نام پژوهشگر: عبدالرحیم حقدادی

بررسی تطبیقی تجلی اسطوره در شعر اخوان ثالث و بدرشاکر السیاب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  مرضیه ماهوکی   ابراهیم محمدی

میان شعر معاصر فارسی و عربی به دلیل برخورداری از پیوند های دور و دراز تاریخی، بسترهای سیاسی و اجتماعی مشابه، نیز زمینه های فرهنگی نزدیک به هم و تأثیرپذیری از فرهنگ و ادب اروپا، شباهت های انکار ناپذیری وجود دارد. یکی از رویکردهای مشترکِ شاعران معاصر فارسی و عربی پس از انقلاب ادبی و تأثیرپذیری از فرهنگ و ادبیات اروپا، کاربرد سنت های کهن به ویژه اسطوره ها است. شاعرانِ نوپرداز در هر دو قلمرو ادبی فارسی و عربی، با بازسازی اسطوره ها و استفاده نمادین از آن ها متناسب با نیازهای بشر امروزی، به بیان مسائل جامعه ی خویش می پردازند. در شعر معاصر فارسی، اخوان ثالث به بهترین وجه از اسطوره بهره برده است. در شعر معاصر عربی، بدرشاکر السیاب نخستین شاعری است که بهره گیری از نمادهای اسطوره ای را در شعر مدرن عربی آغاز کرد. اخوان و سیاب به دلیل موقعیت متفاوت فرهنگی، فکری، جغرافیایی، در شیوه ی کاربرد اسطوره ها با یکدیگر تفاوت دارند، اما از این حیث که به طور گسترده از اسطوره در شعرشان بهره برده اند، به هم نزدیک اند. در این پژوهش، چگونگی به کار بردن نمادها و مضامین اسطوره ای در اشعار این دو شاعر، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که اخوان به خاطر آشنایی با اسطوره های کهن ایرانی و علاقه بسیاری که به فرهنگ گذشته ایران دارد، بیشتر از اسطوره های ایرانی(در قالبی نمادین) بهره برده است. او به اسطوره های بیگانه کمتر توجه کرده است. این در حالی است که بدرشاکر السیاب علاوه بر اساطیر قومی- ملی خود، در بخش قابل توجهی از اشعار اسطوره مبنایش از اساطیر و شخصیت های اساطیر یونان، بابل و چین استفاده کرده است. واژگان کلیدی: ادبیات تطبیقی، اسطوره پژوهی تطبیقی، شعر معاصر فارسی، شعر معاصر عربی، مهدی اخوان ثالث، بدرشاکر السیاب

بررسی رویکردهای شاعران انقلاب اسلامی به واقعه عاشورا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  محمدباقر تقوی زیروانی   عبدالرحیم حقدادی

واقع? عاشورا، از آغاز زبان و ادبیات فارسی در شعر بیشتر شاعران ایران زمین، تجلی داشته­است. این واقع? سترگ چنان­که بیشتر محققان اذعان دارند، حادثه­ای دارای ابعاد مختلف و چند وجهی به شمار می­آید و شاعران فارسی زبان با رویکرد­های متفاوتی به این واقع? عظیم نگریسته­اند. در این بین، ابعاد تراژیک و عرفانی بیشترین بازتاب را در سیر شعر عاشورایی داشته­اند و ابعاد حماسی و پیام­های عاشورا کمتر مورد توجه قرار گرفته است. امّا بعد از انقلاب اسلامی ایران، تفاوت عمده­ای در نگرش شاعران بزرگ کشور به واقع? عاشورا ایجاد می­شود. تقربیاً هم? ابعاد و رویکرد­های واقع? عاشورا در شعر عاشورایی انقلاب تجلی می­یابند. رویکرد حماسی که حلق? مفقوده در طول تاریخ شعر عاشورایی ادبیات فارسی به شمار می­رفت، دراین دوره دوباره احیا می­شود. ابعاد تراژدی این حادث? عظیم، با قرار گرفتن در کنار ابعاد دیگر این واقعه، از آن رکود و ایستایی که گرفتار آن شده­بود، رهایی می­یابد و به جایگاه واقعی خود دست می­یابد. عرفان و حماسه نیز بعد از فرسنگ­ها فاصله­به هم می­پیوندند و بالاخره پیام­های عاشورا نیز در شعر عاشورایی انقلاب، در کانون توجه شاعران قرار می گیرد. ولایت مداری، نگاه تحلیلی به واقعه عاشورا، پیوند عرفان و حماسه، پیروزی خون بر شمشیر و استمرار عاشورا از ویژگی­های مهم شعر عاشورایی انقلاب اسلامی است، که از آغاز شعر عاشورایی تا قبل از دوران انقلاب اسلامی، این خصیصه­های مهم و حیاتی کمتر منعکس شده­اند و این مسأله خود، گواه اهمیت و غنای شعر عاشورایی انقلاب اسلامی می­باشد.

دگردیسی نماد در سروده های شفیعی کدکنی و أدونیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  محمد عامری تبار   عبدالرحیم حقدادی

قرن بیستم شرایط زندگی پیچیده ای را برای انسان معاصر به وجود آورد و شاعر معاصر را با تجربه های شخصی و جمعی متفاوتی رو به رو کرد. هماهنگی شاعر با مقتضیات زمان و نیازهای روز تأثیرات بنیادیی بر شعر معاصر به جای نهاد. بسیاری از نمادها در طی زمان، کارکرد تصویری و معنی آفرینی خود را از دست می دهند و به دلیل کاربرد فراوان در فرهنگ و ادبیات یک ملت یا در ادبیات جهان به یک مفهوم قراردادی تبدیل می شوند. شاعر خلاق و توانا قادر است خود را از دایره ی معانی مرسوم نمادها خارج کند و برای آن ها، مطابق تجربه ی شعری خود، کارکردهای جدیدی بیافریند و نمادها را دچار دگردیسی معنایی کند. شفیعی کدکنی و أدونیس هنرمندانی هستند که شعرشان سرشار از نماد است. این دو شاعر با احاطه ی کاملی که به میراث ملی و جهانی دارند، از این آبشخور لایتناهی نمادهای بسیاری را برگرفته اند. این پژوهش در حوزه ی نمادشناسی است و در آن شیوه ی کارکردی نمادهای سنتی در سروده های شفیعی کدکنی و أدونیس مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل اول دو شاعر مدنظر معرفی شده اند سپس به بررسی نماد و خاستگاه آن در ادبیات غرب و چگونگی پیدایش آن در ادبیات فارسی و عربی، به معرفی شگرد بلاغی نقاب به عنوان یک شگرد نوین در نمادپردازی پرداخته شده است. در ادامه نمادهای مرسومِ مشترک میان شفیعی کدکنی و أدونیس در حوزه ی نمادهای طبیعی و نمادهای شخصیتی و اسطوره ای مشخص و مورد بررسی قرارا گرفته اند. در فصل نقاب نیز چند نمونه از هر شاعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش نشان می دهد که شفیعی کدکنی و أدونیس مطابق تجربه های شخصی و جمعی خود، گاه نمادهایی را در معنا و مفهوم مرسوم به کار برده اند و گاه در آن ها دگردیسی معنایی ایجاد کرده اند. اما بسامد این دگردیسی به گونه ای نیست که بتوان آن را از مشخصه های اصلی شعر این دو شاعر دانست.

نقش و نماد کبوتر در ادبیات فارسی تا قرن نهم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  مرضیه سادات هژبر کلالی   مراد علی واعظی

کبوتر پرنده ای نام آشنا و دوست داشتنی است که در بین مردم و در متون علمی و ادبی بازتاب فراوانی داشته است. از کتاب هایی که از کبوتر در آن ها نام برده شده است، می توان کتب لغت، جانورشناسی، پزشکی قدیم، افسانه ها و خرافات عامیانه را نام برد که از این موارد که بگذریم نقش این پرنده را در عرصه ادبیات فارسی می توان پر رنگ یافت. از میان پرندگانی که در نظم و نثر فارسی در مضمون پردازی شاعران و نویسندگان مورد استفاده قرار گرفته اند، کبوتر به دلیل حضور در متون تفسیری نقش های نمادین و برجسته ای داشته است. این پرنده در متون ادبی نماد انسان در حالت های گوناگون است که به دنبال رهایی از قفس تن و رسیدن به سر منزل مقصود است. این پژوهش به این پرنده و صفات و ویژگی های او اختصاص دارد که در 4 بخش اصلی تنظیم شده است: بخش اول کلیات و بخش های دیگر به بررسی کبوتر در قرآن و احادیث، جایگاه کبوتر در کتب تمثیلی و عرفانی و بررسی نقش کبوتر در آرایه های ادبی. دستاورد های این تحقیق برداشت ها و نظرات مختلف اندیشمندان از این پرنده به عنوان نماد پیام آوری و نماد روح و جان در آثار عرفانی و فلسفی و توجه ویژه شاعران که از جهات متفاوت به این پرنده داشته اند، می باشد. در آثار رمزی و داستانی نیز کبوتر به عنوان یک شخصیت موثر و بعضاً رمزی و نمادین مورد توجه قرار گرفته است که در این رساله آثاری نظیر کلیله و دمنه و مرزبان نامه مورد بررسی قرار گرفته اند. دریافتن چگونگی و میزان شناخت از کبوتر و خصوصیات او و پی بردن به جنبه های رمزی و نمادین این پرنده در فرهنگ ایران اسلامی و آثار هنری و علمی گوناگون از اهداف برجسته این تحقیق می باشد.

بررسی تطبیقی مفهوم زمان در شعر شاملو و آدونیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زلیخا حاجی پور   اکبر شامیان ساروکلایی

شناخت ابعاد مختلف زمان، مبحثی است که در طول زمان، ذهن بسیاری از نظریه پردازان را در جوامع مختلف به خود مشغول کرده و به گونه های متفاوت بازتاب داشته است. اما آنچه که در این میان قابل بررسی است پژوهش در دو حیطه ی زمان بیرونی (عینی) و زمان درونی (ذهنی) است که سایر نظریه ها را می توان در این دو دسته گنجاند.پژوهش حاضر با بررسی تطبیقی شعر شاملو و آدونیس به چگونگی بازتاب زمان به عنوان تجربه ای مشترک در شعر دو شاعر از دو ملیّت متفاوت می پردازد. پس در آغاز، تعریف لغوی و اصطلاحی زمان و معرفی مهمترین دیدگاه های مطرح شده در باب آن مورد توجه قرار گرفته، سپس به اندیشه ی شعری شاعران و دریافت آنان از زمان فانی و راهکارهای شان برای رهایی از آن و پیوستن به زمان باقی اشاره شده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که شاملو و آدونیس، برای گریز از زمان فانی و پیوند به زمان باقی از راهکارهایی چون بازگشت به گذشته، زمان اسطوره ای و عشق، یاری می-طلبند. واژگان کلیدی: زمان، زمان عینی، زمان ذهنی، شاملو، آدونیس، ادبیات تطبیقی.

«رمان نفت» در ادبیات فارسی و عربی (با تکیه بر گردابی چنین هایل اسماعیل فصیح و الحب فی زمن النفط نوال السعداوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  عفت فارغ   ابراهیم محمدی

چکیده گونه های مختلفی در تقسیم بندی انواع رمان وجود دارد که محققان برای نام گذاری آن ها ملاک های مختلفی چون محتوا، ساختار، مکان و غیره را در نظر داشته اند. در این میان گاه رمان هایی نوشته شده اند که موضوع محوری آن ها نفت و مسائل مربوط به آن است، از همین رو دارای استقلال خاصی هستند و نمی توان آن ها را به طور قطع ذیل انواع رمان شناخته شده قرار داد، بلکه باید عنوان جدیدی برای این نوع رمان ها برگزید که به نظر می رسد در تقسیم بندی انواع رمان از یاد رفته است. نگارنده در این تحقیق می کوشدکه با تکیه بر نظریه ی رمان و قواعد تعریف انواع آن، پس از تحلیل و بررسی دو رمان گردابی چنین هایل از اسماعیل فصیح و الحب فی زمن النفط نوال السعداوی، گونه ای از رمان، به عنوان «رمان نفت» را در زبان فارسی و عربی به خوانندگان بشناساند و براساس نظریه های رمان، از آن تعریفی ارائه دهد. از این پژوهش چنین برمی آید که رمان هایی که دربرگیرنده ی مولفه هایی چون نفت و مسائل و پیامدهای مربوط به آن است، باید ذیل عنوان «رمان نفت» قرار گیرند. واژه های کلیدی: نوع شناسی تطبیقی رمان، رمان نفت، اسماعیل فصیح، گردابی چنین هایل، نوال السعداوی، الحب فی زمن النفط.

بررسی رویکردهای دینی در سروده های مصطفی رحماندوست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  انسیه داوری بیلندی   محمد حسینایی

در پژوهش حاضر، رویکردهای دینی در سروده های مصطفی رحماندوست بررسی شده است. وی در این عرصه، بیشترین حجم سروده ها را به خود اختصاص داده و یکی از شاخص ترین و موفق ترین شخصیت ها محسوب می شود. تحلیل اشعار در این پژوهش، با توجه به تقسیم بندی معارف به پنج بخش اعتقادی، مراسم و احکام عملی، بخش اخلاقی، داستانی و اجتماعی انجام گرفته است. همچنین تناسب بین اشعار با گروه سنی کودک و نوجوان، براساس مراحل رشد شناختی «پیاژه» کاویده شده است. نتایج نشان می دهد، بیشتر مفاهیم و رویکردهای دینی در سروده های رحماندوست، مربوط به گروه سنی "الف" و در زمینه ی مسائل اعتقادی (به طور اخص مفهوم انتزاعی خدا) است و از آن جا که کودک در سنین پایین تر قادر به درک مفاهیم انتزاعی نیست، در آثار وی سعی شده خدا به صورت عینی و ملموس تداعی شود؛ مثلاً از پدیده های عینی مانند نشانه های موجود در طبیعت استفاده شده است؛ از این رو می توان گفت در آثار او طرح مفاهیم دینی غالباً به صورت غیر مستقیم است، به جز نمونه های معدودی که طبق تحلیل محتوایی اشعار رحماندوست در این پژوهش، مربوط به مراسم و احکام عملی است.

خوانش هرمنوتیکی نام داستان در آثار صادق هدایت و زکریا تامر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  عفت غفوری حسن آباد   ابراهیم محمدی

عنوان داستان، آستانه ی ورود به دنیای متن محسوب می شود و نقش دوگانه ای دارد، که چون رمزگان هرمنوتیکی عمل می نماید، گاه نوری بر دنیای متن می تاباند و گوشه ای از محتوای کلی آن را به نمایش می گذارد و با پوشاندن دیگر حقایق متن همچون حجابی بر جهان داستان قرار می گیرد و در ذهن مخاطب تنشی ایجاد می نماید که مخاطب را به منظور کشف آن به سوی متن می کشاند تا او خود، بتواند به زوایای پنهان جهان ذهنی نویسنده و نیز دنیای پر رمز و راز متن راه یابد و ایدئولوژی حاکم بر آن را کشف نماید. از آن جا که رویکرد هرمنوتیکی مبتنی بر تبیین نگاه نویسنده به عوامل مختلف و تحلیل تأثیر این نگاه بر گزینش نام داستان، در تحلیل چرایی نام گزینی داستان از جامعیتی نسبی برخوردار است، در این پژوهش از طریق خوانش هرمنوتیکی عناوین داستان، به تبیین نقش نگرش نویسنده در انتخاب عنوان پرداخته شده است و مهم ترین مولفه هایی که بر گزینش عنوان در داستان های دو نویسنده ی صاحب سبک فارسی و عربی، صادق هدایت و زکریا تامر موثر بوده ، با نگاه تطبیقی، در پنج فصل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که فصل نخست آن، شامل کلیات نظری است. فصل دوم شامل نگاهی اجمالی به زندگی و آثار دو نویسنده است. فصل سوم ارتباط عنوان با متن داستان، فصل چهارم ارتباط عنوان با مولف و فصل پنجم ارتباط عنوان با مخاطب بررسی شده است و در پایان همین فصل مهم ترین نتایج به دست آمده ذکر شده است. در مجموع می توان گفت، این عناوین از سویی نشان دهنده ی آشنایی دو نویسنده با انواع شگردهای بلاغی اند و از دیگرسو، می توانند انعکاس دهنده ی مشکلات و شرایط دشوار زندگی مردم و فرهنگ رایج در عصر دو نویسنده باشند که ارتباط تنگاتنگی با نگرش نویسنده نسبت به مسائل متعدد متنی و برون متنی دارند. البته عناصر متنی و ادبی که به منظور پوشیدگی معنای متن و یا فشرده کردن آن در عنوان، به کار گرفته شده است با عوامل متعددی از جمله کوشش برای جذب مخاطب و گاه اقتضای شرایط بسته ی سیاسی، در پیوند است.

بررسی غزل حماسی در ادبیات انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  علی رضا عسکری عامل   مراد علی واعظی

انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، دو رخداد اجتماعی و سیاسی مهم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران هستند که بر فرهنگ و ادبیات آن تأثیر مستَقیمی داشته اند. درشعر فارسی و ادبیات دفاع مقدس ایران، به جهت تأثیرات عمیق فرهنگیِ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مفاهیم «حماسه وعرفان» – که دو مفهوم اصلی و جداگانه در شعر کلاسیک فارسی هستند – در قالب غزل با هم ترکیب شدند و نوع ادبی جدیدی به نام «غزل حماسی» را پدید آوردند. نگارنده دراین پژوهش، سعی دارد که به بررسیِ مبانی و خاستگاه غزل حماسی در ادبیات انقلاب اسلامی و شعر دفاع مقدس بپردازد و آن را از جنبه ی ساختاری و محتوایی مورد نقد و تحلیل قرار دهد و با مروری به پیشینه ی این گونه ی ادبی، جایگاه ممتاز «غزل- حماسه» را در گستره ی فرهنگ و ادب ایرانی بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل محتوایی است. نتایج به دست آمده به خوبی نشان می دهد که نوع ادبی «غزل حماسی» به طور ویژه و گسترده، در این دوران رواج یافته است و پرداختن به ویژگی ها و جوانب آن، کاری شایسته و ضروری به نظر می رسد.

بررسی تطبیقی روایت و رئالیسم جادویی در رمان های اهل غرق و حارس المدینه الضائعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا شجاعی   عبدالرحیم حقدادی

روایت از جمله مباحثی است که در چند دهه ی اخیر از جنبه های مختلف، کانون توجه پژوهشگران و نظریه پردازان واقع شده است. در هر متن روایی، نویسنده در القای مفاهیم مورد نظر خود، از تکنیک ها و ابزار مختلفی استفاده می کند. نگارنده در این رساله، به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی به عنوان یکی از تکنیک های روایت در رمان های اهل غرق و حارس المدینه الضائعه پرداخته و نقاط مشترک و تفاوت آن ها را مورد بررسی قرار داده است. به این ترتیب برای انسجام بیشتر پژوهش، بررسی این مسأله در دوسطح ساختار و محتوا انجام شده است. به این صورت که مولفه هایی از قبیل تخیل، نماد، تقابل، تلفیق وقطعیت در حوزه ی محتوا و شخصیت پردازی، توصیف، ساختار روایت و زاویه ی دید در حوزه ی ساختاری مورد بررسی قرارگرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه های محتوایی در رمان اهل غرق بازتاب بیشتری دارد. ضمن این که از میان مولفه های رئالیسم جادویی، عقاید و باورهای شگفت انگیز، مولفه ای است که تنها در رمان اهل غرق دیده می شود. با این حال، دررمان حارس المدینه الضائعه، مولفه ی تعویض و هم نشینی دیده می شود، که در رمان اهل غرق، اثری از آن مشاهده نمی شود. به لحاظ ساختاری، نویسنده ی اهل غرق در شخصیت پردازی و توصیف دقیق تر عمل کرده در صورتی که حارس المدینه الضائعه، از ساختار روایت پیچیده ای برخوردار است و آن چه بر پیچیدگی این مولفه افزوده؛ زوایای دید مختلفی است که نویسنده استفاده کرده است

کارکرد اسطوره در آثار جبران خلیل جبران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهره اسد زاده   عبدالرحیم حقدادی

اسطوره به عنوان یکی از شیوه¬های بیان غیرمستقیم در آثار ادبی، پیوندی عمیق با ادبیات دارد به¬طوری که در آثار شاعران و نویسندگان دوره¬های مختلف و مکاتب ادبی گوناگون، شاهد به کارگیری اسطوره هستیم. هنرمند معاصر، با توجه به اوضاع و شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر خود، شیوه¬های سنتی انتقال پیام و استفاده از زبان صریح را مناسب نمی¬داند؛ از این¬رو به اسطوره که یکی از قالب¬های انتقال پیام فلسفی، اخلاقی و سیاسی و... است، روی می¬آورد تا این¬گونه پیام خویش را به شیوه¬ای هنرمندانه و متفاوت به مخاطب انتقال دهد. جبران خلیل جبران، شاعر و نویسنده¬ی معاصر لبنانی، از اولین کسانی است که در عصر حاضر به استخدام اسطوره در آثار خود روی آورد. از آن¬جا که استفاده از اسطوره به اثر ادبی، زبانی نمادین و رمزگونه می¬بخشد و به آن معانی و مفاهیمی پنهان در لایه¬های درونی متن می¬دهد، پژوهش حاضر قصد دارد با تکیه بر چهار مجموعه¬ی: العربیّه، المعرّبه، نصوص خارج المجموعه و الشعر به بررسی اسطوره در آثار جبران پرداخته و از این طریق اسطوره¬های به¬کاررفته در آثار وی، چگونگی حضور و علل بازآفرینی اسطوره در آن¬ها را تبیین نماید و در فهم بیشتر و بهتر مفاهیم آن، به مخاطب یاری رساند. لازم به ذکر است؛ این مهم از طریق استخراج اسطوره¬های برجسته-تر در آثار جبران و سپس تجزیه و تحلیل آن¬ها، براساس منابع اساطیری موجود، صورت پذیرفت و در نهایت مشخص گردید که جبران، زبان نمادین و غیرصریحِ اسطوره را برای بیان دردهای انسان و جامعه¬ی معاصر و گاهی نیز اعتقادات و ارزش¬های خویش برمی¬گزیند. او در این مسیر اسطوره¬های ملل مختلف به¬ویژه اساطیر یونان و روم و اساطیر برگرفته از آیین مسیحیت را، گاه به شیوه¬ی معمول و گاه با دگرگونی در مفاهیم به¬کار می¬برد.

بررسی و تحلیل حکمت اخلاقی ایرانیان در کتاب العقد الفرید اثر ابن عبد ربّه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مریم گریوانی   محمدرضا عزیزی

پند و اندرز در قالب سخنان کوتاه در ایران باستان بسیار مورد توجه بوده است. به دلایل گوناگونی اغلب آثار نوشته شده به زبان فارسی که بخش بزرگی از آن را پند و اندرز تشکیل می¬داده، از بین رفته است. اما خوشبختانه بسیاری از اندیشه¬های ایرانی از طریق ترجمه و اختلاط ایرانیان و عرب¬ها وارد فرهنگ عربی شده و محفوظ مانده¬اند. کتاب العقد الفرید از آن دسته منابع معتبر عربی است که بخش مهمی از حکمت¬های اخلاقی ایرانیان باستان در آن ضبط شده است. این حکمت¬ها از راه¬های گوناگون از جمله، آثار نویسندگان ایرانی مانند ابن مقفع و ثعالبی به ادب و فرهنگ عربی نفوذ کرده است. علاوه بر حکیمان دور? باستان، سخنان حکیمانه¬ای از حکیمان ایرانی¬تبار دستگاه خلافت عباسی نیز در کتاب العقد الفرید مشهود است. پژوهش حاضر به این کتاب، اثر ابن عبد ربّه (متوّفی 328 ق/ 940م)، محدود شده است تا با تمرکز بیشتری به تحلیل و بررسی حکمت¬های اخلاقی ایرانیان بپردازد. این رساله در بردارند? چهار فصل است: در فصل اول به کلیاتی دربار? حکمت در میان ایرانیان و عرب¬ها پرداخته شده است. در فصل دوم، مختصری دربار? شرح حال مولف، کتاب العقد الفرید، اسلوب ابن عبد ربّه در تألیف کتاب آورده شده و در بخش پایانی همین فصل به نقدهای وارده بر کتاب العقد الفرید اشاره شده است. در فصل¬های سوم و چهارم نیز، ابتدا به سیمای ایرانیان در کتاب العقد الفرید و حکمت¬های اخلاقی ایرانیان پرداخته شد و سپس به بررسی برخی از حکمت¬هایی که نام گویند? آن در گذر زمان بنا به دلایل گوناگونی، حذف شده و اصالت ایرانی آن¬ها در فرهنگ عربی مغفول مانده است، پرداختیم؛ در این بخش، پاره¬ای از سخنان حکمت¬آمیز از کتاب مذکور گردآوری شد و با تکیه بر منابع معتبر عربی و فارسی، توصیف و تحلیل گردید تا مالکیت معنوی آن، دوباره به حکیمان و پادشاهان دور? باستان همچون بزرگمهر، اردشیر، انوشیروان و غیره بازگردانده شود.

بررسی روایت چندآوا در دو رمان سنگ صبور صادق چوبک و میرامار نجیب محفوظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  طاهره غلامی   زینب نوروزی

باختین به عنوان یکی از بزرگ¬ترین نظریه¬پردازان و تأثیرگذارترین چهره¬ها در حیطه¬ی نقد ادبی، با طرح چندصدایی توانست از منظری کاملاً نو به رمان بنگرد. از آن¬جا که رمان¬های «سنگ صبور» و «میرامار» را می¬توان آثاری چندصدا محسوب کرد، نگارنده در این رساله، با تکیه بر این نظریه، به تحلیل رمان¬های سنگ صبور صادق چوبک و میرامار نجیب محفوظ، پرداخته و نقاط مشترک و متفاوت آن¬ها را مورد بررسی قرار داده است و با ذکر مولفه¬هایی همچون کثرت آواها، بهره¬گیری از تکنیک جریان سیال ذهن، تک¬گویی درونی، کارکردهای بینامتنی، گفتمان دوسویه، مکاتب ادبی و... توانسته آن¬ها را در ردیف رمان¬های چندصدا قرار دهد. این پژوهش نشان داد که نویسندگان در سنگ صبور و میرامار، از مولفه¬های فوق بهره برده¬اند، ولی اشارات بینامتنی در سنگ صبور، نسبت به میرامار چشمگیرتر است. در میرامار تنوع دیدگاه¬ها و توصیف بیشتر به چشم می¬خورد؛ همچنین در میرامار، اثری از نقیضه¬پردازی مشاهده نمی¬شود. با توجه به موارد ذکر شده، چنین به نظر می¬رسد که میرامار از منظر چندصدایی قوی¬تر است. البته، هر دو رمان به خوبی نشان می¬دهند که در متن چندصدا، نویسنده نمی¬تواند خودکامانه گفتگو را بر اساس ایدئولوژی خود هدایت کند، بلکه عقاید نویسنده در کنار عقاید دیگر و در گفتگوی با آن¬ها قرار می¬گیرد.

بررسی باورهای عامیانه در شعر جاهلی عرب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  حوریه دقتی   عبدالرحیم حقدادی

چکیده باورها و اعتقادات، بخش مهمی از فرهنگ عمومی هر ملت را تشکیل میدهند. پارهای از این باورها که به باورهای عامیانه مشهور است، بیشتر جنبهی قومی و محلی داشته و به عنوان میراثی گرانبها، هویت ملی و فرهنگی اقوام گذشته را بیان میکنند. اعراب جاهلی، بیشتر بادیهنشین بوده و از مظاهر تمدن و دانش بهرهی چندانی نداشتهاند و همین امر سبب شده که این دسته از باورها در میان آنان رواج قابل توجهی یابد. شعر جاهلی نیز دیوان دانشها، باورها، آداب و رسوم، اعتقادات و تاریخ و فرهنگ عرب در این عصر به شمار میرود. از اینرو، بسیاری از باورهای عامیانهی آنان در شعر این دوره تجلی یافته است. در پژوهش حاضر، نگارنده به بررسی این دسته از باورها در شعر دوره جاهلی پرداخته و بیشتر شعر شاعرانی را مورد توجه و مطالعه قرار داده که باورهای عامیانه در آن نمود بارزتری دارد. بر اساس بررسیهای بهعمل آمده در این پژوهش، باورهای عامیانهی عرب در این عصر و بر اساس شعر شاعران این دوره، در پنج دستهی باورهای اجتماعی، دینی، طبی و باورهای مربوط به حیوانات و مظاهر طبیعت طبقهبندی و نتایج حاصل از این پژوهش نشان می- دهد که باورهای بسیاری در جاهلیت وجود داشته است که جنبهی خرافی داشته، اما همهی افراد بدان پایبند نبودهاند؛ چنانکه برخی از شعرا، مطالبی خلاف آنها را در شعر خود آوردهاند. همچنین از مهمترین دلیل رواج این باورها در بین اعراب جاهلی، نداشتن درک درستی از علل پدیدهها و جهل و شرک آنان بوده است. واژههای کلیدی: شعر جاهلی عرب ؛ باور عامیانه ؛ خرافه ؛ سعد و نحس

بررسی چهره ی عرفانی ابلیس در آثار نثر فارسی قرن سوم تا هفتم هجری.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1389
  اعظم حسین پور   عبدالرحیم حقدادی

چکیده این پژوهش با هدف بررسی بیشترچهره ی ابلیس در قرآن و معارف اسلامی و چگونگی تحول شخصیت او از منفی به مثبت در آثار برخی عرفای مسلمان ایران انجام شده است.همچنین به بررسی وریشه یابی عوامل این امر ومعرفی آرای نظریه پردازان ابلیس ستایی و دفاع از ابلیس درعرفان می پردازد. بررسی چهره ی ابلیس در متون عرفانی نثر فارسی از قرن سوم تا هفتم هجری می تواند نمایان گر چگونگی تحول اندیشه ی اسلامی –ایرانی و عرفانی درباره ی ابلیس باشد.سرچشمه ی این شناخت ، قرآن کریم و منابع وابسته(تفاسیر قرآن و نهج البلاغه) است که دیدگاهی منفی نسبت به ابلیس ارائه می دهند. اما در پی نظریه پردازی عارفان ایرانی مسلمان همانند: حلاج ، احمدغزالی وعین القضات یک جریان فکری با گرایش دفاع از ابلیس به وجودآمد که به جریانی مخالف با جامعه ی روز تبدیل شد و موافقان و مخالفانی یافت. این اختلاف بعدها و پس از عین القضات منجربه پیدایش جریان فکری میانه ای درباره ی ابلیس شد.بدین ترتیب یکی از سرچشمه های ابلیس ستایی ، فرقه های اهریمن پرستی درایران باستان بوده است که پس از اسلام در میان عارفان وحکمای ایرانی جریان داشته است و ریشه های کهن ایرانی دارد و علل آن را باید در گذشته ی آیین زردشتی و جهان بینی ثنوی ایرانیان و عقاید مبتنی بر نوروظلمت و خیروشر دانست. واژه های کلیدی: عرفان ، عرفان اسلامی-ایرانی ،نثرعرفانی فارسی، ابلیس ، ابلیس ستایی، اهریمن، شیطان .

تحلیل تطبیقی صبغه ی اقلیمی در رمان همسایه های احمد محمود و موسم الهجره الی الشمال طیب صالح
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فرزانه نادری   مراد علی واعظی

تاثیرپذیری از محیط زندگی یا اقلیم از ویژگی های بارز ادبیات معاصر است.در این گرایش مسائل عینی محیط و تجربیات زیستی نویسنده و وجوه مختلف فرهنگ و جوامع دیگر مورد توجه قرار می گیرد. هدف عمده ی صبغه ی اقلیمی معرفی و شناساندن یک جامعه و فرهنگ متفاوت به جامعه ی دیگر است.رمان همسایه های احمد محمود مربوط است به دوره ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق، و به نوعی می توان گفت فعالیّت های حزب توده و تاثیرات آن در طبقه پایین و عمدتا کم سواد کشور برای بسیج شدن در حرکت ملی کردن صنعت نفت را نشان می دهد. موسم الهجره الی الشمال رمانی است به زبان عربی نوشته نویسنده ی سودانی طیب صالح که در آن نویسنده ضمن قصه گویی پیرامونِ وضعیت یک روستا و ماجراهای مردمانِ آن ،به بررسیِ وضعیتِ کشوری عربی-آفریقایی-اسلامی در دوران استعمار و پسااستعمار و همچنین ماقبلِ مدرن و مدرن می پردازد.این پژوهش به بررسی تطبیقی نقش اقلیم و عناصر اقلیمی در رمان همسایه ها و موسم الهجره الی الشمال به شیوه ی تحلیل محتوا می پردازد. احمد محمود و طیب صالح توجه ویژه ای به ویژگی های خاص منطقه خود اعم از آداب و رسوم، مسائل اخلاقی و اجتماعی، طبیعت، اعتقادات، موقعیّت جغرافیایی و... دارند. تمرکز بر ویژگی های منحصر به فرد منطقه و دقت در بازتاب جزئیات آن، به این دو داستان رنگ بومی داده است.

نقد جامعه شناختی داستان های کوتاه محمد علی جمالزاده و زکریا تامر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عیسی دوست زاده   عبدالرحیم حقدادی

رویکرد جامعه شناختی یکی از رویکردهای مهم در نقد آثار ادبی است. شیوه جامعه شناختی در نقد ادبی، تعامل میان محیط اجتماعی نویسنده و آثار ادبی را مورد مطالعه قرار می دهد و نشانه هایی از منشأ اثر را بازنمایی می کند. داستان به دلیل اینکه شخصیت هایش از افراد عادی جامعه هستند و اتفاقات آن نیز حوادث معمول و واقعی جامعه است مورد توجه جامعه شناسان ادبی قرار گرفته است. محمدعلی جمالزاده و زکریا تامر دو تن از نویسنده بزرگ در ادبیات فارسی و عربی هستند. این دو نویسنده در آثار خود خصوصاً داستان های کوتاهشان روشی جدید را ایجاد کرده اند و ویژگی های سبکی منحصربه فرد خود را دارند. نگارنده در این پژوهش، ضمن بررسی آثار دو نویسنده به روش توصیفی تحلیلی، به بحث و بررسی درباره ی جامعه شناسی ادبیات پرداخته و سپس به بررسی آثار این دو نویسنده بزرگ در ادبیات فارسی و عربی با توجه به نقد جامعه شناختی خواهد پرداخت. در بررسی آثار، جهان بینی نویسنده، طبقه اجتماعی او، ساختار متن و ساخت اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. در نهایت می توان گفت جمالزاده و تامر از جامعه ای که در آن زندگی می کرده اند تأثیر بسیاری پذیرفته اند و داستان های آنها آینه ای تمام نما از جامعه شان است. از مسائل اجتماعی؛ فقر و گرسنگی، فاصله ی طبقاتی، مسأله ی دین، خرافات و عقاید پوچ، مسأله ی زن و فقر فرهنگی در داستان های دو نویسنده بسامد بالایی دارد.

سیمای پیامبران در اشعار صائب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1386
  مهرآفاق شهری   مهدی رحیمی

چکیده ندارد.