نام پژوهشگر: سید علی الهی نیا

مطالعه تنوع ژنتیکی xanthomonas oryzae pv. oryzae در مزارع برنج استان گیلان با استفاده از نشانگرهای rapd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  اعظم طاهری شهرستانی   سید علی الهی نیا

تنوع ژنتیکی 60 جدایه از xanthomonas oryzae pv. oryzae ، عامل بیماری بلایت باکتریایی برنج، جمع آوری شده از مزارع برنج استان گیلان، با استفاده از نشانگر rapd مورد ارزیابی قرار گرفت. سه جمعیت مد نظر قرار داده شدند: جدایه های جمع آوری شده از خزانه، جدایه های جمع آوری شده از مزرعه و جدایه های جمع آوری شده از خوشه. هشت آغازگر به کار گرفته شده در مجموع، 187 نوار چند شکل ایجاد کردند. بزرگترین قطعه توسط آغازگر 80.7 و کوچکترین قطعه توسط آغازگر opk07 تکثیر شد. کمترین محتوای اطلاعات چند شکلی مربوط به آغازگر opa12 (36/0) و بیشترین مقدار آن مربوط به آغازگر opa10 (44/0) بود. تجزیه واریانس مولکولی داده های rapd نشان داد که تفاوت ژنتیکی درون جمعیتی نسبت به تفاوت بین جمعیت ها بیشتر بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma و با استفاده از ضریب تشابه تطابق ساده انجام شد. در سطح تشابه 6/0 جدایه ها به سه گروه مجزا تقسیم شدند. گروه اول، تنها شامل جدایه های خزانه، گروه دوم، تنها شامل جدایه های مزرعه و گروه سوم شامل مجموعه ای از جدایه های خزانه، مزرعه و خوشه بود. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که آغازگرهای rapd به کار گرفته شده در این بررسی، قادر به تمایز جدایه های خزانه و مزرعه از یکدیگر بودند.

بررسی تنوع بیماریزایی در جمعیت قارچ rhizoctonia solani ، عامل بیماری سوختگی غلاف برنج در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  مسعود لطفی   سید علی الهی نیا

قارچrhizoctonia solani ag-1 ia (تلئومورف thanatephorus cucumeris) عامل سوختگی غلاف، یکی از بیمارگرهای مهم برنج می باشد. با توجه به اهمیت بیماری و عدم وجود اطلاعات کافی از تنوع بیماریزایی جمعیت های این قارچ در ایران، 83 جدایه از مناطق مختلف برنجکاری استان گیلان جمع آوری و برای این منظور مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین گروه آناستوموزی، همه جدایه های به دست آمده به همراه جدایه های استاندارد ag-1 ia، ag-1 ib، ag2-2 iiib و r. oryzae-sativae ag-bb، به کمک یک جفت آغازگر اختصاصی ag-1 ia، بررسی گردیدند. مطالعه رفتار بیماریزایی جدایه ها، در شرایط آزمایشگاهی روی برگ های جدا شده ارقام برنج خزر، تتپ (tetep)، هاشمی و ندا به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام گرفت. در بررسی خصوصیات مورفولوژیکی، اکثر جدایه ها سرعت رشد رویشی بالایی داشته و تولید سختینه های فراوان، با شکل، اندازه و رنگ های مختلف روی محیط غذایی pda کردند. نتایج آزمون تعیین گروه آناستوموزی نشان داد که همه جدایه ها به جزء جدایه rs11، متعلق به گروه آناستوموزی ag-1 ia بوده و در تمام آنها یک قطعه باندی bp265 تکثیر شد. با توجه به نتایج حاصل از آزمون بیماریزایی، جدایه های مختلف از نظر بیماریزایی روی ارقام مورد آزمایش، تفاوت معنی داری نشان دادند (p<o.o1). جدایه های rs48 و rs25، به ترتیب قوی ترین و ضعیف ترین جدایه های مورد آزمایش روی ارقام میزبان بودند. بررسی گروه بندی حاصل از مقایسه میانگین و دندروگرام به دست آمده از تجزیه خوشه ای توسط نرم افزار ntsys-pc، مشخص کرد که جدایه ها دارای گروه بندی اختصاصی نسبت به ارقام میزبان می باشند، به طوریکه این جدایه ها از نظر بیماریزایی، روی ارقام خزر، تتپ، هاشمی و ندا به ترتیب به 8، 4، 5 و 5 گروه متفاوت تقسیم شدند. در ارزیابی واکنش ارقام نسبت به جدایه های مختلف، تفاوت معنی داری از لحاظ میزان بیماری بین ارقام مورد آزمایش مشاهده گردید (p<o.o1). در این بررسی، رقم خزر نسبت به بقیه ارقام، مقاوم تر و رقم تتپ جزء حساس ترین آنها بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بین قطر پرگنه و قطر سختینه جدایه ها، همبستگی معنی دار و منفی و بین قطر سختینه و وزن سختینه آنها همبستگی معنی دار و مثبت وجود دارد، ولی همبستگی بین قطر پرگنه و وزن سختینه معنی دار نشد. رابطه آشکاری بین خصوصیات مورفولوژیکی، رفتار بیماریزایی و منطقه جغرافیایی دیده نشد.

بررسی تنوع ژنتیکی pseudomonas syringae pv. syringae برنج و گندم در استان گیلان با استفاده از نشانگرهای aflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  رقیه حبیبی   سید علی الهی نیا

باکتری pseudomonas syringae pv. syringae از عوامل بیماری زای گیاهی بوده که در ایران باعث بیماری سوختگی باکتریایی برگ گندم و پوسیدگی غلاف برنج می شود. در این مطالعه، جهت بررسی تنوع ژنتیکی 60 جدایه p. s. pv. syringae که از مناطق مختلف استان گیلان از گندم و برنج جداسازی شده بودند، توسط 12 نشانگر aflp مورد مطالعه قرار گرفت. محصول حاصل از روش aflp، با الکتروفورز روی ژل آگارز 5/1 درصد تفکیک شد. بیشترین مقدار محتوای اطلاعات چند شکل در آغازگر 36 دیده شد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma با استفاده از نرم افزار ntsys نشان داد که جدایه های p. s. pv. syringae به چهار گروه مجزا در سطح تشابه 70 درصد تفکیک می شوند. تجزیه ژنتیکی جمعیت های مورد بررسی (prf: جدایه های مزرعه برنج، prp: خوشه ی برنج، prn: خزانه ی برنج و pw: گندم) نشان داد که بیشترین تشابه ژنتیکی بین جدایه های حاصل از خوشه ی برنج و گندم وجود دارد، در حالی که جدایه های حاصل از مزرعه برنج بیشترین فاصله ژنتیکی را با سایر جمعیت ها نشان داد. نتایج این تحقیق نشان داد که نشانگرهای aflp بطور موثری قادرند تنوع ژنتیکی درون و بین جمعیت های مورد مطالعه را به خوبی نشان دهند، در حالی که همه ی آنها از قدرت بیماری زایی مشابهی برخوردار بودند. احتمالا شرایط آب و هوایی و محل نمونه برداری متفاوت جدایه ها، علت اصلی تفاوت آنها از یکدیگر بود.

تعیین پراکنش ویروس تریستزای مرکبات با روش های سرولوژیکی، بیولوژیکی و مولکولی در غرب استان مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  منصوره ترویجی   سید مهدی بنی هاشمیان

ویروس تریستزای مرکبات (citrus tristeza virus)، مهم ترین بیماری ویروسی مرکبات در کشور است. امروزه به دلیل عدم اعمال قرنطینه، تبادل مواد گیاهی در داخل استان مازندران به راحتی صورت می گیرد و باعث گسترش ویروس تریستزا در کل مازندران شده است. به منظور ردیابی و بررسی الگوی پراکنش این بیماری در غرب استان مازندران، نهالستان های دارای نارنگی انشو واقع در شهرستان های رامسر، تنکابن، عباس آباد و چالوس مورد بررسی قرار گرفتند. ردیابی ویروس از طریق آزمون ایمیونوپرینت (dtbia) با استفاده از آنتی بادی های پلی کلونال شرکت بیوربا انجام گردید. از بین 63 نمونه نهال انشو در 16 نهالستان، 12 نهال آلوده از طریق تست ایمیمونوپرینت مشخص گردید. این موضوع حضور و پراکنش ویروس تریستزا در منطقه غرب مازندران را ثابت می کند. پس از تعیین آلودگی، دو جدایه ویروس تریستزا به ترتیب از منطقه کترا به دلیل تبادل فراوان مواد گیاهی و دیگری از رامسر که غربی ترین منطقه استان مازندران می باشد، انتخاب شدند و از نظر خصوصیات بیولوژیکی و مولکولی با سویه r2c (کنترل مثبت) از شرق مازندران مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور تعیین خصوصیات بیولوژیکی هر سه سویه کترا، رامسر و r2c، بر روی پنج گیاه محک کی لایم، نارنج، گریپ فروت/رافلمون، اوریکالمون/رافلمون، پاین اپل/نارنج پیوند شدند. پس از ظهور علائم، سویه r2c در هر دو گروه زردی گیاهچه (sy) و ساقه آبله ای (sp) قرار گرفت و سویه ای شدید در نظر گرفته شد، سویه کترا در گروه ساقه آبله ای متوسط و سویه رامسر در گروه ساقه آبله ای خفیف قرار گرفت. به منظور تعیین خصوصیات مولکولی سه سویه مورد نظر، rna ویروس استخراج و پس انجام آزمون rt-pcr، محصول pcr برای توالی یابی به شرکت bioneer کره جنوبی فرستاده شد. از مقایسه توالی سویه های مورد نظر با توالی سویه های مشابه در بانک ژن مشخص شد، سویه r2c، 95% با سویه 5 و 7 علوی، سویه کترا 99% با سویه tn1 خطابی و سویه رامسر 95% با سویه های فروتن، شباهت دارند، بنابر شواهد موجود، به دلیل عدم اعمال قرنطینه مناسب منشا سویه های ردیابی شده، شرق مازندران بوده است.

ردیابی و شناسایی ویروئیدهای اگزوکورتیس و کاچکسیا در برخی از ارقام مرکبات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  لیلا ابراهیمی مقدم   سید مهدی بنی هاشمیان

در این تحقیق ارزیابی آلودگی ارقام تجاری پرتقال تامسون ناول و خونی مورو، نارنگی پیج و پوملو وبر نسبت به ویروئیدهای مرکبات مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس گیاه بالنگ اتراگ (c. medica) به عنوان محک عمومی ویروئید های مرکبات با اینوکولوم از منشا درختان مادری ارقام مذکور از طریق پیوند آلوده شده و در شرایط کنترل شده دمایی گلخانه (روز40، شب28 درجه سانتی گراد) نگهداری گردید. پس از آلوده سازی استخراج اسید نوکلئیک با فنل و روشsds-potassium acetate انجام شد. ردیابی و تشخیص ویروئید های مرکبات با استفاده از سیستم الکتروفورز پی در پی در ژل پلی اکریل آمید (s-page)، northern blot hybridization، dot blot hybridization و rt-pcr انجام شد. واکنش زنجیره ای پلی مراز با نسخه برداری معکوس (rt-pcr) با استفاده از آغازگر های اختصاصی ویروئید های hsvd، cblvd، cdvd و cbcvd انجام شد. فراورده rt-pcr از دو جدایه مورد بررسی تعیین ترادف شد و با جدایه های ویروئید کوتولگی رازک گزارش شده از ایران و سایر نقاط جهان مقایسه گردید. نتایج بررسی فراورده های rt-pcr در ژل آگارز یک درصد آلودگی ارقام تامسون ناول و خونی مورو به هر چهار نوع ویروئید مذکور تایید کرد و نتایج توالی یابی ثابت کرد که سویه تامسون ناول با 303 نوکلئوتید و سویه پرتقال خونی با 302 نوکلئوتید به ترتیب 67/98 و 66/99 درصد با سویه مرجع cviia (gq260203) مطابقت دارند و نتایج rt- pcr و هیبریداسیون نیز نشان داد که ارقام تامسون ناول و خونی مورو بر خلاف پیج و پوملو به ویروئید های cevd، hsvd و cbcvd آلودگی توام داشتند.

تاثیرات فیزیولوژیکی منابع مختلف کلسیم بر کیفیت و ماندگاری گل شاخه بریده سوسن(lilium sp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  ولی کریمی   معظم حسن پور اصیل

این تحقیق به منظور بررسی تاثیر کار برد منابع نیترات و سولفات کلسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی در دو رقم از گل سوسن در طول دو سال و در سه فصل متفاوت در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان انجام گردید. آزمایش اول به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بر رقم های سوسن به نام های ناونا [navona] و فانجیو [fangio] با سطوح مختلف اسید ایندول بوتریک [iba] در غلظت های 500، 750 و 1000 پی پی ام و نیترات کلسیم در غلظت های 0، 1، 5/1 و 2 میلی مول انجام گرفت. آزمایش دوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار بر رقم های سوسن به نام های ناونا [navona] و فانجیو [fangio] با سطوح مختلف سولفات کلسیم در غلظت های 0، 5/2، 5 و 10 میلی مول در لیتر و نیترات کلسیم در غلظت های 0، 5/1 و 2 میلی مول در لیتر انجام گرفت. آزمایش سوم همان تیمارهای آزمایش اول بود که تکرار گردید. نتایج آزمایش اول و مقایسه میانگین های حاصله نشان داد که اختلافی در بین آنها مشاهده شد که از نظر آماری این اختلاف فقط در مورد ریشه های ساقه ای بالای پیاز معنی دار نبود. در غلظت 2 میلی مول نیترات کلسیم و 1000 پی پی ام iba ، بیش ترین مساحت برگ و وزن تر و خشک گیاه و تعداد ریشه های نابجا مشاهده گردید و همین طور کم ترین سطح سوختگی برگ و کم ترین اتیلن تولیدی در گل و نیز کم ترین ریزش گلچه در پایان ماندگاری گلدانی (روز دهم) و کم ترین نفوذپذیری سلول در اندام های برگ، ساقه و گل در این غلظت کلسیم بدست آمد. برهمکنش بین کلسیم و رقم ها، نشان داد که آستانه مطلوب تغذیه با نیترات کلسیم در رقم ناونا [navona] در غلظت 5/1 میلی مول و در رقم فانجیو [fangio] در غلظت 2 میلی مول می باشد. مقایسه میانگین ها درآزمایش دوم نشان داد که اختلاف معنی دار در بین صفت های اندازه گیری مشاهده می شود. در غلظت 5 میلی مول در لیتر سولفات کلسیم و 5/1 میلی مول نیترات کلسیم، کم ترین اتیلن گلبرگ و بیش ترین مقاومت به بیماری کپک خاکستری و هم چنین بیش ترین ترکیب های فنلی مشاهده گردید. کم ترین مقاومت به بیماری کپک خاکستری در تیمار شاهد(0 میلی مول سولفات و نیترات کلسیم) مشاهده گردید که در این تیمار بیش ترین اتیلن در اثر فعالیت و جوانه زنی اسپورهای قارچ botrytis cinerea تولید شد. شدت بیماری در تمام صفت-های مورد ارزیابی همبستگی مثبت و تنها با اتیلن همبستگی منفی معنی دار داشت. برهمکنش بین سولفات و نیترات کلسیم و رقم ها، نشان داد که آستانه مطلوب تغذیه با نیترات کلسیم در غلظت 5/1 میلی مول در لیتر و سولفات کلسیم در غلظت 5 میلی مول در لیتر برای مقاومت به بیماری کپک خاکستری در رقم ها می باشد. نتایج آزمایش سوم نشان داد که کاهش معنی-دار در تمام شاخص های فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی در هر دو رقم از گل سوسن نسبت به آزمایش اول بوجود آمد و نیز در کشت دوم پیازها نیازمند غلظت 2 میلی مول در لیتر نتیرات کلسیم به جای غلظت 5/1 میلی مول در لیتر نیترات کلسیم به-خصوص در رقم ناونا [navona] می باشد. مجموع نتایج نشان داد که یکی از روش های کاهش علایم کمبود کلسیم، افزایش ماندگاری گلدانی و هم چنین خسارت قارچ botrytis cinerea در رقم های سوسن، استفاده متعادل از منابع سولفات و نیترات کلسیم می باشد.

ردیابی و تعیین پراکنش ویروس های amv، bymv و cmv در مزارع یونجه استان سمنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  علی قباخلو   رضا پور رحیم

یونجه یکی از مهم ترین گیاهان علوفه ای کشور و نیز استان سمنان می باشد. عوامل ویروسی متعددی موجب کاهش تولید این محصول می شوند که از آن جمله می توان به ویروس های موزائیک یونجه (alfalfa mosaic virus-amv)، موزائیک معمولی لوبیا (bean common mosaic virus-bcmv)، موزائیک زرد لوبیا (bean yellow mosaic virus-bymv) و موزائیک خیار (cucumber mosaic virus-cmv) اشاره نمود. در این تحقیق، تعداد 31 مزرعه یونجه در پنج شهرستان ایوانکی، گرمسار، سمنان، دامغان و شاهرود از استان سمنان مورد بازدید قرار گرفته و مجموعاً 392 نمونه علائم دار و 663 نمونه تصادفی جمع آوری گردید. این نمونه ها از نظر آلودگی به چهار ویروس مهم یونجه شامل amv، bcmv، bymv و cmv به روش آزمون سرولوژیکی das-elisa و به کمک آنتی بادی اختصاصی (شرکت بیوربا - سوئیس) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مهم ترین علائم همراه با نمونه های علائم دار دارای واکنش مثبت در آزمون الایزا، شامل موزائیک و پیسک (4/25 درصد)، پیچیدگی و بدشکلی های برگی (3/31 درصد)، زردی و سبزردی (7/18 درصد) و کاهش رشد یا کوتولگی (6/24درصد) بود. بر اساس نتایج آزمون الایزا در بین 663 نمونه تصادفی، فراوانی آلودگی های ویروسی مورد بررسی به ترتیب عبارت از amv (4/46 درصد)، bcmv (1/8 درصد)، cmv (2/4 درصد) و bymv (1/2 درصد) تعیین شد. همچنین درصد آلودگی به ویروس های مورد بررسی در بین 392 نمونه علائم دار نشان داد که amv با 6/69 درصد بیشترین میزان آلودگی را دارا بود و پس از آن bcmv (16 درصد)، cmv (9/8 درصد) و bymv (8/5 درصد) قرار گرفتند. در این بررسی تعدادی از نمونه های علائم داری که با هیچ یک از آنتی بادیهای فوق واکنش مثبت نداشتند از نظر آلودگی به ویروس کوتولگی سویا (soybean dwarf virus-sbdv) و ویروس کم رشدی بادام زمینی (peanut stunt virus-psv) مورد آزمون سرولوژیک بروش لکه گذاری بافتی (tbia) قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از این آزمون، 17 نمونه با آنتی بادی اختصاصی ویروس psv و تعداد 30 نمونه با آنتی بادی اختصاصی sbdv واکنش مثبت داشتند. به منظور تایید نتایج حاصل از آزمون الایزا از آزمون بیولوژیکی و مایه زنی جدایه های ویروسی روی گیاهان محک و نیز ردیابی مولکولی (rt-pcr) به کمک آغازگر های اختصاصی برای ناحیه ژن پروتئین پوششی هر یک از ویروس های مورد نظر انجام گرفت. واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی برای amv، bcmv، bymv، cmv، psv و sbdv منجر به تکثیر قطعات دی.ان.ای بطول مورد انتظار به ترتیب برابر با 860، 1000، 900، 850، 900 و 600 جفت باز گردید. همچنین تهیه نقشه تحدید آنزیمی (rflp) با استفاده از دو آنزیم برشی rsai و smai موید آلودگی نمونه های یونجه به لوتئوویروس sbdv بود. در نتیجه این واکنش قطعه ژنومی 600 جفت بازی تکثیر یافته در مورد جدایه sbdv توسط آنزیم rsai برش خورده و منجر به تولید دو قطعه بطول 200 و 400 جفت بازی گردید ولی با آنزیم برشی smai برشی ایجاد نگردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که دو ویروس amv و bcmv از شایع ترین ویروس های آلوده کننده یونجه در مزارع یونجه استان سمنان می باشند. همچنین این اولین گزارش از آلودگی به ویروس های amv، bymv، cmv، psv و sbdv در مزارع یونجه استان سمنان و نیز اولین گزارش از ردیابی مولکولی آلودگی ویروس bcmv از مزارع یونجه کشور می باشد.

بررسی تغییرات جمعیت .trichoderma spp در مزارع برنج، کلزا و جنگل مجاور شهرستان آمل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهرانه بهرستاقی   شهرام نعیمی

تریکودرما یکی از مشهورترین و موثرترین جنس های قارچی در زمینه کنترل بیولوژیک بیماری های گیاهی به شمار می رود، جدایه های متعلق به آن، با مکانیسم های مختلف نظیر، آنتی بیوز، پارازیتیسم و رقابت، پاتوژن های گیاهی را کنترل می کنند. به دلیل اهمیت این قارچ در کشاورزی و کمبود اطلاعات در زمینه اکولوژی و دینامیک جمعیت در زیستگاه های طبیعی کشور، در این تحقیق تغییرات جمعیت جدایه های تریکودرما در اراضی شالیزاری، کلزا، جنگل و زمین کشت نشده مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط آن با عوامل زنده (رقابت میکروبی) و غیر زنده (رطوبت، ph، ec، میزان ماده آلی خاک و نیز میزان بارش و درجه حرارت) تعیین شد. جمعیت جدایه های تریکودرما در خاک اراضی مورد مطالعه در محدوده 101 × 1/1 -103 × 7/2 پرگنه در هر گرم خاک خشک و در اندام هوایی برنج 101 ×4/0 - 101 × 1 پرگنه در هر گرم وزن گیاه متغیر بودند. جمعیت قارچ کل در محدوده 103× 1/1 - 104× 6/4 پرگنه در هر گرم خاک خشک و جمعیت باکتری کل نیز در محدوده 104× 2/2 - 105× 5/0 پرگنه در هر گرم خاک خشک در خاک اراضی مورد مطالعه محاسبه شد. به طور کلی جمعیت تریکودرما در خاک جنگل بیش تر از خاک اراضی دیگر بود. پیک جمعیتی تریکودرما در اراضی شالیزاری با اراضی غیر شالیزاری متفاوت بوده به طوری که پیک جمعیتی این قارچ در اراضی شالیزاری در پاییز و اواسط فصل زراعی و در اراضی غیر شالیزاری در زمستان بود. محاسبه همبستگی بین متغیرها با جمعیت تریکودرما موجود در خاک نشان داد که همبستگی مثبتی بین مقدار جمعیت تریکودرما با ماده آلی در سطح احتمال یک درصد و با رطوبت در سطح احتمال پنج درصد وجود داشت. همچنین نتایج همبستگی بین جمعیت تریکودرمای موجود در فیلوسفر با عوامل محیطی نیز نشان داد که میزان بارش همبستگی منفی در سطح احتمال یک درصد با جمعیت تریکودرما داشت.

بررسی مقاومت اکوتیپ های مختلف یونجه (medicago sativa) به قارچ verticillium albo-atrum در شرایط گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  عاطفه کربلایی   سید علی الهی نیا

در این پژوهش، عکس العمل 11 اکوتیپ مختلف یونجه به بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی با عامل verticillium albo-atrum reinke & berth. در شرایط گلخانه ارزیابی شد. آزمایش با غوطه ور کردن ریشه گیاهچه های 6 هفته-ای در سوسپانسیون اسپور قارچ و مشخص کردن تیپ آلودگی آن ها بعد از 4 هفته انجام شد. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و با 4 تکرار انجام پذیرفت. نتایج نشان داد، اکوتیپ های قارقالوق و چالشتر با داشتن بیش از 50 درصد گیاه مقاوم و شاخص بیماری کمتر از 5/2 مقاوم به این بیماری بودند. سه اکوتیپ سهند آوا، صدقیان و همدانی تنها با داشتن 5 درصد گیاه مقاوم و شاخص بیماری بالاتر از 4 دارای بیشترین حساسیت نسبت به این بیماری بودند.

تعیین عوامل قارچی ایجادکننده ی تغییر رنگ شلتوک برنج در مزارع استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد مباشرامینی   فریدون پاداشت دهکایی

تغییر رنگ دانه برنج بیماری پیچیده ای است که توسط طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها ایجاد و توسعه آن با توجه به رقم، فصل و منطقه متفاوت است. به منظور تعیین عوامل قارچی روی دانه های تغییر رنگ یافته ارقام مختلف محلی (هاشمی) و اصلاح شده (خزر و گوهر)، نمونه های خوشه های آلوده ارقام مذکور، در مرحله رسیدن برنج از مزارع مختلف استان گیلان در سال 1392 جمع آوری شدند. برای جداسازی قارچ ها از دانه های تغییر رنگ یافته از روش های کشت روی کاغذ صافی مرطوب، کشت روی محیط های غذایی آگاردار و روش شست وشوی بذر استفاده شد. در نتیجه بعد از ثبت خصوصیات پرگنه و صفات مورفولوژیکی قارچ ها، گونه های c. oxysporum، c. perangustum، c. angustisporum، c. cladosporioides و c. tenuissimum از جنس cladosporium و گونه های b. chloridis، b. sorghicola b.tripogonis ، b.cynodontis و b. oryzae از جنس bipolaris و گونه ی c. clavata از جنس curvularia و گونه ی a. hyalinulum از جنس acremonium و گونه ی f. lateritium از جنس fusarium و گونه ی e. nigrum از جنس epicoccum شناسایی و درصد وقوع هر یک از جنس ها محاسبه شد. اثر تغییر رنگ شلتوک برنج بر برخی خواص فیزیکی (طول، عرض، ضخامت، سطح، حجم، قطر میانگین هندسی، کرویت، قطر میانگین حسابی و ضریب لاغری)، نیروی گسیختگی دانه، درصد برنج خرد، عملکرد برنج سالم، راندمان تبدیل، درصد برنج سالم، درجه سفید شدگی، درصد گچی بودن دانه ها، وزن هزار دانه، تعداد دانه های پر، پوک و وزن دانه های پر در هر خوشه بررسی شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور رقم (هاشمی، خزر و گوهر) و شاخص آلودگی دانه (آلودگی بالا و آلودگی پایین) بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. خواص فیزیکی دانه، نیروی گسیختگی دانه، درصد برنج خرد، عملکرد برنج سالم، راندمان تبدیل، درصد برنج سالم، درجه سفید شدگی، درصد گچی بودن دانه ها، وزن هزار دانه، تعداد دانه های پر، پوک و وزن دانه های پر در هر خوشه تعیین شدند. نتایج نشان داد که تغییر رنگ شلتوک ناشی از عامل بیماری زا بطور معنی داری باعث تغییر طول (از 7/790 به 7/649 میلی متر)، ضخامت (از 1/700 به 1/676 میلی متر)، قطر میانگین هندسی (2/967 به 2/934 میلی متر)، قطر میانگین حسابی (از 3/845 به 3/789 میلی متر)، سطح (از 20/94 به 20/37 متر مربع)، حجم دانه (از 14/341 به 13/796 متر مکعب)، درصد گچی بودن دانه ها (از 0/19 به 0/22 درصد)، وزن هزار دانه (از 26/32 به 24/65 گرم)، تعداد دانه های پر (75/008 به 67/200)، پوک (40/75 به 50/45) و وزن دانه های پر در هر خوشه (1/87 به 1/58 گرم) و درصد خرد (از 11/46 به 14/55 درصد) شدند. همچنین درصد برنج سالم (از 58/18 به 54/21 درصد)، راندمان تبدیل (از 65/73 به 62/98 درصد)، عملکرد برنج سالم (از 89/69 به 86/08 درصد) و درجه سفید شدگی (از 51/05 به 48/39) در شلتوک با شاخص آلودگی بالا بطور معنی داری کمتر از شلتوک با شاخص آلوده پایین بود. بین ارقام مختلف از نظر اکثر خواص فیزیکی، نیروی گسیختگی و درصد برنج سالم پس از تبدیل و اکثر خصوصیات دیگر اختلاف معنی داری مشاهده شد.