نام پژوهشگر: حمید رضا قاسم زاده
معین مختاری ستایی حمید رضا قاسم زاده
: برداشت پیاز در ایران و خصوصاً در منطقه جیرفت و کهنوج یکی از عملیات های طاقت فرسا و کم بازده می باشد. طبق آمار ارائه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی 35 تا 45 درصد هزینه تولید پیاز به برداشت اختصاص می یابد. اما در کشورهای توسعه یافته این عملیات به صورت مکانیزه انجام می شود و از این طریق بازده عملیات افزایش یافته است. در این تحقیق به منظور ترویج مکانیزه کردن برداشت پیاز، ماشین مرکب برداشت پیاز samon در منطقه جیرفت و کهنوج ارزیابی گردید. در ارزیابی ماشین سرزن مدل samon اثر سرعت های مختلف پیشروی بر طول طوقه باقیمانده بر روی پیازها در قالب یک طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار (سرعت 6/3 ،4/5 ،2/7 کیلومتر در ساعت ) و شش تکرار در 18 کرت آزمایشی، بررسی گردید.. همچنین برای بررسی اثر سرعت پیشروی و زاویه نفوذ تیغه ماشین برداشت پیاز مدل favorite 2000 بر روی میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها از یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با هفت تیمار (شش تیمار فاکتوریل وتیمار برداشت دستی به عنوان شاهد) و سه تکرار استفاده گردید. تجزیه واریانس داده های حاصل از آزمون ماشین سرزن حاکی از آن بود که بین تیمارهای مختلف سرعت پیشروی اختلاف معنی داری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. مقایسه میانگین های انجام شده به کمک آزمون دانکن نشان داد که سرعت رو به جلو 6/3 کیلومتر بر ساعت بهترین طول طوقه را ایجاد نموده است. در آزمون ماشین برداشت، اثر سرعت پیشروی و زاویه نفوذ تیغه روی میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها در سطح احتمال 1% و اثر متقابل آنها در سطح احتمال 5% معنی دار بود. در عین حال اثر متقابل بین دو عامل از نوع تغییر در مقدار بود و بهترین تیمار از لحاظ میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها تیمار 2 (یعنی سرعت پیشروی 6/1 کیلومتر در ساعت و زاویه نفوذ 20 درجه) بود. مقایسه آماری بین برداشت دستی و برداشت ماشینی اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% نشان داد. یعنی برداشت دستی صدمات مکانیکی کمتری نسبت به برداشت ماشینی به پیازها وارد نمود.
سروش فتحی حمید رضا قاسم زاده
یکی از حساس ترین بخش های سیستم های زراعی، انتقال محصول می باشد که هزینه های آن فاکتوری مهم در تشخیص یک فصل اقتصادی موفق برای تولید کنندگان محصولات زراعی محسوب می شود. نظر به میزان بالای تولید ماده خشک محصولات دانه ای در کشاورزی که می توان به مقدار ماده خشک گندم 9/3420، جو 65/2254، ذرت دانه 93/6614 و لوبیا 27/1668 در هکتار اشاره نمود، موضوع انتقال و جابجایی این مواد از اهمیت بسیار برخوردار است. برای نیل به این هدف دستگاه نقاله نیوماتیک برای انتقال محصولات دانه ای طراحی و ساخته شد. توان مورد نیاز این دستگاه از یک الکتروموتور تامین شد. برای آن که نقاله نیوماتیک محدوده وسیع تری از محصولات را شامل گردد، نقاله نیوماتیک برای دانه لوبیا که نسبت به بیشتر محصولات چگال تر می باشد طراحی گردید. به دلیل این که محدودیت کنترل محیطی لازم نمی باشد سیستم انتقال مدار باز انتخاب گردید، که این سیستم دارای هزینه کمتری بود و عملکرد آن ساده تر می باشد. به منظور اطمینان کامل از انتقال مواد در فاز رقیق نسبت جرمی در فاصله 15 -0 باید باشد که در این تحقیق معادل 7 در نظر گرفته شد. میزان فاصله نازل مکشی با توده دانه ها، در انتقال دانه ها تاثیر زیادی داشت. بازده انتقال با افزایش فاصله نازل مکشی از توده مواد افزایش یافت. میزان زانوها در لوله های انتقال تاثیر فراوان بر بازده انتقال محصولات داشت. با افزایش زانوها افت فشار افزایش، سرعت هوا کاهش و در نتیجه بازده انتقال کاهش یافت. فاصله ورودی دمنده و خروجی فوقانی هاپر مستقیما بر میزان زانوهای لوله بین دمنده و هاپر تاثیر داشت. با چسباندن ورودی دمنده به خروجی هاپر میزان افت دانه-های بازگشتی تا 12 درصد کاهش یافت.
کامران برزگری شمس اله عبداله
چرخ نشانه مشهودی از تولد صنعت و شکلگیری تمدن دانش محور امروزی بشر است ، به گونهای که اختراع چرخ ، به عنوان استعارهای درخور ، برای آغاز ورود جدی فناوری به جای جای گستره جوامع انسانی به کار میرود. اصطلاح ماشین ، با وجود اطلاق عمومی آن به بیشتر بخشهای صنعت ، واژهای است که ذهن شنونده را در نخستین قدم ، به سمت و سوی وسائط نقلیه و ساختههای سیار دست بشر میکشاند و این درحالی است که حرکت ، به عنوان مهمترین مشخصه این سازههای صنعتی ، به واسطه عواملی صورت میپذیرد که عمدهترین آنها چرخ است. یک چرخ ممکن است تنها وظیفه تحمل بخشی از وزن ماشین را داشته باشد و یا علاوه بر آن ، تامین کشش و راه اندازی ماشین را هم بر عهده داشته باشد. عوامل موثر بر عملکرد یک چرخ ، سالها پس از ساختهشدن چرخ های نخستین مورد توجه قرار گرفته است و شاید در آغاز ، صرفا گرد بودن و استحکام کافی داشتن برای یک چرخ کافی بوده باشدولی امروزه طراحی و به کارگیری چرخها با وسواس قابل ملاحظهای دنبال میشود. عملکرد یک چرخ، طی فرایند درگیری با زمین ، علاوه بر شرایط بارگذاری و چگونگی سطح زیرین چرخ ، تحت تاثیر هندسه و ساختار فیزیکی چرخ هم قرار دارد. درگیری چرخ با خاک تقریبا 55% - 20% توان تراکتور را به خود اختصاص داده است
فرشاد سهیلی فرد حمید رضا قاسم زاده
عوامل متعددی در کیفیت چای سیاه تولید شده دخالت دارند که این عوامل را می¬توان به چند دسته¬ی عوامل مربوط به کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت تقسیم کرد. عملیات پس از برداشت چای شامل حمل و جابجائی برگ سبز چای از باغ تا کارخانه، فرآوری، درجه¬بندی و بسته¬بندی چای سیاه می¬باشد که هر کدام از این مراحل به نوبه¬ی خود بر کیفیت چای تولید شده تأثیرگذار می¬باشند. از میان این مراحل، عملیات پلاس که اولین مرحله در فرآیند چای¬سازی می¬باشد، تأثیر مهمی را در کیفیت چای سیاه تولید شده دارا است. طی این فرآیند، ضمن کاهش رطوبت برگ سبز و آماده¬سازی آن برای مرحله¬ی بعدی چای¬سازی یعنی مالش، فعل¬وانفعالات شیمیایی انجام می¬گیرد که نقش مهمی در کیفیت و به¬خصوص عطر محصول نهایی دارد. سه عامل مهم در فرآیند پلاس عبارتند از: دبی هوای دمیده شده، دمای هوای دمیده شده و مدت زمان پلاس می¬باشد. در این کار تحقیقاتی اثر عملیات پلاس براساس شرایط برگ سبز و شرایط محیطی بر کیفیت چای تولیدی بررسی گردید. جهت انجام آزمایش یک دستگاه تراف آزمایشگاهی در مقیاس 1:10 طراحی و ساخته شد، به¬گونه¬ای که قابلیت انجام هم¬زمان پنج تیمار زمانی 8، 10، 12، 14 و 16 ساعت، وجود داشت. همچنین در این تراف، دمیدن هوای موردنیاز با دمای تعیین شده امکان¬پذیر بود. در ابتدا نمونه¬های برگ سبز چای تحت دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه و دمای هوای 27 درجه¬ی سیلیسیوس در 5 تیمار زمانی پلاس شدند و توسط دستگاه چای¬ساز مینیاتوری تحت چای¬سازی قرار گرفتند و سپس آزمایشات رنگ¬سنجی، تعیین درصد عصاره¬ی آبی، طیف¬سنجی با دستگاه جی¬ سی مس و ارزیابی حسی بر روی نمونه¬ها صورت گرفت. نتایج مربوط به درصد عصاره¬ی آبی نشان دادند که در دبی و دمای هوای اعمال شده، با افزایش مدت زمان پلاس، درصد عصاره¬ی آبی چای تولید شده افزایش می¬یابد. نتایج مربوط به آزمایشات رنگ¬سنجی بر روی نمونه¬های چای خشک نشان داد که با افزایش مدت زمان پلاس در دبی و دمای هوای اعمال شده، شاخص رنگ کل چای افزایش یافته است. افزایش در رنگ کل را می-توان به افزایش معنی¬دار در محتوای تئاروبیجین با گذشت زمان نسبت داد. اما اثر مدت زمان پلاس در دبی و دمای هوای اعمال شده برشفافیت چای تولیدی معنی¬دار نبود که این مسئله را نیز می¬توان به عدم تأثیر معنی¬دار مدت زمان پلاس بر محتوای تئافلاوین چای تولیدی نسبت داد. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که اثر مدت زمان پلاس بر رنگ چای تولیدی تأثیرگذار است. در رابطه با عطر، تنها مدت زمان 16 ساعت موجب بهبود عطر چای خشک شده است. به طور کلی، کیفیت نهائی چای تولید شده مربوط به مدت زمان 16 ساعت از سایر تیمارها بالاتر بود. در سری دوم آزمایشات، دبی هوا نیز به عنوان یک فاکتور در سه سطح در کنار مدت زمان پلاس در 5 سطح مورد بررسی قرار گرفت و نمونه¬های چای تولید شده تحت ارزیابی حسی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، مورد تجزیه¬وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که اختلاف بین سطوح دبی هوا بر صفات رویت، رنگ، طعم، عطر، تفاله و در نهایت کیفیت کلی چای خشک معنی¬دار بوده است. به¬گونه¬ای که در رابطه با صفات رویت و رنگ چای تولیدشده، دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه بهترین دبی بوده است. اما در رابطه با صفات طعم، عطر و تفاله، با افزایش دبی این صفات اّفت پیدا کرده¬اند. اثر مدت زمان پلاس تنها بر صفت تفاله¬ی چای خشک معنی¬دار بود. در واقع با گذشت مدت زمان پلاس، کیفیت تفاله¬ی چای تولیدشده نیز افزایش یافت. اثر متقابل دبی هوا و مدت زمان پلاس بر صفات رنگ، عطر، تفاله¬ و در نهایت کیفیت نهائی چای تولید شده، معنی¬دار شد. به طور کلی دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه بهترین نتایج را نسبت به سطوح دیگر دبی ارائه داد و برگ پلاس شده در مدت زمان 16 ساعت تحت این دبی بهترین کیفیت چای سیاه را موجب شد.
فرشاد سهیلی فرد حمید رضا قاسم زاده
عوامل متعددی در کیفیت چای سیاه تولید شده دخالت دارند که این عوامل را می¬توان به چند دسته¬ی عوامل مربوط به کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت تقسیم کرد. عملیات پس از برداشت چای شامل حمل و جابجائی برگ سبز چای از باغ تا کارخانه، فرآوری، درجه¬بندی و بسته¬بندی چای سیاه می¬باشد که هر کدام از این مراحل به نوبه¬ی خود بر کیفیت چای تولید شده تأثیرگذار می¬باشند. از میان این مراحل، عملیات پلاس که اولین مرحله در فرآیند چای¬سازی می¬باشد، تأثیر مهمی را در کیفیت چای سیاه تولید شده دارا است. طی این فرآیند، ضمن کاهش رطوبت برگ سبز و آماده¬سازی آن برای مرحله¬ی بعدی چای¬سازی یعنی مالش، فعل¬وانفعالات شیمیایی انجام می¬گیرد که نقش مهمی در کیفیت و به¬خصوص عطر محصول نهایی دارد. سه عامل مهم در فرآیند پلاس عبارتند از: دبی هوای دمیده شده، دمای هوای دمیده شده و مدت زمان پلاس می¬باشد. در این کار تحقیقاتی اثر عملیات پلاس براساس شرایط برگ سبز و شرایط محیطی بر کیفیت چای تولیدی بررسی گردید. جهت انجام آزمایش یک دستگاه تراف آزمایشگاهی در مقیاس 1:10 طراحی و ساخته شد، به¬گونه¬ای که قابلیت انجام هم¬زمان پنج تیمار زمانی 8، 10، 12، 14 و 16 ساعت، وجود داشت. همچنین در این تراف، دمیدن هوای موردنیاز با دمای تعیین شده امکان¬پذیر بود. در ابتدا نمونه¬های برگ سبز چای تحت دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه و دمای هوای 27 درجه¬ی سیلیسیوس در 5 تیمار زمانی پلاس شدند و توسط دستگاه چای¬ساز مینیاتوری تحت چای¬سازی قرار گرفتند و سپس آزمایشات رنگ¬سنجی، تعیین درصد عصاره¬ی آبی، طیف¬سنجی با دستگاه جی¬ سی مس و ارزیابی حسی بر روی نمونه¬ها صورت گرفت. نتایج مربوط به درصد عصاره¬ی آبی نشان دادند که در دبی و دمای هوای اعمال شده، با افزایش مدت زمان پلاس، درصد عصاره¬ی آبی چای تولید شده افزایش می¬یابد. نتایج مربوط به آزمایشات رنگ¬سنجی بر روی نمونه¬های چای خشک نشان داد که با افزایش مدت زمان پلاس در دبی و دمای هوای اعمال شده، شاخص رنگ کل چای افزایش یافته است. افزایش در رنگ کل را می-توان به افزایش معنی¬دار در محتوای تئاروبیجین با گذشت زمان نسبت داد. اما اثر مدت زمان پلاس در دبی و دمای هوای اعمال شده برشفافیت چای تولیدی معنی¬دار نبود که این مسئله را نیز می¬توان به عدم تأثیر معنی¬دار مدت زمان پلاس بر محتوای تئافلاوین چای تولیدی نسبت داد. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که اثر مدت زمان پلاس بر رنگ چای تولیدی تأثیرگذار است. در رابطه با عطر، تنها مدت زمان 16 ساعت موجب بهبود عطر چای خشک شده است. به طور کلی، کیفیت نهائی چای تولید شده مربوط به مدت زمان 16 ساعت از سایر تیمارها بالاتر بود. در سری دوم آزمایشات، دبی هوا نیز به عنوان یک فاکتور در سه سطح در کنار مدت زمان پلاس در 5 سطح مورد بررسی قرار گرفت و نمونه¬های چای تولید شده تحت ارزیابی حسی قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی، مورد تجزیه¬وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که اختلاف بین سطوح دبی هوا بر صفات رویت، رنگ، طعم، عطر، تفاله و در نهایت کیفیت کلی چای خشک معنی¬دار بوده است. به¬گونه¬ای که در رابطه با صفات رویت و رنگ چای تولیدشده، دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه بهترین دبی بوده است. اما در رابطه با صفات طعم، عطر و تفاله، با افزایش دبی این صفات اّفت پیدا کرده¬اند. اثر مدت زمان پلاس تنها بر صفت تفاله¬ی چای خشک معنی¬دار بود. در واقع با گذشت مدت زمان پلاس، کیفیت تفاله¬ی چای تولیدشده نیز افزایش یافت. اثر متقابل دبی هوا و مدت زمان پلاس بر صفات رنگ، عطر، تفاله¬ و در نهایت کیفیت نهائی چای تولید شده، معنی¬دار شد. به طور کلی دبی 3/6 مترمکعب بر دقیقه بهترین نتایج را نسبت به سطوح دیگر دبی ارائه داد و برگ پلاس شده در مدت زمان 16 ساعت تحت این دبی بهترین کیفیت چای سیاه را موجب شد.
حسین بهفر عای رستمی
در سالهای اخیر، پایداری کشاورزی از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی اهمیت بیشتری پیدا کرده است، که باعث شده رغبت به استفاده از کنترل مکانیکی علفهای هرز بیشتر شود. راهبری دستی وجین کن بین ردیف توسط راننده مستلزم تمرکز بیشتر جهت حفظ دقت لازمه بوده و لذا کاری دشوار و پر تنش میباشد. بنابراین وجود یک روش بینایی کمکی که بتواند راننده را در امر راهبری یاری رساند، مفید خواهد بود. در این تحقیق سامانه ای مبتنی بر ماشین بینایی ارایه شده که میتواند برای دنبال کردن ردیف ها و راهبری اتوماتیک کولتیواتور ردیفی مورد استفاده قرار گیرد. این سامانه قادر بود اطلاعات راهبری را از ساختار ردیف محصول بیابد. این سامانه روی یک شاسی آزمایشگاهی متحرک، در آزمایشگاه و مزرعه مورد آزمون قرار گرفت. یک دوربین ویدیویی روی دستگاه و متمایل به سمت ردیف نصب شد تا تصاویر برخط واقعی از ردیف های محصول را گرفته و برای پردازش به کامپیوتر بفرستد. به منظور تقسیم تصاویر به دو بخش گیاه و خاک، عمل بخش بندی روی تصاویر اعمال شد. دو الگوریتم تبدیل هاف و ابداعی مورد استفاده قرار گرفت که معادلات خطوط ردیف را ارایه میکردند. روش ابداعی که مبتنی بر اطلاعات معلوم قبلی از مشخصات هندسی ردیف محصول و کالیبراسیون دوربین بود، همه خطوط ممکنه ردیف را مورد آزمون قرار داده و بهترین را انتخاب میکرد. جابجایی جانبی واحد حامل دوربین محاسبه شده و به کنترلر انتقال می یافت. کنترلر نیز واحد متحرک حامل دوربین را طوری جابحا میکند، که مقدار انحراف جانبی بهبود یابد. روشهای یاد شده در سه مزرعه ذرت، چغندرقند و نخود مورد آزمون قرار گرفتند. الگوریتم هاف قادر بود ردیف محصول چغندرقند را با متوسط خطای mm12 و انحراف معیار mm20 بیابد. روش جدید نتایج بهتری را نشان داده و ردیف محصول چغندرقند را با متوسط خطای mm 5/9 و انحراف معیار mm12 یافت.
شبنم بابازاده شمس اله عبداله پور
سالانه میلیون ها لیتر محلول سمی برای مبارزه یا آفات و علف های هرز مزارع مورد استفاده قرار می گیرد. بادبردگی ذرات یکی از مهم ترین معضلات در سم پاشی است، که باعث آلودگی مزارع مجاور، انسان ها و حیوانات می شود در نتیجه برای بهره برداری بیش تر از این مواد و کاهش مقدار مصرف آن ها که برای محیط زیست زیان بار هستند، لازم است تدابیری اتخاذ شود. در این تحقیق عوامل موثر بر نشست ذره با استفاده از روش های آماری و شبکه عصبی مصنوعی مورد مطالعه قرار گرفت.اثرات تغییر زاویه بوم و تغییر زاویه نازل به عنوان فاکتور های متاثر بر بادبردگی روی اندازه ذرات مورد بررسی قرار گرفتند. یک تونل باد افقی با مقطع کاری 47/0 متر عرض، 75/0 ارتفاع و 5/5 متر طول برای انجام آزمایش ها استفاده شد. آزمایشس ها به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. اندازه گیری ها در ترکیب های تیماری با راویه بوم در سه سطح (0، 30 و 60 درجه)، زاویه نازل در چهار سطح ( 0، 30، 60 و 90 درجه )، انجام شد. کاغذ های حساس به آب در فواصل 8/0، 6/1 و 4/2 متری از انتهای پاشش افشانک برای آشکار ساری اندازه ی قطرات استفاده شدند. مدل رگرسیونی برای قطر میانه حجمی در فاصله ی 4/2 متری از انتهای پاشش افشانک به صورت زیر به دست آمد: x244/0 x1 - 645 /0-87/146=y 1 x و x2 به ترتیب زاویه نازل و زاویه بوم هستند. در این تحقیق فاکتور های مورد بررسی بر اندازه قطره در فاصله ی مورد نظر اثر کاهشی داشتند. با توجه به ضرایب مدل رگرسیونی اثر زاویه نازل بیش تر بود.برای مقایسه ی نتایج مدل رگرسیونی و ارزیابی آنها یک مدل شبکه عصبی ارائه شد. برای این منظور، یک شبکه ی mlp شامل یک لایه ورودی، یک لایه پنهان و یک لایه خروجی استفاده گردید. در لایه ی ورودی دو نرون وجود داشت که شامل زاویه بوم و زاویه نازل بودند. بهترین حالت برای یادگیری شبکه عصبی، با در نظر گرفتن همزمان میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین، روش لونبرگ مارکوات با ایپاک 120 و نرون 10 به دست آمد. پس از آموزش و اعتبار سنجی شبکه میزان میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین به ترتیب 001021/0 و 99/0 به دست آمد. نتایج حاصل از شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
هاجر ملاحسینی دلیگانی حمید رضا قاسم زاده
مطالعه حاضر به بررسی استفاده از تفاله سیب جهت بهبود ph و ec بستر کرم ها توأم با بازگردانی ورمی کمپوست به عنوان تخلخل دهنده و چای کمپوست جهت غنی سازی مواد خام داخل بستر در مقیاس آزمایشگاهی با به کارگیری کرم های خاکی گونه eisenia foetida برای تولید تجاری ورمی کمپوست می-پردازد. نه تیمار با درصدهای مختلفی از پهن گاو، ورمی کمپوست و تفاله سیب ایجاد و رشد و تولیدمثل کرم های خاکی به مدت 65 روز ارزیابی شد. این متغیرها بر اساس طرح کرت های خرد شده و بر مبنای طرح کاملا تصادفی با استفاده از 9 تیمار در 3 تکرار و در 10 زمان اندازه گیری، ارزیابی شدند. کیفیت مواد مغذی ورمی کمپوست تولیدی شامل عناصر اصلی: tkn، tp، tk و ca و عناصر کم مصرف: fe، zn، cu، b، mn و na و همچنین toc و om% و متغیرهای ec و ph در 9 تیمار و 3 تکرار بر اساس طرح کاملا تصادفی اندازه گیری شد. حداکثر رشد در تیمار 30% ورمی کمپوست+70% پهن گاو (30- cvt) و حداقل آن درتیمار 20% تفاله سیب+80% پهن گاو (20-cat) مشاهده شد و همچنین حداکثر تعداد کوکون تولیدی در تیمار 100% پهن گاو (cdw) و حداقل آن در تیمار 20% تفاله سیب+80% پهن گاو (20-cat) شمارش شد. کرم ها در تیمارهای 5% تفاله سیب+30%ورمی کمپوست+65% پهن گاو (5-cvat) و 5% تفاله سیب+95% پهن گاو (5- cat) رشد و تولید مثل مطلوبی داشتند. بنابراین استفاده از 5% تفاله سیب در بازگردانی چای کمپوست منجر به افزایش وزن بیوماس کرم و تولید کوکون شد و همچنین متغیرهای مربوط به کیفیت کود را نیز بهبود بخشید. در آزمایشات انجام شده ورمی کمپوستینگ منجر به کاهش در متغیرهایph ، om%، toc، n/c و na و افزایش در متغیرهای ec، tkn، tp، ca، fe، zn، cu و mn شد. افزون بر این محتوای پتاسیم کل در طی فرایند ورمی کمپوستینگ در تیمارهای شاهد 100% پهن گاو (cdw)، 100% پهن گاو با بازگردانی چای کمپوست (cdt) و 30% ورمی-کمپوست+70% پهن گاو (30-cvt) کاهش و در بقیه تیمارها افزایش یافت. به طور کلی استفاده از درصد مناسبی از تفاله سیب در فرایند بازگردانی ورمی کمپوست وچای کمپوست منجر به بهبود ph و ec بستر کرم ها و ایجاد شرایط مناسب جهت رشد و تولید مثل کرم ها شد.
منصوره مظفری گنبری حمید رضا قاسم زاده
برداشت هویج یک از شاق ترین مراحل تولید این محصول بوده و هزینه و کارگر زیادی نیاز دارد. بطوریکه هزینه برداشت دستی در حدود نصف هزینه های تولید و کاگر مورد نیاز 300 نفر کارگر در رورز برای برداشت یک هکتار تخمین زده شده است. ناتوانی کشاورزان در خرید ماشین های برداشت تجارتی که ناشی از کوچک بودن سطح مزارع بوده باعث گردیده که برداشت این محصول بطریق دستی انجام گیرد که این امر موجب کاهش سطح زیر کشت هویج شده است. در این مطالعه جهت رفع مشکل برداشت هویج از نوع نیمه سوار و تک ردیفه در نظر گرفته شد که ابتدا محصول را از خاک کنده و سپس سرزنی می کند . طراحی اجزای مختلف ماشین از نظر ساختمانی و تنظیمات حدالامکان متناسب با مواد اولیه موجود در کشور و به شکل ساده انجام گرفت. همچنین سیستم های انتقال توان مناسب برای هریک از اجزای کاری ماشین طراحی گردید. نظر به اینکه سرعت تسمه های بالابر جهت کاهش صدمات مکانیکی باید متناسب با سرعت پیشروی باشد توان مورد نیاز برای حرکت تسمه های بالابر و عمق کاری خیشنوک در نظر گرفته شد و تدابیری جهت کاهش دادن احتمال صدمه دیدگیهای محصول در واحد سرزن و هنگام سقوط به زمین در نظرگرفته شد. توان کل ماشین برابر 13 اسب بخار تخمین زده شد و در نهایت تراکتور گروه (i) جهت اتصال ماشین به آن، مناسب تشخیص داده شد. ظرفیت مزرعه ای تئوریک و موثر ماشین در بازده 70 درصد بترتیب 15/0 و 105/0 هکتار در ساعت برآورد گردید.