نام پژوهشگر: محمدرضا همزه ای
مریم سالمی محمدرضا همزه ای
چکیده در بین ابعاد توسعه ی پایدار، بعد اجتماعی مهم ترین بعد محسوب می گردد که پایداری ابعاد دیگر در پایداری بعد اجتماعی معنا می گیرد. در این راستا پایداری اجتماعی زنان به خصوص زنان روستایی مهم ترین شاخص پایداری اجتماعی در تمام جوامع بشری است. هدف اصلی این تحقیق توصیفی- پیمایشی، بررسی پایداری اجتماعی در میان زنان روستایی شهرستان سنقر با استفاده از رویکرد اندام وار و الگوی موریس بود. جهت انجام تحقیق و برای بررسی بخش اجتماعی توسعه ی پایدار در میان زنان روستایی با مدنظر قرار دادن نگاه سیستمی، از رویکرد اندام وار استفاده شد و اقدام به طراحی شاخص های پایداری اجتماعی شد. در این رویکرد 9 ویژگی به عنوان مشخصه های اصلی نظام های پایدار مطرح گردیده است. در پژوهش حاضر بر اساس هر یک از این 9 ویژگی، شاخص هایی طراحی شده است تا بوسیله ی آن ها میزان پایداری اجتماعی نظام مشخص گردد. برای رتبه بندی و سطح بندی دهستان های منطقه ی مورد مطالعه از الگوی موریس استفاده گردیده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر زنان روستایی شهرستان سنقر بودند (21532 n=) که تعداد 370 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. بر اساس نتایج، از میان 8 دهستان منطقه، 6 دهستان از نظر پایداری اجتماعی زنان روستایی در سطح نیمه پایدار و 2 دهستان در سطح ناپایدار بودند. از 9 ویژگی نظام های پایدار تنها یک ویژگی از نظر پایداری اجتماعی در میان زنان روستایی در سطح پایدار قرار داشت؛ 5 ویژگی در سطح نیمه پایدار و 3 ویژگی در سطح ناپایدار بودند. واژه های کلیدی: پایداری اجتماعی، رویکرد اندام وار، الگوی موریس، زنان روستایی، شهرستان سنقر
علیرضا پورشرف محمدرضا همزه ای
پس از اصلاحات ارضی، تقسیم اراضی و پراکندگی غیرمعقول زمین به علت ارث، تعدد بهره-برداران، روند افزایش هزینه های تولید، عدم استفاده بهینه از منابع و نهاده های کشاورزی، غیراقتصادی بودن واحدهای سنتی، نامناسب بودن نیروهای تولید و تعدد مسائل اجتماعی و فرهنگی شرایط را برای عضویت روستائیان در شرکت های تعاونی تولید روستایی هموار نمود. هدف اصلی این پژوهش که با تکنیک ارزیابی مشارکتی روستایی (pra) انجام شده، تحلیل و بررسی میزان توانمندی ها و کاستی های تعاونی های تولید روستایی در شهرستان سرپل ذهاب است. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از نمونه گیری هدفمند و اطلاعات مورد نیاز نیز از اعضاء و مدیران تعاونی گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، تعاونی تولید روستایی ذهاب در اکثر مولفه ها هم چون توسعه ی خدمات زیر بنایی، سهولت اعضاء در دسترسی به نهاده ها، توسعه ی مکانیزاسیون، خودگردانی، توان مدیریتی، مشارکت در برگزاری دوره های آموزشی سهام داران، توجه به ارکان تعاونی، دخالت کشاورزان در نحوه ی انتخابات اعضای هیئت مدیره و بازرسان، ارائه گزارش مالی به مجمع عمومی، برگزاری به موقع جلسات هیئت مدیره و توجه به فعالیت های اقتصادی دارای ویژگی های بارز و مهمی است، ولی در عوض تا حدودی با محدودیت سرمایه، ناتوانی در خرید محصولات تولیدی کشاورزان (بازاریابی) و هم چنین تهدید توسط شرکت های خدمات مشاوره ای روبرو می باشد. اما تعاونی های تولید روستایی سراب گرم و الوند با چالش های متعددی هم چون محدودیت سرمایه، خودگردانی، موازی کاری شرکت های خدمات فنی مشاوره ای، بی توجهی به ارکان تعاونی، عدم مشارکت روستائیان در برنامه های آموزشی- ترویجی، عدم ثبات مدیریتی، ناتوانی در ارائه برنامه های راهبردی و بی توجهی به بازاریابی محصولات روبرو هستند. یافته ها به خوبی یادآور این نکته مهم است که تعاونی های تولید روستایی سراب گرم و الوند تنها در حوزه ی توزیع خدمات موفق بوده اند و در سایر وظایف اصلی خود یعنی یکپارچه سازی، توسعه ی مکانیزاسیون، رعایت ارکان تعاونی و مشارکت روستائیان در برنامه ریزی تعاونی موفقیت مطلوبی را بدست نیاورده اند.
ایوب شاه حسینی محمدرضا همزه ای
فقر به عنوان یکی از اولین آسیب های اجتماعی، قدمتی برابر با تاریخ بشر دارد. می توان گفت که بسیاری مشکل های اجتماعی پیامد فقر می باشند. فقر به دلیل قدمتی که دارد، توانسته است در فرهنگ جامعه های مختلف نفوذ نماید و فرهنگی به نام، فرهنگ فقر را برای فقرا ایجاد کند. از آن جایی که قسمت بزرگی از برنامه های توسعه ی روستایی، مربوط به بحث فقر زدایی است، بدون شناخت این فرهنگ نمی توان در فقر زدایی موفق بود. بنا براین، بر آن شدیم تا فرهنگ فقر را در بین روستاییان شناسایی نماییم و برای این منظور جامعه ی مورد مطالعه خود را جامعه ی روستاییان شهرستان هرسین انتخاب نمودیم. برای اجرای این پژوهش، از روش تحقیق کیفی، تئوری بنیادی استفاده نمودیم و نمونه های خود را با روش گلوله برفی شناسایی نمودیم. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری گردید و براساس شیوه های(کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری انتخابی) که خاص تئوری بنیادی است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتیجه این تحقیق بیان گر این است که مشخصه های فرهنگ فقر در بین روستاییان شهرستان هرسین شامل موارد زیر است: عدم توجه به خود و خانواده، بد بینی و نا امیدی، تقدیر گرایی، مورثی بودن فقر، انزوای شدید اجتماعی، انزوای فضایی و مکانی، وضعیت اقتصادی بسیار بد و عدم مشارکت اجتماعی. و برای ایجاد روایی نتیجه های این پژوهش را به تایید نمونه های شناسایی شده رسید.
مجید بهرامی محمدرضا همزه ای
چکیده بر اساس آمارهای موجود، با توجه به میزان رشد جمعیت در دو دهه گذشته، یکی از بزرگترین مشکلات فراروی جوامع در حال توسعه و حتی کشورهای صنعتی، مشکل بیکاری است. به همین دلیل بسیاری از کشورها، از جمله راه حل های برون رفت از این بحران را کارآفرینی می دانند. توسعه کارآفرینی منجر به افزایش تعداد شرکت ها و به تبع آن رشد ابداعات و اختراعات در جامعه می شود؛ این عوامل موجب تقویت محیط رقابتی در بازار ، افزایش رقابت میان بنگاه های اقتصادی و نیز رشد اقتصادی بیشتر شده است. اگرچه کارآفرینی تا حد زیادی توانست رکود اقتصادی را مهار کند، اما این رویکرد در پاسخگویی به برخی معضلات جوامع ناتوان بود. حاصل به وجود آمدن کارآفرینان در بخش اقتصاد، بروز برخی مشکلات اجتماعی نظیر نابسامانی های زیست محیطی، نابرابری های اجتماعی، مشکلات بهداشتی، حاشیه نشینی، جرم خیزی و دیگر آشفتگی های محیطی- اجتماعی شد. برای مقابله با این مشکل، نظریه پردازان مدیریت به اهمیت بازده اجتماعی کسب و کار در کنار بازده اقتصادی آن حساس شده و به مفهوم کارآفرینی اجتماعی توجه کردند. کارآفرینی اجتماعی نیروی حیات بخش و موتور پیشران جریان همه جانبه توسعه پایدار بشمار می رود که با ارزش آفرینی های مادی و معنوی می تواند پیش برنده توسعه پایدار در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نهادی و زیست محیطی باشد. لذا هدف کلی این رساله نیز واکاوی اصول و آرمان های توسعه پایدار در فعالیت های کارآفرینان استان کرمانشاه با تأکید بر کارآفرینی اجتماعی می باشد که اهداف اختصاصی زیر را دنبال می نماید: 1- بررسی فعالیت ها و برنامه های کارآفرینی سازمان های غیردولتی(ngos) در استان با تأکید بر کارآفرینی اجتماعی 2- بررسی کارآفرینی در سازمان ها و نهادهای دولتی اجتماع محور (کمیته امداد، بهزیستی و بنیاد شهید) استان 3- بررسی فعالیت های سازمان اوقاف و امور خیریه استان به عنوان یکی از انواع کارآفرینی اجتماعی 4- واکاوی فعالیت های پایدار اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی از سوی کارآفرینان استان 5- بررسی نقاط ضعف، قوت، تهدیدات و فرصت های(swot) موجود، بمنظورگسترش فرهنگ کارآفرینی اجتماعی میان مردم و گرایش کارآفرینان به سوی فعالیت های کارآفرینی اجتماعی در استان 6- معرفی فعالیت های انجام شده توسط تعدادی از کارآفرینان استان در قالب کارآفرینی اجتماعی در هدف اول از مهم ترین اقداماتشان می توان به توزیع نشریه های داخلی در قالب هفته نامه، ماهنامه و گاهنامه در سطح استان و راه اندازی سایت های گوناگون با محوریت مسائل اجتماعی و زیست محیطی؛ حضور در برنامه های صداوسیمای استان جهت آگاه سازی و توانمندسازی مردم در جامعه به جهت ایجاد فضای پایدار اجتماعی و دریافت نظرات، پیشنهادات و انتقادات مردم؛ معرفی کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست، زنان بی سرپرست و هم چنین خانوارهای فقیر و نیازمند، معلولین و بیماران خاص به افراد خیر اشاره کرد. در بررسی هدف دوم نیز اقدامات زیادی صورت پذیرفت که اهم آنان عبارتند از: انعقاد قرارداد با سازمان آموزش فنی و حرفه ای استان جهت گذراندن دوره های آموزشی مددجویان؛ انعقاد قرارداد با بانک ها و موسسات قرض الحسنه طرف قرارداد به منظور دریافت تسهیلات بانکی از قبیل وام های بلاعوض و یا با سود کم برای مددجویان جهت راه اندازی کسب و کار؛ حمایت های مادی و معنوی از افراد وسازمان هایی که مددجویانشان را به استخدام درآورند، اشاره کرد. در سازمان اوقاف نیز شاهد مواردی نظیر راه اندازی کارگاه های تولید کفش، قالی و البسه با استخدام مددجویان بودیم. در بحث پایداری های اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نتایج مهمی حاصل شد که اصلی ترین آنها به قرار زیر است: پایداری اقتصادی: چاپ نشریه و کاتالوگ؛ راه اندازی وبسایت؛ ارتباط با اساتید دانشگاهی و دانشجویان نخبه؛ حضور در نمایشگاه ها و همایش های بین المللی و داخلی پایداری زیست محیطی: ایجاد فضای سبز و درختکاری در محیط کار؛ استفاده از تکنولوژی های نوین در جهت کاهش آلاینده های زیست محیطی؛ بهره مندی از تصفیه خانه های فاضلاب و پساب های صنعتی اجتماعی: اختصاص بخشی از درآمدشان به سازمان های غیردولتی و دولتی اجتماع محور؛ تقبل بخشی از هزینه های آموزشی کارکنان و کارمندان و خانواده هایشان؛ توزیع کتاب و cd آموزشی در زمینه آگاهی های زناشویی، مواد مخدر و الکل؛ برقراری عدالت جنسیتی در جذب نیرو؛ برقراری روابط اقتصادی و غیر اقتصادی با هم صنفی ها؛ برقراری روابط منسجم و صمیمانه با اعضای هیأت مدیره؛ ارتباط مستمر با خانواده و بستگان؛ توجه ویژه به برخی شاخص های مهم سرمایه اجتماعی مانند امنیت، مشارکت، عدالت، آزادی، نظم و انضباط، وحدت و انسجام، رفاه و اعتماد؛ اجرای برخی فعالیت های فرهنگی نظیر تشویق و حمایت مادی و معنوی از کارکنان و کارمندان نمونه، اعزام گروهی و یا انفرادی کارکنان و کارمندان به مسابقات ورزشی، قرآنی، هنری؛ احداث کتابخانه و سالن مطالعات؛ کمک به ساخت مسکن؛ وجود روزنامه و مجلات به صورت روزانه؛ اعزام کارکنان و کارمندان به نمایشگاه ها و همایش های مختلف. با ارزش تلقی شمرده شدن فعالیت های اجتماعی از نگاه مردم و وجود سازمان های غیردولتی و دولتی اجتماع محور از جمله نقاط قوت این گونه فعالیت ها به شمار می آید؛ اما جوان بودن مفهوم کارآفرینی اجتماعی در حوزه دانشگاه و نبود سازمان ها و متولیان خاصی در پشتیبانی و حمایت از کارآفرینان اجتماعی و تأمین ملی طرح های آنان نیز از جمله نقاط ضعف این گونه فعالیت ها به شمار می رود. پایبندی به اصول و اعتقادات اسلامی و وجود روحیه جوانمردی و ایثار در میان مردم استان به خصوص جوانان، هم چنین نگاه مثبت مسئولین و دست اندرکاران استان به امور خیریه و عام النفعه و نتایج حاصل از آن، بستر لازم جهت شکل گیری کارآفرینی اجتماعی در استان وجود دارد؛ اگرچه برخی موانع نظیر سطح درآمد پایین اکثریت مردم و گرایش آنان به فعالیت های سودآور اقتصادی و غالب شدن تفکرات مادی گرایانه و گسترانیده شدن سایه تجمل گرایی بر زندگی مردم، سرعت حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی را کاسته و با مشکل مواجه می کند. کلیدواژه: توسعه، پایداری، کارآفرینی، اجتماعی،کرمانشاه
مژگان قلوزی محمدرضا همزه ای
نظام های آبرسانی و آبیاری بومی هر منطقه بخشی از میراث گران بهای همان منطقه به شمار می آید. آنچه که می تواند در توسعه ی آبیاری و آبرسانی کمک قابل توجهی نماید، استفاده از انواع روش های بومی و غیربومی آبیاری و آبرسانی در سایه ی حاکمیت توسعه ی پایدار منطقه ای است. در حال حاضر استقبال زیاد از روش های غیر بومی و عدم توجه به روش های بومی منجر به برهم زدن تعادل منطقه ای شده است. لذا هدف از تحقیق حاضر، بررسی نظام های آبرسانی و آبیاری بومی است. منطقه ی مورد مطالعه، روستای ورمنجه، از دهستان میان دربند کرمانشاه می باشد. نمونه گیری از طریق روش گلوله برفی صورت گرفت. استفاده از مشاهده و مصاحبه (مصاحبه عمیق)، اساس و پایه ی روش های جمع آوری داده هاست. رویکرد کلی تحقیق از نوع کیفی است، لذا تجزیه و تحلیل داده ها نیز از طریق سازماندهی، تفسیر داده ها و گزارش نویسی به انجام رسیده است. نتایج پس از انجام تجزیه و تحلیل های متوالی بیانگر آن است که در منطقه ی تحقیق، چشمه منبع مهم آبیاری بوده و آبرسانی در روستا نیز اغلب به وسیله ی کانال کشی از همین چشمه صورت می پذیرد. هدف از ساخت استخر ذخیره ای در روستا متفاوت تر از مناطق مرکزی و با شرایط جغرافیایی مختلف است. کار بخش بندی قبل از اصلاحات ارضی توسط میراب ها و با نظارت مالکان و بعد از اصلاحات توسط گروه هایی به نام "قرعه" صورت می گیرد. مقدار زمین عامل مهمی در تقسیم آب بوده و سنجش زمانی برای آبیاری براساس مقدار زمین است. مناطق مسکونی، متأثر از منابع آب و زمین است. جایگاه آیینی و اعتقادی آب بین روستاییان بی شباهت با سایر نقاط کشور نیست ولی در میان باورهای موجود، ذخیره ی آب به منظور سیراب نمودن موجودات ماورایی زیرزمینی از دامنه ی شباهت های موجود می کاهد. مدار گردش آب قبل از اصلاحات ارضی در منطقه بین 5 تا 8 روز و بعد از اصلاحات به 7 تا 14 روز افزایش پیدا کرده است. اوج همیاری در آبرسانی و آبیاری در گروه های لایه روب و جوب روی با نام "چم اوران" می باشد. حذف آسیاب های آبی قدیمی در قرن گذشته به منظور حفظ تعادل در منابع آبی صورت گرفت. استفاده ی مطلق از روش-های بومی به تنهایی نمی تواند حافظ پایداری در محیط زیست شود. در نهایت می توان از طریق بکارگیری دانش بومی و تلفیق مناسب آگاهی های بومی با دانش های غیربومی به پیاده سازی الگوهای منطقه ای توسعه ی نظام های بومی آبرسانی و آبیاری دست یافت.
محمد جواد زالی پور محمدرضا همزه ای
دانش بومی به دانشی اطلاق می شود که طی مدتی طولانی تکامل یافته و از نسلی به نسل دیگر به شکل موروثی منتقل شده است. آمیختن دانش بومی با دانش روز، الگوی توسعه پایدار بومی را منجر می گردد. در این رابطه شناخت دانش بومی و شیوه ها ی سنتی تولید و آگاهی از دانش روز نقش کلیدی در دستیابی به شاخص های توسعه پایدار را خواهد داشت. در سال های اخیر استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، مشکلات زیست محیطی و هزینه های بالا را در فرآیند تولید سبب شده است. هدف کلی از این پژوهش، معرفی دانش بومی دامداران کوچ رو ایل ترکاشوند و تأثیرگذاری آن بر فرآیند توسعه ی پایدار با تکیه بر ویژگی های بومی خاص منطقه می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد کاملا کیفی صورت پذیرفته و برای جمع آوری داده ها از روش های مشاهده مستقیم، مصاحبه، مشاهده مشارکتی و مطالعه کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دانش بومی عشایر با اعمال مدیریت چرا منجر به پایداری گیاهان مرتعی شده که این امر حفظ محیط زیست را به دنبال داشته و در نهایت توسعه ی پایدار را سبب خواهد شد. همچنین دانش بومی عشایر با استفاده از روش های سنتی بهداشت و کنترل بیماری، نگهداری، انتخاب و پرورش دام نیز در کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و بهبود وضعیت اقتصادی عشایر موثر بوده است.
شهزاد کرمی زنگیشه محمدرضا همزه ای
درسالهای اخیر گردشگری به ویژه گردشگری روستایی، از اهمیت بسیار زیادی برخوردارشده است تاحدی که به این مسئله به عنوان یک صنعت و محوری اساسی برای توسعه و رشد اقتصادی-اجتماعی نگریسته می شود. ازآنجا که نواحی روستایی منبعی آسیب پذیر ومستعد تغییرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است، به ویژه تجربه نشان داده است که هرجا گردشگری به طور خودجوش و اتفاقی و بدون برنامه ریزی و مدیریت موثر گسترش یافته، پیامدهای نامطلوبی ببارآورده و در دراز مدت مشکلات آن بیشتر از فواید آن شده است. به همین دلیل شناخت آثارو پیامد های گردشگری درمرحله اول و مدیریت این اثرات درمرحله دوم می تواند پیامدهای مثبت گردشگری برای نواحی روستایی را به حداکثر ممکن و پیامد های منفی آن را به حداقل ممکن کاهش داد. دراین زمینه بابهره گیری ازپارادایم کیفی و نظریه بنیانی مبتنی برمدل پارادایمیک در این پژوهش به مطالعه موردی اثرات اجتماعی-اقتصادی، زیست محیطی گردشگری در روستای نجوبران استان کرمانشاه پرداخته شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق،گروه متمرکزهمشاهده مستقیم،تهیه عکس و فیلم،اسنادومدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شد.جهت تایید روایی پژوهش،نتایج بدست آمده ازمصاحبه های انفرادی وگروه متمرکز اولیه دراختیارگروه های متمرکز دوم و سوم قرار داده شد و مورد تاییدآنها قرارگرفت.ازجمله نتایج بدست آمده ازپژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1-تحولات اقتصادی مثبت، ازجمله افزایش درآمد و ایجاد اشتغال برای اهالی روستا. 2- آسیب های اقتصادی،از جمله افزایش هزینه های زندگی اهالی روستا. 3- تحولات اجتماعی مثبت،ازجمله افزایش قابلیت برقراری روابط اجتماعی. 4- آسیب های اجتماعی، ازجمله کاهش امنیت اجتماعی و گرایشات منفی جوانان روستا. 5- آسیب های زیست محیطی، ازجمله افزایش آلودگی های صوتی و تخریب محیط زیست .
عذرا خورسند محمدرضا همزه ای
چکیده مهاجرت یکی از پدیده های مهم اجتماعی ـ جمعیتی است که بتدریج از قرن هفدهم در کشورهای صنعتی، و در ایران از دوره صفویه با دادن القاب به اصناف شهری و تحقیر جامعه روستایی آغاز شده است؛ و هم اکنون به یکی از پدیده های عام تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی تبدیل شده که این مسئله موجب بروز پیامدهای متفاوتی گردیده است. در این پژوهش سعی شده است به دنبال این مسئله باشد که مهاجرت فصلی خانوارهای روستایی چه پیامدهایی برای آنها و روستاهای محل سکونت شان در پی داشته است. مطالعه کیفی حاضر با جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ساختار نیافته به صورت انفرادی (14 مصاحبه) و گروهی (11 مصاحبه) و مطالعه بر روی 10خانوار به صورت مشاهده مشارکتی، به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1392 انجام شد؛ و داده ها به روش تحلیل محتوای ارتباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پیامدهای مهاجرت فصلی به صورت خانوادگی و دسته جمعی بر اساس تجارب مشارکت کنندگان در 4 طبقه اصلی" پیامدهای اقتصادی"، "پیامدهای اجتماعی"، "پیامدهای فرهنگی" و " پیامدهای جمعیتی" دسته بندی شدند که هر کدام دارای زیر طبقات متعدد می باشند. بروز مشکلات ذکر شده از پیامدهای اساسی مهاجرت به صورت خانوادگی محسوب می شوند که مهاجرت را برای روستائیان به تجربه ای تلخ مبدل ساخته اند. چون مهاجرت فصلی با هدف کاهش فقر مادی، نه تنها موجب کاهش این نوع فقر نشده بلکه موجب تشدید فقر اجتماعی و فرهنگی گردیده است؛ که متأسفانه از فقر مالی مصیبت بارتر است. در واقع فقر مالی منشأ بروز فقر اجتماعی و فرهنگی در بین مهاجرین گردیده است که آثار سوء آن تنها متوجه آنها نبوده، بلکه جامعه را هم تحت تأثیر قرار داده است. رفع این مشکلات از جامعه و کاهش آسیب پذیری روستاییان از مهاجرت، مستلزم تدوین برنامه های جامع از طرف دولت می باشد.
پیمان یزدان بخش محمدرضا همزه ای
صنایع دستی یکی از قدیمی ترین و پرپیشینه ترین فعالیت های بشری است که به موجب برخی از اسناد و مدارک تاریخی، سابقه پیدایش آن به عصر حجر می رسد. ویژگی های ارزنده صنایع دستی همچون ملی بودن، غیر وابسته، ارزش افزوده بالا، قابلیت گسترش در مناطق شهری و روستایی، اشتغال زایی و همچنین نقش و اهمیت صنایع دستی به عنوان هنری مقدس، صنعتی، مستقل، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی از جهات هنری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بر همگان آشکار است. بنابراین شناسایی و آگاهی یافتن از موانع و مشکلات پیش روی صنایع دستی به منظور رفع آنها، کاهش اثرات منفی و از بین بردن این موانع به منظور رسیدن به افق های توسعه پایدار و افزایش درآمد و اشتغال ضروری می باشد. موانع و مشکلات متعددی فراروی صنایع دستی کشورمان می باشد که این موانع در منطقه پاوه و اورامانات واقع در استان کرمانشاه به دلیل دوری از مرکز، محرومیت، جنگ هشت ساله، مرزی بودن و ویژگی های جغرافیایی خاص، بیشتر خود نمایی می کند. منطقه مورد مطالعه از دیرباز مرکز صنایع دستی بوده و تعداد زیادی از اهالی منطقه به طور سنتی از راه صنایع دستی امرار معاش نموده اند. وجود سابقه کهن صنایع دستی و اساتید ماهر، دوری منطقه، کوهستانی بودن و صعب العبور بودن راه ها هم نتوانست جلو تغییرات سریع و دیوانه وار قرن اخیر را بگیرد و همراه با ظهور صنعت و گسترش آن، در این منطقه نیز تغییرات سریعی از نظر صنایع دستی رخ داد. بعضی از صنایع دستی قدیمی به کلی از بین رفته و تعدادی نیز تغییر اساسی پیدا کردند و این تغییرات هنوز هم در حال وقوعند و می رود که بیشتر از نصفی از صنایع دستی منطقه را با فراموشی کامل روبرو کند. هدف این تحقیق بررسی موانع و مشکلات صنایع دستی منطقه پاوه و اورامانات می باشد. پژوهش در قالب کیفی به اجرا درآمده و از تکنیک های خاص تحقیق کیفی نظیر گروه های متمرکز، مصاحبه عمیق و بعضی تکنیک های ارزیابی مشارکتی روستایی جهت جمع آوری داده ها استفاده شده و پس از جمع آوری و دسته بندی و کدگذاری، با روش مناسب تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج بدست آمده نشان می دهد مهمترین صنایع دستی فعال در حال حاضر گیوه بافی، گیوه کشی و بافت لباس مردانه «چوخه و رانک» از استقبال خوبی برخوردار و ظرفیت های فراوانی برای صادرات دارند. بیشتر صنایع بافتنی مثل جاجیم، گلیم، موج، قالی، نمدبافی و ... در حال رکود و فراموشی هستند. موانع و مشکلات به تفکیک صنایع دستی (گیوه، لباس مردانه، محصولات تهیه شده از شاخه یکساله درختچه ارغوان و ...) آمده اند و مشکلات هر رشته جداگانه بیان شده اما مهمترین موانع صنایع دستی به طور کلی، نبود بازار برای محصولات صنایع دستی، کمبود سرمایه، سخت بودن و غیر قابل صرفه بودن کار، ضعف مدیریتی، کمبود مواد اولیه، عدم حمایت دولت (بیمه، وام و ...)، نبود تعاونی و یا ضعف تعاونی های مرتبط موجود و ... می باشد.
مریم بساطی علی اصغر میرک زاده
امروزه موضوع مهم سلامت محصولات و فراورده های غذایی مورد مصرف جامعه، از نظر اهمیت و نقش پررنگ در سلامتی انسان، موجب مطرح شدن در چارچوب امنیت و سلامت غذایی هر کشور شده است؛ اثرات ناشی از تجمع عناصر شیمیایی و سموم در مواد غذایی منجر به ایجاد مخاطرات متعددی در سلامت افراد جامعه و تبعات اجتماعی و اقتصادی می شود؛ با این تعاریف جای هیچ گونه درنگ و تردید در حرکت به سمت توسعه کشاورزی ارگانیک با هدف امنیت وسلامت غذا و به دنبال آن پایداری اجتماعی و اقتصادی باقی نمی ماند، از این رو تحقیق حاضر به تحلیل راهبردی توسعه کشاورزی ارگانیک از دیدگاه کشاورزان شهرستان هرسین پرداخته است، در پژوهش حاضر از روش تحقیق، مطالعه چند موردی بهره گرفته شده، زیرا این روش امکان بررسی یک مورد(کشاورزی ارگانیک) را در چند زمینه ی مشابه (روستاهای: چشمه سهراب، بلوردی و چهر) فراهم می آورد و با تکرار مطالعه سبب افزایش اعتبار یافته ها می شود؛ جامعه مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کشاورزان شهرستان هرسین(بخش بیستون) و به طور خاص کشاورزان ارگانیک کار در روستاهای چشمه سهراب، بلوردی و چهر می باشند؛ برای انتخاب افراد نمونه تحقیق از بین افراد جامعه، افراد کلیدی انتخاب می شوند که حجم نمونه را تشکیل می دهند؛ در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است و نوع نمونه گیری ، هدفمند می باشد؛ داده ها از روش هایی چون مصاحبه عمیق و برگزاری جلسات بحث گروهی متمرکز، جمع آوری شده اند و به منظور تعیین روایی از روایی تفسیری و تئوریکی بهره گرفته شد؛ در این تحقیق ، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است تا داده های اصلی استخراج و سپس با استفاده از ماتریس swot سعی شده تا راهبردهایی مانند: انجام اقدامات دولتی درجهت شناسنامه دارکردن و درجه بندی مزارع ارگانیک، پیشگیری وحفاظت از منابع تخریب نشده، اتخاذ تدابیرحمایتی برای افزایش درآمد کشاورزان، غنی سازی خاک های کم حاصلخیز، هدفمندکردن یارانه کود های شیمیایی، ارتقاء فرهنگ مصرف محصولات ارگانیک، توسعه صادرات محصولات ارگانیک وغیره ارائه شوند.
فاطمه آژیر محمدرضا همزه ای
مسکن از نیازهای اولیه انسان و سکونتگاه از نیازهای اساسی اجتماعات انسانی است. برآوردن مناسب این نیازها از دیرباز جزو آمال انسان ها بوده تا جایی که اجتماعات انسانی را همواره به چالش کشانده و تغییر و تحولاتی در ابعاد گوناگون آن ایجاد کرده که در شکل، طراحی، مصالح، دانش ساخت و ساز سکونتگاه قابل بررسی است . مسکن به عنوان عمده ترین عنصر تشکیل دهنده بافت های روستائی؛ بیانگر کیفیت استفاده از مکان و محیط و تأثیر اقتصاد و معیشت، سنت ها و هنجارهای حاکم بر جوامع روستائی است و موفقیت در این زمینه در گرو شناخت کیفیت مذکوراست، در مطالعه حاضر با روش مردم نگاری در روستای امامزاده ورچه به توصیف خانه های روستایی و تغییرات ساختاری و به دنبال آن تحولات کارکردی خانه پرداخته شده است و علل این تغییرات به اجمال مورد بررسی قرارگرفت. در پایان به این نتیجه رسیدیم که هم زمان با تغییر نظام شغلی، گسترده شدن ارتباطات شهری –روستایی، تمایل روستاییان به سبک های شهری و وجود معمارانی ناآشنا با سبک های معماری سنتی بومی، تحولات زیادی در کالبد روستاها ایجاد کرده است، به طوری که بیش از نیمی از ساختارهای موجود در یک خانه سنتی در خانه های نوساز حذف شده است و ساختارهای به جا مانده نیز دستخوش تغییرات قرارگرفته و می توان گفت کارکردهای اقتصادی در مساکن جدید روستایی رو به حذف و نابودی است.
مجتبی مطلبی محمدرضا همزه ای
چکیده ندارد.
علی صمدیان محمدرضا همزه ای
چکیده ندارد.