نام پژوهشگر: سید محمد اعرابی

رابطه هماهنگی بین استراتژی های سطح کسب وکار و استراتژی های مالی با عملکرد سازمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  رحیم عابدی   سید محمد اعرابی

این تحقیق الگوی ترکیبی را جهت هماهنگی بین استراتژی سطح کسب وکار و استراتژی مالی و زیر سیستم های آن؛ شامل استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی تأمین مالی، استراتژی تقسیم سود و استراتژی سرمایه در گردش ارائه می دهد. بررسی تئوری های مدیریت استراتژیک مشخص می کند که الگوهای هماهنگی استراتژیک را می توان در سه الگو دسته بندی کرد: 1) الگوی عقلایی 2) الگوی طبیعی و 3) الگوی ترکیبی. الگوی ترکیبی مبتنی بر نگرش فرایندی به مدیریت استراتژیک است که در آن اجرای استراتژیک تابعی از تدوین (کانون توجه داخلی/خارجی) و کنترل (کم/زیاد) است. در این تحقیق بر مبنای الگوی ترکیبی، استراتژی های مالی و زیر سیستم های آن گونه شناسی می شود. سپس هماهنگی بین گونه های مختلف استراتژی های مذکور مورد بررسی قرار می گیرد. روش این تحقیق بر مبنای نتیجه یا دستاورد از نوع توسعه ای و بر مبنای هدف از نوع توصیفی – تبیینی و بر مبنای نوع داده های مورد استفاده نیز از نوع کیفی و کمّی می باشد. برای اجرای تحقیق از دو نوع روش شناسی استفاده شده است که عبارتند از: 1) روش کیفی و 2) روش کمّی. در روش کیفی از استراتژی تحقیق موردی استفاده شد و شرکت داروسازی اکسیر به عنوان یک مورد در دسترس انتخاب شد و گونه های استراتژی های مالی و زیر سیستم های آن برای سال های 1380 تا 1387 محاسبه شد. در روش کمّی از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق پیمایشی تعداد 273 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که طی سال 1387 سهام آنها در بورس مورد معامله قرار گرفته بودند. از کل جامعه آماری، تعداد 67 مورد با طرح تحقیق همکاری نموده اند. ابزارهای گردآوری داده های تحقیق سه روش پرسش نامه، مصاحبه و تحلیل صورت های مالی می باشد. از پرسش نامه جهت شناسایی و استخراج استراتژی های سطح کسب و کار و از مصاحبه به عنوان ابزار مکمل پرسش نامه استفاده شده است. از تحلیل صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های نمونه برای شناسایی گونه های استراتژی مالی و زیر سیستم های آن و از گزارش هیأت مدیره به مجمع عمومی سالیانه جهت شناسایی اهداف سرمایه گذاری شرکت ها استفاده شده است. از روش های آمار توصیفی مانند معیارهای پراکندگی، مرکزی، نسبت ها، جداول و نمودارها، از روش های آمار تحلیلی پارامتریک مانند آزمون تحلیل واریانس و کوواریانس عاملی، آزمون های تعقیبی lsd و dunnett، آزمون لِون، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آن و از روش های آمار تحلیلی ناپارامتریک مانند آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون گردش یا رشته ها و آزمون یو-من-ویتنی جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از عملیات میدانی و تحقیق موردی استفاده شده است. یافته های نظری منجر به شناسایی نقاط مرجع استراتژیک؛ استراتژی های مالی و زیر سیستم های آن و همچنین گونه شناسی استراتژی های مذکور شد و هماهنگی بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک به عنوان یک الگوی نوین و یک پارچه برای هماهنگی بین استراتژی سطح کسب و کار و استراتژی های مالی و زیر سیستم های آن معرفی شده است. نتایج استراتژی تحقیق موردی برای شرکت داروسازی اکسیر نشان می دهد که عملکرد شرکت (نسبت q توبین و roa) در زمانی که گونه استراتژی مالی شرکت، میانه رو متمایل به ریسک پذیری است بیشتر از زمانی است که گونه استراتژی مالی آن میانه رو متمایل به ریسک گریزی است. همچنین نتایج نشان می دهد که در سال هایی که هماهنگی بین عناصر استراتژی های مالی بیشتر است عملکرد شرکت (نسبت q توبین و roa) نیز بهتر است. تحلیل روش پیمایشی نیز نتایج الگوی نظری تحقیق را تأیید نموده است. براساس این نتایج، هماهنگی بیرونی (عمودی) میان استراتژی سیستم مالی و استراتژی کسب وکار، هماهنگی درونی (عمودی) میان استراتژی سیستم مالی و زیر سیستم ها یا کارکردهای آن، هماهنگی درونی (افقی) میان زیرسیستم ها یا کارکردهای سیستم مالی، هماهنگی بیرونی (عمودی) زیر سیستم ها میان زیر سیستم های استراتژی مالی با استراتژی کسب وکار و اثر تعاملی آنها بر عملکرد (roa، roe) اثر می گذارند و شرکت هایی که هماهنگی بالایی دارند نسبت به شرکت هایی که هماهنگی متوسط و یا کمی دارند، عملکرد بیشتری دارند. همچنین یافته ها نشان می دهد، شرکت هایی که هماهنگی بین استراتژی های سطح کسب وکار و استراتژی مالی و زیر سیستم های آن در گونه های بالاتری قرار دارند، عملکرد (roa، roe) بیشتری دارند. نتایج روش تلفیقی حاصل از تحقیق موردی، مدل تحقیق در یک دوره زمانی 8 ساله (طولی) و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی مدل تحقیق برای 67 شرکت بورسی در سال 1387 (مقطعی) مورد تأیید قرار داد.

بررسی عوامل موثر بر استراتژی کیفیت (مورد کاوی شرکت ایران خودرو)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1389
  رکسانا نظری پویا   سید محمد اعرابی

با شدت یافتن رقابت در محیط جهانی، شرکت های تولیدی با تمرکز بر بهبود کیفیت در جستجوی مزیت رقابتی و سودآوری برآمدند و برنامه هایی چون مدیریت کیفیت فراگیر در کانون توجه استراتژی های مدیریت قرار گرفت. اخیرا تلاش های زیادی در سطح جهانی جهت ایجاد هماهنگی برنامه های بهبود کیفیت با استراتژی شرکت ها و یا تلفیق ایندو صورت گرفته است، اما چنین تحقیقاتی در کشور ما و در صنعت خودروسازی تا کنون انجام نشده است . تحقیق حاضر به شناسایی ، طبقه بندی عوامل موثر بر استراتژی مدیریت کیفیت و بررسی ارتباطات این عوامل می پردازد. در نتیجه تعیین این عوامل و با بهره گیری از نقاط مرجع استراتژیک معروف(مدل های هال ،استوارت و نیز بامبرگر و مشولم)، مدلی برای مدیریت استراتژیک کیفیت معرفی می گردد؛ سپس این مدل با استفاده از نظر خبرگان شرکت ایران خودرو بومی شده و برای این شرکت استفاده می گردد . در این تحقیق نمونه گیری آماری بصورت تصادفی انجام شده و تعداد نمونه از فرمول کوکران به دست آمده است. ابزار اصلی این تحقیق توصیفی- پیمایشی پرسشنامه بوده که با استفاده از نرم افزار spss (محاسبه آلفای کرونباخ) پایایی آن و اعتبار آن با روایی محتوا کنترل شده است. در این تحقیق برای تست نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنف در نرم افزار spss استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش تجزیه عامل ها یا تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار lisrel تاثیرگذارترین متغیرها و روابط بین آنها شناسایی و مدل نهایی شکل داده شده است که پس از تلخیص و کاربردی سازی، مدل کاربردی نهایی در فصل پنجم ارائه شده است.

مدلی برای توسعه منابع انسانی استراتژیک مبتنی بر الگوی قابلیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1391
  ماندنی تونکه نژاد   حسین رحمان سرشت

این رساله به طراحی الگوی توسعه استراتژیک منابع انسانی براساس الگوی قابلیت در شرکت ملی نفت ایران می پردازد. برای رسیدن به این هدف از دو روش کمی و کیفی استفاده کرده و مدلی را برای اجرا آزمون می کند.