نام پژوهشگر: نهاله مشتاق

رابطه تعارض نقش جنسیتی با ابعاد شخصیت در مردان، با استفاده از مدل هفت عاملی شخصیت کلونینجر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  مهدی چمی کارپور   عباس پورشهباز

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعارض نقش جنسیتی و عامل های آن، با ابعاد و مولفه های شخصیت در مردان، در چارچوب مدل هفت عاملی شخصیت بود. در اجرای پژوهش، از 250 نفر از مردان دانشجوی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، و دانشگاه تهران، خواسته شد تا پرسشنامه ای شامل مقیاس تعارض نقش جنسیتی، و نسخه بازنگری شده پرسشنامه مزاج و منش (tci-r) را تکمیل نمایند، که در نهایت، 190 نفر از دانشجویان مذکور، پرسشنامه را به طور صحیح تکمیل نمودند. بخش اعظم این دانشجویان، مجرد، در دامنه سنی 20 تا 30 سال، و مشغول به تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و کارشناسی بودند. بر اساس ضرایب همبستگی پیرسون، و نیز نتایج حاصل از مقایسه ابعاد و مولفه های شخصیت در دو گروه مردان دارای تعارض نقش جنسیتی بالا (51 نفر) و مردان دارای تعارض نقش جنسیتی پائین (51 نفر) با استفاده از آزمون تی – استودنت برای گروه های مستقل، مشخص گردید که تعارض نقش جنسیتی با نوجویی، وابستگی به پاداش، خود – راهبری، و همکاری، رابطه منفی معنادار، با بعد آسیب گریزی، رابطه مثبت معنادار، و با اکثر مولفه های شخصیت، رابطه معنادار دارد. همچنین، تعارض نقش جنسیتی با 10 مرحله اعتماد به واقعیت، احترام به خود، هدفمندی، همدلی، وجدان مندی، چاره سازی، پذیرش خود، شفقت، اصالت، و انسجام، از میان 13 مرحله رشد و تحول منش، همبستگی منفی معنادار دارد. مدل نهایی مزاج – منش – تعارض نقش جنسیتی، مبنی بر تعاملات مزاج با ابعاد منش در شکل گیری تعارض نقش جنسیتی مردانه نیز، با استفاده از روش تحلیل مسیر، مشتمل بر شش تحلیل رگرسیون چندمتغیره همزمان (روش enter در spss) شناسایی گردید. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، به نظر می رسد که پاره ای ویژگی های مزاجی مانند نوجویی پائین، آسیب گریزی بالا، وابستگی به پاداش پائین، و پشتکار بالا، در تعامل با اجتماعی شدن نقش های جنسیتی، به طور مستقیم یا از خلال تاثیرگذاری بر رشد و تحول ابعاد منش می توانند مردان را برای تعارض نقش جنسیتی مستعد سازند. همچنین، عدم رشدیافتگی دو بعد خود – راهبری و همکاری از ابعاد منش، به همراه نوع شکل بندی مزاج در مردان دارای تعارض نقش جنسیتی بالا، احتمال شیوع بالاتر اختلال شخصیت، بویژه اختلال شخصیت وسواسی را در میان این مردان مطرح می سازد.

عوامل پیش بینی کننده ابتلا به روان پریشی در مصرف کنندگان مت آمفتامین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  صفورا محمدیان   عباس پورشهباز

هدف: نظر به اهمیت نقش مت آمفتامین در بروز علائم روان پریشی در مصرف کنندگان مت آمفتامین این پژوهش با هدف تعیین عوامل پیش بینی کننده ی ابتلا به روان پریشی در مصرف کنندگان مت آمفتامین انجام شده است. روش: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 120 نفر مرد و زن در دو گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین مبتلا به روان پریشی و مصرف کنندگان مت آمفتامین غیرمبتلا به روان پریشی که به مراکز ترک اعتیاد و بیمارستان روان پزشکی رازی در طول زمستان 1391 مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس ملاک های ورود انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنیا(panss)، مقیاس سازگاری پیش مرضی(pas)، پرسشنامه الگوی مصرف مواد c-dap، مصاحبه ی ساختاریافته scid در مورد ملاک های اختلال روان پریشی و اختلالات وابسته و پرسشنامه سرشت و منش(tci). یافته ها: در گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین مبتلا به روان پریشی تعداد سال های مصرف مت آمفتامین و تعداد سال های مصرف مواد به طور کلی بیشتر از گروه مصرف کنندگان مت آمفتامین غیرمبتلا بود. سن شروع مصرف مواد در مبتلایان پایین تر بود. سازگاری پیش مرضی در مبتلایان ضعیفتر و سابقه ی اختلالات سایکوتیک در بستگان درجه اول مبتلایان بیشتر بود. در مولفه ی خصوصیات شخصیتی تفاوتی بین دو گروه یافت نشد. نتیجه گیری: عوامل پیش بینی کننده 25% از واریانس علائم مثبت و منفی روان پریشی را تبیین می کردند. کلیدواژه: مت آمفتامین / روان پریشی ناشی از مت آمفتامین/عوامل پیش بینی کننده

تاثیر یک جلسه دو دقیقه ای افشای هیجانی نوشتاری بر علائم روانی و جسمانی در دانشجویان دچار ضربه روانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  درا پرو   بهروز دولتشاهی

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یک جلسه دو دقیقه ای افشای هیجانی نوشتاری بر کاهش علائم روانی و جسمانی در دانشجویان دچار ضربه روانی و همچنین بررسی نقش تعدیل کننده مقابله رویکرد هیجانی انجام شد. روش: با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل، 46 دانشجوی دختردارای سابقه تجربه رویدادهای ضربه زای غیر بین فردی با روش غربالگری انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه نوشتن در مورد ضربه روانی (وضعیت آزمایشی، تعداد 23 نفر) و نوشتن در مورد یک موضوع خنثی (وضعیت کنترل، تعداد23نفر) بمدت یک جلسه 2 دقیقه ای واگذار شدند. تمام شرکت کنندگان بلافاصله قبل و بعد و 3 هفته بعد از مداخله مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در کوتاه مدت یک جلسه دو دقیقه ای افشای هیجانی نوشتاری، بطور معنا داری موجب افزایش ناراحتی ذهنی هنگام نوشتن، عاطفه منفی و علائم جسمانی می گردد. مداخله در دانشجویان با مقابله رویکرد هیجانی و ابراز هیجانی پایین تر و همچنین فراوانی ضربه روانی بالاتر در کاهش علائم روانی و همچنین با پردازش هیجانی و فراوانی ضربه روانی بالاتر در کاهش علائم جسمانی موثرتر بود. علاوه-براین تنزل دادن، شناخت بهتر رویداد ضربه زا، تخلیه هیجانی و پذیرش بعنوان مکانیسم های اثربخشی مداخله مشخص شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که یک جلسه افشا ی هیجانی کوتاه مدت همانند جلسات سنتی طولانی تر، در کوتاه مدت باعث برانگیختگی هیجانی و جسمانی، اما در 3 هفته بعد در مقایسه با خط پایه باعث کاهش علائم روانی و جسمانی در زیر گروهی از شرکت کنندگان می شود. به عبارت دیگر، متغیرهای تفاوتهای فردی بعنوان تعدیل کننده اثر بخشی آن عمل می کنند. همچنین مکانیسم های مختلف بعنوان تببین کننده اثر بخشی مداخله نقش دارند و بنابراین تئوری واحدی نمی تواند اثربخشی آن را تببین کند. ممکن است مدت زمان افشا لازم برای کسب نتایج مثبت از آنچه قبلا تصور می شده، پایین تر باشد.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش شدت علائم و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  حسین بقولی   پروانه محمد خانی

این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش علائم و افزایش کیفیت زندگی بیماران بزرگسال مبتلا به اختلال وسواس¬- اجبار انجام شد. روش: در این پژوهش از طرح پژوهش تجربی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایشی و گروه کنترل استفاده شده است . جامعه آماری: شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس - اجبار در شهر شیراز بود. نمونه پژوهش تعداد 75 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار بود . نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه آماری انتخاب شد..شرکت کنندگان با گمارش تصادفی بوسیله قرعه در یکی از سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان با کلومیپیرامین و ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بادرمان بوسیله کلومیپیرامین اختصاص یافتند(هر گروه 25 نفر). درمان act بر اساس پروتکل درمانی مایکل توهیگ اجرا گردید.ابزار اندازه گیری: 1-مصاحبه ساختار یافته بالینی بر اساس dsm-iv-tr (scidi,ii ) :برای تشخیص اختلالات محور i و ii ، 2 - مقیاس وسواس- اجبار ییل براون 3-مقیاس کیفیت زندگی. 4-پرسشنامه پذیرش و عمل- ویراست دوم،5-پرسشنامه افسردگی بک – ii ،6-مقیاس آمیختگی فکر و عمل7-پرسشنامه کنترل فکر . نتایج: نتایج با استفاده از روش¬های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی ، آزمون فرض ماخلی ، معناداری بالینی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان کلومیپیرامین تنها برای کاهش شدت علایم وسواس- اجبار و اجتناب تجربه¬ای، آمیختگی فکر وعمل ، کنترل فکر و کیفیت زندگی در پایان درمان ومرحله پی گیری اثر بخشی بیشتری دارد، اما در مقایسه با گروه ترکیبی تفاوت معنی دار نبود. .بعلاوه، بین گروه¬های درمان تفاوت معناداری از نظر کاهش افسردگی مشاهده نگردید(f=/40, p</67 ). معناداری بالینی نیز نشان¬دهنده اثربخشی بیشتر درمان¬های مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان ترکیبی وکلومیپیرامین در پایان درمان و مرحله پیگیری بود. نتیجه¬گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در درمان علایم وسواس – اجبار و مولفه های این اختلال موثر است. به نظر می-رسد افزودن درمان دارویی به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی آن را در درمان بزرگسالان مبتلا به اختلال وسواس - اجباردر کوتاه مدت و میان مدت افزایش نمی¬دهد.

رابطه ابعاد خشم، بازداری جنسی و روابط ابژه با علایم وسواسی- اجباری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  آرین کریمی طار   عباس پورشهباز

مقدمه: هدف این پژوهش تعیین رابطه ابعاد خشم، بازداری جنسی و روابط ابژه با علایم وسواسی ـ اجباری بود. روش: آزمودنی ها شامل 316 دانشجوی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بودند که با تکمیل پرسشنامه پادوآ (اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتن)، پرسشنامه بروز خشم حالت- صفت اسپیلبرگر- 2، پرسشنامه احساس گناه جنسی موشر و پرسشنامه روابط ابژه و واقعیت آزمایی بل، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، طبقه ای تصادفی بر اساس جنسیت، مقطع تحصیلی و گروه آموزشی بود. نتایج: برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بکار برده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین علایم وسواسی ـ اجباری و خشم حالت (r=0/35)، خشم صفت (r=0/34)، بیگانگی (r= 0/38)، دلبستگی ناایمن (r= 0/33)، خودمحوری (r= 0/44)، بی کفایتی اجتماعی (r= 0/32) رابطه معنادار وجود دارد. از بین متغیرهای پژوهش، خود محوری، خشم حالت، خشم صفت و بازداری جنسی قادر به تبیین 26 درصد از تغییرات علایم وسواسی ـ اجباری بودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان دادند که مقیاس خودمحوری روابط ابژه بیشترین نقش را در تبیین تغییرات علایم وسواسی ـ اجباری ایفا می کند و پس از آن مقیاس خشم حالت تبیین بیشتری را انجام می دهد.

رابطه نارضایتی از تصویر بدنی با ابعاد شخصیتی (سرشت-منش) و علایم و نشانه های اختلالات روانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  زهرا جمشیدی نسب   عباس پورشهباز

مقدمه: تصویر بدنی، تصویر ذهنی ای است که ما از بدن خود داریم. با توجه به تاثیر جوامع غربی و رسانه ها بر میزان نارضایتی از تصویر بدنی، در سالهای اخیر مطالعات گسترده ای بر ابعاد مختلف تاثیر گذار بر نارضایتی از تصویر بدنی صورت گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی نارضایتی از تصویر بدنی با ابعاد شخصیتی( سرشت-منش) و علایم و نشانه های اختلالات روانی صورت گرفت. روش: در چهارچوب مدل همبستگی که درآن از روش همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد، 271 دانشجو به صورت نمونه ‎گیری تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. نارضایتی از تصویر بدنی توسط پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی (bici) ارزیابی شد، bmi از طریق اندازه گیری وزن و قد محاسبه شد، برای تشخیص ادراک تحریف شده از تصویر بدنی، bmi با مقیاس نیمرخ رتبه بندی شکل مورد مقایسه قرار گرفت، ابعاد شخصیتی(سرشت-منش) از طریق پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر (tci) و علایم اختلالات روانی توسط پرسشنامه خلاصه علایم (bsi) به دست آمد. نتایج: نتایج نشان دادند بین بعد پشتکار و همکاری با نارضایتی از تصویر بدنی همبستگی ضعیف و بین بعد خود-راهبری با نارضایتی از تصویر بدنی، همبستگی متوسط وجود دارد. هم چنین علایم وسواسی و اضطرابی 25/0 واریانس نارضایتی از تصویر بدنی و از طرف دیگر نارضایتی از تصویر بدنی، 25/0 واریانس علایم افسردگی را تبیین می کنند. این روابط در تحلیل مسیر نیز تائید شدند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن هستند که بعد خود-راهبری و علایم وسواسی می توانند نقش پیش بینی کننده ای در تبیین نارضایتی از تصویر بدنی داشته باشند و همچنین نارضایتی از تصویر بدنی نقش تبیین کننده ای در علایم افسردگی دارند. از دگرسو ادراک تحریف شده از تصویر بدنی نقشی در نارضایتی از تصویر بدنی نداشته و این مفهوم تحت تاثیر ابعاد گسترده ی اجتماعی-فرهنگی می تواند باشد.

بررسی اثربخشی آموزش روانشناختی (respect) در کاهش رفتارهای پر خطر جنسی در مبتلایان به اختلال هویت جنسی مرد- به- زن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1387
  شبنم شایسته خو   نهاله مشتاق

چکیده ندارد.

اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری گروهی بر کاهش میزان اشتیاق و بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  فرشته مومنی   نهاله مشتاق

هدف: هدف از انجام پژوهش فوق بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی بر کاهش اشتیاق و بهبود کیفیت زندگی در معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون ((mmt بوده است. روش: در این مطالعه تجربی تعداد 36 نفر از معتادان تحت mmt از بین کلیه معتادان به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ملی مطالعات اعتیادincas)) به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در گروه آزمایشی درمان شناختی-رفتاری گروهی طی 8 جلسه به صورت 1جلسه در هفته انجام شد. جلسات با محوریت مدیریت اشتیاق، خلق منفی و اضطراب اجراء شد.اطلاعات پژوهش در 3 مرحله پیش آزمون ،پس آزمون و پی گیری 5/2 ماهه از طریق پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس پیش بینی پذیری بازگشت برای سنجش اشتیاق، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه)، مقیاس نگرش نسبت به مصرف مواد و پرسشنامه های افسردگی بک(bdi-ii) و اضطراب بک( bai) به منظور سنجش علائم ونشانه های افسردگی و اضطراب جمع آوری شد. به منظور نمایش داده های توصیفی از جدول فراوانی و درصد فراوانی و برای تحلیل نتایج مداخله از آزمون های آماری t مستقل و وابسته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون و پی گیری گروه آزمایش در شاخص اشتیاق کاهش داشته که این کاهش فقط در مرحله پس آزمون از نظر آماری معنا دار بوده استp<0.05) ). همچنین کیفیت زندگی در گروه آزمایش درپس آزمون به طور معناداری افزایش داشتهp<0.05) ) اما در مرحله پی گیری افزایش معنادار نبوده است. نگرش نسبت به مصرف مواد نیز در این گروه در پس آزمون و پی گیری کاهش داشته که از نظر آماری معنادار بوده است (p<0.05).علاوه بر آن نمرات گروه آزمایش در پرسشنامه های افسردگی و اضطراب نیز هم در مرحله پس آزمون و هم پی گیری کاهش داشته که این کاهش از نظر آماری معنادارمی باشد p<0.05) ). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت درمان شناختی-رفتاری گروهی برکاهش اشتیاق، بهبود کیفیت زندگی و کاهش شدت علائم و نشانه های افسردگی و اضطراب و نگرش مثبت به مصرف مواد در مرحله پس آزمون اثربخش بوده اما در درازمدت اثربخشی چندانی بر اشتیاق و کیفیت زندگی زندگی نداشته است.