نام پژوهشگر: سید علی اکبر افجهء
سمانه مبشرتوفیقی سید علی اکبر افجهء
موضوع توانمندی به ویژه رویکرد توانمندی روانشناختی از نگرش های نوین در مدیریت منابع انسانی به شمار می آید. توانمندی مفهوم جدیدی است که در دهه1990 توجه بسیاری از پژوهشگران ،محققان و دست اندرکاران مدیریتی را به خود جلب کرد. این مفهوم تاثیر زیادی بر کارایی و اثر بخشی مدیریتی و سازمانی داشته است.فضای کسب و کار بیمه با توجه به آزادی سازی و خصوصی سازی هایی که در ان در حال صورت گرفتن می باشد، در حال رقابتی تر شدن می باشد. در این فضا شرکت های بیمه باید تلاش نمایند تا مزیت رقابتی برای خود کسب نمایند و از انجا که محصولی که شرکت های بیمه ارائه می دهند از نوع خدمات می باشد و در طی یک تعامل میان ارائه دهنده خدمت و مشتری عرضه می شود ، در نتیجه شرکت های بیمه بایستی به نوعی از طریق متمایز سازی خدمت کسب مزیت رقابتی نمایند و از این سبب وابسته به توانایی کارکنان شان در ارائه خدمات با کیفیت بهتر می باشند. و با این چالش روبرو می باشند که چگونه می توانند بر نحوه تعامل موثر کارکنان با مشتریان تاثیر بگذارند. این پایان نامه در تلاش برای بررسی رابطه میان احساس توانمندی کارکنان و کیفیت خدمات است. بر اساس الگوی ارائه شده از سوی ترزویسکی و گرالیس(2003)، فرضیات این پژوهش به منظور تبیین کاربردی بودن این الگو در جهت بررسی رابطه معنادار میان احساس توانمندی کارکنان و کیفیت خدمات در شرکت های بیمه تدوین گردید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه میان 150 نفر از کارکنان و مشتریان شرکت بیمه البرز شعب واقع در سطح شهر تهران توزیع گردید و در نهایت 110 پرسشنامه تکمیل شده و قابل تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاکی از وجود ارتباط معنادار میان توانمندی روانشناختی کارکنان و کیفیت خدمات هم به طور مستقیم و هم از طریق متغیرهای میانجی "احساس رفاه کارکنان و احساس آزادی عمل کارکنان" بود.یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی تعریف شده مورد تائید قرار گرفتند . از میان ابعاد توانمندی ،احساس موثر بودن عامل بیشترین تاثیر را بر روی کیفیت خدمات اعمال می کند و پس از آن متغیرهای احساس حق انتخاب، احساس خود اثر بخشی و احساس مهم بودن تاثیر خود را اعمال می کند. با توجه به نتایج حاصله راهکارهایی برای بهبود توانمندی ارائه گردید.
ندا رضایی ابیانه سید علی اکبر افجهء
با توجه به اهمیت سازمان یادگیرنده و آمادگی برای تغییر، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگی های سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 131 نفر از مدیران این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک و نیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها با توجه به داده های پرسشنامه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون t-استیودنت و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکت های بیمه است بنابراین، ابعاد مختلف یادگیری سازمانی در شرکت های بیمه در وضعیت بالاتر از متوسط قرار دارند. در کل با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و همچنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد می توان استدلال کرد که ارتباط بین یادگیری سازمانی و آمادگی کارکنان برای تغییر در شرکت های بیمه خصوصی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد
سیده مانلی سلطانی سید علی اکبر افجهء
با توجه به اهمیت تعامل اجتماعی و نوآوری، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تعامل اجتماعی بر نوآوری شرکت های بیمه انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شرکت های بیمه خصوصی درتهران است که 134 نفر از مدیران این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفت و همچنین پایایی آن نیز توسط ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها با توجه به داده های پرسشنامه از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. در کل با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها و همچنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد می توان استدلال کرد که در شرکت های بیمه ایرانی به دلیل ضعف در مرحله کسب دانش و ناچیز بودن تعامل اجتماعی بین کارکنان و در نتیجه عدم معرفی روش های ارائه خدمات، عدم معرفی فرایند ارائه خدمات نوآور در فرایندهای کاری موجود و همچنین عدم ایجاد تغییرات اساسی و لازم در ساختارهای سازمانی، نوآوری اداری در شرکت های بیمه به دست فراموشی سپرده شده است.
محمد صادق شمس ثانی سید علی اکبر افجهء
شناخت چگونگی تاثیر گذاری اقدامات و سیاست های مدیریت منابع انسانی بر شکل گیری فرهنگ اعتماد متقابل درسازمان از اهمیت فراوان برخوردار است. از این رو این مطالعه، تاثیر فعالیت های توسعه منابع انسانی ( شامل چهاراقدام اصلی آموزش کارکنان، توسعه شایستگی ها، تبادل اطلاعات، و توانمندسازی کارکنان ) بر شکل گیری اعتماد آنان به مدیرانشان را آزمون مینماید.با استفاده ازآزمون رگرسیون و مدل معادلات ساختاری و تحلیل پاسخ های 154 نفر از کارکنان چارچوبی که این فعالیت ها بر اعتماد کارکنان به مدیران تاثیر میگذارد، ارائه گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد فعالیت های توسعه شایستگی ها، توانمدسازی کارکنان و تبادل اطلاعات با کارکنان دارای تاثیر مثبت و معنادار بر شکل گیری اعتماد آنان به مدیران است. با این حال تحلیل مسیر نشان می دهد تاثیر آموزش کارکنان بر اعتماد آنان به مدیران به صورت غیر مستقیم است. بدین صورت که توسعه شایستگی ها، به عنوان میانجی بر ارتباط میان آموزش و اعتماد کارکنان به مدیران تاثیر گذار است.
محمد ابراهیم خسروی زهره دهدشتی شاهرخ
کودکان نقشی حیاتی در نفوذ بر تصمیم گیری خرید والدین دارند، این نفوذ بویژه در خرید محصولات ارزان همچون خوراکی ها و سرگرمی ها بیشتر دیده می شود. تحقیقات بازاریابی در طول دو دهه گذشته بر این موضوع که چگونه کودکان بر تصمیم گیری خرید والدین نفوذ می کنند، متمرکز شده است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل موثر بر ادراک کودکان از نفوذ خود بر تصمیم گیری خرید والدین و به طبع آن نفوذ کودکان بر تصمیم گیری خرید والدین، صورت گرفته است. عوامل موثر شناسایی شده بر نفوذ کودکان در تصمیم گیری خرید والدین عبارت اند از: شدت ترجیح، پیشینه تصمیم گیری و الگوی ارتباطات خانوادگی به عنوان متغیرهای مستقل و تلاش جهت نفوذ و ادراک والدین از نفوذ کودکان به عنوان متغیرهای میانجی که تاثیر قدرت اجتماعی فعال و منفعل را تعدیل می کنند. این تحقیق به لحاظ ماهیت و اهداف تحقیق، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری مدنظر در این تحقیق، والدین و کودکان 11-8 سال مدارس ابتدایی منطقه یک شهر شیراز می باشد. روش نمونه گیری خوشه ای و یا ناحیه ای چند مرحله ای برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. حجم نمونه بر حسب فرمول جامعه نامحدود، 384 بدست آمد. برای این منظور، تعداد 430 پرسشنامه توزیع گردید و از این بین 385 پرسشنامه به محقق ارجاع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون فرضیه ها و همچنین پاسخ به سوالات پژوهش، روش رگرسیون چندگانه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کودکان بیشترین ادراک را از قدرت تخصصی، قدرت پاداش و قدرت تنبیه و اجبار خود دارند. اما از منظر والدین، کودکان برای خرید محصولات مد نظر خود، بیشترین استفاده را از قدرت تنبیه می کنند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که کودکان جهت نفوذ بر تصمیم گیری خرید والدین از استراتژی های نفوذ متعددی همچون درخواست مودبانه، چانه زنی و بروز محبت استفاده می کنند و کمتر از استراتژی های نفوذ منفی همچون عصبانی شدن استفاده می کنند. نتایج تحقیق مسیری را پیش روی محققان بازاریابی قرار می دهد که می تواند در درک رفتار خرید مصرف کنندگان، انتخاب بازار هدف و همچنین طراحی برنامه های بازاریابی، به آنان کمک شایانی نماید. به نظر می رسد ادغام دو تئوریِ قدرت اجتماعی مصرف کننده و اجتماعی کردن مصرف کننده می تواند توضیح مناسب تری برای تشریح نحوه نفوذ کودکان بر تصمیم گیری خرید والدین ارائه دهد.
مهدی سلیمی سید مجتبی محمود زاده
رهبری تحول آفرین در موقعیت های محیطی متغیر با عدم اطمینان و تغییرات زیاد دارای اثربخشی ویژهای می باشد. رهبران تحول آفرین عاملین تغییر در سازمان ها می باشند. آنها آینده ای متفاوت از وضعیت فعلی را متصور می شوند و با الهام بخشیدن به کارکنان جهت کار با یکدیگر برای دستیابی به آینده جدید,در سازمان تغییر ایجاد می کنند.نقش کلیدی و اصلی نیروی انسانی در توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در سطوح خرد و کلان باعث گردیده است که یکی از مباحث مهم علم مدیریت به مباحث منابع انسانی و توسعه منابع انسانی تخصیص یابد.با توجه به اینکه در عصر حاضر و گذار از مراحل مختلف توسعه و رشد فرهنگی اقتصادی و علمی به سر می بریم توجه به مدیریت و رهبری منابع انسانی فرهیخته و دانشگرای کنونی اهمیت وافری نسبت به گذشته یافته است.این پژوهش در تابستان سال 1392 در ستاد شرکت ملی نفت صورت گرفته و نتایج حاکی از تاثیر رهبری تحول آفرین بر توسعه منابع انسانی می باشد.فرضیه اصلی تحقیق یعنی تاثیر رهبری تحول آفرین بر توسعه منابع انسانی مورد تایید قرار گرفت و فقط یکی از فرضیه های فرعی یعنی تاثیر ترغیب ذهنی بر توسعه منابع انسانی رد گردید.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از فنون آماری مختلف از جمله آزمون کولموگروف اسمیرنوف میانگین و ضریب همبستگی پیرسون و فن معادلات ساختاری استفاده شده است.
کریم رحمتی حامد دهقانان
حوزه مدیریت منابع انسانی الکترونیک در سالهای اخیر به حوزه ای مهم در سازمان ها و به خصوص در بخش منابع انسانی تبدیل شده است . از این رو بسیاری از سازمان ها به استفاده از سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک رو آورده اند و شرکت های ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. بعضی از این شرکت هایی که سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک را از شرکت همکاران سیستم خریداری کرده اند ، هنوز مشکلاتی را در این حوزه تجربه می کنند و نتایج حاصله از مدیریت منابع انسانی الکترونیک همیشه برای این شرکت ها به همان اندازه که مثبت فرض می شود، نمی باشد و یا بعضی مواقع به کمتر از آنچه مورد نظر سازمان بوده است نایل آمده اند. با توجه به اهمیت این حوزه ، شناخت عوامل موثر بر آن می تواند گامی مهم در جهت بهره برداری بهتر سازمانها از این حوزه باشد.در این پژوهش ، هدف اصلی شناسایی و اثبات رابطه بین این عوامل موثر و موفقیت سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک می باشد.