نام پژوهشگر: عبدالرضا زارع

بررسی تجربی رفتار اتصالات گیردار تیر با جان شکافدار دارای ورقهای فوقانی و تحتانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  محمدرحیم غلامپور گنجه   عبدالرضا زارع

شکست قابل توجه قاب های خمشی طی زلزله 1994 نورث ریج بیانگر ضعف طراحی آنها بوده است. زلزله مذکور بعضی از فرضیات مطرح شده در مورد سیستمهای مذکور را نقض نموده و باعث شد تا در آیین نامه های طراحی اتصالات رایج اصلاحاتی ایجاد شود. بعد از زلزله یاد شده اتصالاتی تحت عنوان اتصالات پیشرفته معرفی گردیدند که اساس کار آنها بر تقویت ناحیه اتصال یا تضعیف تیر استوار بوده و یکی از مهمترین آنها که به تأیید موسسات معتبر رسیده است، اتصال«تیر با جان شکافته» است که می توان آن را زیر گروه اتصالات با تیر تضعیف شده قلمداد نمود. این اتصال در برطرف نمودن ضعف اتصالات رایج از طریق دور کردن مفصل پلاستیک از بر ستون و انتقال آن به درون تیر از توانایی بالایی برخوردار است و در آن نیروی برشی موجود در بال تیر و پدیده کمانش جانبی- پیچشی که از عوامل اصلی شکست اتصالات در زلزله نورث ریچ معرفی شده اند، به حداقل مقدار خود می رسند. از آنجا که ارزیابی رفتار اتصالات بایستی بر مبنای عملکرد واقعی آنها صورت پذیرفته که با بکارگیری روشهای آزمایشگاهی یا تحلیل کامپیوتری مدل به شیوه المان محدود قابل دسترسی است، بنابراین در این پایان نامه ابتدا دو مدل جداگانه با تیر و ستون های مشابه را که در یکی از آنها بال و جان تیر به ستون جوش شده و در دیگری ورقهای فوقانی و تحتانی عمل اتصال را انجام می دهند و در هر دو ناحیه اتصال توسط ورق برشی تقویت می شود، به دو صورت تحلیلی و تجربی بررسی نموده، سپس چند مدل با اندازه های متفاوت را با استفاده از نرم افزار ansys تحلیل کرده و ضمن مقایسه نتایج حاصله و بررسی تشابه و تفاوتهای آنها، روابط تقریبی مربوط به تعیین طول شکاف و سوراخهای انتهایی آنها، ابعاد ورقها و جرئیات دیگر اتصال ارائه گردیده است. مهمترین نتیجه حاصل از بررسی رفتار هر دو اتصال این است که در آنها شکاف جان تیر منجر به دور کردن مفصل پلاستیک از بر ستون (جوشها) و انتقال آن به درون تیر و بدنبال آن مصون نگاهداشتن ناحیه اتصال از هر گونه گسیختگی می گردد.

ارزیابی تاثیر سختی میان قاب های آجری بر شاخص آسیب قاب های بتن مسلح
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1390
  سحر حاجی عزیزی   علی علی پور منصورخانی

میان قاب های با مصالح بنایی در ساختمان های بتنی مسلح به عنوان دیوارهای جداکننده مورد استفاده قرار می گیرند. هر چند به علت پیچیده بودن مسئله، اغلب بر هم کنش آن ها باقاب های پیرامونی در تحلیل سازه ها نادیده گرفته می شود. اما این فرض ممکن است منجر به عدم دقت زیادی در پیش بینی پاسخ سازه شود. در کشور ما بیشتر ساخت و سازهای بتنی رایج دارای سیستم قاب بتنی با میان قاب بنایی هستند. ضروری به نظر می رسد که تحقیقاتی برای بررسی میزان اثر این میان قاب ها بر رفتار لرزه ای و شاخص های آسیب سازه انجام پذیرد. در این پایان نامه، پس از طراحی قاب های بتنی مسلح بر اساس مبحث نهم مقررات ملی و بارگذاری بر اساس مبحث ششم، قاب ها در نرم افزار idarc.v7 مدل شدند. مدل سازی قاب های بتنی مسلح در دو حالت با میان قاب و بدون میان قاب انجام شد و پس از اعمال شتاب نگاشت های مختلف بر آن ها، تأثیر میان قاب بر پارامترهای مختلف سازه ای از جمله سختی، پریود، ضریب رفتار و شاخص های مختلف خسارت (محلی و کلی) مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آن که وجود میان-قاب در قاب های کوتاه 2 و 4 طبقه موجب کاهش آسیب کلی در سازه و در قاب های بلند 6، 8 و 12 طبقه موجب افزایش آسیب کلی می گردد. همچنین با وجود میان قاب پریود و تغییرمکان کاهش می یابد. هم چنین طبق تحلیل استاتیکی غیرخطی که انجام شد، شاهد کاهش در میزان شکل پذیری و ضریب رفتار بودیم. در نهایت نتیجه آن که استفاده از میان قاب (به خصوص برای سازه های بلندتر از 4 طبقه) دارای اثرات مخربی از جمله افزایش آسیب کلی، کاهش شکل پذیری و ضریب رفتار و نیز شکست زود هنگام می باشد. بنابراین هر چند وجود میان قاب جابجایی کلی را کاهش می دهد، اما استفاده از آن توصیه نمی گردد

مقایسه سطوح عملکرد سازه و شاخص های آسیب در قاب های فولادی مهربند شده ی زانویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1391
  مجید میرزایی   علی علی پور

روش طراحی اکثر آیین نامه های فعلی بر اساس معیار مقاومت می باشد، در حالی که در زلزله های اخیر مشخص گردیده که طراحی سازه ها بر اساس مقاومت نمی تواند ایمنی سازه را تامین کند و افزایش مقاومت لزوماً با افزایش ایمنی و بهبود عملکرد همراه نیست. بدین ترتیب با جدا شدن دو مفهوم مقاومت و عملکرد روش طراحی لرزه ای بر اساس عملکرد مطرح و مهندسان را قادر ساخته است که سطوح آسیب سازه ناشی از زلزله ها با شدت مختلف را بصورت هدفمند کنترل کنند. این امر مستلزم ارزیابی کمی آسیب های لرزه ای است ودر یک مدل ریاضی از خسارت، آسیب پذیری بصورت تابعی از مقاومت سازه، شکل پذیری، شدت زمین لرزه و سایر پارامترهای موثر، که عمدتاً براساس پاسخ دینامیکی سازه و رفتار چرخه ای اعضای سازه بیان می شوند، تعریف می گردد. و مدل های آسیب ارتباط بین شاخص آسیب و سطوح عملکرد سازه ای را ارائه می کنند. در این تحقیق ابتدا به منظور مقایسه کمی آسیب پذیری و سطوح عملکرد قاب های خمشی وقاب های مهاربند شده ی زانویی، تعدادی قاب از هر سیستم با تعداد طبقات مختلف طراحی و سطح عملکرد آنها تعیین گردیده است، سپس بااستفاده از شاخص هایآسیب، میزان خرابی سازه هاو وضعیت آنهاارزیابی شده است. نتایج نشان می دهند که با اضافه کردن مهاربند زانویی به قاب خمشی سطح عملکرد و رفتار لرزه ای بطور چشمگیری بهبود پیدا می کند و عملکرد تیرها در سیستم مهاربند زانویی همگرا و عملکرد ستونها در سیستم مهاربند زانویی شورن مناسب تر است. از سوی دیگر، به منظور بررسی تاثیر طول المان زانویی، قابهایی با تعداد طبقات مختلف و طول متفاوت المان زانویی طراحی و سپس سطح عملکرد آنها در نقطه کنترل تعیین گردید، وبر اساس شاخصهای آسیب معرفی شده، میزان خرابی سازه هاو وضعیت آنهاارزیابی و با هم مقایسه گردید. در همه نمونه های تحت بررسی تاثیر سه نوع توزیع بارگذاری جانبی مثلثی، یکنواخت و متناسب با مد اول و همچنین تاثیر افزایش تعداد طبقات بررسی شده است. همچنین با استفاده از طیف نیاز بر گرفته از آیین نامه 2800، نقطه عملکرد سازه ها محاسبه و با هم مقایسه گردید. بررسی ها نشان می دهند که با افزایش طول مهاربند زانویی سطح عملکرد سازه بطور قابل ملاحظه ای تغییر نمی کند اما با کاهش طول المان زانویی رفتار لرزه ای قابهای تحت مطالعه تا لحظه رسیدن اعضای زانویی به ظرفیت نهایی خود مناسبتر می شود و با رسیدن این اعضا به ظرفیت نهایی خود، عضو زانویی کوتاه تر رفتار مناسب تری برای قاب ایجاد می کند. همچنین المان زانویی بلندتر باعث کاهش تغییرمکان هدف وافزایش نیروی برش پایه خواهد شد.

بررسی سطوح عملکرد لرزه ای قاب های فولادی حاوی بادبند زیپی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1391
  سروش اردشیری   عبدالرضا زارع

چکیده در قاب های بادبندی شورن و در محدوده بارهای غیر خطی بادبند فشاری دچار کمانش شده و ظرفیت باربری آن به شدت کاهش می یابد. در این حالت یک مولفه نیروی نامتعادل در وسط تیر طبقه ایجاد می گردد. در صورتی که این نیروی نامتعادل در طراحی تیر طبقه منظور نشده باشد, تیر دچار زوال می شود که نتیجه آن تشکیل طبقه نرم و خرابی یکباره در سازه است. این نقص لرزه ای بادبند های شورن به لحاظ ناتوانی در توزیع مطلوب نیروهای لرزه ای و همچنین کمانش سریع عضو فشاری بادبند توسط ستون زیپی برطرف می گردد. ستون زیپی با اتصال به صورت 90 درجه نسبت به تیر طبقه و در محل اتصال اعضای بادبندی به تیر طبقه می تواند نیرو های نامتعادل ناشی از کمانش عضو فشاری طبقه اول را به بادبند طبقات بالاتر منتقل کند که این امر مکانیسم خرابی سازه را به تعویق می اندازد. در این پایان نامه سطوح عملکرد لرزه ای قاب های فولادی حاوی بادبندهای شورن و زیپی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. نرم افزار مورد استفاده جهت مدلسازی sap2000 ویرایش 2/14 می باشد. با بررسی رفتار قاب های شورن مشاهده می شود که این نوع قاب ها نه تنها دارای عملکرد نسبتأ ضعیفی در مقابله با بار های جانبی هستند بلکه سطح عملکرد آستانه فرو ریزش را نیز تأمین نمی کنند. حال آن کهبادبند های زیپی علاوهبر عملکرد مناسبی در محدوده خطی، در محدوده رفتار های غیرخطی نیز سطح عملکرد قابلیت استفاده بی وقفه را با حاشیه ایمنی مناسبی تأمین می کنند. از سوی دیگر نتایج حاصل از آنالیز های دینامیکی تاریخچه زمانی غیرخطی تأیید می کند که در مورد قاب های زیپی نتایج حاصل از آنالیز های استاتیکی غیرخطی به روش طیف ظرفیت440-femaدر مقایسه با سایر روش های آنالیزاستاتیکی غیر خطیبه مقادیر واقعی نزدیک تر است.

توسعه مبانی طراحی لرزه ای بر مبنای عملکرد برای سازه های سبک فولادی کوتاه مرتبه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده مهندسی 1392
  محمدرضا دوانی   شهاب الدین حاتمی

امروزه ساختمان های سبک فولادی، به دلیل مزایای ویژه ای از جمله ایمنی بالا، کیفیت، انعطاف-پذیری در طراحی و قابلیت بازیافت 100%، به طور گسترده ای به عنوان سیستم سازه ای به کار برده می شوند. رفتار لرزه ای این سازه ها به کمک عملکرد جانبی دیوارهای برشی مشخصه بندی می شود. یکی از رایج ترین سیستم های مقاوم جانبی در برابر زلزله در ساختمان های سبک فولادی، دیوارهای برشی با مهاربند تسمه قطری می باشد. در سال های اخیر، آزمایشات زیادی جهت بررسی عملکرد لرزه ای قاب های سبک فولادی با مهاربند تسمه قطری انجام شده است. به دلیل محدوده وسیع پاسخ سازه به زلزله، می توان چنین گفت که خطرهای لرزه ای بیشترین تاثیر را در اعمال خسارت به ساختمان و ایجاد گسیختگی در سازه دارد. امروزه آیین نامه ها نه تنها احتمال فروریزش در رخدادهای لرزه ای شدید را در نظر می گیرند، بلکه احتمال بروز خسارت و آسیب سازه ای و غیرسازه ای را در رخدادهای متوسط و ضعیف نیز مورد توجه قرار می دهند. تعیین سطوح آسیب سازه، با مطالعه تحقیقات آزمایشگاهی بر مبنای معیارهای مشخص صورت می پذیرد. در این پژوهش سطوج عملکرد لرزه ای قاب سبک فولادی با مهاربند تسمه قطری بر مبنای معیارهای fema356 به صورت شاخص های کیفی و کمی آسیب متناسب با میزان خرابی پیشنهاد شده است. جهت صحت سنجی نتایج از 9 قاب که بسته به نوع اتصال تسمه به قاب و پوشش دار بودن و یا عدم حضور پوشش، در 3 گروه دسته بندی شده اند، بهره گرفته شده است. در راستای ارزیابی عملکرد لرزه ای قاب ها، ظرفیت بر مبنای آیین نامه asce07-10 و با روش تحلیل استاتیکی معادل و تقاضای لرزه ای با مدل سازی قاب ها به صورت سیستم یک درجه آزادی معادل در نرم افزار opensees و به کمک روش تحلیل دینامیکی افزاینده محاسبه شده است. این تحقیق تلاشی در جهت ارزیابی عملکرد لرزه ای قاب سبک فولادی با مهاربند تسمه قطری در مواجهه با تحریک لرزه ای بوده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که قاب ها در برابر رخداد حداکثر زلزله محتمل دچار فروریزش شده اند و در صورتی که زلزله ای با شدت برابر با زلزله طرح رخ دهد، سازه در محدوده ایمنی جانی باقی خواهد ماند.

تحلیل بار افزون مودال متوالی برای سازه های فولادی نامتقارن در پلان با سیستم مهاربند جانبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - پژوهشکده فنی و مهندسی 1392
  سید اویس جوادین   عبدالرضا زارع

چکیده از جمله روش های مورد استفاده در بررسی رفتار سازه ها، روش های تحلیل استاتیکی و دینامیکی خطی و غیر خطی می باشد. گستره ی کاربرد تحلیل های غیرخطی خصوصاً استاتیکی غیرخطی وسیع تر می باشد که البته با محدودیت ها و معایبی همراه است. از محدودیت های استفاده از تحلیل های استاتیکی غیرخطی قابلیت اعمال آن ها بر سازه های کوتاه و استفاده از شکل مودی اول در الگوی بارگذاری جانبی آن می باشد. همچنین وجود نامتقارنی در پلان سازه خطای قابل توجهی مخصوصاً در ساختمان های بلند بوجود می آورد. در سال های اخیر روش های مختلف تحلیل بار افزون با بهره گیری از مودهای بالاتر ارتعاشی در حال تکمیل و بهبود بخشیدن به ارزیابی پاسخ های لرزه ای سازه ها بوده اند. از جمله ی آن ها، روش بار افزون مودال متوالی (cmp) می باشد که در تخمین پاسخ های لرزه ای، خصوصاً دوران مفاصل پلاستیک، بهبود قابل توجهی داشته است. در این پایان نامه روش بار افزون مودال متوالی (cmp) جهت تخمین پاسخ های لرزه ای سازه-های بلند فولادی نامتقارن در پلان با سیستم باربر جانبی ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته و این روش و روش های غیرخطی با الگوی بارجانبی یکنواخت و مثلثی (الگوهای بارجانبی دستورالعمل های fema) و با روش دقیق تاریخچه زمانی مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهند که روش cmp در تخمین دوران مفاصل پلاستیک از دقت قابل قبول تری نسبت به دیگر روش های بار افزون برخوردار می باشد، همچنین این روش در تخمین جابجایی، جابجایی نسبی و نیروی محوری در طبقات بالا کنترل کننده می باشد.

تاثیر اتصال سازه های فولادی مجاور به وسیله میراگرهای ویسکوالاستیک بر فاصله ایمن بین سازه ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1392
  رسول ایمنی   عبدالرضا زارع

تفاوت مشخصات دینامیکی دو ساختمان مجاور (مانند جرم، سختی و ارتفاع)، به هنگام وقوع زلزله های شدید منجر به ارتعاش غیر هم فاز سازه ها و برخورد آن ها به یکدیگر می گردد؛ به دلیل بالا بودن جرم و اندازه حرکت سازه های مرتعش، ممکن است در اثر برخورد، نیرویی چندین برابر بارگذاری آیین نامه ای به سازه اعمال شود و موجب تخریب موضعی یا کلی هر یک از سازه ها گردد. با توجه به عدم رعایت درز انقطاع لرزه ای در مورد ساختمان های موجود، مطالعه در مورد روش های جلوگیری از برخورد سازه های مجاور، ضروری به نظر می رسد؛ در این تحقیق به مطالعه تاثیر اتصال سازه های مجاور به وسیله میراگر (به عنوان یکی از روش های جلوگیری از پدیده برخورد و کاهش شدت ضربه)، پرداخته شده است. در این پایان نامه پس از اعمال شتاب نگاشت های هم پایه به سازه های مجاور، پاسخ های دینامیکی و تاثیر نصب میراگر ویسکوالاستیک بین دو سازه بر این پاسخ ها، مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ با استفاده از مدل ماکسول کلاسیک (متشکل از یک المان سختی و یک المان میرایی ویسکوز)، رفتار میراگر ویسکوالاستیک شبیه سازی و با بهره گیری از تحلیل دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی، رفتار غیرخطی سازه ها ارزیابی شده است. با توجه به میانگین بیشینه جابجایی نسبی سازه ها تحت اثر شتاب نگاشت های مختلف، فاصله ایمن بین دو ساختمان محاسبه و کفایت درز انقطاع لرزه ای آیین نامه 2800 بررسی شده است. پس از بررسی این موضوع، با نصب میراگرهای ویسکوالاستیک بین دو سازه، حداقل فاصله ای که برای جلوگیری از برخورد بین دو سازه لازم است ارزیابی شده است؛ با مقایسه مقادیر درز انقطاع لرزه ای آیین نامه 2800 و درز انقطاع حاصل از تحلیل زوج سازه ها در دو حالت بدون اتصال و با اتصال توسط میراگر، ضریبی به منظور کاهش درز انقطاع لرزه ای آیین نامه در مورد سازه های متصل شده به یکدیگر (به وسیله میراگر ویسکوالاستیک) ارائه شده است. هم چنین، وضعیت مفاصل پلاستیک تشکیل شده در اعضای سازه ای (تیرها، ستون ها و اعضای مهاربندی)، در دو حالت قبل و بعد از اتصال، مقایسه شده است که نتایج حاکی از کاهش تعداد و اندازه مفاصل پلاستیک در اعضای سازه های متصل شده به یکدیگر می باشد.

بررسی اندرکنش برش و خمش در رفتار پلاستیک تیرپیوند با طول متوسط در قاب های با مهاربندی واگرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1392
  مهتاب خادمی منش   علی علی پور

در این پژوهش که در خصوص بررسی اندرکنش برش و خمش در رفتار پلاستیک تیرپیوند با طول متوسط در قاب های با مهاربندی واگرا است. هدف اصلی این پژوهش بدست آوردن نمودار اندرکنش برش و خمش در تیرهای پیوند با طول متوسط است. در ابتدا با استفاده از روابط دستی مقادیر نیروی برشی و لنگر خمشی را برای تیرهای پیوند با طول متفاوت بدست آورده و نمودار اندرکنش برش و خمش را ترسیم کرده و در مرحله بعد با استفاده نرم افزار مدل قاب با مهاربند واگرا را با طول های متفاوت تیر پیوند مدل کرده و با بدست آوردن نموودار اندرکنش برش و خمش به این نتیجه رسیدیم که تیر پیوند با طول متوسط با توجه به اینکه هم رفتار برشی و هم رفتار خمشی دارد، رفتار بهتری نسبت به تیر پیوند بلند که فقط خمشی و تیر پیوند کوتاه که فقط برشی است، را دارد. منحنی های هیسترزیس بدست آمده نیز به ما نشان داد که تیر پیوند متوسط مقدار انرژی را که مستهلک کرده نسبت به دو تیر پیوند بلند بیشتر و با تیر پیوند کوتاه برابری می کند. با توجه به مکانیزم های فروریختگی و همچنین مفاصل پلاستیک، مشاهده کردیم که در تیر پیوند متوسط هم در قسمت بال و هم در قسمت جان تیر پیوند مفاصل پلاستیک تشکیل شده، در صورتی که در تیر پیوند بلند مفاصل پلاستیک در دو انتهای تیر پیوند و در تیر پیوند کوتاه مفاصل پلاستیک در جان تیر پیوند تشکیل می شود. در نهایت در تیرهای پیوند با طول متوسط به دلیل اینکه رفتارش مابین تیرهای پیوند بلند و کوتاه است می توان نتیجه گرفت که ضعف های آن دو تیر پیوند را نداشته و رفتار بهتری از خود نشان می دهد.

ایمن سازی سازه های مدفون در برابر انفجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده مهندسی 1392
  فرزاد روایی   امین قلی زاد

با توجه به گسترش و پیشرفت منابع و مناطق استراتژیک کشور لزوم حفاطت آنها در مقابل تهدیدات نظامی، ضرورتی است که در سالهای اخیر نیاز آن بیش از پیش احساس می شود. سازه های زیرزمینی دارای کاربرد وسیعی می باشد (مخازن، تونل ها، شریان های حیاتی و ...) که با توجه به کاربری مورد انتظار، نحوه طراحی آنها متفاوت است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از نتایج تحقیقات گذشته صحت نتایج مدلسازی بارگذاری انفجار زیر سطحی مورد ارزیابی قرار گرفته و پس از اطمینان از این مدلسازی، سازه با ضخامتهای مختلف و در اعماق گوناگون مورد تحلیل قرار گرفته است. مدلسازی با استفاده از نرم افزار المان محدود abaqus انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دهنده بحرانی بودن محل اتصالات و وسط دال رو به انفجار می باشد و سازه با بتن دارای مقاومت کششی بیشتر، عملکرد مناسب تری از خود نشان خواهد داد. همچنین نتایج نشان می دهد که در صورت پوشاندن اطراف سازه با مصالح هایپرالاستیک، میزان آسیب در سازه کاهش می یابد و با افزایش عمق سازه و ضخامت آن حتی به صفر خواهد رسید.

ارتعاش ورقهای مستطیلی نسبتاً ضخیم به روش اجزاء محدود طیفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1393
  محمد رضا بهرامی   شهاب الدین حاتمی

در مطالعه حاضر، روش اجزاء محدود طیفی برای تحلیل ارتعاش آزاد و ارتعاش اجباری ورق های مستطیلی نسبتاً ضخیم دارای تکیه گاه ساده در دو لبه موازی و با شرایط مرزی دلخواه در سایر لبه ها بر اساس تئوری تغییرشکل برشی مرتبه اول توسعه می یابد. فرض حل لوی برای تبدیل مسئله دوبعدی به یک مسئله یک بعدی استفاده شد. اولین قدم در روش اجزاء محدود طیفی؛ تبدیل معادله دیفرانسیل حاکم از حوزه زمان به حوزه فرکانس به وسیله ی تئوری تبدیل فوریه گسسته است. سپس ماتریس سختی المان طیفی با استفاده از توابع شکل دینامیکی وابسته به فرکانس که از حل دقیق معادله دیفرانسیل حاکم به دست می آیند، فرمول بندی می شود. از آنجایی که در مطالعه حاضر، تحلیل ارتعاش آزاد ورق ها به وسیله ی روش اجزاء محدود طیفی منجر به یک مسئله مقادیر ویژه غیر جبری می شود، یک الگوریتم عددی کارا به کمک روشی ترسیمی برای به دست آوردن فرکانس های طبیعی استفاده می شود. عوامل موثر در دستیابی به پاسخ های دینامیکی در حوزه فرکانس و زمان و عوامل ایجاد خطا در تبدیل فوریه گسسته از جمله شرط نایکویست، تعداد نقاط نمونه در حوزه زمان، طول دنباله صفر متوالی اضافه شده به بار ورودی مورد بررسی قرار می گیرد. صحت و عملکرد عالی روش اجزاء محدود طیفی با نتایج به دست آمده از روش های تحلیلی شکل بسته در پژوهش های پیشین مقایسه شد. در نهایت نتایج گسترده ای برای فرکانس های طبیعی و تغییرمکان عرضی ورق مستطیلی نسبتاً ضخیم با شش ترکیب مختلف از شرایط مرزی ارائه شد؛ که این نتایج می توانند به عنوان معیاری برای مقایسه صحت و دقت روش های عددی مورد استفاده قرار گیرند.

مقاوم سازی قاب های خمشی بتن آرمه ی کوتاه مرتبه با frp تحت اثر بارهای انفجاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1393
  امید بهشت خو   علی علی پور

در این تحقیق اثر ورق های پلیمری الیافی کربنی بر میزان مقاومت انفجاری قاب های بتن مسلح کوتاه مرتبه تحت اثر بار ناشی از انفجار داخلی بررسی شده است. برای این منظور یک قاب خمشی بتن آرمه ی ویژه ی یک و دو طبقه ی سه بعدی که بر اساس مبحث نهم مقررات ملی ساختمان طراحی شده اند تحت بار ناشی از انفجار داخلی قرار گرفته و توسط نرم افزار اجزای محدودی abaqus تحلیل و بررسی شده اند. سپس قاب های مذکور در سه محل مختلف با استفاده از ورق های پلیمری الیاف کربنی مقاوم سازی شده و تحت اثر انفجار داخلی ناشی از انفجار همان میزان ماده ی منفجره ی تی.ان.تی قرار گرفته اند و در نهایت نتایج حاصل از تحلیل، قبل و بعد از مقاوم سازی، با یکدیگر مقایسه شده است. همچنین تلاش شده است اثر جداشدگی این ورق ها نیز مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل بیان گر این مطلب است که سازه های بتن آرمه ای که مطابق با مبحث نهم مقررات ملی ساختمان طراحی شده اند نمی توانند در برابر بار ناشی از انفجار داخلی مقاومت کافی داشته باشند. چرا که مطابق با نتایج نشان داده شده در این تحقیق با وجود در نظر گرفتن قاب خمشی ویژه، حتی تحت انفجار ناشی از مقادیر ناچیز تی.ان.تی این قاب ها دچار آسیب جدی شده اند. همچنین می توان بیان کرد که استفاده از ورق های پلیمری الیافی کربنی آسیب ناشی از انفجار داخلی را کاهش می دهد. از اینرو می تواند به عنوان گزینه ی مناسبی جهت مقاوم سازی انفجاری قاب های خمشی بتن آرمه مطرح باشد.

توسعه روش مقاومت مستقیم برای مقاطع فولادی مرکب جوشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده فنی 1389
  حسین دانش پژوه   عبدالرضا زارع

روش مقاومت مستقیم (dsm)، اولین¬بار، به صورت یک دسته معادله¬، برای اعضای فولادی سرد¬ساخت در مشخصات آئین¬نامه aisi، ارائه شد که بعد از انجام تحقیقات گسترده به عنوان روشی طراحی برای اعضای فولادی سرد¬ساخت توسعه یافته است که از آن می¬توان بعنوان یک روش طراحی برای اعضای فولادی سرد¬ساخت فشاری، خمشی، برشی، تیر¬ستون¬ها و سوراخ¬دار استفاده کرد. در سالهای اخیر، سعی شده است که از dsm برای طراحی اعضای فولادی نورد¬شده فشاری و خمشی نیز استفاده گردد. بر اساس آئین¬نامه فولاد ایران، استفاده از مقاطع با اجزای لاغر در اعضایی که تحت فشار یکنواخت هستند، به¬طور کلی منع گردیده و استفاده از آنها را منوط به بکارگیری از روش¬های طراحی آئین¬نامه-های معتبر بین¬المللی می¬داند که به همین دلیل، ضرورت انجام تحقیق حاضر بر روی مقاطع لاغر جوشی بر مبنای روش توسعه¬یافته dsm احساس گردید. فرآیند طراحی به روش dsm برای ستون¬هایی با مقاطع فولادی جوشی ساخته شده از ورق با اجزای لاغر تحت فشار یکنواخت مستلزم انجام آنالیز پایداری عددی بوده و نیازمند تعیین رفتار کمانش الاستیک عضو و استفاده از مجموعه اطلاعات کلی از منحنی¬های مقاومت نهایی برای پیش¬بینی مقاومت مقطع است¬. برای رسیدن به این اهداف از آئین¬نامه aisc و کلیات و محدودیت¬های آن در روند پایان¬نامه استفاده و نتیجه¬گیری گردیده است. در این پژوهش، آنالیز¬های متعدد خطی و غیر¬خطی با استفاده از نرم¬افزارهای cufsm و abaqus برای مقاطع جوشی ساخته شده از ورق صورت گرفته و با بررسی پارامتر¬های مختلف طراحی روی مقاومت نهایی چنین مقاطعی، از مزایای dsm برای آنالیز مقاطع فولادی جوشی ساخته شده از ورق در حالت¬های لاغر و غیرلاغر استفاده کرده و فرمول¬های طراحی ستون¬ها برای این نوع مقاطع ارائه گردیده و در نهایت با روش طراحی aisc مقایسه و نتیجه¬گیری شده است.

بررسی رفتار غیر خطی و ضریب رفتار قابهای فولادی با اتصالات نیمه صلب مقاوم شده با میراگرهای فلزی هیسترتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج 1388
  محسن شفیعی نیا   عبدالرضا زارع

چکیده ندارد.

کاربرد ملاس نیشکر ومشتقات آن برای بهینه کردن خواص گل حفاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی 1378
  عبدالرضا زارع   ریاض خراط

هدف از این تحقیق،بررسی اثرات افزودنی ملاس خام و مواد تولیدی حاصل از آن روی رفتار رئولوژیکی،خصوصیات فیلتراسیون و دیگر پارامترهای گل حفاری است . همچنین تاثیرات حاصل از بکارگیری کلرید سدیم و کلرور کلسیم روی گل، گل ملاسی و گل حاوی نمونه های تولیدی،تغییر دمای گل و گل ملاسی، تغییر غلظت بنتونایت مصرفی و مدت زمان تهیه گل مورد مطالعه قرار گرفته است . خصوصیات و پارامترهایی که مورد ارزیابی قرار گرفته اند،عبارتند از:(1) تنش برشی،... ،(2) گرانروی موثر،... (3) گرانروی ظاهری،... (4)پارامترهای مدل بینگهام شامل گرانروی پلاستیکی،... و نقطه واروی،... (5)پارامترهای مدل پاورلا (شاخص رفتار جریان،n ، و شاخص غلظت ،k )،(6) نیروی استحکام ژله ای اولیه(10 ثانیه)،..... ، و استحکام ژله ای نهایی(ده دقیقه)،..... ،(7) میزان صافاب گل بعد از 7.5دقیقه، (8) ضخامت کیک گل ، (9)چگالی گل،......... ، (10)ph گلهای حفاری. نمکهای مصرفی در این پروژه جزءرایج ترین نوع کاربردی آن در عملیات حفاری محسوب می شود بطوریکه یون سدیم با غلظت های 0-43700ppm ویون کلسیم با غلظت های 0-7920ppm بکار رفته است . افزایش ملاس ویا نمونه حاصل از فرایند حرارتی آن به گل باعث بهبود گرانروی ظاهری،استحکام ژله ای گل و نقطه واروی شده و میزان هرزروی سیال و گرانروی پلاستیکی را کاهش می دهند،که اکثر این نتایج مغایر با افزودن بنتونایت به محلول آب و ملاس یا به محلول آب و ملاس یا به محلول آب و نمونه حاصل از فرایند حرارتی می باشد. افزایش پس مانده تقطیر ملاس خام تا غلظت 0.8 ppb و پس مانده تقطیر ملاس حاوی اسید،به گل سبب بهبود نقطه واروی، خصوصیات تیکسوتراپی و میزان هرزروی می شوند ،بعلاوه پس مانده تقطیر ملاس خام (در غلظت بیش از 0.2ppb) و پس مانده تقطیر ملاس حاوی اسید (درغلظت بیش از 0.8ppb) ضخامت کیک را کاهش می دهند. بکارگیری نمونه حاصل از ترکیب ملاس خام با اسید سبب کاهش گرانروی پلاستیکی شده و در غلظت های کمتر از 0.8ppb باعث افزایش گرانروی موثر و میزان آبدهی می شود، همچنین استفاده بیش از 0.2ppb از این نمونه،کاهش استحکام ژله ای را در پی دارد. تفاوت چشمگیری در ارزیابی پارامترهای رئولوژیکی وفیزیکی گل نسبت به گل حاوی ملاس ،با افزایش نمک کلرید سدیم و کلرور کلسیم موجود می باشد،افزایش ملاس خام به گل حاوی نمک کلرور کلسیم سبب بهبود گرانروی پلاستیکی، کاهش نقطه واروی و نیروی استحکام ژله ای می گردد. افزایش دمای گل پایه بنتونایتی وگل ملاسی سبب کاهش گرانروی پلاستیکی و افزایش گرانروی موثر،گرانروی ظاهری،نقطه واروی و خواص تیکسوتراپیکی می شود.