نام پژوهشگر: حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

مقایسه رابطه حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با استرس با عملکرد شغلی و سلامت روان در کادر پرستاری بیمارستانهای روانی و غیر روانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مژگان معمارباشی   بهرام علی قنبری هاشم ابادی

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با استرس با سلامت روان و عملکرد شغلی انجام پذیرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع مقایسه ای است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در میان کادر پرستاری بیمارستان قائم و بیمارستان روانی ابن سینای مشهد پرسشنامه های حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران، راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس، سلامت روان گلدبرگ و عملکرد شغلی پاترسون توزیع شدند. نمونه مورد پژوهش 181 نفر از بیمارستان قائم و 108 نفر از بیمارستان ابن سینا، بودند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون به منظور بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد که نشان داد رابطه بین حمایت اجتماعی و راهبرد مقابله مسأله مدار با عملکرد شغلی در بیمارستان قائم مثبت و معنادار و در بیمارستان ابن سینا فقط رابطه راهبرد مسأله مدار و عملکرد شغلی مثبت و معنادار بود و رابطه بین حمایت اجتماعی و راهبرد مسأله مدار با سلامت در بیمارستان قائم مثبت و معنادار بود و در بیمارستان روانی فقط رابطه راهبرد مسأله مدار و سلامت مثبت و معنادار بود و همچنین رابطه بین راهبرد هیجان مدار و سلامت در هر دو بیمارستان منفی و معنادار بود. ضریب رگرسیون برای بررسی میزان پیش بینی سلامت روان و عملکرد شغلی نشان داد که این دو متغیر می توانند به وسیله حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار در کادر پرستاری بیمارستان جسمی پیش بینی شوند ولی تنها سلامت روان در این نمونه توسط راهبرد هیجان مدار قابل پیش بینی است و در کادر پرستاری بیمارستان روانی نیز سلامت روان و عملکرد شغلی توسط راهبرد مسأله مدار قابل پیش بینی هستند ولی تنها سلامت روان از طریق راهبرد هیجان مدار می تواند پیش بینی شود. در نهایت از تحلیل واریانس به منظور بررسی توزیع واریانس متغیرهای حمایت اجتماعی، راهبرد مقابله مسأله مدار، سلامت روان و عملکرد شغلی در بین کادر پرستاری بیمارستان قائم و بیمارستان ابن سینا استفاده شد که نشان داد نیمرخ این چهار متغیر در این دو گروه با هم تفاوت معناداری ندارد.

بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هوش هیجانی با رضامندی زناشویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  امیررضا کامل عباسی   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هوش هیجانی با رضامندی زناشویی است. برای این منظور تعداد 450 نفر شامل 226 مرد و 224 زن متأهل با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحلها?، انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های سبک های دلبستگی سیمپسون (asq)، بهر هیجانی بارـ آن(eq-i)، و رضامندی زناشویی انریچ را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه با روش همزمان، و آزمون t مستقل(برای تحلیل یافته های اضافی) استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که رضامندی زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت معنادار و با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه منفی معنادار دارد (001/0p<). بعلاوه، سبک های دلبستگی می توانند رضامندی زناشویی را به صورت معنادار پیش بینی کنند (001/0p<). همچنین، هوش هیجانی و مولفه های آن(درون فردی، بین فردی، سازش پذیری، مدیریت استرس، و خلق عمومی) با مقیاس رضامندی زناشویی همبستگی مثبت معناداری دارند (001/0p<). بعلاوه، هوش هیجانی کلی و مولفه های درون فردی، سازش پذیری و خلق عمومی می توانند رضامندی زناشویی را به صورت معنادار پیش بینی کنند (001/0p<)؛ اما نقش پیش بینی کنندگی مولفه های بین فردی و مدیریت استرس معنادار نبود. تحلیل یافته های اضافی نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با هوش هیجانی رابطه منفی معناداری به دست آمد. بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا و رضامندی زناشویی مردان و زنان تفاوت معناداری به دست نیامد، اما بین سبک دلبستگی اجتنابی تفاوت معناداری حاصل شد. بدین ترتیب، سبک های دلبستگی و هوش هیجانی به عنوان سازه هایی بنیادین و اثرگذار بر روند بهبود و تقویت روابط زناشویی رضامندانه شناخته می شوند و به نظر می آید بتوان از طریق سبک های دلبستگی و هوش هیجانی در بهسازی روابط بین فردی و زناشویی با هدف کمک به افراد نارضامند اقدامی موثر انجام داد.

بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان بر کاهش تنیدگی والدینی همسران وکاهش مشکلات رفتاری فرزندان آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  محمد حسین غلامی   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

خانواده های جانبازان با چاشهای بسیاری روبرو هستند، که آنها را در معرض سطوح بالای تنیدگی و دیگر پیامدهای منفی روانی قرار می دهد. مشارکت والدین در برنامه های درمانی کودکان می تواند این آشفتگی ها را کاهش دهد . پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی رویکرد آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان بر کاهش تنیدگی والدینی همسران جانبازان و کاهش مشکلات رفتاری فرزندانشان انجام گرفت. جهت انجام این پژوهش برنامه آموزش مدیریت شناختی- رفتاری دنگل و پولستر(1998) و اسکات (1989) استفاده شده است. شیوه تحقیق مداخله ای (شبه آزمایشی) بوده و روش پژوهش طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد،. جامعه مورد نظر، شامل کلیه همسران جانبازان دارای فرزند دختر 6 تا 12 ساله است که این کودکان در دبستان دخترانه شاهد طوبی در منطقه 6 مشهد مشغول به تحصیل می باشند که تعدا آنها 76 نفر است. تعداد افراد آزمودنی مورد بررسی در نمونه 20 نفر بود که از این تعداد 10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل قرار گرفته و به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند.کارگاه آموزشی بصورت هفته ای دو جلسه به مدت پنج هفته و 10 جلسه آموزشی برگزار گردیده است. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه تنیدگی والدینی (psi) آبیدین و پرسشنامه فهرست مشکلات رفتاری کودک (cbcl) در دو نوبت پیش و پس آزمون استفاده شد. جهت تحلیل فرضیه های تحقیق از تحلیل کواریانس چند راهه یا mancova استفاده شد. تحلیل نتایج تحقیق نشان داد که شیوه مداخله گری یا همان آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان در کاهش تنیدگی والدینی، همسران جانبازان موثر بوده است. اما آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان در کاهش مشکلات رفتاری کودکان جانبازان موثر نبوده است. همچنین نتایج مشخص کرد که آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان در کاهش هم قلمرو کودک و هم قلمرو والدین این افراد موثر است. و نیز نتایج آموزش مدیریت شناختی- رفتاری همسران جانبازان را در کاهش مشکلات درونی سازی و هم مشکلات برونی سازی موثر معلوم کرد.

بررسی اثربخشی روان درمانگری روان پویشی بر کاهش استرس افراد مبتلا به دیابت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  جواد حسن زاده   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

چکیده: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی روان درمانی روان پویشی بر کاهش میزان استرس افراد مبتلا به دیابت انجام پذیرفت. روش پژوهش کاربردی و از نوع شبه تجربی می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه از میان مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان آیت الله روحانی بابل، تعداد 30 نفر انتخاب شدند، در محدوده سنی 20 تا 40 سال و دارای مدرک دیپلم و افراد یاد شده در قالب دسته های 10 نفری در سه گروه آزمایشی، کنترل و شبه کنترل به طور تصادفی گمارده شدند. این افراد در ابتدا با آزمون-21 dass جهت اندازه گیری میزان استرس، مورد آزمون قرار گرفته بودند و از میان افرادی که نمره استرس آنها 15 به بالا بود برای شرکت در این آزمون انتخاب شدند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی مبتنی بر رویکرد روان پویشی به مدت 9 جلسه (هر جلسه 45 دقیقه) برای هر یک از اعضای گروه آزمایش اجرا شد. بعد از اتمام این دوره درمان به منظور سنجش میزان تغییر متغییر وابسته (میزان استرس)، مجدد آزمون dass-2 به عنوان پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه آزمایش استرس کمتری دارد p?0.001 f(39/6) , (. بدین ترتیب روان درمانی با رویکرد روان پویشی در گروه آزمایش به طور معنی داری موجب کاهش استرس در مقابله با کسانی که درمان رایج را دریافت نکرده اند) گروه کنترل و شبه کنترل شد. کلید واژه ها: تحلیل کواریانس، شبه کنترل، dass-21

بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی و گروه درمانی اصالت وجود بر صمیمیت، وابستگی بین فردی و عزت نفس دانشجویان دختر وابسته به روابط بین فردی دانشگاه فردوسی مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  یلدا اولیائی   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

اهمیت روابط بین فردی و نقش آن در جهتدهی جامعهی بشری به طور گستردهای در دهههای اخیر مورد توجه روانشناسان بالینی قرار گرفته است؛ اینکه داشتن چه میزان از این روابط بهنجار بوده و از چه طریقی بر رشد فردی اثرگذارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسهی اثربخشی دو ابزار اصلی روانشناسی بالینی، یعنی آموزش و درمان، بر افزایش صمیمیت و عزت نفس و کاهش وابستگی بین فردی است. این پژوهش از دستهپژوهشهای کاربردی بوده و روش پژوهشی مورد استفاده، شبه آزمایشی سه گروهی با طرح پیش آزمون– پس آزمون و گروه کنترل است. بدین منظور 36 نفر از دانشجویان دختر وابستهی دانشگاه فردوسی مشهد، از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه آموزش مهارتهای اجتماعی، گروه درمانی اصالت وجود و گروه کنترل قرار داده شدند. سپس دو گروه آزمایش، 10 جلسهی 90 دقیقهای از مداخلهی مربوطه را دریافت کردند. برای سنجش تغییرات از پرسشنامههای صمیمیت اجتماعی میلر، وابستگی بین فردی هیرشفیلد و عزت نفس آیزنک استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، تنها گروه درمانی اصالت وجود در افزایش صمیمیت و کاهش وابستگی بین فردی موثر بوده، در حالی که هر دو گروه آزمایش به یک میزان بر افزایش عزت نفس اثرگذار بودهاند. به نظر میرسد گروه درمانی اصالت وجود به دلیل بهرهگیری از دیدگاهی جامع نسبت به مسائل وجودی و فراهمآوری فرصت تعامل مستقیم اعضا با یکدیگر، در بهبود صمیمیت و وابستگی بین فردی آنان موفق عمل نموده است؛ در حالی که سود جستن دو گروه آموزشی از موقعیت گروهی، تقویت کلامی و نیز مطرح شدن عناصر شناختی- رفتاری در گروه آموزشی و در مقابل، عناصر عاطفی- وجودی در گروه درمانی، موجب تأثیر مثبت آنها در بهبود عزت نفس گشته است.

بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در بهبود سازگاری اجتماعی و طرحواره های ناسازگار اولیه و کاهش علائم بیماری در مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا هاتفی پور   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

هدف: این پژوهش با هدف اصلی بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر بهبود سازگاری اجتماعی و طرحواره های ناسازگار اولیه و کاهش علائم در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام مردان دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی با سابقه بستری در بیمارستان ابن سینا بوده است، نمونه آماری تحقیق، با توجه به ملاک های در نظر گرفته شده انتخاب شد. حجم نمونه در این تحقیق تعداد 16 نفر بود که با توجه به معیارهای مذکور از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. بدین ترتیب در هر گروه تعداد 8 نفر حضور یافتند. در راستای آزمون فرضیات پژوهش تعداد 16 جلسه دو ساعته طرحواره درمانی برای افراد حاضر در گروه آزمایش انجام گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون3 و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و همچنین پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل، جهت بررسی اثربخشی مداخله صورت گرفته شده در پژوهش استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه از روش تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده به تایید ، فرضیه های مطرح شده در این پژوهش منجر شدطرح واره درمانی منجر به بهبودطرح واره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون طرح واره هایرهاشدگی، بی اعتمادی، نقص، وابستگی،خویشتنداری، بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون حاکی از این است که پس از شرکت در جلسات طرح واره درمانی، نمرات طرحواره های مذکور افرادی که در گروه آزمایش شرکت داشتند نسبت به افرادی که در گروه گواه جایگزین شده بودند، کاهش معناداری داشته است .طرح واره درمانی منجر به بهبود سازگاری اجتماعی بیشتر بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (000/0=p، 14/88= (1.20)f). طرح واره درمانی منجر به کاهش معنادار نشانه های بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (000/0p=، 83.4=(1.130)f). نتیجه گیری کلی: طرحواره درمانی منجر به بهبود سازگاری اجتماعی و طرحواره های ناسازگار اولیه و نیز کاهش شدت علائم در بیماران حاضر در گروه آزمایش گردید و این تغییر در مقایسه با گروه کنترل معنادار بوده است.

اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی، هیجانی خانوادگی مادران و افزایش خودکارآمدی و عزت نفس دختران نوجوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  شکیبا حسینی   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

چکیده هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی گروه درمانی شناختی ـ رفتاری بر بهبود عملکرد شناختی، هیجانی خانواده و افزایش خودکارآمدی و عزت نفس دختران نوجوان است.روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون باگروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را، کلیه دانش آموزان دختر پایه ی اول دبیرستان نوربخش ناحیه 4 به همراه مادرانشان تشکیل داد.نمونه پژوهش 22 مادر به همراه فرزندانشان بودند، که در مرحله اول به روش نمونه گیری دردسترسانتخاب شدند و در مرحله دوم برای همگن شدن مادران به همراه فرزندانشان به صورت تصادفی در دو گروه، 11 نفر در گروه آزمایش و 11نفردر گروه گواه گمارش شدند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر. به این صورت که پرسشنامه عملکرد خانواده بر روی مادران انجام گرفت و پرسشنامه خودکارآمدی و پرسشنامه عزت نفس بر روی نوجوانان صورت گرفت.نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی ـ رفتاری باعث بهبود عملکرد مادران در مقیاس های حل مسأله، ارتباط، پاسخگویی عاطفی وعملکرد کلی شد در نتیجه باعث افزایش عزت نفس نوجوانان در گروه آزمایش شد، اما در زمینه خودکارآمدی تفاوت معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نداشت. نتایج حاصل از داده های پژوهش نشان داد، درمان شناختی ـ رفتاری باعث بهبود عملکرد مادران و افزایش عزت نفس دختران نوجوان می گردد.

تاثیر درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی گروهی بر استرس،اضطراب،افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  هاجر لقمانیان کتلری   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

. تعداد24 بیمار با تشخیص سرطان پستان از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایش(n=12؛تحت برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای هوشیارانه طی 8 جلسه گروهی یک بار در هفته )وگروه کنترل (n=12 ) گماشته شدند.کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی، فرم کوتاه مقیاسهای افسردگی،اضطراب واسترس(dass-21)، پرسشنامه کیفیت زندگی عمومی (qlq-c30) و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی(qlq-br23) را در سه مرحله خط پایه ،پس از مداخله و پی گیری تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر(rm_manova) نشان داد که بیماران دریافت کننده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و یوگای بهشیار در دو مرحله پس از مداخله (دو ماه بعد از سنجش خط پایه ) شدت پایین تر استرس، افسردگی، اضطراب و همینطور افزایش کیفیت زندگی عمومی و اختصاصی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه را گزارش کردند.

اثربخشی درمان گروهی تعامل والد ـ کودک بر کاهش نشانه های اضطراب جدایی و کمرویی کودکان پیش دبستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  مریم خواجه پور   بهرامعلی قنبری هاشم آبادی

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان تعامل والد- کودک بر کاهش نشانه های اضطراب جدایی و کمرویی کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش اجرا: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 24 نفر (12 زوج) از والدین کودکان پیش دبستانی ناحیه چهار شهر مشهد بود که 12 نفر (6 زوج) در گروه آزمایش و 12 نفر (6 زوج) در گروه گواه گمارش شدند. قبل و بعد از اجرای مداخله،پرسشنامه علائم مرضی کودکان (csi-4) و آزمون کم رویی کودکان واجاتا و همکاران (2004) بر روی کودکان اعضای نمونه اجرا شد. اعضای گروه آزمایش تعداد 5 جلسه درمان تعامل والد- کودک را دریافت کردند، اما برای اعضای گروه گواه مداخله خاصی ارائه نشد. داده ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در پس آزمون، نمرات اضطراب جدایی و کمرویی کودکان والدین گروه آزمایش نسبت به کودکان والدین گروه گواه، کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش موید این مهم است که درمان تعامل والد- کودک باعث کاهش نشانه های اضطراب جدایی و کمرویی کودکان پیش دبستانی می شود.

بررسی مقایسه‏ ای اثربخشی گروه درمانی معنوی- مذهبی و ترکیب آن با طب سنتی بر کاهش اضطراب زنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زهرا شاهنده   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

اضطراب یکی از شایع‏ترین بیماریهای روانشناختی است که به دلیل همراه بودن با ترس، نگرانی و تردید، اثرات منفی بر کیفیت زندگی می‎گذارد. بررسی روش‏های درمانی موثر در این بیماری از اهمیت ویژه‏ ای برخوردار است. از جمله این روشها، استفاده از درمان‏های طب سنتی در کنار درمان‏های روان شناختی است که می‏تواند به کاهش اضطراب کمک کند. از این رو بررسی اثر بخشی گروه درمانی معنوی- مذهبی و ترکیب آن با طب سنتی (سکنجبین) در کاهش علائم اضطراب زنان مورد توجه می باشد.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر افزایش میزان عزت نفس نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مهدی سردارآبادی   حمید رضا آقامحمدیان شعرباف

با توجه به نقشی که عزت نفس در نگرش افراد نسبت به خود و جامعه ایفا می کند و ارتباطی که به نظر می رسد با عوامل زیربنایی بهداشت روانی و آسیب های فردی ، خانوادگی و اجتماعی دارد و با در نظر گرفتن پژوهش های محدود در رابطه با شیوه های افزایش عزت نفس در نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست بر آن شدیم جهت انتخاب روش درمانی موثرتر برای رسیدن به هدف فوق به مقایسه میزان اثربخشی دو شیوه گروه درمانی شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر افزایش میزان عزت نفس این طیف از نوجوانان بپردازیم. این پژوهش با اتکا به این مفروضه اصلی که بین میزان اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس نوجوانان بی سرپرست و بد سرپرست تفاوت معنا دار وجود دارد ، صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، روش پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. بدین منظور 45 نفر از نوجوانا ن بی سرپرست و بد سرپرست با شیوه نمونه گیری داوطلبانه با جایگزینی تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. بروی دو گروه روش های گروه درمانی با رویکردهای شناختی –رفتاری و واقعیت درمانی اجرا شد و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد.قبل از شروع جلسات،پس از پایان جلسات و پس از گذشت 45 روز از آن آزمون عزت نفس کوپر اسمیت اجرا گردید. با توجه به نتایج آزمون تحلیل واریانس با مقادیر تکراری اثر تعاملی گروه ها در زمان های مداخله (پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری) معنادار بود و آزمون تعقیبی شفه نشان داد که بین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی تفاوت معناداری یافت نشد ولی بین میزان اثربخشی این دو گروه آزمایشی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت .