر به خشک، نسبت گوشت به هسته، میزان مواد جامد محلول، اسید کل ونسبت موادجامد محول به اسید کل، فلاونوئیدهای اصلی شامل کاتچین و کوئرستین و مقدار فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانتی مخلوط پوست و گوشت میوه بودند. ژنوتیپ¬های مورد مطالعه از نظر تمامی شاخص¬ها دارای اختلاف معنی¬داری بودند. میزان مواد جامد محلول میوه¬ها در محدوده بین 0.03 و 15.93 درجه بریکس متفاوت بود. بطوری که ژنوتیپ ترش هالی قرمز بیشترین و ژنوتیپ ترش هالی سیاه کمترین درصد مواد جامد محلول بودند. ژنوتیپ بورآلوچه درشت با میانگین 6.13 و ژنوتیپ آلو طلا با میانگین 3.64 درصد مالیک اسیدبیشترین و کمترین میزان اسید کل را داشتند. نسبت مواد جامد محلول به اسید کل میوه¬ها در محدوده بین 0.008 تا 3.815 متفاوت بود. ژنوتیپ آلو طلا بیشترین و ژنوتیپ دترش هالی سیاه کمترین نسبت مواد جامد محلول به اسید کل را داشتند. میزان فنل کل مخلوط پوست و گوشت میوه¬ها در محدوده بین282 تا 600.333 قرار داشت. ژنوتیپ های هالی طلائی و آلوچه قرمز بترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان فنل کل بودند. ژنوتیپ آلو طلا 111.921میکروگرم بر گرم وزن تر دارای بیشترین و ژنوتیپ آلو نقره طلا با مقدار 0.784 دارای کمترین مقدار کاتچین بودند. ژنوتیپ¬های زرد هالی با مقدار 7.197 و آلوچه با مقدار 0.0035میکروگرم بر گرم وزن تردارای بیشترین و کمترین مقدار کوئرستین بودند. مخلوط پوست و گوشت ژنوتیپ سرخ ترش هالی با میانگین 66.58 درصد بیشترین و ترش هالی سیاه با 62.35 درصد کمترین فعالیت آنتی¬اکسیدانی را داشتند. همچنین مشخص شد که ارتباط خطی مثبتی بین فنل کل و فعالیت آنتی¬اکسیدانی دربین ژنوتیپ¬های مختلف گوجه درختی وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع بسیار گسترده¬ای در میان ژنوتیپ¬های مورد بررسی وجود دارد.
حسین میغانی محمود قاسم نژاد
در این پژوهش، تغییرات شاخص های رنگ آریل، میزان آنتوسیانین ها و ویژگی های کیفی میوه انار طی نمو میوه و نیز پس از برداشت بررسی شدند. برای این منظور چهار آزمایش مختلف طراحی شد. در آزمایش اول، ویژگی های کیفی و ترکیبات بیوشیمیایی چهار رقم تجاری انار (آلک شیرین ساوه، آقا محمد علی، ملس ترش ساوه و ملس شیرین ساوه) طی نمو میوه بررسی شدند. نتایج نشان داد که شاخص l* و زاویه هیو (h ?) آریل، اسید قابل تیتر (ta)، ph، فنل کل و فلاونوئید کل و همچنین ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه ارقام انار مطالعه شده طی نمو کاهش یافتند. در حالی که، شاخص a* و کروما، مواد جامد محلول (tss)، tss/ta، آنتوسیانین کل و نوع آنتوسیانین های به طور معنی داری افزایش یافتند. شروع سنتز آنتوسیانین ها طی نمو میوه کاملا به نوع رقم انار بستگی داشت و تنها پس 135روز از تشکیل میوه هر شش نوع آنتوسیانین غالب (سیانیدین 3و 5- دی گلوکوزید، سیانیدین 3- گلوکوزید،دلفینیدین 3و5- دی گلوکوزید، دلفینیدین 3- گلوکوزید، پلارگونیدین 3و5- دی گلوکوزیدو پلارگونیدین 3- گلوکوزید) در میوه ارقام انار مطالعه شده قابل شناسایی بود. در آزمایش دوم، خصوصیات کیفی، ترکیبات بیوشیمیایی و فعالیت آنزیم های مرتبط با قهوه ای شدن در آریل های ناسالم و سالم انار رقم ملس ترش ساوه مقایسه شدند. نتایج نشان داد میزان tss، ta، فنل، فلاونوئید و آنتوسیانین کل، نوع آنتوسیانین ها، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و a*، شاخص b*، h ?و کروما در میوه های ناسالم با آریل قهوه ای کم تر از میوه های سالم بودند. در عوض، شدت تنفس میوه، شاخص l*، ph، tss/ta و فعالیت آنزیم های پلی فنول اکسیداز (ppo) و پراکسیداز (pod) میوه های ناسالم بیش تر بودند. در این آزمایش بین آنتوسیانین کل با a* و فنل کل همبستگی مثبت و معنی داری و با فعالیت آنزیم های ppo و pod همبستگی منفی وجود داشت. در آزمایش سوم، اثر تیمار کائولین بر کنترل آفتاب سوختگی و کیفیت انار رقم ملس ترش ساوه بررسی شد. غلظت های مختلف کائولین 5/2، 5 و 10 درصد از اوایل تیرماه به فاصله 30 روز یکبار در 3 نوبت بر روی درختان محلول پاشی شدند. نتایج نشان داد که کائولین آفتاب سوختگی میوه، شاخصa* و کروما، tss، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل و همچنین فعالیت آنزیم های ppo، pod، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، و کاتالاز (cat) را کاهش داد، اما میزان فنل کل را افزایش داد. اگرچه کائولین توانست خسارت آفتاب سوختگی میوه انار را کاهش دهد، اما به نظر می رسد با کاهش فتوسنتز، تولید قند و به دنبال آن تجمع آنتوسیانین در آریل را کاهش داد. در آزمایش چهارم، اثر سه نوع پوشش مختلف (واکس برایتکس، واکس ژداسول و کیتوزان 1 و 2 درصد) در حفظ کیفیت پس از برداشت میوه انار رقم ملس ترش ساوه ارزیابی شد. ارزیابی کیفیت میوه های تیمار شده پس از 40، 80 و 120 روز انبارداری در دمای 5/4 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90 درصد بعلاوه 3 روز نگهداری در دمای 20 درجه سانتی گراد انجام شد. نتایج نشان داد کاهش وزن و شدت تنفس میوه، شاخصl* و کروما آریل، tss/ta و ph در میوه های تیمار شده بیش تر از شاهد بودند. تیمارهای پوششی توانست کاهش ta، شاخص a* وh ?، فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را در طی دوره انبار داری به تاخیر اندازد. میزان tss و فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) تحت تاثیر تیمار پوششی قرار نگرفتند، در حالی که این تیمار به طور معنی داری از افزایش فعالیت آنزیم ppo و pod در آریل جلوگیری کرد. در مجموع، واکس ژداسول به دلیل حفظ بهتر آب میوه، ترکیبات بیوشیمیایی و آنتی اکسیدانی، موثرترین تیمار پوششی در حفظ کیفیت انبارمانی میوه انار بود
مرتضی بیگی کلشتری داود بخشی
مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید و تأثیر روش های مختلف گرمایش اعم از استفاده از لوله های آب گرم و یا هوای گرم در زیر بستر کشت در راندمان ریشه زایی قلمه های زیتون رقم مانزانیلا در شرایط میست انجام شد. درصد ریشه زایی، تعداد محل های زایش ریشه، تعداد ریشه، طول ریشه، قطر ریشه، وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه، تعداد جوانه، تعداد برگ و طول جوانه در قالب طرح کاملا تصادفی در سه سطح شامل صفر (شاهد)، 2000 و 4000 میلی گرم در لیتر با شش تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده بهبود شاخص های مختلف مورد ارزیابی در دو بستر بر اثر کاربرد ایندول بوتیریک اسید(iba) و همچنین نشان دهنده برتری اثر غلظت 4000 میلی گرم در لیتر نسبت به تیمار دیگر بود. غلظت 4000 میلی گرم در لیتر ایندول بوتیریک اسید در بستر هوای گرم باعث افزایش ریشه زایی (6/16برابر)، تعداد ریشه (6 برابر)، طول ریشه (7/3 برابر)، وزن خشک ریشه (3/5 برابر)، تعداد جوانه (6/4 برابر) و طول جوانه (2/4 برابر) نسبت به تیمار شاهد بود. بعلاوه، درصد ریشه زایی تحت تاثیر ایندول بوتیریک اسید به طور معنا داری تغییر کرد به طوری که در 2000 میلی گرم درلیتر تا 75% ودر 4000 میلی گرم در لیتر تا 91% افزایش یافت. با مقایسه اثر ایندول بوتیریک اسید بر شاخص درصد ریشه زایی در دو بستر آب گرم و هوای گرم می توان گفت که کاربرد iba در این دو بستر باعث افزایش معنی دار درصد ریشه زایی نسبت به تیمار شاهد بود اما این افزایش، در دو بستر نسبت به هم معنی دار نبود. با توجه به معنی دار بودن اثر غلظت های مختلف ایندول بوتیریک اسید در تمامی صفات مورد ارزیابی در بستر گرمایش با هوای گرم وهمچنین با توجه به مقایسه میانگین صفاتی مانند تعداد ریشه و تعداد محلهای زایش ریشه در بستر هوای گرم نسبت به بستر گرمایش با لوله آب گرم که در هر دو سطح 2000 و 4000 میلی گرم در لیتر معنی دار شدند می توان گفت که نتایج حاصل نشان از بهتر بودن بستر گرمایشی با هوای گرم نسبت به بستر گرمایشی با لوله های آب گرم داشت.
شیما پورامینی داود بخشی
تنک میوه چه یکی از روش هایی است که به طور گسترده برای رسیدن به کیفیت بالا در سیب انجام می شود. در مطالعه حاضر میوه ها تنک شدند و سپس با کاغذ های کالک یک لایه حدودا 35 روز بعد از مرحله تمام گل، در اوایل ماه خرداد، زمانی که قطر میوه ها 5/2 سانتی متر بود، پوشانیده شدند. پاکت ها حدودا 120 روز بعد از مرحله تمام گل در زمان بلوغ فیزیولوژیکی حذف شدند و میوه ها تا زمان برداشت تجاری (150 روز بعد از تمام گل) روی درخت ماندند. در نهایت مقایسه بین میوه های پاکت گذاری شده و پاکت گذاری نشده (شاهد) صورت گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش تفاوت معنی داری را بین تیمار های مورد مطالعه از نظر وزن، اندازه، سفتی بافت، غلظت مواد جامد محلول (ssc)، اسید قابل تیتر (ta)، نسبت ssc/ta، ph، مقدار فنل کل پوست و کلروفیل کل نشان داد. در حالی که پاکت گذاری اثر معنی داری روی مقدار فنل کل گوشت و ظرفیت آنتی اکسیدانی پوست و گوشت نداشت. بر اساس نتایج این آزمایش پاکت گذاری میوه و سپس در معرض نور قرار دادن میوه ها سبب افزایش سفتی بافت، غلظت مواد جامد محلول (ssc)، نسبت ssc/ta و کلروفیل کل شد. اما وزن و اندازه (l/d ratio)، مقدار فنل کل پوست، اسید قابل تیتر (ta) و ph کاهش یافت. بر اساس این آزمایش تنک و پاکت گذاری میوه ها و سپس حذف پاکت ها قبل از برداشت سبب بهبود ویژگی-های بیرونی، مخصوصا رنگ میوه، و افزایش کیفیت ظاهری میوه ها می شود.
سید امین موسوی داود بخشی
یکی از مشکلات سیب ’گرانی اسمیت‘ بروز عارضه اسکالد سطحی در طول مدت انبار سرد است. تحقیق حاضر، باهدف بررسی تاریخ برداشت و مدت انبارمانی بر بروز عارضه اسکالد سطحی در سیب گرانی اسمیت در یک باغ تجاری در منطقه تاکستان استان قزوین اجرا شد. تاریخ برداشت، شامل 130 روز و 150 روز پس از تمام گل و عامل انبارمانی در سه زمان برای هر تاریخ برداشت در نظر گرفته شد که شامل صفر (شاهد)، دو ماه و چهار ماه انبار سرد. مشاهده شد سیب های برداشت شده در هر دو زمان، پس از دو ماه انبارمانی عارضه اسکالد را نشان دادند که برداشت دوم، پس از چهار ماه انبار اسکالد سطحی بیشتری داشت. میوه های برداشت شده در زمان 150 روز پس از تمام گل، در مقایسه با نمونه های 130 روز، دارای مواد جامد محلول بیشتر اما نشاسته، کلروفیل، سفتی و اسید قابل تیتر کمتری بودند. طی انبارمانی، کاهش میزان کلروفیل در برداشت دوم نسبت به برداشت اول کمتر بود. همچنین فنول کل طی انبارمانی کاهش یافت ولی فعالیت آنتی اکسیدانی افزایش نشان داد. به طورکلی، تعیین زمان مناسب برداشت و مدت انبارمانی در بروز اسکالد و سایر شاخص-های کیفی سیب گرانی اسمیت ضروری است.
انسیه قربانی داود بخشی
خصوصیات کیفی میوه سیب (malus domestica borkh.)، چه برای مصرف داخلی و چه برای صادرات، از اهمیت زیادی برخوردار است. بسیاری از این خصوصیات تحت تأثیر کاربرد کلسیم قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثرات محلول پاشی قبل از برداشت و غوطه وری پس از برداشت کلرید کلسیم و دو ترکیب آلی کلسی کت و فولی کل بر کیفیت میوه سیب ’فوجی‘ و ’گرانی اسمیت‘ طی سال های 1391 و 1392 بود. محلول پاشی در طول فصل و اوایل، اواسط و اواخر فصل انجام شد. شاخص های کمی و کیفی در هنگام برداشت و بعد از سه و شش ماه انبارمانی ارزیابی شدند.
علی مومن پور علی ایمانی
ترکیب پایه و پیوندک می تواند خصوصیات رشدی و غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را در شرایط تنش شوری تحت تأثیر قرار دهد. بهمنظور ارزیابی اثر تنش شوری بر خصوصیات مورفولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمیایی و غلظت عناصر غذایی پرمصرف و کم مصرف در برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام، آزمایشی گلدانی با دو عامل ژنوتیپ در 11 سطح، شامل تونو، نان پاریل، مامایی، شکوفه، سهند، شاهرود 12، a200 ، 25 -1، 16-1 و 40-13 پیوند شده روی پایه gf677 و پایه gf677 (پیوند نشده به عنوان شاهد) و فاکتور شوری آب آبیاری شامل صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر نمک که به ترتیب هدایت الکتریکی برابر 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسی زیمنس بر متر داشتند، انجام شد. نتایج نشان داد که با اعمال تنش شوری و افزایش غلظت آن، شاخص های رشدی شامل ارتفاع شاخه، قطر شاخه، تعداد برگ کل، تعداد برگ سالم، تراکم برگ روی شاخه اصلی، وزنتر و وزن خشک برگ ، سطح برگ و نسبت سطح برگ ، محتوای رطوبت نسبی برگ ، وزنتر و خشک اندام هوایی، وزنتر و خشکریشه، شاخص کلروفیل، کلروفیل های a، b و کل و کاروتنوئید در تمامی ژنوتیپ-های مطالعه شده، کاهش یافتند و تعداد برگ های نکروزه، میزان ریزش برگ، نسبت وزن خشک به وزنتر اندام هوایی، نسبت وزنتر و خشکریشه به وزنتر و خشک اندام هوایی، درصد نشت یونی و درصد آسیبدیدگی غشاء سلولی، افزایش یافتند.
ابوذر هاشم پور رضا فتوحی قزوینی
چکیده ندارد.
صادق جمشیدیان داود بخشی
چکیده ندارد.