نام پژوهشگر: عباسقلی محمدی

توصیف در آثار چهار شاعر معاصر(نیما یوشیج،مهدی اخوان ثالث ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  شمسی پارسا   عباسقلی محمدی

توصیف نوعی شیو? بیان است که به وسیل? آن می توان اشیاء، آدم ها، رفتارها یا صحنه ها را با کلمات آفرید یا نمایش داد. توصیف از ویژگی های اساسی شعر معاصر است و نیما آن را جزو مسائل محوری نظریّ? خویش قرار داده است. مسأل? این رساله بررسی ویژگی های توصیف یعنی موضوع، انواع، تکنیک و کارکردهای توصیف در شعر چهار شاعر برجست? معاصر (نیما، اخوان ثالث، شاملو و فرّخزاد) بویژه بر اساس نظریّ? توصیفی نیماست. بررسی ها نشان می دهد موضوعات توصیف شامل طبیعت و عناصر آن، مکان ها، زمان ها، شخصیّت های مختلف شعری، امور انتزاعی و اشیاء است. هر یک از این موضوعات در نزد یکی از شاعران مورد نظر، جایگاه مهم تری یافته است. طبیعت در شعر نیما، انسان در شعر شاملو و این هر دو در شعر اخوان نمودی چشم گیر دارند. فرّخزاد نیز به مسائل عمیق هستی و احساسات و عواطف توجّه ویژه ای دارد. این توصیفات به انواع عینی، ذهنی و عینی – ذهنی تقسیم شده اند. توصیف عینی در شعر نیما بالاترین بسامد را داراست، امّا میزان توصیف ذهنی در شعر اخوان، شاملو و فرّخزاد بیش از توصیف عینی است. این امر نشان دهند? آن است که عینیّت و ذهنیّت مطرح در نظریّ? توصیفی نیما، همیشه قابلیّت اجرا نیافته است. تکنیک های بیانی در شعر شاعران مورد بحث به سه دست? دستوری، شاعرانه و بدیعی تقسیم شده اند. از این میان نقش تکنیک های دستوری در شعر تمامی آنان گسترده تر از سایر تکنیک های بیانی است. این نکته نشان دهند? نزدیک شدن شعر معاصر به بیان طبیعی و نثر موزون یعنی هدف مورد نظر نیماست. تنوّع توصیفات موجب کارکردهای گوناگون زیباآفرینی، بیان و تجسّم واقعیّت، بیان حال، کارکرد نمادین و... در شعر این شاعران شده است. توصیف در شعر شاعران مذکور ویژگی هایی خاص نیز دارد. به طور کلّی شعر معاصر به حالت توصیفی بازگشته است. این امر بیان گر اهمّیّت و جایگاه توصیف در شعر معاصر است.

انسان، حقیقت و طبیعت در آثار ناصرخسرو به ویژه دیوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  حسن رحمانی   عباسقلی محمدی

چکیده رساله/پایان نامه : در دیوان ناصرخسرو انسان، حقیقت و طبیعت نقشی بسیار اساسی دارند. در این میان جایگاه متفاوت انسان و این که او اشرف مخلوقات است حکمی است که زاینده ی بسیاری از گزاره هاست. ناصرخسرو درباره ی انسان دارای نظریه ای خاص است و سعی بر نشان دادن جایگاه متفاوت انسان نسبت به سایر موجودات دارد و به همین جهت انسان را دارای رسالت خاصی می داند و این ها در پایان نامه در جای خود آمده اند و در کنار این مسایل، او نشان می دهد که در زندگی اجتماعی به طور طبیعی خطاهایی هم شکل می-گیرد به همین جهت انسان ها را مورد انتقاد قرار می دهد. از این دیدگاه، ناصرخسرو برجسته ترین شاعر منتقد شعر و ادب فارسی است. ناصرخسرو خداوند را حقیقت برتر می داند و سپس به مسایلی هم چون شناخت و یا دین اشاره می کند. در تاریخ تفکر، درباره ی خداوند آرای متفاوتی وجود دارد و این یک اصل کلی در این زمینه است و ناصرخسرو نشان می دهد که چگونه در سایه ی عدم توجه به فرامین خداوند، کارها رو به ابتذال می نهد و از راه درست خارج می شود. در تفکر ناصرخسرو دین و شناخت هم جزیی از حقیقت است و ناصرخسرو مانند هر کس دیگر، دین خود را دین حق می داند و برای او دین حق همان مذهب اسماعیلیه است. طبیعت هم در کار ناصرخسرو فصلی بسیار بااهمیت و گسترده است و از طریق آن نیز می توان به حقیقت پی برد و انسان نیز در دامان همین طبیعت است که به کمال می رسد و بارقه ی شناخت انسان، نخست از طبیعت منشاء می گیرد و سپس به درجات بالاتر می رسد. در عرصه ی طبیعت نشان داده می شود که چه موجوداتی و با چه مشخصاتی هستی یافته اند و به رشد و کمال رسیده اند و ناصرخسرو از طبیعت چگونه در شعرش استفاده می کند. ما در ضمن همین مباحث نشان داده ایم که مسایل فوق در آثار و دیوان ناصرخسرو دارای چه جایگاه و ویژگی هایی هستند و طرحی از آن را به تصویر کشیده ایم.

بررسی واژه سازی در زبان و ادب فارسی بر پایه ی دستور و تئوریهای زبانشناختی در بخش زایایی واژگانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  غلامعباس سعیدی   عباسقلی محمدی

هزار? جدید، هزار? پیشرفت های فن آورانه و رویش و بالش مفاهیم نوین است. مفاهیم و ابزارهای نوین برابرنهاده های واژگانی نوین می خواهند. بنابراین واژه سازی در هر زبانی از جمله زبان فارسی جایگاه بلندی دارد. در این پایان نامه با بررسی واژه سازی در زبان فارسی بر پای? دستور و تئوری های زبان شناختی در بخش زایایی واژگانی، توان های بالقوّه و بالفعل زبان فارسی در واژه سازی را نشان داده ایم. برای این کار نخست امکانات واژه سازی در زبان فارسی را بررسی کرده و نگاهی نو به فرایندهای واژه سازی در زبان فارسی انداخته ایم. سپس چگونگی استفاده از این امکانات را در شاهنام? فردوسی، نخستین ترجمه های قرآن و واژه های مصوّب فرهنگستاِن زبان و ادبیّات فارسی بررسی کرده ایم. بررسی ها نشان داده است که در شاهنامه و ترجمه های قرآنی واژه سازی کاملاً قیاسی و مبتنی بر نوآوری بوده است. هم اکنون واژه سازان زبان و ادبیّات فارسی از جمله کارشناسان فرهنگستان، گرفتار نوعی نوواژه هراسی و قیاس گریزی هستند که نمی گذارد از تمام توان های بالقوّه و بالفعل زبان فارسی در واژه سازی استفاده کنند. راه چاره این است که نوواژه هراسی را کنار بگذاریم و به واژه سازی قیاسی روی آوریم.

زبان و ترکیبات حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1372
  حبیب کیانی   عباسقلی محمدی

تدوین این رساله با انگیزه نیل به اهداف زیر صورت گرفته است : هدفهای بهش اول: -1 بیان اهمیت زبان حافظ و نشان دادن راز تاثیر کلام او در شنونده و خواننده. -2 بررسی ویژگیهای زبان حافظ و کشف راز جاودانگی شعر او در ادب فارسی. -3 بررسی موسیقی شعر حافظ و تاثیر آن در شنونده و خواننده و بیان علت کشش ظاهری شعر او قبل از دریافت معنی آن. -4 بررسی تاثر از شاعران قبل از خود و مقایسه کیفیت بیان حافظ و شاعران دیگر. -5 بررسی سرچشمه مضامین اشعار حافظ و نشان دادن تاثرات حافظ از کتابهای مختلف . هدفهای بخش دوم: -1 بررسی ترکیب سازی در زبان حافظ ضمن بیان ارزش ترکیبات در غنای زبان فارسی. -2 بررسی کیفیت ترکیبات حافظ و بیان هدفهای او از ساخت یا استعمال ترکیبات و نشان دادن راز زیبایی و جذابیت شعر او. -3 بیان منشا ترکیبات حافظ و بررسی علل وجودی آنها در اشعار او. -4 بررسی ویژگیهای ترکیبات حافظو کشف راز تاثیر کلام او در شونده و خواننده از خلال ترکیبات . -5 بررسی و دسته بندی ترکیبات تتابعی در شعر حافظ و تاثیر آن در موسیقی شعر او، ضمن بحث از تتابع اضافات . -6 بررسی شگردهای حافظ در استعمال ترکیبات وصفی و اضافی و نشان دادن اهمیت آنها در بافت کلام حافظ.

شخصیتهای تاریخ بیهقی و تحلیلی از اسمها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1373
  محمدمهدی افتخاری   عباسقلی محمدی

تاریخ بیهقی با خصوصیات خاص خود، جزو معدود آثار این مرز و بوم است که در پهنه گسترده ادب و تاریخ ایران به رشته تحریر درآمده، تا از یکسو پیوند ما را با تاریخ هزار سال پیش برقرار سازد و از جانب دیگر روحمان را با غنای دلپذیر ادب فارسی آشنا و سیراب و غنی گرداند. اوج فرهنگ غنی اسلامی در این کتاب جلوه گر است : ادب در اوج کمال و تاریخ در اوج تقوی و امانت . این رادمرد ادب و تاریخ دو مقوله نامانوس ادب و تاریخ را آنچنان با یکدیگر پیوند داده و قرین، بلکه در یک پیکر قرار داده است که خواننده هنگام مطالعه همواره در تردید است که آیا اثری تاریخی است یا ادبی؟ و البته که هر دو هست . بیهقی نیز رجلی است که همانند کتابش دارای دو شخصیت ممتاز تاریخی و ادبی است . از اینرو ادیبان او را از خود می دانند و اهل تاریخ هم. جدالی است که به اتحاد می انجامد. همچنان که ادب و تاریخ در کتاب او دست در دست هم دارند. در مطالعه تاریخ بیهقی و دیگر کتب تاریخی، به گوشه های بسیار ظریف و باریک و حساسی از زندگی و شخصیت افراد منقول در تاریخ بیهقی برخورد می کنیم، که الحق جا دارد پیرامون هر یک کتابی تحلیلی نوشته می شود، و برایم بسیار دشوار بود و واقعا دریغم می آمد که به خاطر محدودیت در حجم رساله بالاجبار مطالب ارزنده ای را حذف کرده و نادیده انگارم. شخصیتهایی نظیر سبکتگین، امیرمحمود، امیرمسعود، بونصر مشکان، ابوالفضل بیهقی، خواجه احمدحسن میمندی، خواجه احمد عبدالصمد، خوارزمشاه آلتونتاش و حتی شخصیتهایی منفی چون بوسهل زوزنی و... اینها همه افرادی در خور تعمق هستند که روال و جریان تاریخ ایران و خط سیر آن را رقم زده اند. مطالب ارزنده دیگری در این کتاب درخور تعمق و بررسی است . از جمله: زبان بیهقی، موسیقی کلام بیهقی، دستور زبان بیهقی و کلام شعرواره او، که همچنان که در شعر نمی توان کلمه ای را برداشت و جای آن کلمه یا لفظی دیگر نهاد، کلام بیهقی نیز چنین است . کتاب مجموعه ای است که با استادی تمام نوشته شده است . الفاظ هر یک در جای خود قرار گرفته اند و از جمع این مجموعه، وحدت موزون تاریخ بیهقی شکل می گیرد. کسانی که به موسیقی درونی کلام بیهقی واقف باشند، در می یابند که هنر او در نگارش نثر از هنر حافظ در به رشته کشیدن نظم کمتر نیست . الفاظ به نحوی انتخاب شده اند که خواننده بدون آگاهی از موضوع و پایان کار، خود بخود در می یابد که در نهایت کار به کجا می انجامد. پس و پیش شدن اسمها، ذکر القاب و عناوین مطابق با شان و منزلت هر فرد با توجه به پایگاهی که در کلام دارد، انتخاب اسمها، زیبا و موسیقایی بودن اسمها، توالی اسمها ترکی یا فارسی یا عربی، و یا ادغام و اختلاط اینگونه اسمها، نظری دقیقتر و پژوهشی عمیقتر را می طلبد و خود بابی مفتوح است بر روی پژوهشگران.