نام پژوهشگر: مجید باقرنژاد

بررسی تشکیل، تکامل و طبقه بندی خاک های اراضی شمال روستای خانه زنیان استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  پریا بلیغ جهرمی   مجید باقرنژاد

تشکیل، تکامل، طبقه بندی، ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاکهای روستای خانه زنیان استان فارس با وسعت 8223 هکتار تحت تاثیر توپوگرافی های مختلف، به عنوان یک عامل خاکساز مورد بررسی قرار گرفت. رژیم حرارتی منطقه مزیک و رژیم رطوبتی منطقه زریک می باشد. سه واحد فیزیوگرافی شامل مخروط افکنه های واریزه ای بادبزنی شکل سنگریزه دار، دشت های دامنه ای و فلات ها و تراس های فوقانی در منطقه تشخیص داده شد. نتایج بدست آمده از مشاهدات صحرایی(تشریح پروفیل ها) و تجزیه های آزمایشگاهی پس از حفر پروفیل های متعدد در واحدهای مختلف فیزیوگرافی موجود در منطقه نشان دادند که عمده ترین عامل خاکسازی که سبب ایجاد اختلاف در خصوصیات خاکهای منطقه شده و توسعه و تکوین خاکها را تحت تاثیر قرار داده، توپوگرافی و بعد از آن مواد مادری است. راسته های شناخته شده در منطقه انتی سول، اینسپتی سول و آلفی سول می باشد. کانی شناسی بخش رس خاکهای منطقه مورد مطالعه به وسیله پراکنش پرتو ایکس نشان داد که کانی های موجود در نمونه های گرفته شده از نظر نوع تقریباً یکسان بوده ولی میزان آنها در فیزیوگرافی های مختلف متفاوت است و حضور کانی های کلریت، ایلیت، اسمکتیت، کوارتز و کانی های مخلوط را نشان داد.

بررسی تغییرات شوری منطقه نیریز در دوره سیزده ساله با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  طاهره بورنجان شیرازی   مجید باقرنژاد

مراحلی که به تخریب زمین منجر می شود، ترکیبی از عوامل مختلفی است که شور شدن خاک و آب، یکی از آن ها است. کنترل این امر یکی از مهمترین مشکلات تاریخ کشاورزی است. بنابراین شناسایی و طبقه بندی اراضی شور، نخستین اقدام برای مبارزه و یا سازگاری با شرایط محیطی آن ها خواهد بود. نقش سنجش از دور برای مطالعات مختلف طبیعی به خصوص بررسی پدیده های موجود در مناطق سخت و دشوار غیر قابل انکار می باشد. استفاده از تبدیل های طیفی و شاخص ها در سنجش از دور ابزاری است که می تواند برا ی شناسایی پدیده های مختلف که با تک باندهای معمولی قادر به شناسایی آن ها نیستیم مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه در منطقه نیریز واقع در شرق شیراز به وسعت 37000 هکتار انجام گرفت. این تحقیق با هدف اصلی تهیه نقشه شوری و بررسی روند تغییرات آن در یک مقطع زمانی 13 ساله به کمک فن آوری سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. در مرحله نخست،60 نقطه در محدوده مورد مطالعه انتخاب و برداشت نمونه از عمق cm10-0 سطح خاک انجام گرفت. پردازش های لازم از قبیل تصحیح هندسی و رادیومتری بر روی تصاویر ماهواره لندست 7 و ماهواره استر مربوط به سال های 2000 و 2007 در نرم افزار ilwise انجام گرفت و با بررسی آماری باندها و pca ها و شاخص های مربوطه، بهترین آنها در نرم افزار spss تعیین گردید. در مطالعه خاک منطقه بهترین باند انتخابی برای خاک های شور در ماهواره aster، pc1456789 و در ماهواره لندست 541pc3 بدست آمد. روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال برای منطقه به کار رفت. در نهایت نقشه های شوری با مقیاس 1:150000 در arc gis تهیه و مقایسه گردید.

بررسی ویژگی های فیزیکوشیمیایی، مورفولوژیکی و کانی شناسی خاک های منطقه سپیدان، آسپاس، نی ریز و قیروکارزین استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  فاطمه جابریان   علی ابطحی

پیدایش، طبقه بندی، خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک های مناطق سپیدان، آسپاس، نی ریز و قیروکارزین در استان فارس انجام شد. منطقه سپیدان با مساحت 10600 هکتار و منطقه آسپاس با مساحت35600 هکتار دارای رژیم رطوبتی زریک و رژیم حرارتی مزیک می باشند. منطقه نی ریز با مساحت 58800 هکتار دارای رژیم رطوبتی اریدیک و رژیم حرارتی ترمیک می باشد و منطقه قیروکارزین با وسعت 15400 هکتار دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هایپرترمیک است. اهداف اصلی این پژوهش بررسی مشخصات فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاک های مناطق سپیدان، آسپاس، نی ریز و قیروکارزین استان فارس، بررسی عوامل موثر بر تشکیل و تکامل خاک های مناطق مورد بررسی و طبقه بندی آنها و مطالعه کانی های رسی خاک و تاثیر آنها بر تشکیل و تکامل خاک ها ی مورد بررسی است. به منظور این پژوهش شناسایی واحدهای فیزیوگرافی با استفاده از نقشه های توپوگرافی و عکس های هوایی، حفر تعدادی پروفیل و انتخاب 17 پروفیل به عنوان شاهد، تشریح خصوصیات محل و مشخصات پروفیل ها و تهیه نمونه جهت آزمایش های مختلف صورت گرفت.10 نمونه خاک از پدون های مختلف جهت آنالیز کانی شناسی انتخاب شدند. خاک های متفاوتی در این مناطق وجود دارد که بازتابی از شرایط متفاوت حاکم بر این مناطق است. در مناطق مرطوب تر سپیدان و آسپاس به علت وجود بارندگی و به تبع مطلوب بودن فرایند های خاکساز خاک های اینسپتی سولز، آلفی سولز، هیستوسولز، ورتی سولز و مالی سولز شناسایی شد. در منطقه بسیارگرم و نیمه خشک قیروکارزین و منطقه نیمه بیابانی نی ریز تاثیر اقلیم و به تبع آن پوشش گیاهی بر تکامل خاک کم می باشد و بسیاری از خصوصیات آنها شبیه مواد مادری است، موثرترین عامل در تشکیل و تکامل این خاک ها پستی و بلندی و مواد مادری می باشد، در این مناطق خاک های اریدی سولز، انتی سولز و اینسپتی سولز شناسایی شد. مطالعات کانی شناسی مناطق نشان می دهد که در این خاک ها، غالب رس ها، اسمکتیت، کلریت، ایلیت، پالی گورسکیت، کوارتز و کانی های مخلوط می باشد که مقدار هر کدام بستگی به شرایط اقلیمی، نوع ماده مادری و خواص فیزیکوشیمیایی خاک دارد.

بررسی خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی توالی های مختلف پستی و ?بلندی خاک‏های شمال ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سید مصطفی عمادی ولیکی   مجید باقرنژاد

اقلیم و پستی و بلندی، دو فاکتور بسیار مهم تاثیرگذار بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاکها (بخصوص خاکهای شمال کشور) هستند. شیب نزولی بارش از غرب به شرق استان مازندران فرصت مناسبی را برای مطالعه تکامل خاک در رژیمهای مختلف رطوبتی فراهم کرده است. در این مطالعه، مناطق نمونه برداری در شهرهای بهشهر، قائمشهر و رویان با میانگین بارش سالیانه 606، 775 و 1243 میلیمتر انتخاب شدند که در سه رژیم رطوبتی زریک، یوستیک و یودیک قرار می گیرند. در هر منطقه نمونه برداری، از چهار موقعیت شیب (قله، شانه، پای شیب و پنجه شیب) اقدام به حفر پروفیلهای متعددی شد. از افق های ژنتیکی 27 پروفیل شاهد انتخاب شده، نمونه های مرکب برداشته شدند و خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکی، شیمیایی، کانی شناسی رس در تمام نمونه ها آنالیز و شکل های مختلف پتاسیم، فسفر و آهن خاک نیز در کلیه نمونه ها اندازه گیری شد. خاکهای رژیم رطوبتی زریک براساس کلید تاکسونومی خاک (2010) در زیر گروه های typic calcixerepts و fluventic haplxerolls قرار داشته اند. درصد رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی و رطوبت اشباع خاکها افزایش معنی داری در موقعیت پنجه شیب نسبت به دیگر موقعیت های سطوح ژئومورفیک داشته است. ویژگی برجسته خاکها در رژیم رطوبتی زریک، وجود افق مشخص تجمع کربنات کلسیم در نزدیکی سطح خاک است. خاکهای موجود در رژیم رطوبتی یوستیک و یودیک در زیرگروه هایcalcic haplustalfs, typic argiustolls, fluvaquentic endoaquolls, mollic hapludalfs, typic argiudolls, fluvaquentic hapludolls قرار داشتند. این خاکها نشان از شرایط مناسب برای فرایند دکلسیفیکاسیون و تشکیل افق آرجیلیک با درجه های متوسط تا زیاد دارند. صرف نظر از تغییرات قابل ملاحظه در پروفیل ها، مقادیر ph، قابلیت هدایت الکتریکی و کربنات کلسیم معادل کاهش یافته در حالیکه مقدار رس، ماده آلی، درجه قرمزی و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک ها به تدریج در طول شیب بارش افزایش تدریجی داشته اند. ایلیت و کلریت عمده کانی های رسی خاکهای مورد مطالعه در رژیم رطوبتی زریک هستند که با توجه به بالا بودن مقدار نسبی آنها در مواد مادری خاکها، عمدتا منشا لیتوژنیک دارند. در موقعیت پنجه شیب مقدار اسمکتیت بیشتر از سایر سطوح ژئومورفیک بوده است. افزایش در مقدار اسمکتیت و حضور مقادیر قابل ملاحظه ای از ورمیکولیت در رژیم رطویتی یوستیک و بخصوص یودیک نشان دهنده شرایط مناسب رطوبت برای تبدیل ایلیت به اسمکتیت و ورمیکولیت بوده است. ورمیکولیت با هیدروکسی بین لایه ای (hiv) تنها در افق آرجیلیک موقعیت قله شیب رژیم رطوبتی یودیک مشاهده شد که نشاندهنده ی هوادیدگی شیمیایی بیشتر این موقعیت از شیب در مقایسه با سایر موقعیتهای شیب است. به طور کلی با افزایش بارندگی بر میزان کانی ورمیکولیت و اسمکتیت افزوده شده اما از میزان نسبی ایلیت و کلریت کاسته شده است. شیب رگرسیونی بدست آمده بین پتاسیم محلول در آب و پتاسیم تبادلی در دو رژیم رطوبتی یودیک و یوستیک کمتر از رژیم رطوبتی زریک است. این امر میتواند به علت بارش و مقدار اسمکتیت بیشتر در خاکهای رژیم رطوبتی یودیک و یوستیک باشد که دارای مساحتهای سطح ویژه ی بیشتری برای جذب پتاسیم هستند. مقدار بالای پتاسیم تبادلی مشاهده شده در خاک های رژیم رطوبتی یودیک، میتواند به علت بالا بودن میزان هوادیدگی کانی های حمل کننده پتاسیم مانند ایلیت، بیوتیت، مسکوویت و همچنین افزایش فراوانی کانی های اسمکتیت و تا حدودی ورمیکولیت باشد. مقادیر آهن متبلور در خاکهای مورد مطالعه از روند آلفی سولز>مالی سولز>اینسپتی سولز پیروی کرده و در افق های مشخصه زیر سطحی نیز به صورت bt>btk>bwg>bw?bk بوده است. نسبت (al-p +fe-p)/(ca-p) در خاکهای رژیم رطوبتی زریک، یوستیک و یودیک به ترتیب 23/0، 45/0 و 90/0 بدست آمده است که نشان دهنده افزایش توسعه تکامل خاک با افزایش میزان بارش و تبدیل فسفات کلسیمی به فسفات های آهن، آلومینیومی و محبوس است. دی کلسیم فسفات و فسفر اولسن به عنوان فسفر قابل جذب برای گیاهان، مقدار بسیار کمی از کل فسفر معدنی را تشکیل داده و با افزایش عمق در تمام مناطق کاهش یافته اند. زمانی که افق تجمع کربنات کلسیم ثانویه در خاک وجود داشته باشد، حداکثر مقدار کل فسفر معدنی و فسفر متصل به کلسیم درون افق تجمع کربنات کلسیم و یا قسمت بالایی این افق وجود دارد.

شکلهای مختلف پتاسیم و امکان تغییر کانیهای رسی در خاکهای تحت کشت ذرت با تیمارهای تنش خشکی، باکتری، و قارچ میکوریز آربسکولار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1390
  المیرا لطفی   مجید باقرنژاد

به منظور بررسی اثر تیمارهای قارچ میکوریز آربسکولار، باکتری و تنش خشکی بر روی شکل های مختلف پتاسیم، و تغییرات احتمالی کانی های خاک تحت کشت ذرت، جذب عناصر غذایی، میزان سبزینگی برگ و ویژگی های مورفولوژیک گیاه، آزمایش گلخانه ای با استفاده از آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل قارچ میکوریز آربسکولار در دو سطح g0 (تلقیح نشده با قارچ) و g1 (گلوموس اینترارادایسز) ، باکتری سودوموناس فلورسنس در دو سطح b0 (تلقیح نشده با باکتری) و b1 (سودوموناس فلورسنس )، تنش خشکی در چهار سطح s0 (بدون تنش)، s1 (تنشfc 75%)، s2(تنش fc50%) و s3 (تنشfc 25%) بود. نتا?ج تجز?ه وار?انس دادهها نشان داد که اثر قارچ میکوریز آربسکولار و تا اندازه ای باکتری بر شکل های مختلف پتاسیم و فراوانی نسبی کانی های رسی خاک مورد مطالعه پس از کشت گیاه، درصد کلنیزاسین ریشه، جذب عناصر غذایی گیاه (n، p، k، fe، mn، zn، cu)، ویژگی های مورفولوژیک گیاه (ارتفاع، قطر بالا و پایین ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه گیاه و تعداد برگ) معنی دار بود. عوامل میکروبی با آزادسازی پتاسیم بین لایه ای منجر به تغییر شکل کانی ایلایت و تبدیل آن به اسمکتایت شدند. با افزایش تنش خشکی نیز آزادسازی پتاسیم افزایش یافت.

مطالعه ویژگی های فیزیکو شیمیایی ، کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر ، استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  محمودرضا سعدی خانی   مجید باقرنژاد

چکیده مطالعه ویژگی های فیزیکو شیمیایی ، کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر ، استان فارس به وسیله محمود رضا سعدی خانی پیدایش، طبقه بندی و بررسی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی، و کانی شناسی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر در شمال استان فارس، انجام شد. این منطقه دارای رژیم رطوبتی زریک (xeric)و رژیم دمایی ترمیک (thermic) بوده و مساحت آن نزدیک به 10000هکتار می باشد. میانگین بارندگی و دمای سالیانه آن به ترتیب 301میلی متر و 3/17 درجه سلسیوس بود. هدف های اصلی این پژوهش، مطالعه ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاک های منطقه، مطالعه موثرترین عوامل تشکیل و تکامل خاک های منطقه و طبقه بندی آنها و مطالعه کانی های رسی و اثرات آن ها بر تشکیل و تکامل خاک های منطقه بود. شش واحد فیزیوگرافی منطقه شامل تپه، کوه ، زمین های پست مخروط افکنه های باد بزنی شکل واریزه ای سنگ ریزه دار، دشت دامنه ای، دشت سیلابی و زمین های پست تشخیص داده شد. سپس تعدادی نیمرخ حفر و هشت نیمرخ به عنوان شاهد جهت انجام آزمایش های مختلف انتخاب گردید. نمونه های خاک مربوط به هر افق از این نیمرخ ها، جمع آوری ، هوا خشک وسپس از الک 2 میلیمتری عبور داده شد و سپس برای تعیین خصوصیات فیزیکوشیمیایی به آزمایشگاه فرستاده شد.خاک های منطقه بسیار آهکی و با تکامل ضعیف بوده و نیمرخ های شاهد دارای افق های مشخصه کمبیک و کلسیک بود. پستی و بلندی و اقلیم، به عنوان مهم ترین عوامل تشکیل و تکامل خاک های این منطقه شناخته شد. راسته های خاک موجود عبارتند از اینسپتی سولز، و انتی سولز. مطالعات کانی شناسی حضور کانی های کلریت، ایلیت، کانی های مخلوط وکوارتز (در اندازه رس) را نشان داد. ایلیت و کلریت دارای منشا توارثی اند و معمولا به صورت کانی های قابل هوادیده شدن (weatherable) شناخته می شوند و می توانند در نتیجه واکنش های تغییر شکل به کانی های مخلوط و اسمکتیت تبدیل شوند. واژگان کلیدی: کمین سعادت شهر، رژیم رطوبتی زریک، رژیم دمایی ترمیک، رده بندی خاک، واحد فیزیو گرافی، کانی شناسی.

مطالعه ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  پریسا حسینی   فریدون سرمدیان

چکیده مطالعه ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین پریسا حسینی برای حفظ اراضی و افزایش امکان بهره برداری از خاک، آگاهی از ویژگیهای مختلف خاک ها ضروری است. در این تحقیق ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین در شهرستان قزوین مطالعه و همچنین تأثیر ژئومورفولوژی بر ویژگی های ذکر شده بررسی گردیده است. برای انجام این مطالعه، 5 پروفیل درفیزیوگرافی فلات در یک ردیف پستی و بلندی در قسمت های مختلف شیب summite slope, shoulder slope, slope, toe slope, foot slope backحفر و خاکهای تحت بررسی بر اساس کلید رده بندی 2006رده بندی شدند. خاکرخ های واقع در toe slope, foot slope و summite slope در مقایسه با shoulder slope, back slope از تکامل بیشتری برخوردار هستند که بالا بودن درصد رس، مقدار نسبی رس اسمکتایت و عمق سالوم و میزان تشکیل آهک ثانویه موید این مطلب است. آهک در تمام پروفیل ها از نوع خاک ساختی است ولی آهک موروثی درافق های سطحی پروفیل های قسمت پایدار شیب بیشتر از قسمت های شانه شیب که هوادیدگی بیشتر است بوده و در تمامی پروفیل ها از بالا به پایین و با افزایش عمق نیز بر مقدار آنها افزوده میشود. یافته های فیزیکی و شیمیایی نشان داد ، میزان قابلیت هدایت الکتریکی از سطح خاکرخ به طرف عمق، نامنظم است ولی دراکثر موارد در قسمت های سطحی کمتر و در عمق بیشتر است که این مورد در قسمت پای شیب بیشتر به چشم می خورد. تغییرات ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار کربن آلی در افقهای سطحی پروفیل ها نشان داد که کانیهای رس xrd پروفیل های پایدار شیب در مقایسه با قسمت های شانه شیب و پشت شیب بیشتر بود. آنالیزهای مینرالوژیکی باخاکرخ ها شامل: اسمکتایت، کلریت، ، ایلیت، کائولینیت و کوارتز می باشد.

اثر کاربرد زئولیت وماده آلی بر برخی ویژگی های فیزیکی،شیمیایی و هیدرولیکی خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  بهناز صالحی ورنوسفادرانی   علی اکبر موسوی

اثر کاربرد زئولیت و کود گوسفندی بر برخی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و هیدرولیکی خاک در شرایط آزمایشگاهی با سه سطح زئولیت (0، 5 و 10 گرم بر کیلوگرم) و دو سطح کود (0 و 3 درصد) در دو زمان 50 روز و 6 ماه پس از کاربرد در دو سری خاک کوی اساتید با بافت لوم شنی و دانشکده با بافت لوم رسی واقع در باجگاه در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز با سه تکرار بررسی شد. هدایت هیدرولیکی نزدیک به اشباع (k?) و ضریب جذب آب خاک (s) در شش مکش 0 تا 18/0 متر و طول مویینگی ماکروسکوپی (?) در پنج مکش از 02/0 تا 18/0 متر با استفاده از داده های حاصل از نفوذ ماندگار اندازه گیری شده با نفوذسنج مکشی و با روش انکنی و همکاران (1991) تعیین شد. کاربرد زئولیت بر میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (mwd )، میانگین هندسی قطر خاکدانه ها gwd))، چگالی ظاهری خاک، مقاومت به نفوذ ریشه، حدود خمیرایی اثری نداشت. کاربرد زئولیت پس از 50 روز بر k? اندازه-گیری شده در دو سری خاک اثر معنی داری نداشت (k0.18) و یا آن را به طور معنی داری کاهش داد ( k0.15 k0.1 ,k0.05 ,k0.025 ,k0). کاربرد زئولیت پس از گذشت 6 ماه نیز اثر معنی داری بر k? خاک سری دانشکده نداشت ( k0.18) و یا به طور معنی داری آن را کاهش داد (k0.15 k0.1 ,k0.05 ,k0.025 ,k0). اما در خاک سری کوی اساتید هدایت هیدرولیکی را در مکش صفر در مقایسه با شاهد افزایش داد و در سایر مکش ها کاهش داد. کاربرد 3 درصد ماده آلی سبب افزایش معنی دار حدود خمیرایی، کربن آلی، سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم خاک شد. پس از گذشت 50 روز اثر ماده آلی بر k? بیشتر در مکش-های کم و نزدیک به اشباع بوده است و پس از گذشت 50 روز و 6 ماه k? در هر دو سری خاک با کاهش مکش آب خاک افزایش یافت. اثر گذشت زمان بر میانگین k? اندازه گیری شده در خاک سری کوی اساتید معنی دار نبود، اما در خاک سری دانشکده با گذشت 6 ماه از شروع آزمایش k? افزایش یافت. زمان بر میانگین وزنی و هندسی قطر خاکدانه ها،پ-هاش، کربن آلی، سدیم و پتاسیم محلول خاک در هر دو خاک اثر معنی داری نداشت.

هندسه و جنبش شناسی چین خوردگی نهشته های نیوژن گستره ماه نشان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین شناسی و اکتشافات مع 1391
  مجید باقرنژاد   محمد رضا قاسمی

در پانه های چین و راندگی که به صورت نازک پوست دگر ریخت می شوند نحوه دگر ریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطح های فراکنشی و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنشی دارد. در کمربند چین خورده میانه-ماه نشان، طبقات فراکنشی و شکل پذیر در سطح های پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش به سزایی در نحوه دگرریختی گستره بازی می کنند. به منظور شناسایی هندسه چین خوردگی، تفکیک سازوکارهای چین خوردگی و تعیین ژرفای فراکنش، اقدام به جمع آوری اطلاعات و عملیات صحرایی در جنوب باختر شهر میانه شد. وضعیت چین خوردگی ها و ساختارهای این گستره به گونه ای ویژه از سایر ساختارهای گستره و حتی نواحی همسایه مانند البرز متمایز است و به علت بالاآمدگی گنبدهای نمکی و شکل پذیر بودن مارن های سازند سرخ بالایی پیچیدگی زیادی را به الگوی چین خوردگی داده است. برای تحلیل پیچیدگی این الگوی ساختارها از مشخصات رسوب شناختی و محیط رسوبی در راستای تفسیر و تاریخ گذشته این گستره، مطالعه سنگ های رسوبی، ارایه داده هایی از محیط های رسوب گذاری آن ها و جغرافیای دیرینه نیز استفاده شد. بعد از تحلیل واحدهای رسوبی و ساختارهای رشدی تشکیل شده در گستره، به منظور تحلیل ساختاری ناحیه میانه، شش برش ساختاری aa’، bb’، cc’، dd’، ee’، ff’ پیمایش و تهیه شد. میزان کوتاه شدگی حاصل از دو برش aa’ و dd’ به ترتیب 65/46 و 05/38 درصد بدست آمد که به طور میانگین 3/42 درصد می باشد، این نرخ در بخش های گوناگون البرز و زاگرس از 16 تا 30 درصد متغییر می باشد. علت این اختلاف درصد کوتاه شدگی آن است که کوتاه شدگی در این گستره به صورت محلی است و تحت تاثیر عواملی مانند شیب حوضه و گسل های ژرف و لایه های کم قوام موجود در سطح فراکنشی گستره قرار دارد. با بررسی هایی که انجام گرفت سازوکار اصلی چین خوردگی نهشته های این گستره از نوع فراکنش (decollement) و چین پیشروی گسله یا چین خم گسله (fault propagation fold or fault bend fold) می باشد که مواد تبخیری موجود در توالی (گچ و نمک) نقش مهمی در این چین خوردگی ها دارند. در این پژوهش به دلیل وسعت زیاد محدوده و ایجاد ارتباط بین ساختارها از داده های ماهواره ای استفاده گردید که به کمک روش های دورسنجی و استفاده از داده های ماهواره ای، شامل آماده سازی، بارزسازی داده های ماهواره ای واضح شده aster و etm+ برای تفکیک واحدهای سنگی گستره، تهیه ی نقشه ی زمین شناسی اولیه از تصاویر ماهواره ای aster و etm+ برای کنترل و تکمیل نقشه ی زمین شناسی- ساختاری صورت گرفت. برای به دست آوردن تغییرات دامنه به طول موج چین ها، تحلیل کنتور تنش و به دست آوردن درصد کوتاه شدگی گستره، مدل سازی عددی برروی یکی از برش های ساختاری این گستره (برش aa’) در محیط های نرم افزاری etabs ، abaqus و matlab انجام شد که درصد کوتاه شدگی برای این برش با استفاده از مدل سازی در نرم افزار متلب در حدود 8/46 درصد به دست آمد. این میزان کوتاه شدگی با محاسبات حاصل از کاربری روش باسک برای برش ساختاری aa’ درصد(5/ 46) مطابقت بسیار خوبی دارد.

مقایسه شکل های شیمیایی منگنز در شیب های شمالی و جنوبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  محمد حسن صالحی فر   نجفعلی کریمیان

خاک به عنوان جزئی از طبیعت، هم دارای تغییر پذیری ذاتی است که در نتیجه برهم کنش عوامل تشکیل دهنده آن است و هم دارای تغییر پذیری غیر ذاتی می باشد که حاصل مدیریت کشت و کار، استفاده از اراضی و فرسایش است. یکی از هدف های اصلی در مدیریت پایدار اراضی، شناسایی مدیریت هایی است که از یک سو سبب ارتقاء کمی و کیفی تولید در طولانی مدت شده و از سویی دیگر سبب حفظ کیفیت خاک گردیده و منجر به تخریب اراضی نشوند. جهت شیب تعیین کننده مقدار انرژی خورشیدی است که خاک دریافت می کند و مقدار این انرژی دمای هوا و خاک و مقدار آب قابل دسترس خاک را مشخص می سازد. جهت شیب با تاثیر بر توزیع اقلیم خرد در زمین نما منجر به تفاوت در ویژگی های خاک ها می شوند. لذا در این مطالعه به منظور کسب اطلاع از وضعیت شکل های مختلف عناصر کم مصرف در خاک از خاک‏های موجود در شیب های رو به شمال و شیب های رو به جنوب در پنج منطقه مورد مطالعه (ارسنجان، قم، برف انبار (فردو)، سپیدان، باجگاه) نمونه برداری شد و با استفاده از روش عصاره‏گیری دنباله‏ای سینگ و همکاران، شکل های مختلف و نحوه توزیع عناصر منگنز، آهن، روی و مس به دست آمد. نتایج نشان داد توزیع خصوصیات فیزیکی و شیمیایی در شیب های رو به شمال و شیب های رو به جنوب که ارتباط نزدیکی با شکل های مختلف شیمیایی عناصر کم مصرف دارند، مقدار شکل های مختلف شیمیایی عناصر کم مصرف را در موارد زیادی به طور معنی داری تحت تاثیر قرار دادند. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص شد که شکل تتمه و متصل به اکسیدهای آهن از این عناصر در هر دو جهت شیب، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. شکل های قابل دسترس این عناصر به مقدار خیلی کم یافت شدند و مقدار آنها در خاک های مورد مطالعه، خیلی کم بود. همچنین مقدار شکل قابل دسترس این عناصر بوسیله عصاره گیرهای dtpa و edta عصاره گیری شدند و نتایج نشان داد که عصاره گیر edta عملکرد بهتری نسبت به dtpa دارد و همچنین edta توانست مقدار شکل قابل دسترس عناصر مورد مطالعه را به مقدار بیشتری نسبت به dtpa استخراج کند که نشان می دهد edta میتواند به میزان بیشتری نسبت به dtpa مورد استفاده قرار گیرد.

اثر تزریق کننده های مختلف در مدیریت کود آبیاری در سیستم آبیاری میکرو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1387
  فاطمه شجاعیان   مجید باقرنژاد

چکیده ندارد.

امکان سنجی خاک های شور و سدیمی در خاک های حاشیه رودخانه مند درجنوب شرق شهرستان فراشبند با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1387
  پوران غفاری   مجید باقرنژاد

امروزه نقش سنجش از دور برای مطالعات مختلف منابع طبیعی به خصوص بررسی پدیده های موجود در مناطق سخت و دشوار غیر قابل انکار می باشد. تحقیق حاضر با هدف تبیین مدل جهت استفاده اطلاعات ماهواره ای و فاکتورهای محیطی در راستای دسترسی به روشی برای ایجاد نقشه شوری، سدیمی بودن خاک و پوشش گیاهی صورت گرفته است. این مطالعه در حوضه آبخیز سوارغیب واقع در جنوب شرق شهرستان فراشبند به وسعت 4500هکتار انجام گرفت. شیوه کار بر پایه تفکیک سطوح مختلف خاک های شور و سدیمی و تاج پوشش گیاهی با استفاده از داده های رقومی ماهواره لندست 7 همراه با مطالعات زمینی استوار بوده است. نمونه برداری خاک منطقه به روش شبکه بندی و اندازه گیری تاج پوشش گیاهی از روش سیستماتیک- تصادفی با کمک کوادرات (پلات) در ترانسکت های موازی انجام گرفت. پردازش های لازم بر روی تصاویر در نرم افزار ilwise انجام گرفت و با بررسی آماری باندها و pca ها و شاخص ها بهترین آنها تعیین گردید. بهترین باند انتخابی برای تعیین خاک های شور و همچنین خاک های تحت اثر سدیم شاخص si و در مطالعه پوشش گیاهی بهترین باندهای به کار برده شده در مدل نهایی شاخص rvi، باند 7 و nrvi بدست آمد. در نهایت نقشه های شوری، سدیمی بودن و پوشش گیاهی با مقیاس 1:100000 در arc gis تهیه گردید

بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی، مورفولوژیکی و کانی شناسی خاک های منطقه مرودشت، استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  محبوبه رضایی   مجید باقرنژاد

پیدایش، طبقه بندی، خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکو شیمیایی و کانی شناسی خاک های منطقه مرودشت در استان فارس انجام شد. منطقه مرودشت دارای خاک آهکی، رژیم رطوبتی و حرارتی زریک و ترمیک می باشد. متوسط بارندگی و حرارت سالیانه آن به ترتیب 365 میلی متر و 5/28 درجه سلسیوس می باشد. مساحت این منطقه 22500 هکتار برآورد می شود. اهداف اصلی این پژوهش عبارتند از بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، مورفولوژیکی و کانی شناسی خاک های منطقه و طبقه بندی آنها و بررسی تاثیر پستی و بلندی بر تشکیل و تکامل خاک های منطقه. ابتدا واحد های فیزیو گرافی مشخص شدند و هشت پروفیل در واحد های مختلف فیزیوگرافی حفر گردید. 8 نمونه خاک از پروفیل های مختلف جهت آنالیز کانی شناسی انتخاب شدند. خاک های مورد مطالعه شدیدا آهکی بودند. به دلیل اقلیم گرم و خشک تکامل خاک ها بسیار ضعیف و فاکتور های خاکساز موثر در منطقه عمدتا توپوگرافی و مواد مادری بودند. نیمرخ های شاهد دارای افق های مشخصه کمبیک، کلسیک و آرجیلیک بودند. سه راسته خاک در منطقه شناسایی شدند: انتی سولز، اینسپتی سولز و آلفی سولز. زیر راسته های خاک در منطقه شامل اورتنتز در واحد مخروطه افکنه های آبرفتی، زرپتز در واحد دشت های آبرفتی و دامنه ای و زرآلفز در دشت های آبرفتی بودند. شکل های تجمع کربنات کلسیم در افق های کمبیک و کلسیک، به ترتیب، رشته ها و پوشش های نازک و گره ها بودند. مطالعات کانی شناسی نشان داد که تفاوت کمی در نوع کانی های رسی بین پدون ها وجود دارد. به هر حال، مقدار کانی های رسی در نتیجه شرایط هوادیدگی متفاوت می باشند. کانی های رسی شناسایی شده ایلیت، کلریت، اسمکتیت، پالی گورسکیت و کانی های مخلوط بودند.

بررسی مرفولوژیکی، مینرالوژیکی و میکرومورفولوژیکی حرکت کانیهای رسی و تشکیل پوششهای رسی تجمعی در خاکهای منطقه های وزگ (کهکیلویه و بویراحمد)، رودشیر و سپیدان (فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  محمد آریان مهر   مجید باقرنژاد

جهت بررسی چگونگی جابجایی کانیهای رسی در امتداد نیمرخ خاک از خاکهای آهکی ایران، سه منطقه در شرایط مختلف فیزیوگرافی در منطقه های وزگ (کهکیلویه و بویراحمد)، رودشیر و سپیدان (استان فارس) دارای آب و هوای زریک مزیک انتخاب شده و پس از بررسیهای ابتدایی، در هر منطقه یک نیمرخ بعنوان نیمرخ شاهد منطقه جهت مطالعات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی، مینرالوژیکی و میکرومورفولوژیکی تعیین گردید. در این پژوهش ، پوسته های رسی تجمعی بعنوان نماد جابجایی رسها مورد بررسی جامعی قرار گرفتند. پوسته های مزبور در اثر رسوبگذاری متفاوت ذرات رس معلق در سوسپانسیون رسی بر روی یکدیگر شکل گرفته اند. پس از ایجاد دوره خشکی و مرطوب شدن مجدد خاک ، در اثر مکش آب به درون خاکدانه های خشک ، ذرات رسی نیز به همراه آن به درون زمینه خاک مجاور کشیده شده که به شکل گیری پوششهای رسی زیرسطحی می انجامد. شکل گیری پوششهای رسی شاخص و زیرسطحی، عمدتا به عواملی مانند جبهه نفوذ آب در خاکدانه، جریان آب و نیروهای همدرسی و دگردوسی بین ذرات خاکی بستگی دارد. کانیهای مونت موری لونیت ، کلرایت ، ایلایت و کوارتز و نیز انواع متفاوت کانیهای بین لایه ای در منطقه های مورد مطالعه مشاهده شد که افزایش کانی مونت موری لونیت در افقهای زیرین خاکها، به انتقال آن از افقهای سطحی و تجمع در عمق نیمرخ نسبت داده شد.

بررسی روند تشکیل افقهای کلیسک و جیپسیک در خاکهای منطقه بیابانی دامغان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1378
  عزت الله حسینی   مجید باقرنژاد

خاک یکی از عناصر اصلی سیستم های تولید در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. معمولا میزان کربنات کلسیم و گچ انباشته شده در نیمرخ خاکهای این مناطق فراوان بوده و نیازمند مطالعه و بررسی می باشد. در این تحقیق روند تشکیل افق های کلسیک و جیپسیک و همچنین مطالعه کانی شناسی این خاکها در منطقه بیابانی حاشیه کویر حاج علیقلی مورد بررسی قرار گرفت . این منطقه در شمال شرقی ایران در استان سمنان، در حدود 70 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان دامغن واقع شده و یکی از زیرحوزه های رودخانه کر در حوزه کویر حاج علیقلی می باشد. اقلیم این منطقه بیابانی بوده و متوسط بارندگی سالیانه آن حدود 110 میلیمتر تخمین زده می شود. از نظر فیزیوگرافی شامل چهار تیپ اراضی بوده که در این مطالعه در تیپ های فیزیوگرافی فلاتها و دشتهای سیلابی بر حسب تغییراتی ظاهری آنها واحدهای اراضی تفکیک گردیده و سپس در هر یک از واحدها یک یا چند پروفیل حفر گردید. نتایج نشان می دهد که اختلاف خاکها در منطقه بر اثر عوامل پستی و بلندی، امتداد شیب و بعضا زمان می باشد. عوامل پستی و بلندی و امتداد شیب بر میزان رواناب تجمع یافته در خاک اثر گذاشته و در نتیجه هر چه به سمت مناطق پایین دست اراضی پیش می رویم مقدار کربنات کلسیم تجمع یافته در خاک بیشتر می شود بطوری که افق پتروکلسیک در اراضی پایین دست تشکیل گردیده است . اغلب کانیهای موجود در خاک این اراضی شامل کلریت ، ایلیت ، کانیهای مخلوط و بعضا اسمکتیت بوده و به علت شرایط اقلیم بیابانی در منطقه، تصور می شود که منشا این کانیها ارث از مواد مادری باشد.

بررسی اثرات توپوگرافی بر پیدایش خاک و مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی فیزیکو شیمیایی، کانی شناسی و طبقه بندی خاکهای منطقه شبانکاره میمند - استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  حجت دیالمی   مجید باقرنژاد

مطالعه تشکیل، طبقه بندی و بررسی خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک های منطقه شبانکاره میمند تحتتاثیر توپوگرافی و در شرایط آب وهوایی نیمه خشک و معتدل بر روی مواد مادری شدیدا آهکی در نظر گرفته شد. بررسی اثر توپوگرافی به عنوان یک عامل خاکساز بر تشکیل و تکامل خاک و مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاکهای منطقه از اهداف این تحقیق بودند. منطقه مورد مطالعه در فاصله 110 کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است. میانگین دمای سالیانه منطقه 4/18 درجه سانتیگراد و میانگین بارندگی سالیانه آن 3/412 میلی متر می باشد. خاکهای منطقه مورد مطالعه دارای رژیم رطوبتی زریک و رژیم حرارتی ترمیک است. سه نوع واحدهای فیزیولوگرافی شامل مخروطه افکنه های آبرفتی - واریزه ای، دشت های دامنه ای و دشت های دامنه ای آبرفتی در منطقه تشخیص داده شد. در هر واحد فیزیولوگرافی تعدادی پروفیل حفر و از میان آنها تعداد 7 پروفیل شاهد انتخاب گردید. پس از انجام عملیات صحرایی از هر افق نمونه هایی جهت آزمایش های فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی به آزمایشگاه منتقل و پس از انجام تمامی آزمایش های مربوطه، خاک های موجود در منطقه مطابق سیستم جامع رده بندی خاک و سیستم فائو طبقه بندی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده از مشاهدات صحرایی و تجزیه های آزمایشگاهی چنین به نظر می رسد که توپوگرافی مهمترین فاکتور تشکیل دهنده خاک در منطقه مورد مطالعه بوده و ارتباطی قوی بین خصوصیات خاک و موقعیت توپوگرافی وجود دارد. پروفیل خاک های واقع بر رسوبات آبرفتی - واریزه ای بادبزنی به دلیل ناپایداری سطح خاک ناشی از اضافه شدن پی در پی مواد رسوبی و نبود شرایط لازم برای انجام خاکسازی فاقد افق های مشخصه، بجز افق سطحی اکریک می باشند. این خاکها جوان بوده و هیچ نشانه ای دال بر توزیع مجدد کربنات کلسیم در آنها دیده نشد. خاک های تشکیل یافته در دشت های دامنه ای دارای اندکی تکامل پروفیلی بوده و علاوه بر افق مشخصه سطح اکریک دارای افق مشخصه زیر سطحی کمبیک، متاثر از توزیع مجدد کربنات کلسیم و شروع ساختمان سازی می باشند. خاک های دشت های دامنه ای آبرفتی دارای تکامل پروفیلی قوی بوده وعلاوه بر افق های مشخص اکریک و کمبیک دارای افق کلسیک، ناشی ازتجمع آهک ثانویه به فرم های میسیلیوم و پاکت پودری می باشند. بطور کلی در منطقه مورد مطالعه تجمع کربنات و تشکیل ساختمان به عنوان دو فرآیند موثر بر تکامل خاک های مورد مطالعه محسوب می گردد. همچنین در این پژوهش، نقش و اهمیت تاثیر جهت شیب (شیب های شمالی و جنوبی) بر تکامل خاک به خوبی آشکار گشته به طوری که در اراضی واقع بر شیب های شمالی که در مجاورت کوه قلات قرار دارند خاکها دارای تکام پروفیلی بیشتری نسبت به خاک های واقع بر شیب های جنوبی مجاور کوه سفیدار می باشند. خاک های واقع بر شیب های شمالی در منطقه مورد مطالعه با دارا بودن درجه حرارت و رطوبت در حد مناسب جهت انجام فرآیندهای خاکسازی در پروفیل خاک به عنوان خاک های تکامل یافته محسوب می گردند. مطابق سیستم جامع رده بندی، خاک های منطقه مورد مطالعه در راسته های انتی سول و اینسپتی سول قرار می گیرند.

مطالعه خصوصیات فیزیکو شیمیایی، موروفولوژیکی، کانی شناسی و اثر ردیف پستی و بلندی در تشکیل و تکامل خاکهای دشت فهلیان ممسنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1379
  عبدالله شجاعی   مجید باقرنژاد

دشت فهلیان منطقه بسته ای است با وسعت 3500 هکتار که در استان فارس قرار دارد. در این منطقه میانگین میزان بارندگی سالیانه 614 میلی متر و میانگین دمای سالیانه 208 درجه سانتیگراد می باشد. خاکهای دشت دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هیپرترمیک می باشد. ارتفاع دشت از سطح دریا 900 متر می باشد. مواد مادر خاکها در این منطقه شامل رسوبات آبرفتی رودخانه ای و رسوبات واریزه ای شدیدا آهکی می باشد. در منطقه مورد مطالعه وابستگی خصوصیات فیزیکو شیمیایی، موروفولوژیکی و کانی شناسی خاکها به طور مستقیم به پستی و بلندی و عمق آب زیر زمینی مشاهده شد. در حاشیه دشت، مناطقی که رسوبات آبرفتی - واریزه ای با شیب زیاد قرار دارند هیچگونه افق مشخصه و یا آثاری از آهک ثانویه دیده نمی شود. در دشت آبرفتی دامنه ای با شیب کمتر افق های تحت الارضی کلسیک و کمبیک و افق سطح الارضی مالیک تشکیل شده است. در مرکز دشت، در اراضی دشت آبرفتی رودخانه ای خاکهای جوان و با حداقل تکامل پروفیلی تشکیل شده است. کانی شناسی خاک های مورد مطالعه نشان می دهد که کانی های ایلیت، اسمکتیت و کلریت در این اراضی وجود دارند. از آنجائی که مواد مادری این خاک ها دارای کانی های فوق می باشد می توان نتیجه گرفت که کانی های خاک ها از مواد مادری به ارث رسیده است. با توجه به اینکه تشکیل کانی اسمکتیت با وضعیت زهکشی خاک ها ارتباط دارد، تشکیل این کانی در پروفیل با زهکشی ضعیف محتمل است.

بررسی میزان تغییرات پتاسیم غیر تبادلی و تبادلی در ارتباط با تحول خاکهای منطقه سروستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  ژیلا بهار لویی یانچشمه   علی ابطحی

نتایج حاصل از دستگاه پراش پرتو ایکس نشان می دهد که درتمامی پروفیلها کانیهای ایلیت ، کلریت ، پالی گورسکیت ، اسمکتیت و کمی کائولینیت و ورمیکولیت وجود دارد . ولی مقدار نسبی این کانیها متاثر از شرایط هوادیدگی است . مشخص شد که مقدار پتاسیم ساختمانی در ‏‎xerorthents ‎‏ بیشترین و در ‏‎haploxeralfs‎‏ کمترین ، پتاسیم غیر تبادلی در ‏‎xerorthents‎‏ بیشترین و در ‏‎endoaquolls‎‏ کمترین است . بین تمامی شکلهای مختلف پتاسیم ( به جز پتاسیم محلول ) ودرصد رس ایلیت (درهردو جز رس ریز و درشت ) ارتباط معنی داری بدست آمد . بطورکلی نتیجه گیری شد که در خاکهای این منطقه تفاوت در آزادسازی پتاسیم به درجه هوادیدگی متفاوت این خاکها و مقدار ایلیت در بخش رس خاک بستگی دارد . پتاسیم تبادلی و غیر تبادلی بیش از 150 میلی گرم بر لیتر است . بنابراین این منطقه از نظر پتاسیم غنی به نظر می رسد .