نام پژوهشگر: سیدحمیدرضا علوی
مریم توفیقی محمدی سیدحمیدرضا علوی
همه می توانند سرنوشت و مقصد خود را کنترل کنند و طرز زندگی خود را تغییر دهند . امّا جای بسی تأسّف است که بسیاری از اشخاص وقتی به این نتیجه می رسند که کار از کار گذشته و فرصت ها از دست رفته است . باید تا فرصتها از دست نرفته به فکر تغییر بود و دانش خود را وسعت بخشید تا نگرش نسبت به دنیا و پدیدههای آن تغییر یابد و با سرعتی که امروزه در گسترش علم وجود دارد بتوان به قلّههای پیشرفت و تعالی دست یازید . در این میان سازمان آموزش و پرورش مستثنی نیست بلکه وظیفهای والاتر و بنیادیتر دارد و آن هم تربیت نسل آینده و فرزندان این مرز و بوم است . تحقیق حاضر در جهت کمک به اهداف آموزش و پرورش تدوین شده است و لذا هدف کلّی آن شناساسی تأثیر تیپهای شخصیّتی مدیران بر انگیزه ی آموزگاران مقطع ابتدایی شهر کرمان می باشد . در تحقیق حاضر دو جامعهی آماری مدیران و آموزگاران وجود داشت که از جامعهی اوّل به صورت نمونهگیری تصادفی ساده به روش قرعهکشی با جایگزین و از جامعهی آموزگاران به روش غیراحتمالی اتّفاقی نمونهگیری شد به این ترتیب حجم نمونهی مدیران ، تعداد 92 مدیر و حجم نمونهی آموزگاران ، تعداد 460 آموزگار محاسبه گردید . از دو پرسشنامهی شخصیّت برای مدیران و انگیزه برای آموزگاران استفاده گردید که پس از محاسبهی روایی و پایایی هر دو پرسشنامه در سطح مطلوبی بودند . دادهها با استفاده از نرمافزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و در نهایت نتایج به دست آمده حاکی از موارد ذیل بود : 1. توزیع سن بین مدیران طبق منحنی نرمال بوده است . بالاترین فراوانی میزان تحصیلات ، مقطع کارشناسی خصوصاً رشتهی آموزش ابتدایی بوده است . منحنی سابقهی کار و سابقهی مدیریت نرمال نبوده است . 2. از نظر بعد شخصیّتی 4/92% مدیران درونگرا بودهاند . 2/81% از مدیران شمّی بودهاند . 1/76% از مدیران احساسی بودهاند و 75% مدیران ملاحظهکننده بودهاند . لازم به توضیح است که هر کدام از ابعاد شخصیّتی در این تحقیق به صورت جداگانه درصدگیری شدهاند . مثلاً در بعد برونگرایی – درونگرایی 4/92% درونگرا بودهاند . 3. منحنی توزیع سنّ آموزگاران بهنجار است . بالاترین فراوانی میزان تحصیلات ، مقطع فوق دیپلم و بیشترین فراوانی در رشتهی تحصیلی ، آموزش ابتدایی بوده است . توزیع سابقهی کار به صورت منحنی نرمال بوده است ولی توزیع سابقهی همکاری پرسنل با مدیر فعلی نرمال نبوده است . 4. طبق بررسیهای انجام شده 1/1 % از آموزگاران انگیزهی پایین داشتهاند . 3/6% از آموزگاران انگیزهی متوسّط داشتهاند . 6/92% از آموزگاران نیز در طیف با انگیزهی بالا قرار گرفتهاند . در سطح 05/0 بین سنّ آموزگاران و انگیزه رابطهی مثبت معنیداری دیده میشود . در سطح 05/0 بین میزان تحصیلات آموزگاران و انگیزه رابطهی منفی معنیداری دیده میشود . در سطح 05/0 میزان انگیزه در آموزگاران زن بیشتر از میزان آن در آموزگاران مرد بوده است . 5. نتیجهی کلّی به دست آمده به این صورت است که تفاوت معنیداری در تأثیرگذاری هیچ کدام از انواع تیپ شخصیّتی مدیران نسبت به دیگری بر انگیزهی 1. آموزگاران دیده نشده است .
زهرا شبستری نژاد راوری عباسعلی رستمی نسب
چکیده ارزش ها و مسائل مربوط به آن، مسئله ای مهم و ضروری در هر جامعه ای است. چرا که ارزش ها به رفتار و گفتار و داوری های افراد جهت می دهند و آیینه ی تمام نمای باورها و عقاید هر جامعه ای هستند. و براساس ارزش هاست که تربیت صورت می گیرد و انسان های تربیت شده، آینده سازان جامعه می شوند. از این رو توجه به ارزش ها و شناخت آن ها، که رابطه ای مستقیم با نظام تعلیم و تربیت دارند، ضروری است. حال اگر این شناسایی با توجه به معتبرترین منبع، یعنی قرآن و کلام الهی باشد، پایه و اساس تعلیم و تربیت را محکم-تر می کند. لذا این تحقیق با هدف شناخت ارزش ها در قرآن و بررسی استلزامات تربیتی آن صورت گرفته است. روش انجام آن نیز به صورت توصیفی- تحلیلی بوده است که در آن، با مراجعه به منبع اصلی یعنی قرآن، مطالب لازم جمع آوری شده و بعد با توجه به تفاسیر و کتب مربوطه ی دیگر به تحلیل آن ها پرداخته شده است. این تحقیق مبین آن است که: ارزش های قرآنی که برگرفته از کلام خالق یکتایند، مطابق با فطرت و نیاز های انسان هستند لذا می توانند بهترین راهنما و منبع برای هر نظام تعلیم و تربیتی باشند. بنابراین پیشنهاد می شود که به کار بردن این ارزش ها در تک تک عناصر تعلیم و تربیت، به طور جدی مورد توجه و اهتمام مسئولین قرار گیرد. کلید واژه ها: ارزش، ارزش شناسی، شناخت، قرآن، تربیت، استلزامات.
جمیله مهدوی نیا سیدحمیدرضا علوی
مطالعه و خواندن یکی از عمومی ترین راه های یادگیری محسوب می شود. شناخت و به کارگیری عادت های مطالعه می تواند در تسهیل یادگیری موثر باشد. شرایط حاکم بر خانواده نیزدر این مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش به مقایسه عادت های مطالعه و روابط عاطفی خانواده و بررسی رابطه آن ها در دو گروه از دانشجویان می پردازد. در این مطالعه که به روش توصیفی – مقطعی و همبستگی انجام شد. 239 نفر از دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی 91 - 1390 به صورت سر شماری شرکت نمودند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه عادت های مطالعه (psshi) و روابط عاطفی خانواده (علوی، 1377) بود . میانگین و انحراف معیار نمره عادت های مطالعه در دو گروه دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی به ترتیب 84/9± 74/47 و 02/10 ±78/50 و میانگین و انحراف معیار نمره روابط عاطفی خانواده 19/8± 82/80 و 73/9 ±67/78 بود. بین عادت های مطالعه در دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<)، اما تفاوت معنی داری بین روابط عاطفی خانواده در آن ها مشاهده نگردید (05/0p>). رابطه مثبت و معنی داری بین عادت های مطالعه و روابط عاطفی خانواده به دست آمد (0001/0p<). تفاوت معنی داری بین عادت های مطالعه دختران و پسران وجود داشت (05/0p<) و عادت مطالعه دختران بهتر از پسران ارزیابی گردید. بین عادت های مطالعه و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه معنی داری وجود داشت (05/0p<). بین روابط عاطفی خانواده و عملکرد تحصیلی دانشجویان ارتباطی وجود نداشت (05/0p>). با توجه به نتایج به دست آمده دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی به میزان متوسط از عادت های مطالعه صحیح برخوردارند و باید برای بهتر شدن عادات مطالعه آموزش ببینند. و با در نظر گرفتن رابطه بین عادت های مطالعه و روابط عاطفی خانواده، می توان گفت والدین با فراهم آوردن محیط مناسب نقش مهمی در این مورد ایفا می نمایند.
سعیده جاوید سیدحمیدرضا علوی
پایبندی دینی از عوامل بسیار موثر در شخصیت افراد از جمله ادراکات ، عواطف، هیجانها و روابط بین فردی و آرمانها است. در صورتی که پایبندی دینی با آگاهی و شناخت توأم باشد، می تواند در سطوح زندگی فردی ، اجتماعی و علمی افراد نقش بسیار سازنده ای داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط پایبندی دینی با مهارتهای فراشناخت و ذهنیت فلسفی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای شهر کرمان در سال تحصیلی 91-90 بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل دانشگاههای شهر کرمان در سال تحصیلی 91-90 بود و نمونه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب حداقل به حجم 394 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد شده برای سنجش پایبندی دینی(با زیرمقیاسهای پایبندی دینی، دوسوگرایی دینی و ناپایبندی دینی) ، مهارتهای فراشناخت (با زیرمقیاسهای شناختی و عاطفی) و ذهنیت فلسفی(با زیرمقیاسهای جامعیت، تعمّق و انعطاف پذیری) بود که توسط دانشجویان تکمیل گردید .با توجه به موضوع پژوهش ، روش توصیفی از نوع همبستگی برای تبیین روابط بین متغیرها مورد استفاده قرار گرفته و از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی سئوالات پژوهش بهره گرفته شد. یافته های مطالعه حاضر نشان دادند که بین زیرمقیاس پایبندی دینی با زیرمقیاس های مهارتهای فراشناخت و نمره کل آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.همچنین بین زیرمقیاس پایبندی دینی و نمره کل آن با زیرمقیاس های ذهنیت فلسفی و نمره کل آن رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. افزون بر این، بین زیرمقیاس دوسوگرایی دینی و ناپایبندی دینی با زیرمقیاس های ذهنیت فلسفی و نمره کل آن ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد. ضمناٌ از لحاظ جنسیت، مقطع تحصیلی بین میانگین نمره های پایبندی دینی، مهارتهای فراشناخت و ذهنیت فلسفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با این وجود میانگین نمره ناپایبندی دینی در دانشجویان کارشناسی ارشد از دکتری و نمرات پایبندی دینی و مهارتهای فراشناخت در دانشجویان بومی از غیربومی بیشتر بود. سرانجام اینکه تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که زیرمقیاس پایبندی دینی، عامل پیش بینی کننده زیرمقیاسهای شناختی و عاطفی مهارتهای فراشناخت و نمره کل آن و زیرمقیاس دوسوگرایی دینی ، عامل پیش بینی کننده زیرمقیاسهای ذهنیت فلسفی و نمره کل آن است
پروین یوسف زاده سیدحمیدرضا علوی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با توکل و امنیت روانی در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان است. جامعه آماری پژوهش حاضر،تمامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر (به تعداد 11363نفر) در سال تحصیلی 91-1390 است که تعداد 372 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای با تخصیص متناسب انتخاب شدند. روش انجام تحقیق همبستگی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های استاندارد شده ذهنیت فلسفی (پایایی85/0)،امنیت روانی(پایایی92/0)و پرسشنامه محقق ساخته توکل(پایایی94/0) می باشد.تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون ،تحلیل رگرسیون وanova با کمک نرم افزار آماریspss انجام شد.نتایج تحقیق نشانگر آن است که بین ذهنیت فلسفی و زیرمقیاس های آن(جامعیت،ژرف نگری و انعطاف پذیری)با توکل رابطه مثبت وجود دارد(p<0/01)؛همچنین بین ذهنیت فلسفی و زیرمقیاس های آن با امنیت روانی نیز رابطه مثبت وجود دارد(p<0/01).
حمیده فرح بخش سیدحمیدرضا علوی
تربیت یکی از مهمترین مسائل انسانی است؛ چرا که نحوه شکلگیری شخصیت انسان و کمال او به چگونگی تربیت او وابسته است. کتب آسمانی که برای هدایت انسان نازل شدهاند، دارای آموزههای ارزشمندی در خصوص تربیت میباشند. این متون مقدس، به انسان و ابعاد وجودی او، توجه ویژهای مبذول داشتهاند. از آنجا که دستیابی به یک الگوی تربیتی صحیح، جز از طریق منابع وحیانی حاصل نمیشود، این تحقیق به بررسی مبانی مشترک تربیت در قرآن و انجیل میپردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگیهای خدا، انسان، طبیعت، دنیا و مرگ مورد مقایسه قرار گرفتهاند و ویژگیهای مشترک آنها استخراج شده و سپس مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتهاند. اطلاعات مورد نیاز تحقیق، به روش کتابخانهای جمعآوری شده است و استلزامات تربیتی مربوط به هر ویژگی از طریق شیوه استنتاجی استخراج شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که قرآن و انجیل در زمینه ویژگیهای خدا، انسان، طبیعت، دنیا و مرگ دارای وجوه اشتراک زیادی میباشند که تأکید بر آنها هم یک الگوی تربیتی مشترک را برای پیروان دو دین اسلام و مسیحیت فراهم میکند و هم موجب تقریب و تفاهم آنها میشود.
فرشته معین الدینی سیدحمیدرضا علوی
چکیده: تحقیق در خصوص آموزه ها و تعالیم پیامبر اسلام دربار? تربیت از اهمیّت زیادی برخوردار است. این اهمیّت بواسط? شخصیت آسمانی و مصون از خطای پیامبر9، و نقش تربیت در سعادت و خوشبختی آدمیان می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تربیت از سخنان پیامبر9 است که در نهج الفصاحه بدان تأکید شده است.در این تحقیق، با شیوه توصیفی ـ تحلیلی، سخنان پیامبر9 در زمین? مبانی، اصول، روش ها و اهداف تربیتی از نهج الفصاحه، با توجّه به مبنای نظری ارائه شده توسط باقری(1388، ج1) استخراج و بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی، بیانگر آن است که پیامبر9 هدف غایی تربیت را، عبودیت که محور هم? اهداف تربیتی است، و مبانی تربیت را، ویژگی های عام و مشترک انسان می دانند، و روش های متنوعی در راستای مبانی جهت وصول به مقصد نهایی بیان می نمایند و اصولی را به عنوان رابط بین این سه مقوله ارائه می دهندکه موارد اتخاذ شده از سیر? پیامبر9، در ایجاد یک ساختار قوی و جامع برای تعلیم و تربیت جامعه، و درسی برای نسل نو، بسیار راهگشا و مفید می باشد.
مژده علیزاده سیدحمیدرضا علوی
ضرورت ارائه الگوی آموزشی از قرآن کریم در نظام تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست.لذا پژوهش حاضر به بررسی «الگوی آموزشی قرآن کریم»می پردازد.روش پژوهش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است.در این پژوهش به موارد ذیل پرداخته شد و نتایج حاصل گردید:هدف غایی در امر تعلیم از منظر قران کریم اهداف کلی،چگونگی انتخاب محتوا و روش های آموزشی و ارزشیابی آموزشی از منظر قرآن کریم و ارائه الگویی در جهت افزایش اثربخشی آموزش دهنده و ویژگی های اموزش گیرنده از منظر قرآن کریم.در نهایت پیشنهادها و توصیه هایی نیز جهت ارتقای نظام آموزشی ارائه گردید.