نام پژوهشگر: خداداد پیرعلی
امین جزایری خداداد پیرعلی
عقرب ها از جمله بند پایانی هستند بسیار خطرناک که می توانند از طریق نیش زدن مشکلات جدی و عدیده ای را ایجاد کنند. این نیش زدن ها می تواند منجر به مرگ فرد عقرب زده به ویژه کودکان شود.در استان چهارمحال وبختیاری نیز گزارش هایی از عقرب زدگی گزارش شده که منجر به فوت گردیده اند. وزارت بهداشت به دلیل ناشناخته بودن عقرب های هر منطقه برای تولید سرم های monovalan و polyvalan دچار مشکل گردیده است. این تحقیقات می تواند برای تولید سرم هایی که مربوط به هر منطقه هستند کمک کننده باشد و باعث جلوگیری از مرگ و میر شود. هم چنین با این پژوهش و تهیه کلید شناسایی عقرب ها و تهیه عکس از گونه ها می توان از سرم مخصوص آن عقرب استفاده درستی در زمان صحیحی کرد.در این تحقیق که در شهرستان شهرکرد، فارسان و بروجن انجام گرفت صید بیشتر در شب صورت گرفته و باعث شناسایی عقرب های زیر شده است:1- هوتنتوتا زاگروسنسیس (hottentotta zagrosensis) 2- مزوبوتوس اوپئوس فیلیپسی (mesobuthus eupeus phillipsii) 3- آندروکتونوس کراسیکودا (anderoctonus crassicauda) 4- اورتوشیروس زاگروسنسیس (zagrosensis orthochirus) 5- اودونتوبوتوس دوریه (odontobuthus doriae)
امیر فرزانه دهکردی بهروز شیران
جرب واروا دیستراکتور(varroa destructor) یک انگل خارجی است که به عنوان آفت مهم برای زنبورهای عسل اروپائی مطرح می باشد. تا کنون از استخر بزرگ ژنتیکی جرب واروا دیستراکتور تنها دو ژنوتیپ در زنبور عسل آسیائی (apis cerana) شناسائی شده که قادرند زنبورعسل اروپایی (apis mellifera) را هم آلوده کنند. این دو ژنوتیپ کره ای و ژاپنی نامیده می شوند و علت نامیده شدن آن ها به این نام این است که انگل طبیعی زنبور عسل آسیائی در کره و ژاپن می باشند. توانایی ژنوتیپ های مذکور در آلوده نمودن زنبورهای نر و کارگر باعث گردیده تا به عنوان جدی ترین انگل های زنبور عسل اروپائی شناخته شوند. از بین این دو ژنوتیپ هاپلوتیپ کره ای شایع تر است و در اکثر نقاط دنیا بر روی زنبور عسل اروپائی دیده می شود. در این پژوهش به منظور شناسایی گونه و هاپلوتیپ واروای آلوده کننده زنبور عسل نژاد ایرانی (meda apis mellifera) از روش rflp استفاده شد. با استفاده ازروش پودر شکر تعداد92 نمونه جرب واروا از کندوهای صنعتی 10 استان جداسازی و جمع آوری گردید که تعداد نمونه ها به تفکیک هر استان به شرح زیر است: از هرکدام از استان های مازندران، چهارمحال و بختیاری، گلستان وکرمانشاه 10 نمونه و از استان های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، خوزستان و کهکیلویه و بویر احمد هرکدام 9 نمونه و از آذربایجان شرقی 7 عدد جرب. سپس با روش ctab، dna جرب ها استخراج شده و برای شناسایی گونه واروای ایران از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده mtdna از گونه واروا دیستراکتور استفاده شد. در ادامه باآنزیم saci فراورده های pcr هضم شده و الگوی شکسته شدن آن ها در مقایسه با هاپلوتیپ های مرجع مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده مشخص نمود که تمامی نمونه ها، گونه واروا دیستراکتور بوده و هاپلوتیپ آن کره ای تشخیص داده شدند. نتایج به دست آمده در تشخیص گونه یکی از کشنده ترین انگل های زنبور عسل اهمیت زیادی دارد ضمن آنکه روش rflp تکنیکی با حساسیت و ویژگی بالا بوده و علاوه بر تشخیص نوع انگل، گونه را نیز مشخص کند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که نژاد زنبور عسل ایرانی علی رغم تفاوت های ریخت شناسی با نژاد های مختلف زنبور عسل اروپائی، همانند بیشتر آنها به واروا دیستراکتور و هاپلوتیپ کره ای حساس می باشد.
محمد مهدی داودپور خداداد پیرعلی
سیستی سرکوس تنیاکولیس مرحله لاروی تنیا هیداتیژنا می باشد که حضور آن در نشخوارکنندگان اهلی و وحشی در سراسر جهان گزارش شده است. این سیستی سرکوس یک انگل شایع گوسفند در ایران می باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین شدت ضایعات کبدی ناشی از مهاجرت لارو های تنیا هیداتیژنا در گوسفند می باشد. در این مطالعه از 81 لاشه گوسفند بررسی شده، 30 مورد (37%) به سیستی سرکوس تنیاکولیس آلوده بودند. این کیست در نواحی آناتومیکی مختلف مشاهده شد که شامل کبد (16/27%)، مزانتر (35/10%)، چادرینه (64/8%)، پرده صفاق (47/2%) و دیافراگم (23/1%) بود. هیچ گونه کیست سیستی سرکوس تنیا کولیس در قلب و ریه گوسفندان کشتار شده وجود نداشت. کبد گوسفندان آلوده چندین کانال مارپیچ به رنگ سفید متمایل به خاکستری نشان دادند. در بررسی هیستوپاتولوژی نکروز کازئوز و آهکی شدن در ناحیه مرکزی کانال های مهاجرت وجود داشت. تعداد زیادی سلول های ماکروفاژ یا سلول های اپیتلیوئید و سلول های غول پیکر از نوع لانگرهانس در اطراف منطقه نکروز مشاهده شد. این ساختار ها توسط بافت همبند کلاژنه که در آن لنفوسیت ها و پلاسما سل ها نفوذ کرده بودند، احاطه شده بود. جهت طبقه بندی شدت ضایعات کبدی، تعداد کانال های مهاجرت در سطوح کبد شمارش شده و به سه درجه خفیف (کم تر از پنج مسیر مهاجرت)، متوسط (بین پنج تا ده مسیر مهاجرت) و شدید (بیشتر از ده مسیر مهاجرت) طبقه بندی گردید که به ترتیب در 19/76%، 05/19% و 76/4% از موارد مشاهده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مهاجرت کبدی لارو های تنیا هیداتیژنا می تواند باعث ضرر اقتصادی گردد و برنامه های کنترل این بیماری توصیه و تأکید می شود.
آرش برجیان بروجنی بهروز شیران
جنس سارکوسیستیس و گونه های مختلف آن انگل های تک یاخته ای داخل سلولی می باشند که چرخه زندگی آنها به دو میزبان احتیاج دارد. تولیدمثل جنسی و اسپوروگونی در میزبان نهایی و تولیدمثل غیرجنسی و شیزوگونی و تشکیل کیست در فیبرهای عضلات اسکلتی و قلبی میزبان واسط اتفاق می افتد. سه گونه سارکوسیستیس در گاو شناسایی شده است که شامل: سارکوسیستیس بوی کنیس یا کروزی، سارکوسیستیس بوی فلیس یا هیرسوتا و سارکویستیس بوی هومینیس یا هومینیس می باشد که میزبانان نهایی آنان به ترتیب سگ سانان، گربه سانان و پریمات ها از جمله انسان می باشند. سارکوسیستیس کروزی در گاو بیماری زاست و سارکوسیستیس هومینیس هم در انسان موجب اختلالات گوارشی شامل تهوع، درد معده و اسهال می شود. با توجه به بالا بودن میزان آلودگی لاشه های گاوهای کشتاری در ایران به سارکوسیست و انجام نشدن مطالعه ای در مورد شناسایی گونه های سارکوسیستیس در ایران هدف از انجام این مطالعه، تعیین گونه های سارکوسیستیس بر اساس روش های مولکولی در گاوهای کشتار شده در منطقه شهرکرد بود تا اهمیت آنها در بهداشت عمومی و بیماری زایی گاو مشخص شود. در این بررسی با مراجعه به کشتارگاه جونقان شهرکرد، از عضلات قلب، مری، دیافراگم و زبان تعداد 70 راًس گاو نمونه گیری به عمل آمد. با روش ctab، dna از نمونه ها استخراج شده و برای بررسی آلودگی، از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده h(r)1 s18و l(f)9 s18 استفاده شد. در ادامه با آنزیم های محدود کننده فرآورده های pcr هضم شده و الگوی شکسته شدن آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش rflp تکنیکی با حساسیت و ویژگی بالا بوده و در تشخیص گونه بسیار حساس است. نتایج حاصل نشان داد که 48 عدد از نمونه های دارای آلودگی با سارکوسیستیس بودند که بعد از هضم آنزیمی که بر روی محصولات اولیه pcr صورت گرفت آلودگی با گونه s.cruzi، 5/87% و آلودگی با گونه s.hirsuta، 6/41% و آلودگی با s.hominis، 5/37% نشان داده شد. با توجه به نتایج این مطالعه و تاًیید حضور سارکوسیستیس هومینیس در منطقه و احتمال زئونوتیک، باید از خوردن گوشت گاو به صورت نیمه پخته اجتناب نمود.
وحیدرضا زیلابی خداداد پیرعلی
چکیده هدف از انجام این پایان نامه سنجش فعالیت آنزیم های کیتیناز، آلکالین پروتئاز و لیپاز از برخی جدایه های بومی قارچ های انتوموپاتوژن موثر بر کنه ایکسودس ریسینوس و نشان دادن اهمیت این آنزیم ها در آینده مبارزات علیه کنه ها بوده است. در این مطالعه دو جدایه قارچی demi 2 و iran 437 c از سویه متاریزیوم آنیزوپلیه و دو جدایه iran 403 c و iran 428 c از سویه بووریا باسیانا مورد بررسی قرار گرفت. پس از جدا کردن قطعه های قارچ ها از محیط کشت و آماده کردن نمونه های قارچی ابتدا فعالیت کل آنزیم های ذکر شده با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری و تیتراسیون مورد محاسبه قرار گرفت. سپس به منظور محاسبه فعالیت ویژه این آنزیم ها پروتئین کل جدایه های قارچی به روش برادفورد محاسبه شد و در نهایت با تقسیم کردن فعالیت کل آنزیم های هر جدایه قارچی بر پروتئین کل آن جدایه فعالیت ویژه هر آنزیم در آن جدایه قارچی محاسبه شد. همچنین در مورد آنزیم کیتیناز از آنزیم ? -glucosidase به منظور تکمیل کار سنجش فعالیت کیتیناز استفاده شد. لازم به ذکر است که تمام اعمال آزمایشگاهی به صورت سه بار تکرار انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که قارچ های مورد مطالعه از نظر فعالیت آنزیم ها ویرولانس متفاوتی داشتند (05/0p>). از نظر فعالیت کل و ویژه آنزیم آلکالین پروتئاز بیشترین فعالیت مربوط به جدایه iran 437 c می باشد. بیشترین فعالیت کل آنزیم کیتیناز را جدایه های iran 437 c و demi 2 و کمترین فعالیت را جدایه های iran 403 c و iran 428 c داشتند. از لحاظ فعالیت ویژه این آنزیم نیز جدایه iran 437 c بیشترین فعالیت و جدایه iran 403 c کمترین فعالیت را نشان دادند. از لحاظ فعالیت آنزیم لیپاز در جدایه demi 2 و iran 428 c بیشترین فعالیت و جدایه iran 403 c کمترین فعالیت را مشاهده نمودیم. از لحاظ فعالیت ویژه این آنزیم جدایه قارچی iran 403 c کمترین فعالیت را دارا بوده است. همچنین جهت وابستگی سنجش کیتیناز به آنزیم بتا گلوکوزیداز از paired t-test استفاده شد و این تست اختلاف معناداری را بین نمونه ی بدون آنزیم ? -glucosidase و نمونه ی حاوی آنزیم ? -glucosidase نشان نداد (05/0p>). کلمات کلیدی: متاریزیوم آنیزوپلیه-بووریا باسیانا- کیتیناز- آلکالین پروتئاز- لیپاز
شهرام دانش دهکردی خداداد پیرعلی
لینگواتولا سراتا یکی از انگل های با گسترش جهانی و شایع در مناطق آب و هوائی مختلف بوده ولی ابتلا به انگل در مناطق سردسیر بیشتر است. شکل بالغ انگل در مجاری هوائی بینی، سینوس های پیشانی و مجرای شنوائی پستانداران گوشت خوار، سگ سانان و گربه سانان یافت می شود و این حیوانات به عنوان میزبانان نهائی (definitive hosts) هستند. میزبان های واسط (intermediate hosts) لینگواتولا سراتا پستانداران علفخوار مانند گوسفند، گاو، بز و جوندگان هستند. آلودگی میزبان واسط از طریق بلعیدن تخم دفع شده انگل توسط مدفوع و یا ترشحات دستگاه تنفس میزبان نهائی همراه با علوفه و یا آب صورت می گیرد. گستردگی دامنه میزان شیوع آلودگی در دام ها می تواند ناشی از وضعیت جغرافیایی، آب و هوایی و دسترسی میزبان نهایی به احشاء نشخوار کنندگان آلوده باشد. در این پژوهش هدف بررسی آلودگی عقده های لنفاوی مزانتریک و مدیاستینال گوسفندهای کشتار شده در منطقه نجف آباد به نوچه لینگواتولا سراتا بود. برای این منظور از 506 مورد گوسفند در کشتارگاه نجف آباد به صورت تصادفی نمونه گیری صورت گرفت. نمونه ها شامل 4-3 عدد از هر یک از غدد مزانتر و مدیاستینال از هر حیوان بودند. جداسازی انگل از غدد لنفاوی به دو روش معمولی و هضمی انجام گرفت. نتایج حاصل از بررسی نمونه ها نشان میدهد که میزان آلودگی به فرم نابالغ انگل لینگواتولا سراتا در گوسفندهای کشتار شده در نجف آباد 6/11 درصد می باشد. در میزان آلودگی بین جنس نر و ماده تفاوت معنی داری وجود ندارد. میزان آلودگی در غدد مزانتر به صورت معنی داری بالاتر از غدد مدیاستن بود و میزان آلودگی در فصل پاییز و تابستان بالاتر از بهار و زمستان بود.
فاطمه آروئی حمیدرضا عزیزی
نوزما قارچی از جنس میکروسپوریایی است، که اثرات منفی زیان بار بر زنبور عسل دارد. دو گونه نوزما آپیس و نوزما سرانا قارچ هایی هستند که سلول های اپی تلیال روده میانی زنبور عسل را آلوده می کنند. نوزمازیس در زنبور عسل اروپایی (آپیس ملی فرا) در کلنی های زنبور عسل سراسر دنیا وجود دارد. تا همین اواخر نوزما آپیس به عنوان تنها گونه ایجاد کننده بیماری در نظر گرفته می شد، که باعث خسارت اقتصادی سنگینی در زنبورستان ها شده است. گونه نوزما سرانا گونه تازه و در حال ظهور در زنبورعسل اروپایی است، ولی توزیع آن به خوبی شناخته شده نیست. هدف از این مطالعه، شناسایی مولکولی گونه های نوزما در استان فارس، استان اصفهان و استان چهار محال و بختیاری بود. تعداد صد و هشتاد نمونه مشکوک به نوزمازیس (مشاهده اسپور از طریق میکروسکوپ نوری) زنبور بالغ کارگر اروپایی از استان فارس (شهرستان های مختلف)، استان اصفهان و استان چهار محال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که تفکیک و تفریق با استفاده از مشخصات روش ریخت شناسی نوزما سرانا و نوزما آپیس دشوار است، از روش مولکولی برای تفکیک دو گونه استفاده شد. برای تعیین گونه های نوزما از روش (previously- developed pcr) و پرایمرها بر پایه rna ریبوزومی ژن 16 s استفاده شد. محصولات pcr خالص سازی و برای تعیین توالی به شرکت کره ای macro gen ارسال شد. برای بررسی تشخیص گونه ها محصولات pcr و توالی rna ریبوزومی ژن 16 s به ژن بانک ارائه شد (شماره دسترسی نمونه ها: kp318660 تا kp318663). تنها گونه نوزما سرانا در تمامی نمونه ها بر اساس مشخصات مولکولی تشخیص داده شد. این گونه در حال حاضر در زنبوزستان های استان های مورد مطالعه وجود دارد. بررسی های بیشتری به منظور تعیین شیوع و توزیع نوزما سرانا در سایر استان های ایران مورد نیاز است.
فروغ صفایی بروجنی ایرج کریمی
چکیده ندارد.