نام پژوهشگر: محمود حبیب نژاد
رضاعلی رحیمی تالار پشتی محمود حبیب نژاد
جهت بررسی عوامل موثر در حرکتهای توده ای از قبیل ارتفاع ، شیب ، جهت شیب و زمین شناسی و تمام عوامل مورد اندازه گیری در این پژوهش آورده شود ، حوضه آبخیز وازرود در واقع در بخش چمستان شهرستان نور با مساحت 14102 هکتار انتخاب گردید . پس از تهیه نقشه حوضه آبخیز و تفکیک زیر حوضه ها با حضور در عرصه نسبت به اخذ مختصات نقاط لغزشی با استفاده از دستگاه gps و تکمیل پرسشنامه برای هر مورد حرکت توده اقدام گردید . پس از وارد نمودن اطلاعات در نرم افزارهای gis نظیر arc view , envi , erdas imaging و تهیه لایه های اطلاعاتی از قبیل شیب ، شبکه راه ها ، آبراهه ها ، خاکشناسی ، سنگ شناسی ، کاربری اراضی و طبقات ارتفاعی ، موقعیت نقاط لغزشی در هر یک از لایه های فوق مشخص گردید . نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که بیش از 70 درصد لغزشهای موجود در منطقه در شیب 23 تا 28 درجه رخ داده و بقیه در محدوده ی شیب های 6 تا 17 درجه می باشند . از لحاظ ارتفاع حداقل و حداکثر ، ارتفاع وقوع حرکتهای توده ای به ترتیب 250 متر و 2712 متر بوده است . بطور کلی بیش از 80 درصد از لغزشها در دامنه ارتفاعی 800 تا 1500 متر مشاهده شده اند . از لحاظ گسترش وقوع حرکت توده ای در جهات مختلف شیب به ترتیب در شیب های شمالی و غربی و از لحاظ زمین شناسی تعداد قابل ملاحظه ای در اراضی مارنی ـ کنگلومرا و گرانیت و گرانودیوریت رخ داده است . این لغزشها روی نهشته های دوران پلیوسن و اپوچ بوجود آمده اند . با توجه به نتایج بدست آمده و مشاهدات بعمل آمده از منطقه تحت مطالعه می توان اذعان نمود که ، علاوه بر تأثیر عوامل مهم طبیعی نظیر نوع سازند ، شیب و جهات شیب، اغلب حرکتهای توده ای در اثر عوامل مخرب انسانی نظیر احداث جاده ، معدن کاری و تبدیل اراضی جنگلی ـ مرتعی به اراضی زراعی و مسکونی بوجود آمده اند . واژگان کلیدی : حرکت های توده ای ، شیب ، ارتفاع ، زمین شناسی ، وازرود
فروغ وردیان محمود حبیب نژاد
چکیده فرآیند بارش - رواناب فرآیند پیچیده ای است که در آن عوامل زیادی دخیل هستند و دانستن این فرآیند برای برنامه ریزی و مدیریت جامع منابع آب در حوضه آبخیز ضروری است. بنابراین به منظور درک این فرآیند از مدل سازی استفاده می گردد تا با ساده کردن، سعی در حل مسائل هیدرولوژی شود. لذا در تحقیق حاضر از مدل بارش-رواناب ihacres جهت شبیه سازی جریان حوضه های آبخیز کن، ناورود و کارده استفاده شد تا کارایی مدل مذکور در شبیه سازی جریان در حوضه های مختلف ایران مورد بررسی قرار گیرد. مدل مذکور در حوضه ناورود از سال آبی 79-1378 تا 83-1382 و در حوضه های کن و کارده از سال 79-1378 تا 84-1383 کالیبره شده و از سال آبی 84-1383 تا 88-1387 در حوضه ناورود و از سال 85-1384 تا 88-1387 در دو حوضه دیگر مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان خطای بین مقادیر مشاهداتی و شبیه سازی جریان رودخانه براساس معیارهای mae، rmse و nash برآورد گردید. همچنین معنی داری و عدم معنی داری میزان اختلاف بین مقادیر مشاهداتی و شبیه سازی جریان رودخانه به روش آزمون t و با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل توانسته است جریان ماهانه را در هر سه حوضه آبخیز کن و کارده و ناورود را با دقت قابل قبولی شبیه سازی نماید اما نتایج شبیه سازی در مقیاس روزانه فقط در حوضه های کن و ناورود و در مقیاس سالانه در حوضه های کن و کارده رضایت بخش است. از طرف دیگر در مقایسه بین جریان روزانه و ماهانه، نتایج شبیه سازی جریان ماهانه نسبت به روزانه قابل قبول تر می باشد. بنابراین مدل مذکور قابلیت شبیه سازی جریان ماهانه را در حوضه های مختلف ایران از نظر شرایط اقلیمی دارا است. طی دوره کالیبراسیون بین مقادیر جریان مشاهداتی و شبیه سازی شده در سه مقیاس زمانی روزانه و ماهانه و سالانه در حوضه کن و کارده اختلاف معنی داری مشاهده نگردید اما بین جریان مشاهداتی و شبیه سازی شده حوضه ناورود در مقیاس روزانه اختلاف معنی دار وجود داشت. کلمات کلیدی : شبیه سازی، مدل بارش رواناب ihacres، ناورود، کن، کارده
خه بات خسروی محمود حبیب نژاد
امروزه علاوه بر بهره برداری بی رویه از آبهای زیرزمینی که باعث افت شدید سطح آب شده است، فعالیت های کشاورزی، صنعتی و شهری، آلاینده های مختلفی را به سفره های آب زیرزمینی تحمیل می کنند. با توجه به اهمیت دشت دهگلان در تامین آب کشاورزی شرب و صنعت منطقه از روش دراستیک در جهت ارزیابی آسیب پذیری بخشهای مختلف آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های موثر در ارزیابی آسیب پذیری سفره آب زیرزمینی شامل عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان استفاده می شود که به صورت هفت لایه در نرم افزار arcgis 9.3 تهیه شدند و با وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق هفت لایه فوق، نقشه نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیم بندی به 5 محدوده خطر شامل کلاسهای بدون خطر آلودگی، آسیب پذیری خیلی کم، کم، کم تا متوسط و متوسط تا زیاد تهیه شد. برای صحت سنجی نقشه نهایی آسیب پذیری از میزان نیترات و هدایت الکتریکی (ec) استفاده شد. با انطباق غلظت این عناصر روی نقشه نهایی دراستیک مشخص شد که کلیه نقاطی که دارای غلظت بالا هستند، در محدوده آلودگی زیاد قرار گرفته اند که این می تواند دقت و صحت مدل را مورد تایید قرار دهد. از نظر وسعت می توان گفت که حدود 79/7 درصد دشت در کلاس های بدون خطر آلودگی، 92/40 درصد در کلاس خیلی کم، حدود 61/41 درصد دشت در کلاس کم،66/9 درصد در کلاس متوسط و تنها 02/0 درصد سطح دشت در کلاس زیاد قرار می گیرد.
رحمت غلامی محمود حبیب نژاد
با توجه به اهمیت برآورد سیلاب طرح در ساخت سازه های هیدرولیکی علم به اینکه دبی سیل طرح با توجه به آمار ثبت شده همزمان بارش و رواناب متناظر بدست می آید لذا در مناطقی که چنین داده های ثبت شده ای در دسترس نباشد محققان روش هیدروگراف واحد مصنوعی را توصیه کرده اند که بر مبنای خصوصیات فیزیکی حوزه بدست می آیددر این تحقیق از دو روش تجربی اشنایدر و کلارک استفاده شده که پارامترهای موثر روش کلارک با استفاده از تکنیک gis و استفاده از dem حوزه بدست آمده است. هیدروگراف واحد مشاهده ای حوزه نیز با استفاده از آمارهای ثبت شده بارش و رواناب متناظر بدست آمده و در نهایت خصوصیات هیدروگرافهای واحد بدست آمده از سه روش مورد مقایسه موردی قرار گرفته و روش کلارک بعنوان روش مناسب تر که انطباق بهتر با واقعیت را دارا می باشد معرفی شده است.
فریدون معصوم پور محمود حبیب نژاد
چکیده ندارد.
طاهر فتح الهی کریم سلیمانی
چکیده ندارد.
یحیی فتح الله نژ اد دامغانی محمود حبیب نژاد
شاخص فرسایندگی باران (r) یکی از پارامترهای اصلی در معادله جهانی فرسایش خاک( (usleو نسخه تجدید نظر شده آن (rusle) می باشد. عموما روش ویشمایر جهت برآورد این شاخص به کار می رود. در این روش شاخص فرسایندگی باران بر اساس انرژی جنبشی و حداکثر شدت30دقیقه ای باران محاسبه می شود. با توجه به اینکه بارندگی در زمان و مکان دارای تغییرات بوده و می تواند منجر به فرسایش خاک گردد، بنابراین بررسی این تغییرات جهت مطالعه فرسایش خاک اهمیت دارد. در این تحقیق اثر تغییرات زمانی و مکانی بارش بر میزان فرسایندگی باران در حوزه آبخیز گرگانرود مطالعه گردید. در ابتدا انرژی جنبشی و سپس فرسایندگی باران با استفاده از آمار 6 ایستگاه باران سنج ثبات در دوره آماری (1384-1372) محاسبه گردید. سپس فرسایندگی فصلی برای ایستگاهها با استفاده از مجموع فرسایندگی باران در هر فصل برآورد گردید. چهار مدل فصلی منطقه ای با استفاده از داده های مقدار و فرسایندگی ایجاد گردید که جهت پیش بینی فرسایندگی زمانی یازده ایستگاه غیر ثبات به کار گرفته شد. همچنین با استفاده از روش جند جمله ای محلی نقشه های توزیع مکانی فرسایندگی ارائه گردید. نتایج نشان داد که ماه آّبان (اکتبر) و فصل پاییز بالاترین مقادیر فرسایندگی زمانی و ایستگاههای پارک ملی و غفار حاجی به ترتیب بالاترین و پایین ترین مقدار شاخص فرسایندگی را دارا می باشند.