نام پژوهشگر: سیدحمید خدادادحسینی

بررسی تأثیر استراتژی سازمان بر میزان درگیری در فرآیند بین المللی شدن شرکتها (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی صنعت دارو)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1392
  نرگس حسن بیگی   اسدالله کردنائیج

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استراتژی بر میزان درگیری در فرآیند بین المللی شرکت ها پرداخته و با مروری بر ادبیات نظری و کاربردی موضوع، عوامل تأثیرگذار را تعیین و یک مدل مفهومی ارائه می کند و سپس با استفاده از تحلیل های آماری روابط بین متغیرهای مدل مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای شامل مطالعه کتب و اسناد و همچنین پرسشنامه (روش میدانی) داده های موجود استخراج و جمع آوری گشته و به کمک تکنیک های آماری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که در سازمان های دارای استراتژی آینده نگر تمایل به درگیری در فرآیند بین المللی شدن در سطح عدم بازاریابی خارجی مستقیم، بازاریابی خارجی منظم و بازاریابی جهانی وجود دارد، از طرفی تحلیل گران تنها از درگیری در سطح بین المللی چشم پوشی می کنند. بررسی ها روشن ساخت که دافعان نیز همچون آینده نگران از درگیری در سطح بازاریابی بین المللی پرهیز می کنند و علاوه بر آن ترجیح می دهند در سطح بازاریابی خارجی منظم در بازارهای خارجی حضور نیابند. این در حالی ست که واکنش گران تنها راه ورود به بازارهای خارجی از طریق عدم بازاریابی خارجی مستقیم برایشان امکان پذیر می گردد.

طراحی و تبیین مدل فرایند تعالی مشتریان(مطالعه موردی:صنعت خدمات بانکی و بیمه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1394
  فاطمه السادات مدنی   سیدحمید خدادادحسینی

به گفته کاتلر یکی از اصول بازاریابی نوین مشتری محور بودن آن است و سازمان ها به منظور افزایش تعداد مشتریان خود، وفاداری آن ها، درآمد، سود و افزایش سهم بازار و در نتیجه بقا، همواره سعی می کنند مشتری را در مرکز فعالیت های خود قرار دهند. می توان اینگونه بیان نمود که مشتری به عنوان فردی از جامعه و عنصر با اهمیت از دیدگاه سازمان بر مسیر تعالی جامعه و تعالی سازمان می-تواند تاثیر گذار باشد و از هر دو متاثر نیز بشود. در ادبیات موجود در حوزه مشتری مفاهیم نوینی مانند تجربه مشتری، رفتار شهروندی مشتری، درگیری مشتری، یادگیری مشتری و.. . در کنار مقالات متعددی در حوزه رضایتمندی، وفاداری، مشتری مداری و.. وجود دارد که نشان دهنده اهمیت موضوع مشتری است. اما کمتر به مشتری به منزله عنصری در راستای تعالی سازمان، جامعه و خود وی نگاه شده و در مدل های تعالی سازمانی و بازاریابی نیز همواره مشتری متاثر از عوامل دیگر بوده است. با توجه به اینکه مشتری قلب بازاریابی و سازمان محسوب می شود و نیز با وجود مدل های تعالی سازمانی و معدود مدل های تعالی بازاریابی، جای مدلی که بتواند فرایند تعالی مشتریان را به صورت یکپارچه و منسجم نشان دهد در ادبیات موجود در این حوزه خالی است. در این تحقیق دو گونه نوآوری صورت گرفته است یکی مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش در حوزه تعالی مشتریان و دیگری مشارکت عملی در حوزه بهبود فرایند تعالی مشتریان در صنعت خدمات بانکی و بیمه. در این تحقیق با استفاده از طرح ترکیبی اکتشافی واژه تعالی مشتریان مفهوم پردازی و در قالب یک مدل، فرایند آن استخراج و تبیین گردید. دلیل استفاده از این روش، کمبود پیشینه نظری و تجربی در زمینه موضوع تحقیق بود. به منظور طراحی مدل تعالی مشتریان، از استراتژی برخاسته از داده ها در قالب کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. و لذا مصاحبه های عمیقی که با 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت خدمات بانک و بیمه صورت گرفت، تحلیل شد. نتایج حاصل از این مرحله تحقیق، تبیینِ 25 مقوله در قالب 8 دسته به شرح رهبری الهام بخش وکمال گرا، بازاریابی بینشی، تفکر خلاق ونوآور، توانمند سازی کارکنان، شناخت عمیق مشتریان، کشف نیاز های مشتریان، مدیریت فعالانه ترجیحات در حال تغییر مشتریان، بازاریابی رابطه مند، بازاریابی پایداری، بازاریابی داخلی، توانمندسازی مشتریان، رقابت پویا، ارائه خدمات برتر و ارزش آفرینی چند وجهی برای مشتریان، مشتری دانش محور و فهیم، توسعه ذهنی مشتریان، افزایش رفتار شهروندی مشتریان، ادراک عدالت از دیدگاه مشتریان، اعتبار برند، مشتری حامی، ایجاد سرمایه اجتماعی سازمان، ایجاد سرمایه فکری در سازمان، ایجاد اعتماد اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی، ایجاد سرمایه اجتماعی در جامعه می باشد که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردیده است. در مرحله ی کمی بر اساس روش نقشه شناختی، نقشه های 18 نفر از مدیران و کارشناسان خبره بانک های تجاری و شرکت های خدمات بیمه ای تحلیل شد و نقشه-های تلفیقی مورد توافق 70، 80 و 100 درصد خبرگان تحلیل گردید و بر اساس آن روابط میان متغیرهای مدل اولیه و ضرایب تاثیرگذاری هرکدام در فرایند تعالی مشتریان تعیین گردید. بر اساس نتایج آماری به ترتیب شرایط علی با ضریب 8/67، شرایط مداخله گر با ضریب 46 و شرایط زمینه ای با ضریب 36 بر مقوله محوری تاثیرگذار بودند و میزان تاثیر شرایط زمینه ای با ضریب 66 بیشتر از تاثیرگذاری شرایط مداخله گر با ضریب 47 بر ارزش آفرینی چندوجهی بود. تاثیر فرایند توانمندسازهای مدل بر پیامدهای سازمانی 67، پیامدهای مشتری 52 و پیامدهای مربوط به جامعه 26 بوده است.