نام پژوهشگر: نامدار یوسف وند
مریم کاظمی نامدار یوسف وند
چکیده هورمونهای تیروئیدی در رشد، تکامل ومتابولیسم بافت های بدن موثرند.کاهش سطح این هورمونها سبب ایجاد بیماری کم کاری تیروئید می گردد. این هورمونها همچنین نقش مهمی در رشد و تکامل بیضه ها ایفا می کنند. منگنز و وانادیوم دو عنصر مهم در حفظ سلامتی تیروئید می باشند. بررسی ها نشان می دهند این دو عنصر در متابولیسم غده ی تیروئید موثرند. در این مطالعه، ما اثرات کم کاری تیروئید القاشده توسط پروپیل تیو اوراسیل را برمیزان هورمون های تستوسترون، لوتئینی و محرک فولیکولی، دو عنصر منگنز و وانادیوم، میزان هماتوکریت و بیضه ها بررسی نمودیم. بیست ویک موش سفیدصحرایی نر بالغ نژاد wistar، به سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، آب آشامیدنی معمولی دریافت کردند و گروه های تیمار به مدت 45 روز با دو میزان متفاوت %01/0 و%001/0 پروپیل تیواوراسیل درآبآشامیدنی، تیمار شدند. در پایان دوره، ابتدا حیوانات وزن شدند. پس از بیهوشی حیوانات وخون گیری از آنها نمونه های سرم جمع آوری گردید. وزن بیضه ها اندازه گیری شد و سطح سرمی هورمون ها توسط روش رادیوایمنواسی و سطح سرمی عناصرتوسط روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی مشخص گردید. بررسی های آماری نشانداد که ptu سبب کاهش سطح هورمون های تیروئیدی (001/0p<) وتستوسترون (001/0p<)، هماتوکریت (001/0p<)، همچنین کاهش وزن بیضه ها (001/0p<) وعدم تغییرهورمون های لوتئینی و محرک فولیکولی در گروه های تیمار نسبت به گروه کنترل شد. میزان منگنز در سرم گروه های تیمار افزایش یافت (001/0p<) و میزان وانادیوم نسبت به گروه کنترل تغییری نکرده بود. طبق نتایج این پژوهش کم کاری تیروئید القا شده، با کاهش در سطح هورمونهای تیروئیدی، باعث افزایش غلظت منگنز در سرم و کاهش هورمون تستوسترون، هماتوکریت و وزن بیضه ها می گردد اما برمیزان غلظت هورمونهای lh وfsh و سطح وانادیوم سرم اثری ندارد.
اسماعیل محمدی زاده نامدار یوسف وند
غده ی تیروئید، یکی از بزرگترین غدد درون ریز می باشد که هورمون های آن در تنظیم متابولیسم بدن ، رشد، بلوغ و تولید مثل، نقش مهمی بر عهده دارند. از این جهت، نقصان عملکرد غده ی تیروئید تقریباً بر همه غدد اندوکرینی دیگر ازجمله هیپوفیز و بیضه، تأثیر می گذارد و می تواند منجر به نقص در رشد بدن شود. از سویی دیگر، عناصر کمیابی مثل مس و روی، نقشی مهم در تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی متعددی دارند. این دو عنصر، در حفظ عملکرد صحیح تیروئید و جلوگیری از بیماری های این غده، نقش مهمی ایفا می کنند. اعمال نرمال غده ی تیروئید، به حضور عناصر کمیاب هم برای سنتز و هم متابولیسم هورمون های تیروئیدی وابسته است. در این مطالعه، ما اثرات کم کاری تیروئید القاء شده توسط دو مقدار متفاوت از متی مازول را بر میزان هورمون های تستوسترون، لوتئینی، هورمون رشد و نیز میزان عناصر کمیاب مس و روی در سرم، همچنین وزن تیروئید، بیضه، درصد هماتوکریت و فاکتورهایی دیگر بررسی نمودیم. مواد و روش ها: تعداد 21 سر موش سفید صحرایی بالغ جنس نر نژاد ویستار انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل، آب آشامیدنی معمولی و گروه تیمار دوز پایین، میزان 20 میلی گرم در 100 میلی لیتر و گروه تیمار دوز بالا، میزان 100 میلی گرم در 100 میلی لیتر از پودر متی مازول حل شده در آب آشامیدنی را به مدت 42 روز دریافت نمودند. در پایان دوره، پس از بیهوشی حیوانات و خون گیری از آنها نمونه های سرم جمع آوری گردید. سطح سرمی هورمون ها توسط روش رادیوایمنواسی و میزان عناصر موجود در سرم توسط دستگاه اسپکتروفتومتری جذب اتمی فاقد شعله، اندازه گیری شد. وزن غده ی تیروئید، بیضه و درصد هماتوکریت نیز به دست آمد. نتایج: بررسی های آماری نشان داد که میزان هورمون های تیروئیدی، تستوسترون، لوتئینی و هورمون رشد و نیز غلظت عناصر مس و روی سرم، وزن بیضه، وزن بدن، درصد هماتوکریت و میزان مصرف آب در گروه های تیمار بویژه در گروه دوز بالا نسبت به گروه کنترل، کاهش معنی داری یافته بود. وزن غده ی تیروئید در گروه تیمار دوز بالا نسبت به گروه کنترل، افزایش معنی داری پیدا کرد. نتیجه گیری: این مطالعه، پیشنهاد می کند که متی مازول می تواند از طریق کاهش دادن سطح هورمون های تیروئیدی و ایجاد تغییر در سطح فاکتورهای فیزیولوژیک ، یک القاء کننده ی قوی کم کاری تیروئید در موش سفید صحرایی باشد. این تغییرات با افزایش میزان متی مازول، افزایش می یابند.
شهلا فولادی نامدار یوسف وند
مواجهه تنفسی با گرد و غبار سیمان محتوی مقادیری از ترکیبات فلزی سنگین، می تواند اثرات موضعی و عمومی زیادی را به همراه داشته باشد. در فرآیند تولید سیمان ، اختلالات دستگاه تنفسی مهم ترین گروه از بیماری های شغلی در این صنعت می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی و شناخت دقیق تر تأثیرات تماس با گرد و غبار سیمان در سیستم تنفسی در یک کارخانه تولید سیمان طراحی و اجرا گردید. جمعیت مورد مطالعه از 110 نفر کارگر دارای مواجهه شغلی با گرد و غبار سیمان و 82 نفر سالم فاقد هر گونه مواجهه قبلی یا فعلی با گرد و غبار سیمان تشکیل شده بودکه از نظر جمعیت شناختی ، شرایط اجتماعی و اقتصادی با گروه مواجهه مشابه بود. کارگران در محل کار مصاحبه شده و پرسشنامه برای علایم تنفسی آنها تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری prism graphpad و آزمون t در سطح معنا داری انجام شد.) 05/0 ?p) تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که کاهش قابل توجهی در ((fev1 ، (fef25%-75%)، (fvc)، vc)) در گروه مواجهه نسبت به گروه مرجع وجود دارد. به احتمال زیاد کاهش معنادار متغییرهای عملکرد ریه و افزایش علایم تنفسی در گروه مواجهه را می توان به مواجهه آنان با گرد و غبار سیمان منتسب نمود. لذا نتایج این مطالعه حاکی از آن است که تماس شغلی با گرد و غبار سیمان سبب ایجاد اختلالات تنفسی و تغییر معنادار متغییرهای عملکرد ریه می شود. کلید واژه ها: گرد و غبار سیمان، عملکرد ریه، علایم تنفسی، اختلالات تنفسی.
گیتی نسودی نامدار یوسف وند
با توجه به عوارض داروهای شیمیایی در بر طرف کردن درد، امروز توجه زیادی به سمت داروهای گیاهی از جمله فلفل قرمز و فلفل سیاه شده است. لذا در تحقیق حاضر، تأثیر فلفل قرمز و فلفل سیاه به نسبت 1 بر 15 در غذا مخصوص موش ها بر میزان درد و بی درد ناشی از مورفین mg/kg10 در موش ها کوچک آزمایشگاه نر بالغ با استفاده از تست فرمالین مورد بررسی قرار گرفت. در آن آزمایش 6 گروه 6 تایی از موش ها کوچک آزمایشگاهی نر را انتخاب و 2 گروه فلفل قرمز، 2 گروه فلفل سیاه را در غذا مخصوص موش ها و 2 گروه دیگر فقط غذای معمولی دریافت می کردند. آن گروه ها بسته به نوع گروه بندی مورفین یا حلال آن (سرم فیزیولوژیک) به صورت زیر جلدی دریافت می کردند و سپس در زمان های صفر تا 60 دقیقه تست درد سنجی فرمالین از آن ها به عمل می آمد. اطلاعات حاصل جهت آنالیز آماری به روش آنالیز واریانس یکطرفه بررسی شد با توجه به نتایج بدست آمده در آن تحقیق به نظر می رسد فلفل سیاه بر روی دو فاز درد حاد و مزمن تأثیر گذاشته علت آن فعالیت فلفل سیاه از عمل مرکزی است این از طریق فعال نمودن سیستم اپیوئید ضد دردی خود را اعمال می کند و باعث افزایش بی دردی ناشی از مورفین شده که علت آن میان کنش مورفین و پی پرین (ماده موثر فلفل سیاه) در جهت تقویت مورفین می باشند فلفل قرمز فقط بر روی فاز درد مزمن تأثیر گذاشته علت آن وجود اثرات ضد التهاب آن است و باعث افزایش بی درد ناشی از مورفین شده که علت آن میان کنش مورفین و کاپسایسین (ماده موثر فلفل قرمز) در جهت تقویت مورفین می باشند .
مجید قادری نامدار یوسف وند
تست اسپیرومتری بر روی 177 نفر از کارگران کارخانه روغن نباتی صورت گرفت و با 415 نفر از مردان کرمانشاه بعنوان گروه شاهد بررسی شد که مشخص گردید کاهش پارامتر تنفسی را در کارگران داریم .
شکوفه قنبری نامدار یوسف وند
استفاده از گیاهان دارویی برای درمان بیماری ها از دیرباز در جوامع بشری معمول بوده و تا حدود نیم قرن پیش گیاهان به عنوانیکی از مهم ترین منابع تامین دارو برای درمان دردها به شمار می رفتند. نتیجه ی تحقیقات نشان داده که بسیاری از این گیاهان از جمله رازیانه اثرات قابل توجهی در درمان بعضی از بیماری ها دارند. محور هیپوفیز- تیروئید یکی از پیچیده ترین و فعال ترین محورهای فیزیولوژیک بدن است. هورمون های تیروئیدی تیروکسین و ترییدوتیرونین تحت تاثیر هورمون محرک تیروئید مترشحه از آدنوهیپوفیز ترشح می گردند و متابولیسم پایه را افزایش میدهند. از طرفی تحقیقات روی گیاهان دارویی حاکی از تاثیر آن ها در کاهش چربی خون است. در این مطالعه ما اثر عصارهی آبی و دانهی رازیانه را بر میزان هورمون های تیروتروپین و تیروکسین و فاکتورهای خونی کلسترول، ldl و hdl، درصد هماتوکریت و وزن بدن بررسی کردیم. مواد و روش ها: تعداد 24 سر موش سفید صحرایی بالغ جنس ماده نژاد ویستار انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند. گروه اول(کنترل)، آب آشامیدنی و غذای معمولی دریافت کردند. گروه دوم عصارهی آبی رازیانه(5 میلیلیتر در صد میلی لیتر آب آشامیدنی) و گروه سوم دانهی رازیانه مخلوط با غذا را با دوز 5 درصد به مدت 45 روز دریافت نمودند. در پایان دوره، پس از بیهوشی حیوانات و خون گیری از آنها نمونه های سرم جمع آوری گردید. سطح سرمی هورمون ها توسط روش ایمونوفلوئورسانس و میزان شاخص های خونی موجود در سرم با روش کالریمتری اندازه گیری شد. وزن بدن و درصد هماتوکریت نیز به دست آمد. نتایج: بررسی آماری نشان داد که میزان کلسترول سرمی در گروه دانه نسبت به گروه های دیگر کاهش معنی دارییافته بود. وزن بدن نیز در هر دو گروه تیمار با رازیانه به طور معنی دار کاهش یافت. میزان hdlسرمی تنها در گروه دانه در مقایسه با گروه عصاره به طور معنی دار کاهش یافت.رازیانه اثری بر روی غلظت هورمون های تیروتروپین و تیروتروکسین و میزان ldl سرمی، نسبت hdl به ldl و درصد هماتوکریت نداشت. نتیجه گیری: این مطالعه پیشنهاد می کند که مصرف رازیانه می تواند از طریق کاهش مقدار کلسترول خون روشی برای پیشگیری از بیماری هیپرکلسترولمی باشد.
کاظم حاتمی نامدار یوسف وند
چکیده مقدمه :با توجه به عوارض جانبی داروهای شیمیایی و گرانی آنها، امروزه توجه زیادی به گیاهان دارویی می شود که کاهو و شوید از این گیاهان هستند. هدف : هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ضددردی عصاره آبی -الکلی گیاه شوید و اثر ضد دردی عصاره آبی- الکلی گیاه کاهوی ایرانی در موش نر با استفاده از آزمون فرمالین می باشد. روش کار : در این مطالعه تعداد 50 سر موش کوچک آزمایشگاهی در 7 گروه کنترل، مورفین، شوید، شوید + مورفین، کاهو، کاهو+ مورفین و شوید + کاهو مورد استفاده قرار گرفت. عصاره آبی-الکلی شوید و کاهو با دوز 500میلی گرم بر لیتر آب آشامیدنی استفاده شد. در گروه کنترل مثبت از مورفین با دوز 10میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت تزریق زیر جلدی استفاده شد. برای به دست آوردن نمره درد از آزمون فرمالین با تزریق فرمالین 5/2 % به انگشت چهارم دست راست حیوان استفاده شد. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره آبی- الکلی گیاه شوید به روش خوراکی باعث کاهش معنی دار نمره درد در فاز حاد و مزمن درد در آزمون فرمالین می شود. استفاده همزمان عصاره آبی-الکلی گیاه شوید و مورفین اثرات ضد دردی چشمگیرتری داشت. عصاره آبی- الکلی گیاه کاهوی ایرانی به روش خوراکی باعث کاهش معنی دار نمره درد در فاز حاد و مزمن درد القاء شده با فرمالین می شود. این کاهش نمره درد در فاز مزمن مشهودتر بود. در گروه دریافت کننده کاهو+مورفین عصاره کاهو اثر ضد دردی مورفین را افزایش داده و نمره درد را به طور چشمگیری پایین آورد . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش اثرات ضد التهابی و ضددردی مربوط به ترکیبات لیمونن، کارون و فلاونوئیدی موجود در گیاه شوید را تائید می کند. همچنین پژوهش حاضر تأثیر ضد دردی قابل توجه گیاه کاهوی ایرانی را نشان داده و استفاده از آن را در طب سنتی تأیید می کند. احتمالا ماده ضد درد عصاره کاهو با مسیرهای اپیوئیدی رقابتی ندارد.
صادق پرورش زهرا نیکوصفت
مقدمه و هدف: افزایش استرس اکسیداتیو و تغییر در ظرفیت آنتی اکسیدان ها از مهمترین عوامل در پاتوژنز و عوارض ناشی از دیابت، بر اندام ها و بافت های هدف از جمله بافت بیضه و فرآیند اسپرماتوژنز است. با توجه به این که درمان دیابت و کاهش عوارض ناشی از آن جزو اولویت های پژوهشی کشور است و از طرفی کاربرد داروهای گیاهی در علم پزشکی با استقبال عمومی مواجه است. بر آن شدیم که آثارسیر به طریق پیشگیرانه و درمانی، به عنوان یکاکسیدان طبیعی بر عوارض ناشی از دیابت در بافت بیضه مورد بررسی دقیق قرار دهیم. روش بررسی: 48 سر موش سوری نر نژاد nmryبه 6 گروه تقسیم بندی شدند؛ 1- گروه نرمال(n) که در سراسر دوره 60 روزه آب معمولی مصرف می کردند.2- گروه نرمال +سیر(n+g) که به مدت 60 روز آب سیر را به میزان 10-8درصد آب مصرفی روزانه دریافت می کردند. 3- گروه دیابتی (d) که در روز سی ام با تزریق آلوکسان منوهیدرات به میزان mg/kg150 به صورت داخل صفاقی دیابتی شده و در طول دوره آب معمولی دریافت می کردند.4- گروه دیابتی+سیر قبل(d+gb) که مدت سی روز قبل ازالقای دیابت آب سیر را به میزان 10-8درصد آب مصرفی روزانه در یافت و این رژیم را تا پایان دوره ادامه می دادند.5- گروه دیابتی +سیر بعد (d+ga) این گروه تا روز سی ام آب معمولی مصرف می کردند و در روز سی ام آلوکسان منوهیدرات با دوز mg/kg150، به آن ها تزریق شد و سه روز بعد با تأیید دیابتی شدن، آب سیر را به میزان مشابه با سایر گروه ها تا پایان دوره دریافت می کردند.6- گروه دیابتی+ انسولینی(d+i) این گروه بعد از القای دیابت و تأیید آن در روز سی ام دوره، سی روز باقی مانده را با انسولین به میزان u/kg1، تیمار شدند و در ضمن آب معمولی دریافت می کردند.و در پایان روز شصتم با استفاده از خون موش ها و تهیه برش های بافتی میزان هورمون های lh، fshو تستسوسترون ومالون دی آلدهید و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و وضعیت مورفولوژیکی بافت بیضه و سلول های آن مورد بررسی دقیق قرار گرفت. نتایج: سیر به عنوان یک عامل آنتی اکسیدان قوی تأثیر قابل توجهی در افزایش آنتی اکسیدان ها، در کاهش اکسیدان ها، جلوگیری ازکاهش وزن بیضه، حجم بیضه، کاهش سلول های مراحل اسپرماتوژنز و هورمون های جنسی دارد و در حالت پیشگیرانه ترمیمی تقریباً نزدیک به حالت نرمال بر روند اسپرماتوژنز دارد. بحث و نتیجه گیری: پس با توجه به یافته های این تحقیق، نتیجه می گیریم که تجویز سیر در کاهش ترمیم اختلالات ناشی از دیابت بر بافت بیضه موثر است و مصرف پیشگیرانه ی آن نسبت به حالت درمانی کارایی معنا داری دارد.
سپیده امیدی نامدار یوسف وند
کم کاری تحت بالینی تیروئید تظاهرات و عوارض قلبی و عروقی گوناگونی دارد که این تظاهرات و عوارض در کم کاری آشکار تیروئید به وفور مورد مطالعه قرار گرفته است اما در مورد کم کاری تحت بالینی و عوارض آن بر سیستم قلبی و عروقی به شکل محدود مورد بررسی قرار گرفته است. فاصله qtc و در الکتروکاردیوگرافی نشان دهنده میزان زمان دپولاریزاسیون و رپولاریزاسیون بطن¬ها می¬باشد و qt dispersion بیانگر تفاوت در میزان تغییرات در زمان qt در نقاط مختلف قلب می باشد که افزایش این دو باعث افزایش استعداد به آریتمی های قلبی می گردد لذا در این مطالعه اثر درمان با لووتیروکسین بر روی qtc و qt dispersionو سایر یافته های الکتروکاردیوگرافی مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه 55 بیمار(7 مرد و 48 زن) با میانگین سنی 15±39 با تشخیص بیماری کم کاری تحت بالینی تیروئید قبل و بعد از درمان با قرص لووتیروکسین و نیز با گروه کنترل که 55 فرد با tsh نرمال که از نظر میانگین سنی و جنسی و سایر مارکرها مشابه گروه بیمار بودند مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند و به این بیماران 1 میکروگرم/ کیلوگرم/ روز قرص لووتیروکسین داده شده و 5 ماه بعد مجدداً الکتروکاردیوگرافی بعمل آمد و نتایج مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت. مقادیر tsh گروه بیماران قبل از درمان 5/2±4/8در مقابل 3/1±1/2بعد از درمان بود(p<0/0001). qtc قبل از درمان با لورتیروکسین در مقابل 17±413 میلی ثانیه بود.مدت زمان qtd برابر11± 55میلی ثانیه قبل از درمان در مقابل 6±35 میلی ثانیه بعد از درمان بود که در هر دو مورد اختلاف معنی دار(p<0.0001) وجود داشت. زمان qrs قبل از درمان برابر10±65 میلی ثانیه در مقابل 9±58 میلی ثانیه بعد از درمان که اختلاف معنی دار (p<0.05)وجود داشت وزمان prنیز قبل از درمان برابر 15±144 میلی ثانیه در مقابل 13±141 میلی ثانیه در همان افراد بعد از درمان بود که اختلاف معنی¬دار(p<0.05) وجود نداشت.همه یافته های بعد از درمان با گروه کنترول اختلاف معنی داری نداشتند که نشان دهنده موفقیت پروتوکل درمانی بود. یافته های ما پیشنهاد کننده این بود که جایگزینی هورمون تیروئید در بیماران با کم کاری تحت بالینی تیروئید باعث بهبود inhomogeneity و recovery بطنی گردیده و از ایجاد زمینه آریتمی¬های بدخیم بطنی و مرگ ناگهانی قلبی در این بیماران جلوگیری کرده و لذا می توان تست غربالگری کم کاری تحت بالینی تیروئید را با روش اندازه گیری tsh را با توجه به شیوع بالای بیماری در این منطقه از جهان و همچنین درمان ساده آن که مقرون به صرفه است به¬عنوان یک پیشنهاد به مسئولان بهداشتی منطقه مطرح نمود.
الهام بختیاری رضا خدارحمی
احتکار به عنوان ذخیره و پنهان کردن چیزی برای مصرف احتمالی آن در آینده تعریف می شود و دارای ابعاد مختلف رفتار تطابقی در حیات وحش، احتکار اقتصادی جامعه انسانی و بخش روانی آن که زیرگروهی از اختلال وسواس اجباری بوده؛ می باشد. سیستم دوپامینرژیک در بروز رفتار احتکار نقش دارد. انجام عمل گنادکتومی باعث کاهش ترشح تستوسترون و القاء پیری و افسردگی می شود. آنزیم مونوآمین اکسیداز با کاتابولیسم کاتکول آمین ها نقش مهمی در کنترل رفتار دارد.هدف از این مطالعه پیدا کردن ارتباط مونو آمین اکسیداز و پیری با بروز رفتار های فیزیولوژیک می باشد. در این مطالعه به بررسی میزان فعالیت آنزیم مونوآمین اکسیداز و نقش گنادکتومی کردن جانوران در بروز رفتار احتکار می پردازیم.در این پژوهش از 80 سر موش سوری نر استفاده شد. حیوانات با استفاده از دستگاه سنجش احتکار جداسازی شدند و در نهایت 32سر موش در 4 گروه محتکر سالم، محتکر گنادکتومی شده، غیرمحتکر سالم و غیرمحتکر گنادکتومی شده گروه بندی شدند. تمامی گروه ها پس از 66 روز مجددا مورد سنجش احتکار قرار گرفتند. از حیوانات آزمون های رفتاری شنای اجباری، میدان باز، تشخیص شیء جدید، ماز بعلاوه مرتفع و انتقال تاریک/روشن گرفته شد. در آخر حیوانات تشریح شده و بافت های مغز، چربی شکمی و چربی قهوه ای بین کتفین آن ها برای سنجش آنزیمی جداسازی شد. میزان فعالیت آنزیم و مقدار پروتئین با استفاده از اسپکتروفتومتر و الیزا ریدر سنجیده شد.نتایج نشان داد که رفتار احتکار بعد از گنادکتومی کردن افزایش می یابد. در میزان افسردگی و یادگیری بین گروه ها اختلاف معنی داری وجود ندشت. در تست ماز بعلاوه مرتفع گروه غیرمحتکر سالم، و در تست انتقال تاریک/روشن گروه غیرمحتکر گنادکتومی شده اضطراب بیشتری داشته اند. فعالیت mao-a در گروه محتکر گنادکتومی شده در بافت مغز، میزان فعالیت mao-b نیز در گروه محتکر گنادکتومی شده در بافت چربی شکمی بیشتر از سایر گروه ها بود.میزان بروز رفتار های اضطرابی در گروه ها متفاوت بوده است که احتمال می دهیم این امر از طرفی به دلیل انجام عمل گنادکتومی و در نتیجه کاهش تستوسترون و القاء پیری و یا از سوی دیگر به دلیل افزایش فعالیت mao می باشد که منجر به افزایش کاتابولیسم دوپامین و در نتیجه کاهش میزان رفتار های اضطرابی می شود.
افسانه سلطانی نامدار یوسف وند
در کتب طب سنتی آمده که زیاده روی در مصرف شوید موجب تضعیف نیروی جنسی می شود. از طرفی به اثرات این گیاه در کاهش چربی خون اشاره شده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره هیدروالکلی شوید بر میزان سرمی هورمون های محور هیپوفیز-گناد و شاخص های خونی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش بر روی21 موش کوچک آزمایشگاهی نژاد nmri جنس نر انجام گرفت. موش ها به 3 گروه 7 تایی تقسیم شدند. به گروه اول به عنوان گروه کنترل آب معمولی شهری ، گروه دوم عصاره با غلظت mg/lit 250 در آب آشامیدنی و به گروه سوم عصاره با غلظت mg/lit 500 در آب آشامیدنی به مدت 30 روز داده شد پس از دوره تیمار تحت بی هوشی کامل با کلروفرم ، از گروه ها خون گیری به عمل آمد و مقادیر سرمی تستوسترون، lh و fsh با روش الیزا اندازه گیری گردید و میزان سرمی شاخص های خونی با روش کالیمتری مورد سنجش قرار گرفت. هماتوکریت نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج : عصاره هیدروالکلی شوید برای 30 روز به صورت وابسته به دوز موجب کاهش میزان تستوسترون در موش های سوری کوچک آزمایشگاهی شد.میزان هورمونfsh در گروه تیمار دریافت کننده غلظت mg/lit500 نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد ، افزایش در گروه دریافت کننده شوید با غلظت mg/lit 250 معنادار نبود. میزان lh در گروه تیمار دریافت کننده شوید با غلظت mg/lit250 نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد. مصرف عصاره هیدروالکلی شوید موجب کاهش معنی داری در سطح کلسترول ، تری گلیسرید و ldl در هر دو گروه دریافت کننده عصاره نسبت به گروه کنترل شده است. همچنین مصرف عصاره موجب افزایش معنی داری در میزان hdl در هر دو گروه تیمار نسبت به گروه کنترل شده است، ضمناً این تغییرات وابسته به غلظت عصاره شوید بود. نتیجه گیری :مصرف خوراکی عصاره هیدروالکلی شوید بر هورمون های تولیدمثلی موثر است، و باعث کاهش هورمون تستوسترون به صورت وابسته به دوز می گردد. همچنین این مطالعه پیشنهاد می کند که مصرف شوید می تواند از طریق کاهش مقدار کلسترول خون روشی برای پیشگیری از بیماری هیپرکلسترولمی باشد.
سبا تنها نامدار یوسف وند
دیابت ملیتوس بر فعالیت سیستم های مختلف بدن از جمله سیستم تولیدمثل در انسان ها و حیوانات تأثیر می گذارد.تلاش برای کشف درمان های طبیعی بدون اثرات جانبی در سال های اخیر برای کنترل دیابت افزایش یافته است.مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثرات عصاره ی گل سیر و سولفات روی بر مقدار سرمی گلوکز و هورمون های محور هیپوفیز-گناد و همچنین بررسی بافت بیضه در دیابت القاء شده با استرپتوزوتوسین صورت گرفته است. روش ها.35 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار(20±250 ) به 7 گروه تقسیم شدند.1-گروه نرمال n))، 2-گروه دیابتی d))،3- گروه دیابتی+عصاره ی گل سیرقبلd+gfb))، با دریافت عصاره ی گل سیر به مدت 15 روزقبل از تزریق stz 4-گروه دیابتی+عصاره ی گل سیر بعدd+gfa))، با دریافت عصاره ی گل سیر بعداز تزریق stz تا پایان دوره 5-گروه دیابتی+(عصاره ی گل سیر+سولفات روی) بعد[ d+(gf+zn)a] دریافت ترکیب عصاره ی گل سیر و سولفات روی بعد از تزریق stz تا پایان دوره 6-گروه دیابتی+(عصاره ی گل سیر+سولفات روی) قبل[ d+(gf+zn)b ]، با دریافت ترکیب عصاره ی گل سیر و سولفات روی به مدت 15 روز قبل از دریافت stz 7-گروه دیابتی+سولفات روی بعدd+zna))، با دریافت سولفات روی بعد از تزریق stz تا پایان دوره . دیابت از طریق تزریق داخل صفاقی mg/kg40 استرپتوزوتوسین ایجاد شد.عصاره ی گل سیر با دوز mg/lit 360 و سولفات روی با دوز mg/lit 36 به صورت خوراکی به موش های صحرایی خورانده شد و سطح سرمی گلوکز،تستوسترون،lh و fsh از طریق روش ایمونورادیواسی مورد سنجش قرار گرفت همچنین برش های بیضه توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. یافته ها. دیابت باعث کاهش قابل توجه در مقدار تستوسترون و افزایش سطح lh و fsh سرم موش های صحرایی می شود همچنین در دیابت کاهش چشمگیر قطر توبول های سمینیفروس، سلول های لیدیگ و سرتولی ایجاد می شود که مصرف عصاره ی گل سیر و سولفات روی هم در حالت درمانی و هم پیشگیرانه افزایش مقدار تستوسترون و بازگشت lh و fsh به حد نرمال و بهبود آسیب های بافت بیضه را نشان داد. نتیجه گیری. مصرف عصاره ی گل سیر و سولفات روی دارای هردو اثر درمانی و پیشگیرانه برغلظت و مقدار سرمی هورمون های محور هیپوفیز-گناد و آسیب های بافت بیضه در موش های صحرایی نر دیابتی می باشد.واژه های کلیدی.گل سیر، سولفات روی، تستوسترون، دیابت ملیتوس
سپیده بابایی گرمخانی نامدار یوسف وند
محور هیپوفیز- گناد یکی از پیچیده ترین و فعالترین محورهای فیزیولوژیک بدن موجودات زنده است و شناخت عواملی که به نحوی بر این محور تأثیر می گذارند و راه های جلوگیری یا تشدید این اثرات همواره مدنظر محققین مختلف بوده است. از طرفی افزایش لیپیدهای خون به خصوص کلسترول و تری گلیسرید، دو عامل بسیار خطرناک بوجود آورنده ی بیماری های قلبی عروقی و سکته های قلبی در انسان هستند و از آنجا که انواع فلفل در طب سنتی کاربردهای گسترده ای دارند، لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر پودر خوراکی فلفل قرمز و فلفل سیاه بر میزان سرمی هورمون های محور هیپوفیز- گناد و شاخص های خونی انجام شد. مواد و روش ها: 21 سر موش سوری نر نژاد nmri خریداری شده و حیوانات به سه گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل، آب آشامیدنی و غذای معمولی در طی یک ماه مصرف کردند. گروه 1 تجربی، فلفل قرمز مخلوط با غذای فشرده با دوز 6/6% را به مدت یک ماه و گروه 2 تجربی نیز فلفل سیاه ترکیب شده با غذای فشرده با دوز 6/6% را در طول یک ماه دریافت کردند. در پایان دوره ی تیمار، حیوانات را با استفاده از کلروفرم بیهوش نموده و مستقیمأ از قلب آنها خونگیری بعمل آمد و هورمونهای lh،fsh و تستوسترون با روش الایزا مورد سنجش هورمونی قرار گرفتند و میزان سرمی شاخص های خونی با روش کالریمتری مورد سنجش قرار گرفت. وزن بدن و میزان هماتوکریت نیز به دست آمد. نتایج: فلفل سیاه، کلسترول و ldl را کاهش و hdl را افزایش داد و در نتیجه نسبت hdl/ldl افزایش پیدا کرد. مصرف فلفل قرمز، میزان کلسترول و hdl را کاهش داد و میزان ldl را به میزان اندکی کاهش داد که در نهایت نسبت hdl/ldl تغییر پیدا نکرد. فلفل قرمز باعث افزایش هورمون تستوسترون و fsh شد و بر میزان lh تأثیری نداشت. فلفل سیاه موجب افزایش هورمون fsh شد و میزان تستوسترون را افزایش ولی برlh بی تأثیر بود. وزن حیوانات در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. فلفل قرمز و سیاه هر دو میزان هماتوکریت را افزایش دادند. نتیجه گیری: مصرف خوراکی فلفل قرمز و فلفل سیاه بر هورمونهای تولیدمثلی موثر است و ازاین موضوع می توان در جهت رفع اختلالات محور هورمونی هیپوفیز-گناد استفاده کرد. همچنین پیشنهاد می شود با مصرف صحیح فلفل در رژیم غذایی، ریسک ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی و آترواسکروز را کاهش داد. کلمات کلیدی: موش سوری نر، فلفل قرمز، فلفل سیاه، تستوسترون، lh، fsh ، کلسترول، ldl، hdl
فرزانه سقایی نامدار یوسف وند
چکیده ندارد.
ناهید فخرایی نامدار یوسف وند
چکیده ندارد.