نام پژوهشگر: محمدجواد لیاقتدار
نیکو یمانی محمدجواد لیاقتدار
حرفه ای گری در رشته پزشکی به خاطر وظیفه خطیری که حرفه پزشکی در سطح جامعه به عهده دارد از اهمیت خاصی برخوردار است. دانشگاههای علوم پزشکی در انجام وظیفه اصلی خود که تربیت نیروی پزشکی مورد نیاز جامعه است باید علاوه بر دانش و مهارتی که برای پرداختن به این حرفه ضروری است، به توسعه و تقویت ارزشها، نگرشها، هنجارهای اخلاقی، مهارتهای اجتماعی و بقیه ویژگیهایی که شکل دهنده رفتارهای انسانی یک پزشک یا همان حرفه ای گری است نیز توجه لازم را مبذول دارند. از طرف دیگر صاحب نظران آموزش پزشکی معتقدند که برنامه درسی پنهان قدرتمندترین راه انتقال ارزشهای حرفه ای گری به فراگیران است. بنابراین در راستای اهمیت به حرفه ای گری و آموزش و ارزشیابی آن باید به نقش برنامه درسی پنهان و تأثیرات مثبت یا منفی آن، توجه نمود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش برنامه درسی پنهان در توسعه رفتارهای حرفه ای در آموزش پزشکی بوده است. این پژوهش به صورت یک مطالعه ترکیبی با رویکرد تری انگولیشن یا سه سو سازی و با روش همزمان طراحی گردید. پژوهش در سه مرحله اصلی اجرا شد. مرحله اول به صورت یک مطالعه کیفی، مرحله دوم به صورت یک مطالعه توصیفی کمی، و مرحله سوم با طراحی مدل مفهومی و ارائه راهکارها انجام گردید. مطالعه کیفی با مشارکت 10 نفر از اساتید گروه های داخلی و جراحی و 10 نفر از انترن هایی که در حال گذراندن 6 ماه آخر دوره انترنی بودند، و با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گردید. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاردار بود. تحلیل داده های کیفی با متد تحلیل محتوای موضوعی که مراحل آن عبارت بود از خواندن متن مصاحبه ها، استخراج جملات معنی دار، کدگذاری، طبقه بندی کدها، نام گذاری طبقه ها و مشخص کردن رابطه بین طبقه ها انجام گردید. برای تعیین دقت و صحت داده ها از روش چک اعضاء، پرسش از همکار، توصیف کامل زمینه و ناظر خارجی استفاده شد. مطالعه کمی به صورت یک مطالعه توصیفی بر روی انترن هایی که در سه ماه اردیبهشت، خرداد و تیر 1388 در حال گذراندن بخش های داخلی و جراحی بودند انجام شد. روش نمونه گیری نمونه گیری آسان بر مبنای زمان بود و در مجموع 183 نفر وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه مشاهده عملکرد شامل 26 گویه با مقیاس چهاردرجه ای شامل، بالاتر از حد انتظار، در حد انتظار، پایین تر از حد انتظار و غیر قابل قبول بود. گویه های پرسشنامه در 6 حیطه که توسط تحلیل عاملی و اجماع متخصصان تعیین شده بود، حیطه بندی گردید. روایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن از طریق مطالعه پایلوت 0/92 آلفای کرونباخ بود. برای تکمیل پرسشنامه ها از دستیاران سال 2 و 3 داخلی و جراحی استفاده شد که طی یک کارگاه راجع به نحوه تکمیل پرسشنامه آموزش دیدند و بر اساس مشاهده عملکرد حرفه ای گری انترن ها در طول 3 هفته، پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از spss ویرایش 15 و آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. داده های دو مطالعه کمی و کیفی به صورت جداگانه و مستقل گردآوری و تحلیل شد و در قسمت بحث تا حد امکان با یکدیگر ادغام شدند. تحلیل داده های مطالعه کیفی ابتدا منجر به تولید 1150 کد در 18 طبقه گردید که پس از تقلیل کدها و بازنگری طبقه بندی، 642 کد در 4 طبقه یا تم اصلی، و 28 طبقه یا تم فرعی بدست آمد که برخی طبقه های فرعی خود شامل دو یا چند زیرطبقه می گردید. تم های اصلی شامل آموخته های حرفه ای گری در برنامه درسی پنهان، آسیب شناسی حرفه ای گری، نقش آفرینی در حرفه ای گری و تسهیل کننده های ارتقاء حرفه ای گری بود. آموخته های حرفه ای گری در برنامه درسی پنهان شامل 10 تم فرعی ارتباط با بیمار و همکار، اطلاع رسانی به بیمار، مسئولیت پذیری، احترام به دیگران، ایثار، محبت و دلسوزی، صداقت و رازداری، قابل اطمینان بودن، پذیرش خطا و حقوق بیمار بود. تم آسیب شناسی در برگیرنده عوامل اجتماعی -فرهنگی، اقتصادی ،سازمانی، شخصیتی، بین فردی، آموزشی، انگیزشی و زمینه ای بود. نقش آفرینی نیز شامل نقش بیمار، نقش پرسنل، نقش همکار، نقش الگو بودن اساتید و نقش خود فرد می گردید. تسهیل کننده های ارتقاء حرفه ای گری شامل عوامل تسهیل کننده مدیریتی، اقتصادی، آموزشی، نظارتی و اجتماعی فرهنگی بود. تمامی این موارد با ذکر کدها و برخی نقل قول ها در فصل 4 آمده است. بر اساس نتایج مطالعه کمی میانگین نمره کل حرفه ای گری انترن ها 0/44±2/84 از نمره 4 بود. حیطه صداقت و رازداری بالاترین نمره میانگین (3/11) و ایثار و محبت پایین ترین نمره میانگین (2/51) را به خود اختصاص داد. مقایسه نمرات انترن های داخلی و جراحی نشان دهنده بالاتر بودن نمرات انترن های داخلی نسبت به انترن های جراحی بود که در حیطه های صداقت و رازداری، احترام و پذیرش خطا معنی دار بود. مقایسه نمرات انترن های نیمه اول و نیمه دوم انترنی نیز نشان دهنده بالاتر بودن نمرات انترن های نیمه اول در تمام حیطه ها بود که در حیطه مسئولیت پذیری و صداقت معنی دار بود. رگرسیون ساده نشان داد که حیطه مسئولیت پذیری بالاترین نقش را در تعیین نمره کل حرفه ای گری ایفا می کند. نتایج مطالعه کیفی در مورد هدف اول طرح مشخص کننده ویژگیهای حرفه ای گری در بیمارستان های ماست که در برگیرنده تجارب مثبت و منفی هر دو بود و نشان دهنده نقش برنامه درسی پنهان در یادگیری ویژگیهای حرفه ای گری می باشد. تفاوت نمرات انترن های دو بخش داخلی و جراحی نشان دهنده تأثیر محیط یا زمینه که یکی از مؤلفه های برنامه درسی پنهان بوده و در مطالعه کیفی نیز بدست آمد، بر شکل گیری و بروز رفتارهای حرفه ای گری است. تفاوت نمرات انترن های نیمه اول و نیمه دوم انترنی که در مصاحبه ها نیز به آن اشاره شد، نشان دهنده بارز بودن برخورد با رفتارهای غیر حرفه ای است که به نوبه خود نقش برنامه درسی پنهان را بااهمیت تر می سازد. با استفاده از نتایج دو مطالعه کمی و کیفی یک مدل مفهومی طراحی گردید و با استفاده از مدل مفهومی راهکارهای ارتقاء حرفه ای گری در هفت حیطه شامل آموزش ضمنی حرفه ای گری، آموزش آشکار، روشهای آموزش حرفه ای گری، الگو بودن اساتید، نظارت، ارزشیابی، و آموزش اساتید ارائه گردید. به طور خیلی خلاصه و در کل آشنایی بیشتر اساتید با حرفه ای گری، توجه به نقش برنامه درسی پنهان و الگو گیری فراگیران از هنجارها و طرز رفتارها، تلفیق ملاک های حرفه ای گری در فرم های ارزشیابی و نظارت سیستمیک بر عملکرد دانشجویان واساتید در مورد حرفه ای گری به منظور اصلاح وضعیت پیشنهاد می شود.
محمد داستانی محمدجواد لیاقتدار
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هویت دینی و شادمانی در دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شاغل به تحصیل در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 بود. از میان جامعه آماری فوق 106 نفر زن و 94 مرد به صورت تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های شادمانی آکسفورد و پرسشنامه هویت دینی محقق ساخته بود. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/85 برای پرسشنامه ی محقق ساخته برآورد گردید، همچنین این ضریب در پرسشنامه ی شادمانی آکسفورد، 0/92 بدست آمده بود. روایی محتوایی پرسشنامه نیز مورد تأیید چند تن از اساتید دانشگاه قرار گرفت. چنین فرض گردیده بود که بین مولفه های هویت دینی (اعتقادی- شناختی، تجربی- احساسی و مناسکی- ارزشی) و شادمانی رابطه وجود دارد. از نرم افزار آماری spss برای تحلیل داده ها استفاده شد، که نتایج بیانگر این بود که ضریب همبستگی؛ بین بعد اعتقادی- شناختی و شادمانی (0/279) و بین بعد تجربی- احساسی و شادمانی (0/199) و بین بعد مناسکی- ارزشی و شادمانی (0/244)بوده، بنابراین ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد؛ بهترین پیش بینی کننده های شادمانی در این تحقیق به ترتیب بعد اعتقادی – شناختی، بعد مناسکی – ارزشی و بعد تجربی – احساسی بوده اند.
راضیه بدیعیان گورتی محمدجواد لیاقتدار
حادثه عاشورا رخداد بسیار مهمی بود که در فاصله کوتاهی پس از حیات پیامبر اتفاق افتاد.و به نماد حماسه و شجاعت در مکتب تشیع مبدل گشت. اهمیت این نهضت عظیم در تاریخ اسلام و تشیع مبین ضرورت پرداختن به ابعاد مختلف این نهضت بزرگ است. بر این اساس پژوهش حاضر که از نوع پژوهش های کیفی است با استفاده از تفسیر متن و تحلیل گفتار ضمن بررسی سیره امام حسین علیه السلام رهبر بزرگ نهضت عاشورا، ابعاد تربیتی این واقعه عظیم را تبین نموده به این نتایج دست یافته است: هدایت و رشد، حیات طیبه و عبودیت ، از جمله اهداف تربیتی امام حسین در جریان واقعه عاشورا محسوب می شود. توحید، عدالت، اثر پذیری ظاهر از باطن، اثر پذیری باطن از ظاهر ، پرهیز از انفعال، کرامت، خردورزی....از جمله مبانی تربیتی رویکرد تربیتی امام حسین علیه السلام است که اصول توحید نظری ، توحید در پرستش، تحول باطن ، بهسازی محیط اجتماعی، هدایت فردی، مسئولیت پذیری، عزتمداری در سیره فردی و در تعاملات اجتماعی و تعقل از این مبانی نشات گرفته اند. مربی بزرگ عاشورا در راستای تحقق اهداف تربیتی خود و متناسب با اصول تربیتی از شیوه های تربیتی متناسب بهره می بردند نیایش، عبادت پیشگی، مبارزه با تبعیض نژادی، ادای حقوق دیگران، ظلم ستیزی، اعطای بینش، اصلاح ساختار جامعه و.....از جمله این روش های تربیتی است.
محمد امیری محمدجواد لیاقتدار
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه ی محتوای نه کتاب درسی بخوانیم، تعلیمات اجتماعی و هدیه های آسمانی پایه های سوم تا پنجم دوره ابتدایی کشور ایران است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. به منظور تحلیل و مقایسه کتاب ها، محقق هفت مقوله به همراه زیر مولفه های آن را مورد استفاده قرار داد. برای روایی ابزار فوق از نظرات متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان داد در میان مولفه ها، مولفه هویت فردی بیشترین و مولفه مشارکت کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. از میان کتاب ها، کتاب بخوانیم بیشترین توجه را به مفهوم تربیت شهروندی داشته است. در قالب های محتوا، متن از تصویر و تمرین سهم بیشتری را بدست آورده است. روش آمار غیر پارامتریک نشان داد، بین کتاب ها، پایه های تحصیلی و قالب های محتوا به لحاظ توجه به مفهوم تربیت شهروندی تفاوت معنادار وجود دارد. پیشنهادهای مبتنی بر یافت های پژوهش حاضر به این مطلب توجه داشته که می بایست در بازنگری کتاب ها به مولفه های مشارکت، مردم سالاری و هویت جهانی توجه بیشتری شود، همچنین تحقیقات بعدی می توانند به سایر دوره های تحصیلی و کتاب های دیگر بپردازند.
لیلا سوخته زار محمدجواد لیاقتدار
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی(1) پیامدهای احتمالی آزمون نیمه متمرکز دکتری از دیدگاه اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان(2) دیدگاه اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی درخصوص نحوه برگزاری آزمون دکتری و نوع سوالات آن بوده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید( 516 نفر) و دانشجویان تحصیلات تکمیلی( 4167 نفر) دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 90- 1389 بوده. با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم 128 عضو هیات علمی و 305 نفر دانشجوبه عنوان نمونه انتخاب شده بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه محقق ساخته بود و برای برآورد روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و صوری استفاده شده است. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 93/ برآورد شده است نتایج پژوهش نشان داد که اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان درحد متوسط به بالاموافق پیامدهای احتمالی عنوان شده در پرسشنامه بوده اند. بین دیدگاه اساتید پیرامون پیامدهای احتمالی علمی-آموزشی بر حسب زیرگروه آموزشی تفاوت معنادار وجود داشت، ولی پیرامون پیامدهای اجتماعی-فرهنگی و روانی-فردی تفاوت معناداروجود نداشت، همچنین بر حسب سنوات خدمت و کشور محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی تفاوت معنادار وجود نداشته است. بین نظرات دانشجویان پیرامون پیامدهای احتمالی علمی-آموزشی، اجتماعی-فرهنگی و روانی-فردی بر حسب زیرگروه آموزشی و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشت، ولی بر حسب جنس تفاوت معناداری وجود نداشته است. اساتید در خصوص شیوه برگزاری آزمون به ترتیب غیرمتمرکز، و نیمه متمرکز را انتخاب کرده بودند، اما دیدگاه دانشجویان قبل و بعد از اجرای آزمون در خصوص شیوه برگزازی آزمون تغییر نکرد و به ترتیب نیمه متمرکز و غیرمتمرکز را انتخاب کرده بودند. اساتید در خصوص نوع سوالات به ترتیب تشریحی-تحلیلی، تشریحی کوتاه پاسخ و چهارگزینه ای را انتخاب کرده بودند. اما دیدگاه دانشجویان قبل و بعد از اجرای آزمون تغییر کرد، قبل از اجرای آزمون به ترتیب : تشریحی- تحلیلی، چهارگزینه ای و تشریحی کوتاه پاسخ را انتخاب و بعد از اجرای آزمون به ترتیب: چهار گزینه ای، تشریحی-تحلیلی و تشریحی کوتاه پاسخ را انتخاب کرده بودند. کلید واژه ها: آموزش عالی، گزینش دانشجو، دوره دکتری، پیامدهای علمی-آموزشی، اجتماعی-فرهنگی، پیامدهای روانی-فردی
شقایق نیک نشان حسنعلی بختیار نصرآبادی
بسیاری از اندیشمندان تعلیم و تربیت، بر این نکته توافق دارند که توجه به جریان های تربیتی، فارغ از تحلیل جریان های سیاسی و ایدئولوژیک نوعی سطحی نگری است، از این رو، لازم است برای فهم جریان های تربیتی با تامل بیشتری به جریان های اجتماعی و سیاسی اثر گذار در تعلیم و تربیت، نگریسته شود، البته این نکته ای است که با وجود اهمیت فراوان، در پژوهش های انجام شده در کشور ما، تا حدود زیادی مغفول مانده است. برای تحقق هدف فوق، رسالهی حاضر، تلاش نموده است تا با بررسی تاریخ تعلیم و تربیت، ماهیت ایدئولوژیک، آن چه «آموزش و پرورش» می خوانیم را روشن نماید و با آگاهی تحلیلی – انتقادی، چگونگی حضور ایدئولوژی در آموزش و پرورش را مشخصتر سازد و البته اثرات این پدیده را بر هویت سازی فراگیران مورد واکاوی قرار دهد، از این منظر، پژوهش حاضر در صدد برآمد تا با کالبد شکافی تعلیم و تربیت به عنوان امری سیاسی و اجتماعی، به سهم خود، نگرش عقلانی را به حوزهی تعلیم و تربیت باز گرداند. لذا، میتوان گفت، قابلیت بالقوهی این پژوهش اصلاح اولویت جاری مدارس و کشف مفروضات پنهان و آشکار سیاست ها و برنامه های تربیتی با رویکردی انتقادی است. در راستای تحقق اهداف فوق، ما بررسی خود را با مروری تاریخی بر مفهوم ایدئولوژی و ارتباط آن با تعلیم و تربیت آغاز نمودیم و در گام بعد تمرکز خود را بر بازشناسی پیامدهای ایدئولوژیهای (ناسیونالیسم، محافظه کاری، لیبرالیسم و تک حزبی) بر آموزش و پرورش قرار داده و نقاط مثبت و منفی این ایدئولوژیها را بر اساس هویت هایی که برای دانش آموزان میآفرینند، مورد تحلیل قرار دادیم؛ در ادامهی این پژوهش، نحوهی تأثیر ایدئولوژیهای سیاسی و مذهبی بر نهاد آموزش و پرورش در کشور ایران، طی سه دورهی (مشروطه، پهلوی و انقلاب اسلامی) با شیوهای تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه در این رساله نشان داده شد که اگر چه آموزش و پرورش، طی تاریخ خود همواره دارای بار ایدئولوژیک بوده است و لذا نمی توان از آموزش و پرورش کاملاً خنثی سخن گفت، اما با تاکید بر مولفه های «عدالت محوری»، «تاکید بر تعلیم و تربیت انتقادی» و «توجه به تمام ابعاد هویت فردی» می توان با باز گرداندن خود گردانی نسبی به تعلیم و تربیت، آثار منفی ایدئولوژی ها را تا حدودی کاهش داد. کلید واژه ها: ایدئولوژی، هژمونی، باز تولید فرهنگی.
محمدتقی حاتمی علیرضا کرمی
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش شیمی در شهر اصفهان پرداخته و تاثیر هر یک از عوامل تسلط علمی دبیران مهارتهای حرفه ای و معلمی دبیران تجهیزات و وسایل کمک آموزشی محتوای کتابهای درسی و عوامل انگیزشی دانش آموزان را بر افزایش کیفیت آموزش شیمی بررسی می نماید. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری آن شامل دبیران شیمی شهر اصفهان در سال تحصیل 1368-87 می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 120 نفر بعنوان نمونه از نواحی دو و چهار انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته شامل 44 سوال بسته پاسخ با مقیاس پنج درجه ای لیکرت و انجام مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده گردیده است. جهت سنجش روایی پرسشنامه در اختیار استاد راهنما و استاد مشاور و چند نفر از اساتید دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه نیز با اسفتفاده از ضریب آلفای کرونباخ در وضعیت موجود 92/0 و در وضعیت مطلوب 94/0 برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه نیز از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است. همچنین از نظر دبیران شیمی در وضعیت موجود نمره میانگین تمام مولفه ها کمتر از سطح متوسط بوده و تمام این مولفه ها بیش از سطح متوسط می توانند در افزایش کیفیت آموزش شیمی موثر باشند و بیشترین تاثیر را عوامل انگیزشی با میانگین 31/4 و کمترین تاثیر را مهارتهای حرفه ای و معلمی با میانگین 05/4 بدست آورده اند. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود برای افزایش کیفیت آموزش شیمی باید تسلط علمی دبیران مهارتهای حرفه ای و معلمی تجهیزات و وسایل کمک آموزشی و آزمایشگاه محتوای کتابهای درسی و عوامل انگیزشی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرند.
حسین پیرحیاتی احمد براآنی دستجردی
اهمیت فناوری اطلاعات و توسعه آن بر کسی پوشیده نیست. از مهمترین اهداف در توسعه فناوری اطلاعات، توسعه نیروی انسانی متخصص و کارآمد و نیز بالا بردن سواد علمی و کامپیوتری در جوامع می باشد. اما این مهم جزء با گسترش فضاهای آموزشی جهت آموزش به طیف بیشتری از مردم فراهم نمی گردد. از آنجا که فضاهای آموزش سنتی به تنهایی جوابگوی این نیاز نمی باشند، اکثر کشورهای پیشرفته به سمت فضاهای مجازی برای آموزش روی آورده اند و تحقیقات گسترده ای را بر روی آموزش و فراگیری الکترونیکی انجام داده اند. در همین راستا مدلهای مختلفی که مشخص کننده وظایف آموزش الکترونیکی می باشند، پیشنهاد شده است. هدف از ارائه این مدلها مشخص شدن دقیق اجزاء مرتبط با بحث آموزش و ارتباطات میان این اجزاء می باشد. اما کارهای انجام شده تا رسیدن به یک آموزش الکترونیکی ایده آل یعنی آموزش انفرادی، فاصله زیادی دارد. سیستم های آموزش الکترونیکی تنها در صورتی موفقیت لازم و نتایج قابل قبولی را بدست خواهند آورد که تمامی نیازهای کاربران سیستم و فراگیرندگان دانش را مد نظر قرار داده و امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهند. برای رسیدن به این مقاصد، استفاده از سیستم های هوشمند آموزش الکترونیکی، ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این سیستم ها ارائه یک آموزش اختصاصی به هر فراگیرنده با توجه به نیازهای منحصر بفرد آن فراگیرنده می باشد. پس از بررسی مدلهای موجود آموزش الکترونیکی متوجه شدیم که برای نزدیک شدن به آموزش انفرادی به دو مسأله می بایست توجه شود، اول اینکه طراحی این مدلها می بایست به گونه ای باشد که اجزاء مدلها قابلیت عمل کردن بصورت هوشمند را داشته باشند و دوم اینکه در طراحی مدلها بایستی جایگاهی برای انواع مشاورین در نظر گرفته شود تا در حل مشکلات فردی به آموزش گیرنده ها کمک نمایند. با توجه به اینکه در مدلهای موجود نقش مشاورین مشخص و مشهود نیست و موضوع هوشمند بودن اجزاء مدل نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تصمیم گرفته شد که در این تحقیق یک مدل مشاور یادگیری الکترونیکی هوشمند طراحی شود. در این مدل نقش مشاورین بطور کامل مشخص شده و اجزاء قابلیت عمل کردن بصورت هوشمند را دارند. برای انجام تحقیق، پس از مطالعه مباحث زیادی از قبیل سیستم های آموزش الکترونیکی، سیستم های هوشمند آموزشی و سیستم های مشاوره به طراحی مدل پرداخته شد. توسعه دهندگان با ایده برداری از این مدل می توانند برنامه های کامپیوتری مفیدی برای کمک به آموزش گیرنده ها تولید کرده و در اختیار آنها قرار دهند.
حوریه شادفر محمدجواد لیاقتدار
چکیده ندارد.
نجمه تقوی نسب ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده ندارد.
افسانه عبدلی ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده ندارد.
سمیه احمدخواه محمدجواد لیاقتدار
چکیده ندارد.
یوسف نصیری ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده ندارد.