نام پژوهشگر: داود کریم زادگان
محمدرضا محمدی داود کریم زادگان
امروزه اهمیت اطلاعات، هم به عنوان یک منبع مهم تاکتیکی و استراتژیک در سازمان مطرح می باشد و هم به عنوان یک منبع عمده برای ارزش افزوده احتمالی شناخته شده است. اطلاعات همیشه در محیط کسب و کار به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح بوده، اما نکته مهم این است که تغییرات واقعی که می تواند ارزش بالقوه اطلاعات را افزایش دهد توانایی سازمان ها در استفاده از این منبع مهم از طریق کاربرد فن آوری جدید است. فناوری اطلاعات با ویژگی ذخیره سازی، پردازش، بازیابی و انتقال اطلاعات و برقراری ارتباطات می تواند مدیران را در بهبود عملکرد سازمان هایشان یاری کند. لذا برنامه ریزی استراتژیک یکی از ارکان موفقیت هر سازمان بوده و مهمترین وظیفه مدیران را تشکیل می دهد. از این رو شرکت آب و فاضلاب روستایی استان تهران در راستای ماموریت ها و به منظور دست یافتن به اهداف و چشم انداز آتی و همچنین ادامه حیات سازمانی اش نیازمند بهره گیری مناسب از فناوری اطلاعات می باشد. این تحقیق در سه عنوان مجزای انتخاب، تدوین و ارزیابی اثربخشی برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات در آب و فاضلاب روستایی استان تهران تهیه شده است که سعی شده هر سه عنوان آن بطور کامل تجزیه و تحلیل گردد. بر پایه ی نتایج بدست آمده از این تحقیق، مشخص شد که انتخاب روش تدوین باید با معیارهای سازمان مربوطه صورت گیرد و عدم آشنایی بسیاری از کارکنان و مدیران با مفاهیم برنامه ریزی استراتژیک و عدم قبول فناوری اطلاعات بعنوان پشتیبانی بر فشارهای وارده به سازمان، از ضعف سازمان ها می باشد که می توان با گسترش ادبیات تحقیق منجر به گسترش مفاهیم برنامه ریزی، فناوری اطلاعات، برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات در بین مدیران و کارشناسان سازمان شده و منجر به آشنایی بیشتر آنان با ماموریت، چشم انداز و اهداف سازمانی شد و با همکاری تمامی کارکنان می توان برنامه را تدوین و اجرایی نمود. و با ارزیابی اثربخشی آن می توان از همراستا بودن برنامه تدوین شده با اهداف و استراتژی های کلی سازمان آگاه شد.
حسن شبانی داود کریم زادگان
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی عوامل موثر بر بکارگیری خدمات پایانه فروشگاهی (pos)توسط مشتریان با استفاده از مدلی که بر اساس تئوری پذیرش فناوری(davis,1989) و تئوری انتشار نوآوری(rogers,1995) طراحی شده است انجام شده است. عوامل موثر بر بکارگیری خدمات پایانه فروشگاهی در این تحقیق به دو بخش ویژگی های فناوری pos و ویژگی های روانشناختی کاربر خدمات pos تقسیم بندی شد. ویژگی های فناوری pos در غالب یک مدل مفهومی در این تحقیق منجر به مولفه های: سازگاری ، سودمندی، پیچیدگی، قابلیت آزمون، ریسک درک شده، هزینه استفاده و ویژگی های روانشناختی کاربر خدمات pos به مولفه های: مشخصه اجتماعی ، رهبری عقیده ، طرزفکر پیرامون تغییر و خطر پذیری شده است. در این پژوهش که از نظر روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی می باشد، نمونه ای متشکل از 688 نفر از مشتریان بانک ملت شامل 366 کاربر و 322 غیرکاربر، مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی به بررسی عوامل موثر بر بکارگیری خدمات پایانه فروشگاهی پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان داده است که از بین متغیر های مورد بررسی، قابلیت آزمون ، هزینه استفاده، طرز فکر پیرامون تغییر و خطرپذیری بیش از سایر عوامل بر بکارگیری خدمات پایانه فروشگاهی موثر می باشند.
علی اکبر صرافت حسین شیرازی
فرآیند تولید نرم افزار یکی از اصلی ترین و پیچیده ترین مسائل مورد توجه مهندسین نرم افزار است. در واقع می توان نرم افزار را با بنا یا ساختمان، و فرآیند تولید نرم افزار را با ساختمان سازی در پیچدیگی قیاس کرد. همانطور که در فرآیند ایجاد بنا از معماری استفاده می شود، در تولید نرم افزار نیز معماری، برای فائق آمدن بر پیچیدگی ها، استانداردسازی راه حل ها، دوری از جزییات وایجاد نگرش کلان به کار گرفته می شود. عواملی مانند ابعاد بزرگ، پیچیدگی زیاد، نیازمندهای خاص، طول عمر زیاد، نگهداری و انعطاف پذیری در برابر تغییرات می توانند منجر به لزوم استفاده از معماری در یک سیستم نرم افزاری شود[albi 04]. از طرفی در هر سیستم نرم افزاری دغدغه های متداخلی چون رسیدگی به خطا و یا امنیت وجود دارند که نمی توان آنها را فقط به یک لایه خاص از معماری نسبت داد. همچنین در سالهای اخیر دیدگاه جدیدی به نام جنبه گرایی توسط آقای گرگور کیزالس و تیم ایشان در شرکت زیراکس معرفی شده است که این دیدگاه قائل به جداسازی دغدغه ها در سطح برنامه نویسی می باشد[ramn 06]. جداسازی دغدغه های متداخل در سطوح بالاتر باعث می شود از پراکندگی مشکلات در لایه های دیگر فرآیند تولید نرم افزار جلوگیری به عمل آید، از اینرو در این پایان نامه مدلی ارایه شده است که دغدغه های متداخل را با استفاده از مفهوم جنبه در سطح معماری جدا می نماید. در واقع نیازمندی های متقاطع به دو دسته کلی وظیفه مندی و غیروظیفه مندی تقسیم شده و سپس هر یک در لایه ای مجزا قرار داده می شوند. در ادامه با ارایه روشی، جنبه های موجود در هر لایه به صورت جداگانه به معماری اصلی نگاشت می شوند. از آنجا که از جنبه گرایی و جداسازی کامل بین دغدغه ها در سطح معماری سیستم های اطلاعاتی استفاده نشده است، در این پایان نامه معماری سیستم های اطلاعاتی تحت وب مبتنی بر سکوی javaee بر اساس این مدل طراحی شده است تا کاربردی بودن مدل ارایه شده نیز به اثبات برسد. این معماری از سه زیرسیستم پایه ای تشکیل شده است و تکنولوژی های بکار رفته در آن همگی متن باز می باشند. مقایسه معماری ها یکی از پیچیده ترین مسایل موجود در زمینه معماری نرم افزار می باشد از اینرو در این پایان نامه روشی کارا برای مقایسه معماری ارایه شده بر اساس این مدل با دیگر معماری ها ارایه شده است. این روش شامل چهار مرحله می باشد که در نهایت بعد از انجام این چهار مرحله اطلاعات بدست آمده در جداولی مخصوص با یکدیگر مقایسه می شوند.
کامران فرجی احمد فراهی
با توجه به نیاز روز افزون برای دسترسی به داده های غیر متمرکز و طیف وسیع حجم آن ها در فواصل دور و نزدیک نوع خاصی از گرید محاسباتی بنام گرید داده مورد مطالعه قرار گرفته است. گرید داده با نگرش توزیع شده ناگزیر به اعمال قواعدی در سیستم های توزیع شده برای مدیریت داده های خود است. یکی از مهم ترین مسائل چالش برانگیز در گرید داده، تکرار داده می باشد. در تکرار داده پارامترهای زمانی مانند زمان تکرار، محل تکرار و الگوریتمی مانند روش تکرار از اهمیت خاصی برخوردار هستند. در این رساله گرید داده، الزامات مدیریت داده ای آن و نمونه هایی از روش های تکرار و تفاوت بین آن ها در کارایی ارائه شده است. سپس به بیان یک الگوریتم جدید بنام الگوریتم تکرار داده آبشاری چند تایی بر اساس کمینه سازی بار کاری در گرید داده پرداخته شده است. تمرکز اصلی الگوریتم ارایه شده به روی روش تکرار و محل تکرار بر اساس بار کاری گرید داده در زمان مورد نظر است. بر اساس فرضیه ها و تعاریف انجام شده شبه کُد الگوریتم مورد نظر به همراه توضیحات و یک مثال ساده ارایه شده است. همچنین الگوریتم مورد نظر در یک شبیه ساز با دو الگوریتم پایه ای دیگر بنام های "بهترین سرویس گیرنده" و "بدون تکرار" مقایسه شده است. عوامل مقایسه در بین سه الگوریتم مورد نظر عبارتند از میزان زمان پاسخ و میزان استفاده از حافظه در گرید داده. شبیه ساز برای الگوهای تصادفی در یک گرید داده با در نظر گرفتن فاصله بین سایت ها، الگوی دسترسی ،اندازه فایل های مورد انتقال، اجرا و نتایج حاصل از آن طبق جداول و نمودارهای مرتبط مقایسه شده است. نتایج حاصل از بررسی الگوریتم پیشنهادی با دو الگوریتم مورد نظر به صورت میانگین بهبود نسبی را نسبت به دو الگوریتم دیگر در دو حوزه میزان زمان پاسخ و میزان استفاده از حافظه را نشان می دهد.
سید محمد ناصر خرازانی داود کریم زادگان
با پیشرفت فناوری و ارزان شدن تجهیزات ساخت حسگرها، شبکه های بی سیم جهت این گونه تجهیزات گسترش فوق العاده ای داشته است. دشوار بودن برنامه نویسی و توسعه نرم افزارهای مبتنی بر شبکه های حسگر و عملگر بی سیم سبب گردید که نیاز به یک رویکرد سطح بالا جهت توسعه این گونه نرم افزارها احساس گردد. برنامه نویسی سطح پایین همیشه دشوار و خطا یابی آن نیز سخت است. ما یک چارچوب سرویس گرا و بر پایه مولفه ها را بیان می کنیم. علاوه بر این خصوصیات، می-توان حمایت از محدودیت های بلادرنگ و کیفیت سرویس و ذخیره انرژی را نیز نام برد. البته مستقل از سکو بودن نیز از ویژگی های آن می باشد. اصلی ترین کاربرد آن زمانی است که بخواهیم به سرعت یک انتزاع از توسعه نرم افزار بدست آوریم. بدین معنی که برنامه نویس دیگر خود را درگیر جزئیات نکرده و در وقت نیز صرفه جویی می گردد. ما به طور اختصاصی سیستم مدیریت حمل و نقل شهری را با این زبان پیاده سازی کرده ایم. رابط کاربری مناسب و میان افزار آن را برنامه نویسی شده تا بتوان جهت اجرای هر پروژه شبکه حسگر بی سیم از آن بهره برد. به طوری که خواهید دید رویکرد ما جهت سیستم های حسگر بسیار کاربردی بوده و نسبت به سایر رویکردها دارای برتری می باشد. در ادامه سیستم خوشه بندی را جهت بالا بردن کارآیی، به آن اضافه کرده و نشان می دهیم که این تغییر باعث ایجاد عملکرد بالاتری خواهد شد. در پایان با ارزیابی روش پیشنهادی نقاط ضعف و قوت این روش بررسی خواهد شد.
افسانه حاجی زاده مهرداد جلالی
پایه ریزی و ایجاد یک سیستم برای کنترل ریسک مشتریان، جزئی ضروری از مدیریت علمی یک بانک به شمار می رود. نظر به اهمیت ریسک اعتباری در سیستم بانکی، مدل های امتیازدهی اعتباری به عنوان ابزارهایی جهت کنترل این ریسک، توسعه یافته اند. در این پژوهش از ابزارهای داده کاوی و روش های تصمیم گیری چند معیاره ahp و topsis برای رتبه بندی اعتباری مشتریان یک بانک استفاده شده است. هدف آنست که در نهایت مدل تصمیم گیری ارائه شده به شناسایی مشتریان قبل از اعطای وام کمک نماید. روش کار بدین شکل می باشد که طبق یک فرآیند استاندارد داده کاوی (crisp-dm)، داده های مشتریان سابق بانک جمع آوری، متغیرهای تأثیرگذار در رفتار اعتباری مشتریان شناسایی و فرآیند پالایش بر روی داده ها صورت گرفته است. سپس بر اساس چند شاخص (از قبیل روزهای تأخیر، تعداد تأخیر و مبلغ تأخیر در بازپرداخت اقساط وام)، طبق نظر کارشناسان بانک مورد مطالعه و با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ahp و topsis، طبقات اعتباری مشتریان (خوب، متوسط و بد) تعیین گردند. به عبارتی برای هر مشتری یک برچسب اختصاص می یابد. پس از پیش پردازش داده ها و تغییرات در رکوردها (مشتریان) و فیلدها (خصیصه های مشتریان)، با استفاده از روش cart، داده های نهایی مدل سازی گردیدند و الگوهای پنهان در داده ها به شکل درخت قوانین استخراج شدند. همچنین داده های نهایی با چندین الگوریتم داده کاوی نظیر درخت های تصمیم سنتی، شبکه های عصبی، رگرسیون لجستیک، شبکه های بیزین، ماشین بردار پشتیبان و ... نیز مدل سازی شدند. نتیجه حاصله نشان داد که الگوریتم cart نتایج بهتری را به لحاظ دقت تفکیک مشتریان نسبت به سایرین دارد.
محسن شفیعی رضا منصفی
دسترس پذیری بالای داده ها در جوامع اطلاعاتی کنونی، وجود ابزاری معتبر و کارآمد به منظور مدل سازی و تحلیل داراییهای با ارزش (اطلاعات) را ملموس تر می نماید. از موانع مهم در استفاده ابزارهای داده کاوی در این راستا حجم بالای داده های مورد بررسی است که هزینه های زمانی و تحلیلی زیادی را به دنبال دارد. در اغلب موارد می توان با حذف داده های زائد وبی ارزش علاوه بر کاهش هزینه های کاوش، صحت نتایج تولیدی را نیز تا حد قابل قبولی حفظ کرد. انتخاب ویژگی یکی از روش هایی است که سعی دارد با کاهش تعداد صفات داده های مورد بررسی هزینه های داده کاوی را کاهش دهد، ولی از آن جا که خود روال انتخاب ویژگی مناسب جزو مسائل np-complete است، می توان به جای تولید پاسخ قطعی با صرف زمان قابل ملاحظه، به دنبال رسیدن به پاسخ قابل قبول باشیم. استفاده از رویکرد فرامکاشفه ای برای این منظور مناسب و پرکاربرد است، در این پایان نامه با ترکیب و ایجاد تغییرات مناسب در روش های متداول فرامکاشفه ای مانند روش کلونی مورچه ها، جستجوی هارمونیک و بهینه سازی ذرات هوشمند توانسته ایم به ایجاد بهینگی در این روش ها برای حل مسأله انتخاب ویژگی دست یابیم، که نتایج حاصل از اعمال این تغییرات با شبیه سازی انجام شده با نرم افزار متلب و بر روی مجموعه داده های بزرگ و معتبری مانند گیست و درثا که به منظور استفاده در روش انتخاب ویژگی مناسب سازی شده است اعمال و نتایج حاصل تایید کننده بهینگی روش مورد بررسی است.
محمد علی بخشی زاده مقدم حمیدرضا ریاحی
امروزه به کمتر سازمانی برمی خوریم که بحث فن آوری اطلاعات و ارتباطات در آنجا مطرح نبوده و به یکی از دغدغه های مدیران آن مبدل نشده باشد. آمادگی الکترونیکی، یکی از جنبه های مهم توسعه مناطق آزاد در دنیای امروز به شمار می رود که در کنار توسعه سایر زیرساخت ها در این مناطق، باید مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان هر منطقه قرار گیرد. آمادگی الکترونیکی مفهومی است که عمر آن تقریباً به سه دهه می رسد و به معنای میزان آمادگی کشور، جامعه، سازمان و... در به کارگیری و پذیرش فن آوری اطلاعات است. تحقیق حاضر نیز که با موضوع «ارائه چارچوبی جهت ارزیابی آمادگی الکترونیکیی در مناطق آزاد ایران» (مطالعه موردی: منطقه آزاد اروند) تدوین گشته است، به ارزیابی آمادگی الکترونیکی منطقه آزاد اروند می پردازد. در این تحقیق بعد از بررسی مدلهای ارزیابی در کشورهای مختلف،3 مدل دانشگاه هاروارد (cid)،رتبه بندی واحد اطلاعات اکونومیست (eiu) و توسعه سازمان ملل متحد (un) به عنوان 3 مدل مرجع برای ارزیابی آمادگی دولت الکترونیکی در مناطق آزاد در نظر گرفته شده است.سپس ابعاد مدل مورد نظرشامل هفت بعد «امنیت و زیرساخت های فنی»، «پورتال سازمان»، «زیرساخت های اجتماعی و منابع سازمان»، «زیرساخت های مدیریتی و استراتژی های مبتنی بر فن آوری اطلاعات»، «چارچوب های حقوقی و قانونی»، «جامعه»، «پذیرش فن آوری اطلاعات توسط افراد و استفاده از خدمات آن»، با نظر خبرگان اولویت بندی شده و میزان تاثیر هر یک بر آمادگی الکترونیکی منطقه آزاد اروند بررسی شده است.شاخصهای هر یک از ابعاد مذکور با اخذ نظر خبرگان وزن دهی شده و پس از آن در جامعه آماری مورد سنجش قرار گرفته است. سپس نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که این نتایج بیانگر این است که با وجود گامهای موثری که منطقه آزاد اروند در راستای استقرار دولت الکترونیک برداشته فاصله کمی تا رسیدن به آمادگی الکترونیکی در این سازمان وجود دارد که در همین راستا پیشنهاداتی برای رسیدن به وضع مطلوب به تفکیک هر یک از ابعاد مدل ارزیابی در فصل انتهایی ارائه شده است.
زهرا زاهدی سید محمد شبیری
در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی و مطالعه تطبیقی آموزش الکترونیکی ، یک مدل مناسب برای کشور ایران پیشنهاد گردیده، در ادامه نیز با بررسی مدلهای مختلف مدیریت دانش و تکیه بر دو مدل "نوناکا تاکوچی" و مدل "پروبست و روب و رامهاردت"، یک مدل تلفیقی مناسب جهت تلفیق آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش ارائه شده است.در پایان به طراحی مدل مفهومی آموزش الکترونیکی محیط زیست با استفاده از مدلهای مدیریت دانش پرداخته شده است. در این راستا، پس از تهیه و تدوین پرسشنامه ای محقق ساخته، شامل 38 سوال که به بررسی سطح علاقه وآگاهی های زیست محیطی دانش آموزان متوسطه شهر تهران می پردازد تهیه شد. برای سنجش طیف پاسخهای مربوطه، از طیف لیکرت استفاده گردیده که در آن پنج گزینه خیلی کم ، کم ، متوسط ، زیاد ، خیلی زیاد مد نظر قرار گرفته است . همچنین جهت نیازسنجی افراد گروه نمونه در مسائل زیست محیطی، از 28 سوال در سه گروه استفاده شد،در دو گروه اول و دوم، گویه ها با پنج مقیاس (مقیاس لیکرت) برای وضع موجود و وضع مطلوب مشخص شده اند. در گروه سوم، گویه هایی با با پنج مقیاس (مقیاس لیکرت) طراحی گردیدند. پرسش نامه های تکمیل-شده بر اساس روش آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار داده شد، و مقدار ضریب آلفا برای پرسش نامه برابر 83/0 بدست آمد. هم چنین سعی شد از طریق مصاحبه های فردی و گروهی با دانش آموزان و معلمان ذیر بط، نقطه نظرات آنها در رابطه با نیازهای آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه در زمینه محیط زیست جمع آوری گردد. جامعه آماری این تحقیق عبارتند از دانش آموزان متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1389- 1388 که بر اساس فرمول مورگان تعداد نمونه آماری این تحقیق 382 نفر بدست آمد. این دانش آموزان از روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی از بین مناطق 19گانه آموزش و پرورش شهر تهران که بر اساس برخورداری و سطح امور فرهنگی و اقتصادی به 3 دسته تقسیم شده بودند، از مناطق 3و 8 و 15 انتخاب گردیده، و به این پرسشنامه ها پاسخ دادند. و نتایج بدست آمده: 1- می توان از آموزش الکترونیکی، به علت داشتن قابلیتها و توانمندی های بالا و میزان مقبولیت و تمایل به آن، در گروه سنی متوسطه به عنوان مکمل آموزش های رسمی در آموزش محیط زیست استفاده نمود. 2- میزان علاقه مندی های دانش آموزان متوسطه شهر تهران به مسائل زیست محیطی در حد متوسط و زیادی می باشد.( جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش) 3- میزان آگاهی ها زیست محیطی دانش آموزان متوسطه شهر تهران در حد متوسط و ضعیف می باشد. ( جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش) 4- میزان حساسیت زیست محیطی دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران نسبت به مسائل زیست محیطی در حد متوسط و زیاد می باشد. (جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش) 5- برنامه های آموزشی موجود زیست محیطی دوره متوسطه، در حد متوسط و کم پاسخگوی نیازهای زیست محیطی آنان می باشد. (جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش) 6- آموزش مسایل زیست محیطی در مقطع سنی دبیرستان، اثر بخشی بیشتری دارد. (جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش) 7- تناسب رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع متوسطه نسبت به مسائل زیست محیطی در حد زیادی می باشد. (جهت استفاده درطراحی زیر ساخت مدل تلفیقی آموزش الکترونیکی و مدیریت دانش)
عطیه خدائی علی ربیعی
امروزه در دنیای تجارت با حجم بالایی از اطلاعات و داده ها روبرو هستیم. باتوجه به تحولات معاصر پیش بینی می شود در آینده سازمان هایی موفق خواهند بود که دید روشنی از آنچه که باید انجام دهند، داشته باشند و بتوانند از سیستم های موردنیاز برخوردار گردند. فناوری هوشتجاری به یکی از مفاهیم مهم در مدیریت سیستم های اطلاعاتی تبدیل شده و با فرهنگ سازمانهای پیشرو عجین شده است و در خط مقدم فناوری اطلاعات برای پشتیبانی تصمیمگیری مدیریت قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آمادگی سازمان برای پیادهسازی هوش تجاری انجام شده است. در این راستا با استفاده از مدل ارائه شده توسط استیو ویلیامز و نانسی ویلیامز و همچنین جمع بندی نظریات دیگران، عوامل کلیدی شناسایی و در سازمان مورد مطالعه (شرکت بیمه ملت) مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق کلیه پرسنل این شرکت میباشد و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج این پژوهش نشان داد عوامل کلیدی برای سنجش میزان آمادگی سازمان جهت پیادهسازی سیستم هوش تجاری شامل همراستایی استراتژیک، مدیریت پورتفولیو، مشارکت سازمان و فناوری اطلاعات، فرهنگ بهبود فرآیندی مستمر، فرهنگ استفاده از اطلاعات و ابزارهای تحلیلی، فرهنگ روشمندساختن و مهندسی جریان تصمیمگیری و آمادگی فنی سیستم های هوش تجاری و انبارداده ها میباشد. در سازمان مورد مطالعه دو مورد اول در سطح مطلوب و بقیه شاخصها در سطح متوسط قرار دارد. بنابراین آمادگی کل در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت، با انجام مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان مسئول در این سازمان به شناسایی و تحلیل مشکلاتی که باعث ایجاد سطح متوسط در این زمینه شدهاند، پرداخته شد و راهکارهایی جهت ارتقاء آمادگی سازمان در موارد مطرحه ارائه گردید.