نام پژوهشگر: محمد حسینی نصر
جاهده تکیه خواه محمد حسینی نصر
به منظور بررسی توان تفرجی پارک جنگلی آبیدر واقع در جنوب غربی سنندج به مساحت 1555هکتار، از فن آوری gis استفاده شد. ابتدا نقشه های شیب، جهت و ارتفاع در نرم افزارهای arc gis 9.1 و arcview 3.3 تهیه شدند. سپس با تلفیق آنها نقشه شکل زمین به دست آمد. به منظور تهیه نقشه تراکم پوشش گیاهی با بازدید میدانی و با روش آماربرداری ترانسکت خطی اندازه گیری و طبق مدل توریسم مخدوم طبقه بندی شد. با روی هم گذاری نقشه شکل زمین، طبقات خاک و پوشش گیاهی نقشه واحدهای زیست محیطی تهیه شد. در نهایت از مقایسه واحدها با مدل توریسم مخدوم، نقشه توان تفرجی اولیه بدست آمد. نتایج نشان داد از کل مساحت منطقه 5 درصد از پارک آبیدر دارای توان تفرج متمرکز طبقه دو، 50 درصد توان تفرج گسترده طبقه یک و 45 درصد از سطح پارک دارای توان تفرج گسترده طبقه دو می باشد. برای بررسی چگونگی تقاضا برای تفرج از فرم پرسشنامه استفاده شد لذا مشخص شد در مناطقی که پوشش گیاهی مناسب و منابع آبی وجود دارد تقاضای تفرجی نیز زیاد می باشد. نتایج نشان داد که نوع و درجات مختلف تفرج به منابع آبی و تراکم پوشش گیاهی بستگی دارد که این فاکتورها همراه فاکتورهای فیزیکی( شیب ،جهت و خاک)، در تعیین پتانسیل تفرجی پارک موثرند. پس از تهیه نقشه توان تفرجی اولیه نقشه منابع آبی به عنوان یک لایه اطلاعاتی تهیه و با نقشه توان تفرجی اولیه ادغام شد با دخالت دادن فاکتور منابع آبی در نقشه توان تفرجی اولیه طبقات تفرجی تغییر کرده بدین صورت که 2 درصد از پارک آبیدر دارای توان تفرج متمرکز طبقه یک،23 درصد توان تفرج متمرکز طبقه 2، 31درصد توان تفرج گسترده طبقه یک و 44 درصد از سطح پارک دارای توان تفرج گسترده طبقه دو می باشد. بررسی نتایج در این مطالعه نشان داد، اقلیم وآب و هوا، وجود و کیفیت منابع آبی، درصد پوشش جنگلی، امکانات و راههای دسترسی، شیب و جهت آن و خاک به ترتیب بیشترین تأثیر بر فرایند ارزیابی را دارند. در مرحله بعد بر اساس نقشه توان تفرجی نهایی 8 ایستگاه که دارای بهترین مشخصات برای قابلیت تفرجی بودند انتخاب گردیدند. برای تعیین اولویت مکانی زمانی با استفاده از معیار های طبیعت گردی به هر منطقه امتیاز داده شد که به ترتیب ایستگاه 3، 1، 4، 6، 5، 2، 8 و 7 در اولویت برنامه ریزی تفرجی قرار دارند.
احمد هاشمی محمد حجتی
مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر جنگل کاری های پلت، ون، بلندمازو، بروسیا بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک و مقایسه آن ها با توده طبیعی بلوط – ممرز (شاهد) ، در سری 1 (پارسل 39) طرح جنگلداری دارابکلا (جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری) انجام گردیده است. برای اندازه گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ، از عمق 10-0 سانتی متری بصورت تصادفی تعداد 10 نقطه در هر توده انتخاب و نمونه های خاک بوسیله استوانه فلزی (قطر 8 سانتی متر) برداشت شد. (جمعا 50 نمونه) . اندازه گیری نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن در یک پروسه 2 ماهه و با استفاده از از روش کیسه مدفون انجام شد. بدین صورت که در هریک از 5 توده، بطور تصادفی تعداد 5 نقطه انتخاب و در هر نقطه سه نمونه خاک در مجاورت یکدیگر، از عمق 5-0 سانتی متر تهیه شد. یک نمونه در همان زمان به آزمایشگاه منتقل شد و دو نمونه دیگر در داخل نایلون فریزر قرار داده شد و در همان عمق ، مدفون گردید. در نهایت پس از طی دو دوره زمانی معین (30 روز و 60 روز پس از نصب در عرصه) این نمونه ها نیز برداشت شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. همچنین تنفس خاک در هریک از توده های مورد بررسی در 6 نقطه و در عمق 10-0 سانتی متر توسط دستگاه co2 port اندازه گیری شد. درنهایت درصد رطوبت، چگالی ظاهری، واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل جذب، غلظت آمونیوم و نیترات خاک در آزمایشگاه اندازه گیری و شاخص های نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن، نرخ تولید خالص آمونیوم (آمونیفیکیشن)، نرخ تولید خالص نیترات (نیتریفیکیشن) و تنفس خاک محاسبه گردید. نتایج مقایسه خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک اختلاف معنی داری (05/0p<) را در بین توده-های مختلف نشان داد. بطوریکه بین توده های جنگل کاری بیشترین مقدار مشخصه های واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نسبت کربن به نیتروژن، پتاسیم، فسفر، آمونیم و نیترات در توده پلت و کمترین میزان درصد رطوبت، واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی و نسبت کربن به نیتروژن در جنگل کاری کاج بروسیا مشاهده شده است. همچنین معدنی شدن خالص نیتروژن و نیتریفیکیشن در کل دوره مورد مطالعه (60 روز) در توده های دست کاشت پلت، ون و در توده ی طبیعی رخ داده است، ولی آمونیفیکیشن در هیچ یک از توده های مورد مطالعه رخ نداده است. نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین و کمترین میزان تنفس خاک به ترتیب در توده های پلت و کاج بروسیا مشاهده شد.
محبوبه یاراحمدی جعفر اولادی
به منظور مطالعه قابلیت تفرجی پارک جنگلی شوراب با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) ابتدا نقشه واحدهای زیست محیطی منطقه تهیه و با توجه به مدل تجزیه تحلیل سیستمی (1385)، نقشه توان تفرجی تهیه گردید. نتایج نشان داد 89 درصد (401/515 هکتار) از پارک دارای توان تفرج متمرکز طبقه دو، 8 درصد (447/46 هکتار) توان تفرج گسترده طبقه یک و 3 درصد (244/14 هکتار) دارای توان تفرج گسترده طبقه دو می باشد. سپس کلیه نقاط مربوط به منابع آبی و امکانات و تسهیلات شناسایی شده و به منظور تهیه نقشه منابع آبی و امکانات پارک، این نقاط با gps ثبت و این نقشه ها با نقشه توان تفرجی اولیه رویهم گذاری شد، با دخالت دادن این فاکتورها در نقشه توان تفرجی اولیه، طبقات تفرجی تغییر کرد. بدین صورت که 39 درصد (4/222 هکتار) از پارک جنگلی شوراب دارای توان تفرج درجه یک، 53 درصد (29/306 هکتار) توان تفرج متمرکز طبقه دو، 7 درصد (53/39 هکتار) توان تفرج گسترده درجه یک و 1 درصد (1/8 هکتار) از سطح پارک دارای توان تفرج گسترده درجه دو می باشد. نتایج نشان داد که نوع و درجات مختلف تفرج علاوه بر فاکتورهای مدل سیستمی به منابع آبی و امکانات و تسهیلات بستگی دارد. در مرحله آخر با توجه به مدل نهای توان تفرجی (با دخالت فاکتورهای منابع آبی و امکانات) پارک شوراب، نقشه امکان توسعه برای طبقات تفرجی متمرکز درجه یک و دو تهیه شد. نتایج حاصل از این نقشه ها نشان داد که بر اساس وسعت مکانی در جهت ارتقاء طبقات تفرجی منطقه برای طبقه متمرکز درجه یک 7 اولویت و برای طبقه متمرکز درجه دو نیز 3 اولویت وجود دارد.
ایوب خضری محمد حسینی نصر
آنچه در فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک مد نظر قرار می¬گیرد، تأثیر متقابل منابع اکولوژیک پایدار و ناپایدار است که به صورت ویژگی¬های هر اکوسیستم خرد، اثرات متقابل بر یکدیگر و محیط زیست می¬گذارند، لذا ذکر این نکته ضروری است که بهره¬مندی از طبیعت به گونه¬ای که کم¬ترین زیان به محیط وارد شود و در کنار آن بهترین بهره¬وری برای انسان به دست آید، مدنظر است. این امر تنها در صورتی امکان¬پذیر است که تمامی عوامل و پدیده¬های دخیل در محیط زیست مد نظر قرار گیرند. به همین منظور در این تحقیق، یکی از حوضه¬های آبخیز شهرستان ساری به نام حوضه دارابکلا، واقع در استان مازندران، جهت ارزیابی توان اکولوژیکی، برای کاربری¬های جنگل¬داری و اکوتوریسم بر اساس اصول آمایش سرزمین، با بهره¬گیری از فرآیند تجزیه و تحلیل شبکه¬ای (anp) و به¬کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) مورد مطالعه قرار گرفت. بر این اساس ابتدا مطالعات پایه انجام گرفت و پس از شناسایی عوامل اکولوژیکی اعم از مورفولوژیکی (شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا)، ژئوپدومتری (خاک¬شناسی، سنگ¬شناسی، شدت فرسایش)، زیست¬محیطی (موجودی در هکتار، تیپ، منابع آبی) و اقتصادی-اجتماعی (فاصله از روستاهای مجاور، فاصله از جاده) که در کاربری¬های جنگل¬داری و اکوتوریسم موثرند، نقشه¬های مربوطه، به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) تهیه شدند. سپس با استفاده از نرم¬افزار super decision و استفاده از فرآیند تجزیه و تحلیل شبکه¬ای، ابتدا مدل شبکه¬ای برای شاخص¬های مورد نظر تهیه و اهداف، معیارها و ارتباط بین آن ها مشخص گردید. در مرحله بعد وزن شاخص¬ها و بررسی سازگاری منطقی قضاوت¬ها صورت گرفت. سپس با استفاده از تکنیک wlc در محیط arc gis، نقشه¬های نهایی ارزیابی توان، برای کاربری¬های جنگل¬داری و اکوتوریسم تهیه و در پنج طبقه کلاسه¬بندی شدند. نتایج نشان داد که 21 درصد از سطح منطقه برای کاربری جنگل¬داری و 34 درصد از سطح منطقه برای کاربری اکوتوریسم در طبقات عالی و خوب قرار دارند.
مریم یگانگی محمد حسینی نصر
چکیده ندارد.
شبنم مجلج پور محمد حسینی نصر
چکیده ندارد.