نام پژوهشگر: رامین نقدی
منانه اکبری مهر رامین نقدی
هدف این مطالعه، تعیین فاصله مناسب بین انحراف دهنده های آب در مسیرهای چوبکشی بود. این پژوهش در دو پارسل مجاور هم (پارسل های 14 و 26) در سری 3 ناو اسالم انجام شد. دو کلاسه شیب (10 و 31 درصد) و سه فاصله بین انحراف دهنده ها (25، 50 و 75 متر) تیمارهای مورد مطالعه را تشکیل می دادند که با سه تکرار در طول مسیر چوبکشی اجرا شدند. روش آماربرداری بلوک کامل تصادفی بود. در ابتدا نمونه های بافت خاک و وزن مخصوص ظاهری به طور تصادفی برداشت شد. باف خاک لوم رسی و میانگین وزن مخصوص ظاهری خاک در طول مسیر چوبکشی46/1 گرم بر سانتی مترمکعب بود. پس از هر دوره بارش ارتفاع آب مخازن ثبت شد و نمونه های رسوب برداشت شد. نتایج آنالیز همبستگی نشان داد که بین شیب و تلفات خاک و فاصله بین انحراف دهنده های آب و تلفات خاک همبستگی مثبت و مشخصی وجود داشت ( 05/0> p). نتایج آنالیز واریانس تک متغیره نشان داد که در شیب های بالاتر از 20 درصد اختلاف معنی داری در مقدار تلفات خاک فواصل مختلف انحراف دهنده های آب وجود داشت در حالیکه این اختلاف درشیب های کمتر از 20 درصد معنی دار نبود. بنابراین در شیب های کمتر از 20 درصد انحراف دهنده های آب می توانند در فواصل بیشتر از 75 متر ساخته شوند. نتایج مقایسه میانگین ها در شیب های بالاتر از 20 درصد تایید کرد که مناسبترین فاصله بین انحراف دهنده های آب 50 متر می باشد. بنابراین کاهش درصد شیب مسیرهای چوبکشی در موقع ساخت و بازسازی مسیرهای چوبکشی با تعیین فاصله مناسب بین انحراف دهنده های آب ضروری به نظر می رسد.
بهنام ایروانی نژاد رامین نقدی
عوامل مختلفی در تخریب جاده های جنگلی دخالت دارند که مهمترین آنها رواناب های تولید شده بر اثر بارندگی می باشد که مستقیماً سطح جاده های جنگلی را تهدید می نمایند. برای به حداقل رسانیدن این صدمات می بایست یک سیستم زهکشی متناسب با وضعیت منطقه طراحی و ساخته شود و تعداد و قطر لوله های مورد نیاز به دقت محاسبه گردد . در بررسی بعمل آمده دراین تحقیق ابتدا با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تجمیع جریانات سطحی و انجام عملیات جنگل گردشی منطقه به 14 زیر حوزه تقسیم گردید و در هر زیر حوزه با توجه به عواملی همچون شدت بارندگی ، حجم رواناب ، ضریب رواناب سطحی و مساحت هر زیر حوزه ، قطر و تعداد لوله های مناسب زهکشی عرضی محاسبه گردید و مشخص شد که زهکش های عرضی موجود دارای قطر و تعداد مناسبی نمی باشند لذا قادر به جوابگویی حجم رواناب موجود در منطقه نیستند. بعد از انجام محاسبات مشخص گردید تعداد لوله های تعبیه شده کمتر از نیاز جاده مورد مطالعه می باشد. درضمن همه لوله های تعبیه شده دارای قطر 60 تا 80 سانتی متر می باشند در حالیکه لوله هایی با قطر 30 تا 42 سانتیمتر می توانند جوابگوی انتقال حجم رواناب ایجاد شده دربسیاری از نقاط باشند . از طرفی در پاره ای از نقاط دیگرکه نیاز به تعبیه لوله بوده است هیچ تدبیری برای نصب لوله لحاظ نشده است . عدم نگهداری صحیح از جاده جنگلی مورد مطالعه نیز باعث بروز تخریب گسترده در طول مسیر جاده گردیده است و تمامی عوامل موثر زهکشی را تحت تأثیر قرارداده است به طوری که ارتباط بین عوامل زهکشی جاده قطع گردیده و تجزیه و تحلیل آماری برخی از این عوامل نیز عدم همبستگی بین پارامترهای فنی و عوامل زهکشی جاده مورد مطالعه را نشان می دهد.
زهره نوروزی احمدگورابی مهرداد نیکوی
جنگلداری به عنوان یک صنعت ، با بیشترین ریسک صدمات، شناخته شده است . عملیات جنگل شامل جنگل شناسی (پرورشی ) ، بهره برداری و حمل و نقل و جاده سازی است . هدف از این مطالعه ، شناخت فعالیت ها با بیشترین ریسک خطر و سایر عوامل تأثیر گذار بر روی فراوانی حوادث می باشد .داده های مربوط به حوادث کار در یک دوره 23 ساله در جنگل های غرب استان گیلان ، مورد بررسی آماری و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مطالعه داده های 23 ساله نشان داد که فراوانی و شدت حادثه در منطقه مورد مطالعه به ترتیب 17 و 13/. می باشد. عملیات قطع و تبدیل درختان به عنوان حادثه سازترین فعالیت در جنگل و اره موتوری به عنوان خطرناک ترین ابراز مورد استفاده در جنگل شناخته شد. حدود 21درصد حوادث کار ناشی از عملیات قطع بود. کارگران با تجربه 20-10 سال و سن 40-35 بیشتر از سایر کارگران آسیب دیدند. بررسی رابطه بین تجربه کارگران و فراوانی حوادث نشان داد که با افزایش تجربه میران حوادث کاهش معنی داری پیدا می کند. بررسی زمانی حوادث کار نشان داد که بیشترین حوادث کار در تیر ماه روی داد، درحالیکه پراکنش حوادث در روزهای هفته از یکنواختی معنی داری برخوردار بود . 58 درصد حوادث کار در قبل از ظهر و 42 درصد آن در بعد از ظهر روی داد. بررسی بیشتر نشان داد که ساعات بین 11-10 صبح و 14-13 بعد از ظهر دارای فراوانی بیشتری از حوادث در مقایسه با سایر ساعات کار داشتند. این مطالعه نشان داد که کاهش حوادث ناشی از کار در جنگل نیازمند برنامه جامعی است که شامل برنامه آموزشی مناسب به همراه استفاده از راه حل-های تکنولوژیک و سازماندهی شده می باشد.
زهرا محمدی امندانی رامین نقدی
این تحقیق به منظور بررسی میزان بازیابی خصوصیات خاک تراکم یافته در طی دوره 20 ساله و تاثیر آن بر میزان زادآوری در مسیرهای چوبکشی، در جنگل های اسالم استان گیلان انجام گرفت. بدین منظور مسیرهای چوبکشی در سه پارسل از سری یک و دو ناو اسالم انتخاب گردید و در هر مسیر، دو کلاس شیب (بیشتر از 20 درصد و کمتر از 20 درصد) و در هر کلاس شیب دو کلاس ترافیک (زیاد و کم) مشخص شد. سپس در هر کلاس ترافیک پلاتی به ابعاد 5 ×12 مترمربع تعیین شد و در هر پلات، نمونه برداری در مسیرهای چوبکشی و شاهد انجام شد. در آزمایشگاه جرم مخصوص ظاهری و جرم مخصوص حقیقی نمونه ها برای محاسبه درصد تخلخل کل خاک تعیین شد، برای اندازه گیری مقاومت خاک از دستگاه پنترومتر استفاده شد. از نمونه های دست نخورده، مقاطع نازک تهیه گردید. مقاطع نازک مورد مطالعات میکروسکوپی توسط میکروسکوپ پلاریزان قرار گرفتند و پس از مطالعه و عکس برداری از آن ها درصد تخلخل کل، مساحت و قطر معادل حفرات با استفاده از نرم افزارimage tool محاسبه شد. اندازه گیری زادآوری نیز از طریق شمارش گونه های گیاهی در پلات هایی به ابعاد 1×1 مترمربع در مسیرهای چوبکشی، انجام شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تمامی خصوصیات فیزیکی و میکرومورفولوژیکی اندازه گیری شده در مسیرهای چوبکشی در حال بازیابی و نزدیک شدن به مقادیر آن ها در شاهد هستند ولی هنوز دارای تفاوت معنی دار نسبت به شاهد بوده و برای بازیابی کامل نیاز به مدت زمان بیشتری دارند. شیب طولی مسیر و شدت ترافیک در میزان بازیابی این خصوصیات خاک تاثیر مهمی دارند و بیشترین آسیب به خاک در مسیرهای چوبکشی با شیب بیشتر از 20 درصد و شدت ترافیک زیاد مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان داد 20 سال بعد از زمان چوبکشی زمینی تعداد گونه های گیاهی در مسیرهای چوبکشی افزایش معنی داری داشته به طوری که میانگین تعداد گونه های گیاهی از صفر (یک سال بعد از آخرین چوبکشی)، به 7/5 (بیست سال بعد از آخرین چوبکشی) رسیده است.
علیرضا قمی معتضه رامین نقدی
جنگل ها فواید زیادی برای انسانها دارند که هر یک از این فواید می توانند به عنوان وظیفه جنگل تعریف شود. برای دستیابی به این فواید و مدیریت آنها نیاز به طراحی شبکه جاده جنگلی می باشد. امروزه طراحان جاده های جنگلی در مناطقی با شیب های زیاد، به منظور طراحی جاده با صرف هزینه و زمان کمتر از مدل های رقومی ارتفاع(dem) در محیط gis استفاده می نمایند. در این مطالعه به ارزیابی جاده های موجود و همچنین طراحی جاده های جدید با استفاده از تلفیق روشahp و سیستمgis اقدام شد. که علاوه بر استفاده از نظرات افراد متخصص، از روشgis که روشی تقریبا پیشرفته در ایران به شمار می رود، نیز استفاده شده است. این مطالعه محدوده سری دو، قسمتی از جنگل های حوزه آبخیز ناو را شامل می شود که تماما در جنوب رودخانه ای به همین نام قرار دارد. حداکثر ارتفاع از سطح دریا 2120 متر و حداقل ارتفاع منطقه 280 متر است. در این مطالعه با توجه به شرایط طبیعی جنگل های شمال ایران 8 عامل شیب، جهت، ارتفاع، تیپ رویشگاه، موجودی سرپا، هیدروگرافی، زمین شناسی و خاک شناسی برای تهیه نقشه توان جاده سازی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تعیین عوامل تاثیرگذار، نقشه مربوط به هریک از عوامل، ارزش گذاری شد و سپس این نقشه ها در نرم افزارarcgis 9.2 با هم تلفیق شدند و نقشه پایداری منطقه بدست آمد. در مرحله بعد بر روی نقشه پایداری بدست آمده از تلفیق لایه ها، با استفاده از روش گام پرگار، سه شبکه جاده جدید پیشنهادی طراحی شد. سپس ارزیابی فنی و زیست-محیطی جاده موجود و جاده های طراحی شده انجام گرفت. نتایج نشان داد که جاده های طراحی شده نسبت به شبکه موجود به لحاظ تراکم، سطح پوشش و نحوه پراکنش، مناسب تر هستند. همچنین در بین جاده های طراحی شده نیز، جاده شماره 2 عملکرد بهتری نسبت سایر جاده های طراحی شده دارد.
سپیده یوسفی فرد رامین نقدی
هدف از این مطالعه، بررسی عوامل موثر در میزان تولید و هزینه بارگیری با ماشین کوماتسو pc220-7 و مقایسه آن با اسکیدر hsm904، به منظور ارائه مدل پیش بینی زمان بارگیری برای هر یک از دو ماشین بارگیری می باشد. برای ارزیابی عملکرد دو سیستم بارگیری بیل هیدرولیکی کوماتسو pc220-7 و hsm904 پارسلهای 8 و23 از جنگل های حوزه چوب و کاغذ مازندران انتخاب شد و بعد از مشخص نمودن اجزای کار یک نوبت بارگیری در کنار جاده، تعداد 35 مورد برای هر یک از ماشین آلات بارگیری زمان سنجی گردید. علاوه بر اندازه گیری زمان اجزای مرتبط با یک نوبت بارگیری متغیر حجم، تعداد، قطر، طول گرده بینه و نوع گونه ها ثبت گردید با تجزیه و تحلیل داده ها، معادله ریاضی پیش بینی زمان بارگیری تعیین شد. نتایج نشان داد که متغیر تعداد گرده بینه بیشترین تاثیر را در زمان یک نوبت بارگیری داشت. برای محاسبه تولید ساعتی سیستم از مطالعات زمانی بر پایه شیوه نامه یوفرو و هزینه ساعتی از شیوه نامه سازمان جنگل ها و مراتع کشور بهره گرفته شد. میزان تولید خالص (بدون احتساب زمان تاخیر) برای کوماتسو pc220-7 و hsm904 به ترتیب 59/76 و 26/65 متر مکعب در ساعت برآورد گردید و هزینه ساعتی بارگیری یک متر مکعب چوب با و بدون احتساب تاخیر برای کوماتسوpc220-7 و hsm904 به صورت 13154، 10409 و 17853،14600ریال بدست آمد. بیشترین زمان های تاخیر، مربوط به زمان تاخیر اجرایی می باشد که به علت نبود دپو های مناسب، آماده نبودن بینه ها و پراکندگی آنها بوده است. با بررسی اثر تغییر متغیر تعداد گرده بینه روی زمان بارگیری این دو سیستم و در نتیجه تغییر هزینه بارگیری نشان داد که با افزایش تعداد بینه بارگیری شده به ماشین حمل، زمان کل صرف شده کاهش می یابد و هزینه هر متر مکعب بارگیری کم می شود. سیستم بارگیری کوماتسو هزینه ساعتی کمتر و تولید بیشتری را نسبت به سیستم بارگیری hsm904 دارا می باشد.
سمانه نامداری سلیمان محمدی لیمایی
هدف از این تحقیق تعیین میزان برداشت بهینه ی راش با استفاده از برنامه ریزی پویا در سری 9 حوزه ی آبخیز شفارود می باشد. در این بررسی ابتدا برای پیش بینی مدل رویش راش از یک معادله رویش لجستیک استفاده شد. در مرحله بعد با استفاده از روش مطالعات زمانی معادلات قیمت و هزینه متغیر بهره برداری راش به ازای هر متر مکعب بر اساس مدل خود کاهشی پایا برآورد شد. میانگین قیمت مورد انتظار هر متر مکعب چوب راش 1130000ریال و میانگین هزینه خروج مورد انتظار هر متر مکعب چوب راش از جنگل 80000 ریال به دست آمد. سپس با استفاده از معادلات رویش، قیمت و هزینه متغیر بهره برداری، میزان برداشت بهینه از جنگل با استفاده از تکنیک برنامه ریزی پویا به طوری که حداکثر ارزش فعلی مورد انتظار نصیب واحد تولیدی شود محاسبه شد. برای بهینه سازی میزان برداشت از نرم افزار lingo استفاده شد. موجودی سرپا در انتهای دوره، افق برنامه ریزی، هزینه انتقال گروه های قطع و وسایل بهره برداری به داخل جنگل و نرخ سود، به منظور بهینه سازی در نرم افزار کد نویسی شدند، حداکثر میزان ارزش فعلی مورد انتظار در یک دوره 100 سال 32326 هزار ریال در هکتار برآورد شد. سپس میزان برداشت در برنامه ریزی ایستا با حالت برنامه ریزی پویا مقایسه شد. نتایج نشان داد که میزان ارزش فعلی مورد انتظارجنگل با استفاده از تکنیک برنامه ریزی پویا 66/2 برابر بیشتر از حالت برنامه ریزی ایستا در یک دوره 100 ساله است.
شعیب مرزبان رامین نقدی
استفاده از بیل مکانیکی در عملیات خاکبرداری و خاکریزی در مناطق پرشیب و کوهستانی جنگل های شمال کشور به علت دقت بالای دستگاه در ساخت ترانشه ها و سازگاری ماشین با عوامل محیطی گسترش روزافزونی داشته است. با توجه به سهم زیادی که بیل مکانیکی در انجام عملیات خاکی جاده های جنگلی شمال کشور بر عهده دارد، لازم است تا در تحقیقی جامع در مورد ارزیابی عملکرد بیل مکانیکی از نظر کیفیت فنی راه های احداث شده، زمان، تولید و هزینه عملیات خاکی بررسی شود. این پژوهش در جنگل های سری 7 حوزه شنرود-سیاهکل در قطعات 52 و 53 انجام و تعداد 30 پروفیل عرضی به صورت تصادفی در کلاسه شیب مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اینکه مناطق عملیاتی بیل مکانیکی در طول جاده مورد بررسی، غالباً در شیب دامنه 10 تا 70 درصد قرار داشت، به همین دلیل کلاسه بندی شیب به صورت 30-10، 50-30، 50-70 درصد بود. ارزیابی عملکرد بیل مکانیکی در ساخت پروفیل عرضی استاندارد نشان داد که عرض بستر، زاویه شیروانی خاکبرداری و خاکریزی جاده های احداث شده با بیل مکانیکی در تمامی کلاسه های شیب بیشتر از حد استاندارد بوده است. پروفیل عرضی ساخته شده با بیل مکانیکی به میزان 12/90 با مقادیر استاندارد تطابق داشته است. میزان زمان کل انجام عملیات خاکی بیل مکانیکی در کلاسه های شیب 30-10، 50-30 و 70-50 درصد به ترتیب 89/72، 48/73 و 6/77 بدست آمد. متوسط میزان تولید بیل مکانیکی در کلاسه های شیب 30-10، 50-30 و 70-50 درصد به ترتیب 3/17، 63/16 و 77/ 15 متر در ساعت و هزینه هر متر عملیات خاکی به ترتیب 28650، 29804 و 31429 ریال بدست آمد.
آرزو اسما عیل نژاد آبکسری مهرداد نیکوی
با افزایش روز افزون جمعیت و نیاز به چوب، لزوم جنگلکاری با گونه های سریع الرشد بیشتر احساس می شود. بهره برداری در مناطق جنگلکاری شده عموما به روش لکه ای یا قطع یکسره انجام می گیرد و طی آن درختان مقطوعه با استفاده از ماشین آلات چوبکشی از عرصه جنگل خارج می گردند. تردد این ماشین آلات بر روی خاک مناطق جنگلکاری شده همراه با آسیب به خاک می باشد. این مطالعه تولید، هزینه و کوبیدگی خاک توسط دو ماشین اسکیدر چرخ لاستیکی تیمبر جک c 450 و تراکتور کشاورزی در دو منطقه جنگلکاری شده در منطقه هفت دغنان در استان گیلان را مد نظر قرار داده است. با استفاده از مطالعه کار و زمان سنجی کارایی دو ماشین چوبکشی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متوسط زمان خالص برای یک سیکل چوبکشی با تراکتور 85/43 دقیقه و با اسکیدر 99/17دقیقه است. میزان تولید ساعتی خالص و ناخالص در تراکتور به ترتیب 4/5 و 2/5 مترمکعب در ساعت و در اسکیدر نیز 8/5 و 3/5 متر مکعب در ساعت و هزینه ساعتی در تراکتور بدون احتساب زمان های تاخیر 84223 ریال و با احتساب زمان های تاخیر 87462 ریال و در اسکیدر بدون احتساب زمان های تاخیر 168861 ریال و با احتساب زمان های تاخیر 3/184792 می باشد. مطالعه نشان داد که وزن مخصوص ظاهری خاک پس از تردد ماشین چوبکشی اسکیدر چرخ لاستیکی تیمبرجک c 450 به طور معنی داری بیشتر از تراکتور کشاورزی می باشد. این مطالعه ضرورت طراحی مسیرهای چوبکشی در عرصه های جنگلکاری را نمایان ساخت.
حمید عموزاده مهرداد نیکوی
آگاهی از کیفیت و کمیت چوب تولیدی در طرحهای جنگلداری نقش مهمی در مدیریت این فرآورده در بازار ایفا می کند. هدف از این مطالعه که در دو سری جنگلی در حوزه های هفت و هشت جنگل های شمال ایران انجام شده است، تعیین عوامل تاثیرگذار بر روی بروز شکستگی در درختان مقطوعه، مقایسه اتلاف چوبی ناشی از انجام عملیات قطع توسط گروه های کاری مختلف قطع و شناسایی آسیب های وارده به درختان مقطوعه و روش های پیشگیری از آن بود. به منظور محاسبه افت چوب در اثر قطع درخت با استفاده از اره موتوری و محاسبه افت ارزش آن، درمجموع 504 اصله به صورت تصادفی انتخاب و پس از قطع درخت، افت چوب در اثر قطع بر روی تنه درخت افتاده اندازه گیری شد. نتایج نهایی نشان داد که قطر درخت عامل معنی داری در افزایش افت در درختان آسیب دیده می باشد و با افزایش آن میزان افت در درختان آسیب دیده افزایش می یابد. از حدود 8/861 مترمکعب چوب نشانه گذاری شده حدود 704/27 مترمکعب چوب دچار افت شد که معادل 2/3 درصد کل چوب آلات مقطوعه می باشد. بررسی افت چوب در درختان مقطوعه پس از عملیات قطع نشان داد که 62/3 درصد افت چوب از نوع ورقه ای، 81/24 درصد از نوع شکستگی و خرد شدن و 56/74 موارد افت به صورت شکاف و پارگی طولی بروز کرده است. مقایسه میانگین افت چوب تفاوت معنی داری در بین گروههای قطع نشان نداد. برخورداری از یک سیستم آموزش منظم در ارتباط با قطع درختان برای کلیه افراد شاغل در این بخش از مدیریت جنگل ضروری است تا با کاهش افت چوب بتوان میزان درآمد حاصل از قطع و فروش چوب الات را افزایش داد
صغری ملکی پشت مساری رامین نقدی
ریشه گیاهان با افزایش مقاومت برشی خاک، باعث مسلح سازی و در نتیجه افزایش پایداری دامنه ها می شود. میزان مسلح سازی بستگی به خصوصیات زیست فنی(نسبت سطح ریشه به سطح خاک و مقاومت کششی) ریشه ها دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر ریشه گونه توسکا در تثبیت دامنه های لغزشی بود. برای تعیین ویژگی های سیستم ریشه ای روش دیواره پروفیل مورد استفاده قرار گرفت و تعداد و قطرهمه ریشه ها درهر افق اندازه گیری شد، برای اندازه گیری مقاومت کششی ریشه ها از دستگاه اینسترون استاندارد استفاده شد و برای بدست آوردن پارامترهای مقاومتی خاک، آزمایش برش مستقیم با نمونه های دست نخورده انجام شد. نتایج نشان داد با افزایش عمق، تعداد و پراکنش ریشه ها کاهش می یابد. بیشترین تعداد ریشه مربوط به 10 سانتی متر اول بود و میزان متوسط نسبت سطح ریشه به خاک01/0± %071/0 بدست آمد. مقاومت کششی ریشه ها با افزایش قطر به صورت تابع توانی کاهش یافت و میانگین آن برابر با 10/3 ± 29/16مگاپاسکال بود. با استفاده از نتایج حاصل از خصوصیات زیست فنیو مدل wuمیزان مسلح سازی محاسبه شد که کمینه و بیشینه مسلح سازی به ترتیب 55/0 و 76/110 کیلو پاسکال برآورد شد که کمترین مقدار مربوط به آخرین افق و بیشترین مقدار مربوط به اولین افق است. با توجه به میزان مسلح سازی و پارامترهای مقاومتی بدست آمده از آزمایش برش مستقیم و با استفاده از نرم افزار slip4ex ضریب ایمنی دامنه در حالت با پوشش گیاهی و عدم پوشش گیاهی بدست آمد. نتایجافزایش 08/19% ضریب ایمنی در اثر پوشش گیاهی را نشان داد. از نتایج حاصل از این مطالعه می توان در تثبیت دامنه ها به روش زیست مهندسی بهره گرفت.
شیرین احراری مهرداد نیکوی
در عملیات بهره برداری، افزایش مکانیزاسیون با افزایش اندازه، قدرت و وزن ماشین های چوبکشی، تخریب خاک را در اکوسیستم های جنگلی موجب شده است. تردد ماشین آلات سنگین بهره برداری در عرصه های جنگلی سبب تغییر خصوصیات ساختاری خاک می شود. در این مطالعه اثر نوع ماشین (اسکیدر چرخ لاستیکی تیمبرجک و تراکتور کشاورزی) و کلاسه ترافیکی(کم، متوسط و شدید) بر خصوصیات فیزیکی و مکانیکی خاک عرصه های جنگلکاری شده بررسی شد. تیمار های مورد مطالعه در این بررسی از ترکیب سه کلاسه ترافیکی(کم، متوسط و شدید) و نوع ماشین (اسکیدر چرخ لاستیکی تیمبرجک و تراکتور کشاورزی) در سه تکرار اندازه گیری شدند. پارامتر های مهم فیزیکی خاک شامل وزن مخصوص ظاهری، درصد تخلخل و رطوبت اشباع، و پارامتر های مکانیکی خاک شامل حدود آتربرگ، تراکم صحرایی و آزمایشگاهی بودند. نتایج نشان داد که با افزایش شدت ترافیک در مسیر اسکیدررو، خصوصیات فیزیکی خاک شامل وزن مخصوص ظاهری و درصد تخلخل تفاوت معنا داری را در مقایسه با نواحی شاهد دارند و اثرات تخریبی اسکیدربر روی خاک بیشتر از تراکتور می باشد. نتایج بررسی های مکانیکی خاک نشان داد در اکثر مناطق برداشت شده خاصیت خمیری خاک بالا بوده و قدرت جذب آب در این دسته از خاکها زیاد می باشد. تهیه نقشه های حساسیت خاک و طراحی مسیر های چوبکشی به توجه به این نقشه ها می تواند صدمات وارده به خاک را به حداقل برساند.
مهدیه نوری حسن پوربابایی
به منظور ارزیابی اثرات جاده ی درجه دو جنگلی بر پوشش گیاهی و برخی خصوصیات خاک در سری دو حوزه ی شفارود جاده-ای به طول 400 متر که به لحاظ ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیائی، تغییرات شیب و ترکیب گونه ای دارای وضعیت یکنواختی بود انتخاب شد. برای انجام این تحقیق، تعداد 5 ترانسکت در بالادست و 5 ترانسکت در پایین دست جاده، عمود بر آن پیاده شدند. برای برداشت نمونه های گیاهی و خاکی فواصل 5، 15، 25 و 35 از لبه ی جاده بر روی هر یک از خط نمونه ها درنظر گرفته شد. نوع و تعداد زادآوری گونه های درختی و درختچه ای در قطعات نمونه ی 100 مترمربعی و نوع و درصد پوشش گونه های علفی با استفاده از روش حداقل سطح در قطعات نمونه ی 64 مترمربعی در هر فاصله ثبت شد. همچنین نمونه های خاکی در هر قطعه نمونه از عمق 10-0 سانتی متری برداشت شدند. با استفاده از آنالیز دو طرفه گونه های شاخص (twinspan)، گونه های علفی به دو گروه primula heterochroma و lolium temulentum l. - rumex conglomeratus طبقه بندی شدند. برای تعیین مهمترین عوامل خاکی تغییرپذیر و تبیین روابط بین ترکیب گونه ای و عوامل خاکی، روش های آنالیز چندمتغیره ( pca و cca) و همچنین روش آنالیز واریانس به کار برده شدند. نتایج نشان داد که ترکیب گونه ای قطعات نمونه ی نزدیک جاده با قطعات نمونه ی داخل جنگل متفاوت بوده و در دو دسته ی مجزا گروه-بندی شدند. درصد رطوبت طبیعی، رطوبت اشباع، رس، تخلخل و کربن آلی در قطعات نمونه نزدیک جاده کاهش یافته، ولی بر مقدار شن، سیلت، وزن مخصوص ظاهری، وزن مخصوص حقیقی و اسیدیته این منطقه افزوده شده است .تمامی خصوصیات خاکی اندازه گیری شده به جز سیلت در بین چهار فاصله اختلاف معنی داری را نشان دادند و از بین زادآوری ها، فراوانی توسکای ییلاقی اختلاف معنی داری را بین لبه جاده و داخل جنگل، با فراوانی بالاتر حاشیه ی جاده نشان داد (05/0 >p).
رضا حق شنوثابت مهرداد نیکوی
در سالهای اخیر توجه به زیبا شناختـی و کیفیت بصـری جاده ها افزایـش یافته. کیفیت بصـری جاده ها تا حـــدود زیادی وابسته به چگونگـی وضعیت کنارجاده، روسازی جاده، پوشش گیاهی دامنه خاکبرداری و خاکریزی است. در این بررسی تعیین شد که چهار مولفه، سطح جاده، شرایط کنار جاده، دامنه خاکریزی و دامنه خاکبرداری چه تاثیراتی روی زیبایی کلی جاده ها میگذارند و همچنین تاثیر گذشت زمان روی زیباشناختی جاده ها بررسی شد. به این صورت که در ابتدا، چهار جاده جنگلی که ازنظر سال احداث جاده متفاوت بودند انتخاب و از قسمت های مختلف جاده عکس گرفته شد. برای ارزیابی زیبا شناختی، عکس های گرفته شده همراه با فرمهای نظرسنجی به افراد ارائه گردید که کیفیت هر چهار مولفه درعکس ها را ارزیابی کردند و به هر کدام از مولفه ها در عکسها نمره داده شد. سپس ارزش زیبا شناختی متوسط(aav)هر کدام از مولفه ها را براساس نمره هایی که به عکس ها اختصاص یافته بود را بدست آوردیم و در مرحله بعد برای تخمین زدن ارزش زیبا شناختی کلی جاده های جنگلی، ارزش کیفی بصری متوسط(avq) برای هر منطقه را بدست آوردیم. در واقع از مجموع چهار مولفه، تقسیم بر تعداد مولفه ها avq برای هر منطقه بدست می آید. در تحلیل آماری برای تعیین نوع ارتباط بینaav مولفه جاده وavq از رگرسیون گام به گام استفاده شد و در نتیجه منجر به ارائه یک مدل رگرسیونی برای هر چهار جاده گردید. در همه جاده ها هر چهار مولفه وارد مدل شدند. نتایج نشان داد بیشترین تاثیر روی زیبایی کلی جاده ها مربوط به مولفه دامنه خاکبرداری می باشد و مشخص شد که جاده های قدیمی کیفیت بصری بهتری نسبت به جاده های تازه ساخت دارند. همچنین میزان رابطه میانaav مولفه های جاده توسط آزمون کندال محاسبه شد.
اعظم روشن ضمیر رامین نقدی
رویش دوباره پوشش گیاهی در دامنه ی جاده های جنگلی به عواملی از جمله شیب، جهت و نوع دامنه (خاکبرداری یا خاکریزی) بستگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی پوشش گیاهی در طبقات مختلف شیب، جهت و دامنه ی جاده های جنگلی است. در این پژوهش، 110 پروفایل عرضی در یک جاده جنگلی در سری 5 جنگل های شفارود مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل مورد مطالعه، در این پلات ها جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل توسط spss 17انجام و سایر روابط بین متغیرها با توجه به آزمون کروس کالوالیس و من ویتنی بررسی شد. نتایج نهایی نشان می دهد که بین میانگین درصد پوشش در کلاسه های شیب و جهت تفاوت معنی داری دارد و حداکثر پوشش گیاهی در کلاسه شیب 50-20 و جهت شمالی است در حالیکه تفاوت معنی داری بین پوشش گیاهی دامنه های خاکبرداری و خاکریزی وجود نداشت.نتایج نهایی نشان داد که درصد پوشش گیاهی دوباره استقرار یافته بر روی دامنه های خاکبرداری و خاکریزی بر روی پایداری داشته و افزایش آن منتهی به تثبیت این دامنه ها می گردد
کیوان حسین پور اصلی رامین نقدی
در سال ها قبل از بولدوزر برای ساخت جاده جنگلی به خصوص در مناطق پایین بند استفاده می شد. به تدریج با ساخت جاده های جنگلی در اراضی پر شیب جنگلی در مناطق میان بند و بالابند با توجه به اثرات زیست محیطی و ظرافت کار، لزوم استفاده از بیل مکانیکی احساس شد. امروزه ماشین آلات بولدوزر و بیل مکانیکی سهم بسزایی در عملیات خاکی جاده های جنگلی به عهده دارند. در این پروسه هر چقدر درختان نشانه گذاری شده با کم ترین صدمه از مسیر خارج شود و جاده سازی در زمان مناسب و دقت و ظرافت و کم ترین هزینه انجام شود به نفع مجری طرح بوده، لذا در سری لیاشی سرا از حوزه 27 در شهرستان املش از دو ماشین بیل مکانیکی و بولدوزر در عملیات جاده سازی استفاده شد. ابتدا قسمت اعظم کار عملیات خاکبرداری با بیل مکانیکی انجام شد و در مرحله پایانی برای تصحیح شیب و آماده کردن بستر برای شن ریزی از بولدوزر استفاده شد. نتایج نشان داد پروفیل عرضی ساخته شده با این دو ماشین 04/85 درصد با مقادیر استاندارد تطابق داشتند. متوسط مقدار تولید دو ماشین بیل مکانیکی و بولدوزر در کلاسه های شیب 30 – 10، 50 – 30 و 70 – 50 به ترتیب 23/71، 49/61 و 18/87 مترمکعب در ساعت و 31/13، 87/20 و 28/12 متر در ساعت بدست آمد. هزینه هر مترمکعب عملیات خاکی با این دو ماشین 6496 ریال در مترمکعب و هزینه هر متر عملیات خاکی با این دو ماشین 30890 ریال در متر به دست آمد. متوسط سطح برداشت و جابجایی خاک با این دو ماشین در سه کلاسه شیب 30 – 10، 50 – 30 و 70 – 50 درصد به ترتیب 69/183، 74/187 و 41/231 مترمربع به ازای هر 20 متر عملیات خاکی بدست آمد.
سید اکبر موسوی سیاهدوله مهرداد نیکوی
تولید و هزینه خروج چوب در عملیات تنک کردن در جنگل سری 11 سیاهکش در حوزه آبخیز جنگل 11 شمال کشور مورد مطالعه قرار گرفت. پس از تعیین اجزای یک نوبت از هر یک از عملیات قطع، سرشاخه زنی، خروج با بلدوزر و اسکیدر، مولفه های تأثیرگذار برای زمان هر یک از عملیات ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره به روش گام به گام تعیین شد. تولید ساعتی خالص و ناخالص هر یک از عملیات قطع، سرشاخه زنی، خروج با بولدوزر و اسکیدر محاسبه شد. نتایج نهایی نشان داد که متغییرهای قطر، فاصله، و شیب در زمان یک نوبت قطع، تعداد تنه در هر بار در زمان یک نوبت سرشاخه زنی، فاصله چوبکشی و وینچ بار، شیب مسیر چوبکشی و وینچ، و تعداد درخت در هر نوبت در زمان یک نوبت چوبکشی با بولدوزر و فاصله چوبکشی، تعداد در هر نوبت، شیب و حجم بار در هر نوبت در زمان یک نوبت خروج با اسکیدر مهم بودند. مجموع هزینه های قطع و خروج نشان داد که عملیات تنک کردن در منطقه مورد مطالعه اقتصادی است
نرجس سعادتمند سلیمان محمدی لیمائی
بیشترین هزینه در امر بهره برداری از جنگل مربوط به خارج کردن چوب از مناطق قطع و حمل آن به جاده های جنگلی می باشد. باید ترکیب ماشین آلات چوبکش به صورتی انجام شود که در مجموع هزینه های خروج چوب به حداقل ممکن کاهش یابد. در این تحقیق ماشینهای چوبکش تیمبرجک ، زتور، اچ اس ام ،کوماتسو و تراکتور کشاورزی، در 6پارسل بهره برداری شده سال سوم برداشت، در سری دو ناو اسالم مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از مدلهای زمانسنجی، هزینه های واحد و تولید ساعتی هر کدام از ماشین آلات، محاسبه گردید. سپس با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی و با هدف به مینیمم رساندن هزینه های واحد، سه مدل ساخته شد. مدل خطی اول بر اساس برنامه ریزی عدد صحیح نشان داد که در شیب متوسط 15% ، تراکتور کشاورزی و در شیب متوسط 45% تیمبرجک بهینه تر می باشد. تحلیل خروجی مدل خطی دوم بر مبنای فاصله چوبکشی نشان داد که در شیب های متوسط 15% تا فاصله چوبکشی 400 متر، تیمبرجک و در فواصل چوبکشی 600 متر تا 1000 متر، تراکتور کشاورزی و در شیب های متوسط 45% تا فاصله چوبکشی 100 متر، اچ اس ام و در فواصل چوبکشی 200 متر تا 1000 متر، تیمبرجک بهینه تر می باشد. همچنین نتایج حل مدل خطی سوم بر مبنای طبقه بندی شیب نشان داد که در شیب متوسط 10% تراکتور کشاورزی، در شیب متوسط 25% ، تیمبرجک و در شیب متوسط40%، در زمینهای سست، تیمبرجک و در زمینهای پایدار، کوماتسو و در شیب متوسط 55%، کوماتسو بهینه تر است و به ترتیب برای خروج 205/5، 217/38، 811/6 و367 متر مکعب گرده بینه، 37/4 ، 23/1، 87/3 ، 58/2 ساعت زمان نیاز دارند. پس از تعیین محدوده مناسب هر ماشین، با استفاده از خروجی سه مدل خطی، نقشه کاربری ماشین آلات تهیه گردید..
لطیف محمودی رامین نقدی
بهره¬برداری با حیوانات، با طراحی، کنترل و مدیریت صحیح به عنوان یکی از سیستم های بهره برداری با اثر نامطلوب اندک مورد استفاده قرار گرفت. این مطالعه برای بررسی اثرات نامطلوب ناشی از چوبکشی سنتی در سری 16 جنگل شفارود انجام گرفت. در این مطالعه برای جمع آوری داده های خاک از طرح کاملا تصادفی و برای ارزیابی توده سرپا از آماربرداری 100% استفاده شد. به منظور بررسی اختلاف معنی داری بین میانگین داده¬های جمع آوری شده از تجزیه واریانس (anova) استفاده شد. نتایج نشان داد که تردد اثر معنی داری بر وزن مخصوص ظاهری، وزن خشک لاشبرگ و جابجایی خاک دارد. همچنین نتایج نشان داد که شیب و شدت ترافیک فاقد اثر متقابل معنی داری بر وزن مخصوص ظاهری، وزن خشک لاشبرگ و جابجایی خاک بود.
امیر محمد حیدری رامین نقدی
کاهش میزان لاشبرگ و افزایش جرم مخصوص ظاهری، جابجایی و عمق شیار روی خاک جنگل نشان دهنده تاثیر بهره برداری بر روی تخریب و کوبیدگی خاک می باشد. مطالعه حاضر تاثیر شیب و تردد اسکیدر چرخ لاستیکی (تیمبرجکc450) را بر روی میزان کوبیدگی و تخریب خاک در سه سطح تردد و دو کلاسه شیب در مقایسه با عرصه شاهد بررسی می کند..روش نمونه برداری خاک و لاشبرگ به ترتیب با سیلندر (طول10سانتی¬متر و عرض 5 سانتی¬متر) و قاب 1 مترمربعی بوده و برای اندازه گیری میزان شیار و جابجایی خاک از طناب و میله استفاده شد. تعداد کل نمونه¬های اندازه گیری شده 142نمونه بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده، با افزایش تردد و شیب، جرم مخصوص ظاهری خاک، جابجایی خاک و عمق شیار افزایش پیدا نموده و میزان لاشبرگ کاهش می¬یابد. میانگین بیشترین جرم مخصوص ظاهری خاک (gr/cm³89/1)مربوط به تردد شدید و شیب¬ بالای20 درصد بوده، و کمترین مقدار آن در شیب پایین 20 درصد و عرصه شاهد، با مقدار میانگین gr/cm³06/1 مشاهده شد. بیشترین حجم خاک جابجا شده و عمق شیار ایجاده شده در تردد شدید با شیب بالای 20 درصد بوده که مقادیر میانگین عوامل مذکور به ترتیب m338/4و cm71/23 بوده، و کمترین مقدار در شیب¬های پایین 20 درصد و ترددکم با حدود میانگین m341/2 و cm38/6 اندازه گیری شده است. و همچنین بیشترین و کمترین مقدار لاشبرگ جمع¬آوری شده به ترتیب مربوط به شیب بالای 20 درصد و عرصه شاهد(kg/ha51/697 ) و شیب بالای 20 درصد و تردد شدید (kg/ha60)بوده است. در نهایت نتایج نشان داد در حین عملیات بهره برداری با افزایش شیب و تردد اسکیدر میزان کوبیدگی و تخریب خاک افزیش می یابد.
پژمان دلیر رامین نقدی
دگرگونی سیمای دامنه¬های جنگلی در اثر جاده سازی باعث اختلال در روند طبیعی عوامل محیطی و افزایش فرسایش و رسوب می¬شود. آگاهی از میزان و منشاء تولید رسوب در جاده¬ها نخستین گام در راه حفاظت آب و خاک جنگل می¬باشد. بدین منظور این تحقیق با هدف بررسی تاثیر شیب و سن جاده بر میزان تولید رسوب جاده و همچنین بررسی دقت sedmodl در پیش بینی مقادیر رسوب از جاد های جنگلی در طول 1784 متر از جاده های جنگلی سری 5 لومیر در ارتفاعات سواحل جنوبی دریای خزر صورت گرفت. مقاطع مناسب جهت بررسی اثر شیب و سن جاده با استفاده از نقشه واحد های همگن و مطالعات میدانی انتخاب گردیدند و در خروجی آبروهای آن ها، بندهای چوبی رسوب گیر احداث شد. رسوبات به تله افتاده در بندها از طریق کم کردن حجم فضای خالی مانده بند ها در انتهای دوره از حجم بندها در ابتدای دوره بدست آمد، رسوبات وارد نشده به بندها نیز با استفاده از ظروف با حجم مشخص محاسبه شد. به منظور ارزیابی کارایی sedmodl، رسوبات به تله افتاده در 30 قطعه از جاده نیز به روش مستقیم اندازه گیری شدند و با مقدار رسوب برآورد شده با استفاده از مدل مقایسه گردیدند. نتایج آنالز واریانس و مقایسه بین میانگین های رسوب تولید شده در کلاسه های شیب مختلف، تفاوت مثبت و معنی داری نشان داد و همچنین نتایج حاکی از آن بود که با افزایش سن جاده از میزان رسوب آن به مقدار معنی¬داری کاسته می¬شود. مقدار رسوب اندازه گیری شده در کل مقاطع جاده حدود 51 تن در سال و با توجه سطح جاده مورد مطالعه برابر با 8/5 کیلو گرم در متر مربع در سال بطور متوسط اندازه گیری شد که این میزان با استفاده از مدل در حدود 47 تن در سال برآورد گردید که در حدود 8 درصد کمتر از مقدار مشاهده شده بود. ضریب تصحیح بدست آمده برای مدل برابر با 08/1 می باشد.
حسین حیدری کل محله امیر اسلام بنیاد
توسکای ییلاقی یکی از گونه های سریع الرشد و بومی کشور است که طی دو دهه اخیر توده های خالص و همسال آن در نقاط مخروبه جنگلهای شمال ایجاد شده است. هدف از این تحقیق، تعیین سن بهره برداری بهینه توسکای ییلاقی(alnus subcordata) و تعیین نرخ بازدهی جنگل کاری توسکا در استان گیلان بود. به همین منظور از داده های رویش، قیمت چوب سرپا، هزینه و درآمد جنگل کاری گونه توسکای ییلاقی استفاده شد. ابتدا مدل رویش توسکا برآورد شد. نتایج نشان داد که بهترین مدل رویش توسکای ییلاقی براساس رویش سالیانه درهکتار و حجم درهکتار، یک تابع درجه دوم با سطح احتمال پنج درصد و بهترین مدل رویش حجمی براساس سن و حجم، یک تابع درجه سوم با سطح احتمال پنج درصد می باشد. سپس میانگین قیمت چوب سرپا توسکای ییلاقی برآورد شد. درنهایت با استفاده از مدلهای رویش و قیمت، سن بهره برداری بهینه توسکای ییلاقی به ازای مقادیر مختلف سودبانکی و فاصله کاشت 2×2متر جنگل کاری بدست آمد. درنهایت نرخ بازدهی جنگل کاری توسکا با استفاده از پرسشنامه بدست آمد، نتایج نشان داد که سن برداشت بهینه توسکای ییلاقی دراستان گیلان درفاصله کاشت 2×2متر به ازای سودهای مختلف بانکی بین 8 تا 62 سال تغییر می کند و نرخ بازده سرمایه گذاری جنگل کاری توسکا برابر با 6/6 درصد است. کلید واژه: سن بهره برداری بهینه، توسکای ییلاقی، قیمت چوب سرپا، معادله رویش، ارزش خالص فعلی، گیلان.
عقیل مرادمند جلالی رامین نقدی
چکیده ندارد.
حمیدرضا افرند سرخنی ایرج حسن زاد ناورودی
چکیده ندارد.