نام پژوهشگر: مریم شعبانزاده

ابلیس در ادبیات عرفانی با تکیه بر کشف الاسرارو آثار عین القضات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فاطمه قاسمی   مریم شعبانزاده

چکیده: مجموعه ی حاضر بررسی جایگاه و نقش ابلیس در ادبیات عرفانی با تکیه بر آثار عین القضات و تفسیر کشف الاسرار میبدی می باشد . از آنجا که ابلیس در ادبیات عرفانی جایگاه متناقض و پرحاشیه ای دارد و از طرفی عده ای از عرفا به دفاع و ستایش از او پرداخته اند لذا بررسی و تأمل در این موضوع افق های تازه و روشنی از این جریان فکری را در پیش چشم محققان می گشاید. علت انتخاب آثار عین القضات و تفسیر میبدی در این پژوهش نیز علاوه بر اهمیت این آثار در ادبیات عرفانی، توجّه خاص عین القضات به این جریان است چرا که عین القضات نظریه ی ابلیس شناسی نظام مند و با قاعده ای را در حوزه ی ادبیات عرفانی مطرح ساخت و بی شک عین القضات همدانی گسترش دهنده و مفسر بی همتای این نظریه است هر چند او مبانی این نظریه را از عرفای سلف خود بویژه حلاج گرفته است، ولی تقریر تازه و بدیعی از واقعه ی طرد ولعنت شدن ابلیس ارائه می کند که او را در زمره ی بزرگترین مدافعان و ستایشگران ابلیس قرار می دهد .از طرفی در تفسیر میبدی نیز که از متون معتبر عرفانی است دیدگاه های غیر عرفی در مورد ابلیس به چشم می خورد. در این پژوهش جایگاه و نقش ابلیس در بین مدافعان و دیدگاه های آنها با توجّه به سیر تاریخی مورد توجّه قرار گرفته است و نظریات اکثر عرفایی که به ستایش یا همدردی با ابلیس پرداختند در این مجموعه گردآوری شده است .

مضامین مشترک عرفانی در غزلیات سنایی وحافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سلطان کندرانی   مریم شعبانزاده

ادبیات فارسی با بهره گیری از معارف اسلامی توانست غنی تر گردد و با زبانی گویا این معارف را به همگان بشناساند و جایگاه محکم فرهنگ ایرانی و اسلام را مستحکم تر کند. در این زمینه دو تن از شاعران نامدار فارسی که نقش برجسته ای از خود نشان دادند سنایی و حافظ هستند. شعر در آثار سنایی از حالت مدیحه سرایی و وصف طبیعت خارج شد و به عرصه های نوین عرفانی قدم نهاد، سنایی راه تکرار و تقلید در شعر را رها کرد و غزلیاتی سرود که بیت بیت آن انعکاس حالت های عالم شهود و عرفان است و الهام بخش شاعران بعد از خود مانند عطار، مولوی، سعدی و حافظ شد. حافظ با اشراف کامل بر آثار اسلامی و ادبی قبل از خود به گونه ای عمل کرده است که دیوان او پر خواننده ترین دیوان اشعار فارسی شود، او با بیان آلام و خوشی های انسان عصر خود به محبوبیت تمام دست یافته و نوای اصیل عشق را که در تمام زمان ها و مکان ها ساری و جاری است پیشکش خوانندگان می کند. درغزلیات او شعر سنایی که در ابتدای مرحله ی شعر عرفانی قرار دارد به اوج شیوایی و کمال می رسد. این پژوهش به بررسی مضامین مشترک عرفانی در غزلیات سنایی و حافظ می پردازد. علت انتخاب این دو شاعر از میان شاعران سخنور دیگر این است که غزل به معنای مصطلح در شعر سنایی آغاز می شود و در نزد حافظ به اوج می رسد. جستجوی میزان وحدت نظر این دو شاعر در مضامین عرفانی هدف تحقیق است. با تمام کوشش هایی که محققین در زمینه شرح آثار سنایی از خود به خرج داده اند، شوربختانه اکثر پژوهش ها منحصر به حدیقه الحقیقه بوده و پژوهندگان از خوض در سایر آثار او بخصوص غزلیاتش خودداری کرده اند، بنابراین بر آن شدیم تا غزلیات سنایی را که انعکاس شعر صوفیانه است مورد بررسی قرار داده و آن را با دیدگاه حافظ مقایسه نماییم. همچنین برآنیم که به معرفی ابعاد اندیشه های سنایی و حافظ پرداخته و سیمای عرفانی هر دو شاعر را ترسیم نماییم. روش تحقیق به صورت تحلیلی وتوصیفی می باشد و در این راه با استفاده از تحلیل ابیات عرفانی دو شاعر از نظریات صاحبان اندیشه نیز استفاده گردیده است. این رساله در چهار فصل تنظیم گردیده است: در فصل اول تعاریف و کلیات، فصل دوم اصطلاحات مشترک عرفانی ، فصل سوم گروه های اجتماعی و درفصل چهارم سیمای پیامبران و بزرگان تصرف مورد بررسی قرار گرفته است.

مقایسه ی بهره های قرآنی دیوان عراقی و دیوان جامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  زهرا براهویی   مریم شعبانزاده

چکیده ادبیات فارسی محور تلاقی دین و ادب است و هماره شعرای شیرین سخن و پارسی گوی ایران زمین از آیات قرآن برای جاودانگی کلام ، نشر فرهنگ و عقاید معنوی و از همه مهم تر متخلق شدن به خلق و خوی حضرت باری تعالی بهره جسته و اشعار خود را غنای ادبی بخشیده اند . موضوع و طرح مسأله ی این تحقیق ، بررسی مقایسه ی بهره های قرآنی دیوان عراقی و دیوان جامی است. این بررسی با هدف پاسخگویی به این مسأله صورت می پذیرد که آیا دیوان های اشعار فخرالدین عراقی و عبدالرحمن جامی ، تا به چه حد و اندازه متأثر از واژگان پاک قرآن عظیم بوده و تا به چه مرتبه و درجه از محتوا و معانی مکتب وحی الهی بهره برده است ؟ و میزان تاثیر مضامین و بهره های قرآنی در هر یک از آثار منظوم این دو شاعر چگونه می باشد ؟ اهمیت این موضوع ، آن گاه مشخص می شود که این حقیقت را یادآوری کنیم که عرفان اسلامی یکی از پربارترین شاخه های فرهنگ اسلامی است که از قرآن کریم سرچشمه می گیرد . و عراقی و جامی دو شخصیت معتبر و برجسته ی عرفان اسلامی به شمار می روند . مبانی نظری این تحقیق را قرآن ، تفاسیر کهن پارسی ، دیوان اشعار عراقی و جامی و آثار ی که در زمینه ی معیارها و زیبایی شناسی ادبی اند ، تشکیل می دهد . روش تحقیق در تدوین این رساله ، اسنادی و کتابخانه ای ، شیوه گردآوری اطلاعات فیش برداری و تحلیل و بررسی مباحث این رساله ، بر اساس شیوه خاص و لازم هر مبحث صورت گرفته است . یافته های تحقیق : قرآن کریم ینبوع معنوی الطاف حضرت حق جل و علاست که اشجار اشعار عرفانی عراقی و جامی را خلعتی بس زیبا و مبارک از ماورای ادراک عقل بشری پوشانده است . اشعار دیوان ها ، مشحون و آکنده از الفاظ کلیدی و مضامین عالی قرآن است که در قالب صنایع ادبی ،چه در لفظ به صورت موسیقی ،قافیه،ردیف و جناس و چه در معنا به صورت تلمیح ، اقتباس ، تضمین و ... گنجانده شده است . واژگان کلیدی : قرآن ، عرفان ، عراقی ، جامی

مقایسه مفهوم ولایت در مثنوی مولوی با ولایت شیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شجاع کیانپور   مریم شعبانزاده

مفهوم "ولایت" از اساسی ترین مفاهیم اعتقادی صوفیه و تشیع است، از همان ابتدای شکل گیری تصوف در قرن اول به تدریج این مفهوم وارد تصوف اسلامی شد و در قرن سوم توسط حکیم ترمذی پایه های ایدئولوژیک آن شکل گرفت. به مرور زمان این اندیشه توسط نویسندگان و شاعران عارف تکامل و بسط پیدا کرد، تا اینکه در مثنوی مولوی ساختاری منسجم پیدا کرد. از دیدگاه عرفان اسلامی ولایت مقامی اکتسابی است که سالک پس از پیمودن مسیر طریقت و فنای از صفات خود و بقای بالله به آن دست می یابد. مولوی مفهوم وحدت وجود ولی با حق را که قبلاً عطار در داستان سیمرغ منطق الطیر ارائه کرده بود به آن افزود. ولایت در تشیع بر خلاف تصوف مقامی موهبتی است که به افراد خاص تعیین شده توسط خداوند و پیامبر(ص) جهت هدایت و پیشوایی باطنی و ظاهری انسان ها داده می شود. هدف ما در این تحقیق، مقایسه ساختار ولایت از نگاه مولوی و شیعه جهت تبیین موارد مشترک و اختلافی آن هاست. ولایت از این دو دیدگاه به رغم اختلاف تعریف از لحاظ اقسام ولایت و صفات ولی دارای اشتراکات متعددی است مفهوم قطب و پیر و ولی و شیخ در مثنوی مولوی در اغلب موارد قابل انطباق با ولایت باطنی امام است. عمد? اختلافات، در تعاریف و بعضی مصادیق ولایت است، چون ولایت در مثنوی ادامه ی سنت عرفان قبل از وست، در نتیجه تأثیر ولایت شیعی در مثنوی به صورت غیر مستقیم و با واسطه چند قرن سنت عرفانی صورت گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی – مقایسه ای نگاشته شده است.

خوش بینی وبدبینی درشعرشاعران زن معاصر(فروغ فرخزاد،سیمین بهبهانی،طاهره صفارزاده)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  زهره پودینه   احمدرضا کیخافرزانه

شاعر زن معاصر دردها و آمال خود را در شعر های خود منعکس می کند و به بیان آن ها می پردازد . اندیشه های او مبتنی بر حوادثی است که در پیرامون او اتفاق می افتد. در این پژوهش به بررسی افکار و نظرهای سه شاعر زن پرداخته شده است که می توان گفت ، زندگی و اجتماعی که در آن زندگی می کرده اند، بسیار بر شعر آن ها اثر گذاشته است و باعث شده که شعر آن ها رنگی دیگر پیدا کند. با استفاده از نظرهای نویسندگان مختلف در مورد این شاعران و هم چنین تحلیل شعرهایی که امید یا ناامیدی شعرشان را نشان می داد، اشعارشان مورد بررسی قرار گرفت و شعرهایی که از امید مایه می گرفتند یا در مورد ناامیدی بودند، به صورت جداگانه دسته بندی شدند. و در این میان می توان به شباهت ها و تفاوتهایی نیز در میان شعرهای آنان پی برد . طرز تفکر این شاعران نسبت به مسائلی که در اطراف آن ها اتفاق می افتد بسیار مهم است ؛ زیرا آن ها با حساسیت روحی و عاطفی فوق العاده ای که دارند، از حوادث پیرامون خود به شدت تأثیر پذیر هستند .

بازتاب ادبیات کهن در «قصه های خوب برای بچه های خوب» اثر مهدی آذریزدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  اکرم عارفی   مریم شعبانزاده

«قصه های خوب برای بچه های خوب» عنوان مجموعه ای هشت جلدی است که به همت استاد مهدی آذریزدی به رشته ی تحریر در آمده است. این مجموعه از جهات مختلف واجد اهمیت است. یکی از مهمترین وجوه اهمیت این مجموعه، پیشگامی آن در بازنویسی ادبیات کهن فارسی به زبانی ساده برای کودکان و نوجوانان است. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر ادبیات کهن پارسی بر «قصه های خوب برای بچه های خوب» پرداخته و حجم و نوع تغییراتی را که آذریزدی در فرآیند بازنویسی و بازآفرینی این قصه ها اعمال کرده است تبیین و تحلیل می کند. به عنوان یک نتیجه ی کلی می توان اذعان کرد که آذریزدی در تمام قصه هایی که بازنویسی کرده با استفاده از نثری روان، ساده و گویا سبک نگارش را تغییر داده و در محتوا نیز خط فکری و اخلاقی ثابتی را پیگیری کرده است. او در راستای ترویج پیام های اخلاقی و اندرزی که مد نظر داشته آن قدر ثابت قدم و صریح بوده که حتی در مواردی به طور مشخص وفاداری خود نسبت به متن اصلی قصه را کنار نهاده و مضامین قصه ها را برای نیل به هدف اخلاقی و ارزشی خود دگرگون ساخته است. این تغییرات به جز سبک و درون مایه، دیگر عناصر قصه را نیز متحوّل کرده است. گسترش شخصیت و تبدیل شخصیت های ایستا به پویا، گسترش کنشگران و پی رفت در طرح، هم چنین سعی در ارائه ی درون مایه و توصیف شخصیت به صورت غیر مستقیم از راه گفتگو و کنش و استفاده ی فراوان و کاربردی از عنصر گفتگو در همه ی قصه های بازنویسی شده، از ویژگی های بارز بازنویسی وی است.

رابطه عشق مجازی و حقیقی با تکیه بر سه اثر نظامی (لیلی و مجنون ،خسرو وشیرین و هفت پیکر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  امین صالحی   احمد رضا کیخای فرزانه

چکیده: پژوهش حاضر به بررسی عشق حقیقی، عشق مجازی، رابطه ی این دو در سه اثر نظامی یعنی خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، و هفت پیکر پرداخته است. عرفا بر این بوده اند که عشق مجازی پلی برای رسیدن به حقیقت بوده است و ما در این سه اثر این مسئله را بررسی کرده ایم و نظر عرفا و فلاسفه را پیرامون عشق ذکر کرده ایم. در گذشته مقالات و کتب مختلفی پیرامون عشق نوشته شده است ولی تا کنون کسی رابطه ی عشق حقیقی و مجازی را جداگانه در آثار عرفا و شعرای فارسی بررسی نکرده است و این پایان نامه شروعی است برای بررسی عشق و سایر بنیان های ادبیات فارسی به طور جداگانه در آثار شعرای ادبیات فارسی. این پایان نامه از طریق گردآوری اطلاعات و تحلیل محتوا انجام شده است. و هر یک از سه اثر نظامی به طور جداگانه بررسی و تحلیل شده اند و از منابع مختلف در مورد هر یک از آثار نظامی اطلاعاتی جمع آوری شده است و در هر کدام رابطه ی عشق حقیقی و مجازی با یکدیگر و اینکه آیا در این آثار عشق حقیقی غلبه دارد یا عشق مجازی بررسی می شود. در اینجا ابتدا آثار نظامی خلاصه می شوند و سپس رابطه ی عشق حقیقی و مجازی در هر یک از این سه اثر به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.

کارکرد زیبایی شناسی قرآن و حدیث در گلستان و بوستان سعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فهیمه میراحمدی   مریم شعبانزاده

می توان گفت که دین و ادب عضو جدا ناشدنی از فرهنگ و آداب و رسوم یک ملت هستند و معارف اسلامی همیشه مورد توجه شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است. آن ها سعی کرده اند از مضامین قرآن و حدیث برای ارتقا و دلنشین کردن سخن خود استفاده کنند و کلام خود را به وسیله ی قرآن و حدیث دلپذیر نمایند. مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی شاعر و نویسنده ی بزرگ قرن هفتم هجری دو اثر معروف «گلستان» و «بوستان» را به رشته ی تحریر در آورده است. این دو اثر گرانمایه حاوی نکات بلاغی و ادبی فراوانی است. این تحقیق با هدف پاسخگویی به این مسأله صورت می پذیرد که سعدی شیرازی در محتوای گلستان و بوستان تا چه حد از معارف قرآنی و حدیثی بهره برده است. همچنین تأثیر قرآن و حدیث بر خلّاقیت ادبی و تخییل شاعر در این دو کتاب پربار مورد بررسی قرار گرفته است. از مباحث دیگر بررسی شده نقش قرآن و حدیث بر موسیقی کلام سعدی است. مبانی نظری این تحقیق را قرآن و کتب حدیث و کتاب های گلستان و بوستان و منابع معتبر زیبایی شناسی ادبی تشکیل می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که قرآن و حدیث دو سرچشمه ی مهم و حیاتی در ایجاد مضامین تازه و معانی دقیق در گلستان و بوستان هستند. نثر و شعر این دو کتاب آکنده از الفاظ و مضامین عالی قرآن و حدیث است. معارف قرآن و حدیث، در موسیقی کلام، صور خیال و محتوا بر لطف و کمال این دو اثر افزوده است.

اصطلاحات عرفانی، اشارات وتلمیحات دردیوان فیض کاشانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شهناز نیک بخت   احمدرضا کیخا فرزانه

مهمترین بخش ذهنیت، افق یا پشتوانه فرهنگی هر شاعر و نویسنده ای را وسعت و کیفیت «اصطلاحات، اشارات و تلمیحات» او تشکیل می دهد. استفاده از اصطلاحات، اشارات و تلمیحات، نشانه وسعت اطلاعات و غنای فرهنگی شاعر است و بر لطف و عمق شعر می افزاید. فیض کاشانی، از فیلسوفان و عارفان شیعه مذهب اوایل قرن 11 هجری، دیدگاه های خود را در زمینه های گوناگون به ویژه عرفان، از طریق سرودن اشعاری دلنشین بیان کرده است. او به عنوان یکی از غوّاصان دریای ژرف سخن از مرواریدهای رخشان معانی قرآنی و مضامین روایی در تزیین و ترصیع سخن خویش بهره جسته است. و اصطلاحات عرفانی، اخلاقی، نجومی و ... در دیوان وی به وفور یافت می شود. این پایان نامه بر اساس دیوان فیض کاشانی به تصحیح دکتر محمد پیمان تنظیم و در چهار فصل ارائه شده است: فصل اول، مقدمه و فصل دوم تلمیحات قرآنی و احادیث و روایات است که فیض در نظم ابیات خود به آنها اشاره نموده است.. فصل سوم شامل: اصطلاحات اخلاقی، عرفانی، مذهبی، کلامی، فلسفی، منطقی، موسیقایی و نجومی است. فصل چهارم مربوط به اعلام اشخاص و مکان ها است که نگارنده به معرفی و توضیح آنها با ذکر شواهد و مصادیق شعری پرداخته است.

بررسی زبان شناختی گونه های هنجارگریزی در اشعار عباس باقری بر اساس الگوی هنجارگریزی لیچ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محمد سرحدی حقیقی   پاکزاد یوسفیان

هنجارگریزی یکی از موثرترین شیوه های برجسته سازی و آشنایی زدایی در شعر است که بسیاری از شاعران از جمله عباس باقری از آن بهره برده اند . در این پژوهش پس از ارایه ی پیشینه ای از دیدگاه های صورت گرایان و بررسی آرای آنها در مورد زبان و شعر ، بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ ( 1969 ) به بررسی هشت نوع هنجارگریزی ( واژگانی ، دستوری ، آوایی ، نوشتاری ، معنایی ، گویشی ، سبکی ، زمانی ) در اشعار عباس باقری پرداخته شده و با استفاده از روش های آماری و نمودار ، درصد وقوع هر یک از آنها مشخص گردیده است . در رساله ی حاضر ، سه دفتر شعر باقری مربوط به دهه های زمانی شصت ، هفتاد و هشتاد با عناوین « تبعید در آفتاب » ، « باران تلخ » و « هنوز سطر اول سایه » مورد بررسی قرار گرفته اند که در برگیرنده ی اولین و آخرین اثر وی است. این تحقیق نشان می دهد که بسامد وقوع هنجارگریزی های معنایی(32.58%) ، دستوری (24.37%) ، زمانی (16.23%) و واژگانی (9.64%) در سه دفتر شعری مذکور ، بیش از سایر موارد هنجارگریزی است و هنجارگریزی های نوشتاری (6.67%) ، سبکی (1.28%) ، آوایی (0.66%) و گویشی (0.20%) به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند . نتایج پژوهش حاکی از آن است که با گذشت زمان بسامد وقوع بعضی از گونه های هنجارگریزی از جمله هنجارگریزی های دستوری ، زمانی ، گویشی و سبکی در شعر باقری دچار تغییر و تحول شده است . هنجارگریزی گویشی ( گویش سیستانی ) با بسامد کم (0.46%) تنها در اولین اثر شاعر مشاهده گردید و در آثار دهه ی هفتاد و هشتاد ( آخرین اثر ) نمونه ای از این نوع هنجارگریزی یافت نشد . در این تحقیق مشاهده گردید که شاعر از هنجارگریزی سبکی با بسامد (4%) تنها در آخرین اثرش بهره برده و در آثار دهه ی شصت و هفتاد وی این نوع هنجارگریزی کاربرد پیدا نکرده است . از موارد دیگری که با گذشت زمان در شعر عباس باقری دچار تحول شده است پایین آمدن بسامد وقوع هنجارگریزی زمانی (باستان گرایی ) در دفاتر شعری باران تلخ و هنوز سطر اول سایه می باشد ، در حالی که این نوع هنجارگریزی در اولین اثر باقری ، یعنی تبعید در آفتاب از لحاظ میزان بسامد وقوع با (26.84%) در جایگاه دوم قرار دارد . نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که شاعر بتدریج از کاربرد گویش سیستانی در شعرش فاصله گرفته و در آخرین اثرش روی به هنجارگریزی سبکی یا کاربرد زبان عامیانه آورده است .

تحلیل درون مایه ی آثار سیمین دانشور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فرهاد میرزایی   محمدعلی محمودی

درون مایه فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی است که موقعیت های داستان را به هم پیوند می دهد. با خوانش عمیق داستان، می توان به درک عمیق درون مایه دست یافت. درون مایه با موضوع متفاوت است. موضوع همان است که اثر حول محور آن می چرخد؛ اما درون مایه نوعی تفسیر بر موضوع است. چه تفسیر صریح و آشکار باشد و چه به طور ضمنی بیان شده باشد. درون مایه ی داستان همان است که نویسنده از تمامی تجربه ی به دست آمده می سازد. در این پژوهش عمده ی تلاش بر آن بوده تا ضمن استخراج درون مایه ی آثار سیمین دانشور نظیر: آتش خاموش، شهری چون بهشت، سووشون، به کی سلام کنم؟، جزیره ی سرگردان، ساربان سرگردان و از پرنده های مهاجر بپرس به تحلیل درون مایه ی آن ها بپردازد و در گام بعدی شاخصه ی برجسته ی این آثار از منظر دیدگاه فمینیستی و اعتراض به نظام حاکم بر جامعه مورد توجه و مداقه قرار گیرد.

بررسی جامعه شناختی ادبیات صوفیانه در کشف المحجوب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیه شاه زایی   مریم شعبانزاده

چکیده ادبیات هر جامعه ای آیینه ی تمام نمای آن جامعه است. مطالعه و تعمق در متون ادبی و درک آنها که بواقع میراث گذشتگان را بر دوش دارند، می تواند ناگفته های هر عصر را روشن نماید؛ ناگفته هایی که تاریخ نگاران به عمد یا سهو و یا تحت تأثیر فضای حاکم بر جامعه از بیان آن غفلت ورزیده اند امّا هنرمندان متعهد با آگاهی، تعهد و فراست آنها را به رشته تحریر درآورده اند. در واقع جامعه شناسی ادبیات در جستجوی آن است که تأثیر و تأثر محتوای آثار ادبی و محیط اجتماعی را نسبت به هم آشکار سازد. در این پژوهش برآنیم که کشف المحجوب تألیف علی بن عثمان هجویری را از دیدگاه جامعه شناختی مورد بازکاوی قرار دهیم ودریابیم،آیا می توان انعکاس اوضاع سیاسی،اقتصادی، فرهنگی ودینی روزگار هجویری را در اثرش نمایان شده است؟ کشف المحجوب اثری صوفیانه است که در نیمه دوم قرن پنجم به نگارش درآمده است. جالب ایناست کهبا وجود محتوای صوفیانه ی آن،به سبب رمزآمیز بودن تصوف و اصول آن، به محققان آگاه و روشنفکر اجازهمی دهدکه با وجود فضای بسته ی جامعه روزگار تألیف، از مبارزه ی فکری و نظری نویسنده آگاه شوندو صدای اعتراض علیه استبداد، ظلم و دردهای جامعه را بشنوند و به گوش دیگران برسانند. روش کار، تحلیل محتوای کشف المحجوب است. پژوهش حاضر در پنج فصل تنظیم شده است؛ فصل اوّل: کلیات،فصل دوم: بررسی نمود های سیاسی، فصل سوم: بررسی نمودهای اقتصادی، فصل چهارم بررسی نمود های فرهنگی و دینی،فصلپنجم و پایانی، جریان فکری تصوف را با نگاهی جامعه شناسانه مورد بررسی قرار می دهد و در ادامه برآیند و نتیجه گیری می شود و در نهایت هم فهرست منابع و چکیده ی انگلیسی آمده است. کلمات کلیدی: جامعه شناسی ادبیات صوفیانه ـ کشف المحجوب ـ علی بن عثمان هجویری ـ تصوّف ـ قرن پنجم

تحلیل جامعه شناختی رمان های احمد محمود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه نارویی   محمد علی محمودی

چکیده جامعه شناسی ادبیات یکی از شیوه های جدید و کارآمد نقد و تحلیل متون ادبی است و امروزه در واکاوی انواع ادبی نوین، بخصوص رمان فارسی معاصر ،کاربرد فراوان دارد. با مطالعه ی جامعه شناسانه ی ادبیات بهتر می توان تاریخ اجتماعی و سیر تحول و تطور جامعه را بررسی نمود. دراین شیوه می توان نقش و قدرت نویسنده را در درک و ترسیم پیچیدگی ها و مسایل و مشکلات جامعه ارزیابی نمود و از افق های جدیدتر و خلاقانه تری به مطالعه ی جامعه پرداخت. آنچه در جامعه شناسی ادبیات ، اهمیت چشمگیری دارد ، انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری اثر ادبی و شکل های مختلف آن است. با توجه به این که از دریچه ی مطالعه رمان فارسی، به خوبی می توان ساختارهای جامعه ی ایرانی را تبیین کرد، لذا نقد و تحلیل رمان های احمد محمود و بررسی ساختارهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایرانی از خلال این آثار هدف پژوهش حاضر بوده است ، در یک سوی این تحلیل واقعیت های اجتماعی قراردارند و در سوی دیگر ، بازتاب آن در جهان تخیلی و هنری اثرادبی . به همین دلیل توجه به تحولات تاریخ معاصر ایران در ضمن مطالعه ی رمان ها و نقد جامعه شناختی آن ها از دیدگاه جامعه شناسان رمان ؛یعنی جورج لوکاچ ،لوسین گلدمن و میخاییل باختین از اهمیت بسیاری بر خوردار است . واژگان کلیدی: جامعه شناسی رمان ، فرهنگ ، آداب و رسوم ، تاریخ ، سیاست ، احمد محمود .

تأثیر اقلیم بر داستان نویسی جنوب با تکیه بر آثار شاخص
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اعظم رمضانی   محمدعلی محمودی

چکیده ادبیات داستانی جنوب به سبب گستردگی منطقه و موقعیت و نقش حساس آن در تاریخ و سیاست کشور و بازتاب آن در حوزه ی داستان نویسی، در میان داستان های اقلیمی سایر نقاط ایران، چهره ای شاخص و ممتاز دارد و از جایگاه والایی برخوردار است. با بررسی های صورت گرفته در آثار شاخص داستانی جنوب، با ویژگی های مشترک و مشابه و گاه متفاوتی رو به رو گشتیم؛ که این ویژگی های مشابه و یا متفاوت، در مجموع حاصل تشابهات و تفاوت های اقلیمی این منطقه است. از جمله شاخصه های اقلیمی موثر بر داستان نویسی جنوب، می توان به: استعمار، نفت، مردم شناسی و طبیعت اشاره کرد. هدف از نگارش این رساله، بررسی و تحلیل محتوایی آثار شاخص داستانی جنوب و برجسته ساختن شاخصه ها و عناصر اقلیمی و همچنین نحوه ی تاثیرگذاری آن ها بر آثار داستانی است. تکیه ی اصلی نگارنده در این رساله بر آثار چهار نویسنده ی شاخص جنوب، از جمله: صادق چوبک، سیمین دانشور، احمد محمود و منیرو روانی پور است. واژگان کلیدی: اقلیم، داستان نویسی جنوب، استعمار، نفت، مردم شناسی و طبیعت.

ریخت شناسی داستان های سلطان محمود وایاز در متون فارسی با تکیه بر آثار عطار نیشابوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهناز اکبری   مریم شعبانزاده

حکایت سلطان محمود و غلام ترک نژادش ایاز ورای واقعیت تاریخی اش دستمایه ی بسیاری از نویسندگان بزرگ قرار گرفته است که برای تبیین مضامین لطیف عارفانه و عاشقانه از این حکایات بهره ی فراوان برده اند. در این جستار داستان های سلطان محمود و ایاز در آثار بزرگانی مورد بررسی قرار گرفته است که روش قصه-گویی را برای ارائه ی عقاید برگزیده اند، مانند عطار، مولانا و سعدی شیرازی. مثنوی ایاز و محمود زلالی خوانساری نیز به عنوان نمونه ی آثاری از این دست مورد توجه قرار گرفته است و برای آشنایی هرچه بیشتر با توانایی گذشتگان در زمینه ی داستان نویسی به نقد و توصیف ساختار این حکایت ها پرداخته می شود و امکان نقد این گونه آثار به وسیله ی الگوهای نوین روایت شناسی به آزمون گذاشته می شود. ساختارشناسی یکی ازگونه های نقد ادبی است که در زمینه ی داستان بدون رد یا تأ یید اثر ادبی آن را توصیف می نماید. تزوتان تودورف، که یکی از بزرگترین روایت شناسان در این زمینه به شمار می آید؛ روایات را دارای سه نمود می داند: نمود نحوی، نمود معنایی و نمود کلامی. این پژوهش در فصل اول به توضیح کلیات پرداخته است در فصل دوم و سوم ابتدا پیرنگ داستان های یاد شده ارائه می گردد و سپس بررسی نمود کلامی حکایات در چهار سطح وجه، دید، زمان و لحن، با استفاده از الگوی ارائه شده توسط تودورف در کتاب بوطیقای ساختارگرا صورت می پذیرد و در فصل چهارم نتایج بحث و قابلیت های برآمده از این حکایات بررسی می شود.

بررسی تجارب عرفانی در متون معتبر عارفان با تاکید بر تذکره الاولیای عطار نیشابوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  عظیمه ملازهی   مریم شعبانزاده

چکیده تجربه ای را که در آن به نحوی از انحاء نوعی آگاهی از حضور خدا دست می دهد، تجربه ی عرفانی می نامند و می توان گفت که بیان آن ها تقریبا غیرممکن است. عارف حقیقی کسی است که بر اساس این آگاهی عرفانی از مشاهدات خود سخن می گوید و بیان خود را محدود به استدلالات منطقی نمی نماید. عالم هستی به منزله ی سایه ای از نور ذات حق تعالی است و این عالم تجلی گاه ظهور خداوند است. موجودات جهان هستی نمود هایی از وجود خدا هستند. معرفت و شناخت پروردگار غیر ممکن است و تنها می توان به صفات او معرفت پیدا کرد. به علت آن که تجارب عرفانی ذاتا بیان ناپذیر هستند، عرفا برای توصیف تجارب عرفانی خود نماد پردازی کرده اند و یا متوسل به زبان کنایی و مجازی شده اند. بدین منظور آن ها عناصر طبیعت را دستمایه ی بیان تجارب عرفانی خود ساخته اند. آن بعدی که از تقید به شرع در تجارب عرفانی مشاهده می گردد، همان بعد معنوی و مفاهیم عمیق آن ها است که حقیقت هر کدام از واجبات شرعی را که همانا فراتر از انجام این تکالیف است، در بر دارد.در اکثر این گونه تجارب، اعتقادات مذهبی فرد، زمینه ساز کسب این تجارب می شود. تحقق نظریه ی زمینه مندی تجارب عرفانی را در تحکیم روابط اجتماعی نیز مشاهده می کنیم و این بدان دلیل است که توصیه های اجتماعی اسلام در ساخت باور های فرد نقش اساسی را داشته است. با بررسی این تجارب مشاهده گردید که رخداد اکثر این تجارب عرفانی در خواب و یا به صورت نداهای غیبی بوده است. با در نظر گرفتن نظریه های مطرح شده در باب تجارب عرفانی، با بررسی خصیصه های ذاتی این تجارب بر مبنای نظریه استیس که از ذات گرایان بنام است، بیان ناپذیری بسامد بالاتری را به خود اختصاص داده است و نظریه ی زمینه مندی تجارب عرفانی ، ارائه شده از سوی کتز که از ساخت گرایان است، به ویژه در مسائل اعتقادی و مذهبی نیز از بسامد زیادی برخوردار است. تلقی هر عارف از تجربه های عرفانی ودینـی در هر دوره از زندگی متفاوت است و در متون خاصی نمود پیدا کرده است. با بررسی تجربیات عرفانی در تذکره الاولیا مشاهده می شود که عطار در تذکره الاولیا با استفاده از تمثیلات، تجربیات عرفانی خود و دیگران را بیان کرده است و هدف او از بیان آنها شفاف ساختن تجربیات عرفانی برای مخاطبان بوده است در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا این تجارب را در متون معتبر عارفان ، به خصوص تذکره الاولیای عطار نیشابوری ،که یکی از برجسته ترین و ارزشمندترین آثار تصوف در ادب فارسی به شمار می رود، مورد بررسی قرار دهیم. این تجارب در ارتباط با مسائل گوناگونی مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش در قالب پنج فصل به این ترتیب انجام شده است: فصل اول: مقدمه و کلیات؛ فصل دوم: مفهوم خدا و هستی و جایگاه اصطلاحات عرفانی در تجربه ی عرفانی؛ فصل سوم: رابطه ی طبیعت و کسب تجربه ی عرفانی؛ فصل چهارم: فرایض دین، عامل کسب تجربه ی عرفانی و فصل پنجم: توصیه های اجتماعی اسلام، عامل کسب تجربه ی عرفانی و در انتها به نتیجه گیری پرداخته شده است.این جستار ازنظر روش به شیوه استقرایی و ازدیدگاه ابزار و میدان تحقیق به روش کتابخانه ای است کلمات کلیدی: تجربه عرفانی، هستی، طبیعت، فرهنگ اسلامی، دین.

بررسی تطبیقی داستان های کلیله ودمنه و مرزبان نامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نوید دهواری   محمد علی محمودی

کلیله و دمنه ی بهرامشاهی و مرزبان نامه ی وراوینی دو اثر نفیس و ارزشمند زبان و ادبیات فارسی هستند که با شباهت های فراوانی از قبیل: شباهت ساختاری، محتوایی، سبکی، شخصیّت پردازی مشابه، داستان پردازی مشابه، شیوه-ی روایت گری یکسان و... که با هم دارند؛ می توانند، از جنبه های مختلف، مورد تحلیل و بررسی تطبیقی و نقد پژوهشگران قرارگیرند. در این رساله با هدف تبیین هر چه بهتر شباهت ها و همانندی های ناگفته ی دو اثر، به بررسی تطبیقی داستان-های آنها با تأکید بر محتوا، عناصر داستان، فابل ها و اندیشه های مشترک و همچنین بررسی ساختار برخی از داستان-های مشابه با استفاده از الگوی ریخت شناسی پراپ -که این الگو شباهت های ساختاری داستان ها را بهتر نمایان می-کند- می پردازیم تا نزدیکی و شباهت های دو اثر از جنبه های مورد بحث، آشکارتر شود. این نکته که سعدالدین وراوینی در ترجمه و نگارش مرزبان نامه، از نظر سبک و سیاق نویسندگی، بسیار تحت تأثیر نصرالله منشی و کلیله ودمنه بوده است، مورد تأیید و اذعان صاحب نظران فراوانی است؛ ولی شباهت های دیگری هم از قبیل: شخصیّت های داستانی مشابه، شخصیّت پردازی مشابه، شیوه ی روایت گری یکسان، بیان اندیشه های سیاسی مشابه در میان داستان، وجود داستان های بسیار مشابه که زیرساخت و درون مایه ی مشابهی دارند و ... در آنها نیز دیده می شود. وجود چنین شباهت هایی این فرضیه و عقیده را تقویت می کند که در صورت صحیح بودن انتساب مرزبان نامه ای که به زبان طبری نوشته شده بود، به مرزبان بن شروین، او نیز با کتاب کلیله و دمنه ی پهلوی، عربی، کلیله و دمنه ی منظوم رودکی یا... آشنایی داشته و این کتاب، یکی از منابع او در نگارش اثرش بوده است و در مواردی که بیان شد، از آن تأثیر پذیرفته است.

وجوه بلاغت ومضامین عرفانی دعای عرفه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات میبد 1392
  محبوبه ایمانی   محمد شیخ

دعای عرفه، دعایی است که در صحرای عرفات بر زبان امام حسین (علیه السّلام) جاری گشت. امام (علیه السّلام) در این دعا مضامین بلند عرفانی را به منظور بیان خواسته خویش از خداوند، با الفاظ فصیح و بلیغ درمی آمیزد. دعای عرفه میدان وسیعی از بلاغت را در برگرفته است. بلاغت علم سخنوری و سخن پردازی می باشد و به معانی، بیان و بدیع تقسیم می گردد که این علوم به طور چشمگیری در دعا دیده می شود؛ همچنین این دعا نمونه اعلای عرفان اسلامی به شمار می رود و بستر مضامین عرفانی از جمله توکل، رضا، رجا و... گشته است و بیانگر این مسأله می باشد که امام حسین (علیه السّلام) عارف واقعی بود که دعای عرفه بر زبانش جاری گشت. در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بیان کلی مفهوم و معنای دعا به بررسی وجوه بلاغی و مضامین عرفانی دعای عرفه پرداخته شود.

نقد روان شناختی آثار گلی ترقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سمینه پرکی   مریم شعبانزاده

علم روان شناسی از پدیده های شناخته شده و مورد نیاز قرن بیستم است، علمی است که بعد از جنگ-های جهانی اول و دوم، به جهانیان، به واسطه ی فشارهای روانی، معرفی شد، بنیان گذار این علم، فروید ، پدر علم روان کاوی است، تا قبل از قرن بیستم، روان شناسی به صورت یک علم مستقل شناخته نمی شد، بلکه بخشی از علم فلسفه به حساب می آمد و مفهوم آن با آنچه ما امروز می شناسیم، به طور کامل متفاوت بود، از آگاهی و هوشیاری به عنوان روان شناسی، شاخه ای از فلسفه یاد می شد و البته افراد برجسته ای مانند ارسطو و افلاطون به عمق این علم که در حال حاضر برای ما شناخته شده است، پی برده بودند، روان شناسی، علم ضمیر ناخودآگاه است، هر آنچه که به طور مستقیم با روان در ارتباط است. گلی ترقی از نویسندگان معاصر ایران است که به خوبی با علم روان شناسی، بخصوص مفهوم کهن الگوها که از ابتکارات یونگ است، آشنایی دارد و اثرات این علم را در آثار خود منعکس کرده است. داستان هایش از مشکلات روحی و روانیی حکایت می کند که نوع بشر، خواه ناخواه به گونه ای مبتلا به آن است. سلامت جسم در گرو سلامت و آرامش روان است و این مفهوم، در آثار این نویسنده، بخصوص داستان های کوتاه که محدوده-ی کار اصلی این پژوهش، به روش کتابخانه ای است، نمود پیدا کرده است. تاکنون تحقیقی در حوزه ی بررسی سه گانه ی روان شناختی آثار گلی ترقی به عمل نیامده است، لذا این تحقیق در این زمینه نوآوری محسوب می-گردد. براساس نظریات کارن هورنای، در رابطه با تیپ های شخصیتی، می توان ملاحظه کرد که گلی ترقی از سه تیپ مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب، در آثارش، بهره گرفته است، نوستالژی به عنوان شاخه ای از علم روان شناسی، به معنای توجه به گذاشته و یادآوری همه ی خاطرات این نویسنده را در بر نمی گیرد، به این صورت که نوستالژی تنها بخشی از آثار او را به خود اختصاص داده است، گلی ترقی صرفا یک نویسنده به سبک نوستالژیک نیست.

بینامتنییت در شعر رمانتیستی نیما و فریدون توللی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  معین سالاری ارفع   مریم شعبانزاده

رمانتیسم رویکردی مبتنی بر احساس درتقابل با عقل محوری به شمار می آید. این مکتب در ایران بعد از دوران مشروطه شکل گرفت و نیما با سرودن شعر "افسانه" آن را تکامل بخشید و در ادامه ی آن شاعران رمانتیکی چون فریدون توللی و نادر نادرپور شعر رمانتیسم ایرانی را به حد اعتلا و عظمت خود رساندند. بینامتنیت به معنی شیوه های متعددی است که هر متن ادبی به واسطه ی آنها به طور تفکیک ناپذیری با سایر متن ها از رهگذر نقل قول های آشکار و پنهان یا تلمیحات یا جذب مولفه های محوری و ملموسی مثل صور خیال، از متن های پیش از خود و یا به لحاظ مشارکت اجتناب ناپذیر در ذخیره ی مشترک سنن و شیوه های زبانشناسیک و ادبی تداخل می یابند. مسأله ای که در این تحقیق بدان پاسخ داده شده این است که تأثیر پذیری توللی در مکتب رمانتیسم از نیما به چه میزان بوده است. اهمیّت این مسأله در این است که ما بتوانیم در شعر معاصر میزان تأثیر پذیری و تأثیر گذاری دو تن از شاعران بزرگ معاصر را مشخص کنیم. تأثیرپذیری توللی از نیما که با عنوان بینامتنیت در شعر رمانتیستی این دو شاعر بررسی شد در بیشتر اشعار مجموعه ی "رها" اثر توللی، مشخص شده است. جلوه های رمانتیکی در شعر نیما و توللی، هر کدام به طور جداگانه به صورت مقاله و پایان نامه کار شده است اما تا جایی که بررسی شده است هیچ اثر مستقلی راجع به بررسی بینامتنیت در شعر رمانتیستی این دو شاعر (توللی و نیما) به رشته ی تحریر در نیامده است. محدوده ی این تحقیق؛ بررسی بینامتنیت( موسیقایی، معانی مشترک، صور خیال، مضمون و واژگان) در شعر نیما (بخصوص شعر افسانه) و شعر فریدون توللی (دفتر رها) است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای- تحلیلی انجام گرفته است، پس از توضیح رمانتیسم، بینامتنیت و رمانتیسم در شعر نیما و توللی، به عنوان فرضیه ی اصلی نشان داده می شود که بین تعدادی از شعرهای فریدون توللی با اشعاری از نیمایوشیج ارتباط بینامتنی وجود دارد.