نام پژوهشگر: مصطفی قادری
مرضیه مولوی قلعه نی مصطفی قادری
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد ریاضی دانش¬آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبک شناختی ویتکین در سال تحصیلی 88-1387 بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش¬آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج بود. حجم نمونه به تعداد 5879 نفر دانش¬آموز بود که با استفاده از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای متناسب با حجم نمونه 360 دانش آموز انتخاب شد. ابزار اندازه¬گیری شامل آزمون تکس با 37 سوال، و آزمون شکلهای نهفته ویتکین بودند. با استفاده از روش دو نیمه کردن و فرمول اسپیرمن-براون ضریب پایایی برای آزمون تکس 0/91 بدست آمد. و ویتکین و همکاران (1971) پایایی آزمون گروهی شکلهای نهفته را با استفاده از روش بازآزمایی به فاصله زمانی سه سال 0/89 به دست آوردند. به منظور تجزیه تحلیل داده¬ها از روش¬های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی متوسطی بین سواد ریاضی دانش¬آموزان و سبک شناختی دانش¬آموزان وجود دارد. بین سواد ریاضی دانش¬آموزان دختر و پسر نیز تفاوت معنی¬داری وجود دارد، اما بین سبک شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی¬داری وجود ندارد. همچنین بین سبک شناختی دانش¬آموزان با سواد ریاضی بالا و پایین همبستگی ضعیفی گزارش شد. به علاوه تفاوت معنی¬داری بین سواد ریاضی و سبک شناختی دانش-آموزان در مناطق سه گانه برخوردار، نیمه برخوردار و محروم وجود دارد. در نهایت سطح سواد ریاضی دانش¬آموزان شهر سنندج متوسط تشخیص داده شد.
نعمت ناصرزاده مصطفی قادری
چکیده یکی از مهم ترین انواع برنامه درسی، برنامه درسی پنهان؛ یکی از مهم ترین ابعاد آن، شیوه مدیریت و برخورد معلم با دانش آموزان و یکی از مهم ترین مسائل دوران ابتدایی تأییدجویی دانش آموزان از معلم است. زیرا هر یک از دانش آموزان دوست دارند که مورد توجه و تشویق معلم خود قرار گیرند. به همین خاطر است که در دوران ابتدایی بیشتر از آن که دانش و معلومات معلم برای دانش آموزان مهم باشد نحوه برخورد و رفتار معلم با آن ها مهم می باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی مدیریت کلاس معلمان در مدارس به عنوان جزئی از برنامه درسی پنهان و ارتباط آن با تأییدجویی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج می باشد. روش انجام پژوهش از نوع میکس متود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج که در سال تحصیلی88-89 مشغول به تحصیل بوده اند می باشد. و نمونه این پژوهش یک نمونه در دسترس(نمونه هدفمند) و شامل دو کلاس می باشد که، یکی از آن ها دارای معلمی است که در اداره کلاس از روش اقتدارگرا استفاده می کند و دیگری دارای معلمی است که در اداره کلاس از روش استقلال گرایانه استفاده می کند. ابزار اندازه گیری نیز شامل مشاهده مستقیم و پرسش نامه محقق ساخته است که برای تضمین روایی و پایایی آن از نظرات متخصصان علوم تربیتی استفاده شده است. و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آمار توصیفی، درصد و فراوانی استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که، معلم اقتدارگرا در اداره کلاس بیشتر دانش آموزان را کنترل می کند، در کلاس او تقسیم قدرت زیادی به چشم می خورد و تعداد معدودی از دانش آموزان مورد توجه معلم هستند، دانش آموزان او از اعتماد به نفس پایینی برخوردارهستند به گونه ای که حتی زمانی که دانش آموزان زرنگ کلاس پایه تابلو می روند دچار استرس و اضطراب می شوند. ولی در کلاس معلم استقلال گرا معلم به همه دانش آموزان به یک نحو نگاه می کند و به همه آن ها توجه دارد، دانش آموزان حتی دانش آموزانی که از نظر درسی پایین تر از دیگران هستند هنگام رفتن پایه تابلو استرس ندارند، روابط دانش آموزان با هم و با معلم مبتنی بر صمیمیت است، معلم کمتر از تنبیه و بیشتر از تشویق استفاده می کند. واژگان کلیدی: برنامه درسی. برنامه درسی پنهان. مدیریت کلاس. تأییدجویی
نعمت الله ناصرزاده مصطفی قادری
یکی از مهمترین انواع برنامه درسی، برنامه درسی پنهان؛ یکی از مهمترین ابعاد آن، شیوه مدیریت و برخورد معلم با دانش آموزان و یکی از مهمترین مسائل دوران ابتدایی تأییدجویی دانش آموزان از معلم است. زیرا هر یک از دانش آموزان دوست دارند که مورد توجه و تشویق معلم خود قرار گیرند. به همین خاطر است که در دوران ابتدایی بیشتر از آنکه دانش و معلومات معلم برای دانش آموزان مهم باشد نحوه برخورد و رفتار معلم با آن ها مهم می باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی مدیریت کلاس معلمان در مدارس به عنوان جزئی از برنامه درسی پنهان و ارتباط آن با تأییدجویی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج می باشد. روش انجام پژوهش از نوع میکس متود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج که در سال تحصیلی88-89 مشغول به تحصیل بوده اند می باشد. و نمونه این پژوهش یک نمونه در دسترس(نمونه هدفمند) و شامل دو کلاس می باشد که، یکی از آن ها دارای معلمی است که در اداره کلاس از روش اقتدارگرا استفاده می کند و دیگری دارای معلمی است که در اداره کلاس از روش استقلال گرایانه استفاده می کند. ابزار اندازه گیری نیز شامل مشاهده مستقیم و پرسشنامه محقق ساخته است که برای تضمین روایی و پایایی آن از نظرات متخصصان علوم تربیتی استفاده شده است. و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آمار توصیفی، درصد و فراوانی استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که، معلم اقتدارگرا در اداره کلاس بیشتر دانش آموزان را کنترل می کند، در کلاس او تقسیم قدرت زیادی به چشم می خورد و تعداد معدودی از دانش آموزان مورد توجه معلم هستند، دانش آموزان او از اعتماد به نفس پایینی برخوردارهستند به گونه ای که حتی زمانی که دانش آموزان زرنگ کلاس پایه تابلو می روند دچار استرس و اضطراب می شوند. ولی در کلاس معلم استقلال گرا معلم به همه دانش آموزان به یک نحو نگاه می کند و به همه آنها توجه دارد، دانش آموزان حتی دانش آموزانی که از نظر درسی پایین تر از دیگران هستند هنگام رفتن پایه تابلو استرس ندارند، روابط دانش آموزان با هم و با معلم مبتنی بر صمیمیت است، معلم کمتر از تنبیه و بیشتر از تشویق استفاده می کند. واژگان کلیدی: برنامه درسی. برنامه درسی پنهان. مدیریت کلاس. تأییدجویی
رقیه عبداله زاده مصطفی قادری
هدف از این تحقیق، بررسی و مطالعه برنامه درسی طراحی شده و برنامه درسی کسب شده ی مهارت های اجتماعی دوره ی متوسطه شهر سنندج بود. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر روش میکس متود و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر سنندج به تعداد77437 نفر که درسال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. ابزار اندازه گیری برنامه درسی کسب شده پرسش نامه ی مهارت های اجتماعی کسب شده بود. پایایی پرسشنامه ازطریق ضریب الفای کرونباخ 76/0 درصد به د ست آمد که ضریب رضایت بخشی بود. برای بررسی محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی و مهارت های زندگی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که میزان مهارت های اجتماعی طراحی شده و کسب شده ی دانش آموزان مورد مطالعه برابر و متوسط بود. بین مهارت های اجتماعی کسب شده ی دانش آموزان دختر و پسر و نوع مدرسه از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد ه است. در متن کتاب هایی که مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. درکتاب مطالعات اجتماعی ومهارت های زندگی میزان توجه به مولفه های مهارت های ارتباطی، مهارت کارگروهی و خودشناسی در سطح خوب بود. به مولفه های مهارت دگردوستی، حل مساله وتصمیم گیری درسطح ضعیف اشاره شده بود که درکل میزان توجه کتاب های مطالعات اجتماعی ومهارت های زندگی به مهارت های اجتماعی متوسط ارزیابی شد. واژگان کلیدی: مهارت های اجتماعی، برنامه درسی کسب شده، برنامه درسی طراحی شده، دوره ی متوسطه.
صالح صالحی ناصر شیربیگی
نبود یا کاهش رغبت به انجام فعالیت های پژوهشی یکی از دغدغه های اصلی دست اندرکاران موسسات آموزش عالی و حرفه ای می باشد.هدف کلی این تحقیق بررسی نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان نسبت به تحقیق و ارتباط آن با خودکارآمدی تحقیق است. روش تحقیق بکار رفته در این مطالعه توصیفی بوده و تعداد 260 تن از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان به عنوان نمونه تحقیق با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. دو پرسشنامه به عنوان ابزار تحقیق مورد استفاده قرار گرفت: پرسشنامه نگرش به تحقیق وپرسشنامه خودکارآمدی در تحقیق. روایی و پایایی آنها در مطالعه مقدماتی با 35 نفردانشجو به عنوان نمونه، از طریق نظر سنجی با 10 نفر از اعضای هیئت علمی، و تجزیه و تحلیل آماری توسط پژوهشگر تأیید شد. یافته ها نشان داد دانشجویان دختر نگرانی کمتری در زمینه سختی های اجرای تحقیق نسبت به همتایان پسر خود داشتند. همچنین بالاترین نگرش مثبت به تحقیق مربوط به دانشجویان دانشکده علوم پایه بوده و در مقابل دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی اعلام احساس اضطراب و دشوار بودن بیشتر اجرای تحقیق را نسبت به سایر دانشکده ها داشته اند. در کل، دانشجویان به سودمندی تحقیق در مشاغل آتی شان به میزان بالایی اعتقاد داشتند و همچنین میزان اضطراب کمی را از خود در زمینه انجام فعالیت های پژوهشی بروز داده اند. دانشجویان پسر نسبت به دختران بیشتر اطمینان داشتند که از مهارت های خودکارآمدی تحقیق برخوردارند.علاوه بر موارد فوق، تحلیل ها نشان داد که دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی از اطمینان بالاتری نسبت به سایر دانشجویان دانشکده های دیگر در زمینه مفهوم سازی تحقیق برخورداربودند. مهمترین مهارت هایی که دانشجویان سطح اطمینان بالایی در مورد آن از خود نشان داده اند به ترتیب "ارائه نتایج و اجرای تحقیق" بوده است. در مقابل " وظایف اولیه ومفهوم سازی " به ترتیب سطح پایینی از اطمینان و خودکارآمدی را از دیدگاه دانشجویان به خود اختصاص داده اند. واژه های کلیدی: تحقیق، نگرش، خودکار آمدی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی
محمود مبارکی خلیل غلامی
نظام آموزش عالی بزرگترین ومهمترین نهاد تولید دانایی در جامعه است از این رو بسیاری از صاحب نظران و رهبران آموزش عالی معتقدند که تلفیق فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در برنامه درسی و تدریس دانشگاهی می تواند معضلات پیش روی نظام آموزش عالی را رفع کند وفرایند یادهی – یادگیری دانشجویان را ارتقاءبخشد بنابراین استفاده از آموزش مجازی به عنوان آخرین وپیشرفته ترین و مفیدترین ابزار اطلاعاتی وارتباطی در نظام های های آموزشی راه حل خوبی برای رفع مشکلات نظام آموزش عالی وفرایند یاددهی- یادگیری دانشجویان است . از این رودر پژوهش حاضر به بیان ویژگی های یادگیری ونگرش دانشجویان درآموزش مجازی پرداخته ایم بدین منظور ازرویکرد تلفیقی استفاده شد در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه استاندارد درپنج مقیاس حمایت استاد، یادگیری فعال واصیل، تعامل ومشارکت، اهمیت شخصی واستقلال دانشجویان در محیط مجازی محاسبه شد.همچنین در بخش کیفی، ازمصاحبه نیمه سازمان یافته ومشاهدات شخص محقق به منظور تعیین نگرش دانشجویان ، روشن شدن چالش ها وموانع پیش روی آنها درمحیط مجازی و موانع سد راه این آموزش در سطح کشور استفاده شد. و از روش دفترچه های یادداشت به منظور تعیین نحوه تعمق دانشجویان بر روی مطالب و محتوای درسی در کلاس مجازی به گردآوری اطلاعات پرداختیم. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی پیوسته رشته علوم تربیتی که درنیمسال دوم89 -88 درس مقدمات روش تحقیق را انتخاب کرده بودند که تعداد آنها 38 نفر می باشد در بخش کمی با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای ، خی دو ، تحلیل واریانس چندراهه به تحلیل اطلاعات پرداختیم که نتایج آزمون تی تک نمونه ای و خی دو نشان داد عملکرد دانشجویان در پنج مقیاس حمایت استاد، یادگیری فعال واصیل و تعامل ومشارکت ، اهمیت شخصی و استقلال دانشجویان در سطح معنی داری بوده به عبارتی عملکرد دانشجویان در این پنج مقیاس در سطح بالا بوده است .همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که در اثرات اصلی متغیر های جنسیت دانشجویان و میزان مهارت آنها در اینترنت با وضعیت یادگیری آنها یا نمره کل اصلاح شده معنی دار نبوده است اما در متغیر پیشینه ای مهارت در کامپیوتر با وضعیت یادگیری دانشجویان این تفاوت معنادار می باشد. به عبارت دیگر دانشجویانی که دارای مهارت بالاتری در کامپیوتر هستند شرایط یادگیری آنها در آموزش مجازی بهتر است. ودر اثرات تابعی تفاوت معناداری میان هیچ یک از این سه متغیر پیشینه ای با همدیگر وجود نداشت. در بخش کیفی پژوهش نیز توسط ابزارهای چون مصاحبه نیمه سازمان یافته و مشاهدات مستقیم شخص محقق و دفتر چه های یادداشت به تحلیل اطلاعات پرداختیم که نتایج بدست آمده از تحلیل مصاحبه ها ومشاهدات شخص محقق نشان داد که آموزش مجازی در بالا بردن سطح نگرش دانشجویان وتغیر این نگرش با وجود داشتن چالش های فنی و تکنولوژیکی و چالش شخصی در میان دانشجویان این کلاس نگرشی مثبت بوده است همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که دانشجویان چالش ها و موانع پیش روی آموزش مجازی در کشور را شامل موانع فرهنگی، فنی و تکنولوژیکی، موانع مربوط به سرمایه گذاری دولت و مشارکت بخش خصوصی ، موانع انسانی، موانع اقتصادی و موانع راهبردی و استراتژیکی می دانستند. در پایان نتایج حاصل از تحلیل دفترچه های یادداشت نشان داد که نحوه تعمق دانشجویان بر روی محتوا و مطالب در محیط مجازی بیشتر در سطوح اول مدل بوود، والتر وکوگ(1985). بوده است به عبارت دیگر دانشجویان در این محیط کمتر از خود تعمق عالی نشان داده بودند که بر اساس بودندcritical reflector بوده اند و کمتر در سطح non-reflector وreflectoبندی بود وهمکارانش بیشتر در سطح. واژگان کلیدی:آموزش مجازی، محیط های یادگیری ، فرایند یادهی ویادگیری، تعمق. وب 2.00
پروین حشمتی وحید مصطفی قادری
هدف این پژوهش شناسایی زمینه های استفاده از وب 2 در فعالیت های آموزشی - پژوهشی دانشگاهی از دیدگاه اساتید دانشگاه کردستان بود. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید کردستان در سال تحصیلی 89-90 بود. حجم نمونه به تعداد 149 نفر از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته بود که شامل 36 سال بود. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی 81 درصد به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رو شهای آماری تحلیل واریانس یک راهه، تی تک گروهی و تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد اساتید دیدگاه مثبتی در زمینه های استفاده از وب 2 (ایمیل، وب لاگ، بحث اینترنتی)در فرآیند تدریس، فعالیت های پژوهشی و نیز ارزیابی پایانی و تکوینی داشتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد تفاوت معناداری درباره سنگ نمای استفاده از وب 2 بر حسب دانشکده وجود دارد و بین دیدگاه اساتید درباره قابلیات های استفاده از ایمیل در ارزیابی تکوینی و پایانی تفاوت وجود ندارد و از نظر آنان ایمیل در ارزیابی تکوینی و پایانی موثر بوده است. و بین دیدگاه اساتید درباره قابلیت های استفاده از وبلاگ و بحث اینترنتی تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت در ارزیابی تکوینی از پایانی بیشتر بوده است.
منانه زارع فکری مصطفی قادری
هدف از این پژوهش بررسی سواد و رفتار محیط زیست دانش آموزان مدارس شهری و روستایی دوره متوسطه شهرستان رشت می باشد. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی و جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان منطقه 2 شهر رشت و بخش لشت نشا در سال تحصیلی 90-89 بود که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای 310 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل یک پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تضمین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، گویه ها به متخصصان علوم تربیتی ارائه شد و ضریب پایایی این ابزار با استفاده از ظریب آلفای کرونباخ، 75 درصد برآورد گردید. همچنین از روش چک لیست مشاهده برای بررسی میزان رفتار محیط زیست دانش آموزان بهره گرفته شد. نتایج تجزیه تحلیل داده ها حاکی از آن است که میزان سواد و رفتار محیط زیست دانش آموزان شهری و روستایی بالاتر از میانگین است. بین سواد زیست کره و زیست بوم دانش آموزان شهری و روستایی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد بین سواد و رفتار محیط زیست دانش آموزان رابطه وجود ندارد. با استفاده از روش چک لیست مشاهده هم مشخص شد که دانش آموزان در عمل در قبال محیط زیست احساس مسئولیت نمی کنند و دانش آموزان شهری نسبت به دانش آموزان روستایی، رفتار محیط زیستی را بیشتر رعایت می کنند.
عبداله محمودی معظم مصطفی قادری
چکیده هدف اصلی این پژوهش بررسی آموزش ابعاد تاریخ محلی در برنامه ی درسی تاریخ از دیدگاه معلمان تاریخ و دانش آموزان دوره ی متوسطه، به منظور کاربست آن در برنامه ی درسی مدارس می باشد. در این تحقیق از رویکرد تلفیقی هم زمان استفاده شد است یعنی داده های کیفی و کمی به طور هم زمان گردآوری شده اند. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه ی دبیران تاریخ و دانش آموزان دوره ی متوسطه (مرد) در رشته ی علوم انسانی شهر دهدشت در سال تحصیلی 90-89 می باشد که برای اجرای تحقیق تعداد 16 معلم به صورت هدفمند و 291 دانش آموز بصورت تصادفی انتخاب و داده های تحقیق گردآوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات برای داده های کمی، پرسشنامه ی محقق ساخته بوده است که شامل دو پرسشنامه (شماره یک و شماره دو) به ترتیب برای معلمان تاریخ و دانش آموزان می باشد. برای تعیین پایایی پرسشنامه های این تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که به طور کلی ضریب آلفای کلی بدست آمده از پرسشنامه ی شماره یک 2/68 درصد و ضریب آلفای پرسشنامه ی شماره دو 3/97 درصد بوده است. داده های کیفی این تحقیق علاوه بر سوالات بازپاسخ پرسشنامه ی دانش آموزان، از طریق مصاحبه ی نیمه ساختارمند با 8 معلم تاریخ، گردآوری و از طریق نظریه ی مبنایی و فرایند کدگذاری تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد در مجموع، دانش آموزان و معلمان تاریخ نسبت به آموزش ابعاد تاریخ محلی استان، نگرش مثبتی دارند که از نظر دانش آموزان، آموزش تاریخچه ی سیاسی بیشترین و آموزش تاریخچه ی اقتصادی کم ترین اهمیت آموزشی را نسبت به بقیه ی ابعاد دارند و بررسی نظرات معلمان تاریخ نشان داده که آموزش تاریخچه ی فرهنگی اجتماعی مهم ترین و آموزش تاریخچه ی اقتصادی کم اهمیت-ترین بُعد از بین ابعاد تاریخ محلی استان به حساب می آیند. بررسی مولفه های بدست آمده از دیدگاه های معلمان و دانش آموزان درباره ی چرایی اهمیت آموزش ابعاد تاریخ محلی این طور نشان می دهد که آموزش ابعاد تاریخ محلی علاوه بر اینکه به روشن ساختن و حفظ هویت، اصالت و ریشه های فرد و اجتماع وی منجر می شود، به افراد کمک می کند اطلاعات خود را درباره ی محیط زندگی خویش افزایش دهند، همچنین باعث تقویت روح وطن پرستی در وجود افراد و برآورده کردن برخی خواسته های روحی آن ها می شود. بررسی دیدگاه های معلمان درباره ی روش های تدریس تاریخ محلی حاکی از این است که برای تدریس ابعاد تاریخ محلی باید از مجموعه ای از روش های تدریس نوین در کنار هم و بسته به موضوع درسی بهره برد تا نتیجه ی ایده آل حاصل شود. از جمله روش هایی که معلمان برای تدریس این تاریخ عنوان کرده اند عبارتند از: روش مشاهده ای، روش مشارکتی، روش پژوهش محور، روایت نگری تاریخ(تاریخ شفاهی) و روش مبتنی بر منابع الکترونیکی تاریخ. از نظر معلمان تاریخ، چالش های تدوین و تدریس تاریخ محلی در مدارس شامل موانع درونی (ضعف در ساختار نظام آموزش و پرورش و سیاست گذاری های این نظام) و موانع بیرونی (ضعف های فرهنگی و اجتماعی جامعه ی بومی و ورود مدرنیته به عرصه های زندگی مردم) می شود. واژگان کلیدی: تاریخ محلی، برنامه ی درسی تاریخ، نگرش، معلم، دانش آموز، دوره ی متوسطه
مریم سلیمی مصطفی قادری
آگاهی و پایبندی نسبت به کدها و دستورالعمل های اخلاقی در رشته های مختلف دانشگاهی یکی از ضرورت های مهم اخلاق حرفه ای در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی است، زیرا رعایت استانداردهای اخلاق در پژوهش زمینه ی انسانی تر شدن و اخلاقی تر شدن پژوهش ها را فراهم می کنند. بنابراین دانشجویان و اساتید دانشگاه لازم است که دانش ، نگرش و مهارت لازم برای رعایت استاداردهای اخلاق در پژوهش را در رشته ی خود کسب کنند و از طرفی پایبندی عملی خود را به این استانداردها نشان دهند. در این جا مسئله ی اساسی فقدان نهادینه شدن آموزش کدها و استانداردهای حرفه ای و اخلاقی در موسسات آموزشی و پژوهشی است. با مشاهده ی این خلاء آموزشی این نگرانی ظاهر می شود که آیا پژوهشگران ، اساتید دانشگاه و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانش ، مهارت و نگرش کافی را درباره ی این دستورالعمل های اخلاقی به اندازه ی کافی کسب کرده اند و آیا نسبت به آن ها پایبندی عملی نشان می دهند. به همین منظور در تحقیقی که در یک دانشگاه دولتی انجام گرفته تعداد 120 نفر استاد و 150 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی در پنج دانشکده مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات (مرتبط با دانش پژوهشگران نسبت به دستورالعمل های اخلاقی) به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته مبتنی بر دستورالعمل های اخلاقی apa (ویژه ی محققان علوم انسانی) و نیز پرسش نامه ی محقق ساخته مبتنی بر دستورالعمل های اخلاقی علوم و فن آوری nent (ویژه ی محققان علوم و فنی مهندسی) اندازه گیری شد. پایبندی اساتید و دانشجویان به دستورالعمل های اخلاقی نیز توسط فرم های موازی مربوط به دستورالعمل اخلاقی apa و دستورالعمل اخلاقی nent به صورت مجزا در دانشکده های مختلف اجرا و اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر اساس این دستورالعمل ها در مورد رعایت و پایبندی نسبت به دستورالعمل های اخلاقی دانشکده ی خود اظهار نظر کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به صورت کلی آگاهی نسبت به دستورالعمل های اخلاق در پژوهش اساتید نزدیک به متوسط و آگاهی نسبت به دستورالعمل های اخلاق در پژوهش در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیار پایین گزارش می شود. تعهد و پایبندی اساتید نیز نزدیک متوسط و تعهد و پایبندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیار پایین گزارش شده است. به ویژه اساتید اعلام کردند که دانشجویان آن ها به دلیل بی اطلاعی کم تر دستورالعمل های اخلاقی را در کارهای خود لحاظ می کنند. میزان پایبندی نسبت به استانداردهای پژوهشی در دانشکده های مختلف ( دانشجو و استاد)تفاوت معنی داری نداشت. میزان آگاهی و دانش دانشجویان و اساتید علوم انسانی نسبت به استانداردهای اخلاقی اندکی بیشتر از سایر دانشکده ها بود. مطابق نتایج تحقیق آموزش دوره های ((آشنایی با استانداردهای اخلاق در پژوهش)) در رشته های تحصیلی دانشگاهی ویژه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید تازه کار و دانشجویان بورسیه پیشنهاد می شود
کیوان جام خانه کیوان بلندهمتان
چکیده نظام تعلیم و تربیت، به سبب کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و علمی گوناگونی که داشته همواره موضوع مهمی بوده و می تواند ابزار کارآمدی برای رشد و توسعه ی ملت ها باشد. یکی از مهم ترین جوانب نظام تعلیم و تربیت، توجه و تمرکز آن بر روی تربیت اخلاقی کودکان امروز و شهروندان آینده می باشد. فزون بر آن که از طریق دین و تربیت دینی نیز می توان به تربیت اخلاقی مبادرت ورزید اما باید گفت که تربیت اخلاقی نیازمند مبانی عقلانی فلسفه های مختلف نیز می باشد. یکی از مهم ترین این فلسفه ها، فلسفه ی اگزیستانس می باشد که به دلیل تأکید ویژه ی آن بر روی عواطف و احساسات، می توان از آن به منظور تربیت اخلاقی بهره گرفت. آن چه این پژوهش به بررسی آن پرداخت "تربیت اخلاقی در دوره ی ابتدایی: تحلیل محتوای کتاب های فارسی بخوانیم" بود. با علم به این که کودکان و دانش آموزان دوره ی ابتدایی مسائل اخلاقی را از طریق شعر، داستان، رمان و ... بهتر می آموزند، دریافتیم که در محتوای کتب فارسی بخوانیم دوره ی ابتدایی، بهتر می توان این مطالب را گنجاند. از این رو، بر مبنای فلسفه ی کارل یاسپرس و رمان شازده کوچولو، نُه مولفه ی اخلاق اگزیستانسی را پس از ژرف کاوی برگزیده و آن ها را در دو طیف مقوله های اخلاق فردی شامل گناه آگاهی، عشق، معنویت، اصالت فرد و نقد بر از- خود- بیگانگی و مسئولیت؛ و مقوله های اخلاق اجتماعی شامل ارج آدمی، مرگ آگاهی، رنج آگاهی و صلح طلبی دسته بندی نمودیم. سپس با استفاده از ابزار تحلیل محتوا (با واحد تحلیلی جمله و مضمون)، به تحلیل و بررسی چگونگی های گنجانده شدن مولفه های ذکر شده در محتوای کتب مذکور پرداختیم و پس از تجزیه و تحلیل آن ها به این نتیجه رسیدیم که در پایه های اول، دوم و سوم، در هر دو سطح جمله و مضمون، توجه به مقوله های اخلاق فردی و اجتماعی تربیت اخلاقی بسیار کم بوده اما تا حدودی این کم بودها در پایه های چهارم و پنجم جبران گشته اند. همچنین، تحلیل ها نشان دادند که در مقوله های اخلاق فردی، نظام آموزشی کشورمان بیشترین تأکید را بر روی مولفه های مسئولیت و معنویت؛ و در مقوله های اخلاق اجتماعی، بیشترین تأکید را بر روی صلح طلبی و ارج آدمی داشته است. واژگان کلیدی:تربیت اخلاقی، فلسفه ی اگزیستانس، شازده کوچولو، کارل یاسپرس
صلاح الدین سرخابی نعمت الله عزیزی
هدف از این تحقیق شناسایی نیاز های آموزشی مدیران پرستاری شهرستان سنندج با استفاده از مدل های شایستگی می باشد. روش انجام پژوهش توصیفی- پیمایشی بود که برروی 103 نفر از مدیران پرستاری (مدیر خدمات پرستاری، سوپروایزر، سرپرستار و مدیران قبلی پرستاری) به طریق سرشماری و با استفاده از پرسشنامه با دو هدف اهمیت سنجی و نیازسنجی آموزشی شاخص های مورد نیاز مدیران پرستاری انجام گرفت. با استفاده از الفای کرونباخ، ضریب پایایی برای پرسشنامه اول 935/0، و برای پرسشنامه دوم 961/0 به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر مدیران پرستاری تمامی شاخص ها و ابعاد شایستگی استفاده شده، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و در کلیه آن ها نیاز به آموزش بالایی را بیان نمودند که نشان دهنده ضرورت برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی بر اساس نیاز های آموزشی می باشد. همچنین تحلیل یافت ها ی این تحقیق برپایه متغیر های جمعیت شناختی نشان می دهد که اختلاف معناداری میان نظرات آنان در خصوص اهمیت و نوع نیاز های آموزشی وجود ندارد.
یوسف شاهمرادی محمد امجد زبردست
هدف اصلی این تحقیق «بررسی وضعیت نظارت و هدایت آموزشی درمدارس راهنمایی استان کرمانشاه» می باشد که به پنج هدف جزیی تر تجزیه گردیده است . برای سه مورد ازاین هدفها ازروش مصاحبه سازمان یافته با 16 سوال و برای دو هدف دیگر، از روش مصاحبه نیمه سازمان یافته با چهار سوال استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی و از نوع میکس متود است. جامعه آماری مورد مطالعه را حدود پنج هزار نفر از معلمان، مدیران مدارس و کارشناسان مناطق 24 گانه و اداره کل استان کرمانشاه درسال تحصیلی 90-1389 تشکیل می دهد. دراین پژوهش ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. حجم نمونه ها نیز 150 نفربوده است. برای تحلیل داده های مصاحبه سازمان یافته ازجداول و نمودارهای آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها و اطلاعات مصاحبه نیمه سازمان یافته ازمقوله بندی براساس سطوح مختلف استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که هرچند اکثریت قاطع عوامل صفی و ستادی برضرورت اعمال شیوه های نوین نظارت و هدایت آموزشی درمدارس تأکید دارند، اما بیش از نیمی ازآنان سیاست ها و برنامه های فعلی آموزش و پرورش استان از نظر میزان توجه به همه مراحل نظارت، نحوه ارتباط و مذاکرات عوامل آموزشی با همتایانشان، کیفیت دوره های ضمن خدمت ، کیفیت یادگیری دانش آموزان، نحوه توجه به خود ارزیابی وخودکنترلی عوامل آموزشی، میزان حمایت های مالی و علمی مسئولان اداره کل ازبرنامه های نظارتی، صلاحیت علمی، تجربی راهنمایان آموزشی و میزان اثربخشی نقش آنان را نامطلوب می دانند. همچنین غالب عوامل آموزشی معتقدند که روحیه حاکم برجو نظارت وهدایت آموزشی در مدارس راهنمایی استان ، با مراحل ابتدایی و تاحدی میانی چرخه نظارت مطابقت بیشتری دارد. برای بهبود وضعیت نظارت و هدایت آموزشی ضرورت دارد که مسئولان و برنامه ریزان کشور، با تأسیس نهادی آینده نگر دردرون وزارت آموزش وپرورش و نیزادارات کل استانها ، نسبت به بازسازی، نوسازی وبهسازی مجموعه عوامل ساختاری و نگرشی نظام آموزش و پرورش بکوشند وهرچه سریعتر نیز نسبت به اجرایی ساختن اصل عدم تمرکز و تفویض اختیار از بالا ترین تا پایین ترین سطوح سازمانی (مدارس) اقدام نمایند.
غریبه وهابی مصطفی قادری
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت رهبری اخلاقی در میان مدیران مدارس متوسطه شهرسنندج انجام گرفت. روش انتخاب شده برای انجام تحقیق روش ترکیبی (کمی- کیفی) می باشد. کلیه جامعه آماری تحقیق شامل 722 نفر معلم و 40 نفر مدیر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 380 نفر معلم به صورت تصادفی و 40 نفر مدیر (کل جامعه) به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش مربوط به اطلاعات کمی از دو نوع پرسشنامه خود ارزیابی مدیران و پرسشنامه معلمان برای بررسی نگرش آنان درباره میزان رعایت ابعاد رهبری اخلاقی استفاده شد. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیران 90/ و برای پرسشنامه معلمان 94/ محاسبه شد. برای سوال چهار پژوهش از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که معلمان معتقدند مدیران در محیط مدرسه بیشتر مولفه های جو اخلاقی و اصول اخلاقی گویا و روشن را در نظر می گیرند اما دو بعد دیگر یعنی تصمیم گیری اخلاقی و رفتار اخلاقی را کمتر رعایت می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی چهار عامل اصول اخلاقی روشن، جو اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی و رفتار اخلاقی را تأیید کرد. همچنین یافته های به دست آمده از خود گزارش دهی نشان داد که مدیران در بعد جهت گیری مردمی بیشترین نمره را به خود داده بودند و معتقدند که این بعد را در سطح خوبی رعایت می کنند اما در بعد عدالت نمره پایینی به خود اختصاص دادند که نشان دهنده این بود که آنها در محیط مدرسه عدالت کمتری را رعایت می کنند. مدیران موانع پیش روی رهبری اخلاقی را عدم انعطاف پذیری در بخش نامه ها و سوءاستفاده همکاران از اجرای رهبری اخلاقی ذکر کردند. برای حل این مشکل بالا بردن سطح آگاهی کارکنان و انعطاف پذیر شدن مقررات آموزشی و بهبود ارزش های اخلاقی را در بین مدیران پیشنهاد دادند.
سودا کرم کار مصطفی قادری
هدف این پژوهش مطالعه ی فرهنگ علمی دانش آموزان بر اساس مدل های یادگیری فرهنگی علوم کاستا، فلان و مدل تغییر مفهومی هنسی در برنامه ی درسی علوم پایه پنجم ابتدایی بوده است. نمونه جامعه معلمان به صورت هدفمند و نمونه جامعه دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی 83/0 برای پرسش نامه معلمان و برای پرسشنامه دانش آموزان 75/83 به دست آمد. به طور کلی معلمان بر حسب مدل کاستا-فلان، بیشتر معتقد به همساز بودن فرهنگ بومی و دنیای علوم مدرسه از نظر دانش آموزان بودند.در بین مولفه های مدل کاستا- فلان، بیشترین همبستگی و ارتباط متعلق به فرهنگ ناهمساز و معکوس است و کمترین همبستگی متعلق به فرهنگ ناهمساز با همساز است. از نظر معلمان در بین مولفه های سه گانه مدل هنسی، بیشترین ارتباط و همبستگی متعلق به مولفه سودمندی و باورکردنی است. اما مولفه های باورکردنی و فهمیدنی کاملا در جهت عکس همدیگر عمل می کنند. دانش آموزان بر خلاف معلمان معتقد به ناهمساز بودن فرهنگ دنیای زندگی شان با دنیای علوم مدرسه بودند. از نظر دانش آموزان و بر حسب مدل هنسی مفاهیم علمی و یادگیری درس علوم برای آن ها بیشتر سودمند است و کمتر از همه قابل فهم است. بیشترین همبستگی مربوط به مولفه های سودمندی و فهمیدنی و کم ترین همبستگی مربوط به مولفه های باورکردنی و فهمیدنی است.به طور کلی زمانی که فرهنگ خانواده و علوم متجانس هستند این حرکت روان است، زمانی که فرهنگ ها تا حدودی متفاوت هستندحرکت قابل کنترل و مدیریت است و زمانی که فرهنگ ها نا متجانس هستندحرکت به طور بالقوه ناممکن است. موفقیت در کلاس های علوم به عوامل زیر بستگی دراد: 1. درجه تفاوت فرهنگی بین فرهنگ دنیای زندگی و فرهنگ علمی 2. چگونگی حرکت موثربین فرهنگ ها 3. یاری رسانی به دانش آموزان برای حرکت بین فرهنگ ها.
عاطفه ریگی مصطفی قادری
هدف پژوهش حاضر مقایسه ارزیابی عملکرد معلمان از طریق داده های صوتی- تصویری با سایر روش های موجود ارزیابی عملکرد تدریس بود. در این پژوهش از رویکرد کمی- کیفی استفاده شد و روش انجام پژوهش کمی(توصیفی- اکتشافی) و کیفی(مطالعه موردی) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دبیران، مدیران و کارشناسان ارزیابی مدارس راهنمایی شهر سنندج بود. نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای متناسب با حجم 142 نفر برای تحقیق کمی انتخاب شد. همچنین از بین معلمان علوم دوره راهنمایی با روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری به طریقه اشباع نظری با حجم 8 نفر معلم علوم که حاضر به فیلمبرداری و مصاحبه شدند، انتخاب صورت گرفت. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختمند بود. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی پرسشنامه 86/0 به دست آمد. نتایج نشان داد از دیدگاه افراد نمونه، اهداف نظام ارزیابی عملکرد در دو رویکرد مبتنی بر توسعه معلم و فراگیر و رویکرد بازده محور قابل طبقه بندی هستند و در رابطه با تناسب رویکردهای سه گانه ارزیابی عملکرد با اهداف نظام ارزیابی، از نظر افراد نمونه رویکرد پرسش محور با نظام کنونی تناسب بیشتری داشت. رویکردهای پاسخ گویی/ بهبود و رویکرد مدافعه اجتماعی به ترتیب در اولویت های بعدی قرار گرفتند. در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که استفاده از ویدئو دیتا به عنوان روشی نوین در ارزیابی عملکرد معلمان در کلاس درس به منظور دستیابی به اهداف نظام ارزیابی عملکرد و حل مشکلات نظام کنونی از نظر شرکت کنندگان مفید است .
اسماعیل عزیزی هانه گرمله مصطفی قادری
هدف پژو هش حاضر شناسایی چالش های تدریس معلمان در کلاس های چندپایه مقطع راهنمایی شهرستان سروآباد و ارائه اقدام های عملی برای بهبود آن ها می باشد.به منظور دستیابی به چنین هدفی با توجه به این که چالش های تدریس معلمان در کلاس های چند پایه یک چالش عملی است وباید منوط به اقدام های عملی باشد، لذا از روش اقدام پژوهی استفاده شده است.در این پژوهش با توجه به ماهیت گروهی چالش های تدریس معلمان در این گونه کلاس ها که دغدغه های مشترکی در زمینه ی تدریس دارند و رسیدن به نوعی آگاهی جمعی و گروهی برای رفع مشکلات تدریس از رویکرد اقدام پژوهی مشارکتی استفاده شده است.مراحل تحقیق در این پژوهش به ترتیب زیر می باشند. جست وجوی مشارکتی برای تشخیص ابعاد و دامنه ی مشکلات تدریس در کلاس های چند پایه ی راهنمایی(کشف)،ارائه ی راه حل های گروهی برای مشکلات تدریس در کلاس های چند پایه(مداخله)،هم کوشی معلمان برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مشکلات طراحی درس، تدریس، ارزشیابی و سازماندهی محتوا (مداخله)،تدوین یک نظریه ی موضعی برای تغییر در عملکرد قبلی طراحی درس، تدریس، ارزشیابی و سازماندهی محتوا(ارزشیابی) (ریزن و برادلی، 2006).دراین پژوهش جامعه مورد نظر تمامی معلمان چندپایه مدارس راهنمایی شهرستان سروآبادبودند ودرراستای سوالات تحقیق از روش های کمی شامل جمع آوری و تحلیل اسناد، برای گردآوری اطلاعات مربوط به سوال اول و ازمشاهده ی مشارکتی و مصاحبه ی عمیق برای گردآوری اطلاعات مربوط به سوال دوم، سوم و چهارم استفاده شده است؛ برای رسیدن به این منظور با استفاده ازروش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 30 نفر معلم (10 نفر معلم حرفه و فن)، (10 نفر معلم ریاضی) و (10 نفر معلم علوم) انتخاب و در فرایند اقدام پژوهی همکاری کردند. قبل از اقدام پژوهی در مدارس چندپایه، 54.54درصد از مدارس چند پایه دارای رشد منفی، 18.18 درصد مدارس رشد صفردرصدی وتنها 27.27 درصد از مدارس چند پایه ی راهنمایی دارای رشد در پیشرفت تحصیلی بودند که با همکاری معلمان شرکت کننده در پژوهش چالش ها وراهکارها شناسایی ونشان داده شدند.درزمینه ی طراحی درس وبهبود سازماندهی محتوای درسی درکلاس های چندپایه ی راهنمایی می-توان به سه شیوه برنامه ریزی، پایه محوری ( خود آموخت) ،گروهی (خود آموخت ) وتلفیقی برای این گونه از کلاس ها را انجام داد. در زمینه ی بهبود ارزشیابی در مدارس چندپایه ی راهنمایی،استفاده از دانش آموزان مستعد و منضبط پایه های بالاتر برای انجام ارزشیابی ازدانش آموزان دیگر پایه ها، تهیه ی بانک سوالات پیش از شروع سال تحصیلی به تفکیک هر درس برای هر پایه، استفاده از خودآزمون در کلاس درس،طراحی سوالات آزمون توسط خود دانش آموزان می-تواند بسیار مفید باشد. واژگان کلیدی: کلاس چندپایه،دوره ی راهنمایی،چالش های تدریس،اقدام های عملی،اقدام پژوهی مشارکتی
بهیه خاطری صفت مصطفی قادری
این پژوهش با هدف بررسی ماهیت علمی تحقیقات اقدام پژوهی انجام گرفته توسط معلمان پژوهنده، براساس دیدگاه نورتون (2009) و مرتلر (2011)، انجام شد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی بود که از روش پیمایشی توصیفی برای بررسی دیدگاه معلمان استفاده شد. پرشسنامه محقق ساخته روی 100 نفر از معلمان مقطع ابتدای اجرا شد و از چک لیست برای ارزیابی 36 گزارش اقدام-پژوهی استفاده شد. مصاحبه نیمه ساختمند برای بررسی دیدگاه 8 نفر از معلمان درباره میزان همخوانی تحقیقات با مسائل کلاسی بکار برده شد. جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آن برای پرسشنامه برابر با (89/0) و برای چک لیست (77/0) بود. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان دیدگاه مثبتی نسبت به روش تحقیق اقدام پژوهی برای بررسی و حل مسائل آموزشی دارند، و تمایل زیادی دارند از رویکرد تفسیری _ مشارکتی برای انجام اقدام پژوهی استفاده کنند، اما بررسی گزارشات اقدام پژوهی بیانگر کیفیت پایین این گزارشات از لحاظ علمی بود. در واقع معلمان در مرحله جمع آوری و تحلیل اطلاعات از روشهای مناسبی استفاده نکرده اند و ابزار مورد استفاده، دقت و روایی لازم را ندارند. نتایج همچنین نشان داد که معلمان در رعایت اصول اخلاقی موفق عمل کرده اند.
غلامرضا باولی علی نقی کشتکاران
تأثیر جایگزینی سطوح مختلف علوفه چهار رقم جوی ایرانی با علوفه یونجه بر کیفیت تخمیر و ارزش غذایی سیلاژ مخلوط آن چکیده به منظور بررسی تأثیر جایگزینی سطوح مختلف علوفه چهار رقم جوی ایرانی با علوفه یونجه بر کیفیت تخمیر و ارزش غذایی سیلاژ مخلوط آن، آزمایشی با 4 تیمار و 4 تکرار در سه سطح بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سال 1389 انجام گرفت. در این آزمایش علوفه کامل چهار رقم جوی ایرانی به نام های بی نام، ماکوئی، فصیح و رودشت برداشت و بوسیله دستگاه خردکن به قطعات کوچکتر خرد شد. همچنین گیاه کامل یونجه پس از پژمرده شده نیز به قطعات کوچکتر خرد شد و سپس گیاه کامل جو در 3 سطح و به نسبت صفر و 25 50 درصد با علوفه یونجه مخلوط و در 48 مینی سیلوی آزمایشگاهی از جنس پی وی سی با فشار 40 اتمسفر ذخیره شد. پس از 80 روز سیلو ها بازگشایی و پارامترهای موردنظر اندازه گیری گردید. در مورد نمونه های گیاه، درصد ماده خشک، پروتئین خام، خاکستر، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و در نمونه های سیلاژ درصد ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز، خاکستر، کربوهیدرات محلول در آب، اسیدهای چرب فرار، اتانول و ph اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد نوع رقم جو تنها بر درصد ماده خشک و محتوی نشاسته سیلاژهای مخلوط حاصله اثر معنی داری داشت و بر سایر معیارهای اندازه گیری شده مربوط به ترکیب شیمیائی سیلاژها اثر معنی داری دیده نشد. همچنین داده ها مشخص کرد که درصد ماده خشک، دیواره سلولی، درصد چربی، پروتئین و نشاسته بطور معنی داری تحت تأثیر سطح جایگزینی علوفه ارقام جو قرار گرفت بطوری که با افزایش سطح جایگزینی درصد ماده خشک، خاکستر و درصد پروتئین کاهش و درصد دیواره سلولی، چربی و نشاسته افزایش یافت. نوع رقم بر محتوی کربوهیدرات و نسبت لاکتات به استات سیلاژها اثر معنی داری داشت. ولی بر سایر معیارهای ارزیابی شده کیفیت تخمیر اثر معنی داری نداشت. در بین ارقام مورد مطالعه بیشترین کربوهیدرات محلول باقی مانده در علوفه سیلو شده مربوط به رقم رودشت و کمترین آن مربوط به بی نام بود. همچنین بیشترین نسبت لاکتات به استات مربوط به رقم رودشت و کمترین مقدار آن مربوط به ارقام بی نام و ماکوئی بود. سطح جایگزینی علوفه کامل جو بر محتوی کربوهیدرات محلول، اسید پروپیونیک (01/0(p< همچنین اسید بوتیریک، اتانول و نسبت لاکتات به استات (05/0p<) معنی دار بود. ولی تأثیری بر ph و اسید استیک نداشت. داده ها نشان داد با افزایش سطح جایگزینی درصد کربوهیدرات محلول، اسید لاکتیک، اتانول و نسبت لاکتات به استات افزایش و درصد اسید پروپیونیک و بوتیریک سیلاژ مخلوط حاصله کاهش یافت. یافته های این پژوهش نشان داد اگرچه جایگزینی علوفه کامل جو باعث کاهش سطح پروتئین سیلاژ حاصله گردید، ولیدرکل باعث بهبود ارزش غذائی و کیفیت تخمیر شد و از میان ارقام بکار رفته سطوح جایگزینی 50درصد ارقام رودشت و ماکوئی بیشترین تأثیر را بر کیفیت سیلاژ مخلوط آن ها با یونجه داشت.
شیوا نادری مصطفی قادری
چکیده هدف از پژوهش حاضر «بررسی الگوهای تربیت اخلاقی معلمان در دوره ابتدایی بر اساس رویکرد عاطفه گرایی» بود. روش پژوهش کمی- کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج اعم از زن و مرد که در سال تحصیلی 92-91 مشغول تدریس بودند که مطابق با آمار ارائه شده از سوی آموزش و پرورش کل شهرستان سنندج، 2814 نفر ناحیه یک (1612) نفر و ناحیه 2 (1202) نفر می باشند. نمونه مورد نظر با استفاده از جدول کرسجی و مورگان، به تعداد 338 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده-ها تحلیل اسناد کتاب خانه ایی، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی روائی صوری پرسشنامه به نظر ده نفر از معلمان دوره ابتدایی استناد گردید، از آنجا که قبل از بررسی روائی صوری، پرسشنامه چندین بار بررسی و اصلاح گردیده بود، لذا روائی تمام سوالات پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 70 صدم بود که قابل قبول می باشد.برای بررسی سطوح تحول اخلاقی دانش آموزان هفت شاخص از دیدگاه نل نادینگز و سه شاخص از دیدگاه کارول گیلیگان مشخص شد. نتایج نشان داد که سطح تحول اخلاقی دانش آموزان بر اساس نظریات نل نادینگز و کارول گیلیگان به طور معنی داری بالا بوده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها و پرسشنامه نشان داد که آموزش های اخلاقی معلمان بیشتر بر اساس سرمشق دهی و تأیید است و کمتر از روش های گفتگو و ارائه تکالیف استفاده می کنند. در نهایت شش مولفه ی اصلی به عنوان ویژگی های بیانگر تربیت اخلاقی بر اساس نظریه عاطفه گرایی شناسایی شدند و بر اساس این مفروضه که همه این اجزا با یکدیگر روابط متقابل دارند، مدلی طراح شد.
بیتا رفیعی زاد ناصر شیربگی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدیران از بسترهای نهادینه سازی نوآوری سازمانی در مدارس انجام گرفت. رویکرد انجام تحقیق، کمی بود و روش مورد استفاده توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران مدارس دور? متوسطه شهر کرمانشاه بود که طبق آمار اعلام شده توسط سازمان آموزش و پرورش در مدیران 103نفر بودند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد شده بود. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ مقدار 88/0 بدست آمد. در این پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس و هم چنین آزمون ناپارامتریک فریدمن) استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مدیران بر این باور بودند که، مدارس از لحاظ سه مولفه منابع، زیرساخت و رویه های رسمی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. لیکن در زمین? فرهنگ نوآوری این موضوع محقق نشده است، به عبارت دیگر، هنوز فرهنگ نوآوری در مدارس نهادینه نشده است. هم چنین، بین نحوه ارزیابی مدیران از بسترهای نهادینه سازی نوآوری با متغیرهای جمعیّت شناختی آنان از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود نداشت.
مصطفی قادری فرزانه صباحی
در دهه های اخیر، روش ژنتیک معکوس به طور گسترده برای رها سازی ویروس های rna دار زنجیره منفی از مولکول cdna یا رهایی مینی ژنوم های ویروسی استفاده شده است. این تکنیک برای مطالعه مراحل مختلف تکثیر ویروس و واکنش های متقابل ویروس با میزبان بکار گرفته شده است. ژنتیک معکوس همچنین می تواند برای طراحی واکسن های جدید مورد استفاده قرار گیرد. در مورد رهایی ویروس های rna دار زنجیره منفی فعالیت آنزیم t7 rna polymerase بعلاوه پروتئین های ویروس شامل نوکلئوپروتئین (n)، فسفوپروتئین (p) و پلیمراز (l) برای رهایی ویروس و یا مینی زنوم ویروس ضروری هستند. ویروس سرخک یک ویروس rna دار زنجیره منفی است که ژنوم و نیز مینی ژنوم آن از مولکول cdna آنتی ژنومی ویروس سرخک رها شده است.اهداف: در این پژوهش، ما ساخت یک رده سلول کمکی را برای رهایی مینی ژنوم ویروس سرخک طراحی کردیم. این رده سلول کمکی بطور پایدار آنزیم t7 rna polymerase بعلاوه پروتئین های n و p ویروس سرخک را از طریق مولکول mrna سه سیسترونی بیان می کند.مواد وروش کار: برای رهایی مینی ژنوم ویروس سرخک سلول کمکی پایدار توسط وکتور بیانی سه سیسترونی ساخته شد که آنزیم t7 rna polymerase بعلاوه پروتئین های n و p ویروس سرخک را بیان می کرد. برای ساخت وکتور سه سیسترونی ژن t7 rna polymerase بعد از پروموتر cmv کلون شد و پروتئین های n و p تحت کنترل توالی ires (محل ورود ریبوزوم داخلی) کلون شدند.نتایج: نتایج ما دلالت بر این دارند که مینی ژنوم ویروس سرخک می تواند در این رده سلول کمکی بعد از ترنسفکشن همزمان با پلاسمید حاوی ژن پلیمراز l ویروس سرخک رها شود.بحث: توسط این سیستم مینی ژنوم ویروس سرخک رهایی یافت. مطالعات بیشتری برای بهبودی کارایی رهایی مینی ژنوم ویروس سرخک ضروری است. این احتمالا از طریق ترنسفکت همزمان مینی ژنوم ویروس سرخک همراه با وکتور سه سیسترونی و پلاسمید حاوی ژن پلیمراز ویروس سرخک امکان پذیر است.
شیرکو سبحانی مصطفی قادری
هدف از این پژوهش شناسایی چالش های کاراندیشی معلمان ریاضی مقطع دبیرستان بود. رویکرد انجام پژوهش کیفی (نظریه مبنایی یاgt ) و کمی (توصیفی - پیمایشی) بود. مشارکت کنندگان از بین معلمان موفق ریاضی دوره ی دوم دبیرستان با روش نمونه گیری به طریق اشباع نظری با حجم 18 نفر که حاضر به مصاحبه شدند انتخاب شدند. جامعه آماری شامل دبیران ریاضی پایه اول و دوم مقطع دبیرستان ناحیه یک و دو شهرستان سنندج بود. حجم نمونه 120 نفر بود که برای تحقیق کمی انتخاب شدند. اعتبار مصاحبه های نیمه ساختمند از طریق چک کردن اعضا بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین روایی پرسشنامه ها نیز با استناد به نظر متخصصان تأیید گردید. پایایی پرسشنامه برای سوالات مربوط به چالش های عملی(72.) و سوالات مربوط به چالش های به گزینی(78.) با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرارگرفت. نتایج نشان داد که مهمترین چالش عملی معلمان ریاضی دوره دبیرستان در حیطه محتوای کتاب درسی، الگوهای یاددهی – یادگیری و ارزشیابی به ترتیب عبارتند از حجم و تنوع بسیار زیاد مطالب کتاب های درسی، تعداد زیاد دانش-آموزان در کلاس ها و ارزشیابی های نتیجه محور. به گزینی معلمان برای بهبود محتوا، الگوهای یاددهی یادگیری و ارزشیابی به ترتیب شامل استفاده بیشتر از کتاب ها جزوات و کتاب های راهنمای معلم و کتاب های درسی مکمل، استفاده از کارهای گروهی و استفاده از ریاضی در دنیای واقعی دانش آموزان، استفاده از آزمون های مستمر و در صورت امکان استفاده از بازخوردهای فوری در کلاس درس بود. بیشترین چالش های به گزینی معلمان نیز کمبود زمان برای کاراندیشی، عدم آموزش های مناسب به معلمان در زمینه کاراندیشی و نیز نظام برنامه درسی مقاوم در برابر معلم بود. نظریه برآمده از داده های تحقیق نشان داد که چالش های عملی معلمان در تدریس ریاضی بسیار بالاست. در حالی که چالش های به گزینی معلمان نیز بسیار زیاد است ولی کنش به گزینی آن ها بسیار اندک است. در نتیجه کاراندیشی معلمان به علت نظام برنامه درسی مقاوم در برابر معلم، قادر به بهبود تدریجی نیست.واژه های کلیدی: تدریس، چالش های عملی، چالش های به گزینی، معلم ریاضی،کاراندیشی.
رویا غلامی مصطفی قادری
پژوهش حاضر با هدف مطالعه شناسایی ارزش ها و ضد ارزش های اخلاق دانشجویی در دانشجویان دانشگاه کردستان انجام گرفت. پژوهشگر کوشیده است تجربه زیسته ی دانشجویان را در محیط های علمی بررسی کند. برای رسیدن به این هدف کلی، پژوهشگر در پی دستیابی به این هدف های ویژه تر است: 1-دستیابی به برداشت دانشجویان از اخلاق دانشجویی (بررسی چیستی اخلاق دانشجویی از نگاه دانشجویان)، 2- شناسایی ارزش ها و ضد ارزش ها در حوزه حرفه ای اخلاق دانشجویی (ترسیم هنجارهای لازم درباره نوع تعامل دانشجو با استاد، خود، دیگر دانشجویان و مهارت های لازم در علم آموزی است)، 3- شناسایی ارزش ها و ضد ارزش ها در حوزه عمومی اخلاق دانشجویی (توجه به دانشجو به مانند هر انسان دیگری است که باید محسنات اخلاقی را کسب و رذایل اخلاقی را دفع کند و درعین حال بکوشد دیگر نیازهای انسانی خود را نیز برآورده سازد)، درنهایت شناسایی موانع اساسی رشد اخلاق دانشجویی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه کردستان. ازنظر هدف «کاربردی» و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، «کیفی» و ازنظر روش مبتنی بر مطالعات پدیدار نگاری است. مشارکت کنندگان از میان دانشجویان دانشگاه کردستان و شیوه انتخاب آن ها بر مبنای نمونه گیری تصادفی در دسترس صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها نیز، مصاحبه ی عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل بروس، فام و استودلی (2002) استفاده شد. پاسخ مشارکت کنندگان در خصوص پرسش اول، نگرش دانشجویان در ارتباط با اخلاق دانشجویی، تأکید بر مقوله های رفتار در شأن جوینده دانش، رعایت حقوق دیگران، فهیم بودن، الگو بودن، احترام متقابل، پایبندی به اعتقادات و باورها و نهادینه کردن معیارهای اخلاقی در ارتباط با اخلاق دانشجویی بوده است. در خصوص پرسش دوم، دیدگاه دانشجویان در زمینه ارزش ها و ضد ارزش ها در حوزه حرفه ای اخلاق دانشجویی، شش مقوله «تعامل با استاد، وظایف دانشجویان در برابر خود، با دیگر دانشجویان و همکلاسان، تعامل با کارمندان اداری، پژوهش های علمی و نهایتاً وظایف دانشجویان در ارتباط با جامعه» شناسایی شد. در ارتباط با پرسش سوم، نظرات دانشجویان دانشگاه کردستان در زمینه ارزش ها و ضد ارزش ها در حوزه عمومی اخلاق دانشجویی «توجه به امور معنوی، نیّت علم آموزی، عمل به علم، تواضع و فروتنی، نظم و برنامه ریزی تحصیلی و رفتارهای شخصی» مطرح شد. در خصوص پرسش چهارم، نظرات دانشجویان دانشگاه کردستان در زمینه موانع اساسی رشد اخلاق دانشجویی مقولاتی با عناوین «ضعف ساختار و آیین نامه ها، ضعف اخلاقی اساتید و کم توجهی خود دانشجویان» مطرح شد.
مهناز قادری جمال سلیمی
آموزش عالی از مهم ترین مراحل آموزش رسمی به شمار می آید که دارای وظایف و رسالت های متعددی در جهت رشد وپیشرفت نیروی انسانی جوامع است. لذا تحقق این وظایف و رسالت ها نیازمند ابزارهایی همچون برنامه درسی متناسب است، برنامه درسی از مهم ترین ابزارها و عناصر تحقق بخشی به اهداف و رسالت های کلی نظام آموزش عالی است. از این رو برنامه درسی که قلب مراکز دانشگاهی به شمار می آید، شایسته توجه دقیق است. در این پژوهش، هدف، بررسی عوامل دو گانه (ساختاری- مدیریتی و انسانی) در تحقق نظام برنامه درسی غیر متمرکز در آموزش عالی ایران بر اساس آیین نامه واگذاری اختیارات برنامه ریزی درسی به دانشگاهها می باشد. رویکرد این تحقیق کمی واز نوع توصیفی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه اساتید و مدیران آموزشی شاغل در دانشگاه کردستان هستند که در سال تحصیلی 92-93 مشغول به فعالیت هستند. برای گرداوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. در تحقیق حاضر برای سنجش پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج ضریب 87% را نشان داد.در تجزیه تحلیل داده ها، در بخش آمار توصیفی، از شاخص هایی همچون جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و در قسمت آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تی مستقل ،آزمون توکی و آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه نبود فرهنگ سازمانی قوی و ترغیب کننده در راستای حمایت از خود گردانی دانشگاه ها در برنامه درسی ، نبودپشتیبانی های مالی واعتباری در حمایت از طراحی و اجرای برنامه های درسی دانشگاه محور، نبود فرهنگ نهادینه شده ایی که از برنامه های درسی استاد محور در دانشگاه حمایت کند ،در دانشگاهها به عنوان عوامل ساختاری- مدیریتی موثر در عدم تحقق نظام برنامه درسی غیر متمرکز در آموزش عالی در حد بالایی بوده است. و همچنین نتایج نشان داد که عدم حمایت لازم از متخصصین وصاحبنظران حوزه برنامه ریزی آموزشی، نبود انگیزه مشارکت وهمیاری در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، نبود انگیزش کار وفعالیت در راستای طراحی و اجرای برنامه های درسی غیر متمرکز مبتنی بر دانشگا ه ها در بین مدیران و اعضای هیئت علمی به عنوان عوامل انسانی موثر در عدم تحقق برنامه درسی غیر متمرکز در آموزش عالی در حد بالایی بوده است.