نام پژوهشگر: لطف الله فروزنده دهکردی
هومن درخشانیان لطف الله فروزنده دهکردی
موضوع این تحقیق در راستای " تدوین استراتژی های مدیریت بازیافت مواد زائد جامد " می باشد . با عنایت به اینکه" سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری تهران" تنها سازمانی است که بر اساس قانون وظیفه بازیافت مواد زائد جامد را بر عهده دارد با تحقیق درباره تدوین استراتژی های این سازمان عملا می توان استراتژی های بازیافت را در شهر تهران مشخص نمود. جهت نیل به این هدف در مرحله اول با بررسی مستندات سازمان از قبیل اساسنامه وهمچنین شاخص های استاندارد لازم الاجرا در تدوین بیانیه ماموریت نسبت به پیشنهاد چند بیانیه ماموریت اقدام گردید که پس از ارزیابی آنها بر اساس فلسفه وجودی سازمان و اخذ نظر مدیران ارشد سازمان اولویت بندی این بیانیه ها انجام و سرانجام بیانیه ماموریت نهایی سازمان تدوین گردید. سپس نسبت به استخراج چشم انداز سازمان که بر اساس همکاری معاونت پژوهشی سازمان با شهرداری تهران تدوین گشته بود اقدام گردید.در مرحله بعد جهت مستند سازی وضع موجود سازمان و تعیین swot سازمان به بررسی محیط داخلی و خارجی سازمان پرداخته شد . در بررسی محیط داخلی به تجزیه وتحلیل 9 عامل مهم به شرح ذیل اقدام گردید: 1-ساختار سازمان و فرهنگ سازمانی 2-مدیریت 3-منابع انسانی 4-امور مالی 5-فن آوری و تکنولوزیکی 6-- انفورماتیک 7- سیتمها و روشها 8- کارکردهای اصلی 9 خروجی ها جهت بررسی عوامل خارجی عوامل ذیل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت: 1- محیط اقتصادی و اجتماعی 2- قوانین و مقررات 3- سازمان های هم هدف 4- مخاطبین 5- شهرداری ها 6- پیمانکاران 7- تامین کنندگان 8- فن آوری و تکنولوزی پس از بررسی محیط سازمان با نقاط قوت، ضعف ،تهدید و فرصت های سازمان با عنایت به وجوه چهارگانه جدول bsc تدوین شد.پس از این مرحله نسبت به تعیین اهداف کیفی و کمی سازمان در هر کدام از وجوه جدول bsc و ارزیابی و اولویت بندی انها اقدام شد تا تمامی اهداف ضمن شفاف بودن قابلیت ارزیابی و کنترل را نیز دارا باشند.در مرحله پرسشنامه هائی در اختیار مدیران سازمان قرار گرفت که بر اساس نمرات تخصیص داده شده توسط مدیران مشخص شد که سازمان می بایست از استراتژی های توسعه استفاده نماید سپس با استفاده از روش دلفی و نظر خواهی از مدیران ارشد ، نسبت به تدوین استراتژی های سازمان اقدام شد. در مرحله بعد با ارزیابی آنها نسبت به اولویت بندی این استراتزی ها مطابق روش qspm اقدام گردید و جدول bsc سازمان ترسیم گشت..
هدی سلیمانی فرخ زاده لطف الله فروزنده دهکردی
امروزه در جهانی که آهنگ و پیچیدگی دگرگونی ها، هر نوع مقاومت را درهم می شکند و مرزهای پذیرفته شده مکان، زمان، صنعت، بازار، بخش های خصوصی، عمومی و اجتماعی را درهم می ریزد، شرط لازم و ضروری برای بقا و توسعه، ایجاد بستری مناسب برای انعطاف پذیری در فرآیندها، نگرش ها، فن آوری ها و ارزش های سازمان می باشد. بدین معنی که با هرگونه تغییری، سازمان قادر به ادامه ارایه بهترین و بدترین محصول یا خدمت باشد. فرآیند برنامه ریزی استراتژیک، فرآیندی است که شرکت های موفق و صاحب نام دنیا در سطوح مختلف ملی و بین المللی از آن برای هدایت و پیشبرد برنامه ها و فعالیت های خود با افق بلندمدت در جهت رسیدن به رسالت یا مأموریت سازمانی بهره می گیرند. این شرکت ها برنامه ریزی استراتژیک را وسیله ای برای دسترسی به اهداف بلندمدت قلمداد می کنند و بسیاری از آنها قسمت عمده ای از موفقیت های خود را مرهون به کارگیری این نوع برنامه ریزی می دانند. آنها برنامه ریزی استراتژیک را نوعی از برنامه ریزی می دانند که با بررسی محیط داخلی و خارجی و تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدات محیطی و نیز ضمن در نظر داشتن رسالت و اهداف بلندمدت سازمان، از بین گزینه های مختلف استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می-نمایند که باعث رشد و تعالی سازمان و پیشتازی آنها در محیط رقابتی می شود. این تحقیق در سازمان خدمات موتوری شهرداری تهران متولی جمع آوری، حمل و انتقال مواد زاید جامد انجام شده است و اهدافی را که دنبال می کند، شناسایی موقعیت فعلی، تدوین استراتژی های کلان و به تبع آن استراتژی های وظیفه ای سازمان خدمات موتوری می باشد که برای تحقق این اهداف سوالات زیر در پژوهش طرح گردیدند: آیا موقعیت سازمان خدمات موتوری در ناحیه تهاجمی است؟ استراتژی های برتر سازمان خدمات موتوری با توجه به تکنیک swot و qspm چیست؟ استراتژی های وظیفه ای سازمان خدمات موتوری با توجه به استراتژی های کلان سازمان چیست؟ روش گردآوری داده ها به صورت میدانی بوده و از پرسشنامه بر مبنای طیف لیکرت و مصاحبه برای جمع آوری داده ها و اطلاعات اولیه تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری شامل آن دسته از کارکنان و مدیران و متخصصان سازمان خدمات موتوری که به نوعی مسوول و یا سرپرست حوزه های مختلف این سازمان هستند، جز جامعه آماری تحقیق به شمار می آیند. تعداد مدیران ارشد، مدیران میانی، سرپرستان، کارشناسان ارشد و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش و مطابق اسناد اداره امور پرسنلی سازمان حدوداً 95 نفر می باشد، به جهت محدود بودن حجم آماری و دقت بیشتر، برای ارزیابی موقعیت سازمان و همچنین تدوین و اولویت بندی استراتژ های برتر سازمان از کل جامعه آماری و برای تدوین و اولویت بندی استراتژی های وظیفه ای از بیست درصد جامعه آماری به عنوان نمونه استفاده گردید. بر این اساس تعداد 95 پرسشنامه توزیع شده و تعداد 77 پاسخنامه سالم و قابل سرشماری، دریافت گردیده است. برای سنجش اعتبار پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار اعتبار پرسشنامه برابر 0/99 گردیده است و برای تأیید روایی نیز از روش پیش آزمون در ابتدا و سپس بهره گیری از نظرات کارشناسانه اساتید دانشگاه، خبرگان فن و مدیران بهره گرفته شده است. در تحقیق حاضر ابتدا به کمک مدل تدوین استراتژی، ماتریس swot مهم ترین عوامل اثرگذار داخلی و خارجی شناسایی شد و به کمک ماتریس و تکنیک های ie و qspm موقعیت سازمان شناسایی، استراتژی های کلان و به تبع آن استراتژی های وظیفه ای سازمان تدوین و در نهایت بر اساس نظر مدیران و کارشناسان سازمان اولویت بندی شدند. در انتها نیز با توجه به نتایج بدست آمده و تحلیل آنها، پیشنهادهایی برای موثر واقع بودن برای بهره وری و موثر بودن هرچه بیشتر سازمان، ارایه گردیده و همچنین خطوط راهنمای تحقیقات آتی برای علاقه مندان مشخص شده است.
یاسر فتاحی لطف الله فروزنده دهکردی
این پژوهش به شناسایی و تدوین راهبردهایی جهت واگذاری خدمات توانبخشی سازمان بهزیستی به بخش خصوصی پرداخته است. برای انجام این کار، ابتدا به مطالعه مدیریت راهبردی و آشنایی با روشهای مختلف تدوین راهبرد و انتخاب مناسب ترین روش و سپس به شناسایی الگوهای مختلف واگذاری خدمات و فعالیتها به بخش خصوصی و تدوین راهبردهایی مناسب جهت واگذاری خدمات توانبخشی به بخش خصوصی پرداخته شده است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش، شامل کلیه مدیران ارشد و مدیران میانی سازمان بهزیستی در دفتر توسعه و نظارت بر مراکز غیردولتی و مدیران ارشد و میانی و کارشناسان متخصص معاونت توانبخشی استان تهران می باشند که بر اساس آمار ارائه شده از واحد آمار سازمان شامل 42 نفر می باشد. در این پژوهش با توجه به تعداد اندک جامعه آماری واجد شرایط، نمونه گیری انجام نشده و از کل جامعه آماری به عنوان نمونه استفاده شده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه، مشاهده، روش کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. محقق در این پژوهش از 6 پرسشنامه استفاده کرده است که پرسشنامه شماره 1 باز و مابقی پرسشنامه ها بسته هستند. در این پژوهش یک سوال اصلی و هشت سوال فرعی مطرح گردیده است که محقق برای پاسخ به این سوالات و رسیدن به اهداف تحقیق، از چارچوبی به نام «چارچوب جامع تدوین راهبرد» استفاده کرده است. به این ترتیب که با استفاده از پرسشنامه ها و مصاحبه، فرصت ها و تهدیدات و همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان بهزیستی در راه واگذاری ارائه خدمات توانبخشی به بخش خصوصی شناسایی گردیده و از طریق ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، چربش نقاط قوت و ضعف نسبت به یکدیگر و نیز فرصت ها و تهدیدات نسبت بهم بررسی و با استفاده از ماتریس swot راهبردهای مناسب تدوین شد. سپس محقق با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک و آزمون رتبه بندی فریدمن، اولویت بندی راهبردها را مشخص کرده است. نتایج حاصل از تحقیقات برای تدوین راهبردهای مناسب برای سازمان در راه واگذاری امور به بخش خصوصی، نشان داد که سازمان در این حوزه در منطقه محافظه کارانه قرار دارد. پس از تعیین نمره جذابیت، راهبردهای این منطقه با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی و آزمون رتبه بندی فریدمن، اولویت بندی شد که ترتیب اولویت راهبردها به قرار ذیل می باشند: 1. تأکید بر واگذاری ارائه خدمات توانبخشی با بهره گیری از نظام «خرید خدمت» 2. تدوین و اصلاح قوانین حمایت کننده از بخش خصوصی جهت تسریع و تسهیل فرآیند واگذاری 3. آموزش و توانمند سازی کارکنان با رویکرد آموزش کوتاه مدت ضمن خدمت 4. مهندسی مجدد ساختار ، فرآیندها و روش های واگذاری در جهت جلوگیری از وقوع فساد اداری 5. تدوین و اصلاح قوانین و دستورالعمل های صدور مجوز فعالیت برای مدیران شاغل در سازمان لازم به ذکر است که این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی می باشد.
قاسم علی مردانی کرانی محمد محمودی میمند
چکیده: چشم انداز ایران 1404 با ملاحظه واقعیتهای موجود در کشور و با رویکردی واقع بینانه وکارشناسانه تهیه گردیده است در این رویکرد جایگاه کشوراولی بودن در منطقه آسیای جنوب غربی در سال 1404 هجری خورشیدی تبیین گردیده است ،(ایران 1404 اینگونه ترسیم شده است:دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل( ،صنعت تولید ورق خودرو به عنوان فرزند دوصنعت 1-یکی از زیر ساختهای توسعه صنعتی –فولاد- و2- صنعت جوان ، امروزی و مترقی- خودروسازی- جایگاه خاصی را درمسیر رشد و توسعه کشور به خود اختصاص میدهد. با توجه به لزوم وجود برنامه ای راهبردی برای رسیدن به چشم انداز صنعت باید به کمک شیوه هایی امروزی وبا قابلیت جهانی مسیر این صنعت را در رسیدن به اهداف چشم اندازروشن کرد این برنامه باید با جدیدترین متد جهانشمول تطابق داشته و در ارزیابیها نمره ای قابل قبول دریافت نماید لذا باید عواملی که در سطح جهان بعنوان آیتمهای کنترل و سنجش مورد پذیرش است در این برنامه گنجانده شود با این توجیه در برنامه ریزی استراتژیک پس از تدوین استراتژی مطلوب از سنجه های شیوه ارزیابی بر اساس مدل efqm (مدل سرآمدی سازمان) برای ترسیم مسیر بهبود مستمرشرکت استفاده میگردد و در واقع مدل برنامه ریزی استراتژیک با مدل سرآمدی سازمانefqm تلفیق گردیده وچارچوب مدل تعالی برای ایجاد زمینه اجرای استراتژی مورد استفاده واقع شده است. دراین تحقیق پس از جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از روش تجزیه و تحلیلswot به ارزیابی عوامل داخلی و محیطی شرکت ورق خودرو چهارمحال و بختیاری پرداخته ایم و با شناسایی وضعیت شرکت در ماتریس swot و شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت و فرصتها و تهدیدات محیطی به کمک ماتریسqspm استراتژی بهینه رابرای شرکت انتخاب کرده ایم که عبارت است از:((افزایش تولید محصول جاری به منظور افزایش فروش)) در نهایت با استفاده از معیارها و سنجه های مدل سرآمدی efqm توصیه هایی مبتنی بر معیارهای مدل برای بهبود مستمر در شرکت ارائه گردیده که با اتکاء به آن شرکت در مسیر بهبود به سمت سرآمدی خواهد بود . واژگان کلیدی : مدیریت استراتژیک- برنامه ریزی استراتژیک - ایران1404- مدل سرآمدی سازمان
جمشید رحمانی لطف الله فروزنده دهکردی
چکیده فصل اول پایان نامه(موضوع پایان نامه"همسو سازی معماری سازمانی با اجرا استراتژی تدوین شده در شرکت داروپخش بر مبنا مدل مینتزبرگ" است) با بیان مسله تحقیق اغاز میگردد و سپس با شرح ضرورت و اهمیت و هدف و علت تحقیق ادامه مییابد.در مرحله بعد شش سوال تحقیق و فرضیات تحقیق که شامل چهار فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی میباشد ذکر میگردد ودر ادامه پس از شرح مراحل اجرای تحقیق محدودیتها و موانع تحقیق بیان میگردد. فصل دوم که مربوط به ادبیات موضوع است با بیان برداشتهای گوناگون از معماری سازمانی شروع میشود و در ادامه جنبه ها و لایه ها و دیدگاههای گوناگون در باره معماری سازمانی ارائه میگردد و در ادامه پس از شرح و مقایسه چارچوبهای معماری سازمانی به ارتباط بین معماری سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی سازمان میپردازم و در نهایت فرایند و مراحل انجام معماری سازمانی توضیح داده میشود. فصل سوم با توضیح روش تحقیق و جامعه آماری و روایی و اعتبار پرسشنامه آغاز میگرددو در ادامه چگونگی آزمون فرضیات(توضیحاتی در باره فرضیات صفر و یک،توزیع دو جمله ای و آزمون نرمال بودن داده هاو.....) ارائه میگردد. فصل چهارم پس از توصیف مختصری از جمعیت شناختی هیئت مدیره شرکت داروپخش در ادامه به توصیف اطلاعات حاصل از پرسشنامه های تکمیل شده و تحلیل این اطلاعات و جمع بندی نتایج حاصل میپردازم (این نتایج نشان دهنده تائید کلیه فرضیات تحقیق میباشد.). در فصل پنجم علت انتخاب موضوع و خلاصه مراحل تحقیق و نتیجه گیری نهایی توضیح داده میشود و در ادامه پیشنهادهایی برای شرکت داروپخش در باره ضرورت و چگونگی اجرا معماری سازمانی در شرکت داروپخش ارائه میگردد و در نهایت پیشنهاداتی در مورد تحقیقات آینده در ارتباط با معماری سازمانی ذکر میگردد.
فائزه زمانی فرخ قوچانی
امروزه تئوریهای بسیاری برای نجات شرکتها از شرایط رو به نزول، ویا حتی رسیدن به اوج قله های موفقیت مطرح شده اند، که در این میان مهندسی مجدد از جذابیت خاصی برخوردار است. با وجود موفقیتهای چشم گیر اجرای آن در سطح جهان،50 تا70 درصد پروژه های مهندسی مجدد به شکست انجامیده است. لذا هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی آمادگی مدیریتی شرکت صنایع بین المللی برق ارس جهت استقرار پروژه مهندسی مجدد، ارائه راهکار مناسب، کاهش ریسک اجرای پروژه می باشد. در این راستا 6 فرضیه مطرح گردیده است که به بررسی وضعیت 6 عامل مدیریتی "حمایت مدیریت ارشد، انطباق اهداف، کارتیمی، مشارکت، انطباق سیستمهای مدیریتی پشتیبان، مقاومت در برابر تغییر" در زمینه پیاده سازی موفق مهندسی مجدد فرآیندها جهت بهبود استراتژیهای رقابتی می پردازد. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی می باشد و جامعه آماری شامل 304 نفر از کارکنان شرکت صنایع بین المللی برق ارس بوده است. حجم نمونه بدست آمده 142 نفر می باشد که به روش تصادفی ساده از جامعه مورد نظر انتخاب شده است. در این تحقیق از پرسشنامه ای شامل 33 سوال با مقیاس 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده که با استفاده از نرم افزار spss میزان پایایی پرسشنامه 88/0 به دست آمده است. برای تعیین روایی نیز از نظرات اساتید و خبرگان استفاده گردید. پس از تایید نهایی، پرسشنامه بین افراد توزیع و جمع آوری گردید. متغیرهای جمعیت شناختی آن از طریق آمار توصیفی وفرضیه ها از طریق آزمونهای تی، فریدمن و همبستگی رتبه ای اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه این تحقیق، برای 5 فرضیه مقدار آماره آزمون بیش از 3 بوده، یعنی 5 فرضیه پذیرفته و تنها یک فرضیه(مقاومت در برابر تغییر) رد گردید. همچنین از دیدگاه کارکنان شرکت صنایع بین المللی برق ارس میزان آمادگی عوامل و شاخصهای مدیریتی در پیاده سازی مهندسی مجدد فرآیندها یکسان نمی باشد؛ و تمامی عوامل فوق روی یکدیگر اثر مستقیم و غیرمستقیم دارند.
هادی حسینی فر لطف الله فروزنده دهکردی
چکیده باز مهندسی فرآیندها (bpr) نظریه جدید شیوه کسب و کار بر مبنای نیازهای امروزی و بازنگری معیارهای مهم عملکرد نظیر میزان هزینه ها ،سطح کیفیت محصولات و خدمات، سرعت انجام فعالیت ها و میزان سطح بهره وری سازمان ها است. باز مهندسی یعنی بازاندیشی بنیادی و ریشه ای فرآیندهای سازمانی و تجاری به منظور اجرا و پیاده سازی موفق استراتژی های سازمانی و ارتقاء اساسی در معیارهای عملکرد نظیر هزینه، سرعت، کیفیت خدمات و محصولات می باشد. پژوهش حاضر به ارزیابی تعیین نقش مهندسی مجدد فرآیندهای سازمانی جهت تحقق اهداف برنامه ریزی استراتژیک در شرکت سازندگی انصار و سرمایه گذاری عمران و مسکن مهر میپردازد . این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است که به روش پیمایشی و روش دلفی انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه صاحب نظران، کارشناسان و مدیران شرکت سازندگی انصار و سرمایه گذاری عمران و مسکن مهر که در حوزه مهندسی مجدد و مدیریت استراتژیک صاحب نظر بوده و در این حوزه پژوهش و تحقیق انجام داده اند. حجم نمونه 168 نفر است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفته است. به منظور جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از مصاحبه عمیق با صاحب نظران و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است.این پرسش نامه از طریق روش دلفی تهیه شده است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که: 1) میان شناخت نیازهای سازمان به لحاظ برخورداری از متدولوژی مناسب با برنامه ریزی استراتژیک رابطه وجود دارد 2) میان شاخص سازی صحیح و مناسب فرآیندهای سازمانی با برنامه ریزی استراتژیک رابطه وجود دارد. 3) میان طراحی وترسیم فرآیندهای جدید در سازمان با برنامه ریزی استراتژیک رابطه وجود دارد.4) میان اجراء و پیاده سازی فرآیند های بازمهندسی شده در سازمان با برنامه ریزی استراتژیک رابطه وجود دارد. 5) میان ارزیابی مستمر فرآیندهای بازمهندسی شده در سازمان با برنامه ریزی استراتژیک رابطه وجود دارد. کلید واژه ها :مهندسی مجدد، فرایند سازمانی ، متدولوژی ، برنامه ریزی استراتژیک
مهران کلانترمجد لطف الله فروزنده دهکردی
تحقیق حاضر به منظور تعیین تاثیر دیدگاه مشتری نسبت به برند شرکتهای بیمه بر عملکرد این شرکتها در زمینه فروش خدماتشان صورت پدیرفته. از آنجاییکه در بازار خدمات به سبب ماهیت ناملموس بودن خدمت جنبه های افزوده شده به محصول و در صدر آنها برند و رویکرد مشتری به آن از اهمیتی خاص برخوردارند، این تحقیق در صدد برآمده تا با بهره گیری از یک مدل ارزش برند مشتری گرا و نیز یک مدل سنجش عملکرد فروش مشتریگرا، به بررسی تاثیر ارزش برند بر عملکرد بپردازد. مدل مورد استفاده جهت اندازه گیری ارزش برند از دید مشتری، مدل ارزش ویژه برند مشتریگرا (cbbe) میباشد که در سال 2004 توسط آقای نت مایر و همکاران با توسعه مدلهای آقایان آکر و کلر ارائه شده است. جهت سنجش عملکرد فروش شرکتهای بیمه نیز محققین با در نظر گرفتن سهم بازار به عنوان گویاترین شاخص مشتریگرا در این زمینه به بسط مدل مفهومی مورد نظر خود پرداختند. جهت سنجش پارامترهای دو مدل فوق از طریق طراحی و تکمیل پرسشنامه در بین نمونه منتخبی از استفاده کنندگان بیمه بدنه خودرو درایران اقدام صورت گرفته و داده های حاصله جهت استخراج روابط فی مابین با بهره گیری ازنرم افزارهای pls graph و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و نتایج حاصله در قالب بیان نوع و جهت روابط علی بین هریک از ابعاد ارزش ویژه برند از دید مشتریان و عملکرد شرکتهای بیمه در زمینه فروش بیمه بدنه ارائه گردیده است.
آذین بقایری لطف الله فروزنده دهکردی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مشارکت(تیم گرایی، توسعه قابلیت ها، توانمند سازی) و انطباق پذیری سازمانی(ایجاد تغییر، مشتری مداری، یادگیری سازمانی) در واحدهای ستادی بانک سامان می باشد. این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن، شامل 91 نفر از کارشناسان ستادی بانک سامان است و نمونه آماری برابر با 75 نفر می باشد. با توجه به اهداف این پژوهش، جهت گردآوری اطلاعات مورد نظر، از پرسشنامه استاندارد دنیسون(2006) استفاده شده است. در این تحقیق پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات نتایج زیر حاصل گردید: میزان کلی ویژگی انطباق پذیری سازمانی در کارشناسان 96/58% و میزان هریک از متغیر های آن، ایجاد تغییر 45/58%، مشتری مداری45/58% و یادگیری سازمانی89/59 % می باشد و این در حالی است که میزان ویژگی مشارکت سازمانی84/58% و میزان هر یک از متغیر های آن، تیم گرایی 02/58%، توسعه قابلیت ها 60/57%، توانمند سازی90/60% بدست آمد. همچنین در این تحقیق فرضیه های زیر مورد آزمون و بررسی قرار گرفت که نتایج آنها به صورت زیر بدست آمد: بین مشارکت سازمانی و انطباق پذیری سازمانی واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(628/0=r). بین تیم گرایی و ایجاد تغییر واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(293/0=r). بین تیم گرایی و مشتری مداری واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(302/0=r). بین تیم گرایی و یادگیری سازمانی واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(353/0=r). بین توسعه قابلیت ها و ایجاد تغییر واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(441/0=r). بین توسعه قابلیت ها و مشتری مداری واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(299/0=r). بین توسعه قابلیت ها و یادگیری سازمانی واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(423/0=r). بین توانمندسازی و ایجاد تغییر واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(415/0=r). بین توانمندسازی و مشتری مداری واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(325/0=r). بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی واحدهای ستادی بانک سامان رابطه وجود دارد(274/0=r). یافته های این پژوهش نشان می دهد که افزایش میزان مشارکت سازمانی و توسعه قابلیت ها و توانمندی های کارشناسان، به عنوان اهرمی جهت افزایش انطباق پذیری سازمانی در آنها عمل می نماید. در نهایت، نتایج این تحقیق موجب شناسایی وضع موجود دو بعد مشارکت و انطباق پذیری سازمانی و روابط بین آنها در کارشناسان شده و می-تواند به عنوان مکملی برای ارزیابی و پیش بینی اولویت های تغییر و همچنین تدوین بهتر استراتژی ها برای اجرای موفقیت آمیز تکنیک ها و فرایند های مدیریت به کار گرفته شود
زهرا شاهرخ شهرکی لطف الله فروزنده دهکردی
این پژوهش پیرامون بررسی موانع اجرای برنامه توانمندسازی منابع انسانی در راستای تحقق تحول اداری در سازمان های دولتی استان چهارمحال و بختیاری است. رویکردهای توسعه ای در مدیریت منابع انسانی، به وضوح اهمیت و جایگاه عوامل انسانی را در سازمان به عنوان اصلی ترین دارایی و سرمایه بیان می دارد. از سوی دیگر، زمانی این سرمایه ها بازده و عملکرد مطلوب تری خواهند داشت که زمینه و شرایط مناسب در جهت شکوفایی مهارت های آنان فراهم گردد. یکی از مهم ترین مولفه های موثر در شکوفایی استعدادهای افراد و تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی کارکنان، احساس توانمندی می باشد. آنچه کم تر در مطالعات اخیر توانمندسازی به آن توجه شده شناسایی موانع ساختاری و نگرشی توانمندسازی به صورت توأمان می باشد. این پژوهش به لحاظ اهداف پژوهشی کاربردی و با شیوه توصیفی - همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی استان چهارمحال و بختیاری است که در سال 1390 بالغ بر 1362 نفر می باشند که به کمک فرمول تعیین حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 138 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین با محاسبه و آزمون ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین 7 عامل که به عنوان موانع توانمندسازی در نظرگرفته شده بودند، باور و اعتقاد مدیران نسبت به توانمندسازی، آگاهی مدیران از برنامه توانمندسازی، منابع و بودجه سازمان، ساختار سازمان، بهره مندی مدیران از اختیارات لازم در اجرای برنامه توانمندسازی، قوانین و مقررات حاکم بر سازمان با توانمندسازی رابطه مثبت و معنی داری دارند و آگاهی کارکنان از برنامه توانمندسازی با توانمندسازی رابطه معکوس و معنی داری دارد. در بین ویژگیجهای دموگرافیک نیز تنها تفاوت سن باعث تفاوت نظرات افراد در مورد توانمندسازی گردیده است.
محمد ترکمنی لطف الله فروزنده دهکردی
هدایت و رهبری از بحث های اساسی در مدیریت به شمار می رود. در کشور ایران، پیروزی انقلاب اسلامی و دستاوردهای مهم آن مرهون مدیریت توانمندانه امام خمینی در روند انقلاب است. این تحقیق که به «طراحی و تببین مدل رهبری برای مدیران کشور بر اساس مبانی اسلام با تأکید بر سیره فردی و مدیریتی امام خمینی»می پردازد، به لحاظ هدف یا جهت-گیری، پژوهشی بنیادین و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی بوده و به منظور پاسخ به این سوال که شاخص های الگوی رهبری امام خمینی کدامند از روش مطالعه موردی استفاده شده است. هدف از این تحقیق الگوسازی رفتاری برای مدیران کشور مبتنی بر ارزش ها و باورهای اسلامی با بررسی سیره امام خمینی (ره) است. طرح پژوهش، ترکیبی و از نوع اکتشافی بوده که برای تحلیل کیفی داده ها ضمن استفاده از تکنیک تحلیل مضمون از شیوه تجزیه و تحلیل کیفی و روش تحلیل منطقی و عقلانی برای استخراج اصول مبنایی حاکم بر رهبری امام از سیره عملی و مدیریتی ایشان استفاده شده است. متدولوژی تحلیل در پژوهش حاضر از روش تفسیری در المیزان علامه طباطبایی (ره) الهام گرفته شده که نوعی تحلیل متنی بوده و از روش آیه به آیه اقتباس گردیده است. برای اعتبارسنجی کیفی نتایج اولیه تحلیل مضمون متون مورد بررسی، از فن دلفی و نظرسنجی از خبرگان استفاده گردیده که به این منظور، 20 نفر از افراد مأنوس با امام در موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی، اساتید و محققین پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزیده شدند. ضریب هماهنگی دبلیو کِندال برای آخرین دور، طبق نظر اعضای پانل برابر با 797/0 به دست آمد که اتفاق نظر قابل قبولی را نشان می دهد. برای سنجش پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که تمامی سازه های موجود در مدل پژوهش از نظر پایایی در وضعیت مطلوبی قرارگرفتند. به منظور ارزیابی سنجش تک بُعدیت شاخص ها، دو مدل مفهومی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد آزمون و مقایسه قرار گرفت که نتایج آماری نشان داد مدل دوم؛ یعنی مدل تعدیلی که معرّف یک سازه چند بُعدی برای سبک رهبری امام خمینی است و هر یک از ابعاد نشانگر جنبه خاصی از سبک رهبری ایشان است و با سایر ابعاد دارای همبستگی می-باشد، دارای برازش بهتری با داده های جمع آوری شده است، زیرا تمام آماره های آزمون برای مدل مذکور کمتر از مدل دیگر به دست آمد. با توجه به معناداری تمامی شاخص های موجود در مدل دوم، روایی همگرای سازه های چهارگانه نیز تأیید گردید. برای اولویت بندی شاخص های رهبری امام خمینی از آزمون فریدمن استفاده شد. طبق نتایج حاصله، شاخص های «خدامحوری»، «توکل»، «تقوا»، «اخلاص»، «تزکیه نفس»، «قصد قربت»، « تقید به احکام دین» (از عناصر نیت و ویژگی های درون فردی و رفتار فردی)، به ترتیب بالاترین اولویت ها را به خود اختصاص دادند. مدیریت و رهبری حضرت امام خمینی در سطوح درون فردی، رفتار فردی، گروهی و سازمانی با شاخص های مطرح شده در مدل مفهومی این پژوهش با تاکید بر مبانی و مفروضات ارزشی، ویژگی ها، باورها و اعتقادات فردی به عنوان الگویی پیش روی مدیران است. ضامن موفقیت امام خمینی در حوزه مدیریت و رهبری چیزی جز تزکیه نفس و خودسازی فردی نبوده و ایشان با مدیریت خود در عمل نشان دادند که می توان بر مبنای اهداف و ارزش های الهی و تعیین آنها به عنوان مولفه های مهم حرکت سازمانی، الگو و طرحی داد و بر اساس همان ارزش ها مدیریت نمود. لذا بر هر مدیری در فرهنگ اسلامی است که ابتدا از خود شروع کند، تا پس از خود سازی، شایسته رهبری و مدیریت در سازمان شود.
فاطمه عیدی میرزاحسن حسینی
هدف از این تحقیق شناسایی مبانی ،اصول و ابزارهای بازاریابی براساس مبانی اسلامی و ارائه یک مدل جامع در این زمینه است . این رساله به لحاظ جهت گیری یک پژوهش بنیادی و به لحاظ راهبرد(طرح پژوهش )یک پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است و در دو مرحله پژوهش کیفی و کمی انجام شده است . در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل مضمون ،ساختار مدل مشتمل بر ارکان اصلی و فرعی شناسایی شد. برای گردآوری داده ها و شناسایی مضامین مرتبط با بازاریابی اسلامی ، نخست مبانی نظری و دیدگاههای مختلف در بازاریابی متعارف مورد بررسی قرارگرفت و سپس با بررسی و مطالعه قرآن کریم و 5 کتب فقهی طبق نظر اساتید راهنماو مشاور، مضامین مرتبط استخراج و کد گذاری گردید. بر اساس مضامین استخراج شده مدل بازاریابی اسلامی شامل 3 رکن اصلی مبانی مشتمل بر مبانی اعتقادی و ارزشی ،اصول و ابزار( ،شامل چهار رکن فرعی تولید،فروش ،قیمت و توزیع ) ، 58 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی می باشد. به منظور اعتبارسنجی کیفی نتایج اولیه تحلیل مضمون برگرفته از متون مورد بررسی ،از فن دلفی استفاده شده است.روش نمونه گیری در بُعد کیفی، نمونه گیری هدفمند غیرتصادفی و مبتنی بر نظر پژوهشگر و قضاوت صاحب نظران صورت پذیرفته و 13 نفر از اساتید بازاریابی و متخصصان حوزه انتخاب شده اند. ضریب هماهنگی دبلیو کِندال برای آخرین دور، طبق نظر اعضای پانل برابر با 797/0 است که اتفاق نظر قابل قبولی را نشان می دهد. در بُعد کمی پژوهش، به منظور تایید کمی نتایج پژوهش از فرایند تدوین مقیاس پیشنهادی توسط چرچیل و هیکن استفاده گردیده است.برای سنجش پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که تمامی سازه های موجود در مدل پژوهش از نظر پایایی در وضعیت مطلوبی می باشند، چرا که مقدار ضریب آلفای تمامی سازه مذکور در دامن? مطلوبیت (بیش از 7/0) می باشند. برای روایی کمی از روایی سازه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است به منظور ارزیابی سنجش تک بُعدیت شاخصها، سه مدل مفهومی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد آزمون و مقایسه قرار گرفته اند ، نتایج آماری بدست آمده از تحلیل عاملی تأییدی سه مدل تدوین شده، نشان دهند? آن است که مدل سوم؛ یعنی مدلی تعدیلی که معرّف یک سازه چند بُعدی برای بازاریابی اسلامی بوده و هر یک از ابعاد نشانگر ارکان مدل تدوینی بوده و با سایر ابعاد دارای همبستگی می باشد، دارای برازش بهتری با داده های جمع آوری شده می باشد،همچنین در این مرحله از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده و حجم آن با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده است. نمونه آماری این بُعد از پژوهش، کارشناسان صنعت خودرو سازی بوده که تعداد آن بالغ بر حدود 400 تن می باشد. با توجه به معناداری تمامی شاخص ها موجود در مدل سوم، روایی همگرای سازه های هفت گانه تأیید می گردد.در ادامه تحقیق ارکان مدل بازاریابی اسلامی با بازاریابی متعارف مقایسه شده و به برخی شباهتها و تفاوت ها اشاره شده است .در پایان نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.
سحر ملکیان لطف الله فروزنده دهکردی
این پژوهش پیرامون بررسی عوامل موثر بر تحقق دورکاری در سازمان های دولتی شهر تهران است.یکی از بخش های فن آوری اطلاعات و نو آوری که در سال های اخیر، در بستر تکنولوژی های اطلاعاتی، شبکه و اینترنت رشد چشم گیری داشته کاربرد"دورکاری" بوده است، که بدون شک یکی از پدیده های تأثیرگذار بر همه جوانب زندگی بشر می باشد.آنچه کمتر در مطالعات اخیر به آن توجه شده شناسایی عوامل تأثیرگذاربر اجرای طرح دورکاری است.در این پژوهش عوامل سازمانی، شغلی، شخصی و خانوادگی به عنوان عوامل تأثیرگذار به صورت توأمان مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به لحاظ اهداف پژوهشی کاربردی و با شیوه توصیفی _همبستگی اجرا شده است.جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی شهر تهران است که افراد بالقوه ای برای شرکت در این طرح بوده اندو به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد141 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید.همچنین با محاسبه وآزمون ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه پژوهش نشان می دهدکه از بین 4 عامل که به عنوان عوامل تأثیرگذار در نظر گرفته شده بودند، عوامل سازمانی و شغلی و شخصی بر دورکاری تأثیر مثبت و معناداری دارند ولی عوامل خانوادگی بر دورکاری اثر مثبت و غیرمعناداری دارد.
شیوا کریمی راد لطف الله فروزنده دهکردی
پیدایش و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع امروزی و همگرایی تجارت و کسب و کار و بانکداری با آن، موجب رشد پولشویی گردیده و محیط مناسبی را برای پول شویان از طریق فضای مجازی به وجود آورده که نه تنها ریسک عملیات پولشویی را افزیش نمی دهد، بلکه موجب تسهیل فرایند پولشویی و ایجاد شکل جدیدی از پولشویی تحت عنوان پولشویی الکترونیکی گردیده است. بنابراین می توان گفت پول و بانکداری الکترونیکی برای پول شویان ابزار بسیار ارزشمندی محسوب می شود، زیرا با کم ترین هزینه، بیش ترین منفعت را نصیب پول شویان می کنید. در این راستا از آنجا که بانکداری الکترونیکی به علت مزایای بسیار قابل حذف نیست، روشهایی برای کاهش روش های پول شویی در این پایان نامه بررسی می شود و به اختصار در زیر آمده است امکان تعیین هویت و شناسایی مشتریان از طریق بانکداری الکترونیک، باعث کاهش پدیده پولشویی می شود . توسعه آموزش الکترونیکی و آشنایی با دستورالعمل های مقررات پیشگیری از پولشویی، باعث کاهش پدیده پولشویی می شود. تعین سقف مقرر گردش مالی از طریق بانکداری الکترونیک سبب آن می شود که عملیات پولشویی روند نزولی داشته باشد. افزایش نظارت مدیران عامل باعث محدودتر شدن عملیات پولشویی در بانکها می شود. تجارت و بانکداری الکترونیک تنها در شرایطی که با در نظر گرفتن فاکتورهای امنیتی ارائه شود، باعث کاهش پدیده پولشویی می شود.
عاطفه کاظمی کلانی لطف الله فروزنده دهکردی
در دنیای کسب و کار امروز بخش عظیمی از فعالیتهای ما مبتنی بر اطلاعات است و زمان کمتری برای کسب تجربه و بدست آوردن دانش در دسترس می باشد. در این شرایط سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند همچنین امروزه بیشتر سازمان ها ضرورت برخورداری از فرایند بهینه ی توسعه ی محصول جدید را به خوبی احساس کرده اند و برای داشتن چنین فرایند موفقی، تلاش های زیادی را انجام داده اند و هزینه های هنگفتی را متقبل شده اند. مسئله ی اصلی این تحقیق اینست که چگونه عوامل کلیدی موفقیت در عملکرد فرایند توسعه ی محصول و بر ایجاد منابع دانش طی یک فرایند مدیریت دانش تاثیر می گذارند لذا هدف از این پژوهش، بررسی نقش مدیریت دانش بر عملکرد فرایند توسعه ی محصول جدید می باشد
مرضیه اکرامی فر لطف الله فروزنده دهکردی
در این رساله از مدل مدیریت استراتژیک سازمان برای شرایط عدم قطعیت که توسط آقای آدینه در پایان نامه خود پیشنهاد نموده است ، استفاده شده و تا مرحله تدوین استراتژی در شرکت مهندسین مشاورصنعتی ایران اجرا گردیده است. بر اساس این مدل قوتها و ضعفها، ارزشهای محوری، فرصتها،تهدیدها، عدم قطعیتها، سناریوهای پیش روی شرکت ، بیانیه ماموریت، چشم انداز، اهداف کلان ، استراتژی شرکت مهندسین مشاور صنعتی ایران و برنامه های اجرایی جهت تحقق اهداف استراتژیک از طریق پرسشنامه ، مصاحبه و جلسات طوفان فکری و روش دلفی تهیه شده که در نهایت استراتژی تنوع همگون به عنوان استراتژی شرکت انتخاب گردیده است.
زهرا نجفی ملکی لطف الله فروزنده دهکردی
حوادث غیر مترقبه از جمله مسایل بسیار مهمی هستند که همه ساله گریبانگیر ملتها و دولتها شده و تلفات جانی و مالی فراوانی بر آنان تحمیل می نماید. مواجهه با حوادث و بحرانهای طبیعی وغیرطبیعی، مدیریت منابع بسیار قویی را می طلبد. سیستمهای اطلاعاتی که در واقع نقش عمده ای در تامین اطلاعات، تحلیلها و راه حلهای استراتژیک در هنگام مقابله با بحرانها دارند، در پیش بینی، پیشگیری و مهار ریسکها و بحرانها بسیار سرنوشت ساز می باشند. این پژوهش تلاشی است با نیت کاهش اثرات حوادث غیر مترقبه در جهت کاربردی کردن سیستمهای اطلاعاتی در مدیریت بحران ناشی از حوادث غیر مترقبه. جامعه آماری این تحقیق شامل 150 نفر از مدیران و کارشناسان جمعیت هلال احمر می باشد و روش نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است و گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی شامل پرسشنامه ای متشکل از دو بخش می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. عوامل موثر در کارآمدی سیستمهای اطلاعاتی در مدیریت بحران شامل 3 عامل فرعی پاسخ بهنگام سیستمهای اطلاعاتی، در دسترس بودن اطلاعات مربوط به سیستمهای اطلاعاتی و مرتبط بودن سیستمهای اطلاعاتی با وظایف کاربران و یک عامل اصلی رضایت کاربران می باشد. با عنایت به یافته های پژوهش میان 3 عامل فرعی ذکر شده و رضایت کاربران ارتباط مثبتی وجود دارد. همچنین میان رضایت کاربران و کارآمدی این سیستمها در مدیریت بحران ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
الهه ملایی محمد محمودی میمند
امروزه، انطباق با تغییرات سریع محیطی و کسب انعطاف پذیری ضرورتی اجتناب ناپذیر است. سازمان ها در محیط متلاطم کسب و کار در تلاشند تا خود را چابک سازند و برای این منظور لازم می دانند نسبت به مهندسی مجدد فرایند کسب وکار خود اقدام نمایند. پژوهش حاضر به طراحی مدل مهندسی مجدد فرایند با رویکرد چابکی در سازمان بنادر و دریانوردی می پردازد. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد. مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید. سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید و سپس هر یک از متغیرهای ابعاد اصلی مدل با استفاده از روش دیماتل اولویت بندی شد. تحلیل مسیر از جمله روشهای چندمتغیره ای می باشد که روابط بین متغیرها را مطابق با واقعیتهای موجود، در تحلیل وارد می کند. با تعیین عوامل بازمهندسی فرایند کسب و کار بعنوان متغیرهای مستقل (عوامل فرهنگی، ارتباطات، متدولوژی، مدیریت پروژه، همسویی استراتژیک، فن آوری اطلاعات، رهبری، توانمندسازی، و مدیریت عملکرد)، اطلاعات لازم طی پرسشنامه هائی در خصوص سازمان بنادر و دریانوردی جمع آوری گردید و در ادامه با کمک روش تحلیل مسیر اثرات این متغیرها را بر روی چابکی سازمان به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهند که متغیرهای رهبری و توانمندسازی با ضرایب استاندارد 60/0 و 51/0 نسبت به سایر متغیرها بیش ترین تأثیر را بر چابکی سازمان دارند و در نهایت با بهره گیری از روش پویایی های سیستمی مدل نهایی طراحی شده و اثر عوامل مهندسی مجدد کسب و کار بر چابکی سازمان ارزیابی می شود. لازم به ذکر است که بر اساس یافته های حاصل از تحلیل رفتار مدل، مدیران و کارشناسان مربوطه می بایست از فن آوری اطلاعات به عنوان یک عامل کلیدی در سازمان بنادر و دریانوردی بهره گیری نمایند. در نهایت به سایر محققین پیشنهاد می گردد با توسعه مدل و اضافه کردن سایر متغیرهای کلیدی، به مدل واقعی تری دست یابند.
فاطمه شخصیان میرزا حسن حسینی
. در مدل عقلایی تصمیم گیری، جایگاهی برای اعتقاد در نظر گرفته نشده و ادبیات تصمیم گیری بیشتر در دنیای سکولار توسعه و پیشرفت داشته است. از این رو، این تحقیق در نظر دارد نگاه تفکر توحیدی در قالب باورهای اسلامی را به مقوله تصمیم گیری مورد بررسی قرار داده و جایگاه معنویت اسلامی را در میان نگاه های عقلایی به تصمیم تعیین نماید. بر اساس این هدف پس از بررسی اجمالی ادبیات موجود در زمینه تأثیر معنویت دینی در تصمیم گیری، به نظریه مطرح در این حوزه که با تأکید بر نگاه توحیدی توسط پرفسور شوکان مطرح شده پرداخته می شود.
زهرا کارگری علی اکبر احمدی
چکیده ندارد.
یحیی احسانی فر لطف الله فروزنده دهکردی
چکیده ندارد.
لطف الله فروزنده دهکردی محمدتقی شهیدی
محیط سازمانها در سالهای اخیر به شکل فزاینده ای متلاطم و دگرگون گشته است، این تلاطم و پیوستگی متقابل نیازمند واکنش چند جانبه است. نخست سازمانها باید به شکل استراتژیک که در گذشته هرگز وجود نداشته، تفکر کنند، دوام آنکه باید یافته های و ادراکات خود را برای سازگاری با محیط های تغییر یافته شان به استراتژیهای کار ساز مبدل سازند. صنایع برای کشف تنوع آینده و غافلگیریهای احتمالی باید دگرگونیهای محیط، اشباع سریع بازار، فرصت ها، خطرها، فشارهای اجتماعی، رقابتی، تغییر مقررات دولتی را مدام زیر نظر داشته باشند، و با اتخاذ استراتژی تهاجمی بر مبنای توانمندیهای داخلی خود به این تغییرات پاسخ بدهند. در این تحقیق بر مبنای مدل های برنامه ریزی استراتژیک ابتدا فرصت ها و تهدیدهای محیط خارجی استان در رابطه با صنعت شناسایی، سپس نقاط قوت و ضعف محیط استان برای تحول صنعت مشخص شد و نهایتا مدلی بر مبنای فرضیات تحقیق جهت استفاده از فرصت ها بر مبنای توانمندیها طراحی گردید.