نام پژوهشگر: ایمان اله بیگدلی
آذین فرزین ایمان اله بیگدلی
تا به امروز پژوهش های اندکی به مطالعه عملکرد حافظه آینده نگر در بیماران اسکیزوفرنیک پرداخته اند و تعداد بسیار کمی از آنها به بررسی نقایص ذهنی و تفاوت آنها با نقایص عینی حافظه آینده نگر و تفکیک این نقایص بر حسب علائم غالب بیماران اسکیزوفرنیک، اختصاص یافته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقایص عینی و ذهنی حافظه آینده نگر در بیماران اسکیزوفرنیک با علائم غالب مثبت و منفی بود. به این منظور30 بیمار اسکیزوفرنیک که برای اولین بار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی را دریافت نموده بودند و 30 فرد بهنجار، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به عملکرد حافظه آینده نگر از پرسشنامه حافظه آینده نگر و گذشته نگر (prmq)، بازی رایانه ای هفته مجازی (virtual week) و آزمون رایانه ای تکالیف حافظه آینده نگر (pm tasks) و برای تفکیک علائم غالب بیماران اسکیزوفرنیک از مقیاس علائم مثبت و منفی (panss) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس، تحلیل کوواریانس و آزمون t گروه های مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. این مطالعه دریافت که عملکرد حافظه آینده نگر بیماران اسکیزوفرنیک در مقایسه با افراد بهنجار در تمامی تکالیف مربوط به حافظه آینده نگر ضعیف تر بود و میزان نقایص عینی و ذهنی این بیماران با یکدیگر متفاوت بودند. همچنین این پژوهش دریافت که بیماران اسکیزوفرنیک با علائم غالب مثبت عملکرد بهتری در تمامی انواع تکالیف مربوط به حافظه آینده نگر، نشان دادند. این یافته ها بیانگر اهمیت بررسی جداگانه عملکرد حافظه آینده نگر بیماران اسکیزوفرنیک بر اساس علائم غالب و نقایص عینی و ذهنی آنها می باشد.
فاطمه سادات قربانی نیا پروین رفیعی نیا
چکیده : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه ی آینده نگرعینی و ذهنی و حافظه ی گذشته نگر با میزان وسواس وارسی و بررسی نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه ی بین عملکرد حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی بود. بدین منظور 100 نفر از دانشجویان دانشگاه کاشان(60 نفر دختر و 40 پسر) به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. این افراد به صورت فردی تحت بررسی قرار گرفتند. آزمودنی ها به مقیاس پادوآ(ساناویو،1988)، مقیاس حافظه ی آینده نگر(هانون و همکاران،1995)، مقیاس حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر(اسمیت و همکاران،2000) و مقیاس (لووی بند،1995) پاسخ دادند و تکالیف اشاره به زمان حافظه ی آینده نگر عینی و تکالیف اشاره به رویداد حافظه ی آینده نگر عینی را نیز انجام دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل های رگرسیون تک متغیری، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که نقص حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر با میزان وسواس وارسی رابطه ی مستقیم معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه ی بین نقص حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی، نقش میانجی ایفا نمی کند و همچنین نتایج نشان دادند که نقص در عملکرد تکالیف اشاره به رویداد حافظه ی آینده نگر با میزان وسواس وارسی رابطه ی معناداری دارد اما بین نقص در عملکرد تکالیف اشاره به زمان حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی رابطه ی معناداری یافت نشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، یکی از حوزه هایی که وارسی کنندگان وسواسی در آن نقص دارند و باعث ادامه یافتن رفتارهای وارسی می شود نقص حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر وارسی کنندگان است و این یافته چشم انداز های نوینی را در رابطه با درمان وسواس وارسی ارائه می دهد. واژه های کلیدی: حافظه ی آینده نگر ذهنی و عینی، حافظه ی گذشته نگر، وسواس وارسی، اضطراب، افسردگی
معصومه بدیهی پروین رفیعی نیا
در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی رابطه درمانی بر استرس و پذیرش والدینی و علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی کودکان پرداخته شد. بدین منظور از بین کلیه ی کودکان مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 40 نفر از این کودکان انتخاب شدند. والدین به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، در ابتدا کودکان پس از مصاحبه بالینی طبق dsm-iv-tr به عنوان کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / بیش فعّالی انتخاب شدند. اعضای گروه آزمایش در 10 جلسه ی 120 دقیقه ای با اصول اساسی رابطه درمانی و چگونگی بازی با کودکان آشنا شدند، اما گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکردند و تنها در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه، همزمان در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، مقیاس پذیرش والدینی پورتر ( ppas؛ پورتر، 1954)، شاخص استرس والدین ( psi؛ آبیدین، 1990) و پرسشنامه علائم مرضی کودکانcsi-iv) ؛ اسپیرافکن،1984) را پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون مقایسه های جفتی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که رابطه درمانی منجر به کاهش علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی کودکان می شود، همچنین این درمان بر استرس والدین تأثیر داشته ولی تأثیر از لحاظ آماری معنادار نبوده است ودر آخر پذیرش والدین پس از اتمام دوره ی درمان به شکل معناداری افزایش یافت. بنابراین این پژوهش شیوه ی درمانی جدیدی را برای اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی ، مورد بررسی قرار داده است. واژه های کلیدی: رابطه درمانی والد-کودک، اختلال کمبود توجه/بیش فعّالی، استرس والدینی و پذیرش والدینی.
مهسا رحمانیان ایمان اله بیگدلی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه همخوانی/ ناهمخوانی سبک های تفکر دانشجویان و استادان با پیشرفت تحصیلی بود. به همین منظور 150 نفر از دانشجویان (93 دختر و 57 پسر) و 30 نفر از استادان (27 مرد و 3 زن) دانشگاه سمنان که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل یا تدریس بودند به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور گرد آوری داده ها از دو پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسشنامه ی سبک های تفکر در تدریس گریگورنکو و استرنبرگ (1993) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون فیشر انجام شد. یافته ها نشان داد که سبک های تفکر دانشجویان در بعد محافظه کارانه و سبک های تفکر استادان در بعد محافظه کارانه، قضاوت گر، قانون گذار و اجرایی، پیشرفت تحصیلی دانشجویان را به طور معنادار پیش بینی کرد. همچنین ناهمخوانی سبک های دانشجو- استاد نیز در بعد محافظه کارانه و قانون گذار، پیشرفت تحصیلی دانشجویان را به طور معنادار پیش بینی نمود. در نهایت یافته ی پژوهش حاضر نقش مهم سبک های تفکر را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی نشان داد. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفت. واژگان کلیدی: سبک های تفکر، همخوانی/ ناهمخوانی، پیشرفت تحصیلی
صدیقه صفایی ایمان اله بیگدلی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان خودپنداره مادر و سبک دلبستگی وخودپنداره فرزند انجام گرفت. نمونه مورد بررسی 180 دانش آموز دختر در مقطع متوسطه دبیرستان های شهرسمنان در سال تحصیلی 89 – 88 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای گزینش شدند. برای اندازه گیری خودپنداره و سبک دلبستگی دانش آموزان از مقیاس خودپنداره تنسی (فیتز و وارن، 1996) و مقیاس دلبستگی بزرگسال هزن و شیور(1987) بهره برده شد و خود پنداره مادران نیز توسط مقیاس خودپنداره تنسی اندازه گیری شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام، همبستگی تفکیکی و نیمه تفکیکی و همبستگی کانونی استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبتی میان خودپنداره مادر و فرزند و رابطه منفی میان سبک های دلبستگی ناایمن و خودپنداره فرزند وجود دارد. همچنین میان خودپنداره مادر با سبک دلبستگی و خودپنداره فرزند رابطه مثبت معناداری بدست آمد. به این معنی که خودپنداره مادر و سبک های ناایمن دلبستگی فرزند می توانند خودپنداره فرزند را پیش بینی کند.
ناهید رحیم زاده ایمان اله بیگدلی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی مبتنی بر مراحل تغییر در پیشگیری از عود اعتیاد انجام شده و روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و جامعه آماری کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز درمان ترک اعتیاد شهرستان اراک بود که از میان آنان 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گماشته شدند. شرکت کننده های پژوهش با استفاده از مصاحبه بالینی و مصاحبه انگیزشی گزینش شده که پس از اتمام مرحله با استفاده از آزمایش ادرار در پیگیری 2ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی و درصد ) و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معناداری بین فراوانی عود در دو گروه وجود دارد. پیرو این نتایج می توان استدلال نمود که این شیوه مداخله ای می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب برای این جامعه پژوهشی به کار گرفته شود. لذا پیشنهاد می شود کار آزمایه های بالینی مشابه در این زمینه جهت تایید بیشتر یافته ها و طراحی یک مدل درمانی مناسب تر انجام گیرد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی مبتنی بر مراحل تغییر در پیشگیری از عود اعتیاد موثر است. واژه گان کلیدی: آموزش مهارت های مثبت اندیشی، مراحل تغییر، پیشگیری از عود، اعتیاد
فرانک رزاقیان ایمان اله بیگدلی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (smc) در اختلال افسرده خویی و مقایسه آن با دارو درمانی صورت گرفت.نمونه این پژوهش آزمایشی شامل 20 بیمار زن افسرده خو می شد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعه کننده طی 9 ماه در سال 1389 به کلینیک روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه (هر گروه 10 نفر) آزمایش و کنترل جایگزین شدند. نحوه ی انتخاب آزمودنی ها از طریق مصاحبه ساختار یافته scid و آزمون افسردگی بک صورت پذیرفت. برای گروه کنترل تنها دارودرمانی اعمال شد و گروه آزمایش علاوه بر دارودرمانی، درمان مشاوره انگیزشی نظام مند را در 10 جلسه دریافت کردند. دو گروه با توجه به متغیرهای سن، تحصیلات، تأهل و بیماریهای جسمانی با یکدیگر همتاسازی شدند. نمرات افسردگی دو گروه با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (bdi) و ساختار انگیزشی آنها با پرسشنامه اهداف و علایق فردی (pci) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون t برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج این پژوهش حاکی از این است که درمان مشاوره ی انگیزشی نظام مند و دارو درمانی به طور معناداری، در مقایسه با دارودرمانی صرف در کاهش علائم افسردگی و بهبود ساختار انگیزشی بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویی موثر است. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره انگیزشی نظام مند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلا به افسرده خویی می تواند موثر تر از دارو درمانی صرف در درمان این بیماران باشد. واژگان کلیدی: اختلال افسرده خویی، مشاوره انگیزشی نظام مند، ساختار انگیزشی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، دارودرمانی
علی محبی انابت شاهرخ مکوند حسینی
چکیده سازمان جهانی بهداشت در سال 2000، گزارش کرد که اعتیاد عامل مرگ و میر تقریبا دویست هزار نفر بوده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری(cbt) بر تغییر نگرش معتادان به مواد مخدر انجام شد.همچنین اهداف فرعی پژوهش، بررسی اثربخشی این درمان بر روی تغییر نگرش معتادان نسبت به اثرات، خطرات و مصرف سوء مصرف مواد مخدر(افیونی) می باشد. طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری شامل کلیه سوء مصرف کنندگان مواد در شهر کاشمر بود که در بهار سال 92 به کلینیک های ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش در ابتدا 40 نفر بود که پس از افت و ریزش آزمودنی ها نهایتا به 34 نفر رسید. شرکت کنندگان به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت همتاسازی در دو گروه قرار گرفتند . گروه درمان به مدت 10جلسه هفتگی مداخله درمان شناختی-رفتاری دریافت کرد. داده ها با پرسشنامه نگرش سنج به مواد مخدرگردآوری شد، و با روش آماری کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان دهنده تفاوت معنادار هر سه مولفه(اثرات، مصرف، خطرات) در پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در سطح (0.001p<) بود. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی-رفتاری در تغییر نگرش معتادان به مواد مخدر (افیونی) موثر بوده و با استفاده از این روش درمانی می توان نگرش منفی تری در سوء مصرف کنندگان به مواد مخدر (افیونی) نسبت به اثرات، مصرف و خطرات مواد مخدر (افیونی) بوجود آورد. واژه های کلیدی : درمان شناختی-رفتاری، نگرش، سوء مصرف مواد
آرزو حمامی ابرندآبادی حسین میلادی گرجی
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر و سوء مصرف آن از مشکلات بی نهایت مهم در کشور ما می باشد. اثرات مختلف شرایط محیطی بر آسیب پذیری انسان در اعتیاد به دارو و سوء مصرف آن هنوز به خوبی مشخص نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات محیط غنی بر شدت نشانه های قطع، رفتار شبه اضطرابی، افسردگی و میزان ولع در طول ترک مرفین می باشد. مواد و روش ها: این پژوهش شامل دو تجربه بود: در تجربه اول موش ها به مدت 14 روز با تزریق زیرجلدی مرفین (mg/kg10) دوبار در روز با فاصله 12 ساعته وابسته شده و در محیط غنی قرار گرفتند. سپس همزمان با قطع مرفین تحت ارزیابی شدت وابستگی فیزیکی و روانشناختی قرار گرفتند. در تجربه دوم موش ها به مدت 14 روز با تزریق زیر جلدی مرفین وابسته شده و در طول دوره ترک خودبه خودی به مدت یکماه در محیط غنی قرار گرفتند. سپس رفتارهای شبه اضطرابی، افسردگی آنها مورد سنجش قرار گرفته و تست ترجیح یا مصرف اختیاری مرفین جهت ارزیابی میزان ولع اجرا گردید. نتایج: نتایج نشان داد که شدت نشانگان قطع موش های محیط غنی با اختلاف معناداری کمتر از شدت نشانگان گروه محیط استاندارد بود(p<0/007). تعداد ورود و درصد مدت زمان ماندن در بازوی باز در گروه قطع مرفین محیط غنی بیشتر از گروه قطع محیط استاندارد بود((p< 0.001. همچنین در گروه قطع محیط غنی درصد ترجیح ساکارز بیشتر از گروه محیط استاندارد بود(0/0001=p). در مدل حیوانی ولع مصرف، گروه قطع مرفین محیط غنی میزان مصرف اختیاری کمتری در دوره دوم نسبت به گروه محیط استاندارد داشتند(0/001 > p) . همچنین اختلاف معنی داری در میانگین مصرف کلی مرفین در بین گروه های محیط غنی و محیط استاندارد وجود داشت ( 0/045 >p). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که محیط غنی با کاهش رفتارهای شبه اضطرابی و افسردگی موجب کاهش نشانگان قطع و مصرف اختیاری مرفین در طول ترک گردید. بنابراین، محیط غنی احتمالا با ایجاد فضای گسترده جهت کاوش و سرگرمی حیوانات به عنوان یک ابزار بالقوه پاداش طبیعی از بروز برخی از پیامدهای رفتاری ترک مرفین جلوگیری بعمل می آورد. کلمات کلیدی: محیط غنی، قطع مرفین، اضطراب، افسردگی، ولع مصرف
فاطمه قلندری ایمان اله بیگدلی
اختلال های اضطرابی شامل اختلال هایی می شود که ویژگی مشترکشان ترس و اضطراب شدید و آشفتگی های رفتاری مرتبط می باشد. در این پژوهش اهمیت تشخیص اختلال های اضطرابی در جمعیت عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر شیوع شناسی اختلال های اضطرابی در خراسان جنوبی می باشد. از جامعه آماری عمومی بالای 16 سال خراسان جنوبی، تعداد 1500 نفر طی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی به وسیله cidi قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که شیوع اختلال هراس خاص%9.3؛ اختلال اضطراب اجتماعی %9.3؛ اختلال گذر هراسی %2.8؛ اختلال وحشت زدگی %2.9؛ اختلال اضطراب منتشر%8.3 بوده است. شیوع اختلال های اضطرابی با متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیل و غیر شاغل بودن ارتباط معنی داری (001/0p <)داشته است. به طوری که افراد غیر شاغل 66/2 برابر افراد شاغل، افراد در محدوده سنی 39-30 سال، 41/3 برابر افراد بالای 50 سال در معرض خطر اختلال اضطرابی بودند. هم چنین شیوع اختلال اضطرابی در افراد با تحصیلات پایین و نیز افراد بیوه و مطلقه بالا بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه، لزوم طراحی برنامه های جامع درمانی با توجه عوامل پیش بین و در اولویت قرار دادن افراد در معرض خطر بروز اختلال های اضطرابی را در برنامه های درمانی پزشکی و روانشناختی، یادآوری می کند.
فاطمه قلندری ایمان اله بیگدلی
اختلال های اضطرابی شامل اختلال هایی می شود که ویژگی مشترکشان ترس و اضطراب شدید و آشفتگی های رفتاری مرتبط می باشد. در این پژوهش اهمیت تشخیص اختلال های اضطرابی در جمعیت عمومی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر شیوع شناسی اختلال های اضطرابی در خراسان جنوبی می باشد. از جامعه آماری عمومی بالای 16 سال خراسان جنوبی، تعداد 1500 نفر طی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی به وسیله cidi قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که شیوع اختلال هراس خاص%9.3؛ اختلال اضطراب اجتماعی %9.3؛ اختلال گذر هراسی %2.8؛ اختلال وحشت زدگی %2.9؛ اختلال اضطراب منتشر%8.3 بوده است. شیوع اختلال های اضطرابی با متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیل و غیر شاغل بودن ارتباط معنی داری (001/0p <)داشته است. به طوری که افراد غیر شاغل 66/2 برابر افراد شاغل، افراد در محدوده سنی 39-30 سال، 41/3 برابر افراد بالای 50 سال در معرض خطر اختلال اضطرابی بودند. هم چنین شیوع اختلال اضطرابی در افراد با تحصیلات پایین و نیز افراد بیوه و مطلقه بالا بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه، لزوم طراحی برنامه های جامع درمانی با توجه عوامل پیش بین و در اولویت قرار دادن افراد در معرض خطر بروز اختلال های اضطرابی را در برنامه های درمانی پزشکی و روانشناختی، یادآوری می کند.
پروین عبدالهی علی محمد رضایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش شکوفایی بر رضایت از زندگی و شادکامی همسران ایثارگران غرب تهران بود. به منظور نیل به هدف، از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد ?? نفر از همسران ایثارگران40 تا69 درصد (آزاده و جانباز، فاقد درصد اعصاب و روان و شیمیایی ) دارای تحصیلات سیکل و بالاتر و دامنه سنی50-35 سال می باشندکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده وسپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) تقسیم شدند. برای گروه آزمایش، مداخله آزمایشی بسته آموزش شکوفایی، به صورت ? جلسه دو ساعته ( هفته ای دو جلسه ) اجراء شد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه، به عنوان پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه شادکامی آکسفورد(ohq) و رضایت از زندگی( swls ) را تکمیل نمودند. داده ها با آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ماریه بادین نشتیفانی ایمان اله بیگدلی
مقایسه مولفه های شناختی و هیجانی افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی رویکرد جدیدی است که نتایج آن می تواند در روش های درمانی مورد استفاده قرار بگیرد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه انعطاف پذیری شناختی، نظریه ذهن و حافظه ی کاری در دو گروه دارای نشانگان وسواسی- جبری و دانشجویان بهنجار انجام گرفت. در این پژوهش 200 دانشجوی دختر انتخاب شدند و پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی را کامل کردند. در ادامه، آزمون های دسته بندی کارت های ویسکانسین، نظریه ذهن و حافظه وکسلر برای شرکت کنندگان اجرا و داده ها با روش تحلیل واریانس تک متغیره (آنوا) و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، تحلیل شد.
انسیه آنتیک چی ایمان اله بیگدلی
هدف پژوهش حاضر،مقایسه ی شاخص های عصب-روانشناختی مرتبط با کارکردهای اجرایی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی،وسواسی-جبری و بهنجار می باشد. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و وسواسی-جبری دراکثر مولفه های آزمون های کارکردهای اجرایی نسبت به افراد بهنجار ضعیف تر عمل کردند و تفاوت معنادار داشتند.
علی کاظم پور جهرمی ایمان اله بیگدلی
این پژوهش با هدف مقایس? کارکردهای اجرایی و حافظ? کاری افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری– عملی با افراد بهنجار در شهر ستان سمنان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامع? آماری این پژوهش شامل کلی? افراد مراجعه کننده به مرکز سلامت ایرانیان در شهر سمنان در سال 1393 بودند، که از این تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، به شیو? نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای انتخاب گروه مقایسه نیز 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، طبقه اجتماعی- اقتصادی همتا با گروه مبتلا به این اختلال بودند، به شیو? نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای انتخاب افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی از افرادی که توسط روانشناس بالینی، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند، مصاحب? تشخیصی (scid) به عمل آمد و همچنین از پرسشنام? وسواس فکری- عملی مادزلی (moci) استفاده شد. در این پژوهش از آزمون های فراخنای ارقام وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته، شاخص آزمون کارت های ویسکانسین، شاخص آزمون برج لندن، آزمون عملکرد پیوسته، برای جمع آوری داده ها استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای کلوموگروف اسمیرنوف، آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری، آزمون تی مستقل بهره گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که کارکرد افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی در مولفه های حافظ?کاری، توانایی نگهداری توجه، توانایی جابجایی زمینه و توانایی برنامه ریزی ضعیف تر از افراد بهنجار است. همچنین با وجود عملکرد ضعیف تر افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی نسبت به افراد بهنجار، تفاوت معناداری بین دو گروه مورد بررسی در مولفه خطای ارائه پاسخ یافت نشد.
عطیه تقوی حسین میلادی گرجی
زمینه و هدف: بر اساس مطالعات اخیر، محرومیت از مادر باعث تغییرات بلند مدت در سیستم عصبی می شود که در بیش حساسیتی به اثرات پاداشی مورفین نقش دارد. ازسوی دیگر، شواهد نشان داده اند که ورزش حساسیت اثرات پاداشی مورفین را در موش ها کاهش می دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ورزش شنا در دوران بلوغ بر حساسیت رفتاری و پاداش ناشی از مورفین در بچه موش های نر و ماده ی محروم شده از مادر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر و ماده با نژاد ویستار استفاده شد. محرومیت از مادر به مدت 3 ساعت جدایی در روزهای 14-2 پس از تولد انجام شد. در روز 21 پس از تولد همه موش ها از شیر گرفته شدند. موش های گروه ورزش در دوران بلوغ، در معرض تمرین ورزشی شنا با 60 دقیقه در روز و 5 روز در هفته به مدت 4 هفته قرار گرفتند. سپس موش ها برای حساسیت رفتاری و ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین مورد آزمایش قرار گرفتند.
مهسا رحمانیان ایمان اله بیگدلی
چکیده ندارد.