نام پژوهشگر: حسین رحیم پور بناب

بررسی تاریخچه تغذیه هیدروکربوری در لایه های نفتی میدان پارس جنوبی
thesis موزه جانورشناسی دانشگاه تهران 1387
  روشنک صنعی   حسین رحیم پور بناب

میدان پارس جنوبی با توجه به ذخایر عظیم گازی و پتانسیل مناسب تولید از لایه نفتی (سازندهای داریان بالایی، پائینی و بخش مدود سازند سروک)، یکی از مهمترین ذخایر هیدروکربنی کشور می باشد. هدف از این مطالعه تعیین خصوصیات ژئوشیمیایی سازندهای گدوان، فهلیان و سورمه به عنوان سنگ های منشأ احتمالی از نقطه نظر کمیت، کیفیت و سطح پختگی مواد آلی می باشد. بدین منظور جهت ارزیابی وضعیت بلوغ و پتانسیل هیدروکربورزایی، نمونه هایی از مغزه ها و خرده های حفاری مربوط به این سازندها در سه چاه a، b وc تهیه شده و جهت آنالیز پیرولیز راک- اول و بایومارکرها مورد استفاده قرار گرفتند. با توجه به نتایج حاصل از آنالیز راک- اول، سازندهای مورد مطالعه از نقطه نظر میزان کل کربن آلی (toc)، فقیر بوده و دارای کروژنی از نوع ii و iii می باشد. در اغلب نمونه های مورد مطالعه کروژن از نوع مولد نفت-گاز می باشد و مقادیر شاخص هیدروژن آنها (hi) در محدوده 300-150 قرار دارد. از نظر میزان پختگی کروژن، سازندهای مذکور نابالغ بوده و به طور غالب در انتهای دیاژنز (بعضاً در شروع پنجره نفت زایی بر اساس بایومارکرها) قرار دارند. بنابراین این سازندها از لحاظ پتانسیل هیدروکربن زایی ضعیف بوده و فاقد هرگونه کروژن ذاتی مناسب جهت تولید هیدروکربن به صورت محلی می باشند. آنالیز بایومارکرها نیز خصوصیات سنگ مادری، با لیتولوژی کربناته را برای مواد آلی موجود در این سازندها نشان می دهد که از نظر شرایط محیط رسوبی در یک شرایط نیمه احیایی رسوب کرده است. با توجه به اینکه این سازندها نمی توانند به عنوان سنگ مادر مناسب، جهت تولید هیدروکربن به حساب آیند، تشابه الگوی برش های هیدروکربنی (sara) و روند تغییرات یکسان در طول و عرض میدان احتمال آغشته بودن این سازندها را به یک نفت تازه بالغ (آلودگی نفت های مهاجرتی) قوت می بخشد.

توصیف انواع سنگ مخزن در مخزن بنگستان میدان نفتی گچساران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  رامین مالدار چشمه گلی   بهمن سلیمانی

میدان نفتی گچساران در ناحیه فرو افتادگی دزفول و در شمال غرب میادین بی بی حکیمه و چلینگر واقع شده است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین گروه های سنگی در مخزن بنگستان میدان نفتی گچساران می باشد. ابتدا با استفاده از مقاطع نازک، میکروفاسیس ها در سه چاه مخزن مورد بررسی قرار گرفت و بر این اساس 4 میکروفاسیس تعیین گردید. در بررسی کیفیت مخزنی و به منظور شناسایی واحدهای مخزنی و غیر مخزنی، از روش تعیین واحدهای جریانی هیدرولیکی استفاده شد. تعیین واحدهای جریانی بر مبنای روش نمودار اصلاح شده چینه ای لورنز و نشانگر زون جریانی انجام شد. بر اساس نمودار لورنز حداقل تعداد 4 واحد جریانی به دست آمد. توسط روش نشانگر زون جریانی 4 واحد جریانی و در نهایت، 4 گونه‏ی سنگی مجزا (drt) حاصل شد که هر یک از این واحدها، خصوصیات پتروفیزیکی مربوط به خود را دارا می باشند و از drt1 به سمت drt4، خصوصیات مخزنی رو به بهبود می‏باشند و بر میزان تراوایی افزوده می‏شود .در یک مطالعه تکمیلی، به منظور تعیین دقیق گونه های سنگی بر مبنای پتانسیل مخزنی و تعیین روابط بین میکروفاسیس ها، واحدهای سنگی و پارامترهای پتروفیزیکی آن ها، از روش الکتروفاسیس و تکنیک خوشه بندی چند کیفیتی بر پایه ی نمودار (mrgc) استفاده شد. بر این اساس، تعداد 3 الکتروفاسیس تعیین گردید که به منظور تعیین کیفیت مخزنی هر زون، انواع گونه های سنگی و میکروفاسیس، درصد اشباع آب و مقادیر تخلخل و تراوایی هر الکتروفاسیس به طور جداگانه معلوم گردید و همچنین داده‏های فشار موئینه برای هر الکتروفاسیس آورده شد که جملگی ارتباط بسیار خوبی با یکدیگر نشان دادند و در پایان مدلی حاصل گردید که نشان دهنده ی زون های مخزنی و غیر مخزنی می باشد و قابل بسط به کل مخزن خواهد بود

چینه نگاری سکانسی و بررسی کیفیت مخزنی سازند آسماری در فروافتادگی دزفول شمالی (میدان های نفتی هفتکل، کوپال و مارون)، حوضه زاگرس، جنوب غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1394
  شهرام آورجانی   اسدالله محبوبی

در این تحقیق، سازند آسماری در هشت چاه از میدان های نفتی مارون (mn#68، mn#281، mn#292 و mn#312)، کوپال (kl#40 و kl#49) و هفتکل (hk#28 و hk#55) واقع در فروافتادگی دزفول شمالی در حوضه ی رسوبی زاگرس از نظر چینه نگاری زیستی، تاریخچه ی رسوبگذاری و پس از رسوبگذاری، برخاستگاه و موقعیت تکتونیکی ماسه سنگ ها، چینه نگاری سکانسی و کیفیت مخزنی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. براساس مطالعات چینه نگاری زیستی سن سازند آسماری در میدان مارون روپلین-بوردیگالین، در میدان کوپال شاتین-بوردیگالین و در میدان هفتکل آکی تانین-بوردیگالین تعیین شده است. بر اساس مطالعات سنگ نگاری و توصیف مغزه, 9 رخساره ی کربناتی غالب و 1 رخساره ی سیلیسی-آواری غالب (با 3 زیر رخساره) شناسایی شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال شامل زیر محیط های رمپ داخلی، میانی و خارجی نهشته شده اند. فرایندهای دیاژنزی میکریتی شدن، نئومورفیسم، آشفتگی زیستی، دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، فشردگی مکانیکی و شیمیایی و شکستگی در مراحل دیاژنزی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات سازند آسماری در میدان های نفتی مورد مطالعه را تحت تأثیر قرار داده اند. مطالعات ژئوشیمیایی حاکی از این است که ترکیب کانی شناسی اولیه ی سنگ های کربناتی سازند آسماری آراگونیتی است. براساس مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن و تجزیه ی عنصری (عناصر اصلی و فرعی)، سازند آسماری بیشتر تحت تأثیر دیاژنز جوی قرار گرفته است و روند j وارون تأثیر این نوع دیاژنز را تایید می کند. همچنین سامانه ی دیاژنتیکی از نوع بسته تا نیمه بسته برآورد شده است. در دیاگرام های سه تایی qfr و دیاگرام ترکیب شیمیایی ماسه سنگ ها، ماسه سنگ های سازند آسماری عمدتاً کوارتزآرنایت و تا حدی ساب آرکوز بوده و برخاستگاه زمین ساختی آن ها با استفاده از نمودارهای qtfl و qmfl+qp حاصل از آنالیزهای مودال، کراتون پایدار و کوهزایی با چرخه مجدد رسوبی و موقعیت تکتونیکی آن ها با توجه به دیاگرام k2o/na2o در برابر sio2، حاشیه ی غیر فعال قاره ای است. در این کراتون پایدار، ماسه سنگ های کوارتزآرنایتی احتمالاً از پی سنگ های گرانیتی-گنیسی و یا از سنگ های چرخه ی مجدد منشأ گرفته اند. اندیس هوازدگی شیمیایی ماسه سنگ ها بیانگر هوازدگی نسبتاً شدید در آب و هوای گرم و مرطوب است. توصیف مغزه ها، رخساره های رسوبی و الگوی برانبارش آن ها، آنالیزهای ژئوشیمیایی، استفاده از نرم افزار سیکلولاگ و بررسی های چینه نگاری سکانسی منجر به شناسایی مرزهای سکانسی، سطوح حداکثر پیشروی آب دریا و دسته رخساره ها شده است. بر این اساس شش سکانس رسوبی رده ی سوم در چاه های 281، 292 و 312 میدان مارون، پنج سکانس رسوبی رده ی سوم در چاه های 68 میدان مارون و 40 و 49 میدان کوپال و سه سکانس رسوبی رده ی سوم در چاه های 28 و 55 میدان هفتکل شناسایی شده است. تطابق بین سکانس های شناسایی شده در منطقه ی مورد مطالعه انجام شده است. براساس داده های چینه نگاری زیستی، چهارچوب چینه نگاری سکانسی منطقه ی مورد مطالعه با سایر مناطق فروافتادگی دزفول، زون ایذه، صفحه ی عربی و حوضه ی اروپا مقایسه گردید. بررسی کیفیت مخزنی انواع رخساره ها منجر به شناسایی 17 گروه سنگی پتروفیزیکی مختلف در رسوبات سازند آسماری در میدان های نفتی مورد مطالعه گردید. این گروه های سنگی براساس نوع رخساره ها، میزان و نوع تخلخل، تراوایی، فرایندهای دیاژنزی تأثیر گذار و در مجموع کیفیت مخزنی از هم متمایز شده اند. بطور خلاصه نتایج به دست آمده نشان می دهند که هر دو عامل رخساره و محیط رسوبی و فرایندهای دیاژنزی در کنترل کیفیت مخزن موثر بوده و خود متأثر از یکدیگرند. اگرچه مواردی نظیر دولومیتی شدن و گسترش انیدریت در مخزن تحت کنترل بافت رسوبی عمل کرده اند، اما درجه ی تأثیر این دو عامل با توجه به هتروژنیتی بودن مخازن کربناتی و از جمله مخزن آسماری در میدان های مورد مطالعه در بخش های مختلف آن، متفاوت است.

رسوب شناسی نهشته های دور از ساحل بخش جنوب غربی دریای خزر و بررسی عوامل کنترل کننده رسوبگذاری در آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1387
  صفیه حقانی   عبدالحسین امینی

چکیده ندارد.

تعیین محیط رسوبی نهشته های تبخیری شمال غرب زنجان با استفاده از شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  زهرا کلانترزاده   حسین رحیم پور بناب

پسروی دریا در اواخر میوسن زیرین باعث تشکیل نهشته های تبخیری در قسمتهای از ایران مرکزی از جمله شمال غرب استان زنجان (معادن ایلجاق و قره آغاج علیا) شده است.پتروگرافی سنگهای این ناحیه وجود کانیهای هالیت، ژیپس، انیدریت و پتاس را نشان می دهد. در معدن ایلجاق اکثر نمونه های بافت ثانویه هالیت موزائیکی چند گوش را همراه با کانیهای پتاس و نودولهای انیدریتی نشان می دهند، با این وجود در تعدادی از مقاطع آثاری از بافتهای اولیه شامل هالیت تجمعی، هالیت جناقی، انحلال هالیت، سیمان هالیتی و سمیان ژیپسی مشاهده می شود. نمونه های منطقه قره آغاج علیا نیز دارای بافتهای اولیه هالیت تجمعی، هالیت جناقی، انحلال هالیت، سیمان هالیتی و هالیت گلی هستند.مقدار برم موجود در هالیتهای اولیه ایلجاق و قره آغاج علیا حاکی از منشا دریایی شورابه های والد این نهشته های تبخیری می باشد. همچنین این مقدار کمتر از میزان آستانه برم برای تبلور کانیهای اولیه پتاس از شورابه است و نشان می دهد کانیها پتاس موجود در معدن ایلجاق دارای منشا ثانویه بعد از تدفین هستند.با تفاسیر فوق درباره محیط رسوبی نهشته های تبخیری شمال غرب زنجان می توان گفت که در اثر پسروی دریا در اواخر میوسن زیرین کفه های نمکی کم عمقی در حاشیه دریا با سه مرحله سیلابی شدن، دریاچه شور و خشک شدن تشکیل شده اند. ورود آب دریا بداخل کفه نمکی در مرحله سیلابی شدن باعث انحلال هالیتهای سطحی و رسوبگذاری مواد آواری شده است. در مرحله دریاچه شور، تبخیر آبهای سیلابی منجر به رسوب هالیت تجمع و هالیت جناقی گردیده است. سرانجام در مرحله خشک شدن سیمان هالیتی، سیمان ژیپسی و هالیت گلی در منطقه تشکیل شده است.معدن ایلجاق نسبت به قره آغاج علیا در قسمت عمیق تر حوضه واقع شده و آبهای سیلابی فاقد مواد اواری بوده اند، در نتیجه هالیت گلی در این منطقه تشکیل نشده است. همچنین نهشته های این معدن پس از رسوبگذاری، در محیط دفنی تحت تاثیر دگرگونی دینامیکی و حرارتی قرار گرفته اند که در اثر این فرایندهای ثانویه کانیهای پتاس و نودولهای انیدریتی تشکیل شده اند.

مشخصات رسوب شناسی نهشته های سفید رود از سد منجیل تا دلتای سفید رود با نگرشی بر آلودگیهای زیست محیطی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1381
  علیرضا کامرانپور   عبدالحسین امینی

بر اساس اطلاعات موجود، حوضه آبریز سفید رود مقدار زیادی رسوب تولید کرده که بخش اعظم آن وارد رودخانه سفید رود شده و بصورت بار معلق و بار بستری حمل می گردد. بخشی از این رسوبات بطور مستمر در حاشیه رودخانه رسوب کرده و پوینت بارها ، دشتهای سیلابی و سواحل حاشیه ای رودخانه را بوجود آورده اند در حال حاضر این رسوبات حاصلخیز توسط خود رودخانه ها در حال تخریب و فرسایش می باشد و بخشهای زیادی اززمینهای کشاورزی و رسوبات حاصلخیز را از بین می برد . از طرف دیگر، تخلیه مقدار زیادی پساب کارخانجات صنعتی ، فاضلابهای خانگی ، زباله های شهری و روستایی و پسابهای کشاورزی به سفید رود ، باعث آلودگی محیط زیست این رودخانه شده است. لذا مطالعه رسوب شناسی رودخانه مذکور عوامل موثر بر فرسایش رسوبات حاشیه ای آن و همچنین نوع و میزان آلودگیهای زیست محیطی این رودخانه بسیار ضروری است.مطالعه آلودگیهای زیست محیطی نیز نشان داد که مهمترین منشا های آلودگی در منطقه مورد مطالعه شامل پساب کارخانجات روغن کشی سفید رود ، روغن کشی گنجه ، کشتارگاه منجیل، ریسندگی گنجه ، فاضلاب و زباله شهرهای رودبار ، آستانه و کیاشهر و همچنین پسابهای کشاورزی حاصل از کودها و سموم دفع آفات نباتی توسط کشاورزان منطقه می باشد. این عوامل باعث افزایش انواع آلوده کننده های انگلی ، مواد آلی و فلزات سنگین در آب و رسوبات سفید رود می باشد. این پایان نامه در 6 فصل تهیه و تنظیم گشته که در فصل اول :در باره کلیات ، فصل دوم :زمین شناسی منطقه را مورد تحلیل قرار داده ، فصل سوم مشخصه های بافتی و کانی شناسی نهشته های سفید رود ، فصل چهارم تغییرات مورفولوژی و فرسایش جانبی رودخانه سفید رود ، فصل پنجم آلودگیهای زیست محیطی و در فصل ششم نتیجه گیری و پیشنهادات را مورد بحث و جستجو قرار داده است.

ارزیابی تخلخل و تراوایی بخش فوقانی سازند دالان با استفاده از لاگ های ژئوفیزیکی در میدان پارس جنوبی -با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده علوم 1382
  مریم السادات موسوی   محمدرضا رضایی

خصوصیات مخزنی نقش بسیار مهمی در صنعت نفت به خصوص برای اهداف اقتصادی توسعه مخزن ، بازی می کند. در این مطالعه تخلخل و تراوایی سازند با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پیش بینی شده است. شبکه های عصبی مصنوعی یکی از آخرین روشهای موجود در صنعت نفت می باشد. داده های لاگ و مغزه سازند دالان، در میدان نفتی پارس جنوبی برای این مطالعه انتخاب شده است.