نام پژوهشگر: سید علی سیادت

بررسی رابطه بین شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 88-1387
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  معصومه بابادی   سید علی سیادت

چکیده هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود که در قالب 5 فرضیه با در نظر گرفتن ابعاد شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی و مدیران گروه در دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان به ترتیب 104- 645 – 33- 468 نفر در سال تحصیلی 1388- 1387 بود. که از این تعداد 250 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه بود شامل، پرسشنامه محقق ساخته شایسته سالاری که دارای دو بعد کلی وظایف و مهارتها و حاوی 48 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درج بندی لیکرت با ضریب پایائی 96/. و پرسشنامه عدالت سازمانی ینهوف و مورمن دارای 21 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایائی 95/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، در صد فراوانی تراکمی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (رگرسیون چند گانه و تحلیل واریانس چند گانه، آزمون f) صورت گرفت. یافته ها نشان داد: 1) عدالت توزیعی با مولفه های وظایف نظارتی، وظایف رهبری، مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی شایسته سالاری رابطه دارد. 2)عدالت تعاملی با مولفه وظایف رهبری رابطه دارد و مولفه های وظایف نظارتی، وظایف رهبری و مهارت های ادراکی تحت رابطه عدالت رویه ای بود. کلید واژه ها: شایسته سالاری، عدالت سازمانی، مدیران، دانشگاه. abstract the purpose of this research was to study the relationship between meritocracy and organizational justice at university of isfahan and istahan medical sciences university which was carried out through five hypotheses with regard to meritocracy and organizational justice dimensions. research method was descriptive-correlative. statistical population included all faculty members and departments sciences university who were 468, 33,645, and 104 respectively in academic year 1388- 89. statistical sample was 250 that were selected randomly. research instruments were two questionnaires: a self - made meritocracy questionnaire with 48 items consists of two general dimensions of functions and skills with r=0.96, and niehoff and moorman organizational justice questionnaire consists of 21 items and r=0.95 collected data were analysed through descriptive statistics (frequency, percentage, average, standard, deviation) and inferential statistics (manova and f test). findings showed that: 1) distributive justice affects meritocracy on supervision and leadership functions, and on technical, human, and conceptual skills. 2) organizational justice affects leadership function while procedural justice affects supervision and leadership functions, and conceptual skill. keywords: meritocracy, organizational justice, executives, university.

بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی مدیران گروهها وتعهد سازمانی هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  وحیده صیادزاده   سید علی سیادت

نفوذ اجتماعی یکی از شاخه های روانشناسی اجتماعی می باشد. نفوذ به این معنا که کسی توان تحت تاثیر قرار دادن دیگران را چه با گفتار وچه با رفتار خود داشته باشد. راههای مختلفی برای نفوذ درانسانها وحتی کنترل انها وجود دارد که می توان به فرمانبرداری، اطاعت، همرنگی، قانع سازی ودرونی سازی اشاره کرد. مسائل یادشده پاسخ های افراد به نفوذ است واصول مهم زیربنای انرا تشکیل می دهد. درونی سازی پایدارترین پاسخ است از آن جهت که مبتنی بر انگیزه شخص برای صحیح بودن است، نیروی قوی وهمیشگی است وبه نظارت واقدام مداوم نیازی ندارد. یکی از مسائلی که در صورت درونی ساختن کمک شایان توجهی به بهره وری وپیشرفت اهداف می کند تعهد است که به دنبال تغییر نگرش وهمنوایی با دیگر افراد ایجاد می شود. تعهد یکی از نتایج جلب اعتماد ونفوذ در افراد است. چنانچه به مقام یا دیدگاهی تعهد داشته باشیم تلاش می کنیم سخنان واعمال مابا آن دیدگاه به شیوه های گوناگون هماهنگی وتناسب داشته باشد. متخصصان، معلمان ومصلحان حتما باید از تکنیکهای جلب موافقت مطلع باشند زیرآانها مرتب درگیر تغییر نگرش واصلاح رفتار می باشند چراکه امروزه محور تمام فعالیتها وپیشرفتهای تکنولوژی عامل انسانی است. اگر مدیران بتوانند در هنگام هدایت دیگران با آگاهی از ویژگی های شخصیتی وفردی بر انگیزش وعلاقه وکل نگرشهای شخصی ورفتاری آنان نیز تاثیر داشته باشند سازمان به مطلوبیت واقعی می رسد. یکی از این نگرشهای شغلی که جایگاه ویژه ای داردتعهد است.

بررسی رابطه بین مولفه های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر مدل شش وجهی ویزبورد با ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز در دبیرستان های شهر ممسنی (استان فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  علی قهرمانی فرد   سید علی سیادت

هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همبستگی بین مولفه های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر مدل شش وجهی ویزبورد (رهبری، ساختار، ارتباطات، پاداش، هدف و مکانیسمهای کمک کننده) با ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز (سازگاری، دستیابی به هدف، یگانگی و حفظ الگو) در دبیرستانهای شهر ممسنی از توابع استان فارس بود. فرضیات پژوهش با در نظر گرفتن شاخص های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر الگوی ویزبورد و ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز و با توجه به متغییر های دموگرافیگ همچون سن، جنس، میزان تحصیلات و سابقه خدمت مطرح و مورد آزمون قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل 794 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر ممسنی می باشد که از این تعداد 85 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، دو پرسشنامه عارضه یابی سازمانی و سیستم اجتماعی بود که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی این پرسشنامه ها برابر با 92/0= ? و 81/0 = ? می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و واریانس) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون چند گانه) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که: 1) بین مولفه های پاداش و هدف با بعد سازگاری رابطه معنادار وجود ندارد (05/ > p ). 2) بین مولفه پاداش با بعد دستیابی به هدف رابطه معنادار وجود ندارد (05/0 >p ). 3) بین مولفه های عارضه یابی با بعد یگانگی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 >p ).4) بین مولفه های عارضه یابی با بعد حفظ الگو رابطه معنادار وجود دارد (05/0 >p ). 5) بین نظرات دبیران نسبت به مولفه پاداش بر حسب متغیر جنس تفاوت وجود دارد (05/0 > p ). 6) بین نظرات دبیران نسبت به ابعاد سیستم اجتماعی بر حسب متغیرهای دموگرافیک تفاوتی وجود ندارد (05/0 > p ). کلید واژه ها: عارضه یابی سازمانی، رهبری، ساختار، ارتباطات، پاداش، هدف ، مکانیسمهای کمک کننده و سیستم اجتماعی.

بررسی رابطه حمایت سازمانی و آمادگی استقرار نظام پیشنهادات در بین کارکنان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  زمان اژدری   عبدالرسول جمشیدیا

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و آمادگی استقرار نظام پیشنهادات در بین کارکنان دانشگاه اصفهان بود. آمادگی انجام فعالیتها، با توجه به عوامل متعدد فردی و سازمانی از قبیل تمایل به مشارکت، میزان بلوغ کارکنان، سبک رهبری، تمرکز و درجه رسمیت سازمان، رابطه مدیریت با کارکنان و موارد دیگر می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است که جامعه آماری آن کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 89-1388 شامل 884 نفر که تعداد 196 نفر از این جامعه آماری به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته آمادگی نظام پیشنهادات دارای 42 سوال برای مولفه های (آمادگی فردی، آمادگی مدیران، آمادگی ساختاری، آمادگی فرهنگی) و پرسشنامه حمایت سازمانی (آیزنبرگ، 1986) مورد استفاده قرار گرفت. هر دوپرسشنامه از لحاظ روایی از طریق نظرات متخصصان و کارشناسان بررسی و دارای روایی محتوایی بوده و برای پایایی آنها نیز ازضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی پرسشنامه آمادگی نظام پیشنهادات 83/0، حمایت سازمانی دارای پایایی 89/0 بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل واریانس چندگانه- انوا- t مستقل) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان حمایت سازمانی و آمادگی استقرار نظام پیشنهادات کارکنان در سطح خطای 05/0 p رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین میزان حمایت سازمانی و مولفه های آمادگی استقرار نظام پیشنهادات (آمادگی فردی، مدیریتی و فرهنگی) سطح خطای 05/0 p رابطه معنی داری وجود دارد، اما حمایت سازمانی با آمادگی ساختاری متغیر آمادگی استقرار نظام پیشنهادات رابطه معناداری وجود ندارد.

بررسی رابطه چندگانه رفتار شهروندی سازمانی با رضایت از زندگی کارکنان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  سمیرا مرادزاده   سید علی سیادت

چکیده هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه چندگانه رفتار شهروندی سازمانی با رضایت از زندگی کارکنان دانشگاه اصفهان بود. جامعه آماری آن را کلیه کارکنان رسمی و پیمانی دانشگاه اصفهان در سال 1389-1388 تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود که از بین جامعه آماری 99 نفر به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه (46 زن و 53 مرد) انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه¬ی استاندارد رفتار شهروندی سازمانی از پودساکف و مکنزی و پرسشنامه رضایت زندگی از دینر بود که با استفاده از روش وابسته به محتوا روایی آن بررسی و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب پایایی این دو پرسشنامه به ترتیب 85/. و 79/. برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آمار توصیفی ( جداول فراوانی ، درصد ، میانگین وانحراف معیار)و آمار استنباطی (آزمون¬های ضریب همبستگی و آزمون t ، تحلیل واریانس و رگرسیون) استفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با رضایت از زندگی کارکنان رابطه معنادار وجود دارد. بین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی با رضایت از زندگی کارکنان رابطه معنادار است. ولی بین ویژگی های دموگرافیک با رضایت از زندگی و رفتار شهروندی سازمانی تفاوت وجود دارد.

بررسی رابطه ی هوش اجتماعی و رهبری اخلاقی مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  سمیه اله یاری   سید علی سیادت

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش اجتماعی و رهبری اخلاقی مدیران گروههای آموزشی در دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 91 نفر مدیران گروههای آموزشی و 1100 نفر عضو هیأت علمی بود که از این تعداد 75 نفر مدیران گروههای آموزشی و 285 نفر اعضای هیأت علمی از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه هوش اجتماعی سیلورا (2001)، با 21 سئوال که توسط مدیران گروههای آموزشی پاسخ داده شد و پرسشنامه محقق ساخته رهبری اخلاقی بر اساس نظریه براون و تروینو (2006)، با 35 سئوال بود که توسط اعضای هیأت علمی پاسخ داده شد. ضریب پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر کدام از پرسشنامه ها به ترتیب 80/0 و 81/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (توزیع فراوانی،درصد،میانگین،انحراف معیار)و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، t گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش اجتماعی و رهبری اخلاقی مدیران گروههای آموزشی رابطه معنادار وجود دارد. بین پردازش اطلاعات اجتماعی و رهبری اخلاقی و چهار مولفه آن (تمایلات بچه گانه، ماکیاول گرایی،کنترل درونی و شخصیت دوست داشتنی) رابطه معنادار وجود دارد. بین مهارت اجتماعی و رهبری اخلاقی و چهار مولفه آن (تمایلات بچه گانه، ماکیاول گرایی،کنترل درونی و استدلال اخلاقی)رابطه معنادار وجود دارد. بین آگاهی اجتماعی و رهبری اخلاقی رابطه معنادار وجود ندارد. در بررسی هوش اجتماعی مدیران بر اساس جنس تفاوتهای معنادار مشاهده شد.

بررسی رابطه بین میزان کاربست مولفه های مدیریت دانش با سبکهای رهبری چندگانه مدل برنارد باس در دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  اکرم نیک بخت   سید علی سیادت

هدف تحقیق حاضر بررسی میزان همبستگی بین مولفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) با مولفه های سبک رهبری چندگانه (تحولی، تبادلی و عدم مداخله گر) در دانشگاه اصفهان بود. سئوالات پژوهش با در نظر گرفتن شاخصهای مدیریت دانش و سبکهای رهیری چندگانه و با توجه به ماهیت پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 456 نفر اعضای هیئت علمی بود که از این تعداد 105 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، دو پرسشنامه مدیریت دانش و سبکهای رهبری چندگانه بود که پرسشنامه مدیریت دانش با ضریب اعتبار 89/0 و سبکهای رهیری چندگانه با ضریب اعتبار 92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگ.....

مقایسه میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان و تبریز بر اساس مدل هیسیگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  اکبر حسین زاده   احمد شعبانی

هدف پژوهش حاضر مقایسه و تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های مرکزی، دانشکده ای، و بیمارستانی دانشگاه های علوم پزشکی اصفهان و تبریز بر اساس مدل هیسیگ است. مدل هیسیگ دارای چهار فرایند خلق، ذخیره، نشر، و بکارگیری دانش بود. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش تمام کارکنان شاغل در کتابخانه های دانشگاه های مذکور (138 نفر) در سال 1389 می باشد. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری عمومی کوکران استفاده گردید، که تعداد 92 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری، مبتنی بر تصادفی طبقه ای متناسب با حجم است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که از مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شده است. روایی صوری محتوایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب تایید و به منظور پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ 949/0 استخراج گردید. داده های پژوهش با کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های t تک متغیره، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، آزمون لوین، و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بطور کلی میزان کاربست مولفه های مدیریت دانش بر اساس مدل هیسیگ در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با میانگین80/2 کمتر از حد متوسط و میزان کاربست مولفه های مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تبریز با میانگین 90/2 در حد بالاتر از متوسط می باشد، اما نتایج آزمون t مستقل بیانگر این مطلب است که تفاوت معناداری بین میزان کاربست مدیریت دانش در بین دو جامعه مذکور وجود ندارد. همچنین بین هیچ کدام از متغیرهای مورد بررسی یعنی خلق، ذخیره، نشر، و بکارگیری دانش بر اساس آزمون t مستقل تفاوت معناداری بین دو جامعه مذکور مشاهده نشد. در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان میانگین میزان کاربست مولفه های خلق دانش با 012/3 در حد بالاتر از متوسط، ذخیره دانش با 51/2 در حد پایین تر از متوسط ، نشر دانش با 71/2 در حد پایین تر از متوسط، و بکارگیری دانش با 96/2 در حد بالاتر از متوسط می باشد و در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تبریز میانگین میزان کاربست مولفه های خلق دانش با 06/3 بالاتر از متوسط ، ذخیره دانش با 56/2 در حد پایین تر از متوسط، نشر دانش با 87/2 در حد بالاتر از متوسط، و بکارگیری دانش با 12/3 در حد بالاتر از متوسط می باشد.

بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  نسرین هاشم بیک   سید علی سیادت

هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که در قالب 8 سوال با در نظر گرفتن مولفه های الگوی سایبرنتیک (نظارت و کنترل، پیوندهای سست و سخت، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب، رهبری، توازن در مدیریت) انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه اساتید (1109= n) دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388 بود که از این تعداد 354 نفر هیات علمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته الگوی سایبرنتیک با 50 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایایی 90/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون f و آزمون لوین) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در میزان استفاده از الگوی سایبرنتیک در سازماندهی فعالیت های خود، از جایگاه مناسبی برخوردارند و این وضعیت در زمینه مولفه نظارت (با میانگین 47/3)، پیوندهای سست و سخت (با میانگین 32/3)، تعاملات (با میانگین 49/3)، تصمیم گیری (با میانگین 24/3)، رهبری (با میانگین 35/3)، سلسله مراتب (با میانگین 66/3)، توازن در مدیریت (با میانگین 38/3) صادق است. همچنین نتایج حاکی از آن است که دو دانشگاه مذکور، گرایش به این الگو دارند و بیشترین گرایش در پیوند با مولفه سلسله مراتب با میانگین 66/3 بوده است.

بررسی میزان گرایش فرزندان شاهد شهرستان یزد به فرهنگ کار آفرینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  محترم ابویی مهریز   سید علی سیادت

چکیده هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان گرایش فرزندان شاهد شهرستان یزد به فرهنگ کارآفرینی بود. سوالات تحقیق با در نظر گرفتن ابعاد کارآفرینی (توفیق طلبی، منبع کنترل درونی، مخاطره پذیری، تحمل ابهام، استقلال طلبی و خلاقیت) و با توجه به ویژگیهای جمعیت- شناختی (سن، جنسیت، وضعیت تاهل و میزان تحصیلات) مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی فرزندان شاهد شهرستان یزد می باشد که با استفاده ازروش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از میان جامعه آماری 180 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه کارآفرینی با 47گویه بود که ضریب پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 92/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری مانند فراوانی، میانگین و انحراف معیار به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد و در سطح استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون tمستقل، تحلیل واریانس وآزمون توکی استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین نمره ابعاد کارافرینی به ترتیب با بعد توفیق طلبی، منبع کنترل درونی، تحمل ابهام، خلاقیت، مخاطره پذیری و استقلال طلبی است. نتایج هم چنین نشان داد که در مولفه خلاقیت و مرکز کنترل بین گرایش فرزندان شاهد بر حسب میزان تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد ولی در سایر مولفه ها تفاوت معناداربود. در مولفه مخاطره‏پذیری بین نظرات فرزندان شاهد بر حسب سن تفاوت معناداری وجود دارد و در سایر مولفه ها تفاوت معناداری مشاهده نگردید. با توجه به وضعیت تاهل نیز تفاوت معناداری بین افراد مجرد و متاهل مشاهده نگردید و با توجه به جنسیت تفاوت معناداری بین گرایش دختران و پسران مشاهده نگردید.

بررسی رابطه بین بالندگی سازمان با استقرار مدل efqm در شرکت فولاد مبارکه بود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  محجوب سلطانیان   سید علی سیادت

هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین بالندگی سازمان با استقرار مدل efqm در شرکت فولاد مبارکه بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت فولاد مبارکه در سال 1388 به تعداد 7000 نفر بود که از این تعداد 412 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بالندگی سازمان با 25 گویه و با ضریب پایایی 82/0 و پرسشنامه محقق ساخته efqm در بعد کارکنان با 25 گویه که ضریب پایایی آن با استفاده ازفرمول آلفای کرونباخ 83/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و آزمون استقلال) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد در فرضیه اول بین مدل efqm در بعد کارکنان با خشنودی شخصی در سازمان از مولفه بالندگی سازمانی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایجی که در خصوص فرضیه دوم بدست آمد نشان داد، بین مدل efqm در بعد کارکنان با مسئولیت شخصی و گروهی در برنامه ریزیها و اجرای کارها، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. یافته های بدست آمده در فرضیه سوم در خصوص رابطه بین مدل efqm در بعد کارکنان با باز بودن ارتباطات عمودی و افقی نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین آنها وجود دارد. فرضیه چهارم پژوهش نشان داد بین مدل efqm در بعد کارکنان با اعتماد و پشتیبانی اعضای سازمان با یکدیگر همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. یافته ها در خصوص رابطه بین مدل efqm در بعد کارکنان با توان مقابله با دشواریهای سازمانی از بالندگی سازمانی، همبستگی مثبت و معناداری را نشان داد.

بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تعهد اجتماعی(در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مرضیه توکل نیا   رسول ربانی

این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تعهد اجتماعی دانشجویان دانشگاه اصفهان صورت گرفته است. بدین منظور از بین عوامل و متغیرهای گوناگون موثر، متغیرهای زمینه ای چون سن، جنس، وضعیت تأهل و متغیرهایی اجتماعی شامل: اعتماد اجتماعی، رضایت اجتماعی، دینداری و پایگاه اجتماعی- اقتصادی به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شده است. دیدگاه های نظری در بخش نظریه ها جنبه تلفیقی بین سطح خرد و کلان است. که به تناسب موضوع، نظریه های جامعه شناختی مربوط مورد بررسی واقع گردید. در این بخش نظریات جامعه شناسانی چون دورکیم، پارسونز، زیمل، بکر، چلبی و... آورده شده است. روش تحقیق در این پژوهش: پیمایش، ابزار گردآوری داده ها: پرسشنامه و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. جمع آوری داده ها در سطح دانشگاه اصفهان مطابق با روش سهمیه ای است.حجم نمونه آماری بااستفاده از فرمول کوکران 374 محاسبه شد. برای آزمون فرضیات از نرم افزار spss و amos و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل آماری test-t، تعداد کل anova، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره (به صورت همزمان) استفاده شده است. مهمترین نتایج حاصله از آزمون فرضیه ها نشان دهنده ی وجود رابطه معنادار بین متغیرهای رضایت اجتماعی و دینداری به عنوان متغیرهای مستقل و تعهد اجتماعی به عنوان متغیر وابسته تحقیق می باشد. اعتماد اجتماعی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی از متغیرهای مستقل اصلی تحقیق، رابطه معناداری با تعهد اجتماعی نداشتند. رابطه بین سن، جنس و وضعیت شغلی با تعهد اجتماعی معنادار بود؛ ولی وجود رابطه بین وضعیت تأهل و تعهد اجتماعی تأیید نشد. میانگین تعهد اجتماعی بین دانشکده ها و مقاطع تحصیلی متفاوت بود. همچنین نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که 38/0 از واریانس متغیر تعهد اجتماعی توسط متغیرهای مستقل موجود در مدل تجربی تحقیق تبیین می شود. از میان متغیرهای تحقیق، رضایت اجتماعی دارای بیشترین قدرت تبیین و اثرگذاری روی واریانس های تعهد اجتماعی دانشجویان می باشد و پس از آن دینداری، اعتماد و پایگاه اجتماعی- اقتصادی به ترتیب در تبیین متغیر وابسته تأثیر داشته اند.

بررسی موانع اجرای برنامه توانمندسازی منابع انسانی در راستای تحقق تحول اداری در سازمان های دولتی استان چهار محال و بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی و مدیریت 1391
  زهرا شاهرخ شهرکی   لطف الله فروزنده دهکردی

این پژوهش پیرامون بررسی موانع اجرای برنامه توانمندسازی منابع انسانی در راستای تحقق تحول اداری در سازمان های دولتی استان چهارمحال و بختیاری است. رویکردهای توسعه ای در مدیریت منابع انسانی، به وضوح اهمیت و جایگاه عوامل انسانی را در سازمان به عنوان اصلی ترین دارایی و سرمایه بیان می دارد. از سوی دیگر، زمانی این سرمایه ها بازده و عملکرد مطلوب تری خواهند داشت که زمینه و شرایط مناسب در جهت شکوفایی مهارت های آنان فراهم گردد. یکی از مهم ترین مولفه های موثر در شکوفایی استعدادهای افراد و تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی کارکنان، احساس توانمندی می باشد. آنچه کم تر در مطالعات اخیر توانمندسازی به آن توجه شده شناسایی موانع ساختاری و نگرشی توانمندسازی به صورت توأمان می باشد. این پژوهش به لحاظ اهداف پژوهشی کاربردی و با شیوه توصیفی - همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان سازمان های دولتی استان چهارمحال و بختیاری است که در سال 1390 بالغ بر 1362 نفر می باشند که به کمک فرمول تعیین حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 138 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین با محاسبه و آزمون ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد از بین 7 عامل که به عنوان موانع توانمندسازی در نظرگرفته شده بودند، باور و اعتقاد مدیران نسبت به توانمندسازی، آگاهی مدیران از برنامه توانمندسازی، منابع و بودجه سازمان، ساختار سازمان، بهره مندی مدیران از اختیارات لازم در اجرای برنامه توانمندسازی، قوانین و مقررات حاکم بر سازمان با توانمندسازی رابطه مثبت و معنی داری دارند و آگاهی کارکنان از برنامه توانمندسازی با توانمندسازی رابطه معکوس و معنی داری دارد. در بین ویژگیجهای دموگرافیک نیز تنها تفاوت سن باعث تفاوت نظرات افراد در مورد توانمندسازی گردیده است.

بررسی مقایسه ای بلوغ سازمانی و نوآوری سازمانی میان اعضای هیات علمی دانشگاه باهنرکرمان و دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  محمد محمدی صدر   سید علی سیادت

این تحقیق با هدف مشخص کردن رابطه بلوغ سازمانی و نوآوری سازمانی میان اعضای هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه اصفهان انجام گرفته است. روش مورد استفاده این پژوهش توصیفی به شیوه همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بوده که نمونه مورد پژوهش برابر 291 نفر عضو هیأت بوده که به روش تصادفی- طبقه ای انتخاب شده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه 26 ماده ای بلوغ سازمانی کارکنان هاشمی (1387) و پرسشنامه 24 ماده ای نو آوری سازمانی زارعی (1379) استفاده شده. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار، چولگی، کشیدگی و دامنه تغییرات) و آماره های استنباطی t مستقل، آزمون u مان ویتنی، آزمون همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته ها نشان داد که میزان بلوغ سازمانی و نو آوری سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه اصفهان تفاوت معنی داری باهم ندارند و بین بلوغ سازمانی و نو آوری سازمانی اعضای هیئت علمی و مدیر گروه های دانشگاه رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های بلوغ سازمانی (عدم وابستگی، میزان فعال بودن، رفتارهای متعدد، وضعیت برابر یا برتر، سطح علائق و وسعت دید) و بعد فرهنگی نو آوری سازمانی و بین میزان فعال بودن، رفتارهای متعدد، سطح علائق و وسعت دید با بعد ساختاری نو آوری سازمانی و بین میزان فعال بودن، رفتارهای متعدد، وضعیت برابر یا برتر، سطح علائق و وسعت دید با بعد منابع انسانی نو آوری سازمانی رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج دیگر تحقیق نشان داد که نو آوری سازمانی اعضای هیئت علمی 1/27 درصد پایین، 8/47 درصد متوسط و 1/25 بالا می باشد و نمره بلوغ سازمانی 8/14 درصد آنها پایین؛ 8/26 درصد متوسط و 4/58 بالا می باشد.

بررسی رابطه ساختار سازمانی با از خود بیگانگی دبیران مدارس متوسطه شهر اردکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  طاهره رکنی پور   سید علی سیادت

پژوهش حاضر با هدف "بررسی رابطه بین ساختارسازمانی (ارگانیکی و مکانیکی) با از خود بیگانگی دبیران مدارس شهرستان اردکان" انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور از جامعه آماری 238 نفری تعداد 145 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب گردید. برای اندازه گیری رابطه بین ساختار سازمانی واز خودبیگانگی از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پرسشنامه ساختار سازمانی شامل 39 سوال و پرسشنامه از خود بیگانگی شامل 24 سوال بود. جهت سنجش روایی از روتیی محتوایی استفاده شد و روایی پرسشنامه به تأیید پنج تن از متخصصان مدیریت و روانشناسی رسید و جهت سنجش پایایی آزمون از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه ساختار سازمانی 84/0 و برای پرسشنامه از خودبیگانگی 83/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون) استفاده شد که همه تحلیل ها با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که : بین بین ساختار سازمانی مکانیکی و از خود بیگانگی دبیران همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. و بین ساختار سازمانی ارگانیکی و از خود بیگانگی دبیران همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد. واژه های کلیدی: ساختار مکانیکی، ساختار ارگانیکی، از خود بیگانگی، دبیران مدارس متوسطه.

بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  راضیه یوسف بروجردی   سید علی سیادت

هدف اصلی از این پژوهش بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان بود. که در قالب 5 سوال با در نظر گرفتن مولفه های الگوی معماری منابع انسانی(شایستگی های منابع انسانی، فعالیت های مدیریت منابع انسانی، سیستم منابع انسانی، دستاورد های منابع انسانی) انجام گردید. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده وجامعه ی آماری آن کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان به تعداد561نفر در سال تحصیلی1391-1390 بود که تعداد231 نفرعضو هیأت علمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته الگوی معماری منابع انسانی با 50 سوال بسته پاسخ، بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت ، باضریب پایایی 90/0 استفاده گردید.روایی پرسش نامه نیز از طریق نظرات هفت نفراز متخصصان مدیریت وعلوم تربیتی بررسی ومورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین وانحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون t تک متغیره، 2 tهتلینگ، تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون تعقیبی lsd، لوین وکروسکال والیس) صورت گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که t مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد کوچکتر می باشد. بنابراین از نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان، این دانشگاه در میزان استفاده از الگوی معماری منابع انسانی در سازمان دهی فعالیت های خود از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. هم چنین نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان مربوط به مولفه فعالیت های منابع انسانی با میانگین(90/2) و کم ترین میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان مربوط به مولفه شایستگی های منابع انسانی با میانگین(62/2) می باشد.

بررسی رابطه بین خودکارآمدی و از خودبیگانگی مدیران مدارس شهرستان خمینی شهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  عفت سلیمانی   رضا هویدا

هدف از انجام این پژوهش ،بررسی رابطه ی بین خودکارآمدی و از خودبیگانگی مدیران مدارس شهرستان خمینی شهر بود. جامعه ی آماری پژوهش ، کلیه ی مدیران مدارس مقاطع سه گانه ی شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 91-1390 بود که تعداد آنان 196 نفر بوده و از این تعداد بر اساس جدول کرجسی و مورگان(1970) ??? نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم طبقات به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه ی محقق ساخته ی خودکارآمدی شامل 24 سوال و پرسشنامه 24 سوالی از خودبیگانگی دین (1961) استفاده گردیده است. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 8/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید علوم تربیتی و مدیریت آموزشی مورد تایید قرار گرفت. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرضیه ی اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین خودکارآمدی و از خود بیگانگی مدیران مدارس مورد تایید قرار گرفت و یافته ها رابطه معکوس و معناداری را نشان داد (05/0>p). نتایج نشان داد که چهار مولفه خودکارآمدی یعنی تلاش، پشتکار، خلاقیت و ابتکار و خودتنظیمی در سطح (05/0>p)رابطه معکوس و معناداری با از خودبیگانگی دارند و از بین مولفه های خودکارآمدی, پشتکار بیشترین اثر و خودتنظیمی کمترین اثر معکوس را بر از خودبیگانگی دارند. با توجه به نتایج آزمون میانگین عامل ها در سطح معناداری (05/0>p)میانگین متغیر خودکارآمدی و مولفه هایش بالاتر از سطح متوسط و میانگین از خودبیگانگی کمتر از حد متوسط به دست آمد. در مقایسه ویژگی های دموگرافیک بین خودکارآمدی و مقطع کاری مدیران راهنمایی با سایر مقاطع تفاوت معنادار مشاهده شد.

بررسی مقایسه ای رابطه بین عاطفه مثبت-عاطفه منفی و عملکرد مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مرتضی خاوری   سید علی سیادت

هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رابطه بین عاطفه مثبت- عاطفه منفی و عملکرد مدیران گروه های آموزشی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری به ترتیب 693 و 64 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران گروههای آموزشی دانشگاه کابل، 609 و 44 نفر از اعضای هیئت علمی و مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 بود از این تعداد 123 نفر از دانشگاه کابل و 120 نفر از دانشگاه اصفهان از طریق نمونه گیری تصادفی، طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. حجم نمونه مدیران گروه های آموزشی با توجه به کوچکی جامعه آماری در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل از طریق جدول مورگان تعیین شد. ابزار گردآوری داده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته عملکرد و پرسشنامه استاندارد عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسون (1988) بودکه پرسشنامه عملکرد با ضریب اعتبار 97/0 برای دانشگاه کابل و 97/0 برای دانشگاه اصفهان و پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی به ترتیب با ضریب اعتبار 92/0 و 89/0 برآورد شد. در این پژوهش از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که: 1) بین عاطفه مثبت و عملکرد رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین عاطفه مثبت و عملکرد برای دانشگاه اصفهان (r=0/171)(p>0/05)و دانشگاه کابل (r=0/284)(p>0/05)می باشد.2)بین عاطفه منفی و عملکرد رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی عاطفه منفی و عملکرد برای دانشگاه اصفهان (r=0/415)(p>0/05)و دانشگاه کابل (r=-0/081)(p>0/05)می باشد. 3) تفاوت رابطه ی عاطفه مثبت و عاطفه منفی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل معنادار نیست. میانگین عاطفه مثبت در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل به ترتیب 61/3 و 415/3 است و میانگین عاطفه منفی در دانشگا اصفهان و دانشگاه کابل به ترتیب 8/1 و 765/1 است. 4) تفاوت عملکرد در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل معنادار است. میانگین شاخص عملکرد در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل به ترتیب 6018/3 و 1860/3 است. با توجه به آزمون لوین و مقدار سطح معنا داری (کوچکتر از 05/0)، اختلاف مشاهده شده بین دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل معنادار و شاخص عملکرد در دانشگاه اصفهان بیشتر از دانشگاه کابل بود.

بررسی رابطه ی بین بلوغ حرفه ای و فراموشی سازمانی هدفمند منفی (خرابکاری) در بین کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  اسماعیل خضرزاده   سید علی سیادت

چکیده: مهم ترین منبع هر سازمان، منابع انسانی و توانایی افرادی است که در آن کار می کنند. در واقع کارکنان و نیروی انسانی، تعیین کننده ی حال و آینده ی هر سازمانی اعم از آموزشی، صنعتی، سیاسی و اقتصادی هستند. دانش و مهارت مهم ترین توانایی است که مدیران هر سازمانی آرزو دارند کارکنان شان مجهز به آن باشند. مدیریت این دانش و مهارت یکی از مهم ترین دغدغه های هر رهبر و مدیر آینده نگر می باشد. فراموشی دانش و مهارت بسته به نوع آن می تواند مثبت و کارا و در عین حال منفی و مخرب باشد. آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، نوع هدفمند و منفی آن است که از آن تحت عنوان فراموشی سازمانی هدفمند منفی (خرابکاری) یاد می شود. خرابکاری زمانی اتفاق می افتد که فرد در سازمان به شکل عمدی و برنامه ریزی شده دانش و مهارت خود را فراموش می کند یا به عبارتی دیگر خود را به فراموشی زده و از قابلیت-های خود به نفع سازمان استفاده نمی کند و یا با خرابکاری عمدی در اطلاعات سازمان، قسمتی از دانش مورد استفاده ی سازمان را از بین خواهد برد. عوامل متعددی می تواند با این مقوله مرتبط باشد. پژوهش حاضر، سطح بلوغ حرفه ای فرد را که ممکن است با فراموشی سازمانی هدفمند منفی مرتبط باشد، را مورد بررسی قرار داده است. در واقع پژوهش حاضر درصدد است تا پی ببرد که بسته به این که فرد در هر یک از سطوح اکتشاف، تثبیت، ابقاء و یا افول باشد، چه میزان از فراموشی سازمانی هدفمند منفی را دارا می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین فراموشی سازمانی هدفمند منفی(خرابکاری) و بلوغ حرفه ای کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد در سال 1391 بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر شیوه ی جمع آوری اطلاعات، به شیوه ی توصیفی همبستگی بوده است. جامعه ی آماری این تحقیق کلیه ی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بوده است که در تابستان 1391 مشغول به کار بوده اند که تعداد آنها 201 نفر می باشد. از این تعداد، 127 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. برای متغیر بلوغ حرفه ای از پرسشنامه ی مشکلات حرفه ای بزرگسالان(acci) و برای متغیر فراموشی سازمانی هدفمند از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش نرمال بودن داده ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای سنجش رابطه ی بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین بلوغ سازمانی و فراموشی سازمانی هدفمند منفی، رابطه ی مستقیم وجود دارد. به عبارت دیگر با بالا رفتن بلوغ حرفه ای، میزان فراموشی سازمانی هدفمند منفی نیز بیشتر می شود. در واقع فراموشی برنامه ریزی شده می تواند در راستای بلوغ حرفه ای افراد رخ دهد.

بررسی رابطه ابعاد ساختار سازمانی و میزان کاربست مولفه های مدیریت استراتژیک در دانشگاه های دولتی شهراصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  ریحانه رامشگر مبارکه   سعید رجایی پور

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) و میزان کاربست مولفه های مدیریت استراتژیک(هدف گذاری، تحلیل محیطی، تنظیم استراتژی،اجرای استراتژی و ارزیابی استراتژی) دردانشگاه های دولتی شهراصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل340 نفر مدیران دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 بود که از این تعداد 181 نفراز طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و 151 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز (1987)، با 24 سوال و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استراتژیک بر اساس نظریه هیل و جونز (2007)، با 33 سوال بود که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 86/0 و83/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه ها، از طریق روایی صوری و محتوایی تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین انحراف معیار) و در سطح آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی و t گروه های مستقل) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دادکه بین ساختار سازمانی و میزان کاربست مولفه های مدیریت استراتژیک در دانشگاه های دولتی شهراصفهان رابطه معنی داروجود دارد(05/0p<). بین هریک از ابعاد ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) و میزان کاربست مولفه های مدیریت استراتژیک رابطه معنی دار مشاهده شد(05/0p<). همچنین بین نظرات مدیران در خصوص ابعاد ساختار سازمانی بر حسب مشخصات دموگرافیک آنان تفاوت معنی داروجود نداشت. بین نظرات مدیران در خصوص کاربست مولفه های مدیریت استراتژیک بر حسب سمت اجرایی آنان تفاوت معنی داروجود دارد. رسمیت، پیچیدگی و تمرکز عوامل ساختاری مهمی هستند که وضعیت و ویژگی آن ها به طور مستقیم بر هدف گذاری، تحلیل محیطی ، تنظیم استراتژی، اجرا و ارزیابی استراتژی در دانشگاه ها تاثیر می گذارد.

بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و سرمایه روان شناختی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  احسان پناهی   سید علی سیادت

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری با سرمایه روانشناختی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد ه است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیتاً از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه ی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(1392-1391) بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و طبق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان(1970)، تعداد 254 نفر از اعضای جامعه انتخاب و به وسیله پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران(2007) پرسشنامه کیفیت زندگی کاری میرسپاسی (1376) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و واریانس) و استنباطی( ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون دوگانه، آزمون t و آنالیز واریانس چندگانه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و سرمایه روانشناختی اعضای هیئت علمی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد( 05/0p< ). همچنین بین کیفیت زندگی کاری و چهار مولفه ی سرمایه روانشناختی (خودکارآمدی، خوش بینی، امیدواری و تاب آوری) در سطح ( 05/0p< ) رابطه ی معناداری وجود دارد و وجود رابطه معنادار چندگانه نیز بین کیفیت زندگی کاری و مولفه های سرمایه روانشناختی مورد تایید قرار گرفت.

رابطه راهبرد های دانش، توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه های منتخب استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سیما فتاحیان کلیشادرخی   سید علی سیادت

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین راهبردهای دانش، توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه های منتخب استان اصفهان (دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان، صنعتی اصفهان،کاشان و علوم پزشکی کاشان) بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های منتخب استان اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 بودند که از میان آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه- ای متناسب با حجم تعداد 220 نفر انتخاب گردید. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه راهبردهای دانش بر اساس الگوی بیرلی و چاکرابارتی(1996)، پرسشنامه توانمندسازهای مدیریت دانش بر اساس الگوی لی و چویی(2003)، پرسشنامه فرآیندهای مدیریت دانش بر اساس الگوی پارک(2006) و پرسشنامه ارزیابی عملکرد دانشگاه ها بر اساس الگوی کارت امتیازی متوازن کاپلان و نورتون (2001) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تائید متخصصان قرار گرفت. روایی سازه آن ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی تائید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه راهبردهای دانش 88/0، توانمندسازهای مدیریت دانش 91/0، فرآیندهای مدیریت دانش 90/0 و عملکرد دانشگاه ها 89/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس و الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند: الف)از بین راهبردهای دانش، راهبرد بهره برداران و راهبرد نوآوران ارتباط مثبت و معناداری با فرآیندهای مدیریت دانش، توانمندسازهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشتند(01/0p?)، ب)فناوری و ساختار سازمانی از توانمندسازهای مدیریت دانش ارتباط مثبت و معناداری با فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشتند(01/0p?)، ج) مولفه عدم تمرکز از توانمندسازهای مدیریت دانش ارتباط معکوسی با فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشت(01/0p?)، د) بین راهبردهای دانش، توانمندسازهای مدیریت دانش، فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب رابطه چندگانه وجود داشت(099/0p?) ، و ه) از متغیرهای جمعیت شناختی تنها سن و دانشگاه محل خدمت ارتباط مثبت و معناداری با راهبردهای دانش و فرآیندهای مدیریت دانش داشتند(05/0p?). از نظر کاربردی، نتایج این پژوهش نه تنها برای بهبود عملکرد دانشگاه های منتخب مورد بررسی و سایر دانشگاه های ایران می تواند به کار گرفته شود بلکه در توسعه الگوی کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاهی نیز موثر است.

بررسی رابطه مولفه های سرمایه فکری با انگیزه کاری واشتیاق شغلی در میان کارکنان ادارات آموزش وپرورش شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  محمد رضا تجلی زاده   سید علی سیادت

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه فکری به عنوان یکی از موضوعات جدید وحیاتی مدیریت کسب وکار ویکی از ارزش افزاترین منابع سازمان وشاخص کلیدی در ایجاد مزیت رقابتی با انگیزه کاری واشتیاق شغلی به عنوان نیروهای موثر در رفتار وشوق داشتن، نسبت به کار در میان کارکنان ادارات آموزش وپرورش شهر اهواز به روش توصیفی وهمبستگی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در ادارات آموزش وپرورش شهر اهواز در سال تحصیلی 92-91که تعداد آنها320 نفر بود که از میان آنها 175 نفر به عنوان حجم نمونه وبه روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه های سرمایه فکری(خیرخواه،1390) ؛انگیزه کاری( رابینسون 2004) واشتیاق شغلی (شوفلی وهمکاران2006)گرداوری شده،روایی و آنها مورد تاییدوپایایی آنها به ترتیب 79/0، 81/0 و95/0تعیین شد .داده های حاصل به دو روش آمار توصیفی واستنباطی تحلیل شدند ونتایج حاصل در بررسی مدل رگرسیون خطی ساده بیانگر است که بین مولفه های سرمایه انسانی وسرمایه رابطه ای سرمایه فکری با انگیزه کاری رابطه معنا داری وجود دارد. ولی بین مولفه سرمایه ساختاری وانگیزه کاری رابطه معنا داری مشاهده نگردید .همچنین در بررسی رگرسیون خطی ساده بین سرمایه انسانی، ساختاری ورابطه ای سرمایه فکری با اشتیاق شغلی رابطه معناداری مشاهده گردید. اما در مدل رگرسیون چند گانه تنها سرمایه انسانی با انگیزش شغلی وسرمایه انسانی وسرمایه رابطه ای با اشتیاق شغلی رابطه معناداری مشاهده گردید. کلماتکلیدی :سرمایه فکری ،انگیزه کاری ،اشتیاق شغلی ،

بررسی تاثیر ادراک رهبری اصیل بر رفتار شهروندی سازمانی از طریق سرمایه روان شناختی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه های خرم آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ایرج نیک پی   رضا هویدا

رهبران نقش برجسته ای در تداوم حیات،بالندگی و حتی زوال سازمان ها دارند. آنها با حمایت از رفتارهای سازنده و نیز سرمایه گذاری های مطلوب، بالندگی و پویایی سازمان را تداوم خواهند بخشید. همچنین این باور وجود دارد که رفتارهای فرانقش و شهروندی سازمانی به لحاظ حمایت از افراد و سازمان و سرمایه روان شناختی به دلیل مزیت رقابتی خود عملکرد سازمانی را اثربخش تر نمایند. در این میان رهبران اصیل بواسطه ویژگی های منحصر به فردشان تاثیر به سزایی بر سرمایه گذاری های رقابتی و ترویج رفتارهای فرانقش خواهند داشت. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ادراک رهبری اصیل بر رفتارشهروندی سازمانی از طریق سرمایه روان شناختی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه های خرم آباد انجام شد . روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه های خرم آباد به تعداد 560 نفر بود، که از این تعداد 270 نفر متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. به منظور اندازه گیری سازه رهبری اصیل از پرسشنامه 16 سوالی وولمبوا و همکاران ( 2008) استفاده شد. از پرسشنامه 24 سوالی سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) برای سنجش سرمایه روان شناختی استفاده گردید. به منظور آزمون رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه 16 سوالی خود اظهاری رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن (2002)استفاده شد. پس از بومی سازی ابزار، روایی محتوایی هر پرسشنامه به تائید متخصصین رسید و با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه ها مورد سنجش قرار گرفت که به ترتیب ضریب پایایی پرسشنامه رهبری اصیل 95/0 ، ضریب پایایی پرسشنامه سرمایه روان شناختی 88/0 و ضریب پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی در هردو بعد 84/0 به دست آمد. سرانجام به کمک نرم افزارهای spss و amos داده ها تجزیه و تحلیل و نتایج زیر حاصل گردید: رهبری اصیل به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر گذار است، البته تاثیر غیر مستقیم رهبری اصیل بر هر دو بعد رفتار شهروندی سازمانی بیشتر از تاثیر مستقیم آن بر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معطوف به افراد با ضریب تاثیر 13/0 و رفتار شهروندی سازمانی معطوف به سازمان با ضریب تاثیر 20/0 است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد ادراک رهبری اصیل زنان و مردان متفاوت نیست اما میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی مردان بیشتر از زنان می باشد. سطح ادراک رهبری اصیل، میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در بین دانشگاه های مورد مطالعه پائین تر است. در نهایت مشاهده گردید مرتبه علمی اعضای هیات علمی در ادراک رهبری اصیل، میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی آنان تاثیر گذار نمی باشد. در نتیجه می توان گفت رفتار شهروندی دانشگاهی برایند تاثیر مستقیم و غیر مستقیم ادراک رهبری اصیل بوده و آثار غیر مستقیم آن از طریق میانجی گری سرمایه روان شناختی بارزتر است. بدین ترتیب می توان نقش رهبری اصیل را هم در تولید سرمایه روان شناختی و هم در بروز رفتارهای شهروندی مطعوف به همکاران و دانشگاه مشاهده نمود. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند پیشنهادی جهت کاربست رویکردهای مثبت گرا در رهبری و گرایش به سمت سرمایه های غیرملموس در جامعه مورد مطالعه و سایر دانشگاه های کشور باشد تا در این راستا رفتار شهروندی دانشگاهی گسترش یابد.

بررسی رابطه بلوغ سازمانی و سرآمدی سازمانی در دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  lمرضیه جعفری   سعید رجایی پور

هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین بلوغ سازمانی و سرآمدی سازمانی در میان کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل 454 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه اصفهان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 93 نفر از آنان انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اصلاح شده بلوغ سازمانی کورتیس( 2003) با 35 سوال و پرسشنامه اصلاح شده سرآمدی سازمانی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (2010) با 39 سوال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود و ضریب پایایی آن ها به ترتیب 89/0 و96/0 به دست آمد. جهت تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی محتوا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از شاخص های درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه (آنوا) استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بلوغ سازمانی با مولفه های سرآمدی که شامل رهبری، استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایند، نتایج مشتریان، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد می شود، رابطه معناداری دارد (05/0 p<).