نام پژوهشگر: میراحمد امیرشاهی
مرضیه محسنی میراحمد امیرشاهی
تصور این مطلب بسیار ساده است که قبل از همه گیر شدن استفاده از رسانه های جمعی چون تلویزیون، رادیو و سایر ابزارهای سنتی ارتباطات، افراد هنگام تصمیم گیری خرید و تهیه مایحتاج زندگی، به شدت تحت تاثیر توصیه های دوستان، خانواده و همسایگان خود بودند. امروز نیز با وجود ظهور رسانه های مدرن ارتباطاتی و تبلیغاتی چون اینترنت، تلفن همراه، ماهواره و تلویزیون های پیشرفته، همچنان تبلیغات افواهی عاملی قدرتمند و تاثیرگذار در انتخاب و خرید بسیاری از محصولات و خدمات می باشد. تحقیقات زیادی تاثیر تبلیغات افواهی بر نگرش و قصد خرید مخاطب را مورد بررسی قرار داده اند، اما آنچه کمتر بدان پرداخته شده است، بررسی تاثیر این تبلیغات بر رفتار خرید مصرف کننده می باشد. بنابراین، در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق تجربی آزمایشگاهی و به کارگیری پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها از 111 نفر، که به سه گروه تقسیم شدند، به بررسی تاثیر خصوصیات ادراک شده از توصیه کننده تبلیغات افواهی بر انتخاب برند محصولات غذایی پرداخته شد و تاثیر پیشنهاد دریافتی از توصیه کننده شبیه، توصیه کننده متخصص و توصیه کننده نه شبیه- نه متخصص بر رفتار خرید مخاطب مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و جهت بررسی پایایی، پرسشنامه در اختیار تعدادی از اساتید متخصص بازاریابی قرار گرفته و مورد تایید واقع شد. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق از جمله نشان می دهند که: • بین تخصص توصیه کننده و اثر درک شده از تبلیغات افواهی رابطه مثبت وجود دارد، • بین احساس شباهت به توصیه کننده و اثر درک شده از تبلیغات افواهی رابطه ای وجود ندارد، • پیشنهاد دریافتی از توصیه کننده ای که به مخاطب شباهت جمعیت شناختی نداشته، مخاطب به او احساس نزدیکی نمی کند و همچنین، در زمینه رده محصول سوسیس متخصص نیست، نیز تاثیری بر نگرش مصرف کننده نسبت به اطلاعات دریافتی از توصیه کننده ندارد، • بررسی رابطه بین میزان اثردرک شده از توصیه کننده و انتخاب برند نیز نشان داد رابطه بین اثر درک شده از توصیه کننده شبیه و انتخاب برند پیشنهادی، ضعیف و رابطه بین اثر درک شده از توصیه کننده متخصص و انتخاب برند پیشنهادی، متوسط است، • با توجه به بالا بودن ریسک عملکردی- مالی خرید سوسیس نسبت به ریسک اجتماعی- روانشناسی آن، تمایل به عمل کردن به پیشنهاد توصیه کننده متخصص بیش از توصیه کننده شبیه است، • رابطه بین اثر درک شده از پیشنهاد توصیه کننده نه شبیه- نه متخصص و انتخاب برند پیشنهادی، تا حدودی بیش از رابطه بین اثر درک شده از توصیه کننده شبیه و انتخاب برند پیشنهادی بدست آمد. دلیل این امر را شاید بتوان اینطور توجیه نمود که در انتخاب محصول سوسیس برای فرد تفاوتی ندارد که تبلیغات افواهی را از سوی فرد شبیه دریافت نماید یا فردی که هیچ شباهت جمعیت شناختی و احساس نزدیکی به او ندارد. سایر یافته های تحقیق نیز نشان داد بطور کلی تبلیغات افواهی نه تنها بر رفتار خرید افرادی که مصرف کننده برند خاصی نیستند، تاثیر دارد، بلکه بر تغییر عادت خرید افرادی که برند خاصی را استفاده می نمایند نیز اثر گذار است. این امر نشان دهنده اهمیت کاربرد تبلیغات افواهی در فرایند جستجوی اطلاعات، ارزیابی برند، و تغییر عادات خرید توسط مصرف کننده می باشد.
مریم آزاد میراحمد امیرشاهی
استفاده از ابزارهای الکترونیکی موضوعی است که در صنعت بیمه به شدت مورد بحث قرار گرفته است. بدین منظور، بیشتر بیمه گران شروع به تغییر ساختار سیستم های کسب و کارشان کرده اند و کانالهای فروش برخط راه اندازی نموده اند. این امر سوالات متعددی را در ذهن ایجاد می کند؛ یکی از مهم ترین سوالات این است که چه عواملی بر قصد خرید بیمه الکترونیک در میان مشتریان ایرانی موثر است. جهت شناسایی و بررسی عوامل موثر بر پذیرش یا قصد خرید کالا و خدمات الکترونیک یا هر نوع نوآوری در عرصه فن آوری اطلاعات، مدل های مختلفی استفاده شده است. از مهمترین و پرکاربردترین مدل ها می توان به نظریه پذیرش فن آوری tam، مدل انتشار نوآوری doi، نظریه رفتار برنامه ریزی شده tpb و نظریه عمل منطقی tra اشاره کرد. همچنین در دیدگاهی دیگر، می توان عوامل موثر بر قصد استفاده یا خرید فن آوری های جدید را در چهار دسته ویژگی-های خرید الکترونیک، ویژگی های مشتریان، ویژگی های فروشنده و ویژگی-های محصول طبقه بندی کرد که محقق با توجه به جامع تر بودن این دسته-بندی، در تحقیق حاضر از این نوع طبقه بندی استفاده کرد.این تحقیق، از نوع تحقیقات توصیفی-پیمایشی می باشد. محقق در ابتدا با بررسی ادبیات موضوعی و مصاحبه با متخصصان، مدل اولیه ای از عوامل موثر بر قصد خرید بیمه الکترونیک را طراحی کرده است. در گام بعدی با کمک تحقیقات مشابه در مورد قصد خرید یا پذیرش انواع خدمات الکترونیک، پرسشنامه اولیه تحقیق تهیه گردید و پس از تأئید پایایی و روایی و انجام پیش آزمون، در نهایت پرسشنامه ای با 80 سوال جهت جمع آوری داده ها تهیه گردید. سپس، 420 عدد پرسشنامه در فاصله زمانی طی سه هفته در تابستان سال 88 در میان مردم تهران که جامعه آماری این تحقیق را شامل می شدند، توزیع گردید. این تعداد با استفاده از فرمول نمونه گیری مورگان و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که شهر تهران به سه منطقه شمال، مرکز و جنوب تقسیم گردید و پرسشنامه ها به تعداد مساوی در پنج میدان بزرگ و پرتردد این مناطق به طور کاملاً تصادفی توزیع گردید. سرانجام به کمک نرم افزار آماری spss و انجام آزمون های آماری مناسب که مهمترین آنها تحلیل عاملی بود، پانزده عامل به عنوان عوامل موثر بر قصد خرید بیمه الکترونیک شناسایی شدند. این پانزده عامل به ترتیب اولویت به دست آمده بدین شرح می باشند: فوائد مورد انتظار مشتری، مخاطرات غیرمالی، کیفیت مورد انتظار مشتری از خدمات و اطلاعات سایت، مخاطره پذیری مشتری، امکان ارزیابی قبل از خرید، مشتری-مداری و اعتبار شرکت بیمه، ساختار سایت، خودباوری مشتری، اندازه و قدمت شرکت بیمه، امکان تقلب و کلاه برداری از مشتری، امکان سفارشی سازی، تبلیغات گسترده شخصی و رسانه ای، گرایشات خرید مشتری، نوع مالکیت شرکت بیمه و نوآوری مشتری. به علاوه، از تحلیل متغیرهایی که به دلیل کیفی بودنشان وارد تحلیل عاملی نشدند نیز دو عامل به عنوان سایر عوامل موثر بر قصد خرید بیمه الکترونیک شناسایی شدند که یکی تجارب مشتری در ارتباط با خرید الکترونیک و دیگری ویژگی های جمعیت-شناختی مشتریان می باشد. در نهایت، مدل نهایی قصد خرید بیمه الکترونیک به عنوان نتیجه اصلی این تحقیق ارائه گردید.
سارا قوامی میراحمد امیرشاهی
عوامل متعدد بسیاری بر فرایند تصمیم گیری اخلاقی تأثیر می گذارند. عامل درونی بسیار مهمی که بر این فرایند تأثیر دارد، «فلسفه اخلاق فردی» است. افراد ایده آل گرا، به رعایت اصول اخلاقی جهانشمول پایبند هستند و در مقابل اقتضاءگرایان، تصمیمات را براساس شرایط و نتایج ارزیابی می کنند. دو عامل موقعیتی مهم نیز بر این فرایند تأثیر دارند. اول، آئین نامه ها و ارزشهای اخلاقی شرکتها، که اصول هدایت کننده و راهنما و نیز جو مناسب برای انجام عمل اخلاقی را فراهم می کنند. دوم، خصوصیات مسأله ای است که فرد با آن مواجه شده است. تحقیق حاضر که رابطه بین ارزشهای اخلاقی حاکم در شرکت ها و فرایند تصمیم گیری اخلاقی فروشندگان را بررسی کرده است، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج حاکی از آن است که تعداد کمی .....
جوهری جوهری میراحمد امیرشاهی
برقراری ارتباط کارا و موثر با مخاطبین برای کلیه سازمانها به خصوص شرکتهای خدماتی حائز اهمیت است، به همین دلیل سازمانها از ابزارهای ارتباطی مختلف استفاده می نمایند. در این تحقیق، ضمن معرفی مفهوم ارتباطات بازاریابی با نگاهی تازه به این مفهوم و تقسیم آن به ارتباطات کنترل شده و ارتباطات کنترل نشده، میزان تأثیر این ارتباطات بر رضایت، نگرش و قصد استفاده مجدد مصرف کنندگان از خدمات مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. هدف از این پژوهش دستیابی به این مهم است که کدامیک از عوامل ارتباطی بر رضایت، نگرش و قصد استفاده مجدد مصرف کنندگان از خدمات ارائه شده توسط شرکت ایرانسل تأثیر بیشتری دارند. در این پژوهش جامعه آماری عبارت است از کلیه مصرف کنندگان سیم کارتهای اعتباری شرکت ایرانسل که در شهر تهران ساکن هستند و از خدمات مختلف این نوع سیم کارت استفاده می نمایند. نمونه آماری در این تحقیق شامل 420 نفر از افراد جامعه آماری فوق الذکر می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی از نوع تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از میان 420 پرسشنامه توزیع شده، تعداد 28 پرسشنامه قابل استفاده نبود که در نتیجه تجزیه و تحلیل بر روی 392 پرسشنامه با کمک نرم افزار spss و روش تحلیل رگرسیون صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد آمیزه ارتباطات بازاریابی بیشترین تأثیر را بر رضایت مصرف کنندگان از خرید خدمات دارد و تأثیر بر نگرش نسبت به خدمات و قصد استفاده مجدد از خدمات به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار دارند. همچنین تأثیر ارتباطات کنترل نشده در آمیزه ارتباطات بازاریابی فقط بر متغیر وابسته رضایت مشاهده گردید.
مرجان پیک میراحمد امیرشاهی
در علم بازاریابی امروز، مفهوم وفاداری مفهومی جنجال برانگیز و بسیار پر طرفدار است. آنچه مسلم است این است که هزینه جذب مشتری جدید بسیار بیشتر از هزینه حفظ مشتریان فعلی است. موضوع وفاداری مشتری به یک محصول یا برند خاص حائز اهمیت فراوان است چرا که می توان گفت با اهمیت ترین دارائی بسیاری از شرکتها مشتریان وفادار آنها می باشد. مشتریان وفادار به عنوان منبع تبلیغات افواهی مثبت برای شرکتها تلقی می شوند که از ارزش زیادی برخوردارند. از آنجا که امروزه افزایش و حفظ مشتریان وفادار به صورت کلید موفقیت بلند مدت بسیاری از شرکتها در آمده است و شاهد تغییر نگرش مدیران از سمت جذب مشتریان جدید به سمت حفظ و نگهداری مشتریان موجود هستیم، به همین دلیل است که بسیاری از شرکتها تلاش می کنند مشتریان راضی، پای بند و وفادار به دست آورند. مطمئنا، برای موفقیت در این راه، بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان به برند برای صاحبان برندها در هر صنعتی بیش از پیش مورد نیاز بوده و ضرورت بررسی آن غیر قابل انکار است. این مهم محقق را بر آن داشت تا با بررسی تاثیر عوامل محصول و قیمت بر وفاداری مشتریان به برند فرش مشهد، در این راه قدم موثری بر داشته و به شرکت مذکور در شناسائی عوامل موثر بر وفاداری به برند و اهمیت این عوامل از دیدگاه مشتریانشان کمک نماید. در این تحقیق، عوامل مرتبط با ادبیات موضوعی که با هدف بررسی تاثیر و یا عدم تاثیر آنان بر وفاداری مشتریان به برند فرش مشهد استخراج شدند عبارتند از: شهرت برند، کیفیت تولید، رنگ بندی، طرح و نقش، تراکم بافت، تنوع محصولات، خدمات جانبی و قیمت. روش تحقیق از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق نیز ساکنین شهر تهران بوده اند و آن دسته از افرادی که حداقل یکبار از فرش مشهد خرید کرده و تجربه مصرف حداقل 6 ماهه داشته اند. نمونه ای به حجم 384 نفر از مشتریان برند مذکور از طریق نمونه گیری احتمالی و از نوع تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل آماری نیز شامل پیاده سازی آزمون رگرسیون چند متغیره، آزمون فریدمن و آزمون تحلیل واریانس یک راهه بوده است. نتایج به دست آمده از تحلیل آماری حاکی از آن است که از هشت عامل مورد بررسی در این تحقیق، پنج عامل آن بر وفاداری مشتریان به برند فرش مشهد موثر بوده است که به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: رنگ بندی (بالاترین رتبه)، قیمت، کیفیت تولید، شهرت برند و تنوع محصولات (کمترین رتبه) و ضمنا" متغیرهای طرح و نقش، تراکم بافت و خدمات جانبی در ایجاد وفاداری مشتریان به برند مذکور بی تاثیر بوده است.
مریم ملاح شاکر میراحمد امیرشاهی
با رشد شگفت انگیز تجارت الکترونیک به صورت بنگاه – مصرف کننده (b2c) بیشترصنایع ازجمله واحدهای خدمات مالی وبانکی دریک یا چندین بخش مختلف تحت تاثیر قرار گرفته اند . برخی مطالعات نشان داده است که مشتریان به کارگیری تجارت الکترونیک بنگاه – مصرف کننده را به علت مباحث مرتبط با اعتماد جدی نگرفته اند . این تحقیق پس از مطالعه سیستمی در بازاریابی خدمات مالی و با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر اعتماد در بانکداری الکترونیک، یک مدل مفهومی ارائه می دهد. این مدل پنج عامل ریسک ادراک شده ، امنیت ادراک شده ، نیکخواهی ادراک شده ،قابلیت پیش بینی ادراک شده و صداقت ادراک شده را بعنوان عامل موثر بر اعتماد مشتری در بانک داری الکترونیک پیشنهاد می دهد.دراین تحقیق ، که ازنوع توصیفی پیمایشی است، به شناسایی و تعیین اولویت عوامل موثر بر ایجاد و افزایش اعتماد مشتریان الکترونیک سیستم بانکی پرداخته شده است . در این راستا ، ضمن مروری برادبیات اعتماددر تجارت الکترونیک و مصاحبه های نیم ساختار یافته با خبرگان بانکی ضمن شناسایی عوامل موثر در اعتماد مشتریان الکترونیک نظام بانکی ، پرسش نامه ای بر اساس طیف لیکرت از یک تا پنج طراحی گردید. پس از انجام آزمایش اولیه پرسش نامه در بین 30 نفر از مشتریان بانک صادرات وکسب اطمینان ازاعتبار وپایانی آن، پرسش نامه به دو شکل الکترونیک وسنتی به ترتیب بین 1200 نفر ازمشتریان شهر تهران و 400 نفر از مشتریان شهر بوشهر توزیع گردید. داده های این پژوهش بر اساس 685 پرسش نامه تکمیل شده که به محقق برگشت داده شده بود تجزیه وتحلیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها ، که به کمک نرم افزار spss صورت گرفت ، از آزمون معنی داری ضریب بتا و تحلیل رگرسیون استفاده شد. مهم ترین یافته های این تحقیق حاکی از این است که: 1. بین ریسک ادراک شده و اعتماد الکترونیک رابطه منفی وجود دارد. 2. بین امنیت ادراک شده , نیک خواهی ادراک شده , قابلیت پیش بینی ادراک شده , صداقت ادراک شده و اعتماد الکترونیک رابطه مثبت وجود دارد. در بخش پایانی تحقیق نیز, با توجه به یافته های آن, توصیه هایی برای حفظ و ارتقای اعتماد مشتریان نظام بانکی کشور ارائه شده است
پریسا صفائی پیروز میراحمد امیرشاهی
شرکت لیزینگ ایران خودرو همواره در ارائه خدمات پس از فروش به متقاضیان خود با مشکلاتی رو به رو بوده است. ارائه خدمات زمان بر و همراه با بوروکراسی شدید اداری به متقاضیان، اغلب شرایط بروز نارضایتی را در آنها ایجاد می نماید. نارضایتی ایجاد شده در متقاضیان در هنگام دریافت خدمات می تواند به صورت غیرمستقیم در عدم پرداخت به موقع اقساط نقش داشته باشد. اهمیت اجرای این پروژه از آنجاست که رقابت بین شرکت های لیزینگ روز به روز در حال افزایش است و عقب ماندگی در ارائه خدمات پس از فروش می تواند اثرات بسیار سوئی را برای شرکت لیزینگ ایران خودرو در پی داشته باشد. طی این تحقیق سعی شده است تا ضمن مطالعه ادبیات نظری در خصوص موضوعاتی چون "مهندسی مجدد فرآیندها" و " خدمات" و نیز با بهره برداری از روش تحقیق عملی (طی چهار فاز آماده سازی، نگاه کنید، فکر کنید و عمل کنید)، مشکلات و ضعف های موجود در فرآیندها، روش ها، بسترها و امکانات موجود در ارائه خدمات پس از فروش به متقاضیان در شرکت لیزینگ ایران خودرو، شناسایی، بررسی و مورد مهندسی مجدد قرار گیرد. راهکارهای ارائه شده در این تحقیق در قالب 4 گروه فرآیندی، نرم افزاری، سخت افزاری و انسان افزاری اجرا شدند که نتایج حاصل از اجرای آنها به اختصار عبارتند از: شناسایی نارسایی ها در ارائه خدمات پس از فروش به متقاضیان در شرکت لیزینگ ایران خودرو، مهندسی مجدد، اصلاح و یا تغییر فرآیندهای خدمات پس از فروش در شرکت، کاهش زمان ارائه خدمات پس از فروش و افزایش توام سرعت و دقت کاربران در ارائه خدمات مذکور به متقاضیان، سامان بخشی به محل انتظار متقاضیان، و در نهایت، کاهش شکایات و نارضایتی های متقاضیان از نحوه دریافت خدمات پس از فروش در شرکت لیزینگ ایران خودرو. اجرای این تحقیق نه تنها موجب بهبود فرآیندهای خدمات پس از فروش شرکت و ارتقای سطح رضایت هم کارکنان و هم مشتریان گردید، بلکه موجب ارتقای سطح مدیریت و تجربه نمودن به کارگیری موفق روش های نوین مدیریت علمی در سازمان مزبور گشت.
مهسا عنبرافشان میراحمد امیرشاهی
با توجه به اهمیت مکان یابی انبارها و بهینه سازی شبکه توزیع برای کاهش هزینه ها و استفاده حداکثراز منابع موجود، بکارگیری روش های برنامه ریزی در این زمینه امر ضروری و اجتناب ناپذیر است. در شرکت گلدیس کاشی یزد، طبق برنامه ریزی مدیران جهت توسعه کارخانه و راه اندازی خط تولیدی جدید برای محصولات فعلی نیاز به داشتن انبار نگهداری کالا و مکان یابی مناسب آن ضرورت توجه به این امررا ایجاب می نماید. در این پژوهش کوشیدیم با استفاده از روش برنامه ریزی خطی، مکان انبارهای مناسبی را از بین هشت انبار پیشنهادی شرکت مزبور جهت تامین تقاضای 21 فروشگاه واقع در سطح استان یزد بیابیم. در ابتدا با استفاده از نظر اساتید خبره و مدیران شرکت مزبور متغیرهای تصمیم گیری جهت انتخاب مکان بهینه انبارها با هدف کمینه نمودن هزینه های شبکه توزیع شناسایی گردید. سپس با مد نظر قرار دادن محدودیتهایی که بر اساس تصمیم مدیران و در رابطه با تقاضا و عرضه محصولات ساخته شدند، مدل مکان یابی انبارها با هدف کمینه کردن هزینه ایجاد گردید. مدل با استفاده از نرم افزار lingo8 حل گردید که نتایج مدل نشان دهنده مکان انبارها و میزان تخصیص کالا از انبارهای منتخب به هر یک از 21 فروشگاه واقع در سطح استان یزد میباشد. یکی از نتایج مهم این پژوهش این است که انتخاب مکان انبارهای منتخب توسط مدل منجر به بهینه سازی هزینه شبکه توزیع به کمترین میزان خود شده که می تواند تصمیمات و اهداف مدیران را تحقق بخشد
زهرا حسنخانی میراحمد امیرشاهی
درآمد بسیاری از سازمان ها حاصل تلاش های فروشندگانشان است. ازسوئی دیگر، نحوه رفتار فروشنده با مشتری و این موضوع که هنگام مواجهه فروشنده با مشتری، فروشنده از چه تاکتیک ها و استراتژی هایی جهت نفوذ در مشتری استفاده می کند، در تعیین میزان موفقیت فروشنده و در نتیجه سازمانی که در آن کار می کند از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به ادبیات فروش انعطاف پذیر، نیز انتظار می رود برخورد یکسان با تمام مشتریان نتیجه مطلوبی در بر نداشته باشد و برخورد با هر مشتری نیازمند روش منحصر به فردی باشد. لذا پایه و اساس این تحقیق بر مبنای تفکر فروش انعطاف پذیر بوده و به دنبال بررسی این نکته است که آیا تاکتیک های تاثیر گذاری مورد استفاده فروشندگان اثر یکسانی بر خریداران با گرایش های مختلف دارند یا خیر؟ و آیا فروشنده برای افزایش اثربخشی رفتارهای فروش خود باید تاکتیک های متفاوتی را برای گروه های مختلف مشتریان بکار ببرد یا خیر؟ در واقع، در تحقیق حاضر، به بررسی اثر تاکتیک های تاثیر گذاری مورد استفاده فروشندگان بر گروه های مختلف خریداران پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، خریداران و فروشندگان بیمه های عمر شرکت بیمه سامان در سومین نمایشگاه بانک، بورس و خصوصی سازی است و تعداد 140 زوج پرسشنامه از توزیع تصادفی 160 زوج پرسشنامه جمع آوری شد. به این صورت که با توزیع پرسشنامه اول از خریداران خواسته شد در خصوص تاکتیک های تاثیر گذاری مورد استفاده فروشندگان و میزان تاثیری که این تاکتیک ها بر تصمیم خریدشان دارد اطلاعات دهند و از فروشندگان نیز خواسته شد با پاسخ به پرسشنامه دوم رفتارهای خریداران را ارزیابی کنند، سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss و mini tab مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد که فروشندگان بیمه عمر و تشکیل سرمایه، به ترتیب از تاکتیک های توصیه، تبادل اطلاعات، تخصص، جاذبه های تحریک کننده، کسب محبوبیت، اعتبار اجتماعی، وعده و مقابله به مثل بیشترین استفاده را می نمایند. همچنین به عقیده خریداران تاکتیک توصیه بر انواع مشتریان وظیفه مدار، خود محور و رابطه گرا موثر است. نکته دیگری که از تجزیه و تحلیل داده ها حاصل شد این است که تاکتیک های توصیه و تبادل اطلاعات بر خریداران وظیفه مدار، تاکتیک های تخصص، تبادل اطلاعات و توصیه بر خریداران رابطه گرا، و فقط تاکتیک توصیه بر خریداران خود محور موثر بوده اند. بنابراین فروشندگان باید رفتارهای فروش انعطاف پذیر را آموخته و با استفاده از آن متناسب با خصوصیات خریدار خود از تاکتیک های فروشی که بیشترین تاثیر را بر وی دارند استفاده نمایند.
سمیرا دهقانی میراحمد امیرشاهی
چکیده صنعت گردشگری امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان اقتصادی و خدماتی جهان تبدیل شده است. به نحوی که بسیاری از کارشناسان توسعه از این صنعت به عنوان محور توسعه پایدار یاد می کنند. به دلیل نقش انکار ناپذیر گردشگری در روند رشد توسعه کشور، مدیران صنعت گردشگری همواره با چالش جذب گردشگر و جلب رضایت مندی و وفاداری او مواجه هستند. ایجاد تصویر مناسب از منطقه گردشگری در ذهن گردشگر امکان بازدید مجدد او را از آن منطقه را بیشتر کرده و به این ترتیب، مدیران مزبور به اهداف اقتصادی خود در زمینه جذب گردشگر دست پیدا می کنند. بسیاری از مطالعاتی که در سالهای اخیر در زمینه گردشگری تحقیق کرده اند به بررسی عواملی پرداخته اند که در نهایت منجر به رضایت مندی و وفاداری گردشگر به منطقه گردشگری شود (یوون و یوشال؛ 2003، گالارزا و گیل سارا؛ 2004، چنچینگ و کیو؛2007). از این رو، این تحقیق نیز بر آن است تا با استفاده از مدل زنجیره ای ارتباط بین متغیرهای: "تصویر مقصد گردشگری"، "رضایت مندی از ویژگی های مقصد گردشگری"، "رضایت مندی کلی گردشگر" و "وفاداری گردشگر به مقصد گردشگری" ادراک مناسبی از این عوامل و متغیرهای اثر گذار در گردشگری شهر سنندج در استان کردستان پیدا کند. این تحقیق که به صورت پیمایشی صورت گرفته و در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، از لحاظ روش، توصیفی و از نوع همبستگی است و در آن روابط بین متغیرها بر اساس هدف تحقیق تحلیل می گردد. جامعه آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل تمام افرادی است که در طول یک ماه به قصد بازید از مناطق طبیعی و باستانی استان، شرکت در امور تجاری، شرکت در مسابقات ورزشی و همایش های مختلف در هتل ها و مراکز اقامتی شهر سنندج اقامت گزیده اند. تعداد 300 نفر، که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، به پرسش نامه تحقیق (که روایی و پایایی آن سنجیده شده بود) پاسخ دادند. توضیح این که برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نتایج تحقیق از نرم افزار لیزرل، و از مدل معادلات ساختاری (sem) استفاده شده است. با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عاملی، تاثیر مستقیم متغیرهای "تصویر مقصد گردشگری" بر روی "رضایت مندی از ویژگی های مقصد گردشگری " (فرضیه 3)، "رضایت مندی از ویژگی های مقصد گردشگری" بر روی "رضایت مندی کلی گردشگر" (فرضیه 2)، "رضایت مندی کلی گردشگر" بر روی "وفاداری گردشگر" (فرضیه 4) تائید شد. اما تاثیر مستقیم "تصویر مقصد گردشگری" بر روی "رضایت مندی کلی گردشگر" (فرضیه 1) و "رضایت مندی از ویژگی های مقصد گردشگری" بر روی "وفاداری گردشگر" (فرض 5) تائید نشد. نکته قابل توجه این است که نتایج این تحقیق موافق با یافته های تحقیقات دیگری است که رضایت مندی کلی گردشگر را متغیر اثر گذار بر وفاداری گردشگر گزارش کرده اند (یوون و یوشال؛ 2003، گالارزا و گیل سارا؛ 2004، چنچینگ و کیو؛2007). در نهایت محدودیت های تحقیق و همچنین پیشنهاداتی برای مطالعات آتی در پایان تحقیق ارائه شده است.
مریم فرهادی میراحمد امیرشاهی
در این تحقیق کیفی، به بررسی اصول مدیریت سازمانهای غیرانتفاعی و آمیخته بازاریابی خدمات با بهره گیری از روش مطالعه موردی، پرداخته شده است و طی آن به مطالعه و بررسی دو موسسه خیریه منتخب، حول چهار محور اصلی بازاریابی ( سیستم اطلاعاتی، سیستم تصمیم گیری، سیستم اجرایی و سیستم کنترل) می پردازد. پژوهشگر در ابتدا به مطالعه گزارشها و مستندات و آمار و اطلاعات موجود پرداخت. سپس با انجام مصاحبه های عمیق متعدد با مجموعه ای از مدیران ارشد و اجرایی و کارکنان دو موسسه خیریه مذکور و همچنین مدیران و کارکنان سازمان نوسازی مدارس و گروه بانوان نیکوکارکهریزک، نسبت به یافتن پاسخ برای سئوالات پژوهش اقدام کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دو خیریه منتخب: 1- از سه جزء سیستم اطلاعاتی، تنها جزء سوم فعال است. هر دو خیریه با راه اندازی سامانه نیکوکاران، اطلاعات نیکوکاران مراجعه کننده برای ارائه کمک را به صورت روزانه و با جزئیات کامل ثبت می کنند تا از آن برای تقاضای کمک مجدد آتی و تهیه گزارشات برای مدیریت و آمارگیری استفاده شود. در عین حال تحقیقات برای شناخت دقیقتر خیران با لقوه و فعلی و بررسی سایرخیریه ها و شناخت محیطی که درآن فعالیت می کنند در هیچ کدام از دو موسسه مورد مطالعه انجام نمی شود. 2- در مورد سیستم تصمیم گیری در این دو خیریه: - هدفگذاری بلندمدت و برنامه ریزی برای جمع آوری کمک به صورت دقیق و مشخص وجود ندارد و تنها به پیش بینی های کلی اکتفا می گردد. - درباره آمیخته بازاریابی می توان گفت در خیریه کهریزک از عناصر خدمت، مکان، فرایند،کارکنان و شواهد فیزیکی به طور مناسب استفاده می شود و درباره عناصر قیمت، ترفیع نقاط ضعفی وجود دارد. در تشکل خیرین مدرسه ساز نیز، عناصر خدمت، فرایند، مکان و شواهد فیزیکی به صورت مناسب اجرا می شوند اما درباره عناصر کارکنان، قیمت و ترفیع ضعف دارند. - در خیریه کهریزک سیستم بودجه بندی و زمانبندی وجود دارد، واحدهای مختلف باید سالیانه برنامه های مالی شان را برای بررسی و کنترل به واحد مالی ارائه کنند. ولی در تشکل خیرین مدرسه ساز برنامه و بودجه ای وجود ندارد. * سیستم اجرایی این دو خیریه نیز متفاوت از هم عمل کرده اند. خیریه کهریزک دارای سیستم اجرایی ساختار یافته و منظم است، اما در تشکل خیرین مدرسه ساز سیستم اجرایی وجود ندارد. * درباره سیستم کنترلی این دو خیریه باید گفت از آنجا که خیریه کهریزک دارای سیستم اجرایی و بودجه بندی منظم است، سیستم کنترلی آن نیز خوب عمل می کند. اما در تشکل خیرین مدرسه ساز به دلیل عدم وجود سیستم اجرایی، سیستم کنترلی نیز معنای زیادی پیدا نمی کند. 3- براساس مصاحبه های انجام شده می توان گفت که از دلائل اصلی موفقیت این دو خیریه در جذب منابع ما لی، مدیران و هیئت مدیره این دو خیریه هستند که با پشتکار و انگیزه فراوان در جلب اعتماد خیران موفق عمل کرده اند. ضمنا به نظر می رسد چنانچه نظام مدیریت این خیریه ها ارتقاء یافته و شیوه های مدیریت نوین بخصوص در زمینه بازاریابی به کار گرفته شود، امکان افزایش موفقیت آنها در جذب منابع و به تبع آن ارائه خدمات به مراتب بیشتر از آنچه که در حال حاضر صورت می گیرد فراهم خواهد گردید.
مرجان پرورش محسنی میراحمد امیرشاهی
اسلام به عنوانِ آخرین دینِ الهی، روش جامع و برنامه ی کاملِ زندگانیِ بشر به سوی سعادت را ارائه داده است. نگرش کمالی انسان و تخصیصِ جایگاهِ اشرفِ مخلوقات، دیدگاهِ این دینِ الهی نسبت به انسان را تبیین می نماید. از آنجایی که مطلوب نهایی انسان قُرب الهی است، بنابراین، هرگونه عملکردی در راستای بندگی او، و از جمله فعالیت های سالم اقتصادی و بازاریابی، عبادت به شمار می آید. اسلام، تأکید دارد که رفتار اقتصادی انسان باید در چارچوب هنجارها و ارزش های اخلاقی و الگوهای رفتاری تعریف شود. لذا، دستیابی به دانش تجارت و بازار و آشنایی با آن از واجبات است. با توجه به اینکه بازاریابی و تجارت از جمله ارکانِ اساسیِ اقتصاد می باشند، لزوم توجه به ارزش های الهی در بازاریابی امری ضروری است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی مبانی بازاریابی از دیدگاه اسلام است. محقق بر این باور است که شناسایی دیدگاه اسلام در مورد بازاریابی از طریق مطالعه آیات قرآنی و روایات معتبر نقل شده از علمای اسلامی ، کمک شایانی در بهبود بهره وری فعالیت ها و فرآیندهای بازاریابی و تسهیل در رسیدن به هدف نهایی انسان (قرب الهی)می نماید. این پژوهش ، به عنوان پژوهشی بنیادی (پایه ای) در نظر گرفته شده و در چارچوب یک پژوهش اکتشافی اجرا شده است. روش های تحقیق کیفی (از جمله : مطالعه کتاب های مختلف و مقالات ، مصاحبه با علمای اسلامی و استفاده از چندین نرم افزار قرآنی) در فرآیند پژوهش بکارگرفته شده است. در ابتدا ، پس از مطالعه دقیق کتاب های مرجع (هم در بازاریابی و هم در اقتصاد اسلامی) ، فهرستی ازکلید واژه های مرتبط با موضوع تهیه شد. این کلیدواژه ها در پرسشنامه ای سازماندهی شده و در میان اساتید بازاریابی (که بازاریابی را در دانشگاه های مختلف دولتی و خصوصی در تهران تدریس می کنند) توزیع گردید. هدف از این پرسشنامه شامل دو بخش بود : 1) دسته بندی کلیدواژ ه های ارائه شده با توجه به میزان اهمیت آنها در بازاریابی و 2) درخواست از پاسخگویان برای اضافه کردن کلید واژه های جدیدی به فهرست مندرج در پرسشنامه به منظور حصول اطمینان از این که کلیدواژ ه ها به صورت کامل و دقیق تنظیم شده اند. پس از این که فهرست نهایی کلید واژه ها تکمیل گردید، مرحله جستجو در قرآن و کتاب های حدیث و مصاحبه با دانشمندان اسلامی آغاز گردید. نتیجه این مرحله از پژوهش، مجموعه ای جامع از آیات قرانی و احادیث نقل شده در کتابهای مختلف حدیث در مورد بازاریابی بود. آنگاه، مجموعه آیات و روایات گردآوری شده با توجه به مدل کاتلر(1383) طبقه بندی شد. در مرحله بعد، از آنجا که مجموعه گردآوری شده بسیار متنوع و پر حجم و نتیجه گیری از آن به راحتی مقدور نبود، به دو بخش تقسیم شد: بخش اصلی شامل آیات و روایاتی که مستند به مبانی تفکری اسلام بودند و بخش دوم شامل آیات و روایاتی که مستند به مبانی تاکتیکی اسلام بودند. در پایان تحقیق هم پس از تحلیل جامع اطلاعات گردآوری شده، تعریفی از بازاریابی از دیدگاه اسلام ارائه شده است.
عارفه ابراری واجاری میراحمد امیرشاهی
امروزه فراوانی بسیار انتخاب ها، نه تنها در بازارهای مصرفی رایج و متداول است بلکه، در بازارهای خدماتی نیز رواج دارد. در بازارهایی که محصولات و خدمات، روز به روز بیش تر از قبل مشابه یکدیگر شده اند، یک برند قوی، ممکن است تنها مشخصه ای باشد که محصول یا خدمت عرضه شده یک شرکت را از رقبایش متمایز سازد. ابعاد مورد بررسی قرار گرفته در بسیاری از مدل های برند سازی موجود، بیشتر بر اساس دیدگاه کارشناسان بازاریابی بوده و در تدوین آن مدل ها از نظرات مشتریان استفاده چندانی نشده است. لذا، این مطالعه با استفاده از مدل قضاوت در مورد برند گریس و اُکاس بر روی ابعادی از برند تمرکز می کند که از دیدگاه مشتریان با اهمیت است و میزان تأثیر و معناداری این ابعاد را بر روی متغیرهای رفتاری پاسخ مشتریان (همچون رضایت، نگرش نسبت به برند و قضاوت در مورد آن) مورد ارزیابی قرار می دهد. ابعاد برند در این پژوهش، شواهد و شنیده های برند می باشند که از طریق تأثیرشان بر رضایت و نگرش مصرف کننده، بر قضاوت او در مورد برند اثر می گذارند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، همه مشتریان بانک سینا در استان تهران می باشند. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای و تصادفی ساده، تعداد 384 پرسشنامه درست و قابل استفاده گردآوری شد که با استفاده از نرم افزار spss و lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنادار شواهد برند بر روی رضایت مصرف کنندگان، نگرش آنها نسبت به برند و قضات آنها در مورد آن می باشد. همچنین همه ابعاد به کار گرفته شده در شواهد و شنیده های برند، از دیدگاه مشتریان بانک سینا مهم ارزیابی شدند و ترتیب درجه اهمیت این ابعاد در شواهد برند عبارتند از: خدمت اصلی، احساسات، محیط ارائه خدمات، تجانس تصویر ذهنی از برند با برداشت از خود، کارکنان، قیمت و نام برند. همانند شواهد برند، شنیده ها در مورد برند نیز بر رضایت و قضاوت در مورد آن تأثیر مثبت و معناداری داشت، در حالی که اثر معنادار این متغیر بر روی نگرش مصرف کننده نسبت به برند مشاهده نشد.
محبوبه خان محمدی میراحمد امیرشاهی
یافته های تحقیقات متعدد نشان داده، سازمان هایی که یکپارچگی مناسبی میان فعالیت های ارتباطات بازاریابی خود داشته اند، از سرمایه گذاری صورت گرفته در اجزای تشکیل دهنده آن به نحو بهینه ای بهره برداری نموده و برای خود مزیت رقابتی قدرتمندی ایجاد نموده اند (رید، لوکستون و ماوندو، 2005) از سوی دیگر، پیام های متفاوت و ناهماهنگی که اجزای ارتباطات بازاریابی در بسیاری از سازمانهای ایرانی به مخاطبان خود انتقال داده اند حاکی از کم توجهی بسیاری از سازمان ها (از جمله در صنعت خدمات و به خصوص در بانکها) به موضوع ارتباطات یکپارچه بازاریابی و کم اطلاعی مدیران ایرانی نسبت به نحوه اجرای اصولی ارتباطات یکپارچه بازاریابی و حتی آشکار نبودن اهمیت و جایگاه این مفهوم در مجموعه فعالیت های ارتباطات بازاریابی آنهاست. با توجه به موارد فوق، مسئله ای که تحقیق حاضر در صدد حل آن است تعیین میزان یکپارچگی فعالیتهای ارتباطات بازاریابی بانک ملت می باشد تا مدیران آن بانک بتوانند با استفاده از یافته های این تحقیق، به افزایش اثربخشی ارتباطات بازاریابی آن بانک اقدام نمایند. اهداف کلی تحقیق حاضر عبارتند از: توسعه مدل ارزیابی یکپارچگی ارتباطات بازاریابی از دیدگاه کارکنان بانک ملت (کیفی)، آزمون مدل ارزیابی یکپارچگی ارتباطات بازاریابی از دیدگاه کارکنان بانک ملت (پرسشنامه کارکنان) و تبیین مدل ارزیابی یکپارچگی ارتباطات بازاریابی از دیدگاه مشتریان بانک ملت (پرسشنامه مشتریان) پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گروهی از سوالات است و هر یک از آن ها برای دست یابی به سه هدف اصلی مورد سوال قرار می گیرند که از این قرارند: آگاهی مدیران مرتبط با موضوع imc در بانک ملت از ضرورت رعایت یکپارچگی فعالیت های ارتباطات بازاریابی در آن بانک در چه حدی است؟ آیا میان هماهنگی فعالیت های ارتباطات بازاریابی در بانک ملت هماهنگی وجود دارد؟ بازار مداری بانک ملت تا چه حد بر ارتباطات یکپارچه بازاریابی آن بانک اثر می گذارد؟ بازار مداری بانک ملت تا چه حد بر برند مداری آن بانک اثر می گذارد؟ برند مداری بانک ملت تا چه حد بر ارتباطات یکپارچه بازاریابی آن بانک اثر می گذارد؟ برند مداری بانک ملت تا چه حد بر عملکرد برند آن بانک اثر می گذارد؟ ارتباطات یکپارچه بازاریابی بانک ملت تا چه حد بر عملکرد ارتباطات بازاریابی آن بانک اثر می گذارد؟ ارتباطات یکپارچه بازاریابی بانک ملت تا چه حد بر عملکرد برند آن بانک اثر می گذارد؟ عملکرد ارتباطات بازاریابی بانک ملت تا چه حد بر عملکرد برند آن بانک اثر می گذارد؟ متغیرهای اثرگذار در یکپارچگی ارتباطات بازاریابی در بانک ملت از دیدگاه مشتریان کدامند؟ و میزان اهمیت هر یک از متغیرهای شناسایی شده در پرسشنامه مشتریان چه قدر است؟ تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها در بخش کیفی به صورت مطالعه موردی و در بخش کمی به صورت پیمایشی است. مطالعه موردی با استفاده از مصاحبه هایی با خبرگان واحدهای سازمانی بانک که با فعالیت های ارتباطات بازاریابی آن بانک مرتبط بودند، تهیه شده و تحقیق پیمایشی در قالب دو پرسشنامه کارکنان (با نمونه 185 نفری) و مشتریان (با نمونه 384 نفری) به نظر خواهی از متخصصان شاغل در بانک ملت و مشتریان آن بانک در مورد وضعیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آن بانک پرداخته است. در تحقیق حاضر از تکنیک تحلیل محتوا برای پردازش داده های حاصل از مصاحبه ها و همچنین برای تجزیه تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روشهای مختلف آمار توصیفی واستنباطی استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد که خبرگان بانک ملت اگرچه اهمیت بسیاری برای یکپارچگی ارتباطات بازاریابی آن بانک قائل هستند، به نقش مدیران ارشد بانک در ایجاد imc تأکید دارند و فعالیت های موجود آن بانک در این زمینه را ظاهری و ویترینی می دانند. مهم ترین یافته های پژوهش در بخش تحقیقات کمی و پرسشنامه کارکنان بانک ملت حکایت از: تأثیر قوی بازار مداری بانک ملت بر برند مداری آن بانک، تأثیر ضعیف برند مداری بانک ملت بر عملکرد برند آن بانک و تأثیر ضعیف عملکرد ارتباطات بازاریابی بانک ملت بر عملکرد برند آن بانک دارد و نهایتأ یافته های تحقیق در بخش تحقیقات کمی و پرسشنامه مشتریان بانک ملت عبارتند از: تأثیر قوی بازار مداری آن بانک بر ارتباطات یکپارچه بازاریابی آن بانک و همچنین تأثیر قوی ارتباطات یکپارچه بازاریابی بانک ملت بر عملکرد ارتباطات بازاریابی آن بانک در مجموع، از تحلیل های کمی پرسشنامه ها می توان نتیجه گرفت که یکپارچگی ارتباطات یکپارچگی بازاریابی بانک ملت از دیدگاه مشتریان بیشتر از یکپارچگی آن بانک از دیدگاه متخصصان و خبرگان شاغل در آن بانک است.
زهره حیدری میراحمد امیرشاهی
امروزه با افزایش رقابت در بازارها و تغییر رویکرد از بازاریابی انبوه به بازاریابی مبتنی بر مشتری، مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان مهم ترین استراتژی مدیریتی جهت حفظ و نگهداری مشتری، بقا در بازار و تصمیم گیری در مورد چگونگی تخصیص بهینه منابع مطرح است. برای شناخت بهتر و آگاهی بیش تر از مشتریان باید به مفهوم بخش بندی بازار پرداخت که طی آن تلاش می شود گروه های مشتری با نیازها و الگوهای خرید مشابه که پاسخ مشابهی به برنامه های بازاریابی ارائه می دهند، مشخص شوند. از جمله الزامات یک بخش بندی بازار موفق انتخاب متغیر مناسب است. تلاش های زیادی برای بخش بندی بازار انجام شده و از جمله از مشخصات جمعیت شناختی، مدل ltv و rfm بهره برده اند. در این پژوهش تلاش شده تا رویکرد توسعه یافته lrfm به عنوان اساس بخش بندی بکار رود. در عصر اطلاعات کامپیوتر و فن-آوری های نوین روزانه داده های بسیاری برای شرکت ها فراهم می نمایند و مشکل شرکت ها دیگر جمع آوری داده ها نیست، بلکه نحوه استفاده و استخراج ثروت نهفته در آن هاست. داده کاوی پاسخی مناسب برای این مهم محسوب می شود. این پژوهش ازجهت هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی است. در این پژوهش برای بخش بندی بازار یک شرکت پخش بر اساس معیار lrfm یک رویکرد دو مرحله ای اتخاذ شده که ابتدا به کمک الگوریتم k-means تعداد بهینه خوشه را مشخص می کند و سپس به وسیله شبکه عصبی کوهونن اقدام به بخش بندی بازار می نماید. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه مشتریان شرکت پرنیان مهیار است که در منطقه 6 شهرداری شهر تهران فعالیت می کنند. در این پژوهش نمونه گیری به روش سرشماری انجام شده و بررسی و تجزیه و تحلیل بر روی کلیه مشتریان شرکت پرنیان مهیار که در منطقه 6 شهرداری مشغول به فعالیت هستند و طی پنج ماه اول سال 1391 از شرکت خرید کرده اند انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بهترین تعداد خوشه برای بخش بندی بازار شرکت پرنیان مهیار سه خوشه است. همچنین تاثیر شاخص طول مدت همکاری در تفکیک مشتریان خوب و ضعیف ناچیز است و در تفکیک مشتریان متوسط دارای اهمیت است. همچنین با مقایسه نتایج دو الگوریتم مشخص شد که با وجود این که بر اساس شاخص "دیویس بولدین" الگوریتم k-means عملکرد بهتری دارد، اما با توجه به تحلیل پارتو که به نظر می رسد برای اهداف تجاری مهم تر باشد، عملکرد شبکه عصبی کوهونن در تفکیک مشتریان و بخش بندی بازار بهتر ارزیابی شد.
نسیم تقوی فرد میراحمد امیرشاهی
برند عاملی برای ایجاد تمایز است. ایجاد این تمایز کار ساده ای نیست. کیفیت که در گذشته یک مزیت و تمایز محسوب می شد تبدیل به یک امر بدیهی شده است. محصولات مشابه فراوانی با برندهای متفاوت کاری یکسان برای مصرف کننده انجام می دهند؛ بنابراین، مصرف کننده در میان انبوهی از برندها به دنبال نشانه ای می گردد که او را به انتخاب تشویق کند. یافته های تحقیقات متعدد نشان می دهد که این نشانه متمایز، ویژگی های کارکردی نیست بلکه ویژگی های احساسی و نمادین برند است و اینکه سعی در برقراری رابطه ای صمیمانه و تأثیرگذار با مشتریان می تواند چنین تمایزی را ایجاد کند. برقراری ارتباطی بلند مدت و مستحکم با مصرف کننده شرایطی را فراهم می کند که مصرف کننده نسبت به برند احساس پیدا کند و آن را جزئی از زندگی اش بداند. یکی از انواع روابطی که مصرف کنندگان با برند برقرار می کنند احساس عشق نسبت به برند است، با ایجاد چنین رابطه ای با برند منبع پایدار و غیر قابل تقلیدی از مزیت رقابتی برای آن برند خاص بوجود می آید. این تحقیق با هدف ارائه مدلی جهت شناسایی و تعیین عوامل موثر بر عشق به برند و پیامدهای آن طراحی و اجرا شده است. تحقیق حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده از نوع تحقیقات پیمایشی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد تحقیق را کاربران اینترنتی عضو در شبکه های اجتماعی تشکیل می دهند. برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) با کمک نرم افزار spss و pls visual استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عامل تجربی مصرف کننده مانند "لذت مصرف"، عوامل غیر تجربی مصرف کننده مانند "تناسب برند با مصرف کننده و نام کشور سازنده" و عوامل مرتبط با محصول مانند "رضایت از برند و صرفه اقتصادی" دارای تأثیر مثبت بر ایجاد عشق به برند هستند و "وفاداری به برند"، "التزام فعالانه" و "تعهد به برند" از پیامدهای حاصل از عشق به برند محسوب می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، "رضایت از برند" به عنوان مهمترین عامل موثر بر عشق به برند و "وفاداری به برند" مهمترین پیامد حاصل از عشق به برند شناخته شده است.
الهه عالی پور میراحمد امیرشاهی
تخریب لایه ازون، گرم شدن زمین، افزایش گازهای گلخانه ای، تغییر اقلیم، تشدید تعداد دفعات وقوع و شدت مخاطرات طبیعی، باران های اسیدی مثال هایی از اثرات جهانی زیست محیطی هستند. توسعه از یک سو با صنعت و تکنولوژی از سوی دیگر با تخریب و آلودگی های محیط زیستی ارتباطی تنگاتنگ دارند. شرکتهای تولید کننده کالاهای حامی محیط زیست هر ساله هزینه های زیادی را صرف بازاریابی محصولات خود می کنند. شناسایی ابزارهای بازاریابی سبز تاثیرگذار بر رفتار گروه های مختلف مصرف کنندگان می تواند علاوه بر کاهش هزینه های شرکت و تحصیل سود بیشتر، افزایش سهم بازار و مزیت رقابتی را نیز برای شرکت ایجاد نماید. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر ابزارهای بازاریابی سبز بر رفتار گرو ه های مختلف مصرف کنندگان سبز طراحی و اجرا شده است. تحقیق حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده از نوع تحقیقات پیمایشی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد تحقیق را کاربران اینترنتی عضو در شبکه های اجتماعی تشکیل می دهند. برای آزمون فرضیه ها از روش های آزمون های تکراری و آزمون میانگین چند جامعه (anova) با کمک نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابزارهای تاثیرگذار بر رفتار گروه های مختلف مصرف کننده، تبلیغ، برچسب و برند محیط زیستی هستند که تاثیر هر کدام از آنها بر رفتار گروه های مختلف مصرف کننده به جز آگاهی از برچسب محیط زیستی، متفاوت است. با افزایش سطح محیط زیست گرایی مصرف کنندگان، تاثیرگذاری این سه ابزار بر رفتار آنها بیشتر می شود. براساس نتایج تحقیق، برند محیط زیستی، تاثیرگذارترین ابزار بازاریابی سبز بر رفتار مصرف کنندگان می باشد.
نرگس محمودی مه پاش میراحمد امیرشاهی
تولیدکنندگان محصولات مخصوص کودکان همواره به دنبال شناسایی عواملی هستند که به افزایش فروش این محصولات می انجامد و در صدد طراحی استراتژی های بازاریابی مناسب تر برای عرضه بهتر این محصولات به کودکان و والدین آنها هستند. عوامل زیادی بر فروش محصولات مخصوص کودکان موثرند که از میان این عوامل، آن عاملی که بیش از بقیه توجه کودکان را جلب میکند، بسته بندی محصولات است. کودکان به دلیل توجه بیشتر به علایم بصری توجه زیادی به بسته بندی کالای خود می کنند (پاریس و اسپنس ، 2011). از دیدگاه مصرف کننده، بسته بندی نقش اساسی در هنگام خرید ایفا می کند (جیوانتی ،1995). بنابراین، متخصصان و بازاریابان باید توجه بیشتری به اهمیت بسته بندی و نقش آن در تصمیم خرید مصرف کننده داشته باشند (چرناتونی و مک دونالد، 1992). کودکان هم چنین نقش بسیار مهمی در تصمیم گیری خرید خانواده خود دارند و به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تصمیم خرید والدین شان تاثیر می گذارند (مک نیل و یه ، 1997 ). لذا، ضرورت دارد که با شناخت عوامل موثر بر انتخاب کودکان، بتوانیم نحوه تصمیم گیری آنها را بشناسیم. با مرور پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، مشخص شد که در زمینه تاثیر بسته بندی بر تصمیم خرید کودکان از محصولات مخصوص آنها پژوهش چندانی در ایران صورت نگرفته است و بنا به همین نیاز پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عناصر بسته بندی محصولات مخصوص کودکان، بر ترجیحات آنها از این محصولات پرداخته است. در این مطالعه با استفاده از روش تحقیق تجربی میدانی ، که از جمله روش های تحقیق شبه آزمایشی است، و به کارگیری روش های تجربی و استفاده از فهرست سوالات ، اطلاعات مورد لزوم تحقیق از 360 دانش آموز 10-13 ساله، جمع آوری گردید و بر اساس آن اطلاعات به بررسی تاثیر ویژگی های مختلف عناصر بسته بندی محصولات مخصوص کودکان بر ترجیحات آنها از این محصولات پرداخته شد. از کودکان خواسته شد تا با توجه به برچسب های از قبل تهیه شده ای که در اختیار آنها قرار گرفت، و با استفاده از گزینه هایی که در اختیار داشتند در مورد ویژگی های عناصر بسته بندی شامل: "رنگ"، "لوگوی برند"، "تصاویر" و "اطلاعات" تصیمم گیری نموده و به ساخت بسته بندی مورد علاقه خود از محصول (بستنی چوبی شکلاتی) بپردازند. روایی پرسشنامه از طریق اجرای دوباره آزمون (روش بازآزمایی) سنجیده شد و برای سنجش پایایی، چک لیست در اختیار اساتید و متخصصین صنعت بسته بندی قرار گرفته و تایید شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق از جمله نشان می دهند که: تمام عناصر شناسایی شده در پژوهش بر ترجیح خرید کودکان از محصولات مخصوص آن ها موثرند. عناصر بصری بیشتر بر ترجیح کودکان پسر از محصول و عناصر اطلاعاتی بر ترجیحات کودکان دختر از محصول مورد بررسی موثرند. از بین عناصر بصری، به ترتیب: تصویر خود محصول، کاراکتر ها، لوگوی برند و تصویر مربوط به طعم محصول بر ترجیحات کودکان موثرند. رنگ های مورد علاقه کودکان، بیش از سایر رنگ ها بر ترجیحات کودکان موثرند. از بین عناصر اطلاعاتی، به ترتیب علامت استاندارد محصول، تاریخ مصرف محصول و سپس جدول ارزش غذایی محصول بر ترجیحات کودکان موثرند. کاراکتر ها در سنین پایین تر تاثیر بیشتری بر تصمیم خرید کودکان دارند و با افزایش سن میزان این تاثیر کاهش می یابد. ضمن این که با افزایش سن، تاثیر عناصر اطلاعاتی بیشتر می شود و کودکان توجه بیشتری به عناصر اطلاعاتی محصول نشان می دهند. در پایان این پژوهش، بر اساس نتایج بدست آمده، پیشنهاداتی برای بازاریابان و تولیدکنندگان محصولات مخصوص کودکان ارایه شده است که برای افزایش تاثیر بسته بندی محصولاتشان از آنها استفاده کنند.
شیوا ایروانی سوسن باستانی
هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین تبلیغات و رفتار مشتریان بانک کشاورزی است. در این رابطه نقش شبکه های اجتماعی مشتریان بانک نیز مورد بررسی قرار گرفته است. اینکه تا چه میزان دیدگاه های حلقه های ارتباطی افراد بر نظر و عمل آنان؛ انتخاب و رفتارهای مرتبط با حوزه فعالیت های بانکی اثرگذار است. از این رو پژوهش با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتریان بانک کشاورزی شهر تهران می¬باشند و حجم نمونه بالغ بر 276 نفر است که با استفاده از نمونه گیری اتفاقی انتخاب شده اند. متغیر رفتار مشتری در دو بعد آگاهی و علاقمندی و متغییر تبلیغات در دو بعد محتوای پیام و کانال انتقال پیام که خود شامل رسانه، فضای مجازی و شبکه اجتماعی است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آنست که رابطه معناداری بین ابعاد تبلیغات و دو بعد آگاهی و علاقمندی مشتری وجود دارد. ویژگی های شبکه های اجتماعی مشتریان نیز با ابعاد آگاهی و علاقمندی مشتریان رابطه دارد. میزان همبستگی متغیر شبکه های اجتماعی با آگاهی مشتریان بانک کشاورزی(r) برابر 0.377 می باشد. که نشانگر همبستگی مثبت است. همچنین میزان همبستگی متغیر شبکه های اجتماعی با علاقمندی مشتریان بانک کشاورزی (r) برابر 0.137 می باشد، که نشانگر همبستگی مثبت است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه معنادار بین سن و جنسیت با ادراک مشتری از فعالیت های بانک است. بر اساس نتایج آزمون چند متغیره، شبکه اجتماعی، محتوای پیام و رسانه، 43 درصد از تغییرات متغییر وابسته (رفتار مشتری) را تبیین می کنند که در بین متغییر های تاثیرگذار شبکه اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته داراست.
نگار کبیری میراحمد امیرشاهی
به گزارش پژوهشکده غدد درون ریز و متابولیسم ایران چاقی و اضافه وزن، این ره آورد نامطلوب سبک زندگی مدرن، بیش از یک سوم جمعیت ایران را درگیر نموده و دومین عامل مرگ و میر در کشور شناخته شده است. افزایش روزافزون بیماریها و پیامدهای تلخ چاقی در جامعه بار سنگینی را بر دوش سیاستگذاران در دولت و صنعت غذا نهاده و مردم را نسبت به کنترل وزن و تغذیه سالم نسبت به گذشته آگاهتر و هوشیار تر نموده است. هدف این پژوهش شناسایی پتانسیل و ویژگیهای بازار مصرف کنندگان غذای سالم است و در آن از شیوه بازاریابی استراتژیک استفاده شده است. درابتدا بازار غذای سالم را بر اساس درجه اهمیتی که مصرف کنندگان آن بازار به سلامتی می دهند و نگرشی که به تغذیه سالم دارند بخش بندی نموده و سپس ویژگیهای بخش های مختلف استخراج شده و سهم هر یک از بخش ها از کل بازار غذای سالم تعیین گردید. سپس ضمن تمرکز بر بخشی از بازار که نسبت به سایر بخشها حساسیت بیشتری به تغذیه سالم داشتند، خواسته ها و انتظارات این بخش از مشتریان شناسایی و در نهایت اقدام به طراحی استراتژی موقعیت یابی مطلوب و همچنین آمیخته بازار یابی مناسب برای یک برند غذایی سالم در این بازار گردید. این پژوهش در سال 1393 با جمع آوری نظرات 350 نفر از خانم های متأهل از مناطق 22 گانه شهر تهران انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای مشتمل بر سه بخش حاوی سوالات باز و بسته استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از تکنیک آماری تحلیل خوشه ای (cluster analysis) تجزیه تحلیل شد و و سه بخش مستقل با سهم به ترتیب 51%، 29%، و 20% از نمونه آماری مشخص گردید. سپس ویژگیهای هر یک از خوشه ها فهرست شد. یافته های تحقیق از جمله نشان می دهد که بزرگترین خوشه به خانم های متأهلی تعلق دارد که به دلیل آگاهی و اطلاعات سلامتی و تغذیه ای بالا و سابقه بیماریهای مرتبط با تغذیه مانند دیابت بیشترین میزان حساسیت به سلامتی و تغذیه سالم را دارند. این موضوع نشان دهنده سطح بالای دغدغه سلامتی و آگاهی های تغذیه ای در جامعه مورد بررسی بوده و روشنگر آن است که محصولات غذایی سالم در ایران از بازار هدف بزرگ و جذابی برخوردار است. و این که موقعیت مناسب برای غذای سالم در گرو توانایی خلق برندی سلامت محور و شایسته اعتماد است؛ چنین برندی خواهد توانست خلاء آشکاری که در حال حاضر برای این نوع غذا در ایران وجود دارد را با موفقیت پر کند. لازمه ساختن چنین برند پراعتمادی، داشتن عملکردی صادقانه و هم راستا با موقعیت برند غذای سالم مورد نظر است.
زهرا علیزاده میراحمد امیرشاهی
تقسیم بندی بازار لازمه طراحی استراتژی موفق بازاریابی است. از جمله متغیرهای کاربردی در این تقسیم بندی، استفاده از مولفه های شخصیتی افراد است. این نوع مولفه ها بازاریابان را قادر می سازند تا شخصیت مناسبی، که با شخصیت بازار هدف آنها هماهنگ باشد، برای برند خود خلق کنند. هدف این پژوهش، که در زمره تحقیقات بنیادی است: 1) معرفی یک مولفه جدید (مزاج افراد) به ادبیات تقسیم بندی بازار است تا به عنوان یک گزینه جدید همراه با چهار گزینه کلاسیک تقسیم بندی بازار مورد استفاده قرار گیرد، و 2) توصیه به شرکتها برای استفاده از متغیر مزاج برای طبقه بندی مصرف کنندگان بر اساس شخصیت آنها است. در این پژوهش برای سنجش شخصیت افراد و شخصیت برند مورد علاقه آنها از مدل پنج عاملی استفاده شده و مزاج افراد نیز طبق نظر پزشک متخصص طب سنتی تشخیص داده شده است. روش پژوهش و شیوه جمع آوری داده های مورد نیاز آن پیمایشی بوده و در آن از 400 نفر از شهروندان شهر تهران که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند نظر خواهی به عمل آمده است. نتایج حاصل از پژوهش از جمله نشان دهنده آن است که: 1) بین ابعاد "مطبوعیت"، "وظیفه شناسی"، "عدم ثبات عاطفی" و "پذیرا بودن" شخصیت افراد و مزاج آنها رابطه وجود دارد و تنها در بعد "برونگرایی" این رابطه معنادار نیست، 2) بین ابعاد "برون گرایی"، "مطبوعیت"، "وظیفه شناسی"، و "پذیرا بودن" شخصیت افراد و شخصیت برند مورد علاقه آنها رابطه وجود دارد. این رابطه بین بعد "بی ثباتی عاطفی" شخصیت افراد و بعد "ثبات عاطفی" شخصیت برند مورد علاقه آنها وجود ندارد، و 3) بین ابعاد "برون گرایی"، "مطبوعیت" و "وظیفه شناسی" شخصیت برند مورد علاقه افراد و مزاج آنها رابطه مشاهده می شود، در حالی که این رابطه در ابعاد "ثبات عاطفی" و "پذیرا بودن" شخصیت برند مورد علاقه افراد و مزاج آنها معنادار نبوده است.
شیوا فرج پور مژدهی میراحمد امیرشاهی
اخیراً ادراکات منفی مشتریان از فعالیت های بازاریابی در حال رشد است. مشتریان پایه های بسیاری از طرح های بازاریابی را رفتارهای غیر اخلاقی و غیر منصفانه می دانند. بی شک رشد اداراکات منفی مشتریان، پیامدهای منفی بسیار زیادی را برای کسب و کار ها به همراه خواهد داشت. بی اعتمادی و نارضایتی از خرید، تبلیغات منفی از سوی مشتریان نمونه هایی از این پیامدهای منفی هستند. اغلب مطالعات این حوزه بر بررسی انصاف در قیمت گذاری و ارائه ی خدمات تمرکز داشته اند. اما به نظر می رسد تاکنون در مورد ادراک مصرف کنندگان از انصاف در عملکرد خرده فروشی ها تحقیقی صورت نگرفته است. لذا، مفهوم سازی "منصفانه عمل کردن خرده فروشی" می تواند در این امر مفید و کمک کننده باشد. هدف اصلی این پژوهش تعیین این است که مفهوم "منصفانه عمل کردن خرده فروشی" از دیدگاه خریداران، با چه مولفه هایی تبیین می شود.
رویا کیقبادی میراحمد امیرشاهی
در سال های اخیر پیرو رخدادها و تغییرات اقتصادی، موج خصوصی سازی، یا به عبارت دقیق تر واگذاری شرکت های دولتی و نیمه دولتی مجدداً اوج گرفته است. در این میان بخش عمده نگرانی ها متوجه واگذاری شرکت های متصدی خدمات عمومی است. چراکه دولت بعنوان حاکمیت، بدون چشم داشت به سود، وظیفه تامین نیازهای عمومی تمام شهروندان خود را با کمترین تبعیض بر عهده دارد، حال اگر این شرکت ها به بخش خصوصی واگذار شوند، چه شرایطی پیش خواهد آمد؟ در بازار رقابتی که سودآوری اصلی ترین انگیزه فعالیت است، نیازهای عمومی شهروندان چگونه تامین خواهد شد؟ آیا نقشه راهی برای عبور از این وضعیت و تحقق بازار رقابتی وجود دارد؟ به منظور دستیابی به پاسخ چنین پرسش هایی، پژوهشی در قالب دو فاز، با رویکرد تطبیقی و بازاریابی تعریف و به مرحله اجرا گذاشته شد. در اولین فاز، مطالعات گسترده پیرامون وضعیت صنایع شبکه ای (خصوصاً صنعت برق) در ایران و دیگر کشورهای جهان و همچنین اجماع نظر نخبگان صنعت (در قالب دو گروه مرکز) منجر به تدوین الگوی تطبیقی اولیه و شناسایی عناوین اصلی الگوی ساختاری صنعت برق شد. بر پایه اطلاعات بدست آمده، در فاز دوم مصاحبه هایی عمیق با متخصصان صنعت ترتیب داده شد که تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از این مصاحبه ها، علاوه بر توسعه ی الگوی اولیه در بخش توزیع و از منظر بازاریابی، مهر تاییدی بر روابط پیش بینی شده در آن بود. این پژوهش در سال های 1392 و 1393 براساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه گروهی، با جمعی از نخبگان صنعت، همچنین مصاحبه فردی با تعدادی از پرسنل شرکت های توزیع نیروی برق ، در چند مرحله و به منظور کشف و شناسایی متغیرهای موثر در الگوی ساختاری صنعت برق و پیش بینی وضعیت آتی در این بازار، انجام گرفته است. در این راستا جهت جمع آوری اطلاعات از روش گروه مرکز و مصاحبه ساختار نیافته (باز) و همچنین مطالعه کتابخانه ای پیرامون وضعیت کنونی صنعت برق در ایران استفاده شده است، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها روش تحلیل تماتیک(موضوعی) به کار برده شده است. نتایج بدست آمده در قالب دو الگوی مجزا و در عین حال مکمل پیرامون مراحل، الزامات، پیامدها و نتایج خصوصی سازی نمایش داده شده است.
مرضیه اسماعیلی میراحمد امیرشاهی
درک ارزش ویژه برند شامل شناسایی شبکه ای قوی، مطلوب و منحصربه فرد از تداعی هایی است که در ذهن نقش بسته است. هدف از این تحقیق استخراج شبکه تداعی های برند همراه اول و ایرانسل از منظر مشترکین این دو اپراتور و مقایسه تصویر ذهنی آن ها با استفاده از سه معیار قدرت، مطلوبیت و منحصر به فردی است. این پژوهش روش جدیدی به نام نقشه مفهومی برند (bcm ) را به منظور استخراج شبکه تداعی برند، یکپارچه سازی آن ها و ترسیم نقشه اجماعی برند به کار می برد.نقشه اجماعی برند شامل تداعی های اصلی است که تصویر ذهنی از برند را نشان می دهد و معین می کند که کدام تداعی ها مستقیماً و کدامیک غیرمستقیم به برند پیوند دارند و چگونه تداعی ها به هم مرتبط هستند.یافته ها نشان داد که تصویر ذهنی از اپراتور همراه اول از نظر قدرت، مطلوبیت و منحصر به فردی تداعی ها، در جایگاه بهتری نسبت به ایرانسل قراردارد.???????????????? روش bcm تصویری از چگونگی ادراک مصرف کنندگان از برند ارائه می دهد و می تواند در بلندمدت تکرار شود تا نشان دهد که آیا برنامه های برندینگ یا فعالت های رقابتی، ادراک مصرف کنندگان از برند را تغییر داده است یا خیر?.????????????????????
مریم ملاح شاکر میراحمد امیرشاهی
چکیده ندارد.
مرضیه مومنی میراحمد امیرشاهی
چکیده ندارد.
بهناز پانی میراحمد امیرشاهی
پیشرفت و گسترش روزافزون فنآوری اطلاعات و ارتباطات در دهه اخیر، صنعت بانکی را بشدت تحت تاثیر قرار داده است. با ارائه خدمات بانکداری اینترنتی، بانکها صرفه جویی های قابل توجهی کسب می کنند و قادرند تعداد کارکنان و همچنین تعداد شعب بانکی خود را کاهش دهند. اما اگر مشتریان این خدمات را نپذیرند، منابع بانکی به هدر خواهد رفت و از این خدمات سودی عاید بانک نمی شود. بنابراین، توجه و شناسایی عوامل موثر بر پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی توسط مشتریان برای بانک ها یک ضرورت است. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی توسط مشتریان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی است و در جمع آوری اطلاعات از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. در این راستا، ضمن مروری بر ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان بانکی، پرسشنامه ای بر اساس طیف لیکرت از یک تا پنج طراحی گردید. ابتدا پرسشنامه در بین 50 نفر از مشتریان بانک سامان (به صورت پایلوت) توزیع و جمع آوری گردید و پس از انجام موارد اصلاحی لازم و کسب اطمینان از اعتبار و روایی آن، پرسشنامه در بین مشتریان شعب بانک سامان در شهر تهران توزیع گردید.331 پرسشنامه تکمیل شده به محقق برگشت داده شد. داده های این پژوهش با استفاده از روش های آماری تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tبرای دو گروه مستقل و روش تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشاندهنده عوامل موثر بر پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی مشتریان بانک سامان (در تهران) است. این عوامل عبارتند از: سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، سهولت ادراک شده، نتایج مورد انتظار (شخصی)، نگرش نسبت به تغییر، مزیت نسبی، رهبری عقیده، امنیت ادراک شده، هزینه، خودباوری، محرمانه بودن اطلاعات شخصی، میزان اطلاعات از بانکداری اینترنتی، تعامل انسانی و شخصیت اجتماعی. در پایان این تحقیق با توجه به یافته های آن توصیه هایی برای افزایش پذیرش بانکداری اینترنتی توسط مشتریان ارائه شده است.
مرضیه مومنی میراحمد امیرشاهی
طی دهه اخیر، مبحث جدیدی با عنوان "ارزش ادراکی" توجه بازاریابان و محققان دانشگاهی را به خود جلب نموده است و این اعتقاد وجود دارد که ارزش ادراکی بر رضایت مشتری تاثیرگذار بوده و مزیت رقابتی پایداری برای شرکت ها به وجود میآورد. در این مطالعه، ارزش ادراکی مصرفکنندگان خودروهای تولیدی شرکت ایران خودرو سنجیده شده و رابطه آن با رضایت و وفاداری آنها مورد بررسی قرار گرفته است. چهار فرضیه به شرح زیر آزمون شدند: 1) ارزش ادراکی مشتریان شامل شش بعد مختلف میباشد، 2) ارزش ادراکی مشتریان بر رضایت آنان تاثیرگذار است، 3) رضایت مشتریان بر وفاداری آنان اثرگذار است و 4) ارزش ادراکی مشتریان بر وفاداری آنها تاثیر مستقیم دارد. براساس نتایج به دست آمده، به مدیران شرکت ایران خودرو توصیه میشود با تمرکز بر ابعاد ارزش ادراکی، سعی در ارائه ارزش برتر به مشتریان نa; name="textbox12"
محدثه ابراهیمی فخاری میراحمد امیرشاهی
افزایش رقابت در همه بازارها، شرکتها را بر آن داشته است که در جهت متمایز نمودن محصولات خود از سایرین فعالیت نمایند. در این راستا بسیاری از شرکتهای ایرانی به استفاده از تبلیغات تلویزیونی رو آورده اند. با توجه به هزینه های گزاف تبلیغات تلویزیونی، ارزیابی اثربخشی آنها یکی از مسائل پیش روی مدیران می باشد. بنابراین، در این تحقیق به بررسی تأثیر فشردگی تبلیغات بر روی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی پرداخته شده است. این تحقیق در دو بخش کیفی و کمی صورت گرفته است. در بخش کیفی، شرایط و قوانین حاکم بر شبکه های سراسری تلویزیون مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش کمی، رابطه بین دو متغیر مستقل (فشردگی تبلیغات و نوبت پخش تبلیغات) با متغیر وابسته اثربخشی تبلیغات مورد آزمون قرار گرفت. متغیر اثربخشی در این تحقیق شامل پنج مولفه مختلف: 1)یادآوری محصول 2) یادآوری برند 3) نگرش نسبت به برند 4) جلب توجه نسبت به تبلیغ 5) علاقمندی نسبت به تبلیغ است. یافته های این تحقیق در بخش اول، نشان می دهد که فشردگی تبلیغات در شبکه سه، بیشترین و در شبکه چهار، کمترین می باشد. بر اساس مقررات سال 86 و 87 حاکم به سیمای جمهوری اسلامی، حداقل مدت زمان هر تبلیغ، باید 15 ثانیه باشد. به طور میانگین، مدت تبلیغاتی که از شبکه های سراسری پخش می شوند، 23 ثانیه می باشد. با توجه به قوانین فوق، هزینه هر ثانیه از تبلیغات ابتدایی و انتهایی هر وقفه بالاتر از تبلیغات میانی است. بررسی های کمی این تحقیق نشان می دهد که بین یادآوری محصول و برند با فشردگی تبلیغات رابطه خطی وجود ندارد. با افزایش تعداد تبلیغات تا سطح متوسط شاهد افزایش یادآوری محصول و برند بوده ایم، درحالیکه افزایش سطح فشردگی از متوسط به زیاد، باعث کاهش یادآوری محصول و برند شده است. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهد هیچ ارتباطی بین فشردگی تبلیغات و نگرش نسبت به برند یافت نشد. اما بین فشردگی تبلیغات با جلب توجه و همچنین علاقمندی نسبت به تبلیغات رابطه معکوسی مشاهده گردید. علاوه بر آن مشخص گردید نوبت پخش تبلیغات (ابتدا، وسط و انتهای وقفه های بازرگانی) فقط زمانی که فشردگی تبلیغات زیاد است بر روی یادآوری محصول و برند موثر است. بدین ترتیب در سطح فشردگی زیاد تبلیغات، یادآوری محصول و برند تبلیغ های ابتدایی و انتهایی بیش از تبلیغ میانی می باشد. در پایان این پژوهش، پیشنهاداتی برای شرکتهای تبلیغاتی و برنامه ریزان رسانه به منظور بهبود جدول زمانبندی تبلیغات ارائه می شود.
مریم طهماسبی میراحمد امیرشاهی
این تحقیق به مطالعه و بررسی: 1) رابطه بین بازارگرایی و عملکرد، 2) این که چرا بعضی از شرکتها نسبت به سایر شرکتها در بازار موفق تر عمل می نمایند، 3) ا ین که چرا بعضی از شرکتها نسبت به دیگر شرکتها بازارگرا تر می باشند؟ و 4) این که آیا رابطه بین بازارگرایی و عملکرد کسب وکار شرکتها توسط محیط کسب و کار آنها مورد تعدیل قرار می گیرد، یا خیر؟ پرداخته است. در حقیقت، این تحقیق آزمایش کاربرد پذیری مدل کوهلی و جاورسکی (1993) درصنعت مواد غذایی و آشامیدنی ایران است. در این تحقیق از روش مارکور(markor) پیشنهاد شده شده توسط کوهلی و جاورسکی(1993) برای اندازه گیری ابعاد بازارگرایی استفاده شده است. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. و از میان119 پرسشنامه ای که به شرکتهای صنایع غذایی و آشامیدنی استان تهران با تعداد کارکنان بالای 50 نفر فرستاده شد، تعداد 115 پرسشنامه جمع آوری و از این تعداد 102 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل به روش رگرسیون چندگانه بود. نتایج نشان از یک ارتباط واضح بین بازارگریی و عملکرد کسب و کار دارد. یافته های این تحقیق پیشنهاد می دهد که علی رغم شرایط محیطی که شرکتها در آن فعالیت می کنند (نظیر نوسانات بازار، نوسانات تکنولوژی و شدت رقابت )، بازارگرایی برای آنها مهم و ضروری است. یافته های این تحقیق همچنین نشان می دهد که بازارگرایی در صنایع مواد غذایی و آشامیدنی با سهولت بیشتری اجرا می گردد اگر: 1- مدیران ارشد نسبت به نیاز به بازارگرایی تاکید نموده و به آن متعهد باشند. 2- ریسک گریزی مدیران ارشد در اجرای رفتار بازارگرایی در سازمان کاهش یابد. 3- تعارض بین بخشی، که می تواند به رفتار کارکنان در شکل گیری بازارگرایی لطمه بزند،کاهش یابد. 4- هماهنگی بین بخشی، که می تواند تسهیل ساز بعد توزیع هوشمندی بازارگرایی باشد، افزایش یابد. 5- عدم تمرکز در تصمیم گیری، که می تواند تشویق ساز کارمندان در پاسخگویی به تغییرات و بازارگراتر شدن باشد، ارتقا یابد.
ملیحه سیاوشی میراحمد امیرشاهی
در این تحقیق به بررسی چگونگی استفاده از طنز در تبلیغات تلویزیونی و تاثیر آن بر اثربخشی تبلیغ، خواهد پرداخت. در بخش اول تحقیق، به بررسی وضعیت موجود تبلیغات تلویزیونی در ایران می پردازد و جایگاه طنز را در آن مشخص می کند، در بخش دوم نیز با استفاده از تقسیم بندی فرآورده ها براساس شبکه fcb که در زمره معتبرترین روشهای طبقه بندی فرآورده هاست، به بررسی تاثیر نوع فرآورده تبلیغ شده بر اثربخشی تبلیغ خواهد پرداخت. آنگاه ضمن بررسی نوع مکانیزم بکار گرفته شده در تبلیغ ، تاثیر سه مکانیزم احساسی ، شناختی و بین فردی را بر اثربخشی تبلیغ مورد مطالعه قرار گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که 14درصد از مجموع تبلیغات پخش شده در تلویزیون ایران، از جاذبه طنز استفاده کرده اند.بعلاوه مشخص گردید که نوع محصول تبلیغ شده و نوع مکانیزم بکار رفته در تبلیغ تاثیر غیرقابل انکاری بر اثربخشی تبلیغ طنز دارند. نتایج همچنین نشان می دهد که اثربخشی تبلیغ طنز در محصولاتی که مصرف کننده هنگام خرید آنها احساسات خود را مبنای تصمیم گیری قرار می دهد ، کمتر از محصولاتی است که مبنای تصمیم گیری مصرف کننده هنگام خرید آنها، عملکرد محصول بوده است.