نام پژوهشگر: محمد هادی همایون
هادی اسماعیلی محمد سعید مهدوی کنی
این پایان نامه به بررسی تحقق امت و راهکار آن یعنی همبستگی فرهنگی، در قرآن (با تکیه بر روش معنا شناسی) می پردازد. همبستگی فرهنگی پیشنهاد شده از سوی قرآن کریم از راه تحقق هویت فرهنگی مشترک میان جمع های مختلف مسلمان شکل می گیرد. این نوع هویت از طریق حافظه فرهنگی، زبان، دین و سرمایه فرهنگی بدست می آید. هنگامی که جوامع مختلف مسلمان به حافظه فرهنگی، زبان، دین و سرمایه فرهنگی مشترک خود آگاهی یافتند هویت فرهنگی ایشان ایجاد می شود. امت اسلامی به دلیل ویژگی هایی از قبیل بهره مندی از کتاب الهی، بهره مندی از قیادت و رهبری، بهره مندی از اعتدال و حفظ وجهه دین دارای سرمایه فرهنگی مشترک است. حافظه فرهنگی مشترک میان امت اسلامی در میان مسلمانان نوعی وحدت بوجود می آورد. امت اسلامی از ارزش های الهی موجود در ادیان گذشته و از خصایص نیک آیین حنیف ابراهیمی بهره مند است که می توان آن را در قالب سنت جای داد که خود تداعی کننده حافظه فرهنگی است. سومین عنصری که در شکل گیری هویت فرهنگی مسلمانان نقش به سزایی دارد دین و اعمال عبادی دین است. فعالیت هایی دینی مانند دعوت به خیر و نهی از منکر، ذکر و یاد خداوند متعال، انجام عبادات و مناسک، توحید مداری و اجتناب از طاغوت(به عنوان دستور مستقیم دین اسلام) به همراه تسلیم بودن در برابر فرامین خداوند از مقولات عمده ای هستند که ذیل ویژگی دینداری امت اسلامی جای می گیرند.آخرین عاملی که باید به آن در تشکیل هویت فرهنگی مسلمانان توجه نشان داد زبان است. این زبان مشترک هم در قالب قواعد دستوری و گویشی مشخص و هم در قالب گفتمان و فضای زمینه ای مشترک عاملی جهت بوجود آمدن هویت فرهنگی مشترک میان امت اسلامی است. با تحقق این عناصر هویت فرهنگی مسلمانان تشکیل شده و زمینه برای همبستگی فرهنگی میان ایشان فراهم می شود.
محمد نوریان محمد هادی همایون
چکیده داستان های تشرفات عصر غیبت به عنوان یکی از متون ارزشمند تشیع محسوب می شود. «امام» در جایگاه حجت الهی، به عنوان واسطه ای میان مردم و خدا محسوب می شود که این جایگاه در سطوح مختلفی قابل تعریف است. بررسی جایگاه ارتباطی امام مهدی (عج) در داستان های تشرفات عصر غیبت مساله ای ست که پژوهشگر در پی تبیین آن است. برای دست یابی به این مهم، از مدل ها ی ارتباطی که کارکردی سازمان دهنده دارند، استفاده شده است تا توصیفی از ساختار داستان ها به دست آید. جدای از بررسی سندی، می توان از لحاظ ساختار روایی، این داستان ها را مورد تحلیل قرار داد. این پژوهش سعی دارد از روش تحلیل روایت با نظرگاهی ساختارگرایانه که همان مسیر اصلی تحولات نظری و توجه به سیر تحولات پروپ می باشد، وام گرفته و الگوی نهایی که نظرگاه گریماس در دسته بندی کنشگرهای داستانی است را دنبال نماید؛ این کار با مشخص نمودن کنش های شش گانه ای که هر داستان و روایت را می توان بر آن اساس مورد تحلیل قرار داد، انجام پذیرفته است. مجموعه ی یافته های به دست آمده با یکی از مدل های ارتباطی مورد تحلیل قرار گرفت و داستانهایی که در آن ها امام مهدی (عج) در نقش های «قهرمان»، «مفعول»، «یاریگر» و «فرستنده» قرار داشتند با لحاظ کردن شئون مختلف «امام» در نظام هستی، در مدلی مورد نتیجه گیری قرار گرفتند. کلید واژه ها: امام مهدی(عج)، تحلیل روایت، الگوی کنشی گریماس، الگوی ارتباطی
مجتبی احمدی محمد هادی همایون
مجموعه فعالیت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و تبلیغی امام موسی صدر در لبنان در قالب یک جماعت ایمانی نظم و نسق یافت. امام موسی بر این باور بود که بدون طراحی و تحقق یک جماعت ایمانی که بتوان از طریق آن نیروهای اجتماعی و ظرفیت های مردمی را بسیج و سازماندهی کرد نمی توان روندهای موجود در جامعه لبنان را تغییر و یا بهبود داد. از اینرو امام موسی صدر تمرکز فعالیت های خود را بر ایجاد روابط پیوندی و ساخت یابی این روابط در قالب جماعت ایمانی قرار داده بود. جماعت و جماعت گرایی یکی از رویکردهای نظام بخشی اجتماعی است که عمدتا پس از گسترش بحران های مدرنیسم همچون بحران فردگرایی، بی اعتمادی، مشارکت، هویت و... بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. جماعت یک ساخت ارتباطی و اجتماعی است که با تمرکز بر سطوح خرد و عینی اجتماع به ایجاد فضای تعامل و مشارکت هدفمند کمک کرده و در نتیجه تعلق و هویت اجتماعی را تقویت می کند. جماعت ها عموما زندگی محور بوده و در پاسخ به نیازهای اساسی زندگی شکل می گیرند. در این پایان نامه با روش داده بنیاد به مطالعه تجربه فرهنگی – ارتباطی امام موسی صدر در لبنان پرداخته شده و در نهایت تجربه ایشان با الگوی کنش ولایی و با مفاهیم پنج گانه کنش ولایی شامل زعامت و سرپرستی اجتماعی، دعوت و هدایت اجتماعی، تعاون و تعلق اجتماعی، رشد و تکامل اجتماعی و تفاهم و وفاق اجتماعی تبیین گردیده است.
ابوذر زارع درخشان حسن بشیر
بزرگترین کنگره انسانی در جهان به طور مداوم و هر ساله در موسم حج به وقوع می پیوندد و انسانی هایی با زبان ها، فرهنگ ها، ملیت ها و نژاد های متفاوت به طور هماهنگ مناسک حج را به جای می آورند. انرژی و پتانسیل بسیار زیاد ارتباطی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نهفته در این اجتماع انسانی می تواند الگویی برای زندگی فردی و اجتماعی و نیز شکل گیری ارتباطات کارآمد در سطح ملی و جهانی باشد. تحقیق پیش رو به دنبال پاسخ این سوال است که مناسک حج دارای چه ظرفیت های ارتباطی و فرهنگی است؟ با توجه به اینکه حج، یکی از بارزترین آیین های اسلامی است در این تحقیق با استفاده از ادبیات ارتباطات آیینی، مناسک حج مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آن با سطوح ارتباطاتی (ارتباط با خود، ارتباط بین فردی، ارتباط گروهی و بین گروهی، ارتباط جمعی و ...) و حوزه های مختلف ارتباطات (میان فرهنگی، بین المللی، جهانی، سنتی و ...) بیان شده است. در ادامه نیز چهار نظریه 1- همگرایی فرهنگی، 2- ارتباطات بین قومی، 3- هم فرهنگی و 4- نظریه ارتباطاتی هویت، از بین نظریات ارتباطات میان فرهنگی، انتخاب و آیین ارتباطی حج بر اساس آنها تبیین گردیده است. از آنجا که در پس هر یک از اعمال حج رازها و رموزی نهفته و جزء جزء مناسک حج مملو از نشانه های نمادین است، می توان بسیاری از این نشانه ها را با رویکردی فرهنگی-ارتباطی و با استفاده از دانش نشانه شناسی رمزگشایی نمود. با توجه به نظریات گوناگون نشانه شناسی، در این تحقیق، تعریف عام موریس و اکو از نشانه، زمینه مطالعاتی معنی شناسی موریس، انواع نشانه های پیرس، مفاهیم اولیه کنش نشانه ای سوسور که بر اندیشه بارت نیز تاثیر داشته و نهایتا تحلیل نشانه شناختی رولان بارت (با تاکید بر اسطوره شناسی وی) به عنوان روش مختار انتخاب شده و معناها و اسطوره های مناسک حج از میان نظام های نشانه ای مختلف موجود در این آیین، شناسایی و مورد پردازش قرار گرفت. اولین پیشنهاد نظری این تحقیق، توسعه نگاه به حج از یک مناسک شرعی، به الگویی برای تغییر نظم اجتماعی موجود و ترسیم یا ایجاد نظم اجتماعی مطلوب است. از آنجا که آیین ها اغلب در حالتی شرطی اتفاق می افتند یعنی آنها غالبا نه درباره آنچه وجود دارد بلکه درباره آن چیزی که می تواند، ممکن است یا باید باشد هستند می توانند نظم اجتماعی کنونی را تغییر داده یا نظم مطلوب را ترسیم کنند. همچنین از آنجا که ساختار بسیاری از آیین ها شامل فضای تحریکی ناشی از ایجاد وقفه ای در نقش ها و قواعد معمول اجتماعی است، دوره هایی انتقالی محسوب می گردند که می توانند محورهای متعددی برای فعالیت های اجتماعی و امکانی برای خلاقیت در تفکر اجتماعی به وجود آورند. بنابراین حج نیز به عنوان وقفه و دوره ای انتقالی، جدی و تاثیرگذار در حجاج، فرصتی را پیش روی انسان مسلمان و جامعه اسلامی می نهد تا برای تحول به سوی الگوی مطلوب مورد نظر حرکت کند. این کارویژه از طریق معناهای پنهانی و اسطوره های حج صورت می پذیرد در نتیجه اسطوره های حج قابلیت مدیریت تغییرات اجتماعی را دارند و می توانند از راهبردهای لازم برای تبدیل موضوعات بنیادین به گفتمان حاکم در جهان اسلام به شمار روند. در این راستا باید اسطوره های مربوط به حج هر چه بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته و با روش های مختلف علمی و هنری منتشر شود. پیشنهاد دوم آنکه نمایش و بازنمایی یک اسطوره در سطح جامعه، در قالب آیین و به صورت نشانه های نمادین امکان پذیر است؛ چرا که گروه یا جامعه با پذیرش یک آیین، زمینه مناسب برای اجرایی شدن الگوی مطلوب در اجتماعات انسانی می بیند. در واقع اسطوره ها می توانند با تبدیل به آیین و از طریق آیین هایی که اجرا می شوند به زندگی اجتماعی وارد شوند و در مواقع حساس توسط فرد یا افرادی، اسطوره های جدیدی را تولید نمایند. همچنین اضافه شدن یک گرایش تحصیلی به رشته فرهنگ و ارتباطات با عنوان مطالعات آیینی و اضافه شدن درسی به عنوان ارتباطات آیینی در برنامه آموزشی این رشته و نیز زمینه سازی تبادل اطلاعات علمی، پزشکی، صنعتی، کشاورزی و ... در ایام حضور حجاج در مدینه و مکه و موارد متعدد دیگری پیشنهاد می شود. واژه های کلیدی: مناسک حج، آیین، فرهنگ و ارتباطات، نشانه شناسی، اسطوره، ارتباطات آیینی، ارتباطات میان فرهنگی
محمد حسن فرج نژاد ابرقویی محمد هادی همایون
چکیده در این پژوهش میزان تطابق یکی از مهم ترین اسناد بالادستی در عرصه فرهنگ با برنامه ها و اسناد فرودستی آن سنجیده شده است. سند بالادستی مورد نظر، «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» می باشد. اسناد فرودستی این سند نیز بخش های فرهنگی دو برنامه های پنج ساله چهارم و پنجم توسعه و «سیاست های کلی ابلاغی رهبری» است. جهت امکان مقایسه این اسناد به یکی از تجربه های سیاست گذاری فرهنگی در شورای اروپا - از نهادهای بین المللی فعال در عرصه سیاست گذاری فرهنگی- رجوع شد. این تجربه بیان بیست و یک دوراهی فرهنگی است که از نظر این نهاد باید در سیاست گذاری فرهنگی به آن ها توجه شود. علاوه بر دوگانه های شورای اروپا با استفاده از الگوهای مطرح در سیاست گذاری فرهنگی، 13 دوگانه دیگر نیز معرفی گردید و در مجموع با استفاده از 34 دوگانه فرهنگی، میزان تطابق اسناد ذکرشده، بررسی گردید. روش مورد استفاده این پژوهش روشی کیفی بوده و بر مبنای پرسش از نخبگان صورت پذیرفته است. در این راستا پس از بیان کلیات مربوط به سیاست گذاری فرهنگی با استفاده از مصاحبه گروهی و تکنیک کدگذاری باز با ترکیب روشی قیاسی و استدلالی مفاهیم سیاست فرهنگی موجود در سند «اصول سیاست فرهنگی ج.ا.ا» استخراج شد. سپس جدول های دوگانه های سیاست فرهنگی و گزاره های مرتبط با آن ها در اسناد موضوع پژوهش در اختیار جمعی از متخصصان سیاست گذاری قرار داده شد و با کسب نظر آن ها، الگوهای طیفی حاکم بر این اسناد با محوریت دوگانه های سیاست فرهنگی استخراج شد. سپس بر اساس این الگوها امکان مقایسه میزان تطابق این اسناد که سوال اصلی این پژوهش بود، فراهم گردید. در نهایت مشخص گردید برنامه چهارم نسبت به برنامه پنجم و سیاست های ابلاغی رهبری تمایزات بیشتری با سند اصول سیاست فرهنگی دارد. در پایان نمودارهای مقایسه ای طیف های عناصر فرهنگی در این اسناد ارائه شدند.
بهنام کربلایی اصغرآقا مهدوی
یکی از قواعد فقهی دین مبین اسلام که از اصول حاکم بر سیاست روابط مسلمین با دیگر ملل است، قاعده «نفی سبیل» می باشد. دین اسلام برای پیروانش چنان اعتبار و عزتی قائل است که به هیچ وجه اجازه نمی دهد در روابط پیروانش با غیر مسلمین نشانه ای از علو و برتری آنها وجود داشته باشد. اطلاق این قاعده حاکی از آن است که سلطه و سبیل کفار در عالم تشریع و حجت و تکوین بر مسلمین نفی شده است. پذیرش نفی سلطه در عالم تکوین بدین معنا است که با اعتقاد و ایمان مسلمین به اصول و ارزش های غنی اسلام و التزام به آثار این ایمان، سلطه و قدرت روحی و معنوی کفار بر آنها منفی خواهد بود. بدون شک مهم ترین عنصری که می تواند باعث عزت و اقتدار و یا ذلت و سرافکندگی یک مکتب و ملت باشد، عنصر فرهنگ و میزان غنای فرهنگی آن است. اساساً فرهنگ به منزله جان و روح هر جامعه ای محسوب می شود و جوانب دیگر همچون سیاست و اقتصاد و... فرع بر آن است. جهان بینی ها، عقاید و آداب و رسوم و ارزش ها و نیز ساختارها و دستاوردهای تمدنی در حقیقت باطن و ظاهر فرهنگ و شأنی از آن محسوب می شوند. تمدن امروزی در معنای جامع خود، حامل مبانی فرهنگی اومانیستی و مادی با مختصاتی ویژه است که این مختصات و ویژگی های فرهنگی ناسازگار با فرهنگ دینی می باشند. در این پایان نامه برآنیم با روش توصیفی– تحلیلی، جلوه های حاکمیت فرهنگ کفر به معنای عمیق آن را در شرائط فعلی دنیا نشان دهیم و اثبات کنیم که اطلاق قاعده ی نفی سبیل، نفی سبیل فرهنگی را نیز در بر می گیرد. بنابراین در شرایط کنونی لازم است با آشنایی کامل با این دو فرهنگ و اعتقاد و عمل به دستورات مبین اسلام، فرهنگ کفر را در جامعه اسلامی از بین برده و زمینه هرگونه سیطره و سلطه کفار را از میان ببریم و بدین وسیله موجبات حفظ عزت و استقلال امت اسلامی را فراهم کنیم.
ابراهیم خانی حسنعلی رحیقی
تبیین ظرفیت ولایت، به عنوان یکی از محوری ترین آموزه های عرفان اسلامی، در تحقق تمدنی اسلامی، از مباحثی است که در فهم ابعاد هستی شناسانه تمدن ایده آل اسلامی نقشی بی بدیل ایفا می نماید و در این رساله تلاش شده است تا با بهره بردن از گنجینه ارزشمند معارف عرفان و حکمت متعالیه در نظامی منسجم به این موضوع به نحو تفصیلی پرداخته شود. به این منظور ابتدا در فصل نخست با شرح جایگاه انسان کامل در عرفان اسلامی و به خصوص از منظر سید حیدر آملی ، تلاش شده است تا اثبات شود که ظهور کامل کمالات وجودی انسان کامل به عنوان مظهر تام مقام ولایت الهی، تنها در بستر حیات اجتماعی امکان پذیر است و تمدن ولایی در حقیقت بستری برای ظهور کمالات انسان کامل و ظهور مقام ولایت الهی اوست. از سوی دیگر برای تبیین نحوه نقش آفرینی مقام ولایت در بستر اجتماع لازم است تا نخست جایگاه هستی شناسانه اجتماع و تمدن روشن شود. به این منظور در فصل دوم با دو رویکرد فلسفی و عرفانی هویت و ابعاد فرا اعتباری اجتماع مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته است. آنگاه با فراهم آمدن مقدمات لازم در دو فصل نخست، در فصل سوم ایده ای کلان در تبیین تمدن ولایی، به همراه ابعاد و لوازم آن مورد اثبات تفصیلی قرار گرفته است که طبق آن، نسبت انسان کامل به تمدن ولایی، به نحو فرا تمثیلی، مانند نسبت روح به بدن است و همان گونه که تمامی آثار وجودی بدن و هویت اصیل انسانی، به نفس اوست؛ تمامی آثار و برکات تمدن ولایی و هویت اصیل آن نیز به واسطه انسان کامل و مقام ولایت الهی اوست.
محمدمهدی خدایی مهر محمد هادی همایون
مسائل فرهنگی پایه و اساس خط مشی ها و سیاست گذاری های فرهنگی دولتمردان و تصمیم گیران را تشکیل می دهد. از این رو پرداختن و جهت دادن به آن از فعالیت های اساسی دست اندرکاران و متخصصان سیاست گذاری محسوب می شود. در کشور ما به علت تعدد مراجع تصمیم گیری و نهادهای سیاست گذاری فرهنگی و به دلیل نبود الگوی جامع و مشخص برای سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، ابهامات زیادی در مسئولیت فرهنگی وجود دارد. هدف این پژوهش کمک به سیاست گذاران جهت شناسایی مولفه های اساسی موثر در فرایند مسئله یابی سازمان های فرهنگی است. برای شناخت عواملی که در تشخیص و تدوین مسائل سازمان های فرهنگی نقش دارند به عنوان مورد مطالعه، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. حوزه هنری، نهاد وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی از عمده ترین متولیان فرهنگی- هنری کشور محسوب می شود که با ارائه پوشش های حمایتی در قالب طرح ها و پروژه های فرهنگی و هنری، با محوریت دین و ارزش های مذهبی و انقلابی در تلاش است تا ضمن انجام وظایف اساسی خود طیف وسیعی از اقشار اجتماع را حمایت و پشتیبانی کند. بهره گیری از اسناد موجود و همچنین مصاحبه با اساتید دانشگاه، کارشناسان و مدیران فرهنگی، ما را در نتایج تحقیق به دو مدل مفهومی در زمینه فرایند مسئله یابی و همچنین عوامل موثر بر آن در مورد مطالعاتی خاص رساند. از میان عوامل درون سازمانی، نقش مدیران و در عوامل برون سازمانی، نقش و جایگاه رهبری انقلاب، موثرترین عوامل در فرایند مسئله یابی شناخته شد. همچنین سعی شده است ضمن آسیب شناسی از وضعیت مسئله یابی در سیاست گذاری فرهنگی، پیشنهادات موثری برای رسیدن به وضعیت مطلوب ارائه شود که انجام کار کارشناسی، تأسیس موسسات رصد فرهنگی، نظام مند بودن مسئله یابی بر اساس الگوهای ایرانی- اسلامی، آموزش و تقویت مدیران فرهنگی و غیره در این راستا مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
محمد جواد کاظمی منصورآباد حسن بشیر
فرهنگ، به عنوان جهت بخش ذهنیت ها، گرایش ها و تعیین کننده رفتار افراد و جامعه، اهمیتی محوری در عرصه های مختلف هر جامعه دارد. در جمهوری اسلامی ایران، با توجه به ماهیت، رسالت و آرمان فرهنگیِ نظام، فرهنگ را می توان از مختصات ذاتی و مزیت های راهبردی و سرنوشت ساز کشور برشمرد. از آن جایی که تحقق اهداف کشور، مستلزم تأمین کارکردهای فرهنگی است، هدایت و بهره گیری موثر و هدفمند عرصه فرهنگی کشور، ضرورتی اساسی به شمار می آید. در این خصوص، ضمن اهمیت بازشناسی، اصلاح و ارتقابخشی نظام فرهنگ و جهت بخشی آن با هویت اسلامی-ایرانی، ضرورت دارد در گستره ای کلان، همه شئون و مناسبات نظام های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور مبتنی بر فرهنگِ مهندسی شده، مورد بازطراحی قرار گیرند تا کل ساختارها و سازوکارهای کشور، همسو با اهداف فرهنگی، انسجام واحد یابند.
سید جواد یوسفی محمد هادی همایون
در دوران دفاع مقدس و دوره ی پس از آن تا کنون، حوزه ادبیات و تولیدات مکتوب، نیز از این حادثه اثرات شگرفی پذیرفت و در عرصه ی ادبیات انقلاب گونه ای خلق شد که از آن به عنوان ادبیات دفاع مقدس تعبیر می شود. لذا ضروریست تا این حوزه به علت ماهیت فرهنگی آن از منظر سیاست گذاری فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد. گام ضروری در این امر، بررسی آسیب ها و الزامات سیاست گذاری فرهنگی حوزه ی ادبیات دفاع مقدس می باشد تا از رهگذر آن، وضع موجود و جایگاه این حوزه را شناخت؛ و حرکت به سمت الگوی مطلوب سیاستگذاری را رقم زد.