نام پژوهشگر: حسین مهدوی پور
سمیه مسعودی همت آبادی حسین مهدوی پور
چکیده: همانطور که می دانیم غایت هر معماری کیفیت بخشی به فضا و ارتقاء زندگی انسانهاست . این پروژه نیز در صدد رسیدن به این هدف با دستاویز قرار دادن موضوع "دبستان" تلاش می کند . "طراحی دبستان،به بسیاری از فعالیت های مهم انسانی و آموزشی رشد کودکانمان می انجامد..."(پروفسور لاسون) هدف والاتر در رساله موردنظر،تمرین یک روش طراحی است و آن توجه ویژه به جزییات در خلق کیفیت های فضا می باشد.همانطور که الکساندر در بیان کیفیت بی نام ناگزیر از توصیف جزییات است. منظور از جزییات ،توجه به ترکیبات متفاوت مصالح ،توجه به رفتارها و فعالیت های مرتبط با مکان، توجه به الگو ها و شیوه های گوناگون ساخت و ... می باشد. همچنین ،این پروژه در تلاش است تا با شناخت کودک ، فضایی مناسب جهت آموزش ، خلق نماید که در این مسیر ، ویژگیهایی از فضا که کیفیت لازم برای کودک و آموزش او را فراهم می سازد ، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت .
سمیه صدیقی حسین مهدوی پور
این رساله با "موضوع طراحی کارگاه و نمایشگاه صنعت دارایی بافی یزد" سعی دارد مفاهیم و اطلاعات حاصل از "دارایی"، و فرآیند رسیدن به آن را به شیرین ترین و ماندگارترین حالت نمایش دهد و پویایی، سرزندگی و نشاط آوربودن این مجموعه را در مخاطبین ملموس کند. امید است این تلاش ناچیز قدمی در جهت احیاء ارزش های ملی- فرهنگی این مرز و بوم بوده و مقدمه ای برای رشد و ترویج ابعاد هنری و فنی این صنعت پارچه-بافی باشد. 1-1- طرح مسئله هنرمند همواره در جستجوی راه تازه ای برای دست یابی به ابتکارات گوناگون است. همان-طور که هر هنری در وجود خود از شرایط زمان و مکان و شرایط اجتماعی و دیگر عوامل تأثیر می پذیرد، هنرها از یکدیگر، مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر می پذیرند و دارای عوامل مشترک هستند که با جستجوی آن ها زمینه ی تفکر و ابتکارات جدید بوجود می آید. در اینجا است که این سوال مطرح می شود آیا می توان با قیاس معماری و "دارایی" و شناخت شباهت ها و تفاوت های میان آن دو، کیفیت هایی را به معماری اضافه نمود که به وسیله-ی آن ها فضاها در ذهن مخاطب خاطره انگیز شود؟ و سوالی که پیش می آید، به فضا متوجه می-شود و معانی، مفاهیم و شکل های گوناگون آن را در مقوله هایی مهم مطرح می کند: فضای زندگی (آندو، 1381)، فضای هندسی، فضای اندیشه و خیال، فضای کالبدی، فضای معماری و... . و آیا از تجربه ی بودن در فضای "دارایی" و نحوه ی تأثیر آن بر مخاطب می توان درس هایی را برای معماری گرفت؟ مسأله ای که اینجا مطرح است دستیابی به کیفیت فضایی در ذهن بیننده و استفاده کننده از فضا می باشد. معماری ای که می تواند انسان را در داشتن لحظاتی بهتر از جمیع جهات در حال و آینده یاری کند و پس از گذشت زمانی، این کیفیت فضایی همچون مزه کردن طعمی خوش در روح و جان انسان ماندگار گردد. ویژگی های متمایز هنر "دارایی" نسبت به سایر هنرهای دست باف سبب شده است که از آن به عنوان موضوع و دست مایه طراحی برای پاسخ گویی به مسأله و هدف طراح استفاده شود. زیرا این دست بافته دارای ویژگی های هنری خاص می باشد و از عناصر ماندگار در فرهنگ ایرانی است و معماری کردن برای این عناصر ماندگار باید اصولی را داشته باشد که بتواند درک کیفیت فضای ماندگار را برای بیننده ایجاد کند. 1-2- ضرورت طرح مسئله و اهداف طرح پدیده ای که معماری خوانده می شود، شامل صدها دلالت اجتماعی و انسانی دیگر می باشد که جای دیگری از فرهنگ شکل گرفته اند اما در معماری حضور می یابند. به طور مثال شکل و نوع عمل کردها، مصالح انتخابی، رنگ و ... که ظاهراً مواد خام و ناب برای صورت گرفتن معماری است و از جایی اخذ شده اند که در آن جا مانند یک ماده ی خام وجود ندارند بلکه یک صورت معنی دارند. "معماری یک شکل است، شکلی از زندگی، و نه فقط یک شکل فیزیکی، معماری پویایی شکل یا مکان است، نه خود مکان یا شکل." (موسوی نیا، 1384) روح مکان، معماری است و شکل فیزیکی فقط ابزار بیان این روح است. این جا است که بهره گیری از جلوه ی دیگری از هنر، در این جا "دارایی" بافی به ارتقاء روح مکان کمک می کند. "دارایی" بافی به عنوان هنری دستی که با بداهه نوازی هنرمند بافنده همراه است، دارای کیفیت های ویژه ای است که قابل شناسایی و بحث است و فضای خاصی را می سازد. معماران فقط کار با شکل فیزیکی را آموزش دیده اند، هر چند که در معماری فضایی به وجود نمی آید مگر این که حدود فیزیکی آن، مشخص شده باشد و این تمایز بوسیله ی اشاره به بافت، رنگ، شکل و دیگر صفت های مشابه نشان داده شده باشد. و در مجموع این که: با شناخت تفاوت و شباهت های میان "دارایی" و معماری می توان کیفیت های جدید را در معماری شناسایی و یا درس هایی از "دارایی" بافی برای معماری گرفت و به آن تسری داد.
سمانه عطایی یزد بهشید حسینی
چکیده در این رساله طراحی برای کودکان با هدف فراهم آوردن شرایط ایده آل فرایند «رشد»صورت میگیرد. سفر پر ماجرای«رشد » کودک در بستر رشد و یا «محیط» اتفاق می افتد و ما بعنوان معمار در میان مفاهیم گسترده محیط با مفهوم فضا یا به تعبیری محیط پیرامون کودک که مستقیما با آن در تعامل است روبرو هستیم. در این پروژه با نگاهی به روانشناسی رشد و بیان دیدگاه روانشناسان راجع به دوران کودکی، سعی داریم به بررسی محیط و عوامل موثر آن، بر رشد بهترکودکان بپردازیم. همچنین مخاطب را به توجه به «رفتار ، حرکات و واکنش های کودکان به محیط اطراف» دعوت می کند چرا که این موجودات ظریف و لطیف به دلیل فطرت پاک و حساسی که دارند ، از ویژگیها و توانایی های برجسته ای بهره مند می باشندو توانایی آن را دارند که دسته ای از نکات مغفول حتی مجهول زندگی را به ما تذکر و آموزش دهند. نتیجه این مطالعات و مشاهدات میدانی احکام و پیشنهاداتی است که می توان برای خلق محیطی مطلوب برای رشد کودکان از آن بهره برد. و نشان میدهد که معماری و فضای خلق شده توسط معمار یکی از مهمترین عوامل محیطی هستند که می تواند در کنار عوامل مهم دیگری مثل طبیعت ، فعالیت های هنری و بازی بر رشد کودک و تداوم فرهنگ یک جامعه تاثیر گذار باشد. نتیجه این فصل، تطابقی است که میتوان میان فرآیند معمول طراحی و فرآیندی که به اصطلاح کودکانه نامیده می شود، برقرار کرد . در بخش نخست یعنی مقدمات طراحی فرآیند معمول طراحی، موقعیت مکانی سایت در مرکز محله کوی اساتید دانشگاه یزد، جمعیت استفاده کننده 1100 کودک چهار تا 14 ساله با جمعیت هدف 4 تا 12 ساله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. سپس به مطالعه حوزه های مختلف فعالیتی (مدیریتی و اداری، خدماتی و تربیتی) با ارائه اطلاعات و برنامه فیزیکی، عرصه بندی و دیاگرام ها در زیربنایی در حدود 4000 مترمربع پرداخته می شود. در بخش دوم مقدمات طراحی یعنی فرآیند طراحی کودکانه ورسیدن به کیفیات طراحی فضای کودک از طریق ارائه راهکار عملی در نحوه خط کشیدن طرح مطرح می شود و به طور خلاصه با پیشنهاد تمرینات عملی سه گانه یعنی مشاهده کودکان، مرور خاطرات کودکی و شناخت کودک درون و رسیدن به سه معیار کیفی اصلی در طراحی فضا برای کودکان یعنی امنیت، تعلق خاطر، جستجو و امکان کشف و دادن احکام عملی در طراحی برای کودکان می پردازیم ودر انتها با توجه به هر دو فرآیند و انطباق آنها ، به طراحی موضوع پرداخته و طرح نهایی معرفی می شود . مسلم است تطابق این دو فرآیند با توجه به احکامی که در فصل گذشته بدست آمده، مارا در رسیدن به طرح نهایی کمک میکنند..
اکرم السادات خیرالسادات حسین مهدوی پور
فصل اول : مقدمه این رساله با موضوع"طراحی کانون آموزشی زبان های خارجی کودکان دریزد" سعی دارد تا مفاهیم و اطلاعات حاصل از "آموزش کودکان" وفرایند رسیدن به آن را به صورت ماندگارترین خاطره درذهن مخاطب نمایش دهد و با آفرینش پویایی، سرزندگی ونشاط، فضا را به واسطه دیدگان تیزبین مخاطب خود یعنی "کودک" ملموس نماید. امیداست این تلاش ناچیز، گامی هرچندکوچک درجهت فراهم آوردن مقدمه ای برای رشد همه جانبه استعدادهای کودک وتشویق وترغیب او به آموزش و یادگیری زبان های خارجی که ،البته هرکودکی ناگزیراز دانستن آن است، باشد. 1-1- طرح مسئله: تلاش رساله برای یافتن بهانه ای به منظور جستجو وکشف نیازها و تأثیرپذیری متقابل انسان ومعماری صورت می گیرد تا بتواند حلقه گمشده میان مفهوم فضا و مفاهیم روان شناسی درعرصه معماری را پیدا کند. کودکی به عنوان دوره ای خاص وسرنوشت سازکه درآن پایه های شخصیت کودک درحال شکل گیری است، دراین زمینه موردمناسبی به نظر می آید. ذهن کودک، به چارچوب های عرفی ومحدودیت های پیرامونی وابسته نیست و قابلیت تأثیرپذیری بیشتری را از عناصر محیطی خواهدداشت. سهمی از دوران کودکی را والدین و اطرافیان می سازند و سهم دیگر را مکان ها. نیازهای محیطی کودک، گذشته از یک ساختار فیزیکی، یک فضای ذهنی را هم جستجو می-کند. مسئله ای که اینجا مطرح است، دست یابی به کیفیت فضایی درذهن بیننده ودرواقع استفاده کننده فضا می باشد. معماری ای که می تواند انسان را درداشتن لحظاتی بهتر، ازجمیع جهات درحال وآینده یاری کند و پس از گذشت زمانی، این کیفیت همچون مزه کردن طعمی خوش در روح و جان انسان ماندگارگردد. بنابراین، این رساله با دست آویزقراردادن موضوع "طراحی کانون آموزشی زبان های خارجی کودکان" درجستجوی اثبات این ادعا خواهدبود که: "طراحی معماری مناسب این مکان، می تواند محیط مطلوب برای رسیدن به شرایط مناسب آموزشی کودکان و ساختن انگیزه ای زیبا برای یادگیری زبان های خارجی را فراهم سازد." 1-2- ضرورت طرح مسئله: پدیده ای که معماری خوانده می شود، شامل صدها دلالت اجتماعی و انسانی دیگر می باشد که جای دیگری از فرهنگ شکل گرفته اند، اما درمعماری حضور می یابند. به طورمثال شکل ونوع عملکردها، مصالح انتخابی، رنگ و.......که ظاهراً موادی خام وناب برای صورت گرفتن معماری است، ازجایی اخذ شده اند که یک صورت معنی هم دارند. "معماری یک شکل است، شکلی از زندگی و نه فقط یک شکل فیزیکی . معماری، پویایی شکل یا مکان است، نه خود شکل یا مکان. "(موسوی نیا،1384) روح مکان، معماری است و شکل فیزیکی فقط ابزار بیان این روح است. تأثیرگذاری فضای معماری برروی مخاطب ، امری است که در معماری امروز مورد غفلت قرارگرفته است. بی اعتنایی به تأثیر فضا در کیفیات زندگی افراد و روحیات آن ها، باعث ایجاد نوعی ازمعماری شده است که پاسخ گوی نیازهای روانی مخاطب نیست، نقشی در ارتقاءکیفیت زندگی او نخواهد داشت و در نهایت در خاطره او ماندگار نخواهدشد. توجه به این کنش موثر بین انسان ومعماری، مسئولیت و رسالت معمار را درقبال این تأثیرات گوشزد می کند. معماری، روحیات وکیفیت هایی از زندگی را دراختیار مخاطب قرار می دهدکه بسیار قابل اعتنا و بررسی است. فرایند رشدکودک در محیط اتفاق می افتد و معماران به عنوان طراحان فضا در خلق بخشی از این محیط تأثیرگذار هستند .به دلیل حساسیت ها و ویژگی های خاص و نیز نقش مهم آموزش در دوران کودکی، مطرح شدن مباحث روان شناسی نیز دررسیدن به این مهم، ضروری به نظر می رسد. روان شناسی و معماری : هدف از این بخش یافتن ارتباطی است که توسط علوم مرتبط می توان میان روان شناسی و معماری یافت که ازجمله این علوم، روان شناسی محیط است که با هدف نگاه روان شناسانه به محیط و در نظر گرفتن اثرات محیط برروی روان انسان ها به وجودآمد. تأثیر عامل محیط بر رشد کودک: روان شناسان معتقد به دیدگاه روانکاوی برحسب این که کدام قسمت از شخصیت موردنظر باشد، زمانی بر ارگانیسم و گاهی برمحیط تکیه می کنند. منبع اولیه شکل گیری "فراخود" در رشد شخصیت، عمل محیط برارگانیسم است. به طورکلی صاحب نظران مختلف در این گروه عقاید متفاوتی درباره ارگانیسم و محیط دارند. مثلاً تأکید فروید برمحیط است؛ ولی برداشت او از محیط، بسیار محدود و بیشتر شامل محیط خانواده می شود؛ درحالی که اریکسون نقش بیشتری برای محیط اجتماعی و فرهنگی در ابعاد مختلف خانوادگی، مدرسه، همسالان و جز این ها قائل می-شود. (ربیعی، 1385، ص 160) بنابراین در یک معماری با رویکرد انسانی، تعامل همه جانبه ای که بین انسان و محیط معمارانه در می گیرد، تأثیرگذارترین عامل در شکل گیری معماری است . 1-3- پیشینه تحقیق و مبانی نظری: هدف، طراحی یک فضای آموزشی با "کیفیت فضایی مناسب" برای آموزش کودک است. کیفیت فضا عمدتاً ازجزئیات به کار رفته درفضا وچگونگی ترکیب آن ها حاصل می شود؛ همان طور که تصاویری ازفضا که در ذهنمان باقی می ماند، همواره گوشه ای از فضاست با تمام ویژگی ها و مختصات آن از جمله رنگ ، بافت ، مصالح و ... در توصیفاتی که الکساندر ازکیفیات فضا مطرح می کند، همواره سخن از جزئیات به میان می آید. درواقع با طراحی متناسب جزئیات می توان مقیاس فضا را طوری کارکرد که کودک جستجوگری های ذهنی خود را انجام بدهد و از فضا بیاموزد. از موارد متعدد مرتبط با کیفیت فضا، "کیفیت فکر مصالح" است که خود می تواند در چگونگی حس فضا موثر باشد. چگونگی کاربرد مصالح، تکنولوژی استفاده ازآن، رنگ و بافت ایجاد شده توسط مصالح، روحیه فضای حاصل ایجاد شده توسط مصالح و ... همگی در کیفیت فضای مورد نظر اثرگذار هستند. اگرمصالح به صورت صادقانه و عقلانی درفضاها به کارروند، رنگ مصالح، همان رنگ باشد وآجر همان آجر، تنهاکیفیتی که ازفکر به کاربردن آن هاست، درآن دیده می-شود و همین ویژگی مصالح است که فضایی خلق می کند که انسان در آن، احساس تعلق به محیط را بهتر ومشتاقانه تر درک می کند. آموزش و یادگیری همواره تحت تأثیر کیفیت های فضاست که باید با توجه به نیازهای اساسی از جمله سن، جنسیت و مهم تر از همه مکان، طراحی شود و این فضا باید خالق آرامش، آموزنده وکارا باشد و دریک جمله، کیفیت هایی داشته باشد که بتوان آن را حاصل تفکر محسوب نمود. بسیاری ازفضاهای آموزشی فعلی،کودکان را به ماندگاری درفضا دعوت نمی کنند، بلکه باعث گریز آن ها می شوند. چنین محیطی،گرم وصمیمی وخودمانی نیست تا بچه ها را بارغبت ومیل باطنی سرکلاس بنشاند و آن ها را به یادگیری تشویق کند. 1-4- اهداف طرح: هدف از انجام این رساله، سعی در طراحی فضایی برای تقویت روحیه و انگیزه برای آموزش زبان های خارجی، درکودکان است تا بستر موردنیاز برای رشد و خلاقیت کودکان هموارتر شود. بنابراین اهداف کلی موردنظر دراین پروژه به شرح زیر می باشد: - بهادادن به کودکان علاقه مند به یادگیری زبان های خارجی و پشتیبانی روانی آن ها با طراحی فضای معماری مناسب. - آشناکردن کودک با پدیده های طبیعی، لذت جستجو وکشف و بهره مندی او از محیطی آرام و باامکانات لازم برای تداوم فرایند تفکر و خلاقیت از طریق ارزشمندکردن محیط و بستر. - ایجاد یک خاطره ذهنی خوشایند نسبت به فضای آموزشی برای کودک تا حس تعلق-خاطر خود به محیط را همواره به یادگار داشته باشد. - اثبات این ادعا که طراحی معماری مناسب، می تواند سهم خودرا در بهبود شرایط آموزشی مخاطب وتشویق او به یادگیری داشته باشد. اهداف خرد و زودبازده که راهکار عملی تری برای نیل به اهداف کلی فراهم می سازد را می توان به صورت فهرست وار به شرح زیر بیان نمود: - شناخت نظام تربیتی مطلوب فضا در این طرح - شناسایی نیازهای کودکان، کشف سلایق محیطی آن ها و مطالعه اهمیت آن ها درنحوه دریافت وادراک کودک - شناسایی ذهنیت کودک از فضای کالبدی و ثبت تصور ذهنی او از محیط مصنوع و طبیعی - شناسایی بازی ها ، فعالیت های هنری و فعالیت های مختلف کودک و کشف بازه های زمانی و یا مکان های موثرتر برای سیرموفق تر روند آموزش کودک - و در نهایت بررسی تأثیر یک به یک آن ها در شکل گیری محیط و فضای معماری 1-5- روش تحقیق: این پژوهش، ازنوع تحقیق توصیفی است وراهبردهای اصلی آن زمینه ای و به صورت مقطعی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است، به این ترتیب در روش کتابخانه ای ، مطالعه کتاب های روان شناسی رشدکودکان، پایان نامه های مشابه وکتاب هایی درزمینه روان شناسی محیط، راه گشا خواهد بود. درروش میدانی از ابزارهایی مانند نقاشی ، پرسشنامه، مصاحبه با کودک، والدین، دست اندرکاران فضاهای آموزشی کودکان، مشاهده و بررسی نهادهای مشابه، مشاهده رفتارهای کودکان در محیط های آموزشی و گفتگو با روان شناس کودکان و تحلیل اطلاعات و داده های به دست آمده، استفاده شده است. هم چنین بررسی و نقد نمونه های موجود و مشابه ازجمله کانون زبان ایران، واحدیزد و تحلیل دقیق معماری آن و ثبت رفتارهای کودک در این فضا نیز می تواند معیارهای جدیدی دراختیار قرار دهد و ذهن در مشاهدات و بررسی ها دقیق تر و هوشیارتر برخورد کند. 1-6- ساختار رساله: رساله حاضر براساس واژه های آمده در عنوان موضوع طرح شده، دارای یک مقدمه وپنج فصل می باشد. فصل دوم با معرفی کودک و ویژگی های خاص این دوران شروع می شود تا اهمیت حضور مخاطب پروژه در طراحی، بر همگان روشن شود. فصل سوم به شناخت موضوع پروژه یعنی کانون زبان وشناسایی فعالیت های مرتبط با آن اختصاص پیدا می کند تا در انتهای فصل برنامه ای تدوین شود تا آن بحث های حاضر بارنگ فضا به عینیت برسد و براساس فعالیت های برخاسته از مطالعات انجام شده و متناسب با آن، برنامه ی فیزیکی طرح، انسجام یابد. در فصل چهارم، با مطالعه دو نمونه مصداق طراحی پروژه یعنی دو مدرسه ابتدایی در ایالات آمریکا و کشف احکام طراحی ومعماری آن ها، زمینه های ورود به مرحله طراحی مهیا گشته و با تعمیم آن ها به مطالب قبلی، شناخت کامل تری ازموضوع به دست می آید. در فصل پنجم، به بررسی و شناخت بستر پروژه در دو سطح کلان و خرد پرداخته می-شود و عوامل موثر بر بستر پروژه مورد بررسی قرار می گیرد. درفصل ششم، به معماری به عنوان زبان مبانی اصول برآمده از مطالعات چهار بخش فوق و نیز به عنوان یک هنرکه می تواند مبانی و مفاهیم برگرفته را با یکدیگر به پیوند مناسبی برساند، نگریسته شده است. دراین فصل، ضمن ارائه این اصول به عنوان ماهیت ذاتی پروژه، به ارائه فرایند طراحی پرداخته شده که عصاره تمامی رساله درآن نمود پیدا کرده است و درنهایت، طراحی انجام شده، تبیین می شود و مدارک طرح به نمایش درمی آید. پی نوشت:
مریم طیاری حسین مهدوی پور
خلاقیت هسته اصلی پیشرفت و بهبود کارکرد جامعه به شمار می رود و برای تمامی عرصه های زندگی و سلامت فکر و روح انسان حیاتی است. در دنیای امروز اگر افراد گرفتار نظمی تکراری و مکانیکی شوند نابود خواهند شد. (امیری، 1386) امروزه ثابت شده است که خلاقیت امری نیست که به گروه خاصی از افراد با توانایی ها و استعدادهای ویژه تعلق داشته باشد، بلکه مقوله ای است که به پرورش نیاز دارد و اکثر افراد با هوش متوسط نیز این قابلیت را دارند تا بتوانند فردی خلاق باشند. دوران کودکی هم چون ریشه و اساسی برای دوره های سنی دیگر به شمار می آید. این دوره از جانب روان شناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت غالبا به عنوان برجسته ترین مرحله در تکوین شخصیت انسان شناخته شده است. بنابراین پرورش و رشد خلاقیت به عنوان موضوعی بسیار مهم در دنیای امروز باید از این دوران آغاز گردد. از این رو در کشور ما به منظور پرورش و رشد خلاقیت کودکان مراکزی هم چون مرکز آفرینش فرهنگی و هنری کودکان و نوجوانان تأسیس شده است تا بتواند در راستای رسیدن به اهداف مذکور گام بردارد. این در حالی است که در اکثر فضاهای طراحی شده برای کودکان تناسب لازم میان کیفیت فضای طراحی شده و عملکرد مورد نظر وجود ندارد و اغلب بدون توجه کافی به تأثیر محیط بر کودک طراحی شده اند. در پروژه حاضر یک مرکز آفرینش هنری کودکان و نوجوانان به عنوان مکملی برای رفع کمبودهای مدرسه در دو مقطع دبستان و راهنمایی طراحی شده است. در این طراحی سعی شده است به ویژگی ها و ذوائق کودکان در ارتباط با مقوله "رشد خلاقیت" به عنوان یکی از کلیدی ترین مباحث در طراحی موضوعاتی از این دست توجه شده، و به این ترتیب تا حد امکان به واسطه ویژگی های کالبدی، به رشد خلاقیت کودکان کمک شود.
عاطفه جعفری نجف ابادی حسین مهدوی پور
یکی از موارد مهم شکل دهنده هر معماری، تکنیک یا فرایند ساخت آن است. متأسفانه علیرغم پیشرفت دانش و توان مهندسی و تکنولوژی ساخت، هیچ کدام نتوانسته است در بالا بردن کیفیت فضاها و ارزش های معماری متناسب با زندگی انسان معاصر کمک شایانی کند؛ به گونه ای که فضاهای معماری امروز به فضاهایی تک بعدی و فاقد معنا تبدیل شده و کیفیت یکسانی پیدا کرده اند. علاوه بر این، تکنولوژی موجب شده، (برخلاف تفاوتهای فرهنگی، اقلیمی، بومی که در محیط موجود می باشد)، بناها در نقاط مختلف کشور یکسان شده و آنچنان تفاوتی با هم نداشته باشند. این موضوع، موجب تقلیل کیفیت فضاها گشته و باعث شده هویت فضاها از بین برود. از میان فضاهای پیرامونی، خانه بلافصل ترین فضای مرتبط با انسان است، که بطور روزمره از آن تأثیر می گیرد و بر او تأثیر می گذارد و توجه به کیفیت آن نیز می بایست همواره مدّ نظر قرار داشته باشد. با دقت در مسکن سنتی ایرانی که بر اساس تکنولوژی بومی شکل گرفته است به این موضوع پی می بریم که می توان با استفاده از تکنولوژی بومی در تمام نقاط خانه، حال و هوا و کیفیت های متفاوتی را بسته به کاربرد آن فضا بوجود آورد. بنابراین با رجوع به تکنیک ها و روش های ساخت که با توجه به جزئیات، مصالح و همچنین هم نشینی آن ها و ترکیب مناسب اجزاء بدست می آید می توان به سمت کیفیت مطلوب در معماری معاصر پیش رفت. بدین منظور در این رساله با یک مطالعه اکتشافی، پتانسیل های تکنولوژی های بومی بررسی گشته و با مطالعه میدانی تأثیر آن ها به صورت مصداقی و عینی در نمونه های معاصر یزد مورد بررسی قرار گرفت؛ از این طریق احکام طراحی استخراج گردیده و در طراحی مورد استفاده قرار گرفت. این رساله با توجه به آنکه تکنولوژی را یکی از عناصر اصلی کیفیت دهی به فضاها می داند در صدد است که با شناخت پتانسیل های معماری بومی که در تکنولوژی های بومی نهفته، با دستاویز قرار دادن موضوع مسکن، در جهت ارائه راهکارهایی به منظور طراحی فضایی با کیفیت و هویت تلاش کند. لذا این تحقیق می تواند آغازگر نگاهی به معماری بومی باشد، که تسری این امر را می توان در طرح های توسعه روستایی، حوزه آموزش معماری، همچنین محیط های مختلف از جمله: فضای آموزشی، اداری، مسکونی و ... دید.
سید داود صفوی مقدم حسین مهدوی پور
با افزایش سریع جمعیت شهرها و گسترش شهرنشینی طی دهه های اخیر و بالا گرفتن تقاضای مسکن و کمبود زمین در شهرهای بزرگ چاره ای جز توسعه عمودی شهرها در قالب مجتمع های مسکونی پیش پای برنامه ریزان و طراحان نمی گذارد .به طوری که یکی از نمودهای آن را در ساخت مجموعه های مسکونی انبوه سازی شده ای می بینیم که تنها با رویکرد اقتصادی اقدام به ساخت واحدهایی یکنواخت و بدون در نظر گرفتن عرصه های زندگی جمعی و فضاهای تفریحی در اکثر شهرهای کشور شکل گرفته اند. مجموعه هایی که نتوانسته اند ارتباط مناسبی با مخاطبین خود برقرار نماید درحالی که در ظاهر با هدف کاهش اشغال زمین و توسعه فضاهای باز و سبز ،اما در باطن از بین برنده این عرصه های عمومی پدیدار گشتند. آنچه که امروز در طراحی و ساخت این مجموعه ها مغفول مانده وجود فضاهای مشترک جمعی است که موجب همگرایی و همسوکردن روابط ساکنین واحدهای مسکونی ، مسئولیت پذیری و تقویت مشارکت پذیری آنها شود ، بطوری که بتواند باعث ارتقای رضایتمندی از فضای سکونت در این مجموعه ها گردد. در روند مطالعات روبرو با تبین چارچوبی روشن به دنبال بررسی جایگاه مسکن در زندگی انسان و تعیین فاکتور هایی که می تواند بر رضایتمندی انسان از مسکن نقش داشته باشد دنبال می شود . همچنین برای بررسی صدق و صحت فاکتور ها برروی یکی از مجموعه های مسکونی شهر مشهد(آپارتمان های مرتفع) به بوته آزمایش گذاشته و با استخراج احکام طراحی سعی در دوباره تعریف نواقص حاصل از مطالعات در نمونه نام برده خواهد شد. در این فصل، ابتدا موضوع و مساله تحقیق تشریح شده و پرسش های مورد توجه در این پایان نامه بر اساس مباحث مطرح شده مورد شناسایی قرار می گیرد. سپس به ضرورت ها و اهداف مورد نظر تحقیق پرداخته شده و فرضیات پژوهش بر اساس ، سوالات مورد نظر ارائه می شود. در این بخش روش تحقیق ، گردآوری، تجزیه و تحلیل حجم جامعه آماری مورد بحث قرار می گیرد. تشریح ساختار پایان نامه و مباحث ارائه شده در هر یک از فصول در قالب بخش رویه ی تحقیق انجام شده و در بخش مشکلات تحقیق مسائل حادث و پیش بینی نشده در مسیر پژوهش بیان شده است. در بخش آخر این فصل نیز اختصاص به ارائه تعاریفی از کلید واژگان تحقیق دارد.
مریم اسلامی نصرت آبادی حسین مهدوی پور
چکیده هنر به عنوان تامین کننده نیازهای زیبایی شناختی و روحی انسان همواره اهمیت والایی داشته است. از آنجا که معماری تلفیقی از هنر و علم به شمار می رود، توجه به عرصه هنر یکی از مهمترین دغدغه های معماران بوده است. معماری در ادوار گوناگون محملی جهت حضور هنرهای گوناگونی مانند خوشنویسی، گچبری، آینه کاری، نقاشی بوده، که این هنرها همواره نقش مهمی در کیفیت دهی به فضای معماری داشته اند. با گذر زمان، تحولات دوران مدرن باعث تغییرات عمیقی در رشته معماری شد. کالبد بناهای معماری از هنرهای مختلف خالی شده و همزمان، معماران نیز از بسیاری از توانایی های هنری غافل ماندند. با کمرنگ شدن نقش هنر در خلق فضای زندگی، هنرهای مختلف از یکدیگر تفکیک شدند. امروزه این هنرها به صورت مستقل از کالبد معماری مطرح شده و در گالری ها و موزه های هنری به نمایش در می آیند. از طرف دیگر در رابطه با تعریف هنر تغییراتی پدید آمده است و هنر معاصر ویژگی های مخصوص خود را یافته است. در حال حاضر در یزد هنرمندان فعال بسیاری در رشته های مختلف هنری مشغول به فعالیت هستند. گردهم آیی هنرمندان در مجموعه هایی مانند «گنجینه فرهنگ و هنر»، نشان-دهنده نیاز آنها به مکانی برای تعامل با یکدیگر و با مخاطبین است، ولی مکان مناسبی که بتواند آثار این هنرمندان را در خود جای دهد و برای نسل های بعد حفظ کند، وجود ندارد. با توجه به این بررسی ها، خلق فضایی درخور برای دستیابی به این اهداف ضروری می نماید. این رساله با عنوان «طراحی موزه هنرهای معاصر یزد» سعی دارد تا با نگاهی به هنر معاصر، چگونگی تاثیر این هنرها در کیفیت فضا را مورد بررسی قرار داده و با توجه به این مسئله به ارائه راهکارهایی به منظور طراحی فضایی مناسب و مطابق با نیاز دوران کنونی بپردازد. بدین منظور محقق با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی با مفاهیم پایه ای آشنا شده و سعی کرده است تا نتایج حاصل از این مطالعات را در طراحی به کار برد. امید است طراحی این مجموعه، مقدمه ای برای ترویج موزه های هنری باشد و زمینه مناسبی را جهت رشد هنر فراهم نماید. کلمات کلیدی: موزه ، هنر معاصر ، معماری معاصر ، موزه هنرهای معاصر.
حسین مهدوی پور عبدالهادی مسعودی
موضوع هدایتگری و نحوه صحیح هدایت یافتگی از موضوعاتی است که اهمیت پرداختن به آن را می توان جزء بدیهیات دانست زیرا انسان که به قوه عاقله از حیوانات متمایز می گردد جز با هدایت یافتن نمی توان از این نیرو استفاده درستی بنماید و در واقع تمایز خود را از سایر حیوانات نمایان سازد. در این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و با راهکار تحلیل محتوا احادیث امام علی (علیه السلام) (که تبعیت از ایشان برای رسیدن به هدایت واقعی مورد تاکید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده است) برای یافتن انواع روش های هدایتگری مورد بررسی قرار گرفت. در ضمن با توجه به تعریف مدیریت و انطباق آن با انواع روش های هدایتگری یکی از مهم ترین راهکارهای عملی شدن هدایت، نهادینه نمودن تقوا در وجود انسان تشخیص داده شد که با تحقق آن و بدون نیاز به نیروی کنترل کننده بیرونی، هر گونه خطا و معصیت قابل جلوگیری خواهد بود. در ادامه با توجه به مضامین جملات و سیره عملی امیرالمومنین (علیه السلام) اصول و روش های هدایتگری گوناگونی علاوه بر روش های مبتنی بر اصل فوق استنباط گردید که از جمله مهم ترین این روش ها می توان به موارد زیر اشاره نمود: انطباق با قرآن، پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام), عاقبت گرایی, حق مداری, انطباق ظاهر و باطن, آمادگی برای مرگ, عمل گرایی, هدف گیری صحیح, اصلح گزینی, روش زمان شناسی, فتنه گریزی, نهادینه نمودن دیدگاه توحیدی با استدلال های ساده فطری, اخلاص, روش خودشناسی, اصلاح نیت, تفکر با بصیرت, عمل عقلانی, اولویت گذاری, محاسبه نفس, تنظیم قوای باطنی, تذکر, دید ابزاری به مادیات, توکل, ابتلا, شکرگزاری عملی, رقابت در کسب فضایل, قصر أمل, دنیا گریزی, دوری از تفرقه, اسراف گریزی, توجه به کرامت انسان, تغافل, تناسب رفتاری, تجربه محوری, زمان شناسی, بلندهمتی, قاطعیت در اجرای فرامین خدای سبحان و ... .
مریم کرباسیان حسین مهدوی پور
چکیده نبود و یا ضعف کیفیت مجتمع های بین راهی برای اقامت و خدمات رسانی، یکی از مشکلات عمده مسافرین برای سفرهای زمینی است. مسائلی همچون سطح پایین خدمات و محیط نامطلوب و رابطه نامناسب بناها با مکان، طبیعت و فرهنگ آن محل باعث شده تا تصویر ذهنی نه چندان خوبی را از آن محیط در ذهن بیننده القا نماید. در حالی که مقوله کیفیت محیطی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و بی توجهی به آن موجب کاهش سرزندگی و افزایش نارضایتی مسافران از سفر و محل اقامتشان می گردد. حس مکان و رابطه ساختمان با محیط از عوامل مهم ادراک فضاست و ارتباط افراد با محیط و حفظ آن محیط را باعث می شود. بی تردید عوامل کالبدی محیط، ویژگی ها و کاربردهای آن باعث ادراک بهتر محیط و بنای قرار گرفته در آن محیط می گردد. اقامتگاه ها و خدمات بین راهی پاسخگوی نیازهای گروه های مختلف مسافر بوده و همچنین از مهم ترین ارکان ایجاد امنیت و آرامش راه ها می باشند که علاوه بر رفع نیازها، بستری برای وقوع تعاملات اجتماعی مسافرین نیز فراهم می سازند. اقامتگاهی در حاشیه یک راه کویری، علاوه بر تسهیل فعالیت های مسافرین می بایست برانگیزاننده حس های خاص کویری که موجب پدید آمدن تصویر ذهنی مطلوب مسافرین از کویر و شهرهای کویری می گردد باشد؛ نیز هویت، معانی و مفاهیم ماورایی نهفته در کویر و رضایتمندی بازدیدکنندگان و کاربران را به همراه آورد. این پژوهش به بررسی و بکارگیری پتانسیل های مکان برای طراحی یک اقامتگاه در یکی از مسیرهای منتهی به یزد (کمربند میبد ـ اردکان) می پردازد. در این پژوهش ضمن بررسی سوابق موضوع و تحلیل نمونه هایی از اقامتگاه های بین راهی و تدوین برخی شاخص های منتخب کیفیت، سعی در ارتقا و بهبود کیفیت در طراحی یک اقامتگاه بین راهی در کویر با تأکید ویژه بر استفاده از قابلیت های مکان گردیده است. واژگان کلیدی: مکان، محیط، کویر، سفر، اقامتگاه بین راهی
نگارالسادات علوی زاده حسین مهدوی پور
تعاملات اجتماعی از عناصر بنیادین هر جامعه ای محسوب می شود. بنظر می رسد چالش های اساسی در ساختار روابط اجتماعی در سطوح مختلف جامعه امروز ایران ناشی از سست شدن پیوندهای اجتماعی است. در این شرایط پیوند دادن افراد به شبکه ها و گروهها جهت انجام فعالیت های جمعی، می تواند راه حلی برای گریز از فردگرایی و ارتقای سرزندگی حیات جمعی مطرح باشد. مساله پژوهش حاضر این است که با استفاده از پتانسیل های طبیعت، می توان بر روابط افراد در شهرها تاثیر مثبت گذاشته و از کاهش آن که در نهایت به مرگ حیات اجتماعی می انجامد، جلوگیری شود. ساخت و سازهای بی روح امروز، قادر نیستند به خواسته های فطری انسان پاسخ بدهند. ارتباط و آرامشی که انسان همواره به واسطه شکل گیری متناسب فضای زیست خود با طبیعت داشته، بامشکلات فراوانی روبرو شده است. به دنبال پیدایش نگرش تکنولوژیک به معماری، فضای دست ساخته انسان، هرچه بیشتر از طبیعت فاصله گرفته و تبدیل به محیط هایی بیگانه و غریب شده اند و این به معنای از بین رفتن حس مکان است. وحدت طبیعی در معماری امروزه فرو شکسته و سکونتگاهها، پیوستگی و انسجام خود را از دست داده اند. بنابراین آشتی دوباره معماری و طبیعت خواهد توانست روح از دست رفته را به معماری و ساختمان های ما باز گرداند و باعث سرزندگی و رونق مجدد آنها گردد. لذا در این نوشتار ابتدا با بررسی زمینه های نظری موضوع طبیعت، شناخت ویژگی ها و نوع حضور طبیعت در معماری، همچنین آشنایی با مولفه های سازنده حیات اجتماعی، نقش گروه ها و فعالیت های جمعی در ارتقای پویایی زندگی اجتماعی شهرها تبیین گردید. سپس در قالب یک نمونه موردی، به بررسی وضعیت حیات اجتماعی در شهر یزد پرداخته می شود و احداث مرکز فرهنگی در سطح شهر، که زمینه ای مناسب جهت وقوع رویدادهای جمعی را فراهم می سازد، به عنوان راهکاری جهت افزایش روابط غیر رسمی افراد و پیوستن آنها به شبکه ها و گروهها مطرح می گردد. این مرکز می تواند نقش موثری در ارتقای جامعه پذیری و متعاقبا فرهنگ پذیری افراد داشته باشد. از آنجایی که فرآیند اجتماع پذیری در فضاهای جمعی مستلزم حضور، مکث و تجمع افراد است، تلاش می شود احکامی معمارانه جهت افزایش حضورپذیری و تجمع پذیری در عرصه های فعالیت جمعی ارائه گردد. لذا این رساله برآن است تا با شناخت طبیعت و رموز موجود در آن، کیفیت از دست رفته را به فضاها بازگرداند تا آنها نیز موجب رشد و ارتقاء روابط و تعاملات اجتماعی گردند.
فاطمه پسند حسین مهدوی پور
بخش وسیعی از کشور ایران بر روی کمربند گرم و خشک قرار گرفته است و این مساله باعث شده تا از کویرهای نادری برخوردار باشد که برخی از آنها در تمام دنیا شناخته شده اند . مردم این مرز و بوم از دیرباز با توجه به نوع خاص اقلیم این منطقه دست به نوآوری هایی زده اند تا بتوانند شرایط سخت کویری را برای زندگی مساعد کرده و سالیانی دراز در این وادی خشک سکنا گزینند. در این رساله با طراحی اقامتگاهی در دل کویر سعی در آشتی ارتباط انسان با این بخش ویژه از طبیعت را داشته ، که این مهم جز با درک درست از طبیعت کویر و استفاده به جا از خصوصیات اقلیمی آن امکان پذیر نخواهد بود از این روی به علت اهمیت و حضور نمایان خاک در طبیعت کویر این بار، این عنصر طبیعی را به عنوان معمار در نظر گرفته و دانه های خاک خود به طراحی احجامی متناسب با ذات طبیعی دانه هایشان پرداختند تا به الگویی مناسب برای طراحی در کویر دست یافته و در نهایت توانستیم اقامتگاهی با شرایط آسایش اقلیمی مناسب ایجاد کرده که هر ساله پذیرای جمع زیادی از علاقه مندان داخلی و خارجی باشد ، که با حضورشان در کویر به شناخت این بخش از طبیعت بکری پرداخته که خداوند در اختیار انسان ها قرار داده است و بدین ترتیب فرصتی مناسب برای جذب سرمایه بدست خواهد آمد.
الهام کریمیان فخرابادی حمیدرضا بیگ زاده شهرکی
خانه های تاریخی بخشی ارزشمند از بافت های تاریخی شهرها محسوب می گردند. در این میان، بافت تاریخی شهر یزد با تعداد بسیاری از بناهای بر جای مانده از ادوار مختلف به عنوان یکی از بافت های غنی کشور قلمداد می شود، که عمده خانه های ارزشمند آن متعلق به دوره قاجاریه هستند، اما این خانه ها به واسطه متروک ماندن در معرض زوال قرار گرفته اند. خانه دانشمندی یکی از این موارد می باشد، که آسیب های فراوانی از این رهگذر دیده است. این خانه تاریخی در محله امیرچقماق شهر یزد واقع شده است. با توجه به ارزش های تاریخی بنا و پتانسیل های محله مذکور ارائه طرح مرمت اصولی و دادن کاربری مناسب به بنا از به وجود آمدن آسیب های جدید در آن جلوگیری می کند. علاوه بر ضرورت تمهید رویکردها و اقدامات مناسب در جهت مرمت بناهایی از این قبیل، جستجوی رویکرد و راهکار اصولی به منظور احیاء و تداوم حیات،یکی از ضروریات حفاظت از این قبیل خانه ها است. جستجوی رویکرد مناسب احیا در خانه تاریخی دانشمندی یکی از اهداف اصلی تحقیق حاضر می باشد، که از طریق مطالعه و شناخت اثر و نیز بررسی مبانی نظری مرمت به این مهم پرداخته شده است. نتیجه مطالعات صورت گرفته بر روی گزینه های امکان-پذیر نشان می دهد که در کنار سکونت به عنوان عملکرد اصلی خود اثر، استقرار کاربری فرهنگی، آموزشی نیز یکی از گزینه هایی است که می تواند تداوم حیات اثر را تضمین نماید.
الینا کرباسیان حسین مهدوی پور
امروزه با پیدایش کانون جمعیتی بزرگ و کلان شهر نشینی، نیاز فراغتی انسان همچون گذشته به صورت طبیعی و خود به خود ارضاء نمیشود.یعنی امور ساده ای مانند قدم زدن در قهوه خانه، نشستن با دیگران، صحبت کردن،شنیدن صدای آب رودخانه، گشتی در باغ میوه، میوه ای را به درخت دیدن و نظایر آن به طور عادی برای شهرنشینان در دسترس نیست. همچنین گسترش روز افزون صنعت جهانگردی و گردشگری در دنیا و تبدیل آن به یک صنعت موفق و نیز با توجه به نیاز روز افزون ایران به گسترش گردشگر خارجی با داشتن پتانسیل های طبیعی و مصنوعی،ایجاب میکنداقدامی آگاهانه در این زمینه صورت گیرد. اما به دلیل عدم وجود نحوه برخورد هوشمندانه و نادیده گرفتن کیفیت محیط طبیعی با ساخت و سازهای عجیب و نابسامان به آلودگی بصری این گونه محیط منجر شده است،که در نهایت باعث تخریب تدریجی محیط طبیعی میگردد .مشاهده این گونه آسیب ها به طبیعت و نبود الگویی مناسب جهت ساماندهی باعث شکل گیری خطوط و اهداف طرح گردید. در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر ،چنین مجموعه ای باید با احترام به طبیعت و قوانین سایت مورد نظر وکمترین دخل و تصرف نابهنجاردرآن، به ایجاد فضایی متفاوت با زندگی شهری بپردازد.برای نیل به این هدف مجموعه اقامتی تفریحی ده بالا در طبیعت کوهستانی، باحفظ مناظر طبیعی،درجهت خدمت رسانی به مخاطبان خود در زمینه پر کردن اوقات فراغت آنها وفراهم کردن امکانات تفریحی ،تفرجی، طرح و برنامه ریزی شده است.درروند رساله ابتدا به بررسی مفاهیم وتعاریف،واژه شناسی اوقات فراغت و تفریح وتفرج وگردشگری و جهانگردی و نیز مجتمع اقامتی و عوامل سازنده آن پرداختیم.سپس مطالعاتی پیرامون رویکرد موضوع (طبیعت گرایی) و سیر تحولات آن و ارتباط آن با زیبایی و معماری انجام گرفت ، درادامه با بیان شناخت حاصل از بسترو اقلیم و نیز بررسی معماری بومی روستا ، زیربنای طرح و شالوده آنرا شکل داده ایم.در نهایت با استنتاج و آنالیزداده هاواطلاعات حاصل از موارد بررسی شده و شناخت حاصل ازتأثیراقلیم،میزان گردشگر،معماری منطقه، شرایط توپوگرافی و...بر فرم بنا و معماری آن گام نهادیم. سپس با بدست آوردن فضاهای مورد نیاز و معرفی برنامه ریزی فیزیکی به بیان گزینه های مختلف و درآخر به معرفی طرح نهایی و بیان جزییات آن پرداخته ایم. کلمات کلیدی: مجتمع اقامتی ، طبیعت، معماری بومی ،، منطقه نمونه گردشگری ده بالا
منا دهقانی محمد آبادی داریوش حیدری بنی
بناهای تاریخی هر کشور بخشی از شناسنامه، فرهنگ و کارنامه مردمی است که در آن زندگی میکردهاند. حناساییها )مازاریها( جزءکارگاه های صنعتی محسوب و بخشی از میراث صنعتی ما میباشند. حناساییها از جمله بناهایی هستند که مورد کم توجهی قرار گرفته اند و با توجه به تعداد اندک آنها، نمونه های سالم و زنده مناسبی برای معرفی به نسل های آینده موجود نیست. حناساییهای موجود در حال حاضر یا عمدتا بلا استفاده رها شدهاند و در حال تخریب هستند و یا کاربری بیرابطه با حناسایی همچون کتابخانه و سفرخانه سنتی اتخاذ کردهاند. استفاده از حنا نیز مانند گذشته رایج نبوده و بناهایی با کارکرد سائیدن حنا دیگر ساخته نمیشود؛ از این رو در این پژوهش به عنوان نمونه حناسایی ناصری یزد انتخاب شده است؛ که ابتدا به شناخت ویژگیهای معماری و سازهای حناساییها، شناخت عوامل آسیب رسان به بنا، جلوگیری از تخریب بیشتر آن و شناخت عملکرد حناساییها پرداخته شده و در ادامه طرحی برای مرمت و احیای این حناسایی ارائه شده است. در این تحقیق از روش کتابخانهای و میدانی برای به دست آوردن اطلاعات و از روش تحلیلی و تطبیقی در راستای کامل شدن اطلاعات استفاده شده است. ادامه حیات یک بنا در گرو شناخت و از بین بردن عوامل آسیب رسان به بنا، مرمت و سالمسازی آن و القای کاربری مناسب به آن است. سائیدن حنا به صورت سنتی با استفاده از چارپایان که از فعالیتهای اصلی حناسایی به شمار می رود مناسبترین گزینه برای زنده نگه داشتن بنا است . تولید حنا در مقیاس زیاد بازده اقتصادی ندارد بنابراین فقط کاربری بخشی از بنا به این فعالیت اختصاص داده شده است و بخشی نیز به فروشگاه حنا تبدیل شده است. تعدد فضاها اجازه ارائه کاربری جدید برای قسمتهای باقیمانده را میدهد . با توجه به اینکه این حناسایی از قدیمیترین و سالم ترین نمونه های دست نخورده از این دست بناها میباشد و برای شناساندن بخشی از فرهنگ جامعه به نسلهای آینده، بخشهای دیگر بنا میتوانند در قالب موزه حنا و حناسایی به فعالیت بپردازد.
آرزو عابدی حسین مهدوی پور
داشتن خانه و سرپناه از اولین نیازهای یک جامعه است. ارتباط فضاهای یک واحد مسکونی با طبیعت و استفاده از جریان هوای سالم به ساکنین شادابی می بخشد و با تقابل مجموع واحدهای مسکونی با طبیعت پیرامونش، یک جامعه ی سرزنده و پرنشاط حاصل خواهد آمد. هدف این رساله شناخت جریان هوا و استفاده از آن برای پایدار سازی مجموعه مسکونی است. شهرستان تفت در استان یزد به لحاظ قرارگیری در یک دره و بین کوه های بلند، نسبت به قرارگیری در منطقه ی گرم و خشک، دارای آب و هوای مطلوب است و از جریان های هوای منطقه ای برخوردار می باشد. برای استفاده از جریان هوای نسبتاً سالم و مطلوب منطقه واحدها و مجموعه ی مسکونی باید طراحی خاص متناسب با معماری منطقه داشته باشد. باد باید بتواند در هر واحد حضور یافته و با کمترین تغییر در ویژگی های کیفی و کمی عبور کند و به واحدهای بعدی برسد. در تعامل بنا و باد، ساختمان های بلند اغتشاش ایجاد می کنند و ساختمان ها باید در حد مطلوب کوتاه ساخته شوند. معابر باید طوری طراحی شوند که جریان هوا در آنها مزاحم عبور عابران پیاده نباشد. باید به قابلیت های طبیعی سایت توجه شود. برای تلطیف هرچه بیشتر جریان هوا حضور آب و پوشش گیاهی مفید خواهد بود. مضررات ناسازگاری انسان با طبیعت نمود پیدا کرده و بر کسی پوشیده نیست. بازگشت به دوستیِ انسان و طبیعت، سازش مسکن با اقلیم و پررنگ ساختن حضور انرژی تجدیدپذیر باد، به گونه ای که موجب کاهش مصرف انرژی های گران یا تجدیدناپذیر شود، به پایداری بنا و زندگی بشر کمک می کند. برای نیل به این اهداف، پس ازمطالعات کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات و بررسی نمونه های موجود، پنج نمونه مسکن متناسب با بافت و همساز با باد طراحی شد، با قرارگیری مناسب این نمونه ها در کنار هم، بلوک ها بوجود آمد و با طراحی معابر و فضاهای سبز، مجتمع مسکونی پایدار تفت، شکل گرفت. نمونه های طراحی شده، در مرحله ی نهایی مورد آزمایش مشابه تونل باد قرار گرفت و میزان پاسخ گویی نسبی هرمورد با توجه به اهداف موردنظر بررسی شد.
فاطمه السادات نبوی حسین مهدوی پور
برخلاف انتظار، دنیای مدرن آن گونه که انسان ها در ابتدا توقع داشتند به پیش نرفت؛ دنیای جدید و پیشرفته با مشکلات و آسیب هایی همراه بوده که در کانون توجه بسیاری قرار گرفته است. بررسی دیدگاه های مختلف در مورد معضلات دنیای مدرن کاری بس دشوار و طاقت فرسا است که در یک رساله امکان آن فراهم نیست. دنیای مدرن امروز با روابط پیچیده آن که بیش از هر چیز نزدیک شدن به سیستم ماشینی را می طلبد علاوه بر عوارض جسمی، مشکلات روانی را نیز برای افراد به ارمغان آورده است. اغلب مردم به اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود واقف بوده و با روش هایی مانند ورزش منظم ، تغذیه مناسب و انجام آزمایش های پزشکی نسبت به سلامت جسمی خود اطمینان کسب می کنند. اما تعداد کمی از مردم به اهمیت حفظ بهداشت روانی خود آگاهند. فشار روانی تا میزان معینی برای انگیزش مفید است اما همین فشار روانی اگر از حدی بالاتر رود می تواند مشکلات جسمانی از قبیل فشار خون بالا ، سردرد و خستگی را ایجاد کند و ممکن است سر آغازی برای ناتوانی روانی در بعضی از مردم باشد. لذا آشنایی با اهمیت بهداشت روانی، حساسیت به موقع در مورد اختلالات روانی و پیگیری در مراحل اولیه برای جلوگیری از تبدیل آن به بیماری حاد روانی، نحوه رفتار اعضای خانواده با فردی که دچار اختلال روانی شده، علل بروز بیماری روانی، نقش مشاوره های روانشناختی در درمان اختلالات روانی، از مواردی هستند که باید به آنها توجه شود. علاوه برآن، شهر یزد به عنوان قطب پزشکی ایران مطرح است که از نظر ارائه ی خدمات فوق تخصصی در زمینه ی معاینات و معالجات بیماری های قلبی، ناباروری، سوختگی و... در کشور از سطح بالایی برخوردار است. و به همین دلیل بیش از 40% از تخت های بیمارستانی این استان توسط بیماران غیربومی اشغال شده است. و سالانه جمعیت زیادی را از نقاط مختلف کشور و یا کشورهای همسایه به خود جذب میکند. این افراد هم در دوران قبل از شروع درمان و هم در دوران نقاهت پس از درمان نیاز به مراقبت هایی دارند که شاید بتوان با توجه به این افراد و ساماندهی آنها هم به سلامت روحی آنها کمک کرد و هم باعث رشد توریسم سلامت در یزد شد. در ادامه ی دو مبحث مطرح شده می توان عنوان کرد؛ اقشاری که لازم به مراقبت از روح و روان خود هستند کم نیستند و باید به آنها توجه کرد. در این راستا طراحی مرکزی را پیشنهاد می دهیم که پذیرای بیماران غیر بومی مقیم یزد و افراد سالمی که خود را در معرض خطر یافته اند، می باشد و آنها می توانند چند صباحی را در آنجا بگذرانند.
زهرا بهپور حسین مهدوی پور
راه باز و افق روشن است و مقصد دور نیست. قدم های استوار و مطمئن، دوری راه را نزدیک و سختی آن را آسان می کنند. ایمان به صحت راه، باور به درستی مسیر و اعتماد به خود، به توانایی ذهن و اندیشه و به قوت دست های خود، اصول قدم زدن و تنفس کردن در کوچه پس کوچه های معماری، و به خصوص و به خصوص در طراحی برای کودک می باشد. راه هر چه سخت باشد ـ که نیست ـ رسیدن به هدف، همان قدر شیرین و لذت بخش است. همچون سفری صعب برای دیدار عزیزی، یاری، معشوقی، که سختی اش به چشم نمی آید و خس و خاشاک بین راه، مانع رسیدن نمی شود: در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور یادش بخیر! آن روزهای رفته و فصل های سبز، خاطراتی در زلال افکارمان، که هدیه ای عاشقانه است. آن روزها که نقش دستهایمان در خلوت سپید کاغذ، هستی می گرفت. روح از بهار و شعر از آسمان دلمان می تراوید و امروز به شوکت زیباترین خاطره ها، زمزمه هایی را در دلم می سرایم . . . . . شاید به دنبال بهانه ای بودم، که بتوانم به تب و تابی که در وجودم بود پاسخ گویم، و پایان نامه کارشناسی ارشد شاید جواب بود، که مرا به حرکت درآورد و اکنون پر از سوال هستم، سوالی هایی که برایش جوابی می خواهم . . . هنوز مهر و محبت های کودکانه سرشار از ترنم باران است. بارانی که بر دل می نشیند و به شبنم عشق تازگی را هدیه می دهد. آن روز که: باران با ترانه، با گوهرهای فراوان، بوسه زد بر بام خانه، یادم آمد قصه هایی، جنس مهتاب شبانه کودک ده ساله، عطر ناب باران را رها کرد، در فضایی عاشقانه، در فضایی کودکانه و چه زیبا بود آن روز . . و من یکپارچه آغاز شدم. آغازی که شروعی دیگر بود. شروعی که شاید امتدادی باشد از بودنم و از آنچه که دیده ام و لمس کرده ام و اکنون آغاز می کنم؛ از فطرت کودک تا فضای کودکانه . . . در راه شناخت موضوع طراحی مورد نظر تحت عنوان؛ مرکز آموزشی کودکان ابرکوه (جایگاه فطرت در شکل دهی فضا)، پیش از هر چیز به شناخت و بررسی عوامل تأثیرگذار در چیستی و چگونگی پروژه می پردازیم که در این مورد عبارتند از: مخاطب پروژه، هدف پروژه و بستر و یا به عبارتی دیگر کودک، فطرت، آموزش و معماری. این رساله شامل شش فصل است و از آنجایی که هدف دست یابی به فضای مطلوب کودکی است، پس باید کودک را به عنوان مخاطب اصلی خوب بشناسیم و با ویژگی های او آشنا شویم. در فصل اول تحت عنوان «کیستی و چیستی کودک» به بررسی خصوصیات کودک پرداخته می شود. با هدف شناخت هر چه بیشتر کودک شناخت مفهوم تربیت و رشد کودک و عوامل تأثیرگذار آن. در فصل دوم تحت عنوان « حقیقت و تجلی فطرت در انسان (کودک)» با هدف شناخت ویژگی اصلی و ممیز انسان از سایر موجودات که «فطرت» است. پررنگ کردن نقش فطرت در رشد کودک و در نتیجه فضای کودک. در فصل سوم تحت عنوان «بستر طراحی»؛ به شناخت بستر طراحی پرداخته می شود و به عنوان یکی از عوامل ارزشمند در معماری فطری بررسی خواهد شد. در فصل چهارم تحت عنوان « هدف آموزش دوره ی ابتدایی»؛که دارای دو بخش است: بخش اول: آموزش و پرورش ـ بخش دوم: نمونه های موردی ـ با هدف آشنا شدن با دبستان و ویژگی هایش، به عنوان فضایی که متعلق به کودکان و مکانی است که پس از خانه، کودک بیشترین ساعات خود را در آن به سر می برد. در فصل پنجم تحت عنوان « گامی در جهت معماری برای کودک»؛که دارای دو بخش می باشد: بخش اول: فضاهای مورد نیاز در طراحی ـ بخش دوم: کودک و معماری ـ با هدف طراحی فضای منطبق با شرایط کودکان که به طور قطع بستگی به شناخت کافی از طبیعت و فطرت آنان دارد. طراحی فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان باید دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی آنان باشد. در فصل ششم تحت عنوان « ارائه طرح»؛ که دارای سه بخش می باشد: بخش اول: مبانی نظری ـ بخش دوم: فرایند طراحی ـ بخش سوم: اسناد طرح ـ روند کلی طراحی و شکل گیری طرح را در طی تجارب مختلف نشان می دهد. از ویژگی های خاص این رساله، حاکمیت ویژگی های فطری انسان می باشد که کلیه طرحواره ها برپایه دریافت درونی نگارنده از موضوع شکل گرفته است. امید است، تجارب به دست آمده بتواند گامی در جهت طراحی فضاهای مختلف کودکان به شمار آید.
محبوبه امیری حسین مهدوی پور
امروزه رشد روز افزون جمعیت و نیاز مردم به فضاهای زندگی باعث گردیده است که ساخت مسکن رشد سریع و نا متناسبی را به خود بگیرد و بدون توجه به اصول روانشناختی ، باعث دور افتادن و جدا شدن نسل جدید از ارزش های اصیل خودگردیده است و همچنین باعث بروز مشکلات اجتماعی بسیاری شده است ، بطوریکه نسل جدید هیچ ارتباطی با فرهنگ و گذشته ی خود ندارد . این در حالیست که با مروری بر معماری گذشته ی مسکن مشاهده خواهد شد که با همجواری و همزیستی مناسب مسکن های گذشته و فضاهای اجتماعی این نیاز مرتفع گردیده است و مهمترین رسالتی که می توان بر این نوع فضا ها بر شمرد یعنی ارتباط اجتماعی افراد با یکدیگر و همچنین پیوند بین نسل ها به خوبی در این دوره پاسخ داده شده است . بنابر این با سر لوحه قرار دادن الگوی معماری گذشته و رجوع به آن می توان ادعا کرد که ارتباط بین نسل ها عامل اصلی انتقال تجربیات و رشد نسل آینده ی جامعه بوده است .
شیوا تومانی حسین مهدوی پور
خانه سرپناه و مأمن انسان، مکانی است که بازگشت آدمی پس از گذران اوقات کار خود خارج از خانه به سمت آن است تا روح و جان خسته ی خود را تسکین دهد.او در خانه علاوه بر انجام افعال زیستن،فعالیت های دیگری را در کنار خانواده صورت می دهد.علاوه بر این فعالیت ها که رویدادهای انسانی است.محیط و طبیعت و کالبد هم رویدادهایی را در خانه موجب می شوند ، که مواجه رویدادهای انسانی با رویدادهای طبیعی و مکانیکی؛رفتارهای انسان را به وجود می آورد. امروزه به علت عدم توجه صحیح به رویدادهایی که در خانه ها شکل می گیرند و نادیده گرفتن تأثیر رویدادها بر روح انسان؛شاهد شکل گیری مسکن هایی هستیم که متناسب با راه و رسم زندگی و رویدادهای طبیعی که حیات بخش خانه و تعالی بخش روح انسان است؛ساخته نمی شوند و خانه فضایی که برای انسان فراتر از سرپناه ؛و مکانی است که هستی او با هستی این نوع فضا عجین می شود و علایق و احساسات و ارزش ها و عواطف او در آن ظهور پیدا می کند.و بازیابی انسان از خودش ، همچنین اجتماع او با خانواده در خانه محقق می شود ؛ امروزه متأسفانه صرفاً به فضایی جهت انجام افعال زیستن تبدیل شده است. حال شناخت صحیح این رویدادهای صورت گرفته در خانه و توجه به آن ضروری است زیرا که تمام تجربیات و خاطرات ما از فضاها، از الگوهای رویداد شکل گرفته در فضاها محقق می شوندو الگوهای فضا بر اساس الگوهای رویداد صورت می گیرند. جهت رسیدن به الگوی مطلوب مسکن، پس از مطالعه ی نظری و شناخت مفاهیم اصلی و به طور مشخص مفهوم رویداد و پیگیری آن در مصادیق خانه های قدیم و معاصر بر اساس مشاهده و مصاحبه از ساکنین خانه ها، به توصیف و تحلیل کیفی رویدادها در خانه ها پرداخته و بر اساس فرضیات شکل گرفته به دسته بندی و استخراج آن ها دست زدیم.تا نتایج به دست آمده در قالب الگوهای ارائه شده رهنمون و دست مایه ی طراحی خانه های امروزی شود.
رویا فغانی نیا حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
کیوان فرخ زاد حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
فرهاد شریعت راد حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
احسان حبیبی محمدرضا نقصان محمدی
چکیده ندارد.
زهره کمالی اردکانی محمدرضا اولیاء
چکیده ندارد.
مهرداد هدایتیان حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
پرگل مرعشی حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
فاطمه شیخ اسدی حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
عباس زرگرچی حمید میرجانی
چکیده ندارد.
بهزاد توسلی حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
فرزانه باقی زاده حسین مهدوی پور
چکیده ندارد.
سحر بدیعی حسین مهدوی پور
این رساله با موضوع طراحی تماشاخانه(مجموعه هنرهای نمایشی: نمایش- حرکات موزون - شاهنامه خوانی – تعزیه و...) در شهر اصفهان ، سعی دارد فضایی درخور هنرهای نمایشی با توجه به ریشه ها و اصالت ایرانی و متناسب با پیشرفتهای امروزی طراحی و ارائه نماید . طرح موضوع و بیان مساله: معماری به عنوان فن ساخت سر پناه برای انسان در مرتبه ای و هنر بروز و ظهور اعتقادات و ارزشهای انسانی در مرتبه ای دیگر دارای دو وجه کالبدی و معنایی می باشد. جنبه کالبدی معماری در یک سطح پاسخگوی نیازهای عملکردی انسان (عملکرد با همه گستره فیزیکی، روحی، روانی و.... ) بوده و در سطحی بالاتر تجسم عینیت یافته حقیقتی می باشد که حاصل اعتقادات، باورها و .... جامعه (در نظام سنتی ) یا شخص معمار (در دوره مدرن) می باشد این معانی به عنوان روح حاکم بر معماری یک سرزمین می تواند در سطوح مختلف خود را مطرح سازد و به زبان معماری ترجمه گردد: 1) گاه این روح و حقیقت در ناب ترین و کاملترین شکل، در کالبدی متجلی می شود و کالبد تجسم عینی آن حقیقت ازلی خواهد بود. که در این صورت عالم جاودانه ای را به حضور می آورد که کالبد را نیز شامل می گردد. هر چند اصالت با کالبد نیست معهذا نمی توان رابطه تنگاتنگ میان حقیقت فهم شده و کالبدی که حاصل فهم چنین حقیقتی است را نادیده گرفت. 2) در سطحی دیگر آن حقیقت به صورت واقعیت و باور از سوی جامعه مورد پذیرش قرار می گیرد و در طول سالیان متمادی در افراد آن جامعه نهادینه شده ، رسوب نموده و در هر زمینه ای از زندگی به صورت های مختلف خود را متجلی می سازد. به عبارت دیگر بر اساس این اعتقادات که بن مایه فرهنگ هر منطقه هستند جامعه من باب مثال در زمینه های معماری به یک سری بایدها، نبایدها و اصول و احکامی خواهد رسید که در سطوح خاص خود روند ساخت و ساز آن جامعه را شکل می دهد.کشف این بایدها، نبایدها ، اصول و احکام ، مستلزم شناخت و تعمیق لایه های تشکیل دهنده طرح و بستر شکلگیری آن است.(کلاس آقای دکتر هادی ندیمی. اردیبهشت 87) بنابراین طرح مجموعه ای برای هنرهای نمایشی مستلزم شناخت همه جانبه این هنرها در گام نخست و سپس انتخاب مناسب برای شکلگیری تماشاخانه است. هنر ، مفهومی است در نهاد بشریت ، و هنرهای نمایشی ، برخاسته از نیازهای روحی و عاطفی انسانهاست. هنرهای نمایشی به ویژه نمایش نسبت به سایر هنرها ویژگی های متمایزی دارند این ویژگی ها سبب شده است که از آن به عنوان موضوع و دستمایه طراحی برای پاسخگویی به مساله و هدف طراح استفاده شود. این هنرها : زنده، مردمی، نمادین، خیال انگیز، اثرگذار و اثرپذیر، برخاسته از سنتها و عقاید، درتعامل با فرهنگ و مسائل اصیل انسانی هستند و ریشه در ادبیات، شعر، موسیقی و باورهای هرملت دارند.در سرزمین ایران نیز ، هنرهای نمایشی از نوع خاص همین مرز و بوم است که بدلیل وجود مخالفتها و موانع سیاسی ، مذهبی و عرفی که در طول تاریخ بوده و هست ، آنچه که امروزه از نمایش اصیل ایرانی باقی مانده ، نامی بیش نیست. این مساله خود از دغدغه های طراح در این طراحیست و ضرورت و اهمیت پژوهش را بیانگر است. گام بعدی که بسیار حائز اهمیت می نمود ، انتخاب بستری در شان و منزلت فعالیت های نمایشی می باشد. در این راستا ، شهر اصفهان به عنوان قطب فرهنگی و هنری ایران زمین ، با توجه به حفظ بافت های درونی تاریخی و فرهنگی و پتانسیل های بالای آن برای ایجاد مراکز هنری، بستر مناسبی برای شکل گیری مجموعه ای است که با تمدن این سرزمین گره خورده و در عین حال بایستی به شکلی امروزی و در قالب تصورات جامعه کنونی شکل پذیرد. با توجه به اینکه هنرهای نمایشی ما هنرهایی برخاسته از سنتها هستند ، اصول و احکام معماری این مجموعه نیز با الگوبرداری از معماری سنتی ایران و همچنین از ویژگی های هنرهای نمایشی و بستر آن که شهر اصفهان با ویژگی های خاص خود است، منتج می گردد. اهداف طرح - دستیابی به فضایی زنده ،خوانا و پویا که درشان احیا ، پرورش ، آموزش و نمایش هنرهای نمایشی باشد. - ایجاد فضایی که حضور در آن همزمان که به بیننده سرزندگی ، شور و خیال انگیزی ارزانی می دارد و او را درداشتن لحظاتی بهتر از جمیع جهات یاری می کند، یادآور درونمایه اصیل و گرانبهای انسانی- ایرانی نیز باشد. - خلق کانونی جهت جذب و آموزش مستقیم و غیرمستقیم مردم ، خصوصا جوانان و قرار دادن آنان در فضایی فرهنگی در راستای ارتقای فرهنگ عمومی بوسیله هنر. روش تحقیق درجهت نیل به این هدف ، پس از آشنایی با واژگان تخصصی و کاربردی و مفاهیم پایه ای درارتباط با موضوع، روش مناسب تحقیق انتخاب شده است. باتوجه به ویژگی های پژوهش حاضر و اینکه تحقیق در رشته معماری، ضرورتا بین رشته ای می باشد ، این رساله یک پژوهش کاربردی و کیفی به شمار می آید. پس از طرح موضوع و انتخاب مسیر صحیح از طریق مشاهده ، مطالعات کتابخانه ای و میدانی، اطلاعات موردنیاز جمع آوری شد. نتایج طرح از نتایج این طرح می توان فراهم آوردن فرصتی برای تامل بیننده بر این هنرهای بی همتا و تاثیر مطلوب بیادآوری ارزشهای هنری و فرهنگی ایرانی و جهانی بر افراد در مقیاس خرد و بر فرهنگ جامعه در مقیاس کلان- احیای هنرهای نمایشی بومی که بعضا به دست فراموشی سپرده شده اند و یا درحال فراموش شدن هستند و معرفی این آثار و اشتغال زایی نسل جوان و پاسخگویی به طیف وسیعی از خواسته ها و نیازهای جوانان از جمله نیاز به تفریح و سرگرمی سالم - حمایت از هنرمندان در این عرصه ، شناساندن استادان و ارج نهادن بر هنر بی بدیل آنان و رونق صنعت جهانگردی در اصفهان را نام برد. ساختار رساله رساله که بر اساس کلید واژه های موضوع طراحی شده به جز مقدمه شامل 5 فصل می باشد که فصل اول با نام مطالعات هنرهای نمایشی به معرفی هنرهای نمایشی- انواع- ویژگی ها- وضع موجود و ...، پرداخته است. فصل دوم به بررسی نمونه های مشابه در دو بخش داخلی و خارجی پرداخته است. فصل سوم به معرفی بستر طرح در دو مقیاس اختصاص یافته : مقیاس کلان ،شهر اصفهان از لحاظ تاریخی- اقلیمی- اجتماعی معرفی شده است و در آن خصوصیات معماری، بالاخص خصوصیات معماری سنتی اصفهان مورد تامل قرار گرفته است. و مقیاس خرد(سایت طراحی) تحلیل و معرفی شده است. در فصل چهارم برنامه ریزی کالبدی طرح تماشاخانه اصفهان معرفی شده است که شامل : 1- سالنهای نمایش و فضاهای جنبی مورد نیاز آن که بخش نمایشی مجموعه مورد طراحی است 2- بخش آموزشی پژوهشی 3- بخش رفاهی فروشگاهی مجموعه به اختصار بررسی شده اند و مطالعات درباره ویژگیهای خاص سالنهای نمایش آمده است . از احکام حاصل از موضوع و مصادیق ، برنامه کالبدی طرح حاصل گشت که در انتهای این فصل بیان شده است. فصل پنجم معرفی طرح و فرایند طراحی است. هدف از مطالعات بدست آمده در بخشهای فوق رسیدن به اصول و مبانی ای بود که از ماهیت هنرهای نمایشی و اصفهان نشات گرفته باشد ، ضمن اینکه معماری به عنوان زبان بیان این اصول و نیز به عنوان یک هنر، مبانی و مفاهیمی را به خود اختصاص می داد و ضمن ارائه این اصول به عنوان ماهیت ذاتی پروژه به ارائه فرایند طراحی که عصاره تمامی رساله در آن نمود پیدا کرده ، پرداخته شده است .
حسین مهدوی پور حسین نهاوندچی
برای محاسبه ارتفاع ژئوئید با استفاده از انتگرال استوکس لازم است که انامولی پتانسیل خارج از مرز (که همان ژئوئید می باشد) هارمونیک باشد و این کار در صورتی انجام می گیرد که هیچ گونه جرمی بیرون ژئوئید وجو نداشته باشد. به همین جهت توسط تصحیح مستقیم توپوگرافی جرم بالای ژئوئید را بر روی آن فشرده می نمایند، که می تواند توسط دومین روش فشرده سازی هلمرت صورت گیرد تا رابطه استوکس برای محاسبه ارتفاع ژئوئید قابل حل باشد. پس از محاسبه ارتفاع ژئوئید لازم است که تصحیح ناشی از این فرض که جرم بالای ژئوئید روی آن فشرده شده است را به ارتفاع ژئوئید حاصله اعمال نمائیم(تصحیح غیرمستقیم توپوگرافی). این دو تصحیح به روشهای گوناگون قابل محاسبه می باشند. در این پایان نامه روش محاسبه آنها را با استفاده از ضرایب هارمونیکهای کروی ارتفاعات تا توان دوم و سوم مورد بررسی قرار داده ایم.
حمیدرضا رحیمیان مهدی شیبانی
هدف عمده این تحقیق پاسخگویی به یک معضل اجتماعی ، فرهنگی و تفریحی و گردشگری است که همانا در برگیرنده مفاهیم باارزش چون تلاش و فروپاشی نظام فرهنگی و تفریحی و گردشگری بومی این سرزمین در زمینه های معماری و شهرسازی است. با توجه به بندری بودن شهر و وجود دریای خلیج فارس و استفاده بهینه از ساحل زیبای شهر که خود نعمتی برای بندرعباس می باشد و استقبال شهروندان و مهمانان در ایام نوروز از ساحل بندرعباس ضرورت دانسته شد که این شهر به یک ساحل زیبا و در کنار آن یک مرکز تفریحی توریستی ساحلی نیاز دارد بدین ترتیب نام و موضوع پروژه را مرکز تفریحی توریستی ساحلی بندرعباس نام نهاده ، ضمن اینکه نگارنده خود بومی منطقه می باشد.
اشکان صرافی نژاد محمد ابوذری
در جلد اول این رساله به مباحثی با عناوین زیر در هشت فصل پرداخته شده که عبارتند از : فصل اول، جغرافیا و تاریخ کرمان، فصل دوم معماری اقلیمی در کرمان و نحوه استفاده از ابنیه تاریخی در جهان و ایران، فصل سوم تاریخ کاغذ، کتاب و کتابخانه ، فصل چهارم تاریخ کتابخانه درایران، فصل پنجم انواع کتابخانه ها و هدفهای آنها، فصل ششم برنامه ریزی و طرح ساختمان کتابخانه ، فصل هفتم راهنمای انتخاب محل کتابخانه ، فصل هشتم طراحی نقشه ساختمان کتابخانه. در جلد دوم رساله به مباحثی در مورد شیوه ها و استانداردهای طراحی فضایی و ساختاری کتابخانه و بخشهای ذی ربط آن در پنج فصل پرداخته شده است که به قرار زیر است: فصل نهم فضا و عملکرد کارمندان در خدمت مصرف کنندگان ، فصل دهم ابعاد فضاها و رابطه آنها، فصل یازدهم حفاظت و ایمنی محل و ساختمان کتابخانه ، فصل دوازدهم مهدکودک و کودکستان مرکز فرهنگی کتابخانه مرکزی، فصل سیزدهم طراحی تالارها و نکات فنی.
زین العابدین صیامی محمد ابوذری
بطور کلی انسان متاثر از محیط زیست خود و شکل دهنده به آن است و بدین ترتیب نامطلوبی های محیط زیست آن سبب دور شدن انسان از امکانات محیطی و جلوگیری از رشد استعدادهای او می شود که بس خطرناک است. انسان همیشه اندیشه و تخیلاتی از محیط زیست ایده آل را در سر می پروراند. بنابراین اگر در راستای تاریخ کره زمین و انسان و خلق پردیس ها، تنوع حیات وحش ، گیاهان، تغییرات فیزیکی و شیمیایی در زمین ، اثرات متقابل محیط، کنش و واکنش ها و تحولات در ادوار مختلف تاریخ و تفاوت فرهنگ ها را روزی به نمایش در آورند، هنری پس عظیم و علمی لایتناهی است . در این مورد سالهای بسیار باید تا تمامی این دگرگونیها دقیقا مشخص گردد که خود پژوهشی را در قالب محیط زیست می طلبد. شاید بتوان گفت وحدت انسان و طبیعت در قالب پردیس ها مشخص می گردد و از توسعه آن هرگز نباید هراسی به دل داشت. ما فکر می کنیم که تمام علوم و فنون بصورت رشته های در ارتباط با محیط زیست قرار دارند و مفهوم همسازی در محیط فیزیکی ضروری می باشد.این همسازی دقیقا متوجه انسان و طبیعت است و همسازی فرهنگی از همسازی زیستی دور نیست، بلکه به نوعی با یکدیگر ارتباط دارند.
اکبر خالقی محمدجعفر خاتمی
در این تحقیق تلاش شده به جمع آوری قوانین و اصول طراحی فرودگاه بپردازد. این دفتر به تجزیه و تحلیل عملکردهای مسافر و بار در بدو ورود به ترمینال تا سوارشدن به هواپیما می باشد و از نقطه نظرها و دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و بخشهایی از این دفتر مربوط به مسائل تاریخی و اقلیمی کرمان و وضع موجود فرودگاه کرمان می باشد و در نهایت با توجه به اصول آورده شده برنامه ریزی برای طراحی ترمینال فرودگاه بین المللی کرمان شده است. فصل آخر مربوط به ایده ها و روند طراحی و معرفی بعضی از فرودگاههای مهم جهان می باشد.