نام پژوهشگر: حمیدرضا جوشقانی

ارزیابی مقایسه ایی فعالیت مهاری و بیو ساید sds و نانوذره اکسیدروی(zno) برروی تشکیل بیوفیلم کاندیداآلبیکنس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  سیده صدیقه حسینی   شهلا رودبارمحمدی

کاندیدا آلبیکنس یک قارچ فرصت طلب انسانی است که می تواند عامل طیف گسترده ای از عفونتها شامل عفونتهای سطحی پوست و مخاط تا عفونتهای عمیق بافتی شود. از طرفی شایع ترین عامل اتصال یابنده بر روی سطوح پزشکی به دلیل ایجاد بیوفیلم می باشد. بیوفیلم در واقع اتصال ، تجمع و تراکم پیچیده ارگانیسم ها بر روی سطوح مختلف خصوصا سطوح پلیمریک است. لذا کاندیدا آلبیکنس به دلیل خاصیت اتصالی خویش به سطوح می تواند به عنوان منبعی برای ایجاد عفونت های بیمارستانی معرفی گردد. در این مطالعه اثر نانوذره اکسیدروی(zno) در مقایسه با گروه کنترل و عامل سدیم دودسیل سولفات(sodium dodecil sulphate ) بر مهار رشد قارچ کاندیدا آلبیکنس بررسی شد. ابتدا از پیش ساز استات روی ،نانوذره اکسیدروی با استفاده از روش سل – ژل تهیه شد. سپس اندازه و نوع ذرات به وسیله پراش اشعه ایکس (xrd)و میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ ((sem تعیین گردید. سپس سوسپانسیون سلولی معادل 106×1 سلول در هر میلی لیتر تهیه گردید حداقل غلظت مهارکنندگی از رشد کاندیدا با روش میکروبراث دایلوشن مورد ارزیابی قرار گرفت. بیوفیلم کاندیدا بر روی پلیت 96 خانه ایی تشکیل شد و اثر ممانعت کنندگی zno و sds و داروی فلوکونازول بر روی بیوفیلم توسط روشهای وزن خشک، احیای نمک تترازولیوم mtt ، xtt ارزیابی گردید. سپس سطوحی مانند شیشه، کاتتر و p.v.c توسط zno پوشش دهی شد و اثر پوششی zno بر ممانعت از تشکیل بیوفیلم از طریق احیای نمک تترازولیوم، میکروسکوپ فلورسنت و میکروسکوپ اسکنینگ بررسی شد. ارزیابی با میکروسکوپ sem از نانوذره اکسید روی نشان داد که zno به شکل کروی و قطری معادل 48 نانومتر داشته است همچنین محدوده mic نانوذره اکسیدروی ، 296-013/1میکروگرم بر میلی لیتر و برای sds 56/0-001/ 0 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین گردید .از بین بردن قدرت حیاتی بیوفیلم در حضور نانوذره اکسیدروی بعد از 48 ساعت انکوباسیون معادل 2 برابر mic بود.که این موضوع با sem و میکروسکوپ فلورسانس تایید شد.این مطالعه ثابت می کند که نانوذره اکسیدروی می تواند به عنوان یک گزینه مناسب جهت حذف کاندیدا در حیطه پزشکی بویژه در ارتباط با وسایل پزشکی مطرح باشد.

بررسی غلظت متیل هیپوریک اسید در ادرار کارگران شاغل در کارخانه سموم گیاهی با استفاده از تکنیک hplc
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  مهسا مولانا   حمیدرضا جوشقانی

زایلن از دسته هیدروکربن های آروماتیک است و به عنوان حلال در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. از عوارض تماس با زایلن می توان به آسیب های کبدی، عوارض سیستم گوارشی، عوارض پوستی، کلیوی و از همه مهمتر آسیب های سیستم عصبی مرکزی اشاره کرد. در اثر متابولیزه شدن زایلن در کبد متیل هیپوریک اسید ایجاد می شود که در ادرار قابل شناسایی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح متیل هیپوریک اسید (mha) در ادرار کارگران شاغل در کارخانه سموم گیاهی به عنوان شاخصی از مواجهه آن ها با زایلن با توجه به محل کار و مدت تماس آن ها می باشد. در مطالعه حاضر پس از اندازه گیری، سطح متیل هیپوریک اسید پس از یک هفته کار بدون استراحت افزایش یافت.

تعیین میزان آفلاتوکسین در گندم سیلوهای استان گلستان در سال 1387
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1388
  محدثه نامجو   حمیدرضا جوشقانی

مقدمه: آفلاتوکسین ها سمومی هستند که می توانند مسمومیت حاد و مزمن در انسان ایجاد نمایند. عمدتاً 4 نوع آفلاتوکسین تولید می شود که عبارتند از b1,b2,g1,g2. آفلاتوکسین b1 در گونه های حیوانی یکی از قویترین کارسینوژن های کبدی می باشد. از آنجایی که گندم های تولید شده قبل از مصرف مدت زمانی در انبارها و سیلوها نگه داری می شوند و باتوجه به شرایط اقلیمی مناسب استان گلستان مطالعه تعیین آلودگی گندم های نگهداری شده در سیلوهای استان گلستان به آفلاتوکسین ها مد نظر قرار گرفت. روش کار: از 3 سیلوی گرگان، گنبد و گالیکش در سال 1387 در مجموع 34 نمونه تهیه گردید. آفلاتوکسین توسط ستون های میل ترکیبی استخراج، به روش hplc و پس از عبور از فتوکمیکال راکتور با دتکتور فلورسنت تعیین مقدار گردید. نتایج: از 34 نمونه گندم 10 نمونه آن دارای آفلاتوکسین بود که معادل 4/29% کل نمونه ها است. در همه 10 نمونه میزان آفلاتوکسین در حد مجاز استاندارد ایران (ng/g 15) بود و یک نمونه (2.9 درصد) دارای آفلاتوکسین b1 بیش از حد مجاز (ng/g 5) بود. بیشترین غلظت آفلاتوکسین کل بدست آمده ng/g 08/7 بود و بیشترین میزان آفلاتوکسین b1 ng/g91/6 بود. بیشترین میزان بدست آمده بر حسب ng/g برای 36/0 =b2 ، 37/1g1= ،23/0g2= بود. نتیجه گیری: علی رغم اینکه مجموع آفلاتوکسین نمونه ها در حد مجاز ایران بوده است، اما آلودگی حدود 29 % قابل تامل می باشد. با توجه به اینکه در سال انجام پژوهش به علت کمبود ذخایر گندم ماندگاری نمونه ها در سیلوها زیاد نبوده است، این احتمال وجود دارد که در صورتی که زمان انباشت افزایش یابد درصد آلودگی نمونه های بیش از حد مجاز به آفلاتوکسن افزایش یابد. واژگان کلیدی: آفلاتوکسین، گندم، گلستان، hplc