نام پژوهشگر: پروانه کارکیا
سعیده عرفان راد پروانه کارکیا
بسیاری از تحقیقات انجام شده در حوزه ی "بلاغت مقابله ای" بر این نکته صحه گذاشته اند که افرادی که از نظر فرهنگی دارای نقاط اشتراک هستند، در نوشته های خود نیزالگوهای مشابهی را دنبال می کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر کوشیده است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا زبان آموزان ایرانی نیز الگوهای مشابهی در نگارش مباحثه ای از خود نشان میدهند و آیا این الگوها در زبانهای اول و دوم آنها متفاوتند. الگوهای مشاهده شده در این تحقیق با توجه به پیشینه ی آموزشی شرکت کنندگان در نگارش که از آن با عنوان "فرهنگ کوچک" یاد میشود مورد بررسی قرار گرفته اند. علاوه بر این، تشابهات و تفاوتهای الگویی موجود در بین نگارشهای فارسی و انگلیسی و احتمال انتقال دو جانبه ای در بین آنها مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور نیل به این اهداف، تحقیقی کیفی و با استفاده از روش مثلث سازی انجام گردید. بیست فارسی زبان بزرگسال در این مطالعه شرکت جستند. ابتدا شرکت کنندگان به سوالات پرسشنامه ای در مورد پیشینه ی آموزش نگارش خود پاسخ دادند. سپس از هر یک از شرکت کنندگان خواسته شد که نگارشی را به زبان فارسی و نگارش دیگر را به زبان انگلیسی به رشته تحریر درآورند. متنها مورد بررسی قرار گرفتند و سپس مصاحبه های انگیزشی با هدف یادآوری برگزار شدند تا عوامل موجود در پس استفاده از الگوهای خاص نگارشی و همچنین انتقال دو جانبه آنها مشخص گردد. نتایج بدست آمده از این داده ها وجود الگوهای خاص نوشتاری و همچنین انتقال دو جانبه ی آنها را درمیان هردو زبان تأیید نمود. علاوه بر این، با وجود اینکه رابطه بسیاری از این الگوها با پیشینه آموزشی مشخص شد، تأثیرعوامل دیگر از جمله سطح مهارت زبانی و موضوع نگارش هم در شکل گیری ساختارهای نوشتاری مسجل گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق میتواند دانش آموزان و آموزگاران نگارش را در دستیابی به درک بهتری از اصول و تفاوتهای نگارشی کمک نماید.
سعیده سادات هاشمی پروانه کارکیا
امروزه، استعارات نقش مهمی را در محیطهای آموزشی برای مفهوم سازی و تأمل در ماهیت تدریس و یادگیری ایفا کرده و به طور فزآینده ای به عنوان روشی برای تحقیق در زمینه ساختارهای زیرین نظام باورهای معلمان به کار رفته است. همچنین استعارات به عنوان ابزاری شناختی، دربالا بردن آگاهی معلمان از خود، نقش قابل توجهی را ایفا کرده اند. از اینرو، مطالعه کیفی حاضر به بررسی و طبقه بندی استعارات بیست و هفت نفر از معلمان زن و مرد زبان انگلیسی پرداخته است که دررشته ی آموزش زبان خارجی (tefl)در دو دانشگاه تهران مشغول به تحصیل بودند. این معلمان برای توصیف نوع مفهوم سازی خود در خصوص مفهوم "کلاس زبان انگلیسی" از استعاره بهره بردند. در ابتدا، معلمان جمله ناتمام "کلاس زبان انگلیسی مثل... است زیرا ..." را در قالب یک پاراگرف تکمیل کردند. سپس، به منظور دستیابی به بینش و درک عمیق تر، از هر یک از شرکت کنندگان در مطالعه خواسته شد تا درمصاحبه ی نیمه تنظیم شده( semi-structured) شرکت کنند و همچنین چک لیست عقاید معلمان را تکمیل کنند. داده های به دست آمده بصورت کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بدین ترتیب، بیست و پنج استعاره قابل قبول و هشت مقوله ی ذهنی مشخص و نیز پیامدهایی در خصوص مفاهیمی چون معلم زبان انگلیسی، زبان آموز و فرآیندهای تدریس و یادگیری مشخص و حاصل شد. در این مطالعه، این نتیجه به دست آمد که استعاره همواره می تواند به عنوان ابزاری مفید برای استخراج واستنباط تصورات معلمان در مورد نحوه تدریس و یادگیری به کار گرفته شود و به عنوان وسیله ای برای تأمل بیشتر و بالا بردن آگاهی به کار رود. در پایان، کاربردهای این مطالعه و پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بیشتر در این زمینه خاطر نشان شده است.
زهرا احمدی پروانه کارکیا
این تحقیق به بررسی شناخت معلمان efl نسبت به بکارگیری گرامر در تدریس مهارتهای زبانی در محیط و فرهنگی ایرانی پرداخته است. چهل معلم ایرانی جهت پاسخگویی به پرسش نامه ای که حاوی عباراتی در مقیاس لیکرت بود و به بررسی عقاید معلمان درباره ی تدریس گرامر در حالت کلی می پرداخت، انتخاب شدند. هم چنین این پرسش نامه شامل سوالات بسته و باز بود که به طور خاص بکارگیری گرامر را مورد سوال قرار می دهد. به منظور دستیابی به بینش و درک بهتر نسبت به بکارگیری گرامر در تدریس مهارت های دیگر و به منظور بررسی دقیق شیوه های واقعی معلمان درکلاس درس، مرحله ی دیگری به این تحقیق اضافه شد. در مرحله ی دوم، سه معلم انتخاب و مصاحبه شدند، هر یک از این معلمان طی سه جلسه مورد مشاهده ی کلاسی قرار گرفتند. مشاهدات کلاسی به درک دقیقی از چگونگی بکارگیری گرامر در کلاس این معلمان انجامید. این درحالیست که مصاحبه های قبل و بعد ازمشاهدات کلاسی به جستجوی عقاید زیربنایی اساتید درباره ی شیوه های تدریس درکلاس پرداختند. طی هر دو مرحله ی تحقیق، معلمان سطوح بالایی از بکارگیری گرامر را در تدریس خود گزارش و عقاید خود را مبنی بر اینکه باید از تدریس گرامر به صورت جداگانه اجتناب کرد، بیان کردند. این مطالعه هم چنین به بررسی تعاریف معلمان از بکارگیری گرامر و شواهدی که آن ها برای اثبات موثر بودن روش خود برای بکارگیری گرامر بیان کرده بودند پرداخته است. روش های متفاوتی که معلمان از طریق آن ها گرامر را در تدریس دیگر مهارت ها بکار می گرفتند شناسایی و طبقه بندی شدند. این طبقه بندی ها به طور کلی شامل گرایشاتی از قبیل زمانی و بافتی نسبت به رابطه ی بین گرامر و دیگر مهارت ها می شدند. شواهدی که مدرسین درباره ی موثر بودن روش خود در بکارگیری گرامر گزارش کردند، به طور برجسته، عملی (کاربردی) و تجربی بودند تا نظری یا قراردادی. در نتیجه عدم وجود هر گونه اشاره به بدنه ی عظیم نظریه های موجود درباره ی تدریس گرامر زبان دوم، به طور کلی، و بکارگیری گرامر، به طور خاص، جالب توجه است. یافته های این تحقیق معلمان efl/esl را با روش های واقعی تمرین بکارگیری گرامر در کلاس آشنا می سازد و زمینه های جدیدی را برای تحقیق در حیطه های "یادگیری زبان دوم" و "شناخت مدرسین" مهیا می کند.
مریم پورآقایی شیروانه ده پروانه کارکیا
اغلب تحقیقات انجام شده در حوزه ی " یادگیری مشارکتی " نشان ازتاثیرات مثبت آن بر موفقیت تحصیلی ، افزایش دانش و توانش زبانی، انگیزه ، تعاملات میان دانش آموزان(مهارتهای گروهی و پذیرش افراد با سطح درسی ضعیفتردر گروه)، و هم چنین علاقه به محیط آموزشی دارد .البته لازم به ذکر است که تحقیقاتی هم حاکی از عدم تاثیر این نوع یادگیری وجود دارد. بر اساس این پیشینه ، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر "مدل یادگیری با هم" ،که یکی از مدلهای یادگیری مشارکتی می باشد، بر پیشرفت مهارت خواندن، عزت نفس آکادمیک و حس بیگانگی نسبت به مدرسه در میان زبان آموزان نوجوان ایرانی می پردازد. به منظور نیل به این اهداف، تحقیقی کمی، با بکارگیری آزمون تحلیل کوواریانس (ancova) برای مهارت خواندن و آزمون t-test برای عزت نفس آکادمیک و حس بیگانگی نسبت به مدرسه انجام گردید. در این پژوهش طرح پیش آزمون – پس آزمون برای هر دو گروه آزمایش و گواه بکار گرفته شد.تعداد پنجاه دانش آموز دختر که در پایه چهارم مقطع دبستان در مجتمع آموزشی دو زبانه شهید مهدوی تحصیل می کردند انتخاب شدند و به مدت دوازده هفته تحت مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که اختلاف میان دو گروه آزمایش و گواه دربکارگیری یادگیری مشارکتی بر سه متغیروابسته مهارت خواندن، عزت نفس آکادمیک و حس بیگانگی نسبت به مدرسه از لحاظ آماری معنادار بوده است .نتایج بدست آمده از این تحقیق میتواند زبان آموزان و مدرسان را در دستیابی به درک بهتری از اصول یادگیری مشارکتی یاری نماید. همچنین یافته های این مطالعه به درک بهتر معلمان efl نسبت به میزان تاثیر مدل "یادگیری با هم" کمک می کند و آنها را با اصول استفاده از این مدل در تدریس آشنا می کند.
ثمانه هاشمی نژاد پروانه کارکیا
تحقیق حاضربه بررسی تاثیر رابطه بین معلم و شاگردان بر روش های ارائه نظرات کتبی توسط معلم و فرآیندهای مورد استفاده زبان آموزان هنگام به کارگیری نظرات معلم دربازنگری پیشنوشته هایشان می پردازد. یک معلم غیرانگلیسی زبان دوره میانی آموزش نگارش انگلیسی وهفت نفرزبان آموز دختر بزرگسال در این تحقیق شرکت نمودند. داده ها از طریق مصاحبه ها، نظارتها کلاسی، و پیشنوشته های زبان آموزان به همراه نظرات کتبی معلم جمع آوری شد. یافته های به دست آمده ازتحلیل داده ها نشان داد که ایجاد ارتباط عاطفی به میزان قابل توجهی به عواملی ازقبیل برداشت زبان آموزان از سطح مهارت معلم در زبان انگلیسی، میزان موثر بودن و کمک کردن استاد به زبان آموزان، صحبت کردن با زبان آموزان و همچنین توجه استاد به نیازها و خواسته های زبان آموزان بستگی دارد. علاوه بر این جهت اجرای موفق فرآیندهای بازخورد و بازنگری، درک نظرات وپاسخ دادن به آن عواملی بود که منجر به ایجاد یک رابطه عاطفی بین زبان آموزان و معلم گردید. این به آن معناست که معلم خود را ملزم به ارتقاء سطح مهارت انگلیسی زبان آموزان دانسته و زبان آموزان خود را ملزم به پاسخگویی به نظرات معلم بدانند. علاوه بر آن تحقیق حاضر پیشنهادهایی جهت بهبود کیفیت تدریس و یادگیری برای معلمان و زبان آموزان به همراه داشت.
ندا معزی پور پروانه کارکیا
چکیده اهمیت پرداختن به ساختار دستوری برای دستیابی به صحت زبانی اخیراً درحوزه ی فراگیری زبان دوم مقبولیتی عام پیدا کرده است. گرچه تأثیر آموزش ساختارمحور کانون توجه بسیاری ازمطالعات بوده است، اما در این بین، شماراندکی به دیدگاه های زبان آموزان درمورد فعالیت های ساختارمحور توجه نموده اند. تحقیق حاضر کوشیده است دیدگاه های زبان آموزان جوان نسبت به فعالیت های ساختارمحور را در دو کلاس انگلیسی مقدماتی درشهر سبزوار مورد مطالعه قرار دهد. این دو کلاس از13 و17 فراگیردختردرسنین 12 تا 15 سالگی تشکیل می شد . تحقیق حاضر به ویژه دیدگاه های زبان آموزان را در رابطه با لذت ، سهولت ، نحوه ی اجرا ومیزان انگیزش فراگیری درچهارفعالیت آگاهی سازی ، شنوده نویسی، دستوربیانی وتفسیردستوری را مورد بررسی قرارداد. بدین منظور پرسش نامه ها و مصاحبه ای جهت بررسی دیدگاه های زبان آموزان به کار گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که علاوه بر مثبت بودن ارزیابی فراگیران نسبت به فعالیت های یادشده، تغییرات در اولویت فعالیت های مختلف نسبت به یکدیگر در رابطه با پنج منبع اصلی اثرگذار یعنی کاربرد بافت کلامی درتدریس دستورزبان ، کاربرد تقویت بافت کلامی درتمرین، ساختاردستوری، مقتضیٌات فعالیٌت ، تازگی روال ها وچیرگی ساختارزبانی وجود داشت.علاوه بر این مفهومی آموزشی که می توان بر اساس بینش های حاصل از تحقیق حاضر به دست آورد تاثیر به کارگیری فعالیت های ساختار محوردربرنامه ی درسی زبان آموزان جوان و اعمال تغییرات در ترکیبات فعالیت ها در راستای تناسب با سطح زبان آموزان می باشد.
مریم رزاقی پروانه کارکیا
چکیده ندارد.
لیلا کردی پروانه کارکیا
چکیده ندارد.
مانا سادات قندی پروانه کارکیا
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شباهت/ تفاوت محتوی درسی، بر اساس درک و قضاوت دانشجویان، برروی انتقال آموخته ها از کلاس درس به خارج از آن می پردازد. انتقال آموخته ها فرآیندی است که طی آن آموخته ها در یک شرایط خاص بر روی عملکرد در شرایط دیگری تاثیر می گذارد و این امر در محیط آموزش از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. جمعیت آماری متشکل از 23 دانش آموز دختر ، پس از اتمام دوره موظف به نوشتن متنی بوده اند که برای نیمی از کلاس موضوع نوشتار به موضوعات کلاس درس شباهت داشته و برای نیمی دیگر موضوع نوشتار متفاوت با موضوعات کلاس درس بوده است. سپس با کمک مصاحبه نظر دانشجویان نسبت به انتقال آموخته ها از کلاس درس به این نوشتار مشخص شد و ارتباط آن با نمرات نوشتار دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی حاکی از آن بود که شباهت/ تفاوت موضوع نوشتار تاثیری بر انتقال آموخته های دانشجویان از کلاس درس به نوشتار مذکور نداشته است. با این وجود، درک و قضاوت دانشجویان در رابطه با شباهت/تفاوت موضوع نوشتار، در موارد خاصی، بر روی انتقال آموخته ها موثر بوده است.
معصومه السادات محمدیان ماسوله پروانه کارکیا
هدف از این پژوهش مقایسهprocessing instruction باdictogloss و بررسی تاثیر این دو آموزش بر یادگیری افعال مجهول ساده انگلیسی دربین زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. بدین منظور30خانم فارسی زبان درسطح pre-intermediate موسسه کیش در تهران انتخاب شده و در دوگروه processing instruction و dictogloss به تعداد مساوی قرارگرفتند. برای بررسی تاثیر این دو آموزش از سه آزمون مشابه استفاده شد که یکی از آنها پیش از آموزش و دو آزمون بعدی یکی بلافاصله و دیگری یک ماه پس از آموزش میزان یادگیری زبان آموزان را در درک و تولید افعال مجهول سنجید. در این پژوهش داده ها به طور کمی تحلیل و بررسی شد و نتایج بدست آمده تفاوت بارزی بین این دو آموزش نشان نداد. با این وجود هر دو گروه نسبت به پیش از آموزش تفاوت چشمگیری از نظر توانایی در درک و تولید افعال مجهول داشتند. براین اساس این طور نتیجه گیری می شود که processing instruction و dictogloss روشهای موثری برای کمک به یادگیری گرامر به زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران می باشند.
فاطمه سلامت راد پروانه کارکیا
هدف از این تحقیق شناسایی موثرترین و عملی ترین روش یا ترکیب روشهایی است که با آن بتوان نگرش دانشجویان زبان انگلیسی را در مورد سبک یادگیری ، محتوی و اهداف رشته زبان بررسی کرد.بافت تحقیق متشکل از دانشجویان رشته طراحی یکی از دانشگاههای هنر ایران می باشد که درس زبان انگلیسی خود را می گذرانند . در این بافت تاثیر چهارنوع روش جمع آوری اطلاعات از دانشجویان با هم مقایسه می شود. روشهای مذکور عبارتند از: 1-پرسشنامه.2-برگه های نظرسنجی پس از درس.3-برگه های یادداشت دانشجویان.4-مصاحبه.
شروین شمالی پروانه کارکیا
هدف از این تحقیق بررسی نگرش و ادراک دانشجویان ایرانی به شرکت در گروههای بازخوردی در کلاسهای نگارش زبان دوم بوده است . پرسشهای پژوهش عبارتند از: 1 - آیا در نگرش دانشجویان نسبت به گروههای بازخوردی بعد از مشارکت در فعالیتهای گروهی تغییر معناداری ایجاد خواهد شدد؟ 2 - در حین شرکت در فعالیتهای گروه بازخوردی ، چه نوع نگرشی در ذهن دانشجویان ایجاد می شود؟
جمیله راحمی سوسن قهرمانی قاجار
طی سالیان متمادی این سوال که چرا بعضی از فراگیران زبانهای خارجی نسبت به سایرین دارای پیشرفت تحصیلی (achievement)بالاتری در زبان انگلیسی هستند، محور مباحثات و تحقیقات فراوانی بوده است. این تحقیق براساس یافته های مطالعات پژوهشی که بیانگر نقش قطعی عواطف (affect) فراگیران در یادگیری زبانهای خارجی می باشند، تنظیم شد تا اولا دانش آموزان ایرانی مقطع دبیرستان در رشته های مختلف را از نظر نگرش نسبت به یادگیری زبان انگلیسی (attitude) ، اعتماد به توانایی های خود در درس زبان (self- efficacy) و عقایدی که نسبت به یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی (beliefa about efl learning) دارند با هم مقایسه کند و سپس به بررسی این نکته بپردازد که این عوامل عاطفی چه سهمی در پیشرفت تحصیلی آنان در درس زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه دارند. 150 نفراز دانش آموزان سال سوم مقطع دبیرستان از 3 رشته علوم انسانی، تجربی و ریاضی با روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. 20 نفر از دبیران زبان انگلیسی مقطع دبیرستان نیز بصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. روش تحقیق از نظر نوع اطلاعات مورد استفاده از دو نوع کمی و کیفی بود. در نتیجه تحلیل آماری این تحقیق نیز از دو نوع کمی و کیفی بودند. نتایج نشان داد که دانش آموزان رشته انسانی، بعنوان دانش آموزانی که پیشرفت تحصیلی پایینی در یادگیری زبان انگلیسی دارند، در مقایسه با دو رشته ریاضی و تجربی دارای نگرشی منفی نسبت به یادگیری زبان انگلیسی هستند، اعتماد کمتری به توانایی های خود در این درس دارند، و دارای برخی عقاید منفی درباره یادیگری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه هستند. در این تحقیق ثابت شد که از میان سه رشته، عوامل عاطفی مورد مطالعه رابطه معنی داری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رشته انسانی در درس زبان انگلیسی دارند. بعلاوه، داشتن اعتماد به توانایی های خود، به عنوان موثرترین عامل پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان این رشته در درس زبان، مشخص شد. این نتیجه اهمیت توجه به عواطف (affect) فراگیران، بخصوص خودباوریها (self-beliefs) را تاکید می کند تا بدین وسیله جریان آموزش و یادگیری موثر افزایش یابد. مطلبی که در مورد روش تحقیق در این پژوهش آشکار شد این بود که روش کیفی اطلاعات بسیار غنی و با ارزشی را فراهم می کند و این می تواند مسیر نویدبخشی برای پژوهشهای آینده باشد.
سیمین نادری پروانه کارکیا
تعریف اصل انگیزه در یادگیری زبانهای خارجی محور مباحثات و تحقیقات فراوانی در بین فراگیرانی که زبان را به عنوان زبان دوم و یا یک زبان خارجی فرا می گیرند، می باشد. این تحقیق ، یک طرح روانشناسی-اجتماعی را در پیش گرفته و سعی در بررسی اهدافی دارد که دانشجویان زبان انگلیسی ایرانی نسبت به یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی دارند.مجموعا 154 دانشجوی سال سوم از سه دانشگاه الزهرا-علامه طباطبایی و دانشگاه تهران، واقع در تهران به پرسشنامه ای پیرامون عواطف خود در مورد فایده یادگیری زبان انگلیسی پاسخ دادند.