نام پژوهشگر: ناهید سجادیان

بررسی بنیادهای جغرافیایی در ساختار محیطی و برنامه ریزی شهر لار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  حسین فتوت   ناهید سجادیان

نیادهای جغرافیایی، در فرآیند شکل گیری، ادامه حیات و تحولات تاریخی جوامع انسانی، نقش تعیین کننده دارند. به طوری که، عامل اصلی تمرکز و توزیع نامتعادل جمعیت و فعالیت در ایران به شمار می رود. لذا، می بایست در روند توسعه و برنامه ریزی شهری مورد توجه اساسی قرار گیرند. این تحقیق، با هدف بررسی بنیادهای جغرافیایی در ساختار محیطی و برنامه ریزی شهر لار بر اساس دیدگاهی جامع نگر صورت گرفته است. وجود دوگانگی شهری، عدم تناسب جمعیت با عملکرد، نابرابری در دسترسی به امکانات شهری و محدودیت منابع آب و خاک، مسائل اصلی پژوهش را تشکیل می دهند. روش تحقیق در این پژوهش، بر مبنای علی- پس رویدادی است. شیوه کار بر مبنای کلی نگری جغرافیایی و کشف رابطه علت و معلولی با بهره گیری از مبانی نظری پیرامون موضوع می باشد. احتمال دارد، عدم تناسب جمعیت و کارکرد؛ ناشی از موقعیت جغرافیایی است. به نظر می رسد، بنیادهای جغرافیایی، ریشه اولیه و نقطه عطف دوگانگی شهری است و نقش مهمی در روند توسعه و برنامه ریزی شهری لار، ایفا می کند. موارد یاد شده، به همراه، نقش آفرینی مدیریت شهری در تشدید دوگانگی، فرضیه های پژوهش را تشکیل می دهند. یافته های تحقیق، نشان می دهد که برخی کارکردهای شهر مانند وجود فرودگاه بین المللی و کارکرد گسترده بهداشتی- درمانی، با جمعیت محدود آن انطباق ندارد. زلزله 1339 ه.ش به عنوان ریشه اولیه و نقطه عطف دوگانگی شهری، عمل نموده است. تأثیر موقعیت در شکل گیری شهر و ادامه حیات آن، نقش مهمی دارد. مهاجرت ( ناشی از موقع ) در توسعه اقتصادی- اجتماعی شهر، اهمیت اساسی دارد. محدودیت توسعه ناشی از کمبود منابع آب و خاک، عاملی بازدارنده در روند توسعه لار، محسوب می شود. پدیده های مورفولوژیکی، از موانع جدی توسعه فیزیکی می باشند. کالبد سنتی شهر قدیم سازگار با طبیعت، در برابر کالبد مدرن شهر جدید ناسازگار با طبیعت، به خوبی نمایانگر دوگانگی ساختار شهری است. ضمن آنکه، در دسترسی به امکانات شهری، عدم تعادل وجود دارد. مدیریت ناکارآمد شهری به عنوان بنیاد انسانی، در جایگاه تشدیدکننده و تثبیت دوگانگی به ویژه دوگانگی کالبدی، عمل نموده است. بنابراین، می توان گفت: بنیادهای جغرافیایی نقش اساسی در ساختار و برنامه ریزی شهر لار دارد و عدم تعادل بستر طبیعی و فرهنگی، در سطح گستره را موجب شده است. ساختار کنونی شهر، حاصل عملکرد بنیادهای جغرافیایی است. برنامه ریزی جهت کاهش دوگانگی شهری، تناسب جمعیت و فعالیت با محیط، تحقق عدالت اجتماعی و افزایش پایداری در برابر مخاطرات محیطی، با محوریت توسعه پایدار، از مهمترین نکاتی است که می بایست مدنظر برنامه ریزان توسعه و مدیریت شهری قرار گیرد.

تحلیل گسترش کالبدی بافت شهر شیراز بر اساس برنامه ریزی ساختاری – راهبردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  امین عسکری بیگدلی   ناهید سجادیان

رشد و گسترش شهرها حاصل تأثیرات و تغییرات متقابل عوامل و عناصر مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و کالبدی است که شهرها آن را در تعامل با محیط بیرونی و در کنش با جنبه های درونی به دست می آورند. نقش مرکزیت منطقه ای و خدماتی شهر شیراز در جنوب کشور و وجود ساختارهای مختلف به تشدید مهاجرت ها و افزایش شتابان جمعیت شهرنشین انجامیده و باعث عدم انسجام کالبدی و عملکردی شهر، شکل گیری معضلات اجتماعی – اقتصادی و تخریب منابع ارزشمند زیست محیطی (خصوصا در بخش شمال غربی شهر) و ... گردیده است. به نظر می رسد تأثیر عوامل بنیادین و ساختاری و برنامه ها و طرح های فرادست و فرودست باعث دگرگونی در رشد و ساختار شهر گردیده است که حاصل این روند ضرورت تهیه طرحهای جامع و تفصیلی و رشد نابهنجار کالبدی بافت شهری در چند دهه اخیر بوده است. این پژوهش با تکیه بر روش های تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای تحلیل رشد و گسترش بافت شهر شیراز از دیدگاه برنامه ریزی ساختاری – راهبردی را مورد بررسی قرار داده و به ارائه راهکارها و پیشنهادهایی در این زمینه پرداخته است. طرحهای جامع به عنوان ابزار ساماندهی شهر اولویت توسعه شهر را در بخش جنوبی و سپس توسعه درونی شهر معرفی می نماید اما بر خلاف اندیشه های کالبدی، قطعی و ایستایی این طرحها، رشد شهر به سمت شمال غربی جهت گیری می نماید و به عدم تحقق پیش بینی های طرح در زمینه های مختلف می گردد که بیانگر بیگانگی طرح با محیط شهر و عدم توجه اینگونه طرحها به ساختارهای سازنده فضای شهری است. در شهر شیراز اهداف، سیاست ها و چشم اندازهای توسعه آن مطرح گردیدند و در برنامه ریزی ساختاری – راهبردی مسائل شهر از دیدگاه ابعاد مختلف اقتصادی، رفاه اجتماعی، کیفیت شهری و زیست محیطی و مشارکت جمعی بررسی شده اند. نتیجه ای که از پژوهش حاصل شد بیانگر تحولات اساسی در نگرش برنامه ریزی شهر و توجه به عوامل ساختاری در سطوح مختلف شهری و فراشهری در نحوه شکل دهی و ساماندهی فضای شهر شیراز است.

بررسی کاربرد web gis در مدیریت شهری (نمونه ی موردی: بندر ماهشهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  حسین عبادی   ناهید سجادیان

چکیده: گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص زندگی شهری،بیش از پیش توجه به راهبرد ها و چاره های سودمند جهت بهینه-سازی مدیریت شهری و زندگی شهروندان را ضروری ساخته است. بنابرین برای رسیدن به مدیریت بهینه ی شهری نیاز به اطلاعات جامع و یکپارچه،دقیق و به هنگام است،در نتیجه دسترسی به این اطلاعات برای سیستم مدیریت کارآمد شهری لازم و ضروری می-باشد.بنابرین عدم دسترسی پذیری به این اطلاعات مورد نیاز در هنگام تصمیم سازی و تصمیم گیری باعث اختلال در مدیریت جامع شهری می شود. و با توجه به هزینه و زمان و نیروی زیاد لازم برای تولید داده های مکانی،به نظر می رسد ایجاد یک سیستم اطلاعات مکانی جامع و به اشترک گذاری این اطلاعات راهی مناسب برای کاهش این مشکلات و ایجاد همانگی بیشتر میان سازمان ها وگامی موثر در جهت مدیریت واحد شهری باشد. سامانه ی اطلاعات جغرافیایی مبتنی بر وب(web gis)به عنوان فن آوری انتشار و دسترسی به اطلاعات مکانی از طریق محیط های مبتنی بر وب می تواند با به اشتراک گذاری داده های مکانی میان سازمان ها، به برآوردن نیازهای این سازمان ها کمک کند. رساله ی حاضر ضمن طرح مبانی نظری مدیریت شهری در جهان و ایران،کاربرد web gis در مدیریت شهری با توجه به شرایط موجود را بررسی نموده و به دنبال پاسخ به این سوالات است که آیا برپایی web gis می تواند در جهت تحقق جامع نگری جغرافیایی در مدیریت شهری، کاهش ارتباطات رو در رو مردم با ادارات و در نتیجه صرفه جویی در وقت و هزینه که در نهایت به بهبود و کارایی بیشتر مدیریت شهری منجر خواهد شد،گام موثری بردارد؟برای درک ساده تر موضوع و همچنین ارتباط بین نظر و کاربرد، شهرستان بندر ماهشهر در زمینه ی استفاده از webgis در ارتقا مدیریت شهری این شهر، مورد مطالعه قرار گرفته است.پس از بررسی های انجام شده چنین استدلال می شود که با وجود محدودیت های پیش رو ،برپایی چنین سیستمی به بهبود کارکرد مدیریت شهری منجر خواهد شد. پژوهش حاضر مبتنی بر تحقیق از نوع بنیادی(نظری)-کاربردی می باشد که با انتخاب روش مناسب برای تحقیق،راه رسیدن به هدف را میسر می نماید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از سخت افزارهایی همچون نقشه های کاغذی در مقیاس های مختلف،gps،اسکنر،چاپگر و ...و نرم افزارهایی مانند ،sql به منظور تحلیل آنالیز پایگاه اطلاعات webgis،نرم افزارهای open source،arcgis 9.3، excel، زبان برنامه نویسی java script به منظور کد نویسی با زبان ajax استفاده شده است و در پایان با توجه به یافته های پژوهش،راهبرد های مناسبی در راستای مدیریت شهری بهینه ارائه گردیده است.

بررسی جغرافیای جرم با تأکید بر جرائم خشن در شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1390
  حسین کرملاچعب   ناهید سجادیان

در تقسیم بندی کلی علل بوجود آمدن جرائم اجتماعی، از دو دسته عوامل درونی (فردی) و بیرونی (محیطی) نشأت می گیرد. عوامل محیطی تشکیل شده از فضاهای طبیعی و انسانی است که هر دوی آنها تحت مباحث علم جغرافیا موضوعیت دارند امروزه با پیشرفتهایی که در علم جغرافیا به انجام رسیده است و نظریه های کاربردی که در باب ایجاد رابطه سالم و پایدار میان انسان و محیط مطرح گردیده است می توان نقش فعال و سازنده ای برای حل معضل جرم و جنایت در شهرهای جهان که به یکی از معضلات اصلی جامعه بشری تبدیل شده، با توجه به پتانسیل بالای نظری این علم، قائل شد در این تحقیق با مطرح کردن سه پرسش اصلی و بنیادین در علم جغرافیا( کجایی، چگونگی و چرایی) به بررسی جغرافیای جرم با تأکید بر جرائم خشن در شهر اهواز پرداخته شده است. ابتدا با تعریف برخی از شاخص ها به شناسایی مکانهایی با بالاترین پتانسیل وقوع جرائم خشن پرداخته شد سپس با مقایسه این مکانها با داده های رسمی و اطلاعات مراجع امنیتی، میزان به فعلیت رسیدن این پتانسیلها و تشکیل کانونهای جرائم خشن در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. چگونگی و چرایی تشکیل این کانونها از اصلی ترین مراحل این پژوهش است جرائم خشن در اهواز، مرکز سیاسی- اداری استان نفت خیز خوزستان، با تنوع قومیتی بالا، مسئله اصلی تحقیق است. اطلاعات تکمیلی در این رابطه در شش فصل به انجام رسیده است. فصل اول به بررسی کلیات تحقیق، هدف و اهمیت و نیز روش و فرضیه های تحقیق اختصاص یافته است. فصل دوم به مبانی نظری مربوط به تحقیق و فرضیه های آن پرداخته است. فصل سوم به بررسی شرائط طبیعی و انسانی استان خوزستان و شهرستان اهواز به عنوان عاملی بستر ساز برای ایجاد جغرافیای جرم در اهواز پرداخته است . در فصل چهارم و پنجم به تجزیه و تحلیل داده ها و و اطلاعات گردآوری شده پرداخته شد. در نهایت نیز فصل ششم اختصاص به آزمون فرضیه ها، سئوالها، نتیجه گیری و راهکارها اختصاص داده شد.

بررسی مشارکت مردمی در ساماندهی پایدار بافت های کهن(مطالعه موردی: دزفول)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  زینب مقامی فرد   مسعود صفایی پور

مشارکت مردمی به عنوان یکی از پیش شرط های لازم برای پایداری بافت های شهری از جمله بافت های کهن می باشد که دارای عناصری چون طبقه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی، احساس تعلق، اعتماد اجتماعی و... است. با توجه به این که میزان هر یک از مولفه ها در جوامع مختلف متفاوت است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مشارکت مردمی بر حسب مولفه های آن به ساماندهی بافت کهن شهر دزفول پرداخته است. نوع پژوهش تحلیلی- پیمایشی است. و روش جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای(اسنادی، نقشه،...) و میدانی(مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه) صورت گرفته و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارهای spss و excel و با به کارگیری آزمون های پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه تعداد خانوارهای ساکن در بافت کهن دزفول به تعداد 7311 خانوار می باشد که از این تعداد، 400 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، پرسشنامه می باشد که بعد از سنجش اعتبار و پایایی آن، به مرحله اجرا درآمده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که احساس تعلق و اعتماد اجتماعی بر ساماندهی به عنوان متغیر وابسته نقش دارند؛ بین آگاهی اجتماعی و ساماندهی پایدار رابطه وجود دارد، همچنین تبیین کننده ی این امر است که متغیر طبقه ی اجتماعی بر ساماندهی پایدار تأثیرگذار نیست. در نهایت در رابطه با نتایج پژوهش نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.

تحلیل جغرافیایی شاخص های منتخب کیفیت زندگی شهری در اهواز، نمونه موردی: محلات کیانپارس، گلستان و عامری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  صفیه دامن باغ   مرتضی نعمتی

کیفیت زندگی شهری به عنوان زندگی راحت، دسترسی به نیازهای اساسی و قابلیت زندگی در یک محیط شهری تلقی می شود. شهر اهواز به عنوان هفتمین کلانشهر کشور با معضلات و مشکلاتی در رابطه با کیفیت زندگی روبروست. پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در این پژوهش، از آثار کتابخانه ای، آمارنامه ها و... در رابطه با شهر اهواز در بخش تحلیل های کیفی پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل شهروندان شهر اهواز می باشد که شهروندان سه محله کیانپارس، گلستان و عامری به صورت موردی مطالعه گردیدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر بوده است. تعداد پرسشنامه ها نیز متناسب با حجم جمعیت محلات مورد مطالعه توزیع گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای spss و excel، داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمی حاصل شد. یافته های کیفی در حیطه چگونگی و چرایی تحقیق نشان می دهد، رشد سریع شهر اهواز عامل مهمی در عقب ماندن برنامه ریزان در توسعه کیفی به تناسب توسعه کمی آن بوده است. در واقع پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین(حدود40 درصد وسعت شهر)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس بخش دیگری از یافته های کمی و کیفی در تعیین کجایی تحقیق، از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی بین محلات مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ict، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. علاوه بر این شاخص ictنیز دارای رابطه مثبت و معنادار با سطح کیفیت زندگی در محلات مورد مطالعه می باشد. بر اساس نتایج تحقیق و دیدگاه سیستمی و رویکرد جغرافیایی، در بررسی فرایند کجایی، چگونگی و چرایی موضوع، می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. در نهایت با توجه به یافته ها و نتایج تحقیق، راهکارهای مناسب نیز در سطوح مختلف ارائه گردیده است.

بررسی مطلوبیت حضور گردشگران براساس نظریه داکسی مطالعه موردی(شهر شوش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1392
  عبدالرحیم کاوندی   مرتضی نعمتی

گردشگری یک فعالیت منبع پایه است و به جاذبه ها و خدمات وابسته است، اما در عین حال توسعه موفقیت آمیز آن مستلزم میهمان نوازی و استقبال از طرف جامعه میزبان نیز می باشد. به طوری که بدرفتاری، بی علاقگی و سوءظن جامعه محلی، نهایتاً به گردشگران منتقل خواهد شد و احتمالاً عدم تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصدهای مذکور، را در پی خواهد داشت. بدین سان درک واکنش جامعه محلی و عواملی که برروی این طرز تفکر تأثیر می گذارند، به منظور دستیابی به حمایت مطلوب جامعه میزبان از توسعه گردشگری امری ضروری به شمار می آید . گرایش و حمایت ساکنین یکی از مولفه های کلیدی در رویکرد توسعه گردشگری محسوب می شود. شوش یکی از شهرهای جاذب گردشگری است چگونگی مطلوبیت حضور گردشگران در دید جامعه میزبان مسئله اصلی این پژوهش است. هدف این تحقیق، به بررسی مطلوبیت گردشگری بر اساس نظریه داکسی در شهرشوش می پردازد.. این تحقیق به لحاظ روش از نوع نظری – کاربردی است روش تحقیق توصیفی –تحلیلی واز نظر بنیادین در حیطه جغرافیای رفتاری است . جامعه آماری به سه گروه خانوارهای ساکن معمولی، فعالان بخش تجاری و خدماتی و شاغلان بخش عمومی تقسیم و از روش نمونه گیری طبقه ای با حجم نمونه 400 نفر (روش کوکران) استفاده شد. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه ، با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری همبستگی و آزمون های آماری ناپارامتریک استفاده شده است . مختصری از نتایج تحقیق نشان می دهد ماهیت نگرش و گرایش ساکنان محدوده مورد مطالعه نسبت به گروههای گردشگری با یکدیگر تفاوت معنی داری دارند به طوریکه نظرجامعه میزبان نسبت به گروه های مختلف گردشگر و گروههای متفاوت اقتصادی اجتماعی تفاوت معنی داری دارند. جامعه میزبان از حضور گروههای متفاوت گردشگربا توجه به شاخص های داکسی ،نظرات متفاوتی دارند.بر اساس شاخص رنجش داکسی جامعه میزبان در مرحله رضایت قرار دارد.با توجه به نتایج تحقیق راهکارهایی ارائه گردید.

تحلیل جغرافیائی نابرابری های اجتماعی در شهر اهواز (مطالعه موردی: شهرک نفت، گلستان، حصیرآباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1392
  طاهره قنواتی   مرتضی نعمتی

نابرابری اجتماعی به تفاوت¬های موجود بین اقشار گوناگون در دسترسی به منابع مورد تقاضا در جامعه اشاره دارد. جمعیت شهر اهواز طی یک دوره 55 ساله (از سال 1335 تا 1390) 86/8 برابر شده است که حدود 37 درصد از این جمعیت را ساکنان محله¬های حاشیه نشین تشکیل می دهند. مسأله این است که همراه با روند سریع گسترش شهری و سیر مهاجرت و تعدد و گوناگونی گروه های اجتماعی وارد شده به شهر اهواز زمینه¬ای در جهت نابرابری در آن فراهم گردیده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل جغرافیایی نابرابری ها به مطالعه تطبیقی شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد پرداخت. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی – نظری و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوار ساکن در شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد بود و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 373 برآورد گردید (برای بالا بردن دقت400 پرسش¬نامه بین سه محله توزیع شد) پرسشنامه ها با توجه به جمعیت هر محله به طور تصادفی بین ساکنان سه محله مورد بررسی توزیع شد. تجزیه و تحلیل های کمی از طریق نرم افزارهای spss و excel، و تحلیل های کمی– کیفی از طریق نرم افزار gis انجام گرفت. با توجه به موضوع پژوهش، تحلیل در سطوح کجایی، چگونگی و چرایی مطرح و بخشی از نتایج در قالب جدول، نمودار و نقشه ارائه شد. یافته¬های کمی پژوهش نشان می دهد که بین محله¬های مورد بررسی از نظر شاخص¬های پایگاه اجتماعی–اقتصادی، شیوه زندگی، حقوق اجتماعی و فرصت ها و مزایای اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد در هر چهار شاخص شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارد. همچنین نتایج کمی حاکی از ارتباط بین نابرابری اجتماعی و فضایی در شهر اهواز می باشد. نتایج تحلیل¬های کمی– کیفی پژوهش نشان دهنده تفاوت بین محله¬های مختلف از نظر برخورداری از امکانات و خدمات می باشد. به طوری که شهرک نفت، گلستان و حصیرآباد به ترتیب بهترین دسترسی را نسبت به شاخص های مورد بررسی دارا بوده اند. براساس بررسی های کیفی پژوهش می توان گفت ریشه های اصلی نابرابری های موجود در شهر اهواز را می توان با توجه به نظریه سیستمی و جغرافیای کل نگر در ارتباط با ساختارها و سازوکارهای کلان حاکم بر سطوح مختلف جغرافیایی، عملکرد سیستم سرمایه داری و سیستم¬های موجود در کشورهای درحال توسعه نفت خیز از جمله ایران، سیاست جدایی گزینی نفتی، تمرکزگرایی در ایران و شهر اهواز و سیاست گذاری ها در سطح خرد جستجو کرد در پایان با توجه به دیدگاه های ارائه شده و نتایج حاصله، به منظور بهبود وضعیت و توزیع متناسب منابع و خدمات در سطوح مختلف پیشنهادهایی ارائه گردید.

تأثیر محیط های شهری بر امنیت روانی زنان در شهر اهواز (نمونه موردی: کیانپارس، امانیه، حصیرآباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1392
  فاطمه قاسمی   مرتضی نعمتی

مسأله امنیت روانی زنان با توجه به رواج سبک و شیوه¬ی زندگی مدرن و تبعات ناشی از آن به ویژه در محیط کلانشهرها موضوع بسیار مهمی است. امروزه زنان نیمی از جمعیّت جامعه شهری را تشکیل می¬دهند و از نظر احساس امنیت در فضاهای شهری، زنان از آسیب پذیر¬ترین گروه¬های اجتماعی بشمار می¬روند. در شهر اهواز نیز با توجه به کلانشهر بودن آن و ویژگی-های کلانشهری که دارد مسأله امنیت روانی زنان در محیط شهری در بحث جغرافیای سلامت و حقوق شهروندی به عنوان مسأله¬ای جدی مطرح است که در این تحقیق در قالب سه محله(کیانپارس، امانیه و حصیرآباد) محور پژوهش واقع شده است. این پژوهش از لحاظ هدف¬گذاری کاربردی و روش تحقیق بکار رفته در آن از نوع توصیفی– تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده¬های مورد نیاز نیز ترکیبی از روش¬های اسنادی و میدانی می¬باشد. در نگارش مبانی نظری از روش کتابخانه¬ای، برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه¬ها که در واقع منعکس¬کننده نظر ساکنین محلات مورد مطالعه می¬باشند، از روش پیمایشی و میدانی و برای مقایسه محلّات، نتیجه¬گیری از اطّلاعات گردآوری شده و ارائه راه حل از روش تطبیقی استفاده شده است. همچنین ابزار مورد استفاده در تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی در محیط excel و استفاده از نرم افزار spss در محیط ویندوز می¬باشد. در نهایت به منظور تهیه نقشه¬های مورد نیاز محدوده¬ها از نرم افزار gis استفاده شده¬است. جامعه آماری این پژوهش زنان ساکن در سه محله کیانپارس، امانیه و حصیرآباد می¬باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 372 برآورد شد که با توجه به جمعیت هر محله به¬طور تصادفی بین ساکنان توزیع گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد که بین زنان و مردان در استفاده از محیط¬های شهری شکاف جنسیتی وجود دارد که این امر نشان دهنده امکان استفاده بیشتر مردان از محیط¬های مختلف شهری و در نتیجه احساس امنیت روانی بیشتر آنها می¬باشد. همچنین یافته¬ها نشان می¬دهد که در زمینه شاخص محیط رفتاری، محیط کالبدی و محیط رفاهی محله کیانپارس در رتبه اول، امانیه در رتبه دوم و حصیرآباد در رتبه سوم قرار دارد. در شاخص محیط فراغتی امانیه در رتبه اول، کیانپارس در رتبه دوم و حصیرآباد در رتبه سوم قرار دارد. ارزیابی شاخص محیط اقتصادی نیز بیانگر برتری محله کیانپارس در این محیط نسبت به دو محله دیگر است. در این زمینه حصیرآباد در رتبه دوم و امانیه در رتبه سوم قرار دارد. تنها در زمینه شاخص اجتماعی محله حصیرآباد در رتبه اول قرار دارد. و محله امانیه و کیانپارس نیز به ترتیب در رتبه دو و سه قرار گرفته¬اند. بر اساس نتایج کلی بدست آمده، زنان ساکن در محله کیانپارس از میزان امنیت روانی بالایی برخوردارند و در رتبه اول قرار گرفته¬اند. محله امانیه در رتبه دوم و محله حصیرآباد به عنوان محله حاشیه نشین نیز در رتبه سوم قرار گرفته¬¬است. در پایان نیز با توجه به نتایج راهکارهایی در حیطه محیط¬های شهری مورد بررسی این پژوهش ارائه شده است.

سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: مناطق 2و7 شهری اهواز )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1393
  بهرام کریمی   سعید ملکی

کیفیت زندگی شهری مفهوم گسترده ای است که دارای معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف می باشد. می توان آن را به عنوان سنجه ای برای رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی و ... تفسیر کرده اند. شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با معضلات و مشکلات زیادی در رابطه باکیفیت زندگی روبرو است. پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری در سطح نواحی4 گانه مناطق دو و هفت شهری اهواز صورت گرفته است. ماهیت این پژوهش نظری- کاربردی بوده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان نواحی4 گانه منطقه دو و هفت شهری اهواز بوده است. نوع نمونه گیری، احتمالی طبقه بندی بود که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 383 به دست آمده است. تعداد پرسشنامه ها نیز متناسب با حجم جمعیت نواحی مورد مطالعه توزیع گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای spss و excel، داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس آزمون های گرفته شده بین میزان رضایتمندی شهروندان مناطق دو و هفت شهری اهواز تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع، از نظر شاخص های اقتصادی، بهداشتی، زیست¬محیطی و خدمات شهری نواحی4 گانه منطقه دو هم از نظر تک تک شاخص های منتخب و هم از نظر مجموع شاخص ها از نواحی 4 گانه منطقه هفت شهری اهواز وضعیت بهتری برخورداراست

واکاوی، شاخص های محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم در شهر اهواز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: محدوده کلانتری های 15 و16)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1393
  لیلا کشتکار   ناهید سجادیان

چکیده امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان¬شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه¬های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می¬رسد در قرن حاضر محیط¬های نامطلوب شهری مشکلات بسیاری را برای امنیت شهروندان ایجاد نموده و در رشد آسیب¬های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده¬ است. از جمله کلان¬شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می¬باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف واکاوی شاخص¬های محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم انجام شده است. با توجه به هدف پژوهش، ابتدا به تحلیل فضایی موقعیت کلانتری¬های شهر اهواز و بررسی الگوی توزیع جرم در این شهر پرداخته و سپس مقایسه تطبیقی دو محدوده کلانتری (امانیه و کمپلو) از نظر شاخص¬های محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم انجام شده است. با توجه به موضوع پژوهش، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و در واکاوی از روش تطبیقی استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از تحلیل¬های آماری و گرافیکی در محیط gis و spss استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان ¬داد، حوزه خدماتی کلانتری¬ها در بخش مرکزی شهر با یکدیگر همپوشانی بسیاری دارند و در مناطق حاشیه¬ای شهر نظارت کلانتری¬ها بسیار کمرنگ¬تر است. با توجه به الگوی توزیع جرایم سرقت در این شهر میزان جرایم در نقاط حاشیه نشین بسیار چشم گیرتر از مناطق مرکزی شهر می¬باشد. همچنین نتایج مقایسه تطبیقی دو محدوده از نظر شاخص¬های محیطی-کالبدی نیز نشان می¬دهد، دو محدوده کلانتری از نظر شاخص¬های محیطی-کالبدی تفاوت زیادی دارند. به طوری که به نظر می¬رسد عدم اجرای صحیح اصول و ضوابط برنامه¬ریزی شهری در محدوده کلانتری منطقه کمپلو (15) در شکل¬گیری الگوهای مکانی بزهکاری این محدوده تاثیر داشته و باعث تفاوت در میزان جرایم دو محدوده شده است. در نهایت بر اساس یافته¬های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده¬های مورد مطالعه ارائه گردید.

بررسی عوامل ادراکی موثر در تقاضای جاذبه های گردشگری درون شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1393
  فاطمه رزمگیر   ناهید سجادیان

مقایسه و ارزیابی از گزینه¬های موجود نشان می¬دهد که فرآیند انتخاب به صورتی ادراکی تحت تأثیر مجموعه¬های انتخاب مقاصد است. استنباط گردشگر از وجهه یک مقصد گردشگری به عنوان ادراک و برداشت او از آن محل تعریف می¬شود. اصولا با شناخت الگوی رفتاری، می¬توان بازار گردشگری را رونق بخشید و گردشگران احتمالی را جذب مقاصد مورد نظر نمود. از سوئی با بازاریابی مشتری محور، نیازها و خواسته¬های گردشگران بهتر شناخته می¬شوند و بازاریان برای جذب گردشگران آگاهانه برنامه-ریزی می¬کنند و لذا سطح رضایت¬مندی گردشگران افزایش می¬یابد. با افزایش سطح رضایت¬مندی، تکرار سفر افزایش می¬یابد و تقاضا در سطح مطلوبی حفظ شده و گردشگران به طور مستقیم در برنامه¬ریزی گردشگری نقش دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل ادراکی موثر در تقاضای گردشگری درون شهری شهر کرمانشاه می¬¬باشد. در این تحقیق تقاضای گردشگری در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و فضای که تاثیر در تقاضای گردشگری درون شهری دارند مورد بررسی قرار گرفته است. معیارهای بکار رفته در پژوهش شامل ادراک ازدحام شده، تصویر ذهنی، رضایت، تبلیغات، انگیزش، امنیت، زیرساخت¬ها، دسترسی، اقتصاد و جاذبه¬ها می¬باشد. جامعه آماری تحقیق کل ساکنان شهر کرمانشاه در مناطق شش¬گانه می¬باشد. حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین گردید. روش نمونه¬گیری متناسب با حجم سطح مناطق به طور طبقه¬ای می¬باشد. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که جهت دستیابی به داده¬های لازم از روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه استفاده گردید. همچنین برای گردآوری ادبیات و مبانی نظری از تحقیقات اسنادی و کتابخانه¬ای بهره گرفته شد.و از نرم افزارهای کاربردی spss برای تجزیه و تحلیل داده¬های بدست آمده از تحقیقات میدانی و نرم افزار gis برای نقشه¬های خروجی هم چنین از نرم افزارexcel برای ترسیم نمودار استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد معیارهای به کار رفته در پژوهش در تقاضای گردشگری درون شهری در شهر کرمانشاه تاثیر داشته است. همچنین آزمون فرضیات نشان داد ک بین عوامل فضایی، اقتصادی و اجتماعی و تقاضای گردشگری درون شهری رابطه مثبت و معنی¬داری برقرار است. در ادامه از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای سنجش اهمیت شاخص¬ها و زیر شاخص¬های پژوهش استفاده شده است. در نهایت جهت برنامه¬ریزی وافزایش تقاضای گردشگری درون شهری در شهر کرمانشاه راهکارها و پیشنهادایی ارائه گردید.

طبقه بندی کاربری / پوشش زمین شهری مبتنی بر هوش مصنوعی با استفاده از تصاویر سنجش از دور (موردمطالعه: محله کیانپارس اهواز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1393
  اسماعیل سلیمانی راد   ناهید سجادیان

به کارگیری تمامی رشته های علمی به درک محیط و عوامل موثر بر تغییرات کره زمین کمک می کند. بدیهی است لازمه دستیابی به توسعه پایدار، شناخت محیط و عوامل موثر بر آن است. استفاده از فن آوری دور سنجی و به کارگیری داده های ماهواره ای اغلب موجب کاهش هزینه ها، صرفه جویی در وقت و افزایش دقت و سرعت می گردد و روزبه روز بر اهمیت این فن آوری در راستای توسعه پایدار افزوده می شود، فن آوری دور سنجی ازجمله ابزارهای نوینی است که دست یابی و استخراج اطلاعات پایه برای مدیریت مـنابع زمین را میــسر می سازد. مسئله یافتن معیارهای ساده، عینی و تکرارپذیر که با آن بتوان عوارض وابسته به قلمرو شهرها ازجمله شهر اهواز را تشخیص داد، توصیف نمود و برای آن ها هویتی معنادار تعریف نمود مانعی جدی برای درک و شناخت شهر است و معرفی و ارائه روش¬های نوین برای پاسخ گویی به چنین نارسایی¬هایی موردنظر و هدف این پژوهش است. لذا منطقه کیانپارس به عنوان مثالی برای اجرایی شدن یا نشدن طرح طبقه بندی کاربری/ پوشش زمین شهری مبتنی بر هوش مصنوعی و با استفاده از تصاویر سنجش ازدور بوده است. با توجه به پیشرفت های زیادی که در سنجش ازدور صورت گرفته است، تصاویر باکیفیت مناسب برای مطالعاتی مانند مطالعات شهری فراهم گردیده است. از نمونه های این گونه تصاویر باکیفیت بالا، تصاویر سنجنده آیکونوس (ikonos) است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده آیکونوس سال 2008، به بررسی وضعیت کاربری/پوشش منطقه کیانپارس اهواز پرداخته شده است. تصحیح هندسی و اتمسفری در نرم افزار envi بر روی تصویر موردنظر صورت پذیرفته است. طبقاتی مانند ساختمان¬های بزرگ، سطوح سبز، درختان، زمین¬های بایر و... استخراج شده است. با استفاده از نقشه طبقه بندی شده تصویر ماهواره¬ای اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی محله کیان پارس گردیده است. طبقه بندی به روش های پیکسل پایه (شبکه عصبی) و روش شی ءگرا در نرم افزار ecognition انجام شده است. با توجه به نوع پوشش/ کاربری زمین در محله کیانپارس و با توجه به دو روش مورداستفاده در این پژوهش (شبکه های عصبی و روش نزدیک ترین همسایه)، صحت کلی طبقه بندی به روش پیکسل پایه 73 درصد و به روش شی ءگرا 86 می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که روش شی گرا نسبت به روش پیکسل پایه بهتر عمل نموده است. همچنین این پژوهش نشان داد که استفاده از تصاویر ماهواره ای و هوش مصنوعی روشی مناسب و تکمیلی برای طبقه بندی پوشش/کاربری های شهری و تهیه نقشه می باشد و باعث صرفه جویی در زمان و هزینه ها نسبت به روش سنتی می گردد. در انتها با توجه به نتایج پژوهش راهکارهایی برای استفاده بهتر و فراگیرتر سنجش ازدور در زمینه طبقه بندی زمین شهری ارائه گردیده است.

سنجش کیفیت محیط شهری در شهرهای جدید (نمومنه موردی: شهر جدید صدرا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1394
  سجاد نوروزی جهان آباد   سعید ملکی

رشد سریع شهرها به خصوص شهرهای بزرگ، با ویژگیهایی چون تمرکز زیاد جمعیـت و فعالیـت تـاثیرات منفـی بـر محیط شهری داشته است. از طرف دیگر، وقوع بحرانهای زیست محیطی و تضـعیف بنیـان هـای محـیط زیسـت جهـانی در مطرح شدن کیفیت محیط به عنوان بخشی از مفهوم همه جانبه کیفیت زندگی موثر بوده است. در چنین شـرایطی و بـا توجه به برآوردن نیازها و انگیزههای اساسی انسان در محیطهای شهری، مفهوم کیفیت محیط شهری در ادبیـات شهرشناسـی، برنامه ریزی، طراحی و مهندسی شهری مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت محیط شهری و با انگیزه ارائه یک مدل به منظور ارزیابی کیفیت محیط شهری در شهرهای جدید طراحی شده است و سعی بر آن دارد که با توصیف و تبیین مفهوم کیفیت محیط، شاخص های تاثیرگذار بر آن و همچنین نحوه سنجش این مفهوم را در محیط های شهری شهرهای جدید بررسی کند.مبنای سنجش کیفیت محیط در شهر جدید صدرا، معیار رضایت مندی از شاخص های کیفیت محیط شهری از دیدگاه ساکنان است. گرد آوری اطلاعات، از طریق پرسشنامه و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار spss صـورت پـذیرفت. روش شناسی سنجش کیفیت محیط بر مبنای روش های تصمیم گیری چند معیاره قرار گرفته و مدل استفاده شده نیز بر مبنای تجربیات موجود و مطالعه موردی شهر جدید صدرا شکل گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، کیفیت محیط شهری شهر جدید صدرا از دیدگاه ساکنان در سطج پایینی قرار دارد. رضایت از کیفیت محیط شهری شهر صدرا درفازهای 1 و 2 متفاوت است بدین صورت که فاز 1 با میانگین 41/2 دارای کیفیت بیشتری نسبت به فاز 2 با میانگین 15/2 می باشد.

فرصتهاو محدودیتهای توسعه گردشگری « شهرستان آبدانان » از دیدگاه متولیان گردشگری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  راضیه شریفی   مصطفی محمدی ده چشمه

توسعه گردشگری به عنوان مجموعه فعالیت های اقتصادی، تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد. هدف اصلی این پژوهش فرصت ها و محدودیت های توسعه ی گردشگری شهرستان آبدانان از دیدگاه متولیان گردشگری می باشد. در این تحقیق جاذبه های گردشگری و موانع توسعه ی گردشگری مورد بررسی قرار گرفته است. معیارهای بکار رفته در پژوهش شامل جاذبه های گردشگری و موانع توسعه ی گردشگری می باشد. جامعه آماری تحقیق گروه کارشناسان میراث فرهنگی گردشگری شهرستان آبدانان که متولی اصلی گردشگری است، سازمان های دولتی ( شهرداری، فرمانداری، صدا و سیما، اداره ی راه و شهرسازی، منابع طبیعی و محیط زیست ، دفاتر اطلاع رسانی و مسافر بری و صاحبان آژانس های مسافرتی ) می باشد. حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران 103 نفر تعیین گردید. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است .از نرم افزارهای کاربردی spss برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از تحقیقات میدانی و نرم افزار gis برای نقشه های خروجی هم چنین از نرم افزارexcel برای ترسیم نمودار استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد معیارهای به کار رفته در پژوهش در جذب بیشتر گردشگران و بهبود زیرساخت های شهرستان آبدانان تاثیر داشته است.در ادامه از روش تحلیل سلسله مراتبی ahp برای سنجش اهمیت شاخص های پژوهش استفاده شده است. نتایج بدست آمده از مدل ahp و میانگین پاسخ های کارشناسان جاذبه ی طبیعت گردی را در اولویت قرار می دهد و نسبت به سایر انواع دیگر گردشگری از مزیت نسبی بالایی برخوردار است. و در اولویت های بعدی توریسم تاریخی اولویت دوم، توریسم فرهنگی سوم و توریسم مذهبی و درمانی در اولویت چهارم و پنجم قرار دارند. همچنین مهم ترین مانع توسعه ی گردشگری شهرستان آبدانان زیرساخت خدماتی ( مراکز پذیرایی و پارکینگ و ... ) می باشد.

بررسی تطبیقی جغرافیای فراغت درکلان شهر اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  نرگس قیصری   مصطفی محمدی ده چشمه

جغرافیای فراغت فعالیت های انسان را در زمانی که فارغ از کار و اشتغال و وظایف اجتماعی روزمره به طور دلخواه برای گذران زمان آزاد ، در نواحی مختلف صرف می کند را؛ در قالب مکان و در ارتباط با دیگر عوامل محیطی اعم از طبیعی و انسانی مورد بررسی قرار می دهد.مساله این است که گسترش سریع شهر نشینی و تغییر بنیاد های شیوه زندگی در دنیای معاصر ، ضرورت برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراغت را به یک معضل اجتماعی، سیاسی و فضایی تبدیل کرده است. به همین دلیل نحوه پاسخ گویی به نیازهای وسیع فراغتی عامه شهروندان و ساماندهی فضاها و تسهیلات آن ها مستلزم بررسی و شناخت جامع توان ها و محدودیت های فراغتی شهر در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل جغرافیای فراغت در کلان شهر اهواز به مطالعه تطبیقی منطقه2و4و7شهرداری پرداخت.این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی – نظری و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان ساکن در مناطق مورد مطالعه که حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران383نفر برآورد گردیده شده است.تجزیه و تحیل های کمی از طریق نرم افزار های spss و excel، و تحلیل های کمی– کیفی از طریق مدل رفتاری هاف در نرم افزار gis انجام گرفت. با توجه به موضوع پژوهش،نتایج تحلیل مکانی و غیر مکانی در قالب جدول، نمودار و نقشه ارائه شد. نتایج حاصل از تحلیل مکانی gisحاکی از آن است که فضاهای فراغتی در سطح مناطق به صورت همگن توزیع نگردیده اند از این رو رفتار فراغتی شهروندان درسطح مناطق تابعی است از چگونگی توزیع هر کاربری در سطح هر منطقه. به صورت کلی حجم امکانات موجود ،حتی بدون در نظر گرفتن شرایط ویژه شهرهای صنعتی و آلوده پاسخ گوی نیاز جمعیت شهرنشین نخواهد بود. نتایج پرسش نامه شهروندان نشان می دهد که ،الگوی فراغت در منطقه 2 متفاوت از سایر مناطق بوده است این در حالی است که الگوی فراغت شهروندان منطقه4و 7دارای تفاوت معناداری با یکدیگر نبوده است. از سوی دیگر از نظرات شهروندان ،می توان نتیجه گرفت میان میزان استفاده از شیوه های فراغت مجازی و الگوی مکانی فراغت تفاوت معنا داری وجود داشته است.در پایان با توجه به دیدگاه های ارائه شده و نتایج حاصله، به منظور بهبود وضعیت و توزیع متناسب منابع و خدمات در سطوح مختلف پیشنهادهایی ارائه گردید.

تحلیل جغرافیایی نسل دوم شهرهای جدید در برنامه ریزی شهری ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  ماندانا مسعودی راد   ناهید سجادیان

راهبرد ایجاد شهرهای جدید در کشور ایران، عمدتاً در جهت تعادل بخشی جمعیت در محدوده کلانشهرها بوده و همزمان با رشد انفجاری شهرهای بزرگ شکل گرفته است. کمک به اجرای برنامه های مسکن از دیگر اهداف شهرهای جدید است. طرح ساخت نسل دوم شهرهای جدید، جهت ساخت مساکن ارزان قیمت برای گروه های کم درآمد، در راستای دستیابی به همین هدف است. ساختن این گونه شهرهای جدید عمدتاً با اهداف صرفاً مسکونی و کمی، تا کنون در نظام برنامه ریزی کشور بی سابقه بوده و حتی متفاوت از شهرهای جدید نسل اول می باشد. به سبب آنکه نوع بررسی کیفی می باشد، روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی و ماهیت آن کاربردی است، ضمن آنکه به سبب تحلیلی بودن پژوهش در همه ی مراحل کار روش کلی نگری جغرافیایی موردنظر بوده است. برای دستیابی به نتایج از نظریات مرتبط با شکل گیری مفهوم شهرهای جدید، نظام های اقتصادی-سیاسی مختلف، شکل گیری تمرکز در ایران،تجارب جهانی شهرهای جدید بهره گرفته شده است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای است. هدف از این تحقیق، تحلیل جغرافیایی اثرات اجرای طرح ساخت نسل دوم شهرهای جدید، بر تمرکززدایی از مادرشهر و جلوگیری از کلانشهر شدن آن و در نهایت ارزیابی طرح، نسبت به طرح های فضایی و فرادست می باشد. نتایج این پژوهش عبارتند از: 1- تعداد زیادی از شهرهای جدید در دستیابی به هدف تمرکززدایی جمعیتی موفق نبوده اند. 2- طرح نسل دوم شهرهای جدید در دستیابی به هدف سرریزپذیری جمعیت، راه حل بهینه ای در برنامه ریزی محیطی نیست.