نام پژوهشگر: سید محمد حسین منظورالاجداد

تاریخ آموزش شیمی در ایران از تاسیس دارالفنون تا سال 1320 ش (1230- 1320 ش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  مریم ثقفی   سید محمد حسین منظورالاجداد

کیمیا در ایران، تاریخی کهن دارد و کیمیاگری بر جامعه و صنایع ایران در طی سالها تاثیری عمیق گذاشت اما از ورود آموزش شیمی نوین به ایران بیش از دو سده نمی گذرد. در دوران وقوع جنگهای ایران و روسیه نخستین گامها برای تحول آموزش شیمی برداشته شد اما از هنگام تاسیس دارالفنون و ورود معلمین داروسازی و شیمی به ایران بود که به تدریج زمینه آموزش شیمی نوین فراهم شد. در این پژوهش سعی بر آن است تا با تکیه بر اسناد و روزنامه ها و کتب درسی قدیمی دارالفنون، گسترش و تحول آموزش و سیر تطور کتاب های درسی شیمی مورد بررسی قرار گیرد و سپس آثار و نتایج و جایگاه این علم پس از تحول نظام آموزش سنتی، مورد ارزیابی قرار گیرد. در ابتدای این تحقیق، مختصری از تاریخ کیمیا و آموزش سنتی در دوره قاجار بیان شده سپس آموزش شیمی نوین از زمان اولین اعزام محصل شیمی به اروپا توسط عباس میرزا تا دوره تاسیس دارالفنون و نتایج و تاثیرات این آموزش در ایران بررسی گردید. در ادامه، روند تحول شیمی نوین تا سال 1320 همراه با سیر تطور کتابهای درسی شیمی ارزیابی شده است. رواج آموزش شیمی نوین در ایران و اعزام محصل این رشته به خارج به گسترش لابراتوآر، کارگاه و کارخانه های صنعتی و تولید مواد شیمیایی کمک بسیار نمود و موجب رواج دانش های دیگری از جمله طب، داروسازی، عکاسی و معدن شناسی گردید اما به رغم انتظار معقول، در تحکیم بنیان تفکر علمی و تجربی در جامعه ایران ، چندان تاثیری نداشت .

رحالان و رحلّه نویسی در تمدّن اسلامی؛ با تکیه بر مطالعه موردی رحله ابن فضلان،ابن جبیر و ابن بطوطه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مجتبی گراوند   صادق آیینه وند

چکیده برای شناختِ ابعاد گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه از مراجعه به منابع متعدد و متنوع، گریزی نیست. رحله ها به جهت اشتمال بر انبوهی از اطلاعات عینی و تجربی جایگاهی ممتاز دارند و به عنوان منابعِ دست اولی هستند که برای تحقیقات تاریخی و جغرافیایی می توان از آن ها استفاده نمود. بعضی از رحله نویسان، چنان از طرز رفتار، معیشت، آداب و رسوم، اخلاق و حکومت اقوامِ مختلف اطلاعات تفصیلی و روشنی به دست می دهند که یک تاریخ نگار یا یک جامعه شناس توان چنین پردازشی را ندارد. رحله؛ نوعی از تألیف است که شامل عنصر عمیقِ درونی و تأملِ دقیق در مشاهدات و ظواهر می باشد و همچنین دنبالِ علل و نتایج با بصیرتی آگاهانه می باشد. در تمدّن اسلامی شکل رحله با توجه به موضوعات متعدد، متنوع گشت؛ به گونه ای که در این تمدّن گسترده، رحله از ظرفیت بالایی برخوردار است و دربرگیرنده فرهنگ ها و دانش های متعددی است.این پژوهش با رهیافت توصیفی ـ تحلیلی بر مبنای گردآوری اطلاعات و به روش کتابخانه ای استفاده می شود که در آن با تکیه بر اسناد و مدارک، نوشته ها ی سفر نامه نویسان و تحقیقات جدید، به تجزیه و تحلیل و در نهایت به اثبات یا رد فرضیات تحقیق پرداخته می شود. نگارنده در ابتدا به بررسی موضوع رحّالان و رحله نویسی در تمدّن اسلامی پرداخته است و در ادامه به ویژگی های اختصاصی سه رحله ی ابن فضلان، ابن جبیر و ابن بطوطه در سده های مختلف تمدّن اسلامی توجه نموده است. ابن فضلان که در قرن چهارم هجری می زیسته، رحله اش با آنکه کوتاه و مختصر نوشته شده است اما با بررسی آن می توان تصویری خوب و زنده از فرهنگ بلغارها، مردم سرزمین های آسیای مرکزی و شمال خزر، جغرافیای انسانی و حاکمان این مناطق، به دست آورد. از رحله نویسان دیگر ابن جبیر در قرن ششم هجری می باشد که در رحله اش بر جنبه فرهنگی و دینی تأکید بسیار دارد و در این جنبه توانسته تصاویر روشن و زنده ای از ابعاد دینی و فرهنگی مناطقی که سفر کرده ارائه دهد. ابن بطوطه از جمله رحله نویسان دیگری است که در قرن هشتم هجری می زیسته و رحله اش آئینه ای از آداب و آئین ها، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های گوناگون، به ویژه سرزمین های اسلامی است. او تصویر زنده ای از مردمانِ سرزمین های اسلامی در زمانی عرضه می کند که این سرزمین ها یورش مغول ها را از سر گذرانده اند. در این دوران گرایش های زاهدانه رشد می کند و اطلاعاتی که در قسمتی از رحله اش راجع به رسوم و تمایلات متصوفانه و زندگی فتیان منعکس می باشد از نفیس ترین مطالب آن است. واژه های کلیدی: رحّالان، رحله نویسی، ابن فضلان، ابن جبیر، ابن بطوطه.

بررسی ریشه های فکری و تاریخی فرقه اهل حق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  هادی استهری   سید هاشم آقاجری

این پژوهش در صدد یافتن ریشه های فکری و تاریخی فرقه ی اهل حق و ارتباط آن با دیگر فرق غالی و نیز تأثیر پذیری اهل حق از تصوف می باشد. اهل حق که خاستگاه اولیه ی آن هورامان کردستان می باشد، در برخی عناصر با شاخه های مختلف منشعب از تشیع مشترکند و از دیگر سوی به نظر نمی آید که بسیاری از عقاید و ساختارهای ایشان برآمده از اسلام باشد. با توجه به التقاطی بودن آراء و عقاید این فرقه، به نظر می رسد می توان ریشه ها و درون مایه های اصلی عقاید اهل حق را در آموزه های ایران باستان به خصوص آیین مهرپرستی و زرتشتی جستجو کرد. چنان که می توان به تکریم خورشید که در میترائیسم نماد مهر و در نزد اهل حق نماد قدرت مطلق و یا جایگاه حضرت حق است، و نیز وجود اساطیر و آداب و رسوم مشترک در نزد آیین زرتشت و اهل حق که هر دو از آن به تکریم یاد کرده اند اشاره کرد. فرق غالی تا حد زیادی بر آراء و اندیشه ها و ساختارهای عقیدتی اهل حق تأثیر گذاشته اند. وجود نام و نشان برخی از این فرق در اهل حق و یکی شدن رهبران این فرق با بزرگان اهل حق و نیز تشابهات در بنیان های عقیدتی و آداب و رسوم بین فرق غالی و اهل حق حاکی از تأثیر پذیری یارسان از فرق غالی می باشد. فرقه ی اهل حق در آموزه ها و آداب و رسوم خود از تصوف تأثیر پذیرفته است. که می-توان به قداست برخی از رهبران متصوفه مثل حلاج، بابا طاهر در بین اهل حق، شباهت برخی آداب و رسوم اهل حق با صوفیه همچون دَم گرفتن، اجرای مراسم ذکر جلی و خفی، ضرورت سرسپردن به پیر و مرشد، و ارتباط عقیدتی و تاریخی اهل حق با طریقت هایی همچون نوربخشیه و مشعشعیه که صبغه ی صوفیانه دارند، اشاره کرد.