نام پژوهشگر: عبدالرضا پاکشیر

بررسی محتوایی مصوبات شورای اسلامی شهر شیراز (دوره اول و دوم) و بازتاب های کالبدی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  کوثر چراغچی   عبدالرضا پاکشیر

شورای اسلامی شهر یکی از اصلی ترین ارکان مدیریت شهری محسوب می شود که وظیفه سیاست گذاری و نظارت بر عملکرد شهرداری و توسعه شهری را بر عهده دارد و با توجه به کمیت و کیفیت مصوبات خود می تواند نقش مهمی را در این خصوص ایفاء نماید، از این رو بررسی عملکرد این نهاد در جهت افزایش نقش و جایگاه آن در عرصه مدیریت شهری ضرورت دارد. در این تحقیق به منظور شناخت عملکرد شورای شهر شیراز، با رویکرد تحلیل محتوایی، مصوبات شورای اسلامی این شهر در دوره اول (82-1378) و دوم (86-1382) به صورت موضوعی طبقه بندی گردیده و میزان تطابق مصوبات شورا با وظایف قانونی و نحوه توزیع مکانی مصوبات در سطح مناطق شهری شیراز مشخص شده و سپس برخی از مهم ترین تصمیمات شورا در خصوص بهبود وضعیت کالبدی شهر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش عمده ای از مصوبات این شورا به مسائل روزمره و صدور مجوزهای مختلف و یا فروش اموال و اراضی متعلق به شهرداری اختصاص یافته است و مصوبات مربوط به زیباسازی فضاهای شهری، مسائل ترافیکی و عمرانی، توسعه معابر، برنامه-ریزی بلندمدت برای توسعه کالبدی شهر دارای کمترین میزان فراوانی بوده اند. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل توزیع مکانی مصوبات شورای شهر نیز بیانگر آن است که مناطق 7 و 9 شهرداری و همچنین منطقه بافت تاریخی شیراز در مقایسه با سایر مناطق شهری، دارای کمترین مصوبات عمرانی بوده اند.

امکانسنجی اجرای برنامه انتقال حقوق توسعه اراضی درچگونگی افزایش تحقق پذیری کاربریهای عمومی پیش بینی شده طرح توسعه شهری رفسنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1390
  معصومه شیخ ها   عبدالرضا پاکشیر

چکیده ندارد.

بازنگری فصول برنامه پنج ساله شهرداریها در قالب مدیریت یکپارچه شهری نمونه موردی شهر مراغه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  علی اصغر مهدوی   عبدالرضا پاکشیر

شهرها می توانند به موتورهای توسعه اقتصادی کشور مبدل شوند لیکن روند شهرنشینی و توسعه شهری شتابان نه تنها این مراکز را به مصرف کننده مبدل ساخته، بلکه باعث ایجاد مشکلات پایه ای در سطح اداره شهرها و اجرای برنامه های توسعه شهری شده است. برای برخورد با مشکلات شهرنشینی و بهره گیری از ظرفیتهای بالقوه شهرها، دیدگاه جدید مدیریت شهری برآن است تا از طریق سیاستگذاری های هماهنگ و یکپارچه به بسترسازی و بهره گیری از ابزارهای مناسب بپردازد. یکی از این ابزارها، مدیریت منابع مالی و استفاده درست از منابع مالی محدود شهرداریها برای جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی و هدایت آن در طرحهای توسعه شهری است. اصلاح ساختار تخصیص اعتبارات در وظیفه عمران شهری در قالب برنامه های پنجساله می تواند درآمد شهرداری را، ابزاری برای تشویق و جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی در اجرای برنامه های توسعه شهری و پویایی اقتصاد شهرها تبدیل نماید. این امر مستلزم اصلاح هزینه های شهرداریها و معرفی طرحهای جدید در برنامه های مختلف است. به عنوان مثال برنامه توسعه شهری که مهمترین برنامه وظیفه عمران شهریست، تنها به دو طرح "تهیه طرحهای توسعه شهری" و "تملک اراضی" اختصاص یافته است. هدف از مقاله حاضر معرفی بسترهای جدیدی در این برنامه می باشد تا با تخصیص مناسب اعتبارات، بتوان برای بسترسازی و بسیج منابع مالی شهری در اجرای طرحها بهره گرفت. روش تحقیق بصورت توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای است و بر بهبود روشها تأکید دارد. ابتدا برنامه توسعه شهری با برنامه ایجاد تأسیسات درآمدزا مقایسه و سپس بر مبنای انطباق محورهای طرحهای توسعه شهری (طرحهای جامع و تفصیلی) با طرحهای توسعه شهری (برنامه های پنجساله) خلاء های موجود شناسایی و در قالب طرحهای جدید برطرف گردند. بررسی های انجام گرفته نشان می دهد طرحهایی مانند، مدیریت زمین، تجمیع و آماده سازی زمین و تهیه و اجرای طرحهای نیازسنجی و زیرساختی پاسخی در راستای موضوع تحقیق قرار گیرد.

بررسی تأثیر سیاستهای زمین شهری بر توانمندسازی اقشار کم درآمد در ایران پس از انقلاب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1391
  سید مهدی شهیدی   خلیل حاجی پور

در اجلاس سالیانه سران کشورها در سال 2000 میلادی، مهمترین اهداف هزاره جدید، افزایش عدالت اجتماعی و کاهش فقر عنوان گردید که بیانگر میزان توجه جامعه جهانی به مسأله فقر و اقشار کم درآمد می-باشد. از آنجا که جمعیت شهری جهان در سالهای اخیر به سرعت رو به افزایش بوده و معضلات شهری به-گونه های جدیدی پدیدار شده اند، مدیریت شهری با تأکید بر ضرورت کاهش تصدی گری دولت در امور شهرها و پرداختن به سیاستگذاری در حیطه های مختلف، سعی در کاهش و از بین بردن مشکلات اقشار مختلف جوامع شهری داشته است. اما نکته قابل تأمل در این رابطه وجود ارتباط و اثرگذاری بسیار، بین حیطه های سیاستگذاری در شهرها و جوانب مختلف زندگی مردم می باشد که به منظور کاهش اثرات نامطلوب و کاراتر نمودن سیستم های شهری، ارزیابی سیاست ها، یکی از مهمترین راهکارها عنوان گردیده است. امروزه توانمندسازی، مهمترین راهکار مبارزه با فقر عنوان گردیده که بر افزایش دسترسی اقشار کم درآمد به منابع و فرصتهای شهری و نیز افزایش حضور و مشارکت آنها در حوزه های مختلف شهری تأکید دارد و زمین به عنوان مهمترین منبع شهری، جایگاه بسیار مهمی در اتخاذ تصمیم و ایجاد زیرساختهای توانمندسازی در جامعه پیدا نموده است. لذا ارزیابی سیاستهای زمین، به دلیل اثرگذاری بر سایر محورهای استراتژیک و داشتن نقشی کلیدی در دستیابی به سرپناه و توسعه اقتصادی، یکی از عوامل مهم در اتخاذ تصمیمات صحیح در فرآیند حرکت به سوی عدالت اجتماعی و توسعه پایدار در شهرها می باشد. در این راستا پس از بیان اصول توانمندسازی، به سیاستها و تفکیک دوره های سیاستگذاری زمین شهری در ایران پس از انقلاب اسلامی پرداخته می شود و پس از بررسی شرایط هر دوره، کوشش می گردد تا با معرفی چند شاخص و بررسی تغییرات این شاخصها در دوره های مختلف، درکی صحیح از میزان اثرگذاری سیاستهای زمین بر زندگی اقشار آسیب-پذیر جامعه در هر دوره ایجاد گردد.

بازتعریف معیارهای فرسودگی با رویکرد پایداری و پهنه بندی فرسودگی با روش fuzzy anp (نمونه موردی: محله ارامنه شمالی، منطقه 7 شهرداری تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1391
  ابراهیم زرگری مرندی   سهند لطفی

پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و به هدف بازتعریف ابعاد و معیارهای فرسودگی شهری با رهیافت پایداری و ایجاد یک سامانه پشتیبان برنامه ریزی برای سنجش و پهنه بندی میزان فرسودگی صورت پذیرفته است. چنان-که از نام پژوهش بر می آید، این نوشتار در پی رسیدن به اهداف خود از رهگذر دو گام بوده است. در گام نخست، برای پوشش خلاء شناختی موجود در نظام فعلی تشخیص پهنه های فرسوده شهری در ایران، به بازتعریف معیارهای فرسودگی با قرار دادن مفهوم پایداری شهری به عنوان بن مایه شناختی پژوهش و استفاده از رهیافت مرمت شهری پایدار پرداخته می شود. برای رسیدن به این هدف پس از مرور و تحلیل متون داخلی و خارجی مرتبط با فرسودگی و مرمت شهری پایدار، لیست بلندی از معیارها، شاخص ها و سنجه هایی که برای تشخیص فرسودگی با رویکرد پایداری قابل استفاده است، تدوین می شود. گام دوم، در پی ایجاد چارچوبی مناسب برای سنجش چندمعیاری و عینی فرسودگی است. در این راستا با توجه به شرایط مساله مورد نظر از تلفیق روش فرآیند تحلیل شبکه ای فازی و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. در این گام پس از پالایش شاخص های به دست آمده در گام نخست، سنجش آن ها در نمونه موردی و تهیه نقشه شاخص ها، نقشه پهنه بندی فرسودگی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی و نیز نقشه فرسودگی یکپارچه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و شبکه ای فازی تهیه شده و سپس تفاوت های دو روش مذکور با یکدیگر نمایش داده شده است و در پایان با مقایسه میان نتایج چارچوب پیشنهادی با بلوک های فرسوده مصوب و همچنین تحلیلی روش شناختی مدل پیشنهادی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که مدل پیشنهادی با بررسی ابعاد چندگانه کالبدی و غیرکالبدی و بررسی ارتباطات درونی میان مولفه های پدیده فرسودگی و پهنه بندی و نمایش شدت آن ها، می تواند به عنوان جایگزینی منعطف و مناسب برای سامانه تشخیص موجود در ایران مورد استفاده قرار گیرد.

تدوین ضوابط ساماندهی نظام فعالیت ها در حریم کلان شهرها با تاکید بر توسعه پایدار (مورد پژوهی: محور مشهد- چناران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1390
  بهروز همایونفر   عبدالرضا پاکشیر

کنترل نحوه استفاده از اراضی در شهرها و پیرامون آن، همواره به عنوان مسئله اصلی برنامه ریزان شهری و منطقه ای مطرح بوده است. به عبارتی، انتخاب کاربری بهینه با لحاظ معیارهای متعدد جهت هدایت به سوی برنامه ای همه جانبه و در راستای توسعه پایدار، از نگرش های جدید برنامه ریزی در دو دهه اخیر بوده. با تغییر نگرش به طرح های شهرسازی، شیوه ها و قابلیت های متعددی برای رویارویی با این موضوع چه در داخل شهرها و چه در پیرامون آن ها مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، مزایای منحصر به فرد اراضی پیرامون کلانشهرها، هجوم سال های اخیر جمعیت شهری و مهاجرین را به پیرامون شهرها در پی داشته است. این امر در غیاب حضور مدیریتی صحیح، و ضعف در ابزارهای کنترل اراضی و ضوابط شفاف در استقرار فعالیتها اتفاق افتاده که نتیجه آن تداخل کاربری و فعالیت ها بوده است. این امر همراه با تخریب محیط زیست و عدم رعایت همجواری در فعالیتها و مطلوبیت در استقرار، پهنه های اراضی را با معضلات جدی مواجه نموده است. در این پایان نامه، سعی بر آن است که با بهره گیری از مفاهیم توسعه پایدار و مدلهای برنامه ای، ضوابط استقرار فعالیت ها در بخشی از حریم شهر مشهد در پهنه ای به وسعت حدود 2000 هکتار (حد فاصل محور قدیم قوچان و بزرگراه آسیایی) مورد بازبینی قرار گیرد. در این راستا، با استفاده از تئوری مدل "what if" و عوامل و معیارهای هدایتگر در جانمایی کاربری ها، اولویت استقرار کاربری ها در 4 گروه کشاورزی، خدمات، صنعت و سکونت تعیین می شود، سپس با بهره گیری از اصول پایداری و توسعه پایدار، ضوابط استقرار فعالیتها در هر کاربری تدوین و ارائه می گردد.

ارزیابی اثرات اجتماعی پراکنده رویی شهری (نمونه موردی شهر یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1391
  سید محمد رضا حسینی مطلق   عبدالرضا پاکشیر

گسترش پراکنده شهر" دانش واژه ای است که در نیم قرن اخیر به صورت اسپرال (sprawl) در ادبیات پژوهش های شهری وارد شده و امروزه موضوع محوری اکثر سمینارهای شهری در کشورهای توسعه یافته است. این نوع توسعه ناموزون شهری موجب پیدایش پیامدهای ناگوار زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی شده و برای شهرهایی که با آن دست در گریبانند به مسئله بغرنجی تبدیل شده است. شهر یزد از جمله شهر هایی است که در دهه های اخیر با گسترش بسیار سریع و در عین حال بیمارگونه ای مواجه بوده و هم اکنون به شدت تحت تاثیر، اثرات نامطلوب رشد سریع و بی قواره خود به خصوص در طی 30 سال گذشته است. هر چند به نظر می رسد در دهه ی 85-75 تمهیداتی برای کند کردن روند رشد سریع و بی برنامه شهر یزد صورت گرفته است، اما با توجه به عدم استمرار این تمهیدات و نبود برنامه های مدون مبتنی بر مبانی نظری مشخص، مشکل رشد پراکنده شهر همچنان به قوت خود باقی است و آثار ناشی از آن بار سنگینی را بر شهر تحمیل می کند. پایان نامه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی (مقایسه ای) و پیمایشی با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه به بررسی اثرات اجتماعی این الگوی رشد در حوزه روابط همسایگی و احساس امنیت شهروندان در سطح محلات شهر یزد پرداخته است. یافته های پایان نامه حاضر نشان دهنده ی وجود اختلاف معنی دار بین محلات شهر با الگوی رشد متراکم و پراکنده از لحاظ میزان روابط همسایگی و احساس امنیت می باشد به گونه ای که روابط همسایگی و احساس امنیت در محلات متراکم شهر بیشتر از محلات با الگوی رشد پراکنده می باشد. بر این اساس از آنجا که بیشتر محلات با الگوی رشد پراکنده، در فرآیند رشد پراکنده شهر شکل گرفته اند، می توان بیان کرد الگوی رشد پراکنده شهر یزد در طول فرآیند شکل گیری و گسترش خود موجب کاهش میزان روابط همسایگی و احساس امنیت شهروندان شده است. کلمات کلیدی: پراکنده رویی شهری، اثرات اجتماعی، روابط همسایگی، احساس امنیت، شهر یزد

«بررسی روشهای تأمین زمین برای شهرداریها جهت تحقق طرحهای توسعه ی شهری» مطالعه موردی: کلانشهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده معماری و هنر 1391
  مجتبی ملکیان بهابادی   خلیل حاجی پور

بدنبال افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و به تبع آن رشد و گسترش شهرها، نیاز به مسکن و خدمات را دچار مشکلات حادی در تامین زمین کافی به منظور پاسخگویی به این نیازها در زمان و مکان مناسب نموده است. بطوریکه اغلب این خدمات نمی توانند در مکان هایی قرار گیرند که عملکردشان را بطور صحیح ایفا کنند، که این امر مشکلات عدیده ای را موجب گردیده است؛ تداوم این امر از طرفی بحرانی شدن مسائل شهری را دامن زده و از طرف دیگر به شکست تلاشهای برنامه ریزان شهری و عدم موفقیت برنامه ها در قالب طرحهای توسعه شهری بمنظور حل مشکلات شهرنشینی انجامیده است. لذا برای تحقق این موضوع شهرداری و سازمانهای خدماتی ذیربط بعنوان اصلی ترین مجری طرحهای توسعه شهری می بایست بتوانند در جهت بهینه کردن کارایی و عملکرد خدمات شهری پیشنهاد شده در طرحها، زمین مورد نیاز آنها را تملک و در نهایت اجرا کنند. لیکن بخش مهمی از تحقق پذیری طرح های توسعه شهری، امکان دسترسی شهرداریها و سازمانهای خدماتی به بازار زمین در شهرها می باشد. به همین دلیل روشها، ابزارها و سیاستهای مختلفی در دنیا طراحی و پیشنهاد شده است تا بتوانند این سازمانها زمین مورد نیاز خدمات و تسهیلات شهری را تأمین کنند. به همین جهت در این پژوهش ابتدا گذری کوتاه بر طرحهای توسعه شهری و علل عدم تحقق این طرحها داشته و سپس مسئله مدیریت زمین بعنوان مهمترین ابزار تحقق طرحها را مورد مداقه قرار می دهیم و در نهایت به بررسی روشهای نوین تأمین زمین در ایران و جهان می پردازیم؛ تا در بخش نهایی مطالعات، امکان پیشنهاد شیوه مناسب تأمین زمین فراهم گردد.

بررسی عوامل موثر در گسترش کالبدی شهر نیریز طی دوره زمانی 1390-1357
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  فاطمه ضیغمی   خلیل حاجی پور

شهرنشینی شتابان به همراه رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر تقریبا تمامی کشورهای جهان را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. افزایش بی رویه ی شهرها و رشد ناموزون آن ها به دلیل مهاجرت های بی رویه و افزایش جمعیت ، یکی از مشکلات اساسی شبکه ی شهری کشورمان نیز است. در همین راستا، یکی از مسائل شهر نیریز، رشد شهرنشینی و به تبع آن گسترش خزنده شهری بر اراضی پیرا شهری است، که پیامدهایی چون : حاشیه نشینی، نابودی اراضی کشاورزی، عدم امکان پاسخگویی برخی از خدمات و کاربری ها در شهر، گسستگی بافتهای فیزیکی و مشکلات زیست محیطی را سبب شده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل موثر بر گسترش کالبدی شهر نیریز و مکانیزم تاثیرگذاری هریک از آنها، به منظور پیش بینی روند توسعه شهر در آینده و کنترل و هدایت عوامل و نیروهای تعیین کننده و با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیل رشد کالبدی- فضایی هلدرن و تحلیل رگرسیونی (با کاربرد نرم افزار spss) در پی بررسی و تحلیل عوامل موثر بر گسترش کالبدی شهر نی ریز و مکانیزم تاثیرگذاری هریک از آنها، به منظور پیش بینی روند توسعه شهر در آینده و کنترل و هدایت عوامل و نیروهای تعیین کننده است. نتایج اجرای مدل هلدرن در شهر نیریز حاکی از آن است که سهم رشد بدقواره شهر در بین سالهای1362-1343 و1390- 1386 بیشترین حد و مقدار است و این در حالی است که در مجموع سالهای 1390-1343 نیز پراکنده رویی شهر، اثبات می گردد. همچنین بررسی عوامل موثر در گسترش شهری نیریز و همچنین تحلیل رگرسیونی در سطح اطمینان 95 درصد، نشان می دهند که به ترتیب سهم جمعیت، سیاستگذاری های شهری (مدیریت شهری) و شاغلان بخش کشاورزی بیشترین تاثیر را در گسترش شهری نیریز بر عهده دارند. نهایتاً با توجه به یافته های تحقیق، به نظر می رسد که اتخاذ نگرش رشد هوشمند شهری و توسعه فشرده شهر در برنامه ریزی گسترش آتی شهر، و عمیاتی نمودن آن، تنها راه حل برون رفت از وضعیت گریبانگیر شهر نیریز است. بنابراین سیاست های اصلی پیشنهادی به منظور مهار گسترش پراکنده رویی شهر، شناسایی فرصت های داخل بافت شهر برای ایجاد مسکن و تأمین خدمات شهری مورد نیاز، شناسایی فرصت های داخل بافت شهر برای ایجاد مسکن و تأمین خدمات شهری مورد نیاز، تشویق تراکم سازی در درون شهر، باز تعریف تراکم شهری و تراکم ساختمانی در شهر و تشویق فعالیت کشاورزی و باغداری با توجه به پتانسیل های موجود شهر خواهد بود.

بررسی چگونگی پیاده سازی اصول و معیارهای نوشهرسازی در محور شمال غرب شیراز، نمونه موردی: شهرک شهید بهشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1392
  عماد کتابچی   محمد حسین پور

در دهه های اخیر و پس از اشاعه مفاهیم پسامدرنیسم به منظور هدایت تغییرات شهرها ، نظریه های جدیدی با محوریت توسعه پایدار شکل گرفتند. این جنبش ها، در جهت تغییر در روش های شهرسازی، توسعه کالبدی و بر مبنای پاسخ به مشکلات حومه نشینی و پراکنده رویی که از عوامل مهم ناپایداری شهرها و محلات بودند، شکل گرفتند. در این میان، نوشهرسازی به عنوان شهرسازی پایدار انسان گرا، به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در شهرهاست. این رویکرد، طیفی از برنامه ریزی و طراحی شهری تا معماری را در نظر می گیرد و حتی بر نظریات متاخری چون رویکرد برنامه ریزی طراحی محور نیز تاثیر گذاشته است و سعی در بالا بردن قدرت انتخاب فعالیت های شهروندان دارد. در عین حال زیرنظریه هایی چون “توسعه سنتی محلات”، “توسعه عمومی حمل و نقل محور” و ... ، دارای قرابت زیادی با آن هستند. اصول نوشهرسازی امروزه جز معتبرترین نظرات مطرح شده در تمام سطوح، توسعه های جدید شهری و درون زای بافت و به خصوص در برنامه ریزی محلات شهری، اهمیت قابل توجهی دارد. گرچه بعد از سه دهه انتقاداتی به آن وارد است و صحبت هایی در مورد آینده آن مطرح می گردد، اما بازشناسی آن با توجه به شرایط بافت می تواند در ارتقای کیفیت توسعه های جدید شهری کمک قابل توجهی بکند. شهر تاریخی شیراز در دوره معاصر و به خصوص بعد از انقلاب، با رشد کالبدی چشمگیری روبرو بوده است. توسعه خطی محور شمال غرب شیراز و شهرک های خوابگاهی بدون برنامه نماد بارز این گسترش کالبدی است؛ به طوری که فرصت ایجاد یک منطقه تفریحی- تفرجگاهی در این محور امروزه با ادغام این توسعه های مسکونی در شهر، به تهدید تبدیل شده است. در عین حال طرح های موضعی نیز نتوانسته اند به خوبی از حل مشکلات آن برآیند. این تحقیق با انتخاب 4 معیار مسکن مختلط، اختلاط کاربری ها، پایداری محله و قابلیت پیاده مداری از اصول نوشهرسازی به طور خاص به بررسی شهرک شهید بهشتی شیراز با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با ساکنین، مصاحبه با متخصصان آشنا با شهرک بهشتی و مشاهدات میدانی و نقشه ای، می پردازد. سپس با تجزیه و تحلیل اطلاعات در spss، تحلیل swot، بررسی ارتباطات معیارها با هم، آنالیزهای گرافیکی و تولید نقشه بر مبنای آموزه های نوشهرسازی، به مقایسه تطبیقی نتایج تمامی تحلیل ها پرداخته و ضمن تحلیل سازگاری این معیارها با شهرک بهشتی، به ارائه سیاست ها و راهکارهایی در محور شمال غرب و شهرک بهشتی می پردازد. با وجود سازگاری نسبتا کم این معیارها در شهرک بهشتی، نهایتا به ارائه الگوهایی با توجه به بافت شهرک، معیارهای منتخب می پردازیم.

بررسی و تحلیل تاثیر نوع تفکیک زمین بر سیما و منظر شهری در بافت های دارای تیپومورفولوژی متفاوت؛ نمونه موردی: شهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1392
  ابوالفضل بادآهنگ   محمد حسین پور

سطح قابل توجهی از تغییر و تحولات فکری و فرهنگی جامعه از طریق زوال زیبایی در سیما و منظر شهری و محیط پیرامون برانگیخته شده است. که در این میان سیمای دو بعدی شهر که همان نماهای ساختمانی می باشد، از دو دیدگاه متخصصان و علائق مردم مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین سیما و منظر غیر مرتبط با تاریخ و بوم یک شهر، آن را به محیطی عام و بی هویت تبدیل می کند. از این رو رویکردهای زیبایی شناسانه در طراحی منظر شهری توجهات بسیاری از متخصصین را به عنوان یک دیدگاه جهانی در طراحی شهری به خود جلب نموده است. از سوی دیگر با ظهور بافت های جدیدی همچون بافت مجتمع های آپارتمانی و خانه های ویلایی، در کنار بافت های قدیمی و همچنین عدم وجود قوانین و مقررات مناسب و یکسان، از مرحله تفکیک زمین آن ها تا سیمای دو بعدی نهایی، منظر شهری را دچار مشکل کرده، تا در نهایت به سیما و منظر شهری نامناسب و بدون هارمونی، کمپوزسیون، تقارن و... به همچنین عدم سنخیت با تاریخ و هویت شهر برساند. عدم ایجاد قوانین مدون برای طراحی بافت های شهری، معضلی است که گریبان گیر شهرهای ایران شده است، که با سر بر آوردن نماهای گوناگون و ناهمگن با مصالح وارداتی در کنار بافت هایی همچون بافت تاریخی،آشفتگی و هرج و مرج در سیما و منظر شهری را به اوج خود می رساند. پایان نامه ی حاضر با هدف بررسی و تحلیل تاُثیر نوع تفکیک زمین بر سیما و منظر شهری در بافت های دارای تیپومورفولوژی متفاوت در شهر شیراز، به منظور ارتقاء کیفی مصادیق، از طریق تدوین معیارهای زیبایی شناختی و برنامه ریزی های شهری در سیما و منظر شهری، تنظیم گشته است. پرسش های اصلی که در این پایان نامه مطرح می شوند به بررسی این موضوعات می پردازند که اولا اصول و روش های تفکیک زمین چگونه بر سیما و منظر شهری در بافت های متفاوت تاثیر می گذارند، ثانیا چگونه ضوابط و مقررات تفکیک اراضی در تغییر سیما و منظر شهری اثر گذار بوده است و ثالثا الگوهای تفکیک زمین با توجه به تیپومورفولوژی متفاوت، چگونه بر سیما و منظر شهری تاثیر می گذارند. در همین راستا اهداف پایان نامه ی حاضر، در مرحله نخست تاُثیر انواع تفکیک زمین بر کیفیت بصری سیمای شهر و در مرحله دوم به مقررات و ضوابط مربوط به انواع تفکیک زمین های شهری و اثر آن بر مطلوبیت سیما و منظر شهر و در نهایت به مقایسه تطبیقی گونه های مختلف بافت شهری شکل گرفته بر اساس نوع تفکیک بر مطلوبیت منظر و سیمای شهری می پردازد. برای نیل به این مهم روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است که در سیر فرآیند کل به جزء به معرفی روش های مناسب برای حصول به اهداف موردنظر می پردازد. در طی بررسی های صورت گرفته، این نتایج حاصل شد که برای ایجاد محیط های دارای سیما و منظر شهری با هویت، استفاده از اصول ومعیارهای طراحی زیبایی شناسانه و تدوین قوانین و مقررات تفکیک مناسب به خوبی به ارتقای کیفیت محیط به لحاظ زیبایی شناختی، روانی و مهم تر از همه بهبود وضعیت سیما و منظر شهری کمک می کند.

ارزیابی کالبدی قلمرو همگانی شهر به لحاظ وقوع جرم و احساس امنیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر 1392
  غلامرضا شهریاری   عبدالرضا پاکشیر

اگرچه عوامل بسیاری چون خصوصیات فردی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه بر میزان ترس آنان از جرم، جرایم شهری و احساس امنیت آنان موثر است ولی به طور کلی می توان دو رویکرد متفاوت در ارتباط بین امنیت در شهر و محیط کالبدی متصور شد. اول اینکه محیط فیزیکی چگونه می تواند پتانسیل های ارتکاب به جرم را افزایش دهد و دوم اینکه این محیط چگونه می تواند بستر ساز احساس امنیت افراد باشد. لذا در تحقیق حاضر ابتدا مبانی نظری پیرامون چگونگی تاثیرگذاری فضای کالبدی بر وقوع جرم و احساس امنیت مخاطبان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از آن دو عرصه ی عمومی امن و یک عرصه ی عمومی نا امن از طریق پرسشنامه توسط شهروندان شیرازی جهت مطالعه ی موارد حاصل از مبانی نظری در بستر کالبدی انتخاب شده است. نتیجتا با بهره گیری از مبانی نظری و تحلیل کالبدی سه مکان انتخابی، پرسشنامه ای جهت شناسایی و اولویت بندی معیارهای عرصه های عمومی امن شهری تهیه گردیده و توسط300 نفر از مخاطبان عرصه های عمومی شهر شیراز تکمیل گردیده است. نتایج حاکی از آنست که بین خصوصیات کالبدی عرصه های عمومی شهری و ترس از جرم و یا احساس امنیت شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. و در راستای دستیابی به امنیت در عرصه های عمومی شهری، کالبد محیطی بایستی دارای معیارهایی باشد. لذا در جهت کاربردی شدن پژوهش حاضر، در انتها راهکارهایی تحت عنوان ضوابط و مقررات برنامه ریزی شهری در چهار گروه برنامه ریزی اجتماعی، برنامه ریزی ادراکی- معنایی، برنامه ریزی عملکردی و برنامه ریزی بصری ارایه گردیده است.

نقش محوری شریعت اسلام در شکل گیری ساختار کالبدی محلات با تکیه بر روابط اجتماعی ، نمونه موردی محله درب شاهزاده شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1391
  نجمه زکی پور   محمد رضا بذرگر

چکیده برای بانیان و ساکنان شهر اسلامی، شهر به منزله انعکاس ارزش های اسلامی است. گذشته از تمام گوناگونی های متأثر از عوامل طبیعی، شهر در اسلام غرق در ایمانی واحد است و در حالی که معیارها و قوانین زندگی بر آن حاکم و مسلّط است، شکل مشخصی از معماری و شهرسازی را ارائه می دهد. در این راستا وجود آیات صریح در قرآن کریم و روایات،اخبار و احادیث متعدد از ائمه اطهار ،بزرگان دین،چه در عرصه های زندگی فردی و اجتماعی و چه در باب اماکن و شهرها،راهنمایی مهم برای صاحبان خرد و اندیشه است. در رابطه با حوزه شهری ،دیدگاه شریعت بر این پایه استوار است که برنامه ریزی و نظارت بر "ساخت محیط"اسلامی ،بایستی با اصول اجتماعی اسلام هماهنگ باشد.همانگونه که تصمیمات حوزه برنامه ریزی شهری شکل دهنده زندگی اجتماعی است. آنچه در پی این پایان نامه به آن پرداخته خواهد شد مطالعه و بررسی روابط اجتماعی برآمده از موازین شرعی و تأثیر آن در کالبد و ساختار محله به عنوان کوچکترین واحد شهری می باشد. این پژوهش درپنج فصل و سه پیوست تدوین گردید.در فصل اول کلیات پژوهش ارائه می شود، در فصل دوم مبانی نظری مطالعه مورد مداقه قرار می گیرد،در فصل سوم مبانی شکل گیری و اصول سازمان یابی محله در شهر های اسلامی از منابع شریعت اسلام یعنی قرآن و سنت پیامبر مورد بررسی قرار می گیرد.این اصول در مقیاس اجتماعی واحد همسایگی و محلات شرح داده و دسته بندی خواهد شد.فصل چهارم به شناخت محدوده مورد مطالعه،تحلیل و ارزیابی نمونه موردی یعنی محله درب شاهزاده ،یکی از محلات در بافت تاریخی شیراز،نمونه ای ملموس و عینی به جا مانده از بافت سنتی، اختصاص دارد.فصل پنجم شامل تحلیل،ارزیابی و نتیجه گیری است . پیوست های یک و دو به ترتیب شهرسازی جهان اسلام و سند های رسمی در رابطه با شهرسازی ایرانی-اسلامی را بیان می کنند. پیوست سه ، شامل نمونه پرسشنامه تهیه و تکمیل شده در محدوده مورد مطالعه خاتمه بخش این پایان نامه خواهد بود.

بررسی میزان پاسخدهی عرصه های عمومی شهر با تاکید بر حقوق شهروندی،نمونه موردی : محدوده پیرامونی ارگ کریم خان شهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1393
  هانیه پیروی   عبدالرضا پاکشیر

هدف این پایان نامه بررسی میزان پاسخدهی عرصه های عمومی با استفاده از معیارهای حقوق شهروندی می باشد. جهت رسیدن به این مهم ،ابتدا با آگاهی از هنجارهائی که موجودیت آن ها در اصول محیطی عرصه های همگانی مبین انسان مدار بودن آنها باشد، نحوه ارتباط پاسخدهی عرصه عمومی را با حقوق شهروندی نشان داده و معیارهای مورد نظر استخراج شده است. سپس این عرصه عمومی مورد مطالعه قرار گرفت و معیار ها در میزان پاسخدهی فضا بررسی شد.

بررسی تطبیقی سیاست توانمندسازی در ساماندهی بافت های شهری بندرعباس با رویکرد توسعه پایدار ( نمونه موردی : محله های چاهستانیها و سورو )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1391
  سمانه قنبری باغستانی   محمد حسین پور

اسکان غیررسمی از جمله پدیده های ناشی از شهرنشینی شتابان معاصر و از جلوه های فقر شهری است که به عنوان معضلی در برابر توسعه پایدار، به صورت خودرو در درون یا اطراف شهرها ظاهر شده است. این نوع اسکان با قدمتی یک صد ساله، در شهرهای بزرگ ایران ناشی از تحولات اجتماعی، اقتصادی و روند شهرنشینی و شهرگرایی ناهمگون و بی برنامه ایران است. رویکردهای مختلفی در برخورد با این نوع اسکان، آزمایش و با شکست مواجه شده اند، که در حال حاضر سیاست توانمندسازی به عنوان رویکردی جامع و همه سونگر در جهت ساماندهی این نوع سکونتگاهها بکار می رود. هدف از انجام این تحقیق بررسی سیاست توانمندسازی در ساماندهی بافت های محلات سورو و چاهستانیها شهر بندرعباس و شناسایی سکونتگاههای غیررسمی یأس و امید از یکدیگر و ارائه راهکارهایی مناسب برای هر یک از محلات چاهستانیها(سکونتگاه یأس) و سورو(سکونتگاه امید) با توجه به پتانسیل های درونی آنها می باشد. که پس از استخراج داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارspss پنج شاخص کیفیت ابنیه، میزان مهاجرت، بافت اقتصادی(نوع اشتغال و میزان درآمد ماهیانه خانوار)، امنیت و نیز میزان مشارکت، به عنوان شاخص های مهم و تأثیرگذار در کیفیت یک محله، به منظور انجام تحلیل سلسله مراتبی(ahp) در محیط expert choice و مقایسه دو به دو محلات مورد مطالعه، استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، محله سورو به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و نیز میزان امنیت و مشارکت از وضعیت بهتری نسبت به محله چاهستانیها برخوردار است، در حالیکه به دلیل گذر زمان و فرسودگی، به لحاظ شاخص کالبدی دارای وزن و امتیاز کمتری می باشد. یافته های تحقیق بیانگر این موضوع است که هر دو سیاست تأمین حق مالکیت قانونی و تأمین امکانات و خدمات در محله، می توانند باعث افزایش میزان مشارکت ساکنین در امر بهسازی محله گردند. اثبات فرضیه سوم نیز که از طریق بررسی رابطه میان مشارکت و میزان وابستگی ساکنین به نهادهای دولتی(میزان استفاده ساکنین از امکانات دولتی) انجام شد، بیانگر این موضوع است که ساماندهی و توانمندسازی در محله سورو از طریق سیاست نوسازی مشارکتی و در محله چاهستانیها از طریق سیاست های تشویقی- حمایتی دولت امکانپذیر است.

ارزیابی طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد برنامه ریزی مشارکتی. (نمونه موردی: محله مهدی آباد قصردشت-شیراز )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1392
  فاطمه معینی فر   مهسا شعله

سودمندی رویکردهای مشارکت جویانه و استفاده از مشارکت مردمی در پروژه های نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری، امری انکارناپذیر است به طوری که، امروزه ارگان های دولتی، مقامات تصمیم گیرنده و مجریان طرح ها، همگی به این موضوع واقف شده اند که حضور و مشارکت مردم در امور شهر به ویژه در ارتباط با بافت های فرسوده، نقش اصلی را در تحقق پذیری این طرح ها ایفا می نمایند. بهسازی شهری از طریق تصمیم گیری مشارکتی در سطح محلی امکان پذیر می گردد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش تحلیلی- پیمایشی ارزیابی طرح بهسازی و نوسازی مشارکتی محله مهدی آباد، به منظور سنجش میزان موفقیت این طرح در بهبود وضعیت محله و کیفیت زندگی ساکنان آن، از زمان اجرا تاکنون می باشد. بدین منظور پس از بررسی ادبیات نظری و سوابق تحقیق، معیارها و شاخص های موثر بر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد مشارکتی استخراج شده و سپس این معیارها در یک مدل سنجش بنا به موارد مذکور امکانات و محدودیت های پژوهش، وضعیت نمونه موردی و اهداف طرح مصوب و پژوهش پالایش و دسته بندی شدند. سپس به مقایسه تطبیقی شاخص های بهسازی و نوسازی مشارکتی با وضع موجود محله پرداخته شد.

عوامل موثر بر فرآیند بازساخت کالبدی کلان شهر مورد پژوهی: محدوده شمال غرب شیراز (1383-1357)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم زمین 1386
  عبدالرضا پاکشیر   مهیار اردشیری

چکیده ندارد.

امکان سنجی ایجاد بانک زمین در کلانشهرها (نمونه موردی شهر شیراز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1386
  مرجان زحتمکشان   عبدالرضا پاکشیر

چکیده ندارد.

عوامل موثر بر فرایند بازساخت کالبدی کلان شهر؛ مورد پژوهی: محدوده شمال غرب شیراز 1383-1357
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم زمین 1386
  عبدالرضا پاکشیر   مهیار اردشیری

چکیده ندارد.

ارزیابی رویکرد تهیه طرح های توسعه شهری در ایران نمونه مورد مطالعه، طرح بازنگری در طرح تفصیلی حوزه شمال شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1387
  آرش حاج رسولیها   عبدالرضا پاکشیر

چکیده ندارد.

بررسی و شناخت پیاده راه به عنوان یک فضای شهری (نمونه موردی : مجموعه زندیه شیراز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1388
  بهاران راهنما   کاظم معمار ضیاء

چکیده ندارد.

ارزیابی رویکرد تهیه طرح های توسعه شهری در ایران، نمونه مورد مطالعه: طرح بازنگری در طرح تفصیلی حوزه شمال شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1387
  آرش حاج رسولیها   عبدالرضا پاکشیر

بیش از چهار دهه از تجربه اولین طرح های توسعه شهری در ایران می گذرد و طی این سال ها هر چه به دوران اخیر نزدیکتر می شویم، عدم تحقق و به اجرا نرسیدن این طرح ها و معضلات و مشکلات ناشی از عدم اجرای آنها بیشتر خودنمایی می کند و راه حلها و سازوکارهای اجرای طرح های توسعه شهری چه به لحاظ مفاهیم و روش ها و مبانی در تهیه و چه به لحاظ ابزارها و مکانیزم ها در اجرا، مورد توجه قرار می گیرد. تجارب گذشته جهان و به تبع آن، ایران ضرورت تغییر رویکرد برخورد با مسائل شهری را مطرح می نماید. در این راستا به نظر می رسد نظام تهیه طرح های توسعه شهری به لحاظ رویکرد و محتوی نگرش و مفهوم، نیازمند تجدید نظر در تعاریف انواع طرح های توسعه شهری و سلسله مراتبی از آنها همراه با سطوحی از مداخله و اقدامات می باشد و در این راستا تغییر نگرش اساسی نسبت به ماهیت شهر و مسئله شناخت و موضوع آینده و برخورد با آن لازم است. در این راه با توجه به ماهیت شهر به عنوان سیستم زنده و مسئله آن به عنوان مسئله پیچیده سازمان یافته، تئوری مکان لولایی آشوب یا پیچیدگی به عنوان تئوری حاکم بر سیستم های زنده مورد مداقه قرار گرفته و سعی شده قیاس تطبیقی منجر به یافتن توصیه بهبود رویکرد با استفاده از اصول و معیارهای آن در برخورد با مسئله شهر صورت گیرد و اصول و معیارهای پیشنهادی در این راستا استخراج شود و در پی آن با استفاده از این معیارها در نمونه موردی متاخر (طرح بازنگری در طرح تفصیلی حوزه شمال شهر اصفهان) که در تهیه آن ضرورت اصلاح رویکرد درک شده وسعی در کاربرد شیوه نوینی دارد، به ارزیابی رویکرد آن بپردازیم. در آخر معیارهای رویکرد مطلوب تهیه طرح های توسعه شهری، حاصل این مطالعات ارائه شده است. البته بدیهی است که در راستای اصلاح نظام طرح ریزی کشور جهت اثر گذاری هر چه بیشتر مداخلات شهرسازانه در قالب طرح های شهری، مبحث اصلاح رویکردی موضوع این تحقیق، تنها بخشی از مجموعه اقدامات و اصلاحات مورد نیاز است و یقیناً تجدید نظر در مبانی و سازوکارهای قانونی و اجرایی و به طور کلی فراهم آوری بستر تحقق طرح های شهری، وابسته به نظامات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همگام با این اصلاحات، ضروری و غیر قابل انکار است.

بررسی تمایل به مشارکت مردمی در توسعه شهرهای کوچک نمونه موردی : استان کهگیلویه و بویراحمد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده هنر و معماری 1387
  مهدی عزیزی   حسن ایزدی

مسائل و مشکلات شهری که دامن گیر شهرها بویژه شهرهای کوچک است تنها با تدبیر دولت و توسط آنها قابل حل نیست, لذا با همکاری , همیاری و مشارکت شهروندان و نهادهای محلی است که میتوان موفقیت برنامه های شهری را تضمین نمود. اهمیت این پژوهش در این است که مسائل و مشکلات بر سر راه توسعه شهرهای کوچک که می تواند با مشارکت فعال شهروندان حل شود را آشکار ساخته و نقش مشارکت را در توسعه شهری مورد مطالعه قرار داده است. اهداف این تحقیق شناخت میزان و نحوه تمایل به مشارکت مردم در برنامه های توسعه شهری , شناخت شیوه ها و روشهای مشارکتی به منظور استفاده حداکثر از توان مشارکتی مردم , شناسائی موانع و مشکلات موجود در راه مشارکت مردم و ارائه راهکارهای مناسب به منظور تقویت نقش مشارکت مردمی جهت توسعه شهرهای کوچک استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد.برای تحقق این اهداف ابتدا مفهوم مشارکت و نظریات عمومی در رابطه با مشارکت مطرح شده و سپس مشارکت در برنامه ریزی و شهرسازی مشارکتی به تفصیل شرح داده شده و با تشریح نظریه های شهرسازی مشارکتی چارچوب نظری تحقیق تدوین شده است. استان کهگیلویه و بویراحمد بدلیل محرومیت منطقه و دارا بودن شهرهای کوچک زیاد نسبت به کل شهرهای موجود در استان و سطح پایین مشارکت نسبت به کل کشور، به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که میزان تمایل مردم به پرداخت هزینه های نقدی جهت مشارکت در توسعه شهرشان پایین بوده و نوع غالب تمایل به مشارکت مردم در برنامه های توسعه شهر خود از نوع مشارکت فکری (مشارکت در تصمیم گیری) بوده است . همچنین مشخص گردید که بین رضایتمندی مردم از عملکرد مدیریت شهری با میزان مشارکت آنها در برنامه های توسعه رابطهُ معنی دار مثبتی وجود داشته ولی بین این و رضایتمندی باتمایل مردم به مشارکت رابطه معنا داری وجود ندارد . و در آخر نتیجه تحلیل رابطه بین متغییرهای زمینه ای ( سن، میزان تحصیلات، درآمد، بعد خانوار ) با تمایل به مشارکت مردم در توسعه نیز نشان داد که رابطهُ معنی داری وجود ندارد .