نام پژوهشگر: گاگیک بدلیانس قلی کندی
شروین جمشیدی گاگیک بدلیانس قلی کندی
در این تحقیق، عملکرد راکتور بافلدار بی هوازی (abr) بعنوان روشی نوین برای تصفیه فاضلاب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، از زمستان سال 1389 تا شهریورماه 1390، به مدت 8 ماه، پس از انجام مطالعات نظری، مطالعات آزمایشگاهی و پایلوتی در مقیاس آزمایشگاهی با حجم 20 لیتر و نیمه صنعتی با حجم 48 لیتر انجام پذیرفت. پایلوت های آزمایشگاهی و نیمه صنعتی تحت شرایط دمای محیط و با فاضلاب شهری و لجن برگشتی از واحد زلال ساز تصفیه خانه شهید محلاتی تغذیه و راهبری شدند. مطابق نتایج حاصل، در مرحله اول، راکتور چند مرحله ای بی هوازی با 6 محفظه، عملکرد مطلوبی در حذف cod به میزان 70 تا 90 درصد داشته است. در مدت زمان ماند بهینه 12 ساعت، کارآمدی حذف این سامانه در زمستان 71% می باشد که در فصل بهار به 85% افزایش می یابد. در مرحله دوم، راکتور abr با 8 اتاقک مستطیلی بطور متوسط در زمان ماند بهینه 8 تا 12 ساعت به کارآمدی حذف cod به مقدار 72% می رسد. سپس، برای بررسی جامع عملکرد سامانه و پیش بینی واکنش سامانه تحت شرایط مختلف بهره برداری و طراحی، نتایج آزمایش های انجام شده، به کمک مدل شبکه عصبی شبیه سازی گردید. بدین وسیله و با توجه به نتایج مطالعات آزمایشگاهی و پایلوتی، برای بهره برداری سامانه در شرایط پایدار برای تصفیه فاضلاب شهری و کسب کارآمدی مطلوب از این راکتور، مدت زمان ماند بهینه طراحی سامانه 10 تا 12 ساعت و تعداد اتاقک 6 تا 8 عدد پیشنهاد می شود. در این تعداد اتاقک، سامانه به خوبی در زمان ماند بهینه می تواند شوک های هیدرولیکی و دمایی را در خود مستهلک و متعادل سازد که برای فرآیند بی هوازی حیاتی می باشد. همچنین این تعداد اتاقک تکمیل مراحل سری فرآیند بی هوازی را به ترتیبی تضمین می نماید که مصرف کامل ترکیبات میانی حاصل در اتاقک های اولیه راکتور در اتاقک های چهارم تا ششم انجام پذیرد. یکی از نقاط ضعف سامانه بی هوازی در هنگام راهبری، عدم قابلیت کاهش غلظت مواد جامد محلول (tds) می باشد. بنابراین برای ارتقای راکتورهای بی هوازی و افزایش کارآمدی راهبری اینگونه سامانه ها در رابطه با احیای فرآیند بی هوازی در هنگام برقراری شرایط اسیدی، از فرآیند الکترولیز شیمیایی استفاده گردید. در این مرحله از مطالعات که در مقیاس آزمایشگاهی و در بشرهای یک لیتری بصورت ناپیوسته با فاضلاب و لجن مشابه مراحل پیشین انجام گرفت ، کارآمدی حذف tds از 6 درصد تحت شرایط متعارف به بیش از 28 درصد افزایش یافت. همچنین سامانه قادر است در مدت زمان کوتاهی (حدوداً یک ساعت)، ph فاضلاب را از فاز اسیدی به خنثی و قلیایی برگرداند. در این رابطه، همچنین تأثیر پارامترهای موثر بر این فرآیند مانند ولتاژ، زمان ماند و مشخصات فاضلاب ورودی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که طراحی بهینه abr در سامانه های متمرکز و غیرمتمرکز تصفیه فاضلاب می تواند باعث ارتقای کارآمدی و راهبری این واحدها شده و اصلاح و ارتقای عملکردی آن میسر می شود.
محمدرضا علی بیگی گاگیک بدلیانس قلی کندی
افزایش جمعیت در نقاط پر تراکم شهری و عدم امکان توسعه فیزیکی ظرفیت تصفیه خانه های موجود، به دلیل فضای کم در این نواحی منجر به روی آوردن به فرایندهای نوین صنعت آب وفاضلاب شده است. همچنین نیاز جوامع کوچک و روستایی امروز که دارای تراکم کمی هستند، به تاسیسات بهداشتی و تصفیه فاضلاب به منظور بالا بردن سطح کیفی زندگی و کاهش آلودگی منابع آب در دسترس، استفاده از تصفیه خانه های غیرمتمرکز را افزایش داده است. یکی از فرایندهایی که به موازات افزایش ظرفیت تصفیه خانه ها، فضای کمتری را نیاز دارد فناوری غشائی است. اما در مقابل کاربرد روز افزون این فناوری، غشاها همواره با مشکل گرفتگی روبرو بوده اند. لذا تحقیقات زیادی بر روی روش های کنترل و یا کاهش گرفتگی و همچنین عواملی که تاثیر بسزایی در نرخ گرفتگی دارند صورت گرفته است. در این تحقیق، برای کمینه کردن نرخ گرفتگی، نوع فرایند قبل از راکتور حامل غشاء مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در این مطالعه 2 پایلوت به ترتیب با فرایند uct رشد معلق در مقیاسهای آزمایشگاهی و نیمه صنعتی ساخته شد و با فاضلاب شهری راهبری گردید. سپس با استفاده از نتایج این پایلوت ها، پکیجی در مقیاس نیمه صنعتی با فرایند رشد چسبیده طرح و راهبری گردید. بررسی ها نشان داد که فرایند uct قابلیت حذف cod، آمونیاک، فسفر و tss را به ترتیب تا مقادیر 84%، 96%، 60% و 82% را در شرایط مختلف زمان ماند هیدرولیکی داراست. همچنین در پایلوت پکیج راندمان حذف cod 88%، آمونیاک 93%، فسفر 56% و tss 96 درصد در مدت زمان های کمتر در مقایسه با پایلوت uct حاصل شد. این نتایج با برنامه matlab مدل سازی و با مدلی دیگر از نتایج تحقیقی مشابه انجام شده روی غشاء مقایسه گردید که نتایج مدلسازی کاهش گرفتگی غشاء را پیش بینی کرد. همچنین بررسی های موردی برخی عوامل تاثیر گذار روی افزایش نرخ گرفتگی حاکی از کمتر شدن این متغیرها در پکیج داشت. نهایتاً با توجه به نتایج بدست آمده و همچنین معدود تحقیقات انجام گرفته، پایلوت پکیج طرح شده از نظر کیفیت خروجی در حد مطلوب و سازگاری آن با غشاء مناسب تر پیش بینی می شود.
مرتضی ابراهیمی گاگیک بدلیانس قلی کندی
یکی از مشکلات متداول بهره برداری از سامانه های تصفیه فاضلاب به روش لجن فعال، بروز پدیده حجیم شدن لجن (بالکینگ) و در نتیجه، عدم کارآمدی لازم فرآیند ته نشینی فلوک های لجن بیولوژیکی در حوض ته نشینی ثانویه می باشد. هدف از انجام این تحقیق، مطالعات آزمایشگاهی و پایلوتی جهت بررسی تأثیر استفاده از دولومیت طبیعی به منظور بهبود قابلیت ته نشینی لجن در تصفیه خانه های فاضلاب به روش لجن فعال است. در این تحقیق استفاده از دولومیت طبیعی با استفاده از تزریق آن در رآکتور دولومیتی نصب شده در پایلوت بررسی گردیده است. در مرحله اول به منظور تعیین پارامترهای طراحی رآکتور دولومیتی، آزمایشات جارتست در آزمایشگاه با استفاده از نمونه های لجن فعال و پودر دولومیت طبیعی به منظور دستیابی به svi بهینه انجام گردید. در این آزمایش ها با تزریق غلظت های مختلف دولومیت، غلظت بهینه تزریق، دور همزن و مدت زمان ماند به ترتیب mg/l100، rpm50 و 10 دقیقه تعیین گردید. در این مرحله آزمایشات میکروبی متعددی نیز در شرایط بهینه انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که اندازه فلوک ها بعد از تزریق دولومیت به طور نسبی بزرگتر شده و از طرفی انسجام فلوک ها نیز بیشتر شده است. بعلاوه تعداد باکتری های رشته ای موجود در پساب با افزایش دوز دولومیت روند نزولی دارد. در مرحله دوم، با توجه شرایط جریان پیوسته در رآکتور دولومیتی، با ساخت پایلوت آزمایشگاهی دوز بهینه تزریق دولومیت در این شرایط تعیین گردید. در این پایلوت که به مدت 6 ماه مورد استفاده قرار گرفت، علاوه بر بهینه سازی svi، آزمایشات متعددی شامل cod، bod، tss و کدورت روی پساب خروجی انجام شد. نتایج حاصل نشان دهنده بهبود فرآیند و کیفیت پساب خروجی پس از تزریق دولومیت می باشد. در مرحله سوم به منظور تدقیق نتایج و بکارگیری رآکتور دولومیتی در تصفیه خانه های لجن فعال ، پایلوت نیمه صنعتی با دبی ورودی بالا و احجام بزرگتر با توجه به بررسی های مرحله دوم ساخته شد. نتایج این مرحله نشان داد پس از بکارگیری رآکتور دولومیتی علاوه بر حل مشکلات ته نشینی و کاهش مقادیر svi، کیفیت پساب خروجی سیستم افزایش چشمگیری داشته است. نتیجه دیگری که پس از 3 ماه راهبری از پایلوت حاصل گردید این بود که می توان از دبی های بالاتر ( f/m بالاتر) نیز در راهبری سیستم های لجن فعال استفاده نمود. لذا می توان سیستم های لجن فعال را با نصب یک یا چند رآکتور دولومیتی به جای صرف هزینه های هنگفت ارتقاء داد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که استفاده از دولومیت طبیعی به عنوان عامل بهبود دهنده قابلیت ته نشینی لجن فعال باعث تجمیع و انسجام بیشتر فلوکهای ریز لجن، جلوگیری از بروز مشکلات ناشی از حجیم شدن رشته ای لجن و بهبود کیفیت پساب خروجی می گردد.از مزایای دیگر این روش، می توان به عدم وجود خطرات زیست محیطی بدلیل استفاده از مصالح طبیعی، سادگی، خود تنظیم کنندگی، اقتصادی بودن و نیاز کم به عملیات نگهداری آن اشاره نمود .
سید محمد امین جوادی گاگیک بدلیانس قلی کندی
رشد جمعیت، محدودیت منابع آب، گسترش صنایع و افزایش آلودگی ناشی از افزایش فعالیت های صنعتی همواره از مهمترین مشکلات تامین آب مورد نیاز کلان شهرها بوده است. از آنجایی که رودخانه کرج به عنوان یکی از مهمترین منابع تامین کننده آب مورد نیاز شهر تهران مطرح می باشد، کنترل کیفیت آب آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. تعیین درجه کیفی منابع آب براساس شاخص های کیفی راهکار مناسبی برای تصمیم گیری هدفمند جهت حفاظت از منابع آب می باشد. سیستم ساپروبی به عنوان یک شاخص کیفی جهت تعیین درجه کیفی رودخانه ها مورد توجه می باشد. سیستم ساپروبی براساس وجود یا عدم وجود نشانگرهای شاخص در رودخانه درجه کیفی رودخانه را تعیین می کند. در مدیریت کیفی منابع آب، بکارگیری ابزارهای کارآمد برای پیش بینی درجه کیفی رودخانه ها براساس شاخص های کیفی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در سال های اخیر شبکه عصبی به عنوان ابزاری کارآمد جهت پیش بینی پارامترهای کیفی رودخانه و همچنین درجه کیفی رودخانه براساس شاخص های کیفی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پایان نامه توانایی شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی درجه کیفی رودخانه کرج براساس شاخص ساپروبی مورد بررسی قرار گرفته و مدل شبکه عصبی مصنوعی مناسب ارائه شده است. برای تهیه مدل شبکه عصبی مصنوعی مورد نظر اطلاعات مربوط به داده های فیزیکی و شیمیایی رودخانه کرج در طی سال های 1380 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفت و براساس ضوابط استاندارد din38410 از میان 1600 سری داده موجود، 200 سری داده قابل قبول استخراج گردید و اندیس ساپروبی محاسبه شد. 70% داده ها برای آموزش مدل شبکه عصبی، 15% برای صحت سنجی و 15% برای تست نهایی مدل تهیه شده مورد استفاده قرار گرفت. مدل شبکه عصبی ارائه شده بصورت پرسپترون چند لایه با یک لایه پنهان و روش آموزش پس انتشار خطا می باشد. ورودی مدل شیکه عصبی اولیه شامل پارامترهای دما، ec، ph، کدورت، tds، قلیائیت، نیترات، bod، cod، do و خروجی مدل اندیس ساپروبی است. با استفاده از روش تعیین پارامترهای بحرانی مدل، میزان تاثیر هریک از پارامترهای ورودی بر روی میزان دقت مدل شبکه عصبی اولیه جهت تخمین اندیس ساپروبی مورد ارزیابی قرار گرفته و با حذف پارامترهای کم اهمیت، مدل شبکه عصبی نهایی تهیه شده است. براساس ارزیابی انجام شده، پارامترهای ec و کدورت از اهمیت کمی برخوردار بوده و با حذف این پارامترها مدل عملکرد مناسبتری از خود نشان داده است. ورودی مدل شیکه عصبی نهایی شامل پارامترهای دما، ph، tds، قلیائیت، نیترات، bod، cod، do و خروجی مدل اندیس ساپروبی است. برای ارزیابی عملکرد مدل از ضریب همبستگی، ضریب کارایی مدل و rmse استفاده شده است. بر این اساس ضریب همبستگی مدل نهایی برابر 0.961، ضریب کارایی مدل نهایی برابر 0.923 و rmse برابر 0.0035 می باشد. ارزیابی عملکرد مدل ارائه شده بیانگر توانایی شبکه عصبی مصنوعی در تخمین درجه کیفی رودخانه براساس شاخص ساپروبی با استفاده از پارامترهای فیزیکی و شیمیایی رودخانه می باشد.
علی ابریشمی عباس شویدی
استفاده مجدد از پساب تصفیه خانه های فاضلاب شهری بویژه برای آبیاری فضای سبز و کشاورزی بدلیل کاهش میزان استحصال آب از منابع محدود متعارف تامین آب در دسترس، همچنین امکان تامین مواد مغذی و تاثیر آن بر باروری خاک مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، ارزیابی جامع امکان استفاده مجدد از پساب از طریق مطالعات امکان سنجی و بررسی تاثیر پرورش گیاه تحت شرایط آبیاری با پساب خروجی از تصفیه خانه فاضلاب شهرک شهید محلاتی تهران بود. پساب مزبور از لحاظ مشخصه های کیفی پساب در محدوده استانداردهای سازمان محیط زیست ایران و سازمان بهداشت جهانی بوده مناسب آبیاری فضای سبز می باشد. این تحقیق به صورت گلدانی و در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار با کشت گیاه آفتابگردان روغنی انجام شد. مقایسه نتایج حاصل در زمینه رشد و عملکرد گیاه و تغییر مشخصات کیفی خاک تحت شرایط تیمار از آب چاه و مخلوط آنها انجام پذیرفت. بر اساس نتایج بررسی های آزمایشگاهی میزان رشد و وزن خشک اندام های مختلف گیاه، بعنوان تابعی از شرایط تیمار در مرحله زایشی تا برداشت نهایی متفاوت می باشد. به عبارت دقیق تر، میزان وزن دانه، ارتفاع بوته، قطر طبق و بازده محصول در هر گلدان تحت شرایط آبیاری با پساب بطور متوسط و به ترتیب تا 21، 14، 27 و 40 درصد نسبت به تیمار آب چاه افزایش نشان می دهد. همچنین مشخص گردید که میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم جذب شده در گیاه مطابق با شرایط آبیاری به ترتیب در اندام های برگ، دانه و ساقه از تفاوت معنی داری برخوردار است. مطالعات کیفی خاک نیز نشان داد که آبیاری با پساب موجب کاهش کیفیت خاک نشده و تنها غلظت نیتروژن، فسفر و مواد آلی در آن افزایش معنی داری پیدا می کند (بهبود باروری خاک). پساب تصفیه خانه نه تنها موجب کاهش کیفیت محصولات و خاک نشده بلکه به رشد و افزایش بازدهی منتهی می گردد. با این وجود پیشنهاد می گردد جهت پیشگیری از تاثیرات منفی کیفی درازمدت، مخلوط آن با آب چاه برای آبیاری مورد استفاده قرار گیرد.
حمیدرضا مسیحی مریم مبرابی
تثبیت لجن به عنوان بخش مهمی از مدیریت لجن حاصل از تصفیه خانه های فاضلاب همواره مورد نظر و بررسی دست اند در کاران و محققین صنعت آب و فاضلاب می باشد. با توجه به نتایج حاصل از روش های مختلف ارائه شده در چند دهه ی گذشته و نتایج عملکردی حاصل از آنها در موارد مختلف مورد استفاده، همچنان تلاش می گردد راهکار جدیدی جهت ارتقا سیستم های صنعتی مربوطه ارائه گردد. در این تحقیق بر اساس نتایج مطالعات اولیه در خصوص کارآمدی روش فنتون و روش الکتروشیمیایی، بکارگیری هم زمان ( ترکیبی این دو روش) جهت بهبود عملکرد آن برای تثبیت لجن مازاد بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا بررسی های آزمایشگاهی با توجه به درصد حذف vss تحت شرایط مختلف موجود(ph, [fe2+]/[h2o2], time, [h2o2] , current density) مورد بررسی قرار گرفت. سپس همبستگی عوامل مورد بررسی در مقیاس آزمایشگاهی به کمک مدل ksofm و همپوشانی آن با نتایج حاصل از بررسی آزمایشگاهی تعیین گردید. جهت بررسی جامع همبستگی عوامل مذکور و امکان سنجی پیش بینی راهبری سامانه تحت شرایط مختلف بهره برداری از مدل ann (mlp) استفاده گردید. نتایج حاصل از مدلسازی دو شبکه ksofm و mlp نشان دهنده همبستگی معنی دار(r=0.98) پارامترهای فوق تحت شرایط مختلف بهره برداری می باشد. پس بنابراین می توانیم جمع بندی کنیم که این روش ترکیبی روشی مناسب جهت کاهش قابل توجه بار آلی لجن می باشد و به کمک مدل های ریاضی می توان همبستگی بین عوامل موثر و پیش بینی شرایط بهینه بهره برداری تحت شرایط متفاوت را انجام داد. همچنین با استفاده از روش تاگوچی آزمایشات طراحی شد و تجزیه و تحلیل نتایج حاصله انجام پذیرفت. نتایج حاصله از طراحی آزمایشات تاگوچی نیز کارآمدی مناسب روش ترکیبی را نشان داد. روش ترکیبی فنتون و الکتروشیمیایی نشان داد که توانایی بالایی در حذف بار آلی لجن مازاد بیولوژیکی دارد و می تواند به عنوان روشی نوین و کارآمد در بحث تثبیت لجن مطرح گردد.
امیررضا آرشی گاگیک بدلیانس قلی کندی
آب، انرژی و محیط زیست فصل مشترک نیازهای بشر امروز هستند، و دستیابی به منبعی پاک از انرژی پاسخی برای تمام این نیازها است، چرا که با منبعی پاک و ارزان از انرژی میتوان با نمک زدائی از آب دریا، آب شیرین تولید نمود. در این راستا یکی از جدید ترین، پاک ترین و فراوان ترین منابع انرژی در سطح جهان با نام انرژی اختلاف غلظت شوری در این پایان نامه مورد توجه قرار گرفته است. برای دستیابی به یک سامانه ی نمک زدائی بر مبنای اختلاف غلظت شوری، ابتدا یک سامانه ی تولید انرژی از اختلاف غلظت شوری با نام معکوس الکترودیالیز ساخته و بهینه سازی شد، این سامانه توانست در شرایط بهینه بهره برداری انرژی معادل 6/0 وات بر مترمربع تولید نماید، منبع انرژی در این سامانه اختلاف غلظت شوری بین آب دریا و منبع بسیار شور مانند پساب آب شیرین کن با اختلاف غلظت شوری بیشینه برابر 210 گرم برلیتر فرض گردید. در مرحله ی بعد یک سلول الکترودیالیز در بین 10 مولد معکوس الکترودیالیز قرارداده شد و با انرژی تولیدی در سامانه ی معکوس الکترودیالیز ، جریان آب شور در سلول الکترودیالیز در شرایط بهینه تا 30 درصد نمک زدائی گردید از بررسی انجام شده نتیجه گرفته شد که سامانه ی ترکیبی الکترودیالیز-معکوس الکترودیالیز (ed-red) سامانه-ای مناسب برای نمک زدائی است. همچنین از نتایج بدست آمده از سامانه ی معکوس الکترودیالیز میتوان نتیجه گرفت ،انرژی اختلاف غلظت شوری انرژی پاک و فراوان است و با استفاده از آن میتوان بسیاری از بحران های آب و انرژی و محیط زیست را برطرف نمود.
علی احمدیار عباس شویدی
امروزه به منظور ارتقای کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی و تخصیص بهینه آن بین ذینفعان با شرایط و نیازهای گوناگون، استفاده از رویکردهای مبتنی بر مدیریت کمی و کیفی پیشنهاد می شود. در این زمینه، تعریف چارچوب ها و الگوهای تجارت مجوز انتشار آلودگی (و یا تجارت کیفیت آب) بعنوان یک روش نوین در مدیریت کیفی منابع آب سطحی مطرح می باشد. در این ساختار، استانداردهای محیط محور که ظرفیت های اجتماعی و زیست محیطی را در نظر می گیرند، جایگزین استانداردهای متعارف تخلیه محور برای تصفیه خانه ها و منابع آلاینده می شوند. بدین ترتیب، سازمان های نظارتی همچون سازمان حفاظت محیط زیست تنها با پایش یک نقطه مشخص، می تواند بر عملکرد کلیه ذینفعان و منابع آلاینده بالادست نظارت نماید. از طرفی، منابع آلاینده بدلیل انگیزه های نظارتی و اقتصادی، وارد تعامل با یکدیگر خواهند شد. در این پژوهش، تأثیر استفاده از الگوی تجارت کیفیت آب در منابع آب سطحی مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور، رودخانه کرج، حدفاصل ایستگاه هتل گچسر تا پل خواب (ورودی سد امیرکبیر) بعنوان محدوده مورد مطالعه قرار می گیرد. در این راستا، با استفاده از اطلاعات کمی، کیفی، کاربری اراضی، و شرایط هیدرودینامیکی، رودخانه توسط نرم افزار qual2k شبیه سازی و واسنجی شده تا کیفیت نقطه پایش در شرایط مختلف، میزان ضریب تأثیر هریک از منابع آلاینده اصلی، و حداکثر بار مجاز تخلیه شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل، سه منطقه مسکونی و روستایی آسارا، سیرا و نسا به ترتیب بعنوان اصلی ترین منابع آلاینده نقطه ای تعیین شده و ضرایب تأثیر آنها به ترتیب 67/0، 23/0 و 1/0 می باشند. سپس با تعریف الگوی تجارت مجوز انتشار آلودگی مشخص شد که منطقه آسارا با افزایش ظرفیت تصفیه خود بعنوان فروشنده مجوز تعیین شده و سایرین بویژه در زمینه نیتروژن و فسفر کل، مجوزهای انتشار را از آسارا خریداری نمایند. در این حالت مجموع هزینه های کل تصفیه تا 11% کاهش می یابد. در ضمن در این چارچوب نوع فرآیند تصفیه نیز مطابق فرآیند لجن فعال و نیزار مصنوعی مشخص گردید. در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که استفاده از مدل تجارت کیفیت آب در محدوده مورد مطالعه امکان پذیر بوده و به بهبود کیفیت منابع آب منتهی می شود؛ اما در مطالعه مقایسه ای با رودخانه قره سو کرمانشاه مشخص شده است که وجود منابع آلاینده غیرنقطه ای (مانند زمین های کشاورزی گسترده)، ورود بار آلی زیاد به منابع آب سطحی، و غلظت بالای نیتروژن و فسفر در مقایسه با bodمی تواند به افزایش کارآمدی این سیستم مدیریتی و کاهش قابل ملاحظه هزینه های ساخت و راهبری واحدهای تصفیه بیانجامد.
محمدحسین محمودی گاگیک بدلیانس قلی کندی
در سالهای اخیر دولت ایران، به منظور توسعه و آبادانی کشور و ایجاد رونق اقتصادی و همچنین افزایش بهره وری، به نحو گسترده ای از سیاست استفاده از سرمایه و تکنولوژی خارجی در بخش عمرانی و زیربنایی استقبال نموده است. به همین علت، در چند سال گذشته شاهد عقد قراردادهای بسیاری از طرف سازمانها و شکرتهای دولتی و خصوصی با شرکتهای خارجی در جهت اجرای پروژه های عمرانی بوده ایم که موضوع مشارکت شرکتهای خارجی در این قراردادها به شکلهای مختلفی از جمله تامین سرمایه، خدمات مشاوره و طراحی، خدمات مدیریت و یا اجرای پروژه بوده است. بطور کلی در اینگونه قراردادها که در این تحقیق قراردادهای بین المللی عمرانی نامیده می شوند، طرفین وارد بازار بین المللی ساخت و ساز می گردند که تفاوتهای مهمی را با بازار ساخت و ساز در داخل کشور دارد. علاوه بر این پروژه های مذکور که دربرگیرنده مبالغ بسیار هنگفتی می باشند، معمولا با استفاده از سیستم های نوین مدیریتی و قراردادی اجرا می گردند که نسبت به سیستم های سنتی از پیچیدگی بیشتری برخوردار می باشند. لذا باید گفت که مدیریت این پروژه ها از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار بوده و دارای روشها و مسائل خاصی می باشد که عدم آگاهی و توجه نسبت به آنها می تواند منجر به بروز خسارات سنگینی گردد. یکی از مهم ترین بخش های مدیریت پروژه های بین المللی عمرانی، مدیریت قرارداد و علی الخصوص مسائل حقوقی اینگونه قراردادها مانند مسائل مربوط به سرمایه گذاری، ثبت و استقرار شرکتهای خارجی، مسائل مربوط به بیمه، مالیات، ضمانتنامه ها، و مهم تر از همه مسائل مربوط به اختلافات و دعاوی می باشد. آشنایی مدیران پروژه ها با این مبانی حقوقی باعث می گردد تا بتوانند در زمان تنظیم و در زمان اجرای قرارداد از بروز موانع و اختلافات قراردادی جلوگیری کرده و در صورت بروز، آنها را به بهترین شیوه ممکن حل نمایند و در یک کلام در جهت تامین اهداف و به حداقل رساندن خسارت طرفین قرارداد عمل نمایند. لذا در این تحقیق سعی شده است که مهم ترین مبانی و مسائل حقوقی قراردادهای مذکور معرفی و از دیدگاه مدیریت قرار داد مورد مطالعه قرار گیرد.