نام پژوهشگر: سید علی اکبر کوششگران

طراحی هتل چهار ستاره در منطقه طالقان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  ارسطو تربتی   سید علی اکبر کوششگران

چکیده این رساله درآمدی است بر امکان های تا ثیر یک محیط بر کالبد و مکان یک طرح. چرا که هر هویت عملکردی، فارغ از فضاها و امکانات تعریف شده خاص خود، بنابر این که در چه موقعیتی قرار گیرد، شکل ظاهری و چیدمان خاصی دارد. اگر تاثیر پذیری از محیط را اولین عامل سازنده کالبد یک معماری بدانیم (فارغ از سلیقه شخصی معمار)، تفاوت شکل معماری ساختمان ها با عملکردی واحد از آن ناشی می شود. در این رساله نیز طبیعت زیبا و سرسبز منطقه طالقان به عنوان یک بستر طبیعی یا توجه به پتانسیل های ویژه جذب گردشگر، به عنوان یک محیط طبیعی و عملکرد هتل به عنوان هویتی واحد و عملکردی خاص انتخاب شده است. در جریان رساله عناصر تشکیل دهنده فضاهای معماری و عوامل محیطی تاثیر گذار بر طرح مورد کنکاش قرار گرفته اند. این که کدام عوامل در محیط خاص طالقان می توانند بر شکل معماری هتل موثر باشند مورد شناسائی قرار گرفته و در طراحی لحاظ شده اند. نگارنده به شکل ایده آل بر این باور است که اگر تمامی عوامل موثر در محیط، به درستی شناسائی شود و با همراه با سلیقه، ابتکار و خلاقیت و هم چنین اسنفاده از فن آوری روز همراه شود، طرح حاصل منحصر به فرد خواهد بود.

طراحی هتل در حمیدیای یزد با رویکرد زمینه گرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1388
  هاجر ناصری بروجنی   سید علی اکبر کوششگران

زمینه گرایی دیدگاهی است که به ویژگی های خاص یک مکان و به کارگیری آنها در طراحی معاصر، توجه دارد. هر بنایی که ساخته می شود خود به عنوان بخشی از زمینه مطرح می گردد و به عنوان بخشی از زمینه برای بنای بعد از خود زمینه سازی می کند. لازم به ذکر است که زمینه گرا یی در میانه طیفی قرار دارد که از یک طرف به درون بناها نفوذ می کند و از طرف دیگر به ویژگی های منطقه ای و معماری منطقه گرا می رسد. هدف طرح معماری زمینه گرا ،آشنایی با روش هایی است که برای ایجاد ارتباط بصری سازگار و همگون تر میان ساختمان ها می توان از آن بهره برد. چگونگی دستیابی به معماری زمینه گرا را می توان با انتخاب یکی از رویکردهای ذیل با ضمانت بالاتری پیگیری کرد. رویکردهایی که تحت تاثیر برداشت طراح از زمینه موجود قابل انتخاب و یا ترکیب می باشند. برخی از زمینه ها چنان واجد اصول ، معیارها و حتی موتیف های روشن و مطلوبی هستند که تکرار آگاهانه و هوشمندانه ای را در عین ترکیبی خلاقانه طلب می کنند. اما بر خی دیگر از زمینه ها به علت فقدان عوامل مذکور نوآوری و بداعتی در تضاد یا تقابل آگاهانه با زمینه را طلب می کنند . با این توضیح می توان سه رویکرد مجزا و در عین حال همگرا را به شرح ذیل معرفی کرد.رویکرد نخست، براقتباس شمایلی از زمینه استواراست. دومین رویکرد را می توان اقتباس نمادین از زمینه دانست و رویکرد سوم در قالب اقتباس نمایه ای از زمینه قابل معرفی است. به واسطه ضرورت وجود ضمانتی عملگرا پیمایش رویکردهای فوق را تنها می توان در قالب مصداقی واقعی تجربه کرد؛ لذا پیش از فرایند طراحی ارائه احکامی مبتنی بر زمینه گرایی در مقام توصیه هایی کارامد می تواند چه در مقام خلق طرح و چه در زمینه ارزشیابی حصول به کار آید

طراحی مجموعه اقامتی در روستای ده بالا،یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1392
  نفیسه صرامی   سید علی اکبر کوششگران

گستردگی موضوع ارتباط بنا با بیرون از خود، چه از بُعد مفهوم و کیفیت آن و چه به لحاظ کثرت وجوه سبب می شود تا موضوع این رساله گستره ای فراگیر را در برگیرد. از این رو ممکن است هرکس با مواجهه با چنین موضوعی چیزی خاص را در ذهن خود تداعی کند. محقق رسال? حاضر، در تأمل دو سال? خود نسبت به موضوع، بعضی جوانب آن را مطالعه کرده و در نهایت نگرشی خاص به موضوع را تبیین و تألیف نموده است. از اینرو لازم می داند اظهار نماید که هیچگونه ادعایی در بررسی این موضوع از هم? ابعاد و ادارک هم? وجوه آن را ندارد، مطمئناً تعمق در این موضوع زمانهایی بیش از این می طلبد.‍‍(صادق احمدی،1383: 25) در اینجا نگرش خاص به موضوع این رساله به شرح مختصر ذیل قابل توصیف است: آنچه تاکنون در بسیاری از رساله های معماری باب بوده است، این است که وقتی صحبت از ارتباط بنا با بیرون از خود می شود، محقق تنها و تنها به ارتباط درون آن بنا با بیرون بسنده کرده و در نهایت آن مرز مابین است که اهمیت می یابد و در طراحی چالش برانگیز می شود. اگرچه ارتباط درون و بیرون حقیقتی است که برای هویت یافتن هر مکانی اهمیت بنیادین دارد،اما در کنار آن مسائل دیگری نیز وجود دارد که به "یافتن هویت" کمک می کند. بنابراین ذهنیت غالب در آنچه در پیشروست در قدم اول به بررسی ارتباط خود کالبد بنا با بیرون پرداخته و قدم بعدی را به بررسی ارتباط درون آن با بیرون اختصاص می دهد. قدم اول: در این مرحله، نگارنده با این باورکه: اولاً، هر محیطی قابلیتهایی دارد و یا به اصطلاح برخی پدیدارشناسان، هواسپهر مشخصی دارد، هواسپهری که از موقعیتی تا موقعیت دیگر و بسته به آب و هوا، شکل مسیر خورشید در آسمانها و فصلها و ... متغیر است، دوماً، هر کالبد معماری، دارای خصوصیات و ویژگی های مشخصی است که کیفیت صوری آن را تحت تاثیر قرار داده و به آن هویت می دهد، سوماً، ورود به هر بنایی بدون مقدمه و گذر از محیط اطراف نیست، ورودی که بر پیشفرضی استوار است و به انتظاری جام? عمل می پوشاند که از پیش دانسته است، به دنبال آن می رود تا دریابد که چگونه خصوصیات هر بنا می تواند پاسخی به قابلیتهای محیط پیرامونی موجود باشد، پاسخی که با طرح این پرسش در پی کشف و در یافتن آن است، «ساختمان می خواهد چه چیزی باشد؟» او معتقد است که اگر کیفیت صوری گفته شده از قابلیتهای محیط پیرامون گرفته شود، بنا جزئی از محیط اطراف می شود، با آن یک واحد را تشکیل داده و اولین قدم را برای ارتباط با بیرون برمی دارد، بنابراین اینکه بنا چگونه و با چه خصوصیاتی بر روی زمین بنشیند اهمیت دارد. قدم دوم: طبعاً در ارتباط با هر بیرونِ طبیعت، هر ساخت? دست آدمی درونی دارد، شاید بتوان کیفیت بنیادین هر مکانی را با قیدهای همچون "در" ،"داخل" یا "درون" توصیف کرد که همگی براین دلالت دارند که هستی آن مکان در ارتباط با بیرون آن مکان است، آنچه که یک مکان پذیرای آن می شود را می توان به ماهیت درون آن مکان مرتبط دانست. امروزه چنین فهمی در اساس فراموش شده است عناصر سازنده و بنیادین یک مکان بدون درنظر گرفتن نسبت درون و بیرون آنها موضع می گیرد و از اینرو روح مکانها روز به روز بیشتر از دست می رود، چیزی که دیگر یک مسئله یا معضل فرمالیستی نیست، بلکه بیشتر از هر چیز دیگر به فقدان دریافتی تمامیت نگر مربوط است که آدمی با آن دریافت، می تواند هم در آن مشارکت داشته و هم آن را به کار گیرد. در این مرحله نیز نگارنده درصدد است تا روح مکان را اساس ارتباط درون و بیرون قرار دهد و با تعمق در ماهیت مرز مابین به طراحی درست آن بپردازد تا شاید بتوان گفت، نظمی که از بیرون، خود را ذره ذره می نمایاند، در درون، به ثبات رساند و در آنجا ارائه دهد و از اینرو تصویری تام و تمام از جهان به دست دهد که اگر این اتفاق بیفتد درون بنا با بیرون آن همنشین می گردد. اما از آنجا که موضوع طراحی این رساله در روستا اتفاق می افتد، برای نیل به اهداف گفته شده، در عمل از معماری بومی روستا الگو گرفته می شود، آنجا که کیفیات کالبدی بنا با استفاده از قابلیتهای محیط تعریف می گردد، بنا و محیط بیرونی آن در ذات به هم وابسته اند و یک واحد را تشکیل می دهند، همچنین با تعریف مرزها و فضاهای مرزی چون ایوان ها به ارتباطی برخاسته از درک درستی از محیط بیرونی می رسند. بنابراین در نخستین قدم، قابلیتهای محیط بیرونی در روستا و چگونگی تاثیر آن بر معماری شناخته شده و در قدم دوم از سامان? فضایی، مرزها و فضاهای مرزی مابین درون و بیرون در خانه های روستا الگو گرفته می شود و با موضوع طراحی تطبیق داده می گردد.

طراحی واحد همسایگی در روستای شواز بر مبنای معاصرسازی الگوهای بومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معماری و هنر 1392
  مرجان زارع   سید علی اکبر کوششگران

چکیده موضوع اصلی این پایان نامه در چگونگی مواجهه با معماری گذشته هر بوم و روستا شکل گرفته است. تکامل نسل به نسل مهم ترین ویژگی معماری بومی و مهم ترین مسئله ی معماری بومی به طور اعم و معماری روستایی به طور خاص، چگونگی مواجهه آن با تکنیک ها و فن آوری-های نوین است .از سویی دیگر، مسکن روستایی به لحاظ عملکردی- فضایی نیز برای زندگی امروز مناسب به نظر نمی رسد و نیازمند رویکردی دیگر در مقابل کارکردهای جدید است. معماری دولت ساز که در عصر حاضر در روستاها رواج پیدا کرده، زندگی ایمن همراه با رفاه را برای روستاییان فراهم کرده است. چالش اساسی این مساکن بی توجهی به ارزشهای این سکونتگاه هاست .با پذیرش فطر ی بودن معماری بومی و تعلق آن به خرد جمعی بومیان، بی شک آن را واجد ویژگی ها و ارزش هایی می دانیم که همواره در طول زمان ثابت و پایدارند. این ویژگی و خصلت بنیادین است که کارایی آن ار در طول زمان تضمین کرده است. نظر به این می پذیریم که با کشف و شناخت این ویژگی بنیادین در الگوهای اصیل روستای شواز می توان آن را مبنای طراحی مسکن معاصر قرار داد. در طراحی مسکن معاصرروستا، با جستجو در الگوهای اصیل معماری روستا و سعی در فهم سکونت روستاییان در گذشته و حال، در ابتدا به استخراج وجه شکلی این جزء بنیادین پرداخته شده است. در ادامه جهت معاصرسازی و بهینه کردن آن به فهم چگونگی امتداد آن تا به امروز پرداخته شده و سعی در آشکارسازی جزء به جزء پیچیدگی های آن با فاکتورهایی چون سازه، معیشت و اقلیم صورت پذیرفته است. در نهایت با درنظرداشتن ,ویژگی های معاصر زندگی و معرفی تکنیک های جدید جهت مقاوم سازی، سه الگو از مسکن معاصر روستا ارائه شده است. لازم به ذکر است از آنجا که در طراحی مسکن روستایی توجه به بسیاری از فاکتورها به صورت تک دانه امکان ندارد، روند توسعه الگوها با توجه به همجواری آن در بافت انجام گرفته و در قالب یک واحد همسایگی ارائه می گردد. کلید واژه: مسکن روستایی، معماری بومی، معاصرسازی،

طراحی سکونت گاه ( با بهره گیری از مسکن بومی تفت )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  مریم انوری تفتی   سید علی اکبر کوششگران

چکیده درنگ در میان هیاهوی زندگی وقوع می یابد. انسان به مرور زندگی خود می پردازد. آلبوم گذران عمر خود را ورق می زند. هیاهو، عجله و شتاب زندگی برانگیزاننده او است. سوالاتی در پس خود به همراه دارد. پاسخ به این پرسش ها وقفه ای در زندگی اش به وجود می آورد. تغییر را گره گشای خود می داند. در حد وسع خود تلاش می کند. گاه به تغییر چیدمان، روند انجام کارهای خود و گاه به تغییر چندروزه محل سکونت خود می پردازد. سکونت در جایی متفاوت از جایی که زندگی می کند. بنابراین روانه مناطق خوش آب وهوا و با پتانسیلِ بالای طبیعی می شود. تفت یکی از آن ها است. سکونت در آن با پرسش هایی از جمله چگونه، در چه زمانی، درکجا، با چه جمعی از این دست همراه است. در میان این پرسش ها چگونگی سکونت در تفت از اهمیت بالایی برخوردار است. این چگونگی شامل ساختار و شکل سکونتگاه و هم رفتارهای درون آن می شود. همچنین این امر در شیوه های سکونت آبادی، نهاد و خانه موثر است. مطالعه چگونگی سکونت در تفت از دو طریق امکان پذیر است. در روش اول مطالعه کتابخانه ای مکان و مفهوم سکونت و رصد کردن مبانی آن ها در تفت صورت می گیرد. در روش دوم مطالعه مصادیقی از معماری ای که بر این اساس شکل گرفته است؛ این چیری نیست جز معماری بومی تفت که با اقتباس از آن می توان به احکام طراحی رسید. مطالعه منطبق بر روش اول منجر به شناخت خصلت، فضا و استعدادهای سرزمینی تفت می شود. طراحان به شیوه های گوناگون آن را به کار می برند؛ در نتیجه آثار متفاوتی خلق می شود. در روش مطالعه دوم با مطالعه مسکن بومی تفت امکان قدم نهادن در امتداد مسیر معماری بومی و ایجاد بافتی هماهنگی با بافت پیشین را می دهد. تمرین هایی که در هردو روش انجام شد دلالت بر این امر دارد. اما در این تحقیق تاکید بر روش دوم است. نتیجه مطالعه میدانی خانه های تفت بیانگر بن مایه مشترک در میان آن ها در دو حوزه پیدا و نهان است. وجود سیستم سه دهانه ای مشترک برگرفته از مصالح سرزمینی خاک آشکار است. در نهان عدم نیاز به ایجاد خرد اقلیم منجر به ارتباط بیشتر درون و بیرون خانه می شود. اما این امر نهان از طریق مراحل نمایان سازی، تکمیل سازی و نمادینه سازی شکل می گیرد.گشایش پنجره ها به سمت بیرون، سهولت دسترسی به خانه و ... تعینی از این امر است. در ادامه از طریق اقتباس های مبدأی، ادراکی و شکلی، که سه رویکرد شناخته شده در روش های بهره برداری از معماری بومی می باشد، می توان در طراحی سکونت گاه به کار گرفت.

طراحی خانه ی موسیقی در همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  آرش مظاهری   سید علی اکبر کوششگران

در این رساله؛ موضوع، طراحی خانه ی موسیقی و در حقیقت بستری برای به تجلی رسیدن ماهیت و روح موسیقی می باشد. از آنجا که مسئله، طراحی جایگاهی برای به تجلی رسیدن وظهور موسیقی و به طور خاص موسیقی ایرانی می باشد، ایجاد بستری در خور و متناسب با ماهیت موسیقی و به طور خاص موسیقی ایرانی می باشد، بنابر این باید به درک و شناخت موسیقی و معماری، به طور توام ودو طرفه، پرداخت و پس از رسیدن به معانی و مضامین حقیقی هر کدام، قدم در راه اصلی که رسیدن به طرح درست است نهاد . در همین راستا و به فراخور این پیمایش؛ توجه به این نکته بایسته و لازم است که بالاترین و زیباترین مرتبه برای هر چیز ، قرار گرفتن آن چیز در جایگاه حقیقی خویش ، یعنی جایگاهی متناسب و در خور ماهیت وجودی آن است ، برای موسیقی نیز ، آنگاه که از ارتباط بین موسیقی و معماری سخن گفته می شود ، بهترین جایگاه آن در عرصه ی معماری ، معماری در خور ماهیت موسیقی است زیرا تنها با وجود چنین عرصه و جایگاهیست که می توان تجلی و ظهور معنای حقیقی و خصوصیات موسیقی را شاهد بود. بنابر این شناخت ماهیت و روح موسیقی، از یک طرف و معماری از طرف دیگر، چیزیست حتمی و اجتناب ناپذیر که بدون آن، پیمودن این راه وبه مقصد نهائی رسیدن ممکن نیست . پس از تامل و پردازش در آنچه که گفته شد، رهیافت ودستاورد این راه را می توان اینگونه بیان داشت که : ماهیت و روح دو پدیده ی موسیقی و معماری، دارای وجوه هم سنخ و هم سازی با یکدیگر هستند که شناخت و به تجلی رساندن این مضامین ، راهیست برای رسیدن به مقصود . این مضامین و مفاهیم - چنانچه در کل این رساله به آن پرداخته خواهد شد و ارکان اصلی این مقوله هستند- به این قرار می باشند : 1- بر انگیزانندگی 2- خلوص 3- شخصیت مندی . . . . و طراحی خانه ی موسیقی در همدان، عرصه ای است برای تجربه نمودن و به کار نهادن این دستاوردها ....