نام پژوهشگر: نصراله امامی

تاثیر غزلیات سعدی و خواجو بر غزلیات حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فوزیه حمیدی   مختار ابراهیمی

بررسی آثار ادبی به صورت تطبیقی اگرچه بیشتر یادآور آثار ادبی در زبان های متفاوت است ، ولی می تواند درمیان آثار ادبی موجود در یک زبان نیز مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با عنوان تاثیر غزلیات سعدی و خواجو بر غزلیات حافظ با دیدگاه دوم یعنی تاثیر پذیری شعر حافظ ازسعدی و خواجو به انجام رسیده است. این پژوهش با توجه به همانندی ها وتاثیر پذیری های حافظ از دو شاعر پیش از خود در پنج فصل مطرح شده است ؛ فصل نخست ؛ تاثیر پذیری زبانی: در این فصل به ترکیب ها و جمله ها یا مصرع ها وبیت هایی است که همانندی نزدیکی با شعر سعدی وخواجو داشته اند فصل دوم ، تاثیر پذیری آوایی و موسیقایی: در این فصل به همانندی های وزنی ، قافیه و ردیف پرداخته شده است. فصل سوم ؛ تاثیر پذیری تصویری: در این فصل به تصویرهایی توجه شده که به گونه ای میان تصویرهای سعدی وخواجو و حافظ همانندی داشته است. فصل چهارم ؛ تاثیرپذیری مضمونی: در این فصل نوع مضمون و تعبیرهایی که میان این سه شاعر همسان بوده مورد توجه قرارگرفته است. فصل پنجم ؛ تضمین : در بخش پایانی سعی شده است که تضمین های گونه گون حافظ از شعر سعدی و خواجو ارائه شود.

نقد و تحلیل روان کاوانه ی داستان فرود شاهنامه ی فردوسی (همراه با بررسی قابلیت های نمایشی آن)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سیده سمانه صالحی   محمد رضا صالحی مازندرانی

متون ادبی و به طور ویژه حماسه ها به عنوان محملی برای قدرت ، در عین سلطه ی ایدئولوژی حاکم بر آن، فضایی برای طرح تناقض ها و تنش ها فراهم می کند. آن چه در این پژوهش بدان پرداخته می شود خوانش روان کاوانه ی داستان فرود بر مبنای آرای لکان برای نیل به ضمیر ناخودآگاه آن است. به طوری که با کاربرد مفاهیم لکانی در این داستان و با تمرکز بر ابهامات و تناقضات موجود در آن ، چگونگی رابطه ی متن با ایدئولوژی حاکم بر جامعه نشان داده می-شود. هم چنین این خوانش ، راهی برای نشان دادن بافت قوی نمایشی داستان مذکور به عنوان دومین رویکرد این پایان نامه فراهم می کند که جلوه ی خاص پیوند این دو موضوع به ظاهر مجزا را در دو عنصر شخصیت محوری و شخصیت مخالف می توان دید.

مشترکات مضمونی منشآت و قصاید خاقانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  عبدالحسین حسن پورسرناوه   نصراله امامی

نام خانوادگی : حسن پور سرناوه نام: عبدالحسین شماره دانشجویی : 8820302 عنوان پایان نامه : مشترکات مضمونی منشآت و قصاید خاقانی استاد راهنما: دکتر نصرالله امامی استاد مشاور: دکتر مختار ابراهیمی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: زبان وادبیات فارسی گرایش: زبان و ادبیات فارسی دانشگاه : شهید چمران اهواز دانشکده: ادبیات وعلوم انسانی گروه : زبان وادبیات فارسی تاریخ فارغ التحصیلی : تعداد صفحه: 238 کلید واژه ها : خاقانی ، دیوان، منشآت ، مضامین مشترک، واژگان، مفاهیم در این رساله سعی بر آن بوده است تا مشترکات مضمونی منشآت ودیوان خاقانی کاویده شوند .منظور از مشترکات در این پژوهش، همانندی ها یا اقتران ها و انطباق های واژگانی، مفهومی و مضمونی است ؛ به این منظور با مطالعه و بررسی دیوان و منشآت، یافته ها به پنج بخش تقسیم گردیده اند: بخش نخست، کلیات؛ بخش دوم،واژگان و ترکیبات؛ منظور واژگان وترکیباتی است که خاص شاعر هستند و یا برای خواننده تازگی دارند . بخش سوم، شامل مفاهیم ومضامین است ؛ در این بخش با توجه به آن که نمی توان بین مفهوم و مضمون تفاوت فاحشی قائل شد، تمام موارد، ذیل همین عنوان آورده شده اند.بخش چهارم را آرایه های ادبی یا اشتراکات زیبایی شناختی در بر می گیرد؛ این بخش نیز به چهار قسمت کنایه ها ، تشبیهات ، تلمیحات و استعاره ها تقسیم شده است . در بخش آخر نیز موضوعات گوناگون را ذیل عنوان فواید تاریخی و ادبی، ذکر کرده ایم.حاصل این پژوهش آن است که هر دو اثر، تراویده ی زبان و قلمی همسان و برخوردار از حوزه ی زبانی یکسانی است که اندیشه های شاعر را در تعبیرات متفاوت و گاه همانند و نزدیک به هم منعکس می کنند، از این رو دارای اشتراکات قابل توجهی هستند.حاصل این پژوهش آن است که مفاهیم ومضامین و پس از آن واژگان و ترکیبات، بیشترین حجم اشتراکات دیوان و منشآت را به خود اختصاص داده اند .

بررسی زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ شعر فارسیِ عصر اکبر شاه گورکانی در شبه قارّه ی هند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه صادقی نقدعلی علیا   نصراله امامی

رساله ی حاضر با عنوان «بررسی زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ شعر فارسیِ عصر اکبر شاه گورکانی در شبه قارّه ی هند»، در راستای بررسی بسترهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مناسب رواج و بالندگی شعر فارسی در عهد اکبر شاه به عنوان دوره ی اوج رواج زبان و ادب فارسی در آن سرزمین تدوین گردیده است . این پژوهش به مدد بهره-مندی از منابع معتبر و دست اوّل تاریخی و ادبی و با تأکید بر سروده های پنج شاعر برجسته ی عهد اکبر شاه؛ یعنی غزالی مشهدی، فیضی فیّاضی، نظیری نیشابوری، عرفی شیرازی و ابوالقاسم کاهی در چهار بخش فراهم آمده است. در بخش اوّل و تحت عنوان کلّیّات به بررسی مختصّات جغرافیایی و اقلیمی شبه قارّه، مشترکات فرهنگی، نژادی و زبانی دو تمدّن کهن ایران و هند و نیز پیشینه ی زبان و ادب فارسی در آن سرزمین پرداخته شده است. در بخش دوم، زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تیموریان ایران و هند به عنوان پیشینیان اکبر شاه مورد بررسی قرار گرفته و نیز رویکرد ایشان به فرهنگ و ادب فارسی، شرح شده است. نویسنده در بخش سوم که در حقیقت پیکره ی اصلی این پژوهش نیز می باشد، طی دو فصل، پس از بررسی زمینه های مساعد سیاسی، به تحلیل و شرح زمینه های مطلوب اجتماعی و فرهنگی عصر اکبر شاه گورکانی به سبب رشد و رواج روز افزون شعر فارسی در شبه قارّه ی هند پرداخته و سپس برای تأیید و تأکید نظریات ارائه شده از نمونه های شعری شاعران عهد، بهره برده است. در بخش چهارم با عنوان تیموریان هند پس از اکبر شاه، در مقام مقایسه و برای درک هر چه بیشترِ شرایطِ مطلوب عصر اکبر شاه، سرنوشت زبان و ادب فارسی پس از عصر وی، تا زمان تسلّط انگلیسی ها بر شبه قارّه، شرح شده و در نهایت به عنوان نتیجه گیری، نتایج حاصل شده از رهگذر پژوهش حاضر، ارائه گردیده است.

بررسی ساخت های دستوری در مثنوی معنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  کوروش پرویز   نصراله امامی

مثنوی معنوی نه تنها یکی از مهم ترین آثار ادب فارسی است، بلکه می توان آن را جامع ترین منظومه در حوزه ی ادبیات عرفانی و شعر تعلیمی- تمثیلی به شمار آورد. بررسی ساخت های دستوری در این شاهکار ادبی و دقّت نظر در چگونگی سامان بخشی به واژگان و جمله ها برای بیان مفهوم عرفانی مورد نظر که در مثنوی به بهترین شکل ممکن انجام گرفته است، هدف اصلی این پژوهش به شمار می رود. رساله ی پیش رو علاوه بر پیش گفتار و نتیجه گیری، از نُه فصل تشکیل شده است که هفت فصل نخست آن به بررسی هفت نوع واژه در دستور زبان فارسی در این اثر اختصاص یافته و در دو فصل آخر، ساختار جمله مبتنی بر دو دیدگاه دستور سنّتی و گشتاری مورد بررسی قرار گرفته است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان به فراوانی فعل ساده نسبت به دیگر انواع فعل، بالا بودن بسامد اسم های جامد، عام، معرفه، مفرد، ذات و ساده نسبت به دیگر اسم ها، استفاده ی بسیار زیاد از ضمایر منفصل نسبت به دیگر انواع ضمیر، استفاده از ساخت های غیرمعمول در صفات، کاربرد بسیار زیاد جملات ساده و بهره گیری از روساخت های ساده و محدود برای بیان ژرف ساخت های پیچیده اشاره کرد. همچنین این اثر در زمینه ی استفاده از قید، حرف و شبه جمله ویژگی خاصی ندارد و در آن به روش متون مشابه عمل شده است.

بررسی بن مایه ی سفر در شعر شاعران برجسته ی معاصر ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  آسیه کشاورز مویدی   نصراله امامی

نقش ویژه ی سفر در بازگویی خواسته ها، اندیشه ها و آرزوهای بشر، انکار ناشدنی است و از کهن ترین نویسندگان و شاعران تا معاصران و پیشگامان این عرصه، همگی با بهره گیری از مضمون سفر، پیام و آرمان خویش را رساتر و شیواتر، به مخاطب انتقال داده اند؛ به گونه ای که سفر، یکی از پرکاربردترین بن مایه ها در شعر و داستان است. در این میان، تفاوت شیوه و روش در کار شاعران، سبب آفرینش های گوناگون هنری شده و به همین دلیل، سفر و ملزومات آن نیز، با توجّه به دیدگاه های شاعران، کارکردهای متفاوتی پذیرفته است. از آن جا که نیما، شاملو، اخوان ثالث و سپهری، شاعران طراز اوّل ادبیات معاصر ایران به شمار می روند و هر کدام در سبک و شیوه ای ویژه از شعر معاصر پیش رو و سرآمد هستند؛ در نتیجه، شعر و اندیشه ی آنان در این رساله، مورد ارزیابی قرار گرفت و جایگاه سفر و گوناگونی کارکرد های آن در تبیین اندیشه های آنان، به عنوان قلّه های شعر معاصر، بررسی و تحلیل شد و بر اساس بسامد مضمون ها، انواع سفر طبقه بندی گردید؛ این در حالی است که گاه تداخل مضمون ها، کار طبقه بندی را دشوار می ساخت. این رساله با در نظر گرفتن تعداد شاعران و توضیحی تکمیلی در خصوص جایگاه سفر در نزد شاعران و نویسندگان پیشین، در شش فصل تهیّه و تنظیم گردید. در نهایت بر اساس مطالعه های انجام شده، سفر در شعر تمامی شاعران برگزیده از جایگاه ویژه ای برخوردار است و با توجه به روند تکاملی شعرشان، نقش ها و کارکردهای آن نیز تغییر می یابد.

ریخت شناسی قصه در مثنوی معنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  بهروز مهدی زاده فرد   نصراله امامی

چکیده ی پایان نامه نام خانوادگی دانشجو : مهدی زاده فرد نام: بهروز عنوان پایان نامه : ریخت شناسی قصّه در مثنوی استادان راهنما : دکتر نصراله امامی – دکتر محمد غلامرضایی درجه ی تحصیلی : دکتری رشته : زبان وادبیات فارسی گرایش: زبان و ادبیات فارسی محل تحصیل : (دانشگاه ) شهید چمران اهواز تاریخ فارغ التحصیلی : 31 /6/1388 تعداد صفحات: 240 کلید واژه ها : قصّه، واقعیّت داستانی، روایت، شخصیّت، توصیف، مثنوی و شکل شناسی نوشتار حاضر، ماحصل بررسی شکل شناسانه ی ساختار قصّه های مثنوی معنوی است. در شکل شناسی ساختاری یک اثر داستانی، چند عنصر داستانی از قبیل روایت، شخصیت، توصیف و ... زمینه های قابل اتّکایی برای تأمل جدّی در موضوع ریخت شناسی است. شیوه ی تحلیلی- توصیفی ما در این رساله بررسی شکلی عناصر یادشده به علاوه ی عنصر واقعیت داستانی در متن قصه های مثنوی است. در هر مدخلی ضمن تشریح مبانی نظری، نمونه هایی از ادبیات داستانی معاصر و مثنوی مولوی-توأمان- به دست داده شده است؛ به عنوان مثال، گاه نمایش کیفیت پیرنگ کلّی قصه های مثنوی، زمانی بررسی دیدگاه سپیدخوانی راوی، و در مدخلی دیگر روایت زمان حال اخلاقی مرکز توجه بوده است. هم چنین تحلیل گفتار یا رفتار قابل توجه تیپ یا شخصیتی داستانی، و توصیفی مستقیم یا غیر مستقیم که از چهره یا صحنه ای به دست داده شده است، به عنوان افقی تازه و بخشی از چهارچوب شکل شناسی ما در این رساله بوده است. طبیعی است که در این رساله، گاه یک داستان- با ظرفیت گونه گون و عظیم خود- مصداق چند مدخلِ مورد بحث قرار گیرد. نهایتاً، گفتنی است که در این بررسی ساختاری، تحلیل محتوایی و پرداختن به موضوعاتی از قبیل «عرفان» -که در مثنوی یک عنصر زیربنایی و شاخص است- اصولاً درنظر گرفته نشده است.